♦️سقوط اسد؛ فرصت آمریکا برای اعتبارزدایی از چین
◾️هیل
📝گرنت روملی
#تهران_ریویو
🔹دیپلماتهای چینی سالها مراقب بودند در منازعه میان اسرائیل و فلسطین، موضعی میانه اتخاذ کنند و از ادبیات دقیقی استفاده نمایند تا از رنجش هر یک از طرفین جلوگیری کنند. با این حال، درگیری که از ۷ اکتبر آغاز شد و بیش از یکسال به طول انجامید و باعث تشدید انتقادات منطقهای از ایالات متحده شد، این فرصت را به چین داد تا با تضعیف جایگاه ایالات متحده، جایگاه خود را ارتقاء دهد. مقامات چین بدون اشاره به اقدامات حماس، از اسرائیل و حمایتهای آمریکا از آن انتقاد میکنند. نماینده چین در سازمان ملل در سپتامبر ۲۰۲۴ از آمریکا به دلیل دفاع از اسرائیل انتقاد کرد و از واشنگتن خواست تا رویکردی مسئولانه را در قبال این درگیری اتخاذ کند.
🔸اکنون سقوط اسد در سوریه فرصت مشابهی را برای آمریکا فراهم کرده است. پکن سالهای متمادی از اسد در سرکوب مخالفان حمایت میکرد. در سال ۲۰۲۳ هم که شی جین پینگ در پکن میزبان رهبر سوریه و همسرش بود وعده تعمیق روابط با سوریه را داد.
💢محاسبه دولایهای چین حمایت از اسد
🔸در یک لایه، مداخله خارجی در انقلابهای بهار عربی همچون لیبی، پکن را که برای مدت طولانی بر اصل عدممداخله و احترام به حاکمیت کشورها تأکید میکرد ترسانده بود. علاوه بر این، چین همیشه قطعنامههای شورای امنیت که اسد را محکوم میکردند و یا در تضاد با منافع روسیه و اسد بودند را با توجیه عدم مداخله وتو میکرد.
🔸در لایه دیگر، با ظهور گروههای افراطی در میدان نبرد سوریه، امنیت داخلی چین نیز با یک چالش مواجه شد. در سال ۲۰۱۳ تعدادی از اویغورهای چینی به طرف سوریه حرکت کردند و در گروههای افراطی آموزش نظامی دیدند. تخمین تعداد دقیق آنها دشوار است اما طبق ادعای مقامات سوری، ۵۰۰۰ مبارز ایغور در این کشور هستند. پکن همیشه از بازگشت این مبارزان به خانه و ایجاد ناآرامی هراسان بود.
🔸در پی سرنگونی اسد، پکن مجدداً برای تنظیم پیامهای خود تلاش کرده است. سخنگوی وزارت خارجه چین خواستار ثبات {سوریه} شد و تمایل این کشور را مبنی بر اینکه "آینده و سرنوشت سوریه باید توسط مردم سوریه تعیین شود" ابراز کرد. رسانه دولتی چین نیز برچسب "تروریست" را از گروههای مخالف سوری به "نیروهای مسلح مخالف" تغییر داد. بدون شک چین تلاش میکند تا صرف نظر از این که چه کسی در سوریه قدرت حاکم باشد، موقعیت خود را تثبیت کند.
💢چین؛ همپیمان روسیه و ایران در سوریه
🔸بسیاری از مردم سوریه در تمام این سالها ایران و روسیه را بخاطر نگهداشتن اسد در قدرت سرزنش میکردند. با وجود اینکه چین به اندازه روسیه و ایران در سوریه درگیر نبود، در سالهای اخیر به هر دو کشور نزدیکترشده است. علاوه بر این، جنگ اوکراین فشار مضاعفی را بر اقتصاد ارتش روسیه وارد کرده و وابستگیاش به چین، ایران و کره شمالی را افزایش داده است. بسیاری از مردم سوریه ممکن است از نزدیکشدن به چین به دلیل روابطش با ایران و روسیه متنفر باشند و این فرصت بسیار خوبی برای آمریکا و دیگر کشورهای غربی است تا میان دولت سوریه جدید و حامیان قدیمیاش مرزبندی ایجاد کنند.
✅ دولت آینده ترامپ فرصت کمنظیری در اختیار دارد. ترامپ ممکن است باور داشته باشد که سوریه "نبرد ما نیست" اما رقابت با چین نبرد ماست و بدون شک تمرکز دولت او بر چنین رقابتی خواهد بود. اینجا در سوریه فرصتی برای آمریکا وجود دارد که موقعیت خود را به ضرر چین ارتقاء بخشد. پکن به کشورهای خاورمیانه برای افزایش اعتبار جایگاه خود به عنوان یک قدرت جهانی نگاه میکند. ممکن است هدف چین گرفتن جایگاه آمریکا در خاورمیانه نباشد؛ اما روابط دیپلماتیک، اقتصادی و امنیتی خود در منطقه را افزایش میدهد تا رهبران و مردم منطقه را از آمریکا دور کند. برای ماهها حمایت آمریکا از اسرائیل بهعنوان تیری در کمان چین عمل میکرد. اکنون آمریکا تیر خود را در کمان دارد.
✅ اندیشکده تهران✅
🌐https://institutetehran.com/art/168
🌐 @InstituteTehran
🌐 instagram.com/institutetehran1
◾️هیل
📝گرنت روملی
#تهران_ریویو
🔹دیپلماتهای چینی سالها مراقب بودند در منازعه میان اسرائیل و فلسطین، موضعی میانه اتخاذ کنند و از ادبیات دقیقی استفاده نمایند تا از رنجش هر یک از طرفین جلوگیری کنند. با این حال، درگیری که از ۷ اکتبر آغاز شد و بیش از یکسال به طول انجامید و باعث تشدید انتقادات منطقهای از ایالات متحده شد، این فرصت را به چین داد تا با تضعیف جایگاه ایالات متحده، جایگاه خود را ارتقاء دهد. مقامات چین بدون اشاره به اقدامات حماس، از اسرائیل و حمایتهای آمریکا از آن انتقاد میکنند. نماینده چین در سازمان ملل در سپتامبر ۲۰۲۴ از آمریکا به دلیل دفاع از اسرائیل انتقاد کرد و از واشنگتن خواست تا رویکردی مسئولانه را در قبال این درگیری اتخاذ کند.
🔸اکنون سقوط اسد در سوریه فرصت مشابهی را برای آمریکا فراهم کرده است. پکن سالهای متمادی از اسد در سرکوب مخالفان حمایت میکرد. در سال ۲۰۲۳ هم که شی جین پینگ در پکن میزبان رهبر سوریه و همسرش بود وعده تعمیق روابط با سوریه را داد.
💢محاسبه دولایهای چین حمایت از اسد
🔸در یک لایه، مداخله خارجی در انقلابهای بهار عربی همچون لیبی، پکن را که برای مدت طولانی بر اصل عدممداخله و احترام به حاکمیت کشورها تأکید میکرد ترسانده بود. علاوه بر این، چین همیشه قطعنامههای شورای امنیت که اسد را محکوم میکردند و یا در تضاد با منافع روسیه و اسد بودند را با توجیه عدم مداخله وتو میکرد.
🔸در لایه دیگر، با ظهور گروههای افراطی در میدان نبرد سوریه، امنیت داخلی چین نیز با یک چالش مواجه شد. در سال ۲۰۱۳ تعدادی از اویغورهای چینی به طرف سوریه حرکت کردند و در گروههای افراطی آموزش نظامی دیدند. تخمین تعداد دقیق آنها دشوار است اما طبق ادعای مقامات سوری، ۵۰۰۰ مبارز ایغور در این کشور هستند. پکن همیشه از بازگشت این مبارزان به خانه و ایجاد ناآرامی هراسان بود.
🔸در پی سرنگونی اسد، پکن مجدداً برای تنظیم پیامهای خود تلاش کرده است. سخنگوی وزارت خارجه چین خواستار ثبات {سوریه} شد و تمایل این کشور را مبنی بر اینکه "آینده و سرنوشت سوریه باید توسط مردم سوریه تعیین شود" ابراز کرد. رسانه دولتی چین نیز برچسب "تروریست" را از گروههای مخالف سوری به "نیروهای مسلح مخالف" تغییر داد. بدون شک چین تلاش میکند تا صرف نظر از این که چه کسی در سوریه قدرت حاکم باشد، موقعیت خود را تثبیت کند.
💢چین؛ همپیمان روسیه و ایران در سوریه
🔸بسیاری از مردم سوریه در تمام این سالها ایران و روسیه را بخاطر نگهداشتن اسد در قدرت سرزنش میکردند. با وجود اینکه چین به اندازه روسیه و ایران در سوریه درگیر نبود، در سالهای اخیر به هر دو کشور نزدیکترشده است. علاوه بر این، جنگ اوکراین فشار مضاعفی را بر اقتصاد ارتش روسیه وارد کرده و وابستگیاش به چین، ایران و کره شمالی را افزایش داده است. بسیاری از مردم سوریه ممکن است از نزدیکشدن به چین به دلیل روابطش با ایران و روسیه متنفر باشند و این فرصت بسیار خوبی برای آمریکا و دیگر کشورهای غربی است تا میان دولت سوریه جدید و حامیان قدیمیاش مرزبندی ایجاد کنند.
🌐https://institutetehran.com/art/168
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
اندیشکده تهران | Tehran Institute
#تحلیل_کوتاه
🔹پارلمان لبنان امروز ۲۰ دی (۹ ژانویه)، با اکثریت آراء جوزف عون فرمانده ارتش را به عنوان چهاردهمین رئیسجمهور این کشور انتخاب کرد. بدین ترتیب خلا ۲۷ ماهه ریاستجمهوری در لبنان پایان یافت.در این نوشتار به عوامل برکشیدن عون از جایگاه فرماندهی ارتش به ریاستجمهوری، معنای این انتخاب و پیامدها در عرصه سیاسی لبنان در میان تلاطمهای منطقهای پرداخته میشود.
🔸جوزف عون چهارمین فرمانده ارتش لبنان است که به سمت ریاستجمهوری میرسد. هر سه رئیسجمهور پیشین لبنان (میشل عون، میشل سلیمان و امیل لحود) در دورهای، فرمانده ارتش بودند.در کشور متکثر و طایفهای لبنان، نهاد ارتش نقطه تعادل و اجماع ملی در این کشور است که از سوی همه طوایف مورد احترام است؛ هرچند ارتش لبنان در مواجهه با تهدیدات خارجی بویژه از سوی اسرائیل ضعیف و بیاثر بوده است.
🔸جوزف عون از سال ۲۰۱۷ در جایگاه فرماندهی ارتش لبنان قرار گرفت. او گرچه تاکنون موضعگیری سیاسی له یا علیه جریان سیاسی خاصی نداشته اما اصرار آمریکا و عربستان بر قرارگرفتن او در سمت ریاستجمهوری پیداست که گرایش او به چه سمتوسویی است.
🔸انتخاب نخست هیچ یک از جریانهای اصلی سیاسی لبنان، عون نبود و فشارهای آمریکا و عربستان و صحنه گردانی سفیران و فرستادگان این کشورها باعث شد آنها از انتخابهای حزبی خود دست بکشند و بر سر عون اجماع کنند. رایزنیهای آموس هوکشتاین فرستاده آمریکا و یزید بن الفرحان فرستاده عربستان نقش مهمی در قرار دادن عون در جایگاه ریاستجمهوری داشتند. چه بسا اگر چنین فشاری از خارج نبود بعید بود گروههای سیاسی در لبنان بتوانند بر سر یک گزینه به توافق برسند.
🔸آرایش نیروهای سیاسی در لبنان تابعی از آرایش قدرت و نظم در منطقه است. در سال ۲۰۱۶ میشل عون در حالی با حمایت حزبالله و متحدانش به عنوان رئیسجمهور انتخاب شد که شرایط منطقهای نیز زمینهساز این انتخاب بود. قوی شدن گروههای مقاومت نزدیک به ایران، عقب راندن داعش از عراق و سوریه و آزادسازی حلب در آن سال باعث شده بود که محور مقاومت دست برتر را در معادلات منطقهای داشته باشد و همین وضعیت در فضای لبنان نیز منعکس شد.
🔸انتخاب جوزف عون را میتوان پیامد تضعیف حزبالله در جریان جنگ اخیر با اسرائیل و نیز سقوط بشار اسد در سوریه دانست. این دو رویداد باعث شد بلوک حزبالله و متحدانش نتوانند گزینه مورد نظر خود یعنی سلیمان فرنجیه را در جایگاه ریاستجمهوری قرار دهند. بنابراین انتخاب جوزف عون بازتاب تغییر در آرایش نیروها در لبنان و نیز تغییر در قدرتهای اثرگذار خارجی است. در همین حال حزبالله که هدفش در برهه کنونی بازسازی روابط سیاسی در داخل است، به دنبال تقابل با اجماع شکل گرفته نبود تا مبادا از این طریق به حاشیه سیاست برده شود.
🔸انتخاب رئیسجمهور جدید میتواند فضای سیاسی این کشور را از رکود خارج کند. چندی بعد نخستوزیر از سوی اکثریت مجلس پیشنهاد و از سوی رئیسجمهور مامور تشکیل کابینه میشود. به نظر میرسد در انتخاب نخستوزیر نیز بازیگران خارجی بویژه عربستان نقشآفرینی مهمی داشته باشند. به نظر میرسد تعادل شکل گرفته در فضای سیاسی، باعث شود گزینهای میانهرو در این سمت قرار گیرد.
🔸رئیسجمهور در لبنان گرچه قدرت اجرایی بالایی ندارد اما او بالاترین وزن سیاسی را دارد و به نوعی گرانیگاه قدرت در این کشور است و تنظیم روابط سیاسی در داخل و خارج را برعهده دارد و موفقیت یا ناکامی نخستوزیر و دولت میراث رئیسجمهور نیز محسوب میشود.
🔸جوزف عون در دوره پیشرو مسائل مهمی از جمله احیای اقتصاد بحرانزده لبنان، بازسازی خرابیهای ناشی از جنگ، احیای نهاد دولت و بازتعریف نقش لبنان در صحنه منطقهای روبروست. بزرگترین چالش اما توافق شکننده آتشبس با اسرائیل و اقدامات یکجانبه اسرائیل علیه لبنان و نیز انتظارات حداکثری آمریکا برای اجرای قطعنامه ۱۷۰۱ است. هوکشتاین اخیرا گفته قطعنامه اخیر نباید صرفا محدود به جنوب رود لیطانی باشد. معنای این سخن این است که خلع سلاح حزبالله در کل لبنان باید در دستور کار قرار بگیرد؛ موضوعی که میتواند در فضای متکثر لبنان بسیار چالشزا باشد.
🌐https://institutetehran.com/art/169
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
♦️رویکرد ضدلیبرالی ترامپ: تاثیر منفی راهبرد «اول آمریکا» بر مزیت آمریکا
◾️فارن افرز
📝 الکساندر کُلی و دنیل نیکسون
#روندهای_استراتژیک
🔸دولت ترامپ در نظر دارد سیاست خارجی ملیگرایانه «اول آمریکا» را در دوره دوم ریاست جمهوری خود نیز دنبال کند. او به متحدانش در ناتو هشدار داده که در صورت عدم افزایش هزینههای دفاعی، از آنها فاصله خواهد گرفت. فاصله گرفتن دولت ترامپ از متحدانش در ناتو جدیترین چالش نظم بینالمللی لیبرال خواهد بود. این در شرایطی است که دولتهای رقیب چین و روسیه در حال گسترش نفوذ خود هستند و قدرت اقتصادی اعضای گروه ۷ کاهش یافته و رشد جریانهای پوپولیستی در کشورهای غربی چالش مضاعفی را برای نظم لیبرال در پی داشته است.
💢ناتو و استراتژی امنیتی ایالات متحده
🔹 تعهد آمریکا به تقویت سازمان ناتو به عنوان یک اتحاد دفاعی میان دموکراسیهای لیبرال، زیربنای نظم لیبرال بینالملل به حساب میآید. تعهد ایالات متحده به ناتو و حمایت از اوکراین تنها ناشی از تمایل به حفاظت از دولتهای لیبرال و ایدههای لیبرالی نیست، بلکه در جهت منافع استراتژیک آمریکا نیز قرار دارد. این هدف استراتژیک، جلوگیری از تسلط قدرتهای رقیب بر اروپا و تداوم حضور نظامی ایالات متحده در این قاره است. سازمان ناتو تاکنون اهداف کلیدی استراتژیک ایالات متحده از جمله ایجاد بازدارندگی در برابر تهاجم شوروی و جلوگیری از بروز درگیریهای نظامی میان کشورهای عضو را ایفا نموده است.
🔹 منتقدان ناتو معتقدند که ایالات متحده اکنون میتواند تعهدات خود را در قبال ناتو کاهش دهد بدون اینکه منافع استراتژیک خود را به خطر اندازد اما این امر از اساس نادرست است زیرا ثبات موجود عمدتاً نتیجه بقای ناتو است. این سازمان برای قدرت ایالات متحده ضروری است و رقابت با اروپا را به حوزه اقتصادی محدود میکند. با تغییر دینامیکهای قدرت جهانی، وجود ناتو تعداد رقبای جدی جغرافیایی برای ایالات متحده را کاهش میدهد و واشنگتن برای مقابله با چالشهای حیاتی از جانب چین به حمایت تمام متحدان خود نیاز دارد.
💢تأثیر سