#تحلیل_کوتاه
#لبنان
🔹بعد از اجرای توافق آتش بس بین لبنان و اسرائیل از ۲۷نوامبر ۲۰۲۴، نبیه بری رئیس پارلمان لبنان اعلام کرد که ۹ ژانویه ۲۰۲۵، جلسه پارلمان برای انتخاب رئیسجمهور این کشور برگزار خواهد شد. این در حالی است که پارلمان لبنان بعد از پایان دوره شش ساله ریاستجمهوری میشل عون در اکتبر ۲۰۲۲ بارها برای انتخاب رئیسجمهور جدید تشکیل جلسه داد اما این جلسات رهاوردی نداشت.
🔸پارلمان کنونی لبنان که حاصل انتخابات بهار سال ۲۰۲۲ است، ترکیب بسیار متکثری دارد و وجود بلوک های سیاسی متعدد که هر کدام نگاه و انتخابهای خاص خود را در صحنه سیاسی دارند، شکل گیری یک اکثریت حتی مطلق (۶۵کرسی) را بسیار دشوار کرده است. این در حالی است که حتی در صورت دستیابی چنین اکثریتی، امکان اینکه بلوکهای مقابل از طریق آبستراكسيون، پارلمان را از حد نصاب لازم (۸۶کرسی) برای دستیابی به چنین اکثریتی خارج کنند، بسیار زیاد است.
🔸بنبست سیاسی در لبنان امری بی سابقه نیست. در دوره قبل نیز پس از بیش از دو سال خلا قدرت، میشل عون به عنوان رئیسجمهور انتخاب شد. نکته مهم این است که تصمیمات احزاب و جریانهای موثر در پارلمان لبنان الزاماً از یک الگوی ثابت پیروی نمیکند و مواضع آنها بسیار سیال است و گاهی دو جریان سیاسی مخالف، بر سر یک موضوع به اشتراک دیدگاه میرسند. کما اینکه در دوره قبل نیز چنین وضعیتی رخ داد و حزبالله و مخالف دیرینهاش- حزب مسیحی "القوات اللبنانیه" به رهبری سمیر جعجع-، هر دو از میشل عون برای قرار گرفتن در جایگاه ریاستجمهوری حمایت کردند.
🔸از سوی دیگر، تصمیمات و مواضع احزاب هم تحت تاثیر مناسبات و بده بستانهای آنها با یکدیگر در عرصه داخلی است و هم تحت تاثیر معادلات و آرایش نیروها در عرصه منطقه ای است. بر این اساس بازیگران خارجی همواره در عرصه داخلی لبنان موثر هستند.
🔸در شرایط کنونی، فضای سیاسی لبنان تحت تاثیر دو رویداد بزرگ قرار گرفته است: جنگ اسرائیل و حزبالله و نیز سقوط بشار اسد در سوریه. تضعیف توان نظامی حزبالله در جنگ اخیر و سقوط دولت اسد در سوریه که نقش مهمی در لجستیک و تامین تسلیحاتی حزبالله داشت، وزن سیاسی حزبالله در عرصه داخلی را تحت تاثیر قرار میدهد. در مقابل، گروهها و احزاب منتقد و مخالف حزبالله، تحرکات خود را در هفتههای اخیر افزایش دادهاند و خود را در وضعیت بهتری میبینند. بر این اساس، فضای سیاسی در لبنان به سمت تعادل نسبی بین نیروها حرکت میکند.
🔸این وضعیت بر پرونده انتخاب رئیسجمهور نیز موثر خواهد بود. از همین حالا هم می توان نشانههایی از تغییر مواضع را تحت تاثیر تحولات اخیر دید. به عنوان مثال ولید جنبلاط از سیاستمداران پرنفوذ دروزی لبنان که تا پیش از این از گزینه مورد حمایت حزبالله و جنبش امل (سلیمان فرنجیه) حمایت میکرد، به تازگی موضع خود را تغییر داده و از رئیسجمهور شدن جوزف عون فرمانده ارتش لبنان حمایت کرد.
🔸بر این اساس، شانس سلیمان فرنجیه برای قرار گرفتن در این جایگاه عملا از بین رفته است. دو جریان اصلی مسیحی یعنی حزب القوات به رهبری جعجع و حزب جریان ملی آزاد به رهبری جبران باسیل هم هر کدام گزینههای مدنظر خود را مطرح می کنند که عمدتا شخصیتهای نه چندان قوی در صحنه سیاسی لبنان هستند.
🔸به نظر میرسد در فضای متشتت کنونی، شانس جوزف عون فرمانده ارتش بیش از همه گزینهها است. بویژه اینکه جایگاه ارتش در فضای کنونی بویژه بعد از توافق آتشبس و اجرای قطعنامه ۱۷۰۱، ارتقا یافته است و او حمایتهای بینالمللی بیشتری نسبت به دیگر شخصیتها دارد. البته قرار گرفتن او به عنوان فرمانده ارتش در جایگاه ریاستجمهوری مستلزم اصلاح قانون اساسی است که البته امری بعید نیست چرا که یکبار دیگر و در جریان رئیسجمهور شدن میشل سلیمان، این اتفاق روی داد.
🌐https://institutetehran.com/art/133
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
♦️اهداف سفر پزشکیان به مصر
◼️ الجزیره- قطر
📝 رسول آل حائي
#رویة_العربیة
🔹سفر پزشکیان به قاهره برای شرکت در اجلاس گروه (D8)، دومین سفر یک رئیسجمهور ایران به مصر پس از انقلاب اسلامی ایران به شمار میرود. این سفر با هدف تقویت روابط دوجانبه و ایجاد هماهنگیهای فراگیر منطقهای، فرصتی برای دیپلماسی فعال توصیفشده است. پزشکیان با اشاره به تاثیر گسترش روابط با کشورهای اسلامی در زمینه خنثیسازی توطئههای دشمنان، این اجلاس را گامی مهم در نزدیکی بیشتر روابط منطقهای دانست. این سفر پس از افزایش تماسهای دیپلماتیک در پی حوادث اکتبر ۲۰۲۳ صورت گرفت. پیشتر، وزیر خارجه مصر برای تحلیف پزشکیان به تهران و عباس عراقچی نیز در اکتبر برای گفتوگوهای منطقهای به قاهره سفر کرده بودند.
💢اهمیت سفر
🔹مهدی سنایی، مشاور سیاسی ریاستجمهوری ایران، سفر پزشکیان به مصر را با هدف تقویت همکاریهای اقتصادی و زمینهسازی برای احیای روابط ایران و مصر مهم دانست. وی این سفر را در سطح معادلات منطقهای و جهانی ارزیابی کرد. عبدالناصر همتی، وزیر اقتصاد ایران، نیز با اشاره به استفاده ناکافی از ظرفیتهای گروه D-8 طی سه دهه گذشته، هدف کشورش را افزایش فعالیت در این گروه اعلام کرد. در حال حاضر حجم فعلی تجارت میان اعضای گروه به سطح مطلوب نرسیده است و تنها ۷ تا ۸ درصد تجارت با ارزهای ملی انجام میشود که پیشبینی میشود این میزان در آینده به ۱۰ درصد برسد. همتی همچنین اظهار داشت حجم تجارت میان اعضا تا سال ۲۰۳۰ به ۵۰۰ میلیارد دلار خواهد رسید.
🔹ایران در اجلاس قاهره به دنبال عادیسازی روابط با مصر و تقویت ظرفیتهای اقتصادی کشورهای اسلامی درحالتوسعه بود اما همزمانی برگزاری این اجلاس با حملات اسرائیل به غزه، ترورهای هدفمند رهبران مقاومت در لبنان، سقوط بشار اسد در سوریه و نیز افزایش حملات اسرائیل به یمن، شرایط حساسی در منطقه را رقم زد که تاثیرات منفی زیادی بر منافع منطقهای تهران به همراه داشته است.
💢نقش منطقهای
🔹حضور اردوغان رئیسجمهور ترکیه در اجلاس قاهره و برگزاری دیدارهای دوجانبه و چندجانبه بین سران شرکتکننده در این اجلاس این امکان را بهطرف مصری میدهد که پس از سرنگونی رژیم اسد در سوریه یک کانال ارتباطی بین تهران و آنکارا ایجاد کند. برخی تحلیلگران معتقدند که اهمیت سفر پزشکیان به قاهره در تلاش برای احیای نقش منطقهای ایران پس از سقوط اسد و نه صرفاً شرکت در اجلاس قاهره است.
🔹غیبت تهران در نشست عقبه درباره سوریه نشانهای از تلاشهای منطقهای و بینالمللی برای تضعیف نقش ایران در خاورمیانه بعد از سرنگونی متحدش در دمشق وجود دارد. البته باید در نظر داشت که قاهره پیش از احیای روابط با تهران، ملاحظات کشورهای خلیجفارس و ترکیه را مدنظر قرار خواهد داد. با توجه به تحریمها و باقی ماندن ایران در لیست سیاه FATF، تقویت روابط ایران از طریق سازمانها و بلوکهای منطقهای و بینالمللی نمیتواند به اقتصاد ایران کمک کند.
💢حجم تجارت ایران و مصر
🔹برخی کارشناسان معتقدند که تقویت روابط اقتصادی با کشورهای منطقهای و اسلامی میتواند به ایران کمک کند تا فشارهای غربی را دور بزند. در مقابل، گروهی دیگر بر لزوم کاهش تنشها با جوامع بینالمللی و حذف نام ایران از فهرستهای سیاه تأکید دارند. آمارهای رسمی نشان میدهند که تجارت ایران با مصر نسبت به دیگر شرکای تجاری آن از حجم کمی برخوردار است.
🔹طبق گزارشها، در ۸ ماه نخست سال ۱۴۰۲، حجم تجارت ایران با مصر به ۱۷ میلیون و ۱۸۶ هزار دلار رسید که نشاندهنده رشد ۶۷ درصدی در ارزش و ۶۵ درصدی در حجم نسبت به سال گذشته است. صادرات ایران به مصر در این مدت ۱۳ میلیون و ۷۹۸ هزار دلار بود که ۳۰ درصد از نظر حجم و ۴۱ درصد از نظر ارزش رشد داشت. واردات ایران از مصر نیز ۳ میلیون و ۳۸۷ هزار دلار بود که رشد ۵۹۲ درصدی در ارزش را نشان میدهد. این آمار نشاندهنده رشد قابل توجه تجارت دو کشور در سال جاری است.
💢همکاری دی-۸ از رویا تا واقعیت
🔹علیرغم این که بلوک کشورهای اسلامی در حال توسعه حدود ۲۷ سال پیش با انگیزه ایجاد اتحاد میان کشورهای اسلامی با هدف تقویت و ترویج «صلح، گفتگو و همکاری» تاسیس شد، اما پس از سه دهه نه تنها این اهداف محقق نشد بلکه برعکس، تنشها میان اعضاء آن نیز افزایش یافته است. شاهد مثال آن نیز روابط ایران و ترکیه است که بهرغم همسایگی، نتوانستند بحران سوریه را از طریق همکاری حل کنند.
✅ اندیشکده تهران✅
🌐https://institutetehran.com/art/134
🌐 @InstituteTehran
🌐 instagram.com/institutetehran1
◼️ الجزیره- قطر
📝 رسول آل حائي
#رویة_العربیة
🔹سفر پزشکیان به قاهره برای شرکت در اجلاس گروه (D8)، دومین سفر یک رئیسجمهور ایران به مصر پس از انقلاب اسلامی ایران به شمار میرود. این سفر با هدف تقویت روابط دوجانبه و ایجاد هماهنگیهای فراگیر منطقهای، فرصتی برای دیپلماسی فعال توصیفشده است. پزشکیان با اشاره به تاثیر گسترش روابط با کشورهای اسلامی در زمینه خنثیسازی توطئههای دشمنان، این اجلاس را گامی مهم در نزدیکی بیشتر روابط منطقهای دانست. این سفر پس از افزایش تماسهای دیپلماتیک در پی حوادث اکتبر ۲۰۲۳ صورت گرفت. پیشتر، وزیر خارجه مصر برای تحلیف پزشکیان به تهران و عباس عراقچی نیز در اکتبر برای گفتوگوهای منطقهای به قاهره سفر کرده بودند.
💢اهمیت سفر
🔹مهدی سنایی، مشاور سیاسی ریاستجمهوری ایران، سفر پزشکیان به مصر را با هدف تقویت همکاریهای اقتصادی و زمینهسازی برای احیای روابط ایران و مصر مهم دانست. وی این سفر را در سطح معادلات منطقهای و جهانی ارزیابی کرد. عبدالناصر همتی، وزیر اقتصاد ایران، نیز با اشاره به استفاده ناکافی از ظرفیتهای گروه D-8 طی سه دهه گذشته، هدف کشورش را افزایش فعالیت در این گروه اعلام کرد. در حال حاضر حجم فعلی تجارت میان اعضای گروه به سطح مطلوب نرسیده است و تنها ۷ تا ۸ درصد تجارت با ارزهای ملی انجام میشود که پیشبینی میشود این میزان در آینده به ۱۰ درصد برسد. همتی همچنین اظهار داشت حجم تجارت میان اعضا تا سال ۲۰۳۰ به ۵۰۰ میلیارد دلار خواهد رسید.
🔹ایران در اجلاس قاهره به دنبال عادیسازی روابط با مصر و تقویت ظرفیتهای اقتصادی کشورهای اسلامی درحالتوسعه بود اما همزمانی برگزاری این اجلاس با حملات اسرائیل به غزه، ترورهای هدفمند رهبران مقاومت در لبنان، سقوط بشار اسد در سوریه و نیز افزایش حملات اسرائیل به یمن، شرایط حساسی در منطقه را رقم زد که تاثیرات منفی زیادی بر منافع منطقهای تهران به همراه داشته است.
💢نقش منطقهای
🔹حضور اردوغان رئیسجمهور ترکیه در اجلاس قاهره و برگزاری دیدارهای دوجانبه و چندجانبه بین سران شرکتکننده در این اجلاس این امکان را بهطرف مصری میدهد که پس از سرنگونی رژیم اسد در سوریه یک کانال ارتباطی بین تهران و آنکارا ایجاد کند. برخی تحلیلگران معتقدند که اهمیت سفر پزشکیان به قاهره در تلاش برای احیای نقش منطقهای ایران پس از سقوط اسد و نه صرفاً شرکت در اجلاس قاهره است.
🔹غیبت تهران در نشست عقبه درباره سوریه نشانهای از تلاشهای منطقهای و بینالمللی برای تضعیف نقش ایران در خاورمیانه بعد از سرنگونی متحدش در دمشق وجود دارد. البته باید در نظر داشت که قاهره پیش از احیای روابط با تهران، ملاحظات کشورهای خلیجفارس و ترکیه را مدنظر قرار خواهد داد. با توجه به تحریمها و باقی ماندن ایران در لیست سیاه FATF، تقویت روابط ایران از طریق سازمانها و بلوکهای منطقهای و بینالمللی نمیتواند به اقتصاد ایران کمک کند.
💢حجم تجارت ایران و مصر
🔹برخی کارشناسان معتقدند که تقویت روابط اقتصادی با کشورهای منطقهای و اسلامی میتواند به ایران کمک کند تا فشارهای غربی را دور بزند. در مقابل، گروهی دیگر بر لزوم کاهش تنشها با جوامع بینالمللی و حذف نام ایران از فهرستهای سیاه تأکید دارند. آمارهای رسمی نشان میدهند که تجارت ایران با مصر نسبت به دیگر شرکای تجاری آن از حجم کمی برخوردار است.
🔹طبق گزارشها، در ۸ ماه نخست سال ۱۴۰۲، حجم تجارت ایران با مصر به ۱۷ میلیون و ۱۸۶ هزار دلار رسید که نشاندهنده رشد ۶۷ درصدی در ارزش و ۶۵ درصدی در حجم نسبت به سال گذشته است. صادرات ایران به مصر در این مدت ۱۳ میلیون و ۷۹۸ هزار دلار بود که ۳۰ درصد از نظر حجم و ۴۱ درصد از نظر ارزش رشد داشت. واردات ایران از مصر نیز ۳ میلیون و ۳۸۷ هزار دلار بود که رشد ۵۹۲ درصدی در ارزش را نشان میدهد. این آمار نشاندهنده رشد قابل توجه تجارت دو کشور در سال جاری است.
💢همکاری دی-۸ از رویا تا واقعیت
🔹علیرغم این که بلوک کشورهای اسلامی در حال توسعه حدود ۲۷ سال پیش با انگیزه ایجاد اتحاد میان کشورهای اسلامی با هدف تقویت و ترویج «صلح، گفتگو و همکاری» تاسیس شد، اما پس از سه دهه نه تنها این اهداف محقق نشد بلکه برعکس، تنشها میان اعضاء آن نیز افزایش یافته است. شاهد مثال آن نیز روابط ایران و ترکیه است که بهرغم همسایگی، نتوانستند بحران سوریه را از طریق همکاری حل کنند.
🌐https://institutetehran.com/art/134
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
#تحلیل_کوتاه
🔸انتخاب جی. دی. ونس توسط ترامپ به عنوان معاون خود، صرفاٌ انتخاب یک شخص نبود، بلکه انتخاب طیف گستردهای از متفکرین و اندیشکدهها بود که همراه ونس به دولت احتمالی ترامپ وارد میشوند. این حلقۀ فکری را که میتوان راست جدید نام نهاد، تفکری نسبتاً مجزا از سایر جمهوریخواهان دارند. با ظهور ترامپ، این دسته از متفکرین و اندیشکدهها نیز شروع به فعالیت کردند. باورهای این طیف فکری در سخنان و مواضع ترامپ از ۲۰۱۶ تا حال حاضر متجلی شده است: نقد جریان اصلی فراحزبی در سیاست خارجه که حامی نظم جهانی لیبرال است و مبارزه با آنچه که ترامپ مارکسیسم و تفکر چپ میخواند.
💢محافظهکاری ملی و رویکرد ضدساختاری
🔸نقد کلاناستراتژی هژمونی لیبرال، شاکلۀ اصلی سیاست خارجه متفکرین راست جدید و ترامپیست است. افرادی همچون پاتریک دنین، یورام هازونی و کوین رابرت که از نزدیکان و اطرافیان ونس محسوب میشوند، هم دموکراتها و هم نخبگان درونحزبی جمهوریخواه را به دلیل دنبالهروی از سیاست گسترش دموکراسی و ایجاد نظم جهانی لیبرال مورد انتقاد قرار میدهد. آنها محافظهکاری ملی (NATCON) خود را در مقابل لیبرالیسمی میبینند که هم جمهوریخواهانه و هم دموکرات میتواند باشد. برجستهترین مثالهای این تقابل در شکاف میان جمهوریخواهان بر سر تصویب حمایت از اوکراین در کنگره یا حمایت معدودی از جمهوریخواهان همچون دیک چنی از هریس پدیدار شد.
🔸افراد دیگری همچون البریج کولبی نیز در راستای منافع ملی آمریکا، خواهان چرخش تمرکز آمریکا از اوکراین به سمت تایوان و چین هستند. ملیگرایی آنها در عرصه اقتصاد به نقد تجارت آزاد منجر شده است. با این حال، نتکانها به هیچ وجه به انزواگرایی اعتقاد ندارد. مهار چین، حفظ جایگاه ابرقدرتی آمریکا، منوطکردن ماندن در ناتو به اینکه اروپاییها سهم منصفانه دفاعی خود را پرداخت کنند و حمایت سرسختانه از اسرائیل، دلایلی بر نقض انزواگرایی آنهاست.
