group-telegram.com/Babek_Cavanshir/736
Last Update:
البته که مولوی تورک است
(بخش پنجم)
دکتر بابک جوانشیر
۹- شعری از مولوی است که در آن به ظاهر مولوی خود را به تورکی ندانی میزند. ولی این شعر در اصل به نوعی برداشت و اقتباس این مفهوم از یک قصیده سوزنی سمرقندی (۱۱۷۳-۱۱۰۰) است. قسمتهایی از این قصیده را در پایین مینویسم.
مفکن به غمزه بر دل مجروح من نمک،
وز من به قبله سرمکش ای قبله یمک!
ای تورک ماه چهره چه باشد اگر شبی،
آیی به حجرهٍ من و گویی قنق گرک!
گلروی تورکی و من اگر تورک نیستم،
دانم همینقدر که به تورکیست گل، چچک
از چشمم ار بر آن چچک تو چکد سرشگ،
تورکی مکن به کشتن من برمکش بچک
دیوان حکیم سوزنی سمرقندی، تصحیح ناصرالدین شاه حسینی, انتشارات امیر کبیر، تهران، ۱۳۳۸.
توجه بفرمائید بیت زیر از سوزنی سمرقندی است:
گلروی تورکی و من اگر تورک نیستم،
دانم همینقدر که به تورکی ست گل چچک
و بیت زیر از مولوی است و در حقیقت اقتباسی از بیت بالایی سوزنی سمرقندی است.
تو ماه تورکی و من اگر تورک نیستم،
دانم من این قدر که به تورکی است آب سو
البته این مفهوم از طرف دیگر شعرا هم اقتباس شده است.
۱۰- بعضیها آنقدر بیسوادند که کتاب «مناقب العارفین» شمسالدین احمد افلاکی را متعلق به خود مولانا میدانند. در این کتاب حکایتی نقل شده است که بسیار برای سوءاستفاد بیسوادان مساعد است ولی وقتی توضیحات لازمه را بدهیم همه چیز مشخص می شود. این حکایت چنین است. «حکایت مشهور است که روزی حضرت شیخ صلاحالدین جهت عمارت باغ خود مَشّاقان تورکی به مزدوری گرفته بود. حضرت مولانا فرمود که افندی در وقت عمارتی که باشد مَشّاقان رومی باید گرفتن و در وقت خراب کردن چیزی، مزدوران تورک؛ چه عمارت عالم مخصوص است به رومیان و خرابی جهان مقصور است به تورکان؛ و حق - سبحانه و تعالی - چون ایجاد عالم ملک فرمود ... گروه تورکان آفرید تا بیمحابا و شفقت هر عمارتی که دیدند خراب کردند و منهدم گردانیدند، و هنوز میکنند و همچنان یوماًبیوم تا قیامت خراب خواهند کردن و عاقبه الامر خرابی شهر قونیه هم در دست ظلمهی تورکان بیرحم خواهد بود.»
توضیحات لازمه
الف- این اثر از مولانا نیست. البته در اینجا مقصد از تورکان، تورکان کوچرو و بالاخص تورکان کوچروی طرفدار جریان اخیون است. طریقت مولوی بیشتر در بین تورکان شهری و طریقت اخیون بیشتر در بین تورکان کوچرو رواج داشت و این دو طریقت و طرز زندگی با هم به شدت در رقابت بودند. شمس الدین احمد افلاکی هم در اینجا ممثل تورکان شهری است که به آنها در آن زمان روم هم میگفتند. کما اینکه لقب مولانا نیز رومی بوده است. رومی در این متون و در این دوره در معنای تورکان شهری آناتولیایی بکار برده میشود.
ب- به خاطر زندگی کوچنشینی، تورکان کوچرو در کارهای کشاورزی و کاشت زیاد سررشته نداشتند ولی در برداشت محصول میشد از آنها استفاده کرد. در تورکی به برداشت محصول کشاورزی «بوستان بوزماق» و یا «بوستان بوزومو» هم گفته میشود. کسانیکه از این اصطلاحات کشاورزی بیخبرند از روی معنای تحت اللفظی «خراب کردن بستان» راه به بیراهه رفته و معنایی کاملا بی ربط با این متن را استنتاج کردهاند.
ج- آنچنان که معلوم است خود افلاکی نیز از این اصطلاح بیخبر بوده و آنرا به صورتی کاملا بیربط تأویل کرده است. کاملاً مشخص است که در استنتاج غلط افلاکی، رقابت تورکان شهری و تورکان کوچرو بسیار موثر بوده است. وگرنه با توجه به اشعار بیشمار مولانا که در آنها کلمه تورک در معنای مثبت بکار برده شده است، نمیتوان انتظار داشت که مولوی در اینجا قصد تحقیر تورکها را داشته است. همچنین از نظر مولوی عاقبت هر کاری با «بوستان بوزومو»ی تورکها تکمیل خواهد شد. یعنی به نظر او برداشت محصول و رسیدن به هدف به صورت ازلی و ابدی همیشه متعلق به تورکها بوده و بعد از این هم چنین خواهد بود.
د- همچنانکه میدانید در رقابت بین مولویون و اخیون، رقبای اخیون طریقت مولوی بیشتر از تورکان کوچرو تشکیل شده بودند و مولوی در اشعار خود این رقبای سرسخت را با نام «غز»، «غزان»، «تورک غز»، «غزان تورک» خطاب می کند و رهبر آنها یعنی «اخی ائورن» را با لقب «جوحا/جوحی» تحقیر و به سخره میگیرد. در بعضی از ابیات به این رقبای سرسخت بواسطه وزن شعری تنها با نام «تورک» هم خطاب کرده است که با توجه به متن این حقیقت را میتوان کاملا مشخص کرد. مثلا در بیت زیر:
روح با علمست و با عقلست یار،
روح را با تازی و تورکی چه کار!
@Babek_Cavanshir
BY Babek Cavanşir
Warning: Undefined variable $i in /var/www/group-telegram/post.php on line 260
Share with your friend now:
group-telegram.com/Babek_Cavanshir/736