Telegram Group & Telegram Channel
چرا با بازتوزیع دولتی مخالفیم؟

این روزها بحث در مورد نابرابری شبکه‌های اجتماعی بالا گرفته و معقولترین چاره‌ای که پیشنهاد میشه بازتوزیع دولتی در قالب مالیات‌ستانی از ثروتمندان و تامین حداقل معاش برای فقراست. معقولترین از این جهت که کمتر از پیشنهادات دیگه مستلزم مداخله دولت و اتلاف منابع ناشی از اونه.

اما چرا آزادیخواها با بازتوزیع دولتی مخالفن؟

1⃣آثار طرح بر مالیات‌دهنده ها : آزادی مقابل بردگیه و گرفتن زوری و بدون رضایت نیمی از درآمد ماهانه گروه الف در قالب مالیات هیچ تفاوتی با به بردگی گرفتن الف در نیمی از ماه نداره. این نه تنها نقض آزادی الفه بلکه مخالف عدالت هم هست. قانونی که برابر، همه‌شمول و استثناناپذیر نباشه و با الف و ب یکسان برخورد نکنه عادلانه نیست. اینکه «برخی مردم تعهد دارن که مالیات بپردازن و برخی دیگه حق دارن اون رو مصرف کنن» از آزمون فراگیر سربلند بیرون نمیاد

از طرف دیگه این پرداخت و بخشش قهری واجد هیچ ارزش اخلاقی برای الف نیست و نه تنها حس رضایت معنوی بخشش رو به همراه نداره که حتی سبب خشم و نفرت درونی میشه و شکاف تو جامعه رو بیشتر میکنه. صحبت از اخلاقیات در مورد کنشهای اجباری که فرد بدون رضایت و اختیار به اونها تن داده بی‌معناست.

همچنین انگیزه تولید و خطر کردن و کارآفرینی از مولدا گرفته می‌شه. اگه شما مالک اونچه تولید می‌کنین نباشین و دولت جای شما برای اموالتون و اهدای! اموالتون تصمیم بگیره انگیزه نوآوری، تولید و تلاش و ریسک کردن از بین میره. کدوم عقل سلیمی می‌پذیره که سهم کارآفرین از ضرر ۱۰۰٪ و از سود ۵۰٪ باشه؟ این قطعا موجب فرار سرمایه‌گذارا به نقاط دیگه دنیا میشه

ضمنا مطلوبیت ذهنی و فردیه و قابل اندازه‌گیری و قیاس بین فردی نیست. گفتیم فقط دو قانون مطلوبیت وجود داره و بر این مبنا اگه الف صد دلار و ب ده دلار دارن، درسته که مطلوبیت دلار صدم برای الف از دلار ۹۹م بیشتره اما نمیشه گفت ارزش دلار یازدهم برای ب از ارزش دلار صدم برای الف بیشتره! پس حتی از منظر اقتصاد رفاه هم نمیشه پذیرفت که گرفتن دلار صدم از الف و دادنش به ب مطلوبیت کل جامعه رو زیاد میکنه. درواقع اگه اعوجاج در انگیزه‌ها و هزینه‌های مبادلاتی رو لحاظ کنیم صدق عکس این گزاره محتملتره.

2⃣حالا بریم سراغ گیرنده کمکها. بازتوزیع دولتی باعث میشه گیرندگان کمکها به جای قدردان بودن همچنان طلبکار باشن و خودشون رو محق به داشتن سهمی در ثروت مولدها بدونن ثروتی که از خدمت‌رسانی به افراد و مشتریان در بازار فراهم شده. یعنی برخلاف کمکهای خیریه که باعث بهبود همبستگی تو جامعه میشه، بازتوزیع دولتی شکاف و نفرت رو بیشتر میکنه‌. همچنین بازتوزیع باعث میشه گیرندگان به انسانهای انگل و سربار و غیرمولد تبدیل بشن و هیچ حدیقفی بر تعریف حداقل معاش و توقعات بیجای این گروه وجود نداره و همه بجای رقابت برای تولید به مسابقه کندن از دیگران با قوه قهریه دولت هدایت میشن

با فرار سرمایه‌ها و کاهش انگیزه تولید در هر دو گروه، اندازه کیک اقتصاد کوچیک میشه. مشاغل کم میشن. نیازهای کمتری ارضا میشن. خدمت به مشتریان در بازار کاهش پیدا میکنه. کمکهای خیریه کم میشن و همه در درازمدت بازنده‌ان. وقتی رشد اقتصادی کم میشه خروج از تله فقر دشوارتر میشه. یعنی تحرک درآمدی کم میشه و دهکهای پایین درآمدی امکان کمتری برای افزایش درآمدشون خواهند داشت

3⃣اما در واقعیت این نظام بازتوزیعی محدود به مالباختگان و گیرندگان نیست. نیاز به دولتها داره و باز دو باگ اصلی دولت یعنی ساختار انگیزشی غلط و تعارض منافع گسترده و مشکل دانش ناقص از اطلاعات غیرمتمرکز بروز می‌کنه میدولتمردا فرشته نیستن و با صدور مجوز تعدی به مالکیت تیغ تیز رو در کف زنگی مست گذاشتیم ودر نهایت این جیب اقربا و نزدیکان دولته که پر میشه

ادگار براونینگ استاد سابق اقتصاد دانشگاه A&M تگزاس میگه از پول زور ستانده شده از الف، فقط یک‌سومش به ب میرسه!
هزینه دستمزد و بروکراسی عریض و طویل برای شناسایی ثروتمندا
تعیین میزان و اخذ مالیات
شناسایی گروههای هدف و رسوندنش به اونها دو‌سوم پول رو می‌بلعه!
دقت کنین بازم ممکنه دولت آگاهانه یا ناآگاهانه گروهای هدف:
اونایی که باید مالیات بدن و اونایی که باید بگیرن رو درست تشخیص نده!

گفتیم این بازتوزیع ناعادلانه ست و این حس بی‌عدالتی سبب میشه مالباختگانی که نه زور ایستادگی در مقابل ظلم رو دارن و نه امکان مهاجرت رو برای دور زدن و انحراف اون تلاش و لابی کنن و باگ دموکراسی نمایندگی بویژه مفهوم زیانهای پراکنده و منافع متمرکز موجب میشه مثل امروز سرجمع مداخلات دولت به نفع ذی‌نفوذان و دهکهای بالا باشه و خودش به نابرابری دامن بزنه
آثار سوء بازتوزیع در سوئد بخوانید: اینجا در مورد آثار فرهنگی، اینجا از یوهان نوربرگ و اینجا از مایکل لورنزو

#دولت_رفاه
#فلسفه_اقتصاد

@FreemarketEconomy
@JAAMEbaaz | فلسفه‌‌ی علوم اجتماعی
@mghlte



group-telegram.com/JAAMEbaaz/5571
Create:
Last Update:

چرا با بازتوزیع دولتی مخالفیم؟

این روزها بحث در مورد نابرابری شبکه‌های اجتماعی بالا گرفته و معقولترین چاره‌ای که پیشنهاد میشه بازتوزیع دولتی در قالب مالیات‌ستانی از ثروتمندان و تامین حداقل معاش برای فقراست. معقولترین از این جهت که کمتر از پیشنهادات دیگه مستلزم مداخله دولت و اتلاف منابع ناشی از اونه.

اما چرا آزادیخواها با بازتوزیع دولتی مخالفن؟

1⃣آثار طرح بر مالیات‌دهنده ها : آزادی مقابل بردگیه و گرفتن زوری و بدون رضایت نیمی از درآمد ماهانه گروه الف در قالب مالیات هیچ تفاوتی با به بردگی گرفتن الف در نیمی از ماه نداره. این نه تنها نقض آزادی الفه بلکه مخالف عدالت هم هست. قانونی که برابر، همه‌شمول و استثناناپذیر نباشه و با الف و ب یکسان برخورد نکنه عادلانه نیست. اینکه «برخی مردم تعهد دارن که مالیات بپردازن و برخی دیگه حق دارن اون رو مصرف کنن» از آزمون فراگیر سربلند بیرون نمیاد

از طرف دیگه این پرداخت و بخشش قهری واجد هیچ ارزش اخلاقی برای الف نیست و نه تنها حس رضایت معنوی بخشش رو به همراه نداره که حتی سبب خشم و نفرت درونی میشه و شکاف تو جامعه رو بیشتر میکنه. صحبت از اخلاقیات در مورد کنشهای اجباری که فرد بدون رضایت و اختیار به اونها تن داده بی‌معناست.

همچنین انگیزه تولید و خطر کردن و کارآفرینی از مولدا گرفته می‌شه. اگه شما مالک اونچه تولید می‌کنین نباشین و دولت جای شما برای اموالتون و اهدای! اموالتون تصمیم بگیره انگیزه نوآوری، تولید و تلاش و ریسک کردن از بین میره. کدوم عقل سلیمی می‌پذیره که سهم کارآفرین از ضرر ۱۰۰٪ و از سود ۵۰٪ باشه؟ این قطعا موجب فرار سرمایه‌گذارا به نقاط دیگه دنیا میشه

ضمنا مطلوبیت ذهنی و فردیه و قابل اندازه‌گیری و قیاس بین فردی نیست. گفتیم فقط دو قانون مطلوبیت وجود داره و بر این مبنا اگه الف صد دلار و ب ده دلار دارن، درسته که مطلوبیت دلار صدم برای الف از دلار ۹۹م بیشتره اما نمیشه گفت ارزش دلار یازدهم برای ب از ارزش دلار صدم برای الف بیشتره! پس حتی از منظر اقتصاد رفاه هم نمیشه پذیرفت که گرفتن دلار صدم از الف و دادنش به ب مطلوبیت کل جامعه رو زیاد میکنه. درواقع اگه اعوجاج در انگیزه‌ها و هزینه‌های مبادلاتی رو لحاظ کنیم صدق عکس این گزاره محتملتره.

2⃣حالا بریم سراغ گیرنده کمکها. بازتوزیع دولتی باعث میشه گیرندگان کمکها به جای قدردان بودن همچنان طلبکار باشن و خودشون رو محق به داشتن سهمی در ثروت مولدها بدونن ثروتی که از خدمت‌رسانی به افراد و مشتریان در بازار فراهم شده. یعنی برخلاف کمکهای خیریه که باعث بهبود همبستگی تو جامعه میشه، بازتوزیع دولتی شکاف و نفرت رو بیشتر میکنه‌. همچنین بازتوزیع باعث میشه گیرندگان به انسانهای انگل و سربار و غیرمولد تبدیل بشن و هیچ حدیقفی بر تعریف حداقل معاش و توقعات بیجای این گروه وجود نداره و همه بجای رقابت برای تولید به مسابقه کندن از دیگران با قوه قهریه دولت هدایت میشن

با فرار سرمایه‌ها و کاهش انگیزه تولید در هر دو گروه، اندازه کیک اقتصاد کوچیک میشه. مشاغل کم میشن. نیازهای کمتری ارضا میشن. خدمت به مشتریان در بازار کاهش پیدا میکنه. کمکهای خیریه کم میشن و همه در درازمدت بازنده‌ان. وقتی رشد اقتصادی کم میشه خروج از تله فقر دشوارتر میشه. یعنی تحرک درآمدی کم میشه و دهکهای پایین درآمدی امکان کمتری برای افزایش درآمدشون خواهند داشت

3⃣اما در واقعیت این نظام بازتوزیعی محدود به مالباختگان و گیرندگان نیست. نیاز به دولتها داره و باز دو باگ اصلی دولت یعنی ساختار انگیزشی غلط و تعارض منافع گسترده و مشکل دانش ناقص از اطلاعات غیرمتمرکز بروز می‌کنه میدولتمردا فرشته نیستن و با صدور مجوز تعدی به مالکیت تیغ تیز رو در کف زنگی مست گذاشتیم ودر نهایت این جیب اقربا و نزدیکان دولته که پر میشه

ادگار براونینگ استاد سابق اقتصاد دانشگاه A&M تگزاس میگه از پول زور ستانده شده از الف، فقط یک‌سومش به ب میرسه!
هزینه دستمزد و بروکراسی عریض و طویل برای شناسایی ثروتمندا
تعیین میزان و اخذ مالیات
شناسایی گروههای هدف و رسوندنش به اونها دو‌سوم پول رو می‌بلعه!
دقت کنین بازم ممکنه دولت آگاهانه یا ناآگاهانه گروهای هدف:
اونایی که باید مالیات بدن و اونایی که باید بگیرن رو درست تشخیص نده!

گفتیم این بازتوزیع ناعادلانه ست و این حس بی‌عدالتی سبب میشه مالباختگانی که نه زور ایستادگی در مقابل ظلم رو دارن و نه امکان مهاجرت رو برای دور زدن و انحراف اون تلاش و لابی کنن و باگ دموکراسی نمایندگی بویژه مفهوم زیانهای پراکنده و منافع متمرکز موجب میشه مثل امروز سرجمع مداخلات دولت به نفع ذی‌نفوذان و دهکهای بالا باشه و خودش به نابرابری دامن بزنه
آثار سوء بازتوزیع در سوئد بخوانید: اینجا در مورد آثار فرهنگی، اینجا از یوهان نوربرگ و اینجا از مایکل لورنزو

#دولت_رفاه
#فلسفه_اقتصاد

@FreemarketEconomy
@JAAMEbaaz | فلسفه‌‌ی علوم اجتماعی
@mghlte

BY جامعه باز و دشمنان آن ( فلسفه‌‌ی علوم اجتماعی )


Warning: Undefined variable $i in /var/www/group-telegram/post.php on line 260

Share with your friend now:
group-telegram.com/JAAMEbaaz/5571

View MORE
Open in Telegram


Telegram | DID YOU KNOW?

Date: |

Additionally, investors are often instructed to deposit monies into personal bank accounts of individuals who claim to represent a legitimate entity, and/or into an unrelated corporate account. To lend credence and to lure unsuspecting victims, perpetrators usually claim that their entity and/or the investment schemes are approved by financial authorities. "This time we received the coordinates of enemy vehicles marked 'V' in Kyiv region," it added. Pavel Durov, a billionaire who embraces an all-black wardrobe and is often compared to the character Neo from "the Matrix," funds Telegram through his personal wealth and debt financing. And despite being one of the world's most popular tech companies, Telegram reportedly has only about 30 employees who defer to Durov for most major decisions about the platform. Telegram Messenger Blocks Navalny Bot During Russian Election Oh no. There’s a certain degree of myth-making around what exactly went on, so take everything that follows lightly. Telegram was originally launched as a side project by the Durov brothers, with Nikolai handling the coding and Pavel as CEO, while both were at VK.
from jp


Telegram جامعه باز و دشمنان آن ( فلسفه‌‌ی علوم اجتماعی )
FROM American