Telegram Group & Telegram Channel
🔹 دولت رفاه ملی و یا سرمایه داری (۱)

#دکتر_مهدی_روحانی

یکی از مهمترین موضوعات درباره آینده ایران این است که چه نوع نظام سیاسی مطلوب این سرزمین است؟ سوسیال دموکراسی و یا لیبرال دموکراسی؟ نظام سوسیالیستی که دولت رفاه عمومی بوده و بیش از هر چیز مراقب عدالت اجتماعی است و یا دولت لیبرالیستی که اولویت آن توسعه اقتصادی است و مالکیت خصوصی؟ هر پاسخی به این سوال باید معطوف به جغرافیای سیاسی ایران، امکان تحقق آن و در نهایت نقطۀ گریز آن در گیر افتادن دوبارۀ ایرانیان در مخمصۀ دیکتاتوری باشد. به گمان نگارنده هر چند دولت سوسیالیستی مطلوب و خواست جامعه ایران از صدر مشروطه بوده است و مهمترین احزاب (حزب توده) با دغدغه عدالت زیسته اند، اما استقرار چنین دولتی در ایران احتمال بازگشت به نظامی توتالیتر را افزایش خواهد داد! در زیر به دلایل این مدعا می پردازم. به قول غربی ها دولت دیوی است که گریزی از آن نیست (State is a necessary evil). دولت دیو است به این دلیل که تمامی قدرت در دست دولت است، قدرت نظامی، قانونگذاری و اجرایی در دست دولت است. با وجود تفکیک قوا باز هم دولت در یک نگاه کلی تمامی ابزارهای اعمال سلطه و ارادۀ خود بر شهروندان را داراست. اما برای سامان دادن به اجتماع چاره و گریزی از این دیو نیست (ساختن این دیو ضروری است). با این حال بر شهروندان فرض است که با تلاشی بی وقفه از طریق نهادهای مدنی، سیاسی و بویژه آزادی بیان و مطبوعات به دست و پای این دیو مهار بزنند و آن را رام خود نگه دارند و گرنه پای آن قربانی خواهند شد. ایرانیان در مسیر استقرار دولت-ملت مدرن از صدر مشروطه تاکنون و در هر دو نظام پادشاهی و جمهوری اسلامی قربانی این دیو شده اند و ناتوان از مهار آن! اما چرا؟ و راه حل آن چیست؟ به گمان نگارنده دلیل اقتصادی شکست سیمرغ ملت در پای دیو دولت "نفت" است (فارغ از دلایل فرهنگی، اجتماعی و ژئوپولیتیک)! و راه مهار این دیو هم نظام مبتنی بر لیبرال دموکراسی است و نه سوسیالیسم! بطور خلاصه سوسیالیسم دیو دولت را در ایران مهارناشدنی تر می کند. و از طرفی دیگر پاشنۀ آشیل این دیو در ایران پارادایم مبتنی بر مالکیت خصوصی و بخش خصوصی قدرتمند است و نه عدالت اجتماعی. دولتهای رفاه با شعار عدالت اجتماعی در ایران به پوپولیسم و توزیع ناعادلانه فقر منجر شده اند تا توزیع عادلانه ثروت. در زیر به بسط دلایل و راهکارها پرداخته خواهد شد:
یکم: چرا نفت باعث قربانی شدن ملت است؟ بسیاری معتقدند این ضعف نهادهای مدنی و یا امراض کهنۀ فرهنگی ایرانیان بوده است که پس از استقرار نظام های سیاسی به جای نقد دولت و مطالبه گری عموما دست به سهم خواهی و چاپلوسی می زنند. اما به نظر می رسد که این درآمد نفتی است که موجب چنین فلاکتی بوده است. عوارض فرهنگی ریشه در عوامل اقتصادی و جغرافیای سیاسی دارند و نه برعکس. آدمیزاد بر زمین زاده می شود و زمین و آب و خاک است که فرهنگ های متنوع را می سازد و نه بالعکس. هر دولت و نظامی در ایران به قدرت برسد بر انبوهی از درآمدهای سرشار نفتی و معدنی دست خواهد یافت که پس از مدتی خود را بی نیاز از حمایت و مشروعیت مردم دانسته و با تکیه بر اقتصاد نفتی دست به سرکوب آزادی و تمرکز قدرت و از بین بردن تفکیک واقعی قوا و در نهایت دوشیدن ایران می زند. اگر دولتها در ایران برای کسب درآمد بجای حفر چاه نفت و گاز، وابسته به مالیات صنعتگران و کشاورزان و تجار بودند آنگاه سنگ دولتها زیر دست ملت بود و نه بالعکس. و آنگاه برای تولید ثروت تخصص نیروی انسانی اهمیت پیدا می کرد، و نه تعهد آنان به نظام سلطه و توزیع ثروت زیر زمینی (مفهوم خودی و غیرخودی). این عارضه نه تنها در ایران بلکه بر اساس گزارش اوپک در اوایل دهۀ نود در همه کشورهای عضو اوپک مشاهده می شود (همه کشورهای عضو اوپک از نظر توسعۀ سیاسی عقب مانده اند). وانگهی ایران با این ترکیب جمعیتی، تنوع قومی و مذهبی و جغرافیای سیاسی با کشورهای زیر ده میلیونی قطر و سوئد و سوئیس و . . . متفاوت است که بتوان به توزیع عادلانۀ ثروت زیرزمینی بین اقوام و قومیتها و مذاهب بدون افتادن در دام فسادهای کلان اقتصادی امیدوار بود.
#لیبرال_محافظه_کار
#مالکیت_خصوصی
#دولت_رفاه
#لیبرالیسم
#سوسیالیسم
#فلسفه_سیاسی

@Anglosphere2 | آیین تجدد
@JAAMEbaaz | فلسفه‌‌ی علوم اجتماعی
@mghlte | عصر روشنگری

▪️مالکیت خصوصی و آزادی
▪️رسوایی آرمانشهر



group-telegram.com/JAAMEbaaz/5066
Create:
Last Update:

🔹 دولت رفاه ملی و یا سرمایه داری (۱)

#دکتر_مهدی_روحانی

یکی از مهمترین موضوعات درباره آینده ایران این است که چه نوع نظام سیاسی مطلوب این سرزمین است؟ سوسیال دموکراسی و یا لیبرال دموکراسی؟ نظام سوسیالیستی که دولت رفاه عمومی بوده و بیش از هر چیز مراقب عدالت اجتماعی است و یا دولت لیبرالیستی که اولویت آن توسعه اقتصادی است و مالکیت خصوصی؟ هر پاسخی به این سوال باید معطوف به جغرافیای سیاسی ایران، امکان تحقق آن و در نهایت نقطۀ گریز آن در گیر افتادن دوبارۀ ایرانیان در مخمصۀ دیکتاتوری باشد. به گمان نگارنده هر چند دولت سوسیالیستی مطلوب و خواست جامعه ایران از صدر مشروطه بوده است و مهمترین احزاب (حزب توده) با دغدغه عدالت زیسته اند، اما استقرار چنین دولتی در ایران احتمال بازگشت به نظامی توتالیتر را افزایش خواهد داد! در زیر به دلایل این مدعا می پردازم. به قول غربی ها دولت دیوی است که گریزی از آن نیست (State is a necessary evil). دولت دیو است به این دلیل که تمامی قدرت در دست دولت است، قدرت نظامی، قانونگذاری و اجرایی در دست دولت است. با وجود تفکیک قوا باز هم دولت در یک نگاه کلی تمامی ابزارهای اعمال سلطه و ارادۀ خود بر شهروندان را داراست. اما برای سامان دادن به اجتماع چاره و گریزی از این دیو نیست (ساختن این دیو ضروری است). با این حال بر شهروندان فرض است که با تلاشی بی وقفه از طریق نهادهای مدنی، سیاسی و بویژه آزادی بیان و مطبوعات به دست و پای این دیو مهار بزنند و آن را رام خود نگه دارند و گرنه پای آن قربانی خواهند شد. ایرانیان در مسیر استقرار دولت-ملت مدرن از صدر مشروطه تاکنون و در هر دو نظام پادشاهی و جمهوری اسلامی قربانی این دیو شده اند و ناتوان از مهار آن! اما چرا؟ و راه حل آن چیست؟ به گمان نگارنده دلیل اقتصادی شکست سیمرغ ملت در پای دیو دولت "نفت" است (فارغ از دلایل فرهنگی، اجتماعی و ژئوپولیتیک)! و راه مهار این دیو هم نظام مبتنی بر لیبرال دموکراسی است و نه سوسیالیسم! بطور خلاصه سوسیالیسم دیو دولت را در ایران مهارناشدنی تر می کند. و از طرفی دیگر پاشنۀ آشیل این دیو در ایران پارادایم مبتنی بر مالکیت خصوصی و بخش خصوصی قدرتمند است و نه عدالت اجتماعی. دولتهای رفاه با شعار عدالت اجتماعی در ایران به پوپولیسم و توزیع ناعادلانه فقر منجر شده اند تا توزیع عادلانه ثروت. در زیر به بسط دلایل و راهکارها پرداخته خواهد شد:
یکم: چرا نفت باعث قربانی شدن ملت است؟ بسیاری معتقدند این ضعف نهادهای مدنی و یا امراض کهنۀ فرهنگی ایرانیان بوده است که پس از استقرار نظام های سیاسی به جای نقد دولت و مطالبه گری عموما دست به سهم خواهی و چاپلوسی می زنند. اما به نظر می رسد که این درآمد نفتی است که موجب چنین فلاکتی بوده است. عوارض فرهنگی ریشه در عوامل اقتصادی و جغرافیای سیاسی دارند و نه برعکس. آدمیزاد بر زمین زاده می شود و زمین و آب و خاک است که فرهنگ های متنوع را می سازد و نه بالعکس. هر دولت و نظامی در ایران به قدرت برسد بر انبوهی از درآمدهای سرشار نفتی و معدنی دست خواهد یافت که پس از مدتی خود را بی نیاز از حمایت و مشروعیت مردم دانسته و با تکیه بر اقتصاد نفتی دست به سرکوب آزادی و تمرکز قدرت و از بین بردن تفکیک واقعی قوا و در نهایت دوشیدن ایران می زند. اگر دولتها در ایران برای کسب درآمد بجای حفر چاه نفت و گاز، وابسته به مالیات صنعتگران و کشاورزان و تجار بودند آنگاه سنگ دولتها زیر دست ملت بود و نه بالعکس. و آنگاه برای تولید ثروت تخصص نیروی انسانی اهمیت پیدا می کرد، و نه تعهد آنان به نظام سلطه و توزیع ثروت زیر زمینی (مفهوم خودی و غیرخودی). این عارضه نه تنها در ایران بلکه بر اساس گزارش اوپک در اوایل دهۀ نود در همه کشورهای عضو اوپک مشاهده می شود (همه کشورهای عضو اوپک از نظر توسعۀ سیاسی عقب مانده اند). وانگهی ایران با این ترکیب جمعیتی، تنوع قومی و مذهبی و جغرافیای سیاسی با کشورهای زیر ده میلیونی قطر و سوئد و سوئیس و . . . متفاوت است که بتوان به توزیع عادلانۀ ثروت زیرزمینی بین اقوام و قومیتها و مذاهب بدون افتادن در دام فسادهای کلان اقتصادی امیدوار بود.
#لیبرال_محافظه_کار
#مالکیت_خصوصی
#دولت_رفاه
#لیبرالیسم
#سوسیالیسم
#فلسفه_سیاسی

@Anglosphere2 | آیین تجدد
@JAAMEbaaz | فلسفه‌‌ی علوم اجتماعی
@mghlte | عصر روشنگری

▪️مالکیت خصوصی و آزادی
▪️رسوایی آرمانشهر

BY جامعه باز و دشمنان آن ( فلسفه‌‌ی علوم اجتماعی )


Warning: Undefined variable $i in /var/www/group-telegram/post.php on line 260

Share with your friend now:
group-telegram.com/JAAMEbaaz/5066

View MORE
Open in Telegram


Telegram | DID YOU KNOW?

Date: |

Unlike Silicon Valley giants such as Facebook and Twitter, which run very public anti-disinformation programs, Brooking said: "Telegram is famously lax or absent in its content moderation policy." The fake Zelenskiy account reached 20,000 followers on Telegram before it was shut down, a remedial action that experts say is all too rare. There was another possible development: Reuters also reported that Ukraine said that Belarus could soon join the invasion of Ukraine. However, the AFP, citing a Pentagon official, said the U.S. hasn’t yet seen evidence that Belarusian troops are in Ukraine. "The argument from Telegram is, 'You should trust us because we tell you that we're trustworthy,'" Maréchal said. "It's really in the eye of the beholder whether that's something you want to buy into." "He has kind of an old-school cyber-libertarian world view where technology is there to set you free," Maréchal said.
from ye


Telegram جامعه باز و دشمنان آن ( فلسفه‌‌ی علوم اجتماعی )
FROM American