💢بازگشت به مسیحیت
🔸مبارزه با لیبرالیسم، وجه داخلی نیز دارد. دنین پیشنهاد حکومت آریستوپوپولیستی را میدهد که در آن جنبشی مردمی از پایین، تحت هدایت نخبگان راست جدید و حامی پروتستانیزم، نخبگان دموکرات و چپ را که علیه فرهنگ مسیحی سیاستگذاری میکنند سرنگون کنند. این نخبگان، حکومت جدیدی را برای احیای ارزشهای مسیحی غرب ایجاد میکنند. کوین رابرت، رئیس بنیاد هریتیج، اعلام کرده است که هدف پروژه ۲۰۲۵، نهادینهکردن ترامپیسم در ساختار سیاسی آمریکا است. سهراب احمری، از نزدیکان ونس و یک ایرانیالاصل، خواستار مبارزهای جدیتر با ترقیخواهی در آمریکاست. تمامی این موارد حکایت از تلاش ترامپیستها برای تغییر نخبگان حاکم در آمریکا را دارد تا آمریکا سنتهای دیرینه خود در فرهنگ مسیحی، خانواده و ... را بازگرداند.
💢اندیشکدههای راست جدید
🔸با آغاز ریاست جمهوری ترامپ، به سرعت مجموعهای از اندیشکدههایی بوجود آمدند که هدف آنها بسط تفکرات راست جدید در حزب جمهوریخواه بود. به عنوان مثال، اندیشکدۀ ابتکار ماراتن (تأسیس: ۲۰۲۰) که توسط البریج کولبی و وس میچل ایجاد شد، بیشتر بر روی مهار چین و چرخش از اروپای شرقی به سمت تایوان تمرکز دارد. مؤسسه سیاست اول آمریکا (تأسیس: ۲۰۲۱) از جمله اندیشکدههایی است که ارتباط نزدیکی با جمهوریخواهان کنگره دارد. اشخاص مهمی همچون ایوانکا ترامپ، جراد کوشنر به عنوان مشاور در این اندیشکده فعالیت میکنند.
🔸 اندیشکده American Compass در سال ۲۰۲۰ توسط اوران کَس – از دیگر نزدیکان ونس- تأسیس شد و با سایر مؤسسات راست همچون بنیاد خانواده والتون و امریکن انترپرایز ارتباط دارد. تلاش این اندیشکده، بسط محافظهکاری جدیدی است که ترامپ از ۲۰۱۶ آغاز کرد. اندیشکده ادموند برک (تأسیس: ۲۰۱۸) نیز که ارتباط نزدیکی با بنیاد هریتیج دارد در همین راستا حرکت میکند و یورهام هازونی در آن فعالیت دارد. این اندیشکده از سال ۲۰۲۰ در حال برگزاری کنفرانسهای محافظهکاری ملی است.
💢جمعبندی
🌐https://institutetehran.com/art/135
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
♦️سه مسیر احتمالی ایران در سوریه پسااسد
◾️فارن پالیسی
📝الیه گرانمایه
#تهران_ریویو
🔹تهران پس از دههها برتری در خاورمیانه در لحظهای قرار گرفته است که باید در معادلات خود بازاندیشی نماید. با سقوط خاندان اسد در سوریه، ایران تنها متحد دولتی خود در منطقه را از دست داد. این در حالی رخ داد که بمباران اسرائیل در پاییز گذشته، حزبالله را –که مورد اطمینانترین و قدرتمندترین گروه مسلح متحد ایران بود- به طور قابل توجهی عقب نشاند. ایران اکنون در موضع ضعف قرار دارد و نیازمند یک بازنگری استراتژیک است.
🔸سوریه و حزبالله تکیهگاه پروژه محور مقاومت ایران بودند. اتحاد با اسد برای امنیت کریدور زمینی تأمین مالی و تسلیحاتی حزبالله حیاتی بود. از دهه ۱۹۸۰، ایران برای جلوگیری از حمله اسرائیل و آمریکا به داخل خاکش و تحت عنوان بخشی از سیاست دفاعی خود، هزینه بسیاری صرف این پروژه نموده است. در حالی که به نظر میرسید ایران برخی مواقع دست برتر را دارد، حمله حماس به اسرائیل در ۷اکتبر ۲۰۲۳، زنجیرهای از واکنشها را ایجاد کرد که منجر به از هم گسستن پروژه محور مقاومت شد. اما اکنون سه مسیر پیش روی ایران قرار دارد:
1️⃣ تهران میتواند بازسازی محور مقاومت را در دستور کار بلندمدت خود قرار دهد و برای ادامه نبرد، بر گروههای شیعی مسلح متحد خود در عراق و حوثیهای یمن فشار بیاورد که خط مقدم نبرد با اسرائیل باشند. این اقدام شانس لبنان و سوریه برای بازسازی پس از جنگ را کاهش خواهد داد. خروجی چنین رویکردی احتمالا برای متحدین باقیمانده ایران خونبار خواهد بود و میتواند بهانههای قویتری جهت حمله مستقیم به داخل ایران به دولت اسرائیل بدهد.
2️⃣ رهبران ایران ممکن است به این نتیجه برسند که محور مقاومت دوران خود را طی کرده و دیگر بازدارندگی لازم را ندارد. کنار گذاشتن اسد میتواند نشانهای باشد که ایران این واقعیت را پذیرفته است. شورشیان سوریه با سرعتی برقآسا به دمشق رسیدند، بدون اینکه ارتشی آماده مقابله باشد. با توجه به ضربات سنگین وارد شده به حزبالله، تهران هیچ راهحل نظامی برای نجات اسد نمیدید. اگر رهبران ایران تصمیم بگیرند از محور مقاومت عقبنشینی کنند، قطعاً به طور جدیتری در تسلیحات متعارف—بهویژه موشکها و پهپادها—سرمایهگذاری خواهند کرد تا از حملات نظامی اسرائیل و ایالات متحده جلوگیری کنند.
🔸اگر ایران از محور مقاومت فاصله بگیرد و به جای آن بر قابلیتهای نظامی داخلی خود تمرکز کند، جهان باید هم فرصتها و هم خطرات احتمالی را پیشبینی کند. به عنوان بخشی از یک استراتژی بازدارندگی جدید، ایران ممکن است گام پرهزینهای برداشته و از یک کشور در آستانه هستهای به یک کشور دارای تسلیحات هستهای تبدیل شود. اگر ترامپ چراغ سبزی برای حمله نظامی علیه برنامه هستهای ایران بدهد یا کمپین فشار حداکثری ایالات متحده علیه ایران را، بدون ارائه راهحل دیپلماتیک واقعی تشدید کند، افرادی که درون ساختار قدرت ایران خواستار تسلیحاتی شدن برنامه هستهای هستند، قدرت بیشتری خواهند گرفت.
3️⃣با این حال، در همین شرایط از اختلافات منطقهای، رهبران تهران ممکن است از طریق دیپلماسی با پادشاهیهای عرب خلیج فارس و دولت آینده ترامپ، مسیری تنشزدا برای خروج از بحران کنونی در پیش بگیرند. حتی پیش از اینکه سوریه را از دست بدهد، دولت ایران برای آزمودن امکان دیپلماسی مستقیم با ترامپ کرده سیگنالهایی ارسال کرده و روند بهبود روابط خود با ریاض را تسریع بخشیده بود. در لبنان، بعید است که ایران روابط خود با حزبالله را قطع کند. با این حال، تهران ممکن است متعهد شود که مانع ایجاد یک چارچوب حکومتی جدید در لبنان نشود، چارچوبی که در آن قدرت سیاسی، اقتصادی و نظامی حزبالله به طور قابل توجهی کاهش خواهد یافت.
✅ در نهایت، ناکامیهای منطقهای ایران دلیل قویتری برای مذاکرات مستقیم با دولت ترامپ فراهم میکند، مذاکراتی که محدود کردن برنامه هستهای ایران را در ازای کاهش تحریمهای ضروری دنبال کند. در زمانی که مردم ایران در داخل کشور به سختی معیشت خود را تأمین میکنند و خواهان پاسخگویی درباره هزینههایی هستند که در منطقه خرج شده است، رهبران ایران باید منافع اقتصادی و سیاسی ملموسی به مردم ارائه دهند. رئیسجمهور جدید ایران، مسعود پزشکیان، وعده داده است که بر این اولویت تمرکز کند. مشاور راهبردی او، جواد ظریف، توضیح داده که پویاییهای جدید منطقهای فرصتی برای ایران فراهم کرده است تا به مردم خود، که منبع اصلی قدرت آن هستند، توجه بیشتری کند.
✅ اندیشکده تهران✅
🌐https://institutetehran.com/art/136
🌐 @InstituteTehran
🌐 instagram.com/institutetehran1
◾️فارن پالیسی
📝الیه گرانمایه
#تهران_ریویو
🔹تهران پس از دههها برتری در خاورمیانه در لحظهای قرار گرفته است که باید در معادلات خود بازاندیشی نماید. با سقوط خاندان اسد در سوریه، ایران تنها متحد دولتی خود در منطقه را از دست داد. این در حالی رخ داد که بمباران اسرائیل در پاییز گذشته، حزبالله را –که مورد اطمینانترین و قدرتمندترین گروه مسلح متحد ایران بود- به طور قابل توجهی عقب نشاند. ایران اکنون در موضع ضعف قرار دارد و نیازمند یک بازنگری استراتژیک است.
🔸سوریه و حزبالله تکیهگاه پروژه محور مقاومت ایران بودند. اتحاد با اسد برای امنیت کریدور زمینی تأمین مالی و تسلیحاتی حزبالله حیاتی بود. از دهه ۱۹۸۰، ایران برای جلوگیری از حمله اسرائیل و آمریکا به داخل خاکش و تحت عنوان بخشی از سیاست دفاعی خود، هزینه بسیاری صرف این پروژه نموده است. در حالی که به نظر میرسید ایران برخی مواقع دست برتر را دارد، حمله حماس به اسرائیل در ۷اکتبر ۲۰۲۳، زنجیرهای از واکنشها را ایجاد کرد که منجر به از هم گسستن پروژه محور مقاومت شد. اما اکنون سه مسیر پیش روی ایران قرار دارد:
1️⃣ تهران میتواند بازسازی محور مقاومت را در دستور کار بلندمدت خود قرار دهد و برای ادامه نبرد، بر گروههای شیعی مسلح متحد خود در عراق و حوثیهای یمن فشار بیاورد که خط مقدم نبرد با اسرائیل باشند. این اقدام شانس لبنان و سوریه برای بازسازی پس از جنگ را کاهش خواهد داد. خروجی چنین رویکردی احتمالا برای متحدین باقیمانده ایران خونبار خواهد بود و میتواند بهانههای قویتری جهت حمله مستقیم به داخل ایران به دولت اسرائیل بدهد.
2️⃣ رهبران ایران ممکن است به این نتیجه برسند که محور مقاومت دوران خود را طی کرده و دیگر بازدارندگی لازم را ندارد. کنار گذاشتن اسد میتواند نشانهای باشد که ایران این واقعیت را پذیرفته است. شورشیان سوریه با سرعتی برقآسا به دمشق رسیدند، بدون اینکه ارتشی آماده مقابله باشد. با توجه به ضربات سنگین وارد شده به حزبالله، تهران هیچ راهحل نظامی برای نجات اسد نمیدید. اگر رهبران ایران تصمیم بگیرند از محور مقاومت عقبنشینی کنند، قطعاً به طور جدیتری در تسلیحات متعارف—بهویژه موشکها و پهپادها—سرمایهگذاری خواهند کرد تا از حملات نظامی اسرائیل و ایالات متحده جلوگیری کنند.
🔸اگر ایران از محور مقاومت فاصله بگیرد و به جای آن بر قابلیتهای نظامی داخلی خود تمرکز کند، جهان باید هم فرصتها و هم خطرات احتمالی را پیشبینی کند. به عنوان بخشی از یک استراتژی بازدارندگی جدید، ایران ممکن است گام پرهزینهای برداشته و از یک کشور در آستانه هستهای به یک کشور دارای تسلیحات هستهای تبدیل شود. اگر ترامپ چراغ سبزی برای حمله نظامی علیه برنامه هستهای ایران بدهد یا کمپین فشار حداکثری ایالات متحده علیه ایران را، بدون ارائه راهحل دیپلماتیک واقعی تشدید کند، افرادی که درون ساختار قدرت ایران خواستار تسلیحاتی شدن برنامه هستهای هستند، قدرت بیشتری خواهند گرفت.
3️⃣با این حال، در همین شرایط از اختلافات منطقهای، رهبران تهران ممکن است از طریق دیپلماسی با پادشاهیهای عرب خلیج فارس و دولت آینده ترامپ، مسیری تنشزدا برای خروج از بحران کنونی در پیش بگیرند. حتی پیش از اینکه سوریه را از دست بدهد، دولت ایران برای آزمودن امکان دیپلماسی مستقیم با ترامپ کرده سیگنالهایی ارسال کرده و روند بهبود روابط خود با ریاض را تسریع بخشیده بود. در لبنان، بعید است که ایران روابط خود با حزبالله را قطع کند. با این حال، تهران ممکن است متعهد شود که مانع ایجاد یک چارچوب حکومتی جدید در لبنان نشود، چارچوبی که در آن قدرت سیاسی، اقتصادی و نظامی حزبالله به طور قابل توجهی کاهش خواهد یافت.
🌐https://institutetehran.com/art/136
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
#تحلیل_کوتاه
🔸امانوئل ماکرون، رئیسجمهور فرانسه، جمعه و شنبه گذشته سفری دو روزه به جیبوتی و اتیوپی داشت و با رهبران این دو کشور دیدار کرد. او از پایگاه نظامی فرانسه در جیبوتی بازدید و تمدید توافقنامه مشارکت دفاعی با این کشور را پیگیری کرد. او در دیدار با رئیسجمهور اتیوپی نیز بر حمایت از این کشور برای دسترسی به دریای سرخ تأکید کرد. با توجه شکستهای اخیر فرانسه در منطقه غرب و ساحل افریقا، این سفر از جهات متعدد واجد اهمیت ارزیابی میشود.
💢شکست در ساحل و تلاش برای نقشآفرینی در نزاع ژئوپلیتیک جهانی
🔸شکست فرانسه در تأمین امنیت منطقه ساحل و حمایت از رژیمهای غیرمردمی باعث اعتراضات عمومی گسترده و کودتاهای نظامی در کشورهای مالی، بورکینافاسو و نیجربه ضرر فرانسه شد. آخرین مورد از افول نفوذ فرانسه در منطقه ساحل خروج چاد از توافقنامه نظامی با فرانسه بود.
🔸اگرچه فرانسه برای تداوم حضور نظامی خود در منطقه ساحل مذاکراتی با نیجریه برای انتقال نیروهای اخراج شده از کشورهای مذکور به نیجریه آغاز کرده است اما به نظر میرسد این کشور در حال تغییر نقطه ثقل حضور خود در آفریقا از منطقه ساحل به شاخ آفریقاست؛ امری که به نظر میرسد در یک چارچوب یک طرح کلان غربی برای مواجهه با شرق در نقاط کانونی نزاع ژئوپلیتیک جهانی است.
🔸عملیات طوفان الاقصی و پس از آن عملیاتهای انصارالله یمن در دریای سرخ آسیبپذیری غرب در کنترل بر آبراهههای حیاتی به عنوان یک عنصر مهم در نزاع ژئوپلیتیک را نمایان ساخته است. در همین راستا وضعیت سودان احتمال کنترل بیشتر رقبا بر دریای سرخ را افزایش داده است. بنابراین غرب برای تقویت نفوذ راهبردی خود در منطقه هند و اقیانوس آرام نیازمند حضور در کشورهایی با موقعیت خاص ژئوپلیتیک است و به نظر میرسد فرانسه درحال ایفای چنین نقشی است. در همین راستا جیبوتی، بهعنوان نقطهای کلیدی در کنترل بر دریای سرخ، و اتیوپی، بهعنوان کشوری قدرتمند در شاخ آفریقا برای فرانسه اهمیت مییابند.
💢جیبوتی کانون حضور نظامی فرانسه در آفریقا
🔸منطقه شاخ آفریقا عرصه مناسبی برای تقویت تحرکات فرانسه در سراسر این قاره است. جیبوتی، کشوری کوچک در این منطقه و مشرف بر تنگه باب المندب، محل عبور بخش بزرگی از تجارت جهانی است. در سالهای اخیر، کشورهای متعددی تلاش کردهاند در جیبوتی پایگاه نظامی تاسیس کنند. آمریکا در سال ۲۰۰۲ پایگاه دائمی خود در این کشور را با ۴۰۰۰ نیرو ایجاد کرد. چین نیز در سال ۲۰۱۷با امضای توافقنامهای، بندر و پایگاه نظامی در جیبوتی تأسیس کرد تا منافع اقتصادی خود را در حملونقل، صنعت و انرژی تأمین کند.
🔸در پی اخراج نیروهای فرانسه از منطقه ساحل، در ۲۸ فوریه ۲۰۲۳، ماکرون راهبرد جدیدی برای آفریقا ترسیم کرد که شامل کاهش تعداد نیروهای نظامی از ۵۵۰۰ نفر به ۳۰۰۰نفر بود. یکی از اهداف این راهبرد، تبدیل پایگاههای نظامی در کشورهای آفریقایی به آکادمیهای نظامی تحت مدیریت فرانسه، کشورهای اروپایی و آفریقایی بود. اکنون حدود ۱۵ آکادمی در کشورهای مختلف آفریقا برای آموزش ارتشهای این قاره وجود دارد.
🔸بااینحال، پایگاه نظامی فرانسه در جیبوتی، با ۱۵۰۰ سرباز، بهعنوان دومین پایگاه بزرگ فرانسه خارج از مرزهایش، از این تغییرات راهبرد مستثنی شد. علاوهبراین فرانسه و جیبوتی توافقنامه مشارکت دفاعی خود را در ژوئیه امسال تمدید کردند. سخنگوی کاخ الیزه اعلام کرد که این توافقنامه به نیروهای فرانسه اجازه میدهد تا برای دو دهه دیگر در جیبوتی حضور داشته باشند. یکی از کارکردهای نیروهای نظامی فرانسه در جیبوتی نظارت بر تردد کشتیها و نفتکشها خواهد بود.
💢اتیوپی شریک قدرتمند فرانسه
🔸سفر ماکرون به اتیوپی نیز میتواند با احیای توافق ۲۰۱۹ مبنی بر حمایت از بازسازی نیروی دریایی اتیوپی، روابط دوجانبه را تقویت کند. اتیوپی علیرغم نداشتن ساحل در دریای سرخ به عنوان کشوری کلیدی و دارای عمق راهبردی در شاخ آفریقا میتواند نفوذ قابلتوجهی بر سه کشور ساحلی اریتره، جیبوتی و سومالی اعمال کند. حمایت فرانسه از دسترسی اتیوپی به آبهای دریای سرخ از طریق سومالیلند در همین راستاست. اجرای توافق ساخت پایگاه نظامی اتیوپی در بندر بربره و تقویت روابط با سومالیلند میتواند توازن قدرت منطقهای را تغییر دهد و به احیای نفوذ فرانسه در آفریقا و پیشبرد راهبرد غرب در منطقه غرب آسیا، هند و اقیانوس آرام کمک کند.
💢جمعبندی
🌐https://institutetehran.com/art/137
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
♦️توافق سومالی و اتیوپی با قدرتنمایی ترکیه در شاخ آفریقا
◼️قراءات الافریقیة-لندن
📝حسن محمد حاج
#رویة_العربیة
🔹توافق اخیر سومالی و اتیوپی در تاریخ 11 دسامبر با میانجیگری ترکیه، گامی مهم برای ایجاد ثبات و توسعه در شاخ آفریقا است و شامل همکاریهای تجاری، تبادل اطلاعات امنیتی، مقابله با بحران پناهندگان و تقویت شراکتهای اقتصادی و نظامی میان دو کشور میشود. اتیوپی از این توافق برای بهبود موقعیت اقتصادی خود از طریق بنادر سومالی بهرهبرداری میکند، در حالیکه سومالی به دنبال تقویت حاکمیت و توسعه، بدون آسیب به منافع استراتژیک خود است. ترکیه نیز با تأکید بر پروژههای پایدار و سرمایهگذاریهای عظیم، نقش خود را بهعنوان یک بازیگر موثر بینالمللی در میانجیگری و توسعه منطقهای تقویت کرده است.
💢دستاوردهای توافق برای اتیوپی
🔹توافق بین سومالی و اتیوپی با حمایت ترکیه دستاورد دیپلماتیکی است که منافع اتیوپی را در منطقه تقویت میکند. دسترسی به بنادر سومالی برای اتیوپی که کشور محصور در خشکی بهشمار میرود یک دستاورد استراتژیک تجاری محسوب میشود چرا که باعث تسهیل صادرات و واردات این کشور میشود. این توافق همچنین به کاهش تهدیدات امنیتی در مناطق مرزی با سومالی و مناطقی که گروههای مسلح فعال هستند، کمک میکند.
🔹ضرر سالانه اتیوپی ناشی از هزینههای بالای حملونقل بهخاطر عدم دسترسی به بندر متصل به آبهای آزاد طبق برآوردهای بانک جهانی در حدود ۲میلیارد دلار محاسبه شده است، که میتواند از طریق همکاری با سومالی و بهبود دسترسی به بنادر این کشور، ضمن تقویت جریان تجارت بینالمللی این هزینهها را کاهش دهد. این توافق میتواند به تقویت همکاریهای آبی و کشاورزی بهویژه در زمینه آبیاری و تولید محصولات کشاورزی که برای امنیت غذایی منطقه حیاتی است نیز کمک کند.
💢مخالفت سومالی با استفاده نظامی از بنادر
🔹باوجود توسعه روابط دوجانبه، سومالی همچنان مواضع محتاطانهای در زمینه همکاری نظامی دارد. با توجه به اینکه بیش از ۴۰ درصد از درآمد سومالی از طریق بنادر این کشور تامین میشود، بنابراین هرگونه تغییر کاربری این تاسیسات به سمت مسائل نظامی ممکن است بر تجارت و اقتصاد این کشور تأثیر بگذارد. اگرچه توافق عمدتاً بر همکاریهای اقتصادی و تجاری متمرکز بود، اما موضوع استفاده نظامی از بنادر همچنان برای سومالی حساسیت برانگیز است و این کشور حضور نظامی اتیوپی در بنادر خود را تهدیدی برای حاکمیت خود میبیند.
💢دلایل عقبنشینی سومالی از تشدید تنش با اتیوپی
🔹عقبنشینی سومالی نتیجه تغییر در محاسبات سیاسی این کشور و دیپلماسی ترکیه است. دولت سومالی بهبود روابط با اتیوپی را برای مقابله با چالشهایی مانند تروریسم و افزایش ثبات محلی ضروری میداند. آتشبس فرصتی برای همکاریهای اقتصادی فراهم میکند، زیرا بخش اعظمی از درآمد سومالی به تجارت دام با کشورهای همسایه، از جمله اتیوپی، وابسته است. بحرانهای انسانی مانند خشکسالی نیز به تقویت گفتگوها کمک کرده است، در حال حاضر بیش از ۸میلیون نفر در سومالی به کمکهای بشردوستانه نیاز دارند.
💢تأثیر توافق بر همکاری نظامی سومالی با مصر
🔹توافق میان سومالی و اتیوپی لزوماً به ضرر روابط سومالی با مصر نخواهد بود. سومالی میتواند به سیاست عملگرایانه خود ادامه داده و روابط خوب خود با همه طرفها، از جمله مصر که یک شریک امنیتی مهم بهشمار میرود، را حفظ نماید. بهبود روابط با اتیوپی بیش از این که بهمعنای غلبه یکی از طرفین باشد، در حکم برقراری تعادل دیپلماتیک است. همچنین باید در نظر داشت که همکاری با مصر، بهویژه در زمینههای آموزش نظامی و تجارت تسلیحات از اهمیت راهبردی برای سومالی برخوردار است. سومالی تلاش میکند از اتیوپی برای تقویت اقتصاد و از مصر به عنوان متحد نظامی بالقوه بهره ببرد.
💢 ترکیه؛ قدرت منطقهای بلامنازع در شاخ آفریقا
🔹میانجیگری ترکیه میان اتیوپی و سومالی مبتنی بر پرهیز از افزایش تنشهای نظامی و با تمرکز بر سرمایهگذاریهای بلندمدت و ادغام منطقهای به پیش رفته است. ترکیه نقش مهمی در توسعه زیرساختهای سومالی ایفا کرده است، از ۲۰۱۱ تاکنون، ترکیه بیش از یک میلیارد دلار در سومالی سرمایهگذاری کرده و در موگادیشو یک پایگاه نظامی با ظرفیت آموزش هزار سرباز در سال ایجاد نموده است.
✅ آنکارا در چارچوب این توافق ثابت کرد توانایی دور اجماعسازی میان مخالفان و تعریف منافع مشترک میان آنها با هدف تقویت ثبات منطقهای را دارا است. نقشی که ترکیه بهعنوان یک میانجی قابل اعتماد در شاخ آفریقا ایفا نمود حاکی از ظهور یک قدرت منطقهای قابل اعتنا است که میتواند از ابزارهای اقتصادی و دیپلماتیک خود در خدمت برقراری ثبات بلندمدت در منطقه استفاده نماید.
✅ اندیشکده تهران✅
🌐https://institutetehran.com/art/138
🌐 @InstituteTehran
🌐 instagram.com/institutetehran1
◼️قراءات الافریقیة-لندن
📝حسن محمد حاج
#رویة_العربیة
🔹توافق اخیر سومالی و اتیوپی در تاریخ 11 دسامبر با میانجیگری ترکیه، گامی مهم برای ایجاد ثبات و توسعه در شاخ آفریقا است و شامل همکاریهای تجاری، تبادل اطلاعات امنیتی، مقابله با بحران پناهندگان و تقویت شراکتهای اقتصادی و نظامی میان دو کشور میشود. اتیوپی از این توافق برای بهبود موقعیت اقتصادی خود از طریق بنادر سومالی بهرهبرداری میکند، در حالیکه سومالی به دنبال تقویت حاکمیت و توسعه، بدون آسیب به منافع استراتژیک خود است. ترکیه نیز با تأکید بر پروژههای پایدار و سرمایهگذاریهای عظیم، نقش خود را بهعنوان یک بازیگر موثر بینالمللی در میانجیگری و توسعه منطقهای تقویت کرده است.
💢دستاوردهای توافق برای اتیوپی
🔹توافق بین سومالی و اتیوپی با حمایت ترکیه دستاورد دیپلماتیکی است که منافع اتیوپی را در منطقه تقویت میکند. دسترسی به بنادر سومالی برای اتیوپی که کشور محصور در خشکی بهشمار میرود یک دستاورد استراتژیک تجاری محسوب میشود چرا که باعث تسهیل صادرات و واردات این کشور میشود. این توافق همچنین به کاهش تهدیدات امنیتی در مناطق مرزی با سومالی و مناطقی که گروههای مسلح فعال هستند، کمک میکند.
🔹ضرر سالانه اتیوپی ناشی از هزینههای بالای حملونقل بهخاطر عدم دسترسی به بندر متصل به آبهای آزاد طبق برآوردهای بانک جهانی در حدود ۲میلیارد دلار محاسبه شده است، که میتواند از طریق همکاری با سومالی و بهبود دسترسی به بنادر این کشور، ضمن تقویت جریان تجارت بینالمللی این هزینهها را کاهش دهد. این توافق میتواند به تقویت همکاریهای آبی و کشاورزی بهویژه در زمینه آبیاری و تولید محصولات کشاورزی که برای امنیت غذایی منطقه حیاتی است نیز کمک کند.
💢مخالفت سومالی با استفاده نظامی از بنادر
🔹باوجود توسعه روابط دوجانبه، سومالی همچنان مواضع محتاطانهای در زمینه همکاری نظامی دارد. با توجه به اینکه بیش از ۴۰ درصد از درآمد سومالی از طریق بنادر این کشور تامین میشود، بنابراین هرگونه تغییر کاربری این تاسیسات به سمت مسائل نظامی ممکن است بر تجارت و اقتصاد این کشور تأثیر بگذارد. اگرچه توافق عمدتاً بر همکاریهای اقتصادی و تجاری متمرکز بود، اما موضوع استفاده نظامی از بنادر همچنان برای سومالی حساسیت برانگیز است و این کشور حضور نظامی اتیوپی در بنادر خود را تهدیدی برای حاکمیت خود میبیند.
💢دلایل عقبنشینی سومالی از تشدید تنش با اتیوپی
🔹عقبنشینی سومالی نتیجه تغییر در محاسبات سیاسی این کشور و دیپلماسی ترکیه است. دولت سومالی بهبود روابط با اتیوپی را برای مقابله با چالشهایی مانند تروریسم و افزایش ثبات محلی ضروری میداند. آتشبس فرصتی برای همکاریهای اقتصادی فراهم میکند، زیرا بخش اعظمی از درآمد سومالی به تجارت دام با کشورهای همسایه، از جمله اتیوپی، وابسته است. بحرانهای انسانی مانند خشکسالی نیز به تقویت گفتگوها کمک کرده است، در حال حاضر بیش از ۸میلیون نفر در سومالی به کمکهای بشردوستانه نیاز دارند.
💢تأثیر توافق بر همکاری نظامی سومالی با مصر
🔹توافق میان سومالی و اتیوپی لزوماً به ضرر روابط سومالی با مصر نخواهد بود. سومالی میتواند به سیاست عملگرایانه خود ادامه داده و روابط خوب خود با همه طرفها، از جمله مصر که یک شریک امنیتی مهم بهشمار میرود، را حفظ نماید. بهبود روابط با اتیوپی بیش از این که بهمعنای غلبه یکی از طرفین باشد، در حکم برقراری تعادل دیپلماتیک است. همچنین باید در نظر داشت که همکاری با مصر، بهویژه در زمینههای آموزش نظامی و تجارت تسلیحات از اهمیت راهبردی برای سومالی برخوردار است. سومالی تلاش میکند از اتیوپی برای تقویت اقتصاد و از مصر به عنوان متحد نظامی بالقوه بهره ببرد.
💢 ترکیه؛ قدرت منطقهای بلامنازع در شاخ آفریقا
🔹میانجیگری ترکیه میان اتیوپی و سومالی مبتنی بر پرهیز از افزایش تنشهای نظامی و با تمرکز بر سرمایهگذاریهای بلندمدت و ادغام منطقهای به پیش رفته است. ترکیه نقش مهمی در توسعه زیرساختهای سومالی ایفا کرده است، از ۲۰۱۱ تاکنون، ترکیه بیش از یک میلیارد دلار در سومالی سرمایهگذاری کرده و در موگادیشو یک پایگاه نظامی با ظرفیت آموزش هزار سرباز در سال ایجاد نموده است.
🌐https://institutetehran.com/art/138
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
#تحلیل_کوتاه
🔹کشور پاکستان از سال ۱۹۹۸ با انجام سلسله آزمایشهایی (در پاسخ به آزمایشهای هند) به باشگاه هستهای پیوست و از آن زمان ، توسعه توان موشکی اعم از کوتاه برد، میان برد و دوربرد برای ایجاد و تقویت توان بازدارندگی در دستور کار هر دو کشور قرار داشته است.
🔸در چند روز گذشته ایالاتمتحده آمریکا تحریمهایی را علیه مجتمع توسعه ملی مستقر در اسلامآباد پاکستان اعمال کرد. تحریم این شرکت نظامی دولتی پاکستان توسط امریکا اقدامی بیسابقه و بیانگر تغییر رویکرد واشنگتن در مورد برنامه موشکی و قابلیتهای هستهای پاکستان است. دولت پاکستان این اقدام آمریکا را مغرضانه و با انگیزه سیاسی و مبتنی بر استانداردهای دوگانه خوانده و تاکید نموده که چنین رویکردی منجر به شکلگیری عدم تقارن نظامی، تضعیف اعتبار رژیمهای جهانی منع اشاعه و به خطر افتادن صلح و امنیت بینالمللی خواهد شد.
💢تحول در رویکرد واشنگتن
🔸این تحریم فارغ از آثار آن نمودی از تحول و تغییری محسوب میشود که در رویکرد واشنگتن اتفاق افتاده است. چندی پیش، جاناتان فاینر، مشاور امنیت ملی آمریکا، توسعه قابلیتهای موشکی پاکستان بهعنوان کشوری دارنده سلاح هستهای را با هدفی فراتر از جنوب آسیا برشمرد و «تهدید نوظهوری» برای ایالاتمتحده خواند. در مقابل مقامات پاکستانی این ادعا را رد کرده و تاکید میکنند که حداکثر برد فعلی موشکهای پاکستان ۲۷۵۰ کیلومتر است و هیچ مستندی درباره توسعه بُرد موشکها توسط پاکستان وجود ندارد.
🔸علاوه بر این، مدتهاست که برخی از تحلیلگران آمریکایی باتکای عدم تسلط دولت مرکزی در بخشهایی از قلمروی پاکستان و تحرک گسترده گروههای سلفی و تکفیری از سه تهدید اساسی سخن میگویند:
1️⃣سرقت و بهرهبرداری از تسلیحات هستهای برای انجام عملیات تروریستی
2️⃣انتقال تسلیحات و اشاعه آن به کشور ثالث
3️⃣ تسلط بر تسلیحات موشکی و هستهای توسط یک گروه تروریستی در زمان بیثباتی و انشعاب در دولت.
💢کلان راهبرد چرخش به آسیا
🔸با اینهمه، تغییر رویکرد امریکا در این رابطه فراتر از ملاحظات مذکور و به دو دلیل عمده در قالب راهبرد کلان چرخش به آسیا قابل توضیح است:
1️⃣تبادلات نظامی اخیر بین روسیه و کره شمالی در محیط اوکراین، حساسیت آمریکا را نسبت به اتحادهای راهبردی روسیه و چین دوچندان کرده است. در حالی که در چند دهه گذشته، پاکستان و چین وارد یک شراکت راهبردی شدهاند. از این رو، آمریکا تحرکات پاکستان در حوزه هستهای و موشکی را در قالب توسعه توانایی چین ارزیابی میکند. به بیان دیگر، این اقدام نمونهای از بسط رقابت ژئوپلیتیکی آمریکا و چین در محیط منطقهای است و تحریمها برای ایالات متحده ابزاری کلیدی هستند.
2️⃣حمایت و ایمنسازی متحدان در منطقه ایندوپاسفیک نیز محرکی مهم است. موشکهای بالستیک پاکستان برای هدف قرار دادن مناطق مختلف هند طراحی شده و پاکستان قصد دارد تواناییهای خود برای دستیابی به مناطق دوردست (مانند جزایر راهبردی نیکوبار در اقیانوس هند) را افزایش دهد. با عنایت به جایگاه هند در الگوی متاخر تعاملات واشنگتن، این کشور به دنبال محافظت از هند در برابر تهدیدات احتمالی و به حاشیه راندن پاکستان، به منظور تمرکز بیشتر هند بر چین است.
🔸پیشبینی میشود دولت ترامپ با توجه به حمایت مشاوران کلیدی آن از افزایش همکاری نظامی با هند، محدودیتهای بیشتری بر پیشرفت موشکی پاکستان اعمال کرده و موضع تهاجمیتری در قبال نزدیکی چین و پاکستان داشته باشد.در کلان راهبرد چرخش به آسیا، تضعیف توانمندیهای چین و متحدان راهبردی آن به اندازه حمایت از متحدان غرب همچون هند اهمیت مییابد.
💢تبعات
🔸این تغییر رفتار تبعاتی را برای پاکستان و آمریکا به همراه خواهد داشت. از یکسو، تحریمها ممکن است توانایی پاکستان را برای دریافت تسلیحات و قطعات از چین (با توجه به ادغام شرکتهای چینی در سیستم مالی جهانی) پیچیده کند و همزمان، این نگرانی برای اسلامآباد وجود دارد که شرکتهای چینی درگیر در فروش هواپیما و زیردریایی نیز توسط ایالاتمتحده تحریم شوند و در چشمانداز، تولید دفاعی پاکستان با چالشهای جدی مواجه گردد. از سوی دیگر تحریمها میتواند بهطور غیرمستقیم پاکستان را برای حفظ منافع خود به چینیها نزدیکتر سازد.
💢جمعبندی
🌐https://institutetehran.com/art/139
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
🔵توسعه نفت محور: نقش «سوکار» در اقتصاد جمهوری آذربایجان
#اکوتهران
🔸اقتصاد جمهوری آذربایجان در دو دهه گذشته رشد قابلتوجهی را تجربه کرده است و صنایع نفت و گاز این کشور در آن نقش محوری داشته اند. در این میان، شرکت سوکار به عنوان تنها بازوی دولت جمهوری آذربایجان در حوزه نفت و گاز، پیشبرنده اصلی این توسعه بوده است. سوکار همچنین تامین مالی صندوق دولتی نفت آذربایجان (سوفاز) را بر عهده دارد که پیشبرنده اقدامات زیرساختی و توسعهای بسیاری همچون شبکه آبیاری آبشرون-سامور و خط ریلی باکو-تفلیس-قارص بود و ارزش تقریبی داراییهای آن به بیش از ۶۱ میلیارد دلار میرسد.
🔹براساس برآوردها، درآمد سوکار در سال ۲۰۲۲ بالغ بر ۴۰ میلیارد دلار بوده است. فعالیتهای سوکار دربرگیرنده صنایعی است که قریب به ۳۰ الی ۳۵ درصد تولید ناخالص داخلی جمهوری آذربایجان و حدود ۹۰ درصد درآمد صادراتی این کشور را شامل میشوند. نفت آذربایجان که با پیروزی بلشوئیکها در ابتدای قرن بیستم ملی شد، پس از فروپاشی شوروی و تشکیل جمهوری آذربایجان نیز ملی مانده است و شرکت نفت دولتی جمهوری آذربایجان که با مخفف انگلیسی نام خود یعنی سوکار در مجامع بینالمللی شناخته میشود، در سالهای ابتدایی استقلال از ادغام دو شرکت دولتی آذرینفت و آذرنفتکیمیا تاسیس گردید.
🔹نحوه همکاری سوکار با شرکتهای بینالمللی مبتنی بر قراردادهای مشارکت در تولید (PSAs) است و از این منظر، با الگوی مرسوم در روسیه و قزاقستان متفاوت محسوب میشود. انعقاد قرارداد میدان «آذری-چیراغ-گونشلی» در سال ۱۹۹۴ را باید نقطه عطفی در حیات سوکار دانست که با مشارکت ۱۳ شرکت خارجی از جمله بیپی و ۸ کشور مختلف انجام پذیرفت.
🔹حیدر علیاف از این قرارداد با عنوان «قرارداد قرن» یاد کرده است و رئیسجمهور کنونی جمهوری آذربایجان، الهام علیاف، نیز در زمان انعقاد آن نائب رئیس سوکار بود. از آنجا که عزل و نصب هیئت مدیره این شرکت در اختیار رئیسجمهور بوده، خاندان علیاف از همان زمان بر سوکار سلطه کامل دارند. مشارکت در تولید با شرکتهای بینالمللی را باید یکی از کلیدیترین اقدامات برای توسعه نفتمحور در آذربایجان دانست. در زمان انعقاد قرارداد پیشگفته، تولید ناخالص داخلی جمهوری آذربایجان ۱.۲ میلیارد دلار برآورد میشد و این رقم پس از سی سال به ۷۲.۳ میلیارد دلار رسیده است.
🔹سوکار و سوفاز را باید نهادهای اصلی و محوری در توسعه شبکه وسیعی از خطوط لوله با هدف صادرات دانست که عبارتند از:
(۱) خط لوله نفت باکو-تفلیس-جیهان (BTC) با ظرفیت یک میلیون بشکه؛
(۲) کریدور گاز جنوبی (SGC) متشکل از دو خط لوله TANAP و TAP با صادرات سالانه ۱۶ میلیارد متر مکعب گاز به اروپا و برنامه توسعه به ۳۱ میلیارد متر مکعب؛
(۳) خط لوله نفت باکو-سوپسا با ظرفیت ۱۴۵ هزار بشکه در روز؛
(۴) خط لوله نفت باکو-نووروسیسک با ظرفیت ۱۰۰ هزار بشکه در روز.
🔹سوکار مالک تنها پالایشگاه جمهوری آذربایجان، با ظرفیت پالایش روزانه ۱۲۰ هزار بشکه است و با سرمایهگذاری ۷ میلیارد دلاری خود در ازمیر ترکیه، پالایشگاهی با ظرفیت ۲۰۰ هزار بشکه تاسیس نموده و اکنون علاوه بر تامین نیازهای داخلی فرآورده، بازیگری موفق در صادرات آن است و مراکز عرضه اختصاصی سوخت خود را در رومانی و گرجستان برپا ساخته است. با پشتیبانی شرکت سوکار، دو مجموعه سوکار پلیمر در آذربایجان و شرکت پتکیم ترکیه نیز وارد رقابتهای منطقهای محصولات پتروشیمی شده اند.
🔹فعالیتهای سوکار به حوزه نفت و گاز محدود نمانده و این شرکت در سالهای اخیر دست به تاسیس شرکت «سوکار گرین» با تمرکز بر حوزه انرژی تجدیدپذیر زده است و به تازگی برای احداث سه نیروگاه تجدیدپذیر با شرکت «مصدر» امارات به توافق رسیده است. در مجموع، میتوان مدعی شد که نقشآفرینی سوکار در اقتصاد آذربایجان اکنون بر سه هدف راهبردی استوار است: (۱) افزایش ظرفیت صادرات گاز؛ (۲) متنوعسازی درآمدها و تکمیل زنجیره صادراتی در صنایع نفتی و (۳) توسعه انرژیهای تجدیدپذیر. هر چند که مخالفان برگزاری COP29 در آذربایجان، راهبرد سوم را تاکتیکی برای تحقق راهبرد اول دانستهاند.
✅ اندیشکده تهران✅
🌐https://institutetehran.com/art/140
🌐 @InstituteTehran
🌐 instagram.com/institutetehran1
#اکوتهران
🔸اقتصاد جمهوری آذربایجان در دو دهه گذشته رشد قابلتوجهی را تجربه کرده است و صنایع نفت و گاز این کشور در آن نقش محوری داشته اند. در این میان، شرکت سوکار به عنوان تنها بازوی دولت جمهوری آذربایجان در حوزه نفت و گاز، پیشبرنده اصلی این توسعه بوده است. سوکار همچنین تامین مالی صندوق دولتی نفت آذربایجان (سوفاز) را بر عهده دارد که پیشبرنده اقدامات زیرساختی و توسعهای بسیاری همچون شبکه آبیاری آبشرون-سامور و خط ریلی باکو-تفلیس-قارص بود و ارزش تقریبی داراییهای آن به بیش از ۶۱ میلیارد دلار میرسد.
🔹براساس برآوردها، درآمد سوکار در سال ۲۰۲۲ بالغ بر ۴۰ میلیارد دلار بوده است. فعالیتهای سوکار دربرگیرنده صنایعی است که قریب به ۳۰ الی ۳۵ درصد تولید ناخالص داخلی جمهوری آذربایجان و حدود ۹۰ درصد درآمد صادراتی این کشور را شامل میشوند. نفت آذربایجان که با پیروزی بلشوئیکها در ابتدای قرن بیستم ملی شد، پس از فروپاشی شوروی و تشکیل جمهوری آذربایجان نیز ملی مانده است و شرکت نفت دولتی جمهوری آذربایجان که با مخفف انگلیسی نام خود یعنی سوکار در مجامع بینالمللی شناخته میشود، در سالهای ابتدایی استقلال از ادغام دو شرکت دولتی آذرینفت و آذرنفتکیمیا تاسیس گردید.
🔹نحوه همکاری سوکار با شرکتهای بینالمللی مبتنی بر قراردادهای مشارکت در تولید (PSAs) است و از این منظر، با الگوی مرسوم در روسیه و قزاقستان متفاوت محسوب میشود. انعقاد قرارداد میدان «آذری-چیراغ-گونشلی» در سال ۱۹۹۴ را باید نقطه عطفی در حیات سوکار دانست که با مشارکت ۱۳ شرکت خارجی از جمله بیپی و ۸ کشور مختلف انجام پذیرفت.
🔹حیدر علیاف از این قرارداد با عنوان «قرارداد قرن» یاد کرده است و رئیسجمهور کنونی جمهوری آذربایجان، الهام علیاف، نیز در زمان انعقاد آن نائب رئیس سوکار بود. از آنجا که عزل و نصب هیئت مدیره این شرکت در اختیار رئیسجمهور بوده، خاندان علیاف از همان زمان بر سوکار سلطه کامل دارند. مشارکت در تولید با شرکتهای بینالمللی را باید یکی از کلیدیترین اقدامات برای توسعه نفتمحور در آذربایجان دانست. در زمان انعقاد قرارداد پیشگفته، تولید ناخالص داخلی جمهوری آذربایجان ۱.۲ میلیارد دلار برآورد میشد و این رقم پس از سی سال به ۷۲.۳ میلیارد دلار رسیده است.
🔹سوکار و سوفاز را باید نهادهای اصلی و محوری در توسعه شبکه وسیعی از خطوط لوله با هدف صادرات دانست که عبارتند از:
(۱) خط لوله نفت باکو-تفلیس-جیهان (BTC) با ظرفیت یک میلیون بشکه؛
(۲) کریدور گاز جنوبی (SGC) متشکل از دو خط لوله TANAP و TAP با صادرات سالانه ۱۶ میلیارد متر مکعب گاز به اروپا و برنامه توسعه به ۳۱ میلیارد متر مکعب؛
(۳) خط لوله نفت باکو-سوپسا با ظرفیت ۱۴۵ هزار بشکه در روز؛
(۴) خط لوله نفت باکو-نووروسیسک با ظرفیت ۱۰۰ هزار بشکه در روز.
🔹سوکار مالک تنها پالایشگاه جمهوری آذربایجان، با ظرفیت پالایش روزانه ۱۲۰ هزار بشکه است و با سرمایهگذاری ۷ میلیارد دلاری خود در ازمیر ترکیه، پالایشگاهی با ظرفیت ۲۰۰ هزار بشکه تاسیس نموده و اکنون علاوه بر تامین نیازهای داخلی فرآورده، بازیگری موفق در صادرات آن است و مراکز عرضه اختصاصی سوخت خود را در رومانی و گرجستان برپا ساخته است. با پشتیبانی شرکت سوکار، دو مجموعه سوکار پلیمر در آذربایجان و شرکت پتکیم ترکیه نیز وارد رقابتهای منطقهای محصولات پتروشیمی شده اند.
🔹فعالیتهای سوکار به حوزه نفت و گاز محدود نمانده و این شرکت در سالهای اخیر دست به تاسیس شرکت «سوکار گرین» با تمرکز بر حوزه انرژی تجدیدپذیر زده است و به تازگی برای احداث سه نیروگاه تجدیدپذیر با شرکت «مصدر» امارات به توافق رسیده است. در مجموع، میتوان مدعی شد که نقشآفرینی سوکار در اقتصاد آذربایجان اکنون بر سه هدف راهبردی استوار است: (۱) افزایش ظرفیت صادرات گاز؛ (۲) متنوعسازی درآمدها و تکمیل زنجیره صادراتی در صنایع نفتی و (۳) توسعه انرژیهای تجدیدپذیر. هر چند که مخالفان برگزاری COP29 در آذربایجان، راهبرد سوم را تاکتیکی برای تحقق راهبرد اول دانستهاند.
🌐https://institutetehran.com/art/140
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
#تحلیل_کوتاه
🔹با بازگشت تیم مذاکرهکننده اسرائیلی از قطر، مذاکرات مثبت و پیشرفتهای ملموس میان اسرائیل و حماس، با موانع جدیدی روبهرو شده است. در روزهای گذشته، رسانهها از پیشرفت ۹۰درصدی مذاکرات خبر داده بودند، اما همچنان برخی مسائل حساس و کلیدی میان دو طرف وجود دارد. این مسائل شامل فرآیند آزادی اسیران اسرائیلی و وضعیت حضور نظامی اسرائیل در منطقه استراتژیک کریدور فیلادلفیا میشود. یکی دیگر از موضوعات مورد اختلاف، طرح ایجاد یک منطقه حائل به عرض چند کیلومتر در امتداد مرز غزه و اسرائیل است.
💢مسئله فهرست اسرای اسرائیلی
🔸علیرغم روند مثبت اولیه، نتانیاهو روز گذشته دستور داد تیم مذاکرهکننده اسرائیلی به اراضی اشغالی بازگردد تا مشورتهای داخلی صورت گیرد. رسانههای عبری دلیل این تصمیم را «عدم همکاری حماس» در ارائه فهرست اسیران زنده و مرده که حماس قرار بود در مرحله نخست توافق و پس از اجرایی شدن آن، ارائه دهد عنوان کردهاند.
🔸تلویزیون اسرائیل در گزارشهایی اعلام کرده که حماس در تلاش است تا از مذاکرات به عنوان ابزاری برای دستیابی به «دستاوردهای بزرگ» استفاده کند و پس از آن فهرست اسیران را ارائه دهد. همچنین، روزنامه اسرائیل هیوم به نقل از یک مقام ارشد اسرائیلی، مدعی شده که حماس پس از نرمشهای مقطعی در مذاکرات، اکنون به مواضع قبلی خود برگشته و بار دیگر خواسته است که پایان جنگ به عنوان پیششرط آغاز مرحله اول توافق قرار گیرد.
🔸اگر این ادعا درست باشد، تغییر موضع حماس میتواند تلاشی برای جلوگیری از تحمیل شروط جدید اسرائیل در مذاکرات تلقی شود، چرا که اسرائیل در ماههای اخیر از تاکتیک افزایش شروط بهعنوان راهی برای کسب امتیازات بیشتر استفاده کرده است. در این میان، نتانیاهو نیز در نشست اخیر کنست اعلام کرده بود که مذاکرات به پیشرفتهایی دست یافتهاند، اما تأکید کرد که مشخص نیست به چه زمانی برای رسیدن به نتیجه نهایی نیاز خواهد بود.
💢مفاد توافق اولیه
🔸در حال حاضر، توافق اولیه بر سر مبادله ۲۰زندانی فلسطینی به ازای هر نظامی زن اسرائیلی صورت گرفته است. اسامی این زندانیان هنوز مشخص نیست، اما گفته میشود که این افراد از میان حدود ۴۰۰زندانی دارای بیش از ۲۵سال محکومیت حبس انتخاب خواهند شد. در ابتدا نامهایی چون مروان برغوثی و احمد سعدا نیز در فهرست فلسطینیانی که قرار است آزاد شوند، آمده بود، ولی این خبر تکذیب شد. بهنظر میرسد که در صورت اجرایی شدن توافق، برخی از این زندانیان نیز آزاد خواهند شد.
🔸اسرای اسرائیلی نیز در سه مرحله تدریجی آزاد خواهند شد، اما حماس با آزادی فوری آنها مخالفت کرده است. از مجموع ۹۶اسیر اسرائیلی، گمان میرود ۶۲نفر زنده باشند و ۳۴نفر دیگر در جریان حملات اسرائیل و دیگر تحولات کشته شدهاند. به این ترتیب، آزادسازی تدریجی این اسیران در مرحلههای مختلف انجام خواهد شد.
🔸بخش دیگری از مذاکرات به وضعیت غزه و حضور نظامی اسرائیل در این منطقه مربوط میشود. قرار است با توافقهای جدید، ساکنان شمال غزه بتوانند به خانههای خود بازگردند و روند ورود کمکهای بشردوستانه به غزه با نظارت مصر و قطر از سر گرفته شود. در این راستا، تعداد کامیونهای حامل کمکهای بشردوستانه به ۵۰۰کامیون در روز افزایش خواهد یافت.
🔸اما اعلام پایان رسمی جنگ ۱۴ماهه به تأخیر خواهد افتاد تا مرحله سوم توافق اجرایی شود. در این مرحله، کمیتهای از نیروهای تکنوکرات فلسطینی که وابستگی به حماس یا دیگر گروههای فلسطینی ندارند، با حمایت گروههای مختلف سیاسی، مسئولیت اداره امور را بر عهده خواهند گرفت.
💢چشمانداز توافق نهایی
🔸در هفتههای اخیر، ایالات متحده، قطر و مصر تلاشهای خود را برای میانجیگری از سر گرفتهاند و گزارشهایی از تمایل بیشتر هر دو طرف برای رسیدن به توافق منتشر شده است. در ماه اکتبر(مهرماه) پیشنهاد آتش بس کوتاهمدت داده شده بود که از سوی حماس رد شد.
🔸حماس و دیگر گروههای فلسطینی بر این باورند که دستیابی به آتشبس در غزه «از هر زمان دیگری نزدیکتر است»، به شرطی که اسرائیل شروط جدیدی تحمیل نکند. این گروهها در بیانیهای، اشاره کردهاند که در روز جمعه جلسهای در قاهره برگزار شده است که در آن نمایندگانی از حماس، جهاد و جبهه خلق حضور داشتهاند.
🌐https://institutetehran.com/art/141
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
♦️درسهایی که چین از جنگ اوکراین فرا گرفت
◾️دیفنس وان
📝تای گراهام – پیتر سینگر
#تهران_ریویو
🔸جنگ اوکراین برای ارتش آزادیبخش خلق چین تنها یک نبرد نیست که باید از دور نظارهگرش بود؛ بلکه همچون یک آزمایشگاه واقعی است تا چین الزامات راهبردی مورد نظر خود را بیاموزد. ارتش چین در حال تحلیل و تطبیق درسهای این جنگ، از ازدحام پهپادها تا جنگافزارهای الکترونیک است تا رویکرد خود به منازعات را اصلاح نموده و یا تغییر دهد؛ تفاوتی هم نمیکند این منازعه تایوان باشد یا هیمالیا و یا فراتر از آن.
🔹منازعه اوکراین، نقش پهپادها را در تغییر بازی جنگ مدرن، مخصوصاً در جمعآوری اطلاعات، هدفگیری دقیق و اشباع توان مقابله سامانههای دفاعی دشمن برجسته کرده است. ارتش چین به دنبال توسعه و ارتقای انواع مختلفی از پهپادها، از جمله:
1️⃣پهپادهای مقرون بهصرفه و قابل گسترش برای حملات با تعداد بالا؛
2️⃣پهپادهایی که تولید آنها از موفقیتهای روسیه و اوکراین در شکستدادن دفاع هوایی دشمن از طریق ضربات هماهنگ و دقیق الهام میگیرند؛
3️⃣پهپادهایی با دید اول شخص که مزیت تاکتیکی خود را در اوکراین برای حملات کوتاهبرد و شناسایی نشان دادند.
🔹نیروی هوایی ارتش چین اخیراً اعلام کرد که در سراسر این کشور رقابت برای طراحی پهپادهایی وجود دارد که قادر به هوانوردی خودکار، هدفگیری دقیق، جنگ الکترونیک، شناسایی گسترده، حمله با تعداد بالای هماهنگ و حمایت لجستیک هستند. این راهبرد، در راستای هدف بزرگتر چین برای کسب برتری فناورانه و آمادگی عملیاتی هنگام درگیریهای پرمخاطره است. راهبرد پهپادی ارتش آزادیبخش چین بر ایجاد سامانههای هماهنگ مبتنی بر هوش مصنوعی استوار است که پهپادها را قادر میسازند هماهنگی بالایی در هدفگیری دقیق و کاهش قدرت مانوردهی دشمن داشته باشند، آن هم بدون دخالت مستقیم انسانی.
🔹جنگ اوکراین با نشان دادن نقش تعیینکننده شبکههای یکپارچه در مدیریت عملیات هواپیماهای بدون سرنشین، جنگ الکترونیک و هدفگیری دقیق، باعث شد ارتش چین در آوریل گذشته به سازماندهی مجدد نیروی پشتیبانی استراتژیک خود به سه واحد هممرتبه دست بزند. نیروی هوافضا، نیروی فضای مجازی و نیروی پشتیبانی اطلاعاتی. در واقع هدف ارتش چین ایجاد یک اکوسیستم اطلاعاتی منسجم برای افزایش چابکی عملیاتی و اثربخشی نیروهای مشترک است.
🔹ارتش آزادیبخش خلق چین با الهام از استفاده اوکراین از خودروهای زمینی بدون سرنشین (UGV) برای لجستیک و شناسایی و نبرد، خودروهای لجستیکی UGV خود با قابلیتهای ماژولار (امکان نصب قطعات غیرثابت) را معرفی کرده است که میتوانند علاوه بر حمل تجهیزات و مجروحان، در نبردهای نزدیک نیز برای پشتیبانی مورد استفاده قرار بگیرند. این ارتش همچنین در حال آزمایش خودروهای زمینی بدون سرنشین مسلح با سیستمهای هدفگیری مبتنی بر هوش مصنوعی برای جنگ شهری و دفاع محیطی است. گزارشها بر تجهیز این خودروها به حسگرهای پیشرفته و تجهیزات ارتباطی تأکید دارند تا بتوان آنها را در عملیات گستردهتر همراه با پهپادها و تجهیزات دارای سرنشین ادغام کرد.
🔹وقتی روسیه برای مقابله با حملات پهپادی اوکراین به استفاده از زرههای استند-آف (Stand-off Armor) معروف به "زره مشبک" روی آورد، استراتژیستهای ارتش چین به این موضوع توجه و برخی از تانکهای سبک Type 15 چین به تجهیزات مشابه مجهز نمودند.
✅ تغییر استراتژیها و تلاشهای چین برای تطبیق خود با شرایط روزآمد جنگ، از توسعه سیستمهای بدون سرنشین و دفاعهای ضدپهپادی گرفته تا جنگ الکترونیک (EW)، حکایت از استراتژی حسابشده این کشور برای استفاده از درسهای میدان نبرد و ادغام آنها در یک دکترین نظامی در حال تحول دارد. با این حال، توانایی ارتش چین در عملیاتیکردن مؤثر این نوآوریها هنوز محل ابهام است بهویژه که هنوز در دنیای واقعی آزمایش نشدهاند. با این وجود، این تلاشها نشاندهنده قصد جدی چینیها برای درس گرفتن از جنگهای دیگران است، موضوعی که همواره از ویژگیهای تاریخی برنامههای موفق تغییر در دکترین نظامی بوده است.
✅ اندیشکده تهران✅
🌐https://institutetehran.com/art/142
🌐 @InstituteTehran
🌐 instagram.com/institutetehran1
◾️دیفنس وان
📝تای گراهام – پیتر سینگر
#تهران_ریویو
🔸جنگ اوکراین برای ارتش آزادیبخش خلق چین تنها یک نبرد نیست که باید از دور نظارهگرش بود؛ بلکه همچون یک آزمایشگاه واقعی است تا چین الزامات راهبردی مورد نظر خود را بیاموزد. ارتش چین در حال تحلیل و تطبیق درسهای این جنگ، از ازدحام پهپادها تا جنگافزارهای الکترونیک است تا رویکرد خود به منازعات را اصلاح نموده و یا تغییر دهد؛ تفاوتی هم نمیکند این منازعه تایوان باشد یا هیمالیا و یا فراتر از آن.
🔹منازعه اوکراین، نقش پهپادها را در تغییر بازی جنگ مدرن، مخصوصاً در جمعآوری اطلاعات، هدفگیری دقیق و اشباع توان مقابله سامانههای دفاعی دشمن برجسته کرده است. ارتش چین به دنبال توسعه و ارتقای انواع مختلفی از پهپادها، از جمله:
1️⃣پهپادهای مقرون بهصرفه و قابل گسترش برای حملات با تعداد بالا؛
2️⃣پهپادهایی که تولید آنها از موفقیتهای روسیه و اوکراین در شکستدادن دفاع هوایی دشمن از طریق ضربات هماهنگ و دقیق الهام میگیرند؛
3️⃣پهپادهایی با دید اول شخص که مزیت تاکتیکی خود را در اوکراین برای حملات کوتاهبرد و شناسایی نشان دادند.
🔹نیروی هوایی ارتش چین اخیراً اعلام کرد که در سراسر این کشور رقابت برای طراحی پهپادهایی وجود دارد که قادر به هوانوردی خودکار، هدفگیری دقیق، جنگ الکترونیک، شناسایی گسترده، حمله با تعداد بالای هماهنگ و حمایت لجستیک هستند. این راهبرد، در راستای هدف بزرگتر چین برای کسب برتری فناورانه و آمادگی عملیاتی هنگام درگیریهای پرمخاطره است. راهبرد پهپادی ارتش آزادیبخش چین بر ایجاد سامانههای هماهنگ مبتنی بر هوش مصنوعی استوار است که پهپادها را قادر میسازند هماهنگی بالایی در هدفگیری دقیق و کاهش قدرت مانوردهی دشمن داشته باشند، آن هم بدون دخالت مستقیم انسانی.
🔹جنگ اوکراین با نشان دادن نقش تعیینکننده شبکههای یکپارچه در مدیریت عملیات هواپیماهای بدون سرنشین، جنگ الکترونیک و هدفگیری دقیق، باعث شد ارتش چین در آوریل گذشته به سازماندهی مجدد نیروی پشتیبانی استراتژیک خود به سه واحد هممرتبه دست بزند. نیروی هوافضا، نیروی فضای مجازی و نیروی پشتیبانی اطلاعاتی. در واقع هدف ارتش چین ایجاد یک اکوسیستم اطلاعاتی منسجم برای افزایش چابکی عملیاتی و اثربخشی نیروهای مشترک است.
🔹ارتش آزادیبخش خلق چین با الهام از استفاده اوکراین از خودروهای زمینی بدون سرنشین (UGV) برای لجستیک و شناسایی و نبرد، خودروهای لجستیکی UGV خود با قابلیتهای ماژولار (امکان نصب قطعات غیرثابت) را معرفی کرده است که میتوانند علاوه بر حمل تجهیزات و مجروحان، در نبردهای نزدیک نیز برای پشتیبانی مورد استفاده قرار بگیرند. این ارتش همچنین در حال آزمایش خودروهای زمینی بدون سرنشین مسلح با سیستمهای هدفگیری مبتنی بر هوش مصنوعی برای جنگ شهری و دفاع محیطی است. گزارشها بر تجهیز این خودروها به حسگرهای پیشرفته و تجهیزات ارتباطی تأکید دارند تا بتوان آنها را در عملیات گستردهتر همراه با پهپادها و تجهیزات دارای سرنشین ادغام کرد.
🔹وقتی روسیه برای مقابله با حملات پهپادی اوکراین به استفاده از زرههای استند-آف (Stand-off Armor) معروف به "زره مشبک" روی آورد، استراتژیستهای ارتش چین به این موضوع توجه و برخی از تانکهای سبک Type 15 چین به تجهیزات مشابه مجهز نمودند.
🌐https://institutetehran.com/art/142
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
#تحلیل_کوتاه
🔹رژیم صهیونیستی در آخرین اقدام علیه یمن ساعاتی قبل برخی زیرساختها در صنعا را هدف حمله هوایی قرار داده است. در روزهای اخیر دولت صنعا به بزرگترین چالش امنیتی اسرائیل بدل گشته و اقدامات اظهارات سران این رژیم نشاندهنده این است که راهکار اساسی برای این چالش وجود ندارد.
🔸کارزاری که یمن از ابتدای طوفان الاقصی آغاز نموده به پانزدهمین ماه خود رسیده و در این فاصله محاصره دریایی صهیونیستها ولو موقت نیز متوقف نشده و از بُرههای حملات مستقیم موشکی و پهپادی یمنیها به طور مستقیم اراضی اشغالی و به ویژه تل آویو را هدف قرار میدهد.
🔸دولت صنعا علیرغم مشکلات فراوان مانند تحریم، محاصره و اوضاع بد اقتصادی در کنار تهدیدات امنیتی چون امکان فعال شدن جبهه داخلی با حمایت و تحریک خارجی و همچنین حملات پیاپی هوایی علیه اهداف نظامی و زیر ساخت های مدنی توسط آمریکا-انگلیس و رژیم صهیونیستی همچنان از حرف ابتدایی خود یعنی ایستادن در کنار مردم غزه عدول ننموده و تا امروز تحت همه فشارها عقبنشینی نکرده است. این در حالی است که رژیم صهیونیستی با همراهی و هدایت آمریکا عملاً توانسته با شیوههای مختلف همه دیگر جبهههای فعال علیه خود را ولو موقت مسدود نماید.
🔸همین ایستادگی موجب شده طی روزهای اخیر به تکرار اظهارانی از سوی مقامات رژیم مبنی بر عدم وجود راهحل موثر برای توقف حملات یمنیها بشنویم. اینکه «دیوید بارنیا» پیشنهاد میدهد برای مهار یمنیها باید به ایران حمله کرد یا اینکه مطبوعات رژیم به نقل کارشناسان نظامی و امنیتی بُعد مسافت و عدم شناخت کافی از یمن را به عنوان موانع جدی برای مقابله با یمن بیان میکنند، مواردی است که نشان از استیصال جدی رژیم در مواجهه با یمن دارد. در همین راستا «عیران اورتال» ژنرال نیروهای ذخیره ارتش رژیم صهیونیستی میگوید: «یمنیها را با حملات هوایی نمیتوان شکست داد و این امر مستلزم عملیات زمینی است که اسرائیل قادر به آن نیست».
🔸حقیقت این است که عواملی مانند بُعد مسافت، فقر اطلاعاتی، فقدان بانک اهداف در دسترس و تعیین کننده، عدم شناخت از ساختار انصارالله، پیچیدگی جغرافیای مناطق تحت کنترل دولت صنعا، سبب سردرگمی رژیم و حامیان آن شده است و این مسئله موجب شده که صهیونیستها به این واقعیت اعتراف کنند که بازدارندگی در برابر یمنیها بیمعناست.
🔸مسئله قابل توجه بعدی، ایستادگی شجاعانه و بینظیر یمنیها در مقابل آمریکاست. یمنیها قبلاً دو ناو هواپیمابر آمریکایی (جرالد فورد و آیزنهاور) را که برای هدایت عملیات هوایی علیه یمن وارد آبهای منطقه کرده بودند را به واسطه حملات موشکی و پهپادی شجاعانه خود از منطقه اخراج نمودند و طی روزهای اخیر علیه ناو سوم یعنی «هری ترومن» نیز که به تازگی وارد دریای سرخ شده بود با دهها موشک و پهپاد عملیات انجام دادند که منجر به سرنگونی یک جنگنده F18 هورنت و فرار ناو به سمت شمال دریای سرخ شد.
🔸ناتوانی در مهار یمن در نهایت مقامات رژیم صهیونیستی را به این نتیجه رسانده که سیاست همیشگی خود یعنی «ترور» را در قبال یمن نیز در پیش بگیرند و آن را به صورت علنی اعلام کنند. در این ارتباط ممکن است رژیم مانند موارد مشابه به سراغ ترورهای نمادین برود و شخصیتی مانند «یحیی سریع» که به نماد عملیاتهای نظامی دولت صنعا تبدیل شده جز گزینههای اصلی باشد. همچنین ممکن است برخی مستشاران سرشناس ایرانی در پرونده یمن جز اهداف ترور باشند و در نهایت ممکن است حذف رهبر انصارالله در دستور کار رژیم صهیونیستی قرار گیرد!
🔸ذکر این نکته ضروری است که چالش رژیم در این مسیر عدم شناخت کامل از ساختار انصارالله و ردههای فرماندهی و چهرههای کلیدی آن (بر خلاف حزب الله) است که این امر موجب خواهد شد در صورت اجرای سیاست ترور اثر خاصی در نحوه عملکرد انصارالله ایجاد نشود و بلکه برعکس ترورها موجب توجیه اقدامات جدیتر یمن شود.
🔸آن چه روشن است اسرائیل در مواجهه با یمن به زمین سخت برخورد کرده و به دلایل متعدد از جمله پیشدستی مقاومت یمن در حملات، رعایت اصول توسط انصارالله، روحیه ایستادگی یمنیها و عدم امکان عملیات زمینی، عملاً حملات هوایی اثر چندانی بر روند اقدامات انصارالله ندارد.
🌐https://institutetehran.com/art/143
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
♦️پیامدهای اقتصادی خروج کشورهای ساحل از اتحادیه اقتصادی غرب آفریقا- اکواس
◼️قراءات الافریقیة -لندن
📝جيهان عبد السلام
#رویة_العربیة
🔹کشورهای مالی، نیجر و بورکینافاسو که پیشتر در ۲۸ ژانویه ۲۰۲۴ تصمیم خود برای خروج از اتحادیه اقتصادی غرب آفریقا-اکواس را اعلام کرده بودند، در ۲۳ دسامبر ۲۰۲۴ با مهلت ششماههای که اکواس برای خروج نهایی از این بلوک به آنها داده بود، مخالفت کرده و اعلام نمودند برای خروج از این اتحادیه یک سال زمان نیاز دارند.
💢انگیزههای خروج کشورهای ساحل
🔹کودتاهای نظامی که در مالی، نیجر و بورکینافاسو منجر به سرنگونی دولتهای مستقر در این کشورها شد، موجب شد که اکواس دولتهای جدید را به رسمیت نشناسد و آنها را هدف تحریمهای سیاسی و اقتصادی خود قرار دهد که شامل تعلیق عضویت و بسته شدن مرزها بود. اکواس از این کشورها خواست تا جدول زمانی برای بازگشت دولت به حکومت مدنی تعیین کنند اما دولتهای نظامی تازه استقرار یافته، این درخواست را دخالت در حاکمیت خود تلقی و آن را رد کردند.
🔹تحریمهای اقتصادی علیه بورکینافاسو، مالی و نیجر تبعات منفی برای اقتصاد و مردم این کشورها داشته است، به همین دلیل، کشورهای ساحل ضمن تصمیم به خروج از گروه اقتصادی کشورهای غرب آفریقا، یک اتحاد جدید میان خود به نام اتحادیه کشورهای ساحل (AES) تشکیل دادند.
💢پیامدهای احتمالی خروج کشورهای ساحل
🔹احتمال رشد تروریسم و تهدید ثبات اقتصادی و اجتماعی: بر اساس گزارشهای شاخص جهانی تروریسم در سال ۲۰۲۴، مرکزیت عملیاتهای تروریستی از خاورمیانه به ساحل منتقل شده چنانکه با بیش از ۶۷۳ عملیات تروریستی مسلحانه در حدود ۴۳٪ از تلفات تروریسم را به خود اختصاص داده است. در میان کشورهای ساحل نیز بورکینافاسو ب افزایش ۶۸٪ تلفات و ۱۷٪ حملات اسفناکترین جایگاه را در اختیار دارد. این آمارها نشاندهنده وخامت وضعیت امنیتی در این منطقه و تأثیر منفی آن بر شرایط اجتماعی و اقتصادی کشورهای اطراف است.
🔹محدودیتهای تجاری و انزوای اقتصادی: با توجه به عدم توسعه صنعتی کشورهای بورکینافاسو، مالی و نیجر وابستگی آنها به تجارت منطقهای بسیار شدید است. تجارت دام بین کشورهای ساحل و خلیج گینه، به آزادی رفتوآمد بین کشورهای غرب آفریقا بستگی دارد. همچنین با توجه به ضعف تولید ملی، این کشورها بیشتر نیازهای خود را از غرب آفریقا و بازارهای جهانی، بهویژه چین وارد میکنند. به همین دلیل، آنها به بنادر خلیج گینه وابستهاند و بدون دسترسی آزاد به بنادر، واردات بسیار گرانتر خواهد بود.
💢چالشهای اقتصادی منطقهای در سطح اکواس
1️⃣تجارت داخلی اکواس:
🔹خروج این سه کشور از اکواس تأثیر زیادی بر جریان کالاها و خدمات در مرزهای منطقه دارد چنان که طبق پیشبینیها تاثیر این خروج کاهش ۱۲-۱۵٪ تجارت خارجی اکواس و کاهش ۲۵٪ تجارت منطقهای در قاره آفریقا خواهد بود. با توجه به این که کشورهای ساحل، کریدورهای اصلی تجارت میان کشورهای ساحلی و کشورهای محصور در خشکی هستند، احتمالاً با اعمال عوارض یا محدودیتهای بیشتر برای ترانزیت کالا، منجر به افزایش هزینههای حملونقل و به تبع آن، افزایش قیمتها خواهد شد.
2️⃣تأثیر بر روند یکپارچهسازی اقتصادی
🔹خروج از اکواس ممکن است اعتماد به توانایی این سازمان برای دستیابی به یکپارچگی اقتصادی بیشتر را کاهش دهد و بر سرمایهگذاریهای خصوصی تأثیر بگذارد. پروژههای زیربنایی مهم مانند جادهها و راهآهنهای منطقهای ممکن است با توقف یا کاهش پیشرفت روبهرو شوند، بهویژه که بر پروژههای مربوط به ارتباط کشورهای عضو محصور در خشکی و کشورهای داری ساحل تأثیر منفی خواهد گذاشت
3️⃣محدودیت تردد افراد و کارگران
🔹از دیگر تبعات خروج از اکواس دشوار شدن دسترسی کارگران به بازارهای منطقهای است و از آنجا که کشورهایی مانند مالی و نیجر به صادرات نیروی کار به کشورهای همسایه وابستهاند، کارگران مهاجر در کشورهای ساحل ممکن است به دلیل نرخ بالای بیکاری و کاهش فرصتهای شغلی تحت تأثیر قرار گیرند.
💢نتیجهگیری
✅ خروج اخیر ائتلاف ساحل از اتحادیه اقتصادی کشورهای غرب آفریقا (اکواس) تحول مهمی در سیاستگذاری منطقه غرب آفریقا به حساب میآید. این تغییرات میتواند تأثیرات زیادی بر استراتژیهای تجاری و توسعه اقتصادی منطقه داشته باشد. از سوی دیگر کشورهای ساحل برای بهرهبرداری از فرصتهای موجود در منطقه تجارت آزاد قاره آفریقا ممکن است نیاز به تغییرات اساسی در توافقها و سیاستهای اقتصادی خود داشته باشند تا از مزایای عضویت در این ابتکار تجاری پان آفریقایی بهرهمند شوند.
✅ اندیشکده تهران✅
🌐https://institutetehran.com/art/144
🌐 @InstituteTehran
🌐 instagram.com/institutetehran1
◼️قراءات الافریقیة -لندن
📝جيهان عبد السلام
#رویة_العربیة
🔹کشورهای مالی، نیجر و بورکینافاسو که پیشتر در ۲۸ ژانویه ۲۰۲۴ تصمیم خود برای خروج از اتحادیه اقتصادی غرب آفریقا-اکواس را اعلام کرده بودند، در ۲۳ دسامبر ۲۰۲۴ با مهلت ششماههای که اکواس برای خروج نهایی از این بلوک به آنها داده بود، مخالفت کرده و اعلام نمودند برای خروج از این اتحادیه یک سال زمان نیاز دارند.
💢انگیزههای خروج کشورهای ساحل
🔹کودتاهای نظامی که در مالی، نیجر و بورکینافاسو منجر به سرنگونی دولتهای مستقر در این کشورها شد، موجب شد که اکواس دولتهای جدید را به رسمیت نشناسد و آنها را هدف تحریمهای سیاسی و اقتصادی خود قرار دهد که شامل تعلیق عضویت و بسته شدن مرزها بود. اکواس از این کشورها خواست تا جدول زمانی برای بازگشت دولت به حکومت مدنی تعیین کنند اما دولتهای نظامی تازه استقرار یافته، این درخواست را دخالت در حاکمیت خود تلقی و آن را رد کردند.
🔹تحریمهای اقتصادی علیه بورکینافاسو، مالی و نیجر تبعات منفی برای اقتصاد و مردم این کشورها داشته است، به همین دلیل، کشورهای ساحل ضمن تصمیم به خروج از گروه اقتصادی کشورهای غرب آفریقا، یک اتحاد جدید میان خود به نام اتحادیه کشورهای ساحل (AES) تشکیل دادند.
💢پیامدهای احتمالی خروج کشورهای ساحل
🔹احتمال رشد تروریسم و تهدید ثبات اقتصادی و اجتماعی: بر اساس گزارشهای شاخص جهانی تروریسم در سال ۲۰۲۴، مرکزیت عملیاتهای تروریستی از خاورمیانه به ساحل منتقل شده چنانکه با بیش از ۶۷۳ عملیات تروریستی مسلحانه در حدود ۴۳٪ از تلفات تروریسم را به خود اختصاص داده است. در میان کشورهای ساحل نیز بورکینافاسو ب افزایش ۶۸٪ تلفات و ۱۷٪ حملات اسفناکترین جایگاه را در اختیار دارد. این آمارها نشاندهنده وخامت وضعیت امنیتی در این منطقه و تأثیر منفی آن بر شرایط اجتماعی و اقتصادی کشورهای اطراف است.
🔹محدودیتهای تجاری و انزوای اقتصادی: با توجه به عدم توسعه صنعتی کشورهای بورکینافاسو، مالی و نیجر وابستگی آنها به تجارت منطقهای بسیار شدید است. تجارت دام بین کشورهای ساحل و خلیج گینه، به آزادی رفتوآمد بین کشورهای غرب آفریقا بستگی دارد. همچنین با توجه به ضعف تولید ملی، این کشورها بیشتر نیازهای خود را از غرب آفریقا و بازارهای جهانی، بهویژه چین وارد میکنند. به همین دلیل، آنها به بنادر خلیج گینه وابستهاند و بدون دسترسی آزاد به بنادر، واردات بسیار گرانتر خواهد بود.
💢چالشهای اقتصادی منطقهای در سطح اکواس
1️⃣تجارت داخلی اکواس:
🔹خروج این سه کشور از اکواس تأثیر زیادی بر جریان کالاها و خدمات در مرزهای منطقه دارد چنان که طبق پیشبینیها تاثیر این خروج کاهش ۱۲-۱۵٪ تجارت خارجی اکواس و کاهش ۲۵٪ تجارت منطقهای در قاره آفریقا خواهد بود. با توجه به این که کشورهای ساحل، کریدورهای اصلی تجارت میان کشورهای ساحلی و کشورهای محصور در خشکی هستند، احتمالاً با اعمال عوارض یا محدودیتهای بیشتر برای ترانزیت کالا، منجر به افزایش هزینههای حملونقل و به تبع آن، افزایش قیمتها خواهد شد.
2️⃣تأثیر بر روند یکپارچهسازی اقتصادی
🔹خروج از اکواس ممکن است اعتماد به توانایی این سازمان برای دستیابی به یکپارچگی اقتصادی بیشتر را کاهش دهد و بر سرمایهگذاریهای خصوصی تأثیر بگذارد. پروژههای زیربنایی مهم مانند جادهها و راهآهنهای منطقهای ممکن است با توقف یا کاهش پیشرفت روبهرو شوند، بهویژه که بر پروژههای مربوط به ارتباط کشورهای عضو محصور در خشکی و کشورهای داری ساحل تأثیر منفی خواهد گذاشت
3️⃣محدودیت تردد افراد و کارگران
🔹از دیگر تبعات خروج از اکواس دشوار شدن دسترسی کارگران به بازارهای منطقهای است و از آنجا که کشورهایی مانند مالی و نیجر به صادرات نیروی کار به کشورهای همسایه وابستهاند، کارگران مهاجر در کشورهای ساحل ممکن است به دلیل نرخ بالای بیکاری و کاهش فرصتهای شغلی تحت تأثیر قرار گیرند.
💢نتیجهگیری
🌐https://institutetehran.com/art/144
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
#تحلیل_کوتاه
🔹پس از رای عدم اعتماد پارلمان آلمان به اولاف شولز صدراعظم (۱۶ دسامبر)، اشتاینمایر رئیسجمهو این کشور دیروز جمعه پس از مشورت با رهبران احزاب و مشخص شدن اینکه امکان توافق برای تشکیل یک دولت جدید در پارلمان فعلی وجود ندارد دستور انحلال پارلمان را صادر و روز ۲۳ فوریه ۲۰۲۵ را زمان برگزاری انتخابات زودهنگام اعلام کرد. یکی از دلایل عمده فروپاشی دولت آلمان اختلافنظر احزاب ائتلاف بر سر بودجه از جمله در موضوع کمک به اوکراین بود. از زمان حمله روسیه به اوکراین، وضعیت سیاسی-اجتماعی در کشورهای اروپایی دچار تغییرات قابل توجهی از جمله افزایش محبوبیت احزاب دارای گرایشهای افراطی شده است. بر همین اساس این تحلیل نگاهی به موقعیت داخلی و مواضع این احزاب نسبت به روسیه دارد.
💢آلترناتیو برای آلمان (AfD) و اتحاد زهرا واگنکنشت (BSW)
🔸حزب آلترناتیو برای آلمان، معروف به رویکردهای افراطی و فاشیستی، نسبت به سه سال گذشته بیش از ۱۰۰ درصد رشد محبوبیت داشته و تعداد طرفدارانش از ۷.۵ میلیون به بیش از ۱۵ میلیون نفر در سال ۲۰۲۴ رسیده است. همچنین، اتحاد تازه تاسیس واگنکنشت، توانسته محبوبیت ۷ درصدی کسب کند. هر دو حزب مخالف شدید کمک به اوکراین بوده و به «سیاست شرقی» (Ostpolitik) اعتقاد دارند که بر لزوم ارتباط با روسیه تأکید میکند.
💢اجتماع ملی فرانسه (NR)
🔸این حزب در انتخابات ۲۰۲۴ توانست با کسب ۲۶ درصد کرسیها بزرگترین حزب پارلمان فرانسه شود. اجتماع ملی که به گرایشهای راست افراطی و اتهاماتی نظیر دریافت کمک مالی از روسیه معروف است، تحت رهبری مارین لوپن از متحدین اصلی روسیه در فرانسه بود که پس از جنگ اوکراین حمایت و تعامل خود با روسیه را کاهش داد اما همچنان مخالف مداخله در جنگ و حمایت از اوکراین است. ژردن باردلا، رهبر کنونی این حزب، تمایلی به روسیه ندارد و موافق حمایت از اوکراین است. محبوبیت این حزب از سال ۲۰۲۱ تاکنون حدود ۱۷ درصد رشد داشته است.
💢برادران ایتالیا (FdI)
🔸حزب راست افراطی برادران ایتالیا به رهبری جورجیا ملونی که اکنون در ائتلاف حاکم حضور دارد، محبوبیت روزافزونی نسبت به گذشته کسب کرده است. این حزب تا پیش از جنگ اوکراین تعاملات زیادی با روسیه داشت اما پس از جنگ، موضع خود را تغییر داده و به شدت مخالف روسیه و حامی اوکراین شده است. محبوبیت کنونی این حزب به حدود ۳۰ درصد رسیده که نسبت به سال ۲۰۲۱ حدود ۱۳ درصد افزایش یافته است.
💢حزب آزادی هلند (PVV)
🔸حزب آزادی هلند که گرایشهای راست افراطی، عملگرایانه و مهاجرستیز را دنبال میکند از یک سو جنگ اوکراین را محکوم کرده و از سوی دیگر خواستار رویکرد عملگرایانه اتحادیه اروپا در قبال این جنگ است. محبوبیت کنونی این حزب به ۲۶ درصد رسیده که آن را به محبوبترین حزب هلند تبدیل کرده و نسبت به سه سال گذشته ۱۴ درصد رشد داشته است.
💢حزب آنو جمهوری چک (ANO)
🔸حزب آنو که از سال ۲۰۱۱ فعالیت خود را آغاز کرده، دارای گرایشهای راست پوپولیستی است. این حزب علیرغم عدم حمایت از روسیه و محکوم کردن تجاوز به اوکراین، مخالف عضویت اوکراین در اتحادیه اروپا بوده و وعدههایی برای میانجیگری بین روسیه و اوکراین داده است. حزب آنو به عنوان بزرگترین حزب جمهوری چک دارای محبوبیت ۳۴ درصدی است که نسبت به سه سال گذشته ۷ درصد افزایش یافته است.
💢جبهه متحد برای رومانی (AUR)
🔸در رومانی، حزب جبهه متحد برای رومانی با محبوبیت ۲۰ درصد دومین حزب بزرگ است و به شدت همسوی روسیه و مخالف هرگونه کمک به اوکراین است؛ تا جایی که رهبر آن به اوکراین ممنوعالورود شده است. وضعیت پیشبینیناپذیر رومانی از اینجا ناشی میشود که در دور اول انتخابات ریاستجمهوری ۲۰۲۴، کالین جورجسکو، نامزدی بدون هیچ وابستگی حزبی، بیشتر رأی را کسب کرد. این نامزد دارای گرایشهای پوپولیستی، ضدناتو و ستایشگر روسیه است. اگرچه احتمال انتخاب وی به عنوان رئیسجمهور پایین است، اما افزایش محبوبیت او نشاندهنده تمایل فزاینده مردم رومانی به جریانهای مخالف ناتو است.
💢جمعبندی
🌐https://institutetehran.com/art/145
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
♦️ردپای اطلاعاتی چین در کوبا
📝متیو فویانوبله و دیگران
◾️مرکز مطالعات راهبردی و بینالمللی
#تهران_ریویو
🔸جاهطلبی چین برای بسط تواناییهایش در جمعآوری جهانی اطلاعات، آن را به نزدیکی ایالات متحده کشانده است. در ژوئن ۲۰۲۳، مقامات دولت بایدن در افشاگری مهمی، گزارشهایی را مبنی بر دسترسی چین به تأسیسات جاسوسی در کوبا تأیید کردند. افشاگریهای بعدی وال استریت ژورنال نیز نشان داد که چهار تأسیسات مهم شناسایی و ورود و خروج تکنسینهای چینی ردیابی شدهاند.
🔹مجاورت کوبا با جنوب ایالات متحده و حوزۀ کارائیب، آن را به بهترین مکان برای جمعآوری سیگنالهای اطلاعاتی (SIGINT) یا شنود الکترونیک در منطقه تبدیل میکند. کوبا در کمتر از ۱۰۰ مایلی جنوب فلوریدا موقعیت مناسبی برای رصد فعالیتها و ارتباطات حساس آمریکا از جمله در حوزه نظامی دارد.
💢مکانهای احتمالی جمعآوری سیگنال اطلاعاتی در کوبا
🔹مرکز مطالعات راهبردی و بینالمللی با استفاده از تصاویر ماهوارهای و دیگر ابزارهای دادهکاوی، نزدیک به ده تأسیسات در اطراف کوبا را بررسی کرده است که گفته میشود با چین مرتبط هستند. از میان آنها، چهار تأسیسات (در شهرهای بژوکال، ال ساآلو، وجی و کالابازار) ابزارهای دقیق و قابل رؤیت شنود الکترونیک، زیرساختهای فیزیکی واضح امنیتی و دیگر نشانههایی را دارند که نشان میدهد مجموعه اطلاعاتی هستند.
💢آغوش باز چین برای کوبا
🔹فروپاشی شوروی فرصتی را برای رقبا مخصوصاً چین فراهم آورد [تا در کوبا نفوذ اطلاعاتی کنند] و چین بیدرنگ از آن استفاده کرد. دهه ۹۰ میلادی شاهد چندین تبادل در سطح بالا میان رهبران چین و کوبا بود، همچون یک هیئت نظامی به ریاست وزیر دفاع ملی چین، چی هائوتاین در ۱۹۹۹. از روزهای ابتدایی تعامل تاکنون پیوندهای چین در کوبا تقویت شده است. مقامات نظامی آنها مشغول جلسات همیشگی سطح بالا در سطح رهبری دولت، حزب و ارتش بودهاند. کوبا در میان اولین کشورهای آمریکا لاتین و حوزۀ کارائیب بود که شی جین پینگ در نطق آغاز به کار خود در ۲۰۱۳ به آنها اشاره کرد.
🔹شرکت ملی نفت چین همچنین با شرکت نفت دولتی کوبا وارد همکاری شده است تا چاههای نفت در خشکی و دریا را توسعه دهد. اگرچه ذخایر اثباتشده نفت کوبا ناچیز است، افزایش تولید داخلی نفت به یکی از اولویتهای دولت کوبا تبدیل شده است، زیرا فروپاشی بخش نفت ونزوئلا منجر به کمبود سوخت ارزان در کوبا شده است. همزمان، چین نقش بزرگی در کمک به کوبا برای تنوعبخشی به شبکه انرژی عمدتاً متکی بر سوختهای فسیلی این کشور ایفا کرده و تعهد داده است که ۹۲ مزرعه خورشیدی در این جزیره بسازد.
💢بحران و فرصت
🔹کوبا در حال حاضر درگیر بدترین بحران اقتصادی خود از زمان سقوط اتحاد جماهیر شوروی است؛ بحرانی که حتی از دوره از دست دادن حمایت شوروی در چارچوب جنگ سرد (موسوم به «دوره ویژه») بدتر است. همهگیری کووید-۱۹ صنعت گردشگری کوبا را نابود کرد و یکی از منابع اصلی درآمد و ارز خارجی این کشور را مسدود کرد. منبع دیگر، یعنی حوالههای ارسالی کوباییهای مقیم خارج، به شدت تحت تأثیر سیاستهای دوران ترامپ قرار گرفت که انتقال پول را محدود کرد.
🔹با در نظرگرفتن همه این موارد، نفوذ اقتصادی و سیاسی فزاینده چین در کوبا ممکن است راه را برای حضور نظامی و اطلاعاتی این کشور باز کند. پکن منافع راهبردی روشنی در ایجاد پایگاهی در این جزیره با توجه به نزدیکی آن به ایالات متحده و موقعیت استراتژیکش در قلب دریای کارائیب دارد. حتی بدون حضور قابلتوجه نیروهای جمهوری خلق چین در این جزیره، سازمان اطلاعاتی کوبا میتواند بهراحتی اطلاعاتی را که جمعآوری میکند با پکن به اشتراک بگذارد.
💢فراتر از شنود الکترونیک
🔹در همکاری میان کوبا و چین، شنود الکترونیک میتواند تنها نوک کوه یخ باشد. چین انگیزههای سیاسی و ایدئولوژیک قوی برای حفط یکی از معدود دولتهای کمونیستی باقیمانده در جهان را دارد. نفوذ فزاینده چین در اقتصاد در حال دیجیتالیشدن کوبا، دولت کوبا را در سرکوب مخالفان و حفظ کنترل بر جامعه توانمندتر کرده است.
✅ تلاشهای زیر گامهای اولیه مهمی را برای تقویت زیرساختهای ایالات متحده و شرکای آن و بازداشتن قدرتهای رقیب از تشدید بیشتر تنشها در این جزیره نمایان میکند:
1️⃣ تلاش برای شفافیت و ایجاد کانالهای ارتباطی باز به منظور کاهش سوءتفاهمها
2️⃣تقویت زیرساختهای غیرنظامی برای مقابله با شنود الکترونیک
3️⃣مقابله با استبداد دیجیتال چین و کوبا با حمایت از دسترسی بیشتر مردم کوبا به اینترنت و فناوریهای ارتباطی خارج از کنترل دولت.
✅ اندیشکده تهران✅
🌐https://institutetehran.com/art/146
🌐 @InstituteTehran
🌐 instagram.com/institutetehran1
📝متیو فویانوبله و دیگران
◾️مرکز مطالعات راهبردی و بینالمللی
#تهران_ریویو
🔸جاهطلبی چین برای بسط تواناییهایش در جمعآوری جهانی اطلاعات، آن را به نزدیکی ایالات متحده کشانده است. در ژوئن ۲۰۲۳، مقامات دولت بایدن در افشاگری مهمی، گزارشهایی را مبنی بر دسترسی چین به تأسیسات جاسوسی در کوبا تأیید کردند. افشاگریهای بعدی وال استریت ژورنال نیز نشان داد که چهار تأسیسات مهم شناسایی و ورود و خروج تکنسینهای چینی ردیابی شدهاند.
🔹مجاورت کوبا با جنوب ایالات متحده و حوزۀ کارائیب، آن را به بهترین مکان برای جمعآوری سیگنالهای اطلاعاتی (SIGINT) یا شنود الکترونیک در منطقه تبدیل میکند. کوبا در کمتر از ۱۰۰ مایلی جنوب فلوریدا موقعیت مناسبی برای رصد فعالیتها و ارتباطات حساس آمریکا از جمله در حوزه نظامی دارد.
💢مکانهای احتمالی جمعآوری سیگنال اطلاعاتی در کوبا
🔹مرکز مطالعات راهبردی و بینالمللی با استفاده از تصاویر ماهوارهای و دیگر ابزارهای دادهکاوی، نزدیک به ده تأسیسات در اطراف کوبا را بررسی کرده است که گفته میشود با چین مرتبط هستند. از میان آنها، چهار تأسیسات (در شهرهای بژوکال، ال ساآلو، وجی و کالابازار) ابزارهای دقیق و قابل رؤیت شنود الکترونیک، زیرساختهای فیزیکی واضح امنیتی و دیگر نشانههایی را دارند که نشان میدهد مجموعه اطلاعاتی هستند.
💢آغوش باز چین برای کوبا
🔹فروپاشی شوروی فرصتی را برای رقبا مخصوصاً چین فراهم آورد [تا در کوبا نفوذ اطلاعاتی کنند] و چین بیدرنگ از آن استفاده کرد. دهه ۹۰ میلادی شاهد چندین تبادل در سطح بالا میان رهبران چین و کوبا بود، همچون یک هیئت نظامی به ریاست وزیر دفاع ملی چین، چی هائوتاین در ۱۹۹۹. از روزهای ابتدایی تعامل تاکنون پیوندهای چین در کوبا تقویت شده است. مقامات نظامی آنها مشغول جلسات همیشگی سطح بالا در سطح رهبری دولت، حزب و ارتش بودهاند. کوبا در میان اولین کشورهای آمریکا لاتین و حوزۀ کارائیب بود که شی جین پینگ در نطق آغاز به کار خود در ۲۰۱۳ به آنها اشاره کرد.
🔹شرکت ملی نفت چین همچنین با شرکت نفت دولتی کوبا وارد همکاری شده است تا چاههای نفت در خشکی و دریا را توسعه دهد. اگرچه ذخایر اثباتشده نفت کوبا ناچیز است، افزایش تولید داخلی نفت به یکی از اولویتهای دولت کوبا تبدیل شده است، زیرا فروپاشی بخش نفت ونزوئلا منجر به کمبود سوخت ارزان در کوبا شده است. همزمان، چین نقش بزرگی در کمک به کوبا برای تنوعبخشی به شبکه انرژی عمدتاً متکی بر سوختهای فسیلی این کشور ایفا کرده و تعهد داده است که ۹۲ مزرعه خورشیدی در این جزیره بسازد.
💢بحران و فرصت
🔹کوبا در حال حاضر درگیر بدترین بحران اقتصادی خود از زمان سقوط اتحاد جماهیر شوروی است؛ بحرانی که حتی از دوره از دست دادن حمایت شوروی در چارچوب جنگ سرد (موسوم به «دوره ویژه») بدتر است. همهگیری کووید-۱۹ صنعت گردشگری کوبا را نابود کرد و یکی از منابع اصلی درآمد و ارز خارجی این کشور را مسدود کرد. منبع دیگر، یعنی حوالههای ارسالی کوباییهای مقیم خارج، به شدت تحت تأثیر سیاستهای دوران ترامپ قرار گرفت که انتقال پول را محدود کرد.
🔹با در نظرگرفتن همه این موارد، نفوذ اقتصادی و سیاسی فزاینده چین در کوبا ممکن است راه را برای حضور نظامی و اطلاعاتی این کشور باز کند. پکن منافع راهبردی روشنی در ایجاد پایگاهی در این جزیره با توجه به نزدیکی آن به ایالات متحده و موقعیت استراتژیکش در قلب دریای کارائیب دارد. حتی بدون حضور قابلتوجه نیروهای جمهوری خلق چین در این جزیره، سازمان اطلاعاتی کوبا میتواند بهراحتی اطلاعاتی را که جمعآوری میکند با پکن به اشتراک بگذارد.
💢فراتر از شنود الکترونیک
🔹در همکاری میان کوبا و چین، شنود الکترونیک میتواند تنها نوک کوه یخ باشد. چین انگیزههای سیاسی و ایدئولوژیک قوی برای حفط یکی از معدود دولتهای کمونیستی باقیمانده در جهان را دارد. نفوذ فزاینده چین در اقتصاد در حال دیجیتالیشدن کوبا، دولت کوبا را در سرکوب مخالفان و حفظ کنترل بر جامعه توانمندتر کرده است.
1️⃣ تلاش برای شفافیت و ایجاد کانالهای ارتباطی باز به منظور کاهش سوءتفاهمها
2️⃣تقویت زیرساختهای غیرنظامی برای مقابله با شنود الکترونیک
3️⃣مقابله با استبداد دیجیتال چین و کوبا با حمایت از دسترسی بیشتر مردم کوبا به اینترنت و فناوریهای ارتباطی خارج از کنترل دولت.
🌐https://institutetehran.com/art/146
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
#تحلیل_کوتاه
🔹پایگاه خبری بلومبرگ در اواسط دسامبر ۲۰۲۴ در گزارشی مدعی شد که ایران و روسیه در ازای حمایت [ادعایی] از دولت و ارتش سودان در جنگ با گروه پشتیبانی سریع، خواهان ایجاد پایگاه نظامی دریایی در پورت سودان هستند.
🔸با وجود عدم پاسخ ایران و سودان به این ادعاها، آنچه مشخص است این است که پس از شروع جنگ داخلی در سال ۲۰۲۳ و حمایت برخی کشورهای عربی از نیروهای واکنش سریع به رهبری حمیدتی، دولت سودان با هدایت عبدالفتاح برهان رئیس ارتش این کشور با بازنگری در رویکردهای گذشته خود در قبال ایران، در بهبود روابط با ایران پیشقدم شده است و دو کشور هم اکنون در مرحله بازگشت و تحکیم روابط هستند. همچنین جمهوری اسلامی ایران بر اساس موضع اصولی خود مبنی بر حمایت از ثبات و استقرار در منطقه و مخالفت با نیروهای تجزیه طلب و شورشی، از تلاشهای دولت و ارتش سودان برای بازگشت ثبات به این کشور حمایت معنوی میکند.
🔸روسیه اما رویکرد دوگانه ای را در قبال سودان اتخاذ کرده است. این کشور از یک سو به طور رسمی از موضع دولت سودان در مقابله با نیروهای پشتیبانی سریع حمایت میکند و از سویی دیگر با استفاده از نیروهای موسوم به لشکر آفریقا (یا همان واگنر سابق) ارتباطاتی قوی با حمیدتی برقرار کرده و متهم است در عملیات قاچاق طلای سودان به خارج (به ویژه به امارات) دست دارد.
🔸جمهوری اسلامی ایران از سال ۱۹۸۹ تا ۲۰۱۵ همکاری های مهمی در حوزه نظامی با سودان داشته است. همچنین دو کشور به دلیل حمایت از مقاومت در قبال رژیم صهیونیستی هدف فشار و تحریمهای آمریکا بودهاند و سودان دستکم دو بار مورد حمله نظامی رژیم صهیونیستی قرار گرفت. از اینرو پیشبینی میگردد با تغییر رویکرد دوباره دولت سودان به سمت محور مقاومت پس از عادیسازی سال ۲۰۲۰، دو کشور به سمت همکاریهای عمیقتر در همه زمینهها از جمله نظامی پیش بروند.
🔸از جانب دیگر روسیه دستکم از سال ۲۰۱۹ به دنبال ایجاد پایگاهی دریایی در سودان برای پشتیبانی از نیروی دریایی خود بوده است و به رغم امضای تفاهمنامههای مختلف، به دلیل کارشکنی آمریکا، مسکو موفق به تأسیس چنین پایگاهی در سودان نشده است. حمایت روسیه از سودان در نهادهای بینالمللی به ویژه در شورای امنیت سازمان ملل، نیاز خارطوم به مسکو را در سایه انتقاد نهادهای حقوق بشری و همچنین فشار به دولت سودان برای برقرار آتشبس افزایش داده است. نمود بارز حمایت مسکو از دولت سودان وتوی پیشنویس قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل در زمینه سودان در نوامبر ۲۰۲۴ بود. این مسئله احتمال اعطای پایگاه نظامی به روسیه در سودان را افزایش داده است.
🔸به دلیل اهمیت دریای سرخ در تجارت بینالمللی، اهمیت این دریا برای منافع و امنیت ملی ایران و همچنین حضور جمهوری اسلامی در این آبراه بینالمللی، حضور نظامی جمهوری اسلامی ایران در سودان میتواند در حفاظت از منافع ملی ایران و همچنین ارتقای آن مؤثر باشد. حضور در سودان همچنین میتوان به ایران این امکان را بدهد که از طریق سودان حضور اقتصادی و سیاسی خود را در قاره آفریقا افزایش دهد.
🔸روسیه نیز با سقوط دولت بشار اسد در سوریه، خطوط تدارکاتی خود برای نیروهایش در آفریقا را در معرض خطر میبیند. همچنین باوجود حضور مسکو در شرق لیبی، عدم برخورداری دولت حفتر از شناسایی بینالمللی مانعی بر سر راه تثبیت جایگاه روسیه در این منطقه است؛ بنابراین روسیه به پایگاه سودان برای تقویت خطوط تدارکاتی خود به آفریقا و حمایت از نیروهای خود نیاز مبرم دارد. چرا که سودان میتواند مسیری مناسب برای ارتباط با نیروهای لشکر آفریقا در منطقه ساحل باشد. علاوه بر این پورت سودان نیز پایگاهی برخوردار از حمایت دولت رسمی و قانونی محسوب خواهد شد و محدودیتهای لیبی را نخواهد داشت.
🌐https://institutetehran.com/art/147
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
#تحلیل_کوتاه
🔹رسانههای ترکیه اخیراً از دیدار دو تن از نمایندگان پارلمان این کشور با عبدالله اوجالان رهبر پیکارجویان کُرد خبر دادهاند. این ابتکار اوایل پائیز امسال توسط «دولت باغچهلی» رهبر حزب حرکت ملی MHP متحد اصلی اردوغان مطرح شده بود. باغچهلی پیشنهاد داده است که در صورت اعلام انحلال پ.ک.ک توسط عبدالله اوجالان «حق امید» [برخورداری از امتیاز ارتباط مجدد با جامعه پس از مدتی معین برای محکومین به حبس ابد] در مورد او به رسمیت شناخته شود. در همین چارچوب پس از حدود ۴۳ ماه بیخبری از سرنوشت عبدالله اوجالان دو تن از نمایندگان «حزب برابری و دموکراسی خلقها» (موسوم به DEM پارتی) از طریق مسیر آبی به جزیره امرالی رفته و با عبدالله اوجالان دیدار کردند. حال جای سئوال است که چه ارتباطی میان سیاست کردی ترکیه در داخل و خارج از این کشور پس از سقوط بشار اسد وجود دارد؟
🔸به نظر میرسد که پس از برکناری بشار اسد از قدرت، احساس تهدید آنکار در مورد کردهای شمال سوریه یعنی نیروهای دمکراتیک سوریه SDF به شدت افزایش یافته است. لذا ترکیه خواهان ایجاد حکومتی یکپارچه در سرتاسر سوریه است. از اینرو حمایت آنکارا از نیروهای تحریرالشام برای گسترش دامنه سرزمینی تحت کنترل آنها در نواحی شرق فرات قطعی به نظر میرسد. در این زمینه رایزنیهای ترکیه با آمریکا به منظور جلوگیری از افزایش تنش بسیار حائز اهمیت است. اما بعید است که آمریکا به راحتی قصد واگذار کردن نواحی تحت پوشش متحدان خود را داشته باشد. به ویژه این که چاههای نفتِ تحت کنترل نیروهای SDF اهمیت مناطق شرق سوریه را برای ترامپ دو چندان خواهد کرد.
🔸بنابراین نمیتوان چشم انداز روشنی در مورد مذاکرات میان آنکار و واشنگتن در مورد نواحی شمالی و شرق سوریه ترسیم نمود. حتی در صورت توافق در مورد ایجاد منطقه حائل، امکان واکنش سخت افزاری نیروهای تحت کنترل ترکیه در شمال و شرق سوریه منتفی نخواهد شد. اما با توجه به پیوندهای میان کردها در دو سوی مرز هرگونه واکنش سخت افزاری ترکیه در قبال سرزمینهای تحت کنترل SDF امکان گسترش ناامنی در درون ترکیه را افزایش خواهد داد. انفجار یک انبار تولید مواد منفجره در شرق ترکیه در روزهای ابتدایی زمستان شاهدی بر صحت نگرانیهای ترکیه در این زمینه است. همچنین دیدار محرمانه مظلوم کوبانی (فرمانده کل SDF) و مسعود بارزانی (رئیس اقلیم کردستان) نشان از هماهنگیهای لازم در مورد آینده سیاسی مناطق تحت کنترل کردها در سوریه است. با عنایت به آنچه گفته شد امتداد سیاست کردی ترکیه در خارج از مرزها به درون مرزهای ترکیه کشیده خواهد شد. اما آنکارا ترجیح میدهد که در گام اول پ.ک.ک را به طرق صلح آمیز خلع سلاح نموده و یا حداقل در قالب یک توافق صوری مشروعیت لازم را برای اعمال سیاست مشت آهنین در داخل کسب نماید.
🔸بنابراین گزافه نخواهد بود اگر دیدار نمایندگان کرد پارلمان ترکیه را در راستای احراز اطمینان از مهار نیروهای پ.ک.ک در داخل ترکیه تحلیل و ارزیابی نمود. جالب توجه این که باغچهلی به عنوان یک سیاستمدار تندرو راست افراطی تا پیش از طرح ابتکار فوق الذکر «حزب برابری و دموکراسی خلقها DEM» و «حزب جمهوری خواه خلق CHP» را یکی از احزاب کردی اقمار پ.ک.ک تلقی کرده و مشروعیتی چندانی برای آنان قائل در ساختاری سیاسی ترکیه قائل نبوده است. تا کنون اطلاعات دقیقی از نتایج نشست «پروین بولدان» و «سری ثریا اوندر» نمایندگان DEM پارتی با اوجالان منتشر نشده است. اما این حزب در قالب یک بیانیه کلی اعلام داشته است که رهبر PKK در این دیدار، تقویت برادری ترکها و کردها را یک اولویت تاریخی و حیاتی دانسته است. اوجالان همچنین تأکید کرده که آماده است با حمایت از پارادایم جدیدی که توسط «دولت باغچهلی» و رجب طیب اردوغان رئیس جمهور و رهبر «حزب عدالت و توسعهAKP» ارائه شده، گامهای مثبت برداشته و فراخوانهای لازم را ارائه کند.
🌐https://institutetehran.com/art/148
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
♦️ پسلرزههای آتی خاورمیانه
📝 رافائل اِس. کوهن
◾️ فارن پالیسی
#تهران_ریویو
🔸بیش از یک سال پس از هفتم اکتبر، چهره خاورمیانه دستخوش تغییرات عمدهای شده است. سازمان نظامی حماس تا حد زیادی نابود شده، بسیاری از رهبران ارشد حزبالله ترور و دولت اسد در سوریه سقوط کرده است. به واقع، چشمانداز ژئوپلتیک خاورمیانه به دلیل پسلرزههای ناشی از هفت اکتبر دچار تحولات جدی شده است.
💢 تلاش آمریکا برای خروج از خاورمیانه
🔹با وجود وعده ترامپ مبنی بر خروج سریع از جنگها و تمرکز بر اقیانوسیه در زمان تصدی قدرت، واقعیت این است که عدم مداخله در خاورمیانه ممکن است دشوارتر از آن چیزی باشد که پیشبینی میکند. در سال ۲۰۲۵ نیز قطعاً پسلرزههای پس از ۷ اکتبر ادامه خواهد داشت و منافع ایالات متحده در معرض خطر قرار خواهد گرفت.
💢 یمن
🔹اولین پسلرزه بعدی در یمن خواهد بود. یمنیها تاکنون بیش از ۳۷۰ پهپاد و موشک بالستیک به سمت اسرائیل پرتاب کردهاند و با وجود حملات ایالات متحده، بیش از یک سال است که کشتیرانی در دریای سرخ هدف یمنیها است. اسرائیل در پاسخ به این حملات، زیرساختهای یمن را هدف قرار داده و انصارالله نیز به این اقدامات پاسخ میدهد؛ به نظر نمیرسد هیچیک از طرفین قصد عقبنشینی داشته باشند. اسرائیل که پیشتر به مسئله یمن به عنوان یک مشکل قریبالوقوع نگاه نمیکرد، اکنون به دلیل پیچیدگیهای حملات هوایی و نداشتن برنامه عملیاتی از پیش تعیین شده همانند عملیات پیجری علیه حزبالله، تاکتیک خاصی برای مقابله با یمن ندارد. البته این بهمعنای آن نیست که اسرائیل اقدامی نخواهد کرد.
💢 ایران
🔹دومین پسلرزه محتمل به ایران مربوط میشود. ایران پس از حملات علیه تأسیسات نظامیاش و تضعیف نیروهای نیابتی خود دچار ضعف شده است، اما این ضعف به معنای کاهش خطر ایران نیست؛ چرا که ممکن است منجر به هستهای شدن آن شود. ایران با افزایش دو برابری برنامه هستهای خود میتواند تهدیدی جدی نه تنها برای اسرائیل بلکه برای ایالات متحده و کشورهای غربی نیز باشد. اگرچه احتمال دارد ترامپ سیاست فشار حداکثری را دوباره اعمال کند، اما این تحریمها ممکن است به اندازه کافی سریع نباشند و نتوانند مانع هستهای شدن ایران شوند.
💢صحنه سیاسی سوریه
🔹وضعیت سوریه هنوز به ثبات نرسیده و خطر بازگشت جنگ داخلی و فرقهای و همچنین ظهور مجدد داعش وجود دارد. اگر جنگ ترکیه با متحد کردی ایالات متحده دلیل کافی برای مداخله آمریکا فراهم نکند، احتمال فرار هزاران نیروی داعشی در زندانهای تحت کنترل کردها و شعلهور شدن دوباره آتش داعش در منطقه و درگیر کردن کشورهایی نظیر عراق و اردن، دلیل خوبی برای ورود آمریکا است.
✅ اگرچه ترامپ قصد دارد مانند دوران اوباما و بایدن از خاورمیانه خارج شود، اما این خروج هزینههایی را به همراه خواهد داشت. بیتوجهی به یمن ممکن است ریسک و هزینه مسیرهای تجاری بینالمللی را افزایش دهد، حملات متعدد به تلآویو را رقم بزند و احتمال سرریز شدن خشونت به عربستان را بالا ببرد. بیتوجهی به ایران نیز خطر هستهای شدن این کشور را به دنبال خواهد داشت و خروج کامل از سوریه میتواند منجر به ظهور مجدد داعش شود. اگرچه ترامپ میتواند تصمیم بگیرد چگونه و با چه میزان اثرگذاری به بحرانهای مداوم خاورمیانه پاسخ دهد، اما نخواهد توانست وقوع این پسلرزهها را با فرمان رئیسجمهور متوقف کند.
✅ اندیشکده تهران✅
🌐https://institutetehran.com/art/149
🌐 @InstituteTehran
🌐 instagram.com/institutetehran1
📝 رافائل اِس. کوهن
◾️ فارن پالیسی
#تهران_ریویو
🔸بیش از یک سال پس از هفتم اکتبر، چهره خاورمیانه دستخوش تغییرات عمدهای شده است. سازمان نظامی حماس تا حد زیادی نابود شده، بسیاری از رهبران ارشد حزبالله ترور و دولت اسد در سوریه سقوط کرده است. به واقع، چشمانداز ژئوپلتیک خاورمیانه به دلیل پسلرزههای ناشی از هفت اکتبر دچار تحولات جدی شده است.
💢 تلاش آمریکا برای خروج از خاورمیانه
🔹با وجود وعده ترامپ مبنی بر خروج سریع از جنگها و تمرکز بر اقیانوسیه در زمان تصدی قدرت، واقعیت این است که عدم مداخله در خاورمیانه ممکن است دشوارتر از آن چیزی باشد که پیشبینی میکند. در سال ۲۰۲۵ نیز قطعاً پسلرزههای پس از ۷ اکتبر ادامه خواهد داشت و منافع ایالات متحده در معرض خطر قرار خواهد گرفت.
💢 یمن
🔹اولین پسلرزه بعدی در یمن خواهد بود. یمنیها تاکنون بیش از ۳۷۰ پهپاد و موشک بالستیک به سمت اسرائیل پرتاب کردهاند و با وجود حملات ایالات متحده، بیش از یک سال است که کشتیرانی در دریای سرخ هدف یمنیها است. اسرائیل در پاسخ به این حملات، زیرساختهای یمن را هدف قرار داده و انصارالله نیز به این اقدامات پاسخ میدهد؛ به نظر نمیرسد هیچیک از طرفین قصد عقبنشینی داشته باشند. اسرائیل که پیشتر به مسئله یمن به عنوان یک مشکل قریبالوقوع نگاه نمیکرد، اکنون به دلیل پیچیدگیهای حملات هوایی و نداشتن برنامه عملیاتی از پیش تعیین شده همانند عملیات پیجری علیه حزبالله، تاکتیک خاصی برای مقابله با یمن ندارد. البته این بهمعنای آن نیست که اسرائیل اقدامی نخواهد کرد.
💢 ایران
🔹دومین پسلرزه محتمل به ایران مربوط میشود. ایران پس از حملات علیه تأسیسات نظامیاش و تضعیف نیروهای نیابتی خود دچار ضعف شده است، اما این ضعف به معنای کاهش خطر ایران نیست؛ چرا که ممکن است منجر به هستهای شدن آن شود. ایران با افزایش دو برابری برنامه هستهای خود میتواند تهدیدی جدی نه تنها برای اسرائیل بلکه برای ایالات متحده و کشورهای غربی نیز باشد. اگرچه احتمال دارد ترامپ سیاست فشار حداکثری را دوباره اعمال کند، اما این تحریمها ممکن است به اندازه کافی سریع نباشند و نتوانند مانع هستهای شدن ایران شوند.
💢صحنه سیاسی سوریه
🔹وضعیت سوریه هنوز به ثبات نرسیده و خطر بازگشت جنگ داخلی و فرقهای و همچنین ظهور مجدد داعش وجود دارد. اگر جنگ ترکیه با متحد کردی ایالات متحده دلیل کافی برای مداخله آمریکا فراهم نکند، احتمال فرار هزاران نیروی داعشی در زندانهای تحت کنترل کردها و شعلهور شدن دوباره آتش داعش در منطقه و درگیر کردن کشورهایی نظیر عراق و اردن، دلیل خوبی برای ورود آمریکا است.
🌐https://institutetehran.com/art/149
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
#تحلیل_کوتاه
🔹عملیات نظامی پاکستان در ولایت پکتیکا افغانستان در پاسخ به حمله گروه مسلح تحریک طالبان پاکستان (TTP) به یک ایست بازرسی در شمال این کشور، تنشهای میان دو کشور را تشدید کرده است. وزیر دفاع پاکستان اعلام کرده است که حملات نظامی به عنوان بخشی از عملیات نظامی جدید با هدف مقابله با تروریسم ادامه خواهد داشت. در مقابل دولت افغانستان این حملات را نقض حاکمیت خود دانسته و نسبت به عواقب ادامه این حملات هشدار داده است.
🔸پس از قدرتیابی طالبان در افغانستان، پاکستان امیدوار بود که از ارتباط تاریخی خود برای مهار فعالیتهای گروه شبه نظامی تحریک طالبان استفاده کند؛ با این حال، گزارش مرکز تحقیقات و مطالعات امنیتی در اسلامآباد نشان میدهد تعداد تلفات حملات تروریستی در پاکستان در سال ۲۰۲۳ در مقایسه با سال ۲۰۲۲ بیش از ۵۶ درصد افزایش یافته است.
💢علل و عوامل رشد تنشها
🔸 علل و عوامل متعددی در افزایش تنشها و درگیریهای در خطوط مرزی دو کشور دخیل میباشند. یکی از مهمترین علل شکلگیری تنشهای اخیر، خط مرزی دیورند است که در دوران استعمار توسط بریتانیا ترسیم شده است. این خط مرزی با جدا سازی مردم پشتون ساکن در کشور افغانستان و هند و سپس افغانستان و پاکستان (از سال ۱۹۴۸)، بستر شکلگیری تنشها در دو سوی مرز را فراهم کرده است. این موضوع پس از قدرتیابی طالبان در افغانستان (به دلیل حضور پشتونها در این منطقه به عنوان پایگاه اصلی طالبان) تقویت شده است.
🔸از دیگر بسترهای توسعه تنش، فشار جامعه پاکستان به ویژه در مناطق خیبر پختونخوا و بلوچستان، برای انجام اقدامات قاطع علیه گروههای تروریستی در این منطقه است. به نحوی که حملات هوایی علیه گروه تحریک طالبان به عنوان یک سیگنال برای مخاطبان داخلی مبنی بر تعهد دولت پاکستان به حفاظت از حاکمیت و امنیت مرزهای خود است. همچنین برخی معتقدند که این درگیری به دلیل دخالت و فشار احتمالی چین بر ارتش برای افزایش تدابیر امنیتی به منظور پیشبرد پروژههای زیربنایی و اقتصادی از جمله طرح «کمربند و یک جاده» است.
🔸علاوه بر موارد فوق، عملیات متقابل از دو منظر داخلی و بینالمللی برای دولت افغانستان نیز حائز اهمیت است. از منظر داخلی، اقدام متقابل در دفاع از قلمرو ملی منجر به افزایش حمایت داخلی (به ویژه پشتونها به عنوان پایگاه اصلی اجتماعی) از دولت طالبان و تثبیت رهبران خواهد شد. از منظر بینالمللی نیز نمایش قدرت در برابر پاکستان، جایگاه دولت افغانستان را از یک گروه جنگجو به یک دولت ملی ارتقا داده و عدم وابستگی به پاکستان و استقلال راهبردی این کشور را پر رنگتر خواهد کرد.
💢چشمانداز آینده
🔸پیشبینی چشماندازهای آینده تنشهای موجود میان دو کشور مشکل است؛ با اینحال بسترهای موجود به ویژه در منطقه پشتوننشین دیورند، امکان تداوم تنشها را تقویت میکند. ادامه تنشها میتواند تبعات متعددی برای دو طرف، کشورهای همسایه و حتی فراتر از منطقه به همراه داشته باشد. نخست اینکه موقعیت پاکستان در میان طالبان و جمعیت افغانستان به شدت در حال تضعیف است. این امر میتواند علاوه بر چالشهای بزرگ در درون سرزمین پاکستان و افزایش عملیاتهای تروریستی، زمینهساز تقویت گرایش افغانستان به سمت هند را فراهم آورد. گزارشها حاکی از آن است که کابل ممکن است به دنبال تقویت روابط با هند باشد. همچنین این امر میتواند منجر به تضعیف جایگاه دیپلماتیک پاکستان در صحنه جهانی شده و روابط این کشور را با متحدان کلیدی بینالمللی از جمله آمریکا و چین را تحت تاثیر قرار دهد.
🔸پیامد دیگر ادامه تنشها، تبعات این وضعیت برای افغانستان است. این کشور برای مسیرهای تجاری و تدارکاتی به شدت به پاکستان وابسته است. اکثریت قریب به اتفاق کالاهای اساسی و کمکهای بشردوستانه از جمله مواد غذایی، سوخت و کمکهای خارجی از طریق پاکستان ارسال میشوند. تنش با پاکستان میتواند این خطوط عرضه را مختل کرده و پیامدهای اقتصادی شدیدی را برای افغانستان به همراه داشته باشد. هر گونه اختلال قابل توجه در این مسیرهای تدارکاتی، افغانستان را وارد یک بحران اقتصادی وخیم میکند که تبعات فراوانی برای امارت اسلامی افغانستان به همراه خواهد داشت.
🌐https://institutetehran.com/art/150
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
#تحلیل_کوتاه
🔹ایران و روسیه به زودی سند موافقتنامه مشارکت راهبردی همه جانبه را امضا خواهند کرد که از این پس مبنا و اساس روابط دو کشور در نظر گرفته خواهد شد. امضای این سند بین تهران و مسکو نمایانگر رویکردی مهم در روابط دوجانبه است که چشمانداز مشترکی را برای همکاریهای در حوزههای مختلف ترسیم میکند.
🔸پیشتر نیز دو کشور همزمان با تحولات مرتبط با رویداد یازدهم سپتامبر، توافق مشابهی را امضا کرده بودند. «معاهده اساس روابط متقابل و اصول همکاری بین جمهوری اسلامی ایران و فدراسیون روسیه» که در سفر محمد خاتمی، رئیسجمهور وقت ایران به مسکو در تاریخ ۲۲ اسفند ۱۳۷۹ (دوازدهم مارس ۲۰۰۱) به امضا رسید، سنگ بنای مناسبات جدید دو کشور در بیش از دو دهه گذشته بود.
🔸تصویب آن معاهده در مجلس در شرایطی صورت گرفت که چندماه از واقعه یازدهم سپتامبر ۲۰۰۱ گذشته بود و ایالات متحده اقدام به لشکرکشی به افغانستان کرده بود. این وضعیت از سوی بسیاری از تحلیلگران غربی به عنوان پیامی مستقیم و معنادار از سوی ایران و روسیه به آمریکا تعبیر شد. در آن زمان، بسیاری بر این باور بودند که تهران و مسکو قصد دارند برای کاهش نفوذ ایالات متحده در خاورمیانه از طریق راههای دیپلماتیک و حتی نظامی همکاری کنند.
🔸جدا از واکنشهای منفی در غرب، این معاهده دارای مفاد نسبتاً مهمی در آن زمان بود. بااینحال آن معاهده بر مبنای مسائل اساسی دو کشور در همان زمان تنظیم شده بود. طی سالهای اخیر، هم تحولات بیشماری در سطح منطقه و نظام بینالملل رخ داده و هم ماهیت روابط ایران و روسیه دگرگون شده است. بنابراین دو کشور ناگزیر به بازنگری در این معاهده، به روز کردن و گنجاندن مفاد جدیدی در آن هستند.
🔸بر این اساس، توجه به چند نکته درباره موافقتنامه جدید حائز اهمیت است:
1️⃣موافقتنامه مشارکت راهبردی همه جانبه ایران و روسیه که در میان تغییرات مهم ژئوپولیتیک امضا خواهد شد، به دنبال تقویت شراکت دو کشور در حوزههای مختلف است. برخلاف فضاسازیهای رسانههای غربی و تعبیرهای ضدغربی، محتوای آن صرفاً مبتنی بر توسعه روابط دوجانبه و همکاریهای منطقهای و بینالمللی است و علیه هیچ طرف سومی تنظیم نشده است. حتی تمایل طرفین برای همکاری نزدیکتر در زمینه دفاعی، بیانگر تعامل در راستای برقراری صلح و امنیت در سطوح منطقهای و جهانی است.
2️⃣در دنیای امروز که با سرعتی بیسابقه دستخوش دگرگونی است، کشورهایی موفق خواهند بود که بتوانند همکاریهای خود را ساختارمند کنند تا از آسیبهای تحولات ناگهانی در امان بمانند. این ساختارمندی نهتنها شامل توافقات اقتصادی و تجاری میشود، بلکه باید به حوزههای فرهنگی، علمی و فناوری نیز گسترش یابد. از اینرو، علاقه دو کشور به انعقاد سندی بلندمدت و راهبردی، ناشی از ضرورتهای سیاست خارجی تهران و مسکو است. تمایل به ایجاد یک چارچوب قانونی و عملی برای همکاریهای آتی، نشاندهنده درک عمیق هر دو کشور از شرایط پیچیده و متغیر جهانی است.
3️⃣هر دو کشور دارای منافع همسو و تهدیدهای مشترک در سطوح منطقهای و بینالمللی هستند. این منافع مشترک در شرایط کنونی، بهویژه در برابر چالشهایی نظیر تروریسم، تحریمهای اقتصادی و فشارهای سیاسی از سوی قدرتهای غربی، اهمیت بیشتری پیدا کرده است. موافقتنامه مشارکت راهبردی همه جانبه میتواند مبنایی مؤثر برای توسعه و تقویت روابط دو کشور در زمینههای مختلف باشد. به عنوان مثال، ایران و روسیه با تحریمهای اقتصادی قابل توجهی از سوی کشورهای غربی مواجه هستند. این سند میتواند با ایجاد یک چارچوب اقتصادی جایگزین، تابآوری اقتصادی طرفین را تقویت کند و به آنها اجازه دهد تا از سیستمهای مالی سنتی دوری کنند و تأثیرات تحریمها را کاهش دهند.
4️⃣روسیه در سالهای اخیر نگاهی کاملاً مثبت نسبت به توسعه همکاری با ایران داشته است. تلاش مسکو برای عضویت ایران در بریکس و سازمان همکاری شانگهای و همچنین حضور ناظر ایران در اتحادیه اقتصادی اوراسیا، از مصادیق رویکرد راهبردی مسکو به تهران به شمار میآیند. ایران نیز در سیاست خارجی خود بهدقت مراقب است که ضمن برقراری روابط مستحکم با تمامی کشورهای دوست، استقلال و اهداف منطقهای و بینالمللی خود را حفظ کند.
🌐https://institutetehran.com/art/151
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
♦️نقش ترکیه در بازسازی سوریه و احیای پروژه خط لوله گاز قطر
◼️مرکز المصری للفکر و الدراسات الاستراتیجیة
📝احمد سلطان
#رویة_العربیة
🔹ترکیه در تلاش است به قطب اصلی انرژی منطقه تبدیل شود و در نوامبر ۲۰۲۴ برای تحقق این منظور در رویدادی مهم در استانبول، میزبان وزرای کشورهای تولیدکننده گاز مانند آذربایجان و لیبی و نمایندگان کشورهای ترانزیتی نظیر گرجستان و مصرفکنندگان اروپای شرقی بود. هدف اصلی ترکیه ایجاد یک نقطه ترانزیت بین تولیدکنندگان گاز شرق و جنوب و بازارهای غرب است. این کشور با زیرساختهای قوی شامل خط لوله ترانس آناتولی، ۷خط لوله گاز، ۵ پایانه LNG، سه واحد ذخیرهسازی شناور، دو تأسیسات ذخیرهسازی زیرزمینی و ظرفیت واردات مازاد، موقعیت خود را برای تحقق این چشمانداز تقویت میکند و نقشی کلیدی در تجارت گاز منطقهای ایفا میکند.
💢ژئوپلیتیک سوریه و نظریه خط لوله
🔹دمشق برخلاف بسیاری از کشورهای خاورمیانه، تولیدکننده بزرگ نفت و گاز طبیعی نیست و ذخایر انرژی محدودی دارد. اما موقعیت جغرافیایی ویژه سوریه آن را در نقشه ترانزیت و توزیع انرژی متمایز میکند، چنانکه میتواند بهعنوان یک گذرگاه استراتژیک، هزینههای انتقال انرژی از کشورهای منطقه به مدیترانه که دروازه آسیایی به غرب محسوب میشود را کاهش دهد.
🔹ترکیه در سالهای اخیر تلاش کرده موقعیت استراتژیک خود بهعنوان قطب ترانزیت انرژی از آسیا و خاورمیانه به اروپا را تقویت کند و میزبانی از خط لوله ترکاستریم و ارائه پیشنهاد خط لوله بین دوحه و آنکارا نیز در این چارچوب است. این پروژهها باعث تقویت جایگاه ترکیه بهعنوان یک بازیگر مهم در بازار جهانی انرژی شدهاند. پس از سقوط دولت بشار اسد، ترکیه به دنبال احیای پروژههای انرژی خود، بهویژه خط انتقال گاز از دوحه است. باوجود خطرات در مسیرهای جایگزین مانند عراق، مسیر سوریه برای آنکارا گزینهای آسانتر و جذابتر به نظر میرسد.
💢احیای پروژه خط لوله ایستمید
🔹پروژه خط لوله گاز ایستمید که قرار بود اسرائیل را از طریق خط لولهای ۱۹۰۰ کیلومتری به قبرس و یونان متصل کند، به دلیل عقبنشینی آمریکا از حمایت از این پروژه در سال ۲۰۲۲ متوقف شد. از سوی دیگر، ایجاد مسیری زمینی از سوریه به ترکیه، گزینهای مقرونبهصرفهتر است و برقراری ثبات در این کشور میتواند به احیای پروژه خط لوله قطر-ترکیه از طریق عربستان، اردن و سوریه کمک کند. پروژهای که پیشتر به دلیل نگرانیهای سوریه درباره تحت تأثیر قرار گرفتن صادرات گاز روسیه به اروپا متوقفشده بود.
💢احیای پروژه خط لوله گاز قطر-ترکیه
🔹خط لوله گاز قطر-ترکیه یک پروژه انرژی مهم است که در اوایل دهه ۲۰۰۰ توسط کنسرسیومی از شرکتهای انرژی اروپایی و ترکیهای پیشنهاد شد. این خط لوله با طول ۱۵۰۰ کیلومتر و هزینه پیشبینی شده بیش از ۱۰ میلیارد دلاری، در صورت اجرا، تأثیرات ژئوپلیتیک و اقتصادی زیادی بر منطقه خاورمیانه خواهد داشت و میتواند اتحادها و تغییرات قدرت در کشورهای منطقه را دستخوش تغییر نماید. این خط لوله گاز طبیعی از میدان گازی شمالی قطر به کشورهای مانند اسپانیا، ایتالیا و لهستان منتقل میشود.
🔹اسد در ۲۰۰۹ بهمنظور حفظ منافع روسیه از عبور خط لوله گاز از سوریه امتناع کرد، زیرا مسکو نگران از دست دادن بخش زیادی از صادرات گاز به اروپا و تهدید سلطه خود بر بازار گاز طبیعی بود. سهم گاز روسیه در واردات اتحادیه اروپا از بیش از ۴۰ درصد در ۲۰۲۱ به کمتر از ۱۵ درصد در ۲۰۲۳ کاهش یافت. گاز قطر تنها ۵ درصد واردات اتحادیه را تشکیل میدهد. ترکیه امیدوار است با سقوط دولت بشار اسد رویای خود در احداث خط لوله گاز قطر- ترکیه را به سرانجام برساند اما تحقق این امر به دلیل وجود چالشهای متعدد در کوتاه مدت دور از انتظار است.
🔹چالشهای زیادی در اجرای پروژه خط لوله وجود دارد که عبارتاند از:
1️⃣ نیاز به بازسازی زیرساختها
2️⃣حل مناقشات داخلی و خارجی که بیش از ۵۴ سال گریبانگیر سوریه بوده است
3️⃣فقدان وحدت سرزمینی بهویژه با حضور گروههای کردی
4️⃣جلب رضایت کشورهایی که خط لوله باید از آنها عبور کند و همچنین پروژههای رقیب.
💢نقش ترکیه در بازسازی سوریه
✅ ترکیه با ارائه راهحلهای عملی در زمینه تأمین برق و نفت، به تقویت موقعیت خود به عنوان یک بازیگر کلیدی در بازسازی سوریه میپردازد. همکاری ترکیه و سوریه ممکن است به پروژههای بلند مدت مانند ساخت خطوط لوله جدید برای انتقال نفت و گاز از سوریه به بنادر ترکیه در سواحل دریای سیاه نیز گسترش یابد. با این حال مهمترین چالش ترکیه در سوریه، ایجاد یک دولت با ثبات است که توسط بازیگران بینالمللی شناسایی شود. موضوعی که باعث تضعیف جایگاه رقبایی نظیر ایران و روسیه خواهد شد.
✅ اندیشکده تهران✅
🌐https://institutetehran.com/art/152
🌐 @InstituteTehran
🌐 instagram.com/institutetehran1
◼️مرکز المصری للفکر و الدراسات الاستراتیجیة
📝احمد سلطان
#رویة_العربیة
🔹ترکیه در تلاش است به قطب اصلی انرژی منطقه تبدیل شود و در نوامبر ۲۰۲۴ برای تحقق این منظور در رویدادی مهم در استانبول، میزبان وزرای کشورهای تولیدکننده گاز مانند آذربایجان و لیبی و نمایندگان کشورهای ترانزیتی نظیر گرجستان و مصرفکنندگان اروپای شرقی بود. هدف اصلی ترکیه ایجاد یک نقطه ترانزیت بین تولیدکنندگان گاز شرق و جنوب و بازارهای غرب است. این کشور با زیرساختهای قوی شامل خط لوله ترانس آناتولی، ۷خط لوله گاز، ۵ پایانه LNG، سه واحد ذخیرهسازی شناور، دو تأسیسات ذخیرهسازی زیرزمینی و ظرفیت واردات مازاد، موقعیت خود را برای تحقق این چشمانداز تقویت میکند و نقشی کلیدی در تجارت گاز منطقهای ایفا میکند.
💢ژئوپلیتیک سوریه و نظریه خط لوله
🔹دمشق برخلاف بسیاری از کشورهای خاورمیانه، تولیدکننده بزرگ نفت و گاز طبیعی نیست و ذخایر انرژی محدودی دارد. اما موقعیت جغرافیایی ویژه سوریه آن را در نقشه ترانزیت و توزیع انرژی متمایز میکند، چنانکه میتواند بهعنوان یک گذرگاه استراتژیک، هزینههای انتقال انرژی از کشورهای منطقه به مدیترانه که دروازه آسیایی به غرب محسوب میشود را کاهش دهد.
🔹ترکیه در سالهای اخیر تلاش کرده موقعیت استراتژیک خود بهعنوان قطب ترانزیت انرژی از آسیا و خاورمیانه به اروپا را تقویت کند و میزبانی از خط لوله ترکاستریم و ارائه پیشنهاد خط لوله بین دوحه و آنکارا نیز در این چارچوب است. این پروژهها باعث تقویت جایگاه ترکیه بهعنوان یک بازیگر مهم در بازار جهانی انرژی شدهاند. پس از سقوط دولت بشار اسد، ترکیه به دنبال احیای پروژههای انرژی خود، بهویژه خط انتقال گاز از دوحه است. باوجود خطرات در مسیرهای جایگزین مانند عراق، مسیر سوریه برای آنکارا گزینهای آسانتر و جذابتر به نظر میرسد.
💢احیای پروژه خط لوله ایستمید
🔹پروژه خط لوله گاز ایستمید که قرار بود اسرائیل را از طریق خط لولهای ۱۹۰۰ کیلومتری به قبرس و یونان متصل کند، به دلیل عقبنشینی آمریکا از حمایت از این پروژه در سال ۲۰۲۲ متوقف شد. از سوی دیگر، ایجاد مسیری زمینی از سوریه به ترکیه، گزینهای مقرونبهصرفهتر است و برقراری ثبات در این کشور میتواند به احیای پروژه خط لوله قطر-ترکیه از طریق عربستان، اردن و سوریه کمک کند. پروژهای که پیشتر به دلیل نگرانیهای سوریه درباره تحت تأثیر قرار گرفتن صادرات گاز روسیه به اروپا متوقفشده بود.
💢احیای پروژه خط لوله گاز قطر-ترکیه
🔹خط لوله گاز قطر-ترکیه یک پروژه انرژی مهم است که در اوایل دهه ۲۰۰۰ توسط کنسرسیومی از شرکتهای انرژی اروپایی و ترکیهای پیشنهاد شد. این خط لوله با طول ۱۵۰۰ کیلومتر و هزینه پیشبینی شده بیش از ۱۰ میلیارد دلاری، در صورت اجرا، تأثیرات ژئوپلیتیک و اقتصادی زیادی بر منطقه خاورمیانه خواهد داشت و میتواند اتحادها و تغییرات قدرت در کشورهای منطقه را دستخوش تغییر نماید. این خط لوله گاز طبیعی از میدان گازی شمالی قطر به کشورهای مانند اسپانیا، ایتالیا و لهستان منتقل میشود.
🔹اسد در ۲۰۰۹ بهمنظور حفظ منافع روسیه از عبور خط لوله گاز از سوریه امتناع کرد، زیرا مسکو نگران از دست دادن بخش زیادی از صادرات گاز به اروپا و تهدید سلطه خود بر بازار گاز طبیعی بود. سهم گاز روسیه در واردات اتحادیه اروپا از بیش از ۴۰ درصد در ۲۰۲۱ به کمتر از ۱۵ درصد در ۲۰۲۳ کاهش یافت. گاز قطر تنها ۵ درصد واردات اتحادیه را تشکیل میدهد. ترکیه امیدوار است با سقوط دولت بشار اسد رویای خود در احداث خط لوله گاز قطر- ترکیه را به سرانجام برساند اما تحقق این امر به دلیل وجود چالشهای متعدد در کوتاه مدت دور از انتظار است.
🔹چالشهای زیادی در اجرای پروژه خط لوله وجود دارد که عبارتاند از:
1️⃣ نیاز به بازسازی زیرساختها
2️⃣حل مناقشات داخلی و خارجی که بیش از ۵۴ سال گریبانگیر سوریه بوده است
3️⃣فقدان وحدت سرزمینی بهویژه با حضور گروههای کردی
4️⃣جلب رضایت کشورهایی که خط لوله باید از آنها عبور کند و همچنین پروژههای رقیب.
💢نقش ترکیه در بازسازی سوریه
🌐https://institutetehran.com/art/152
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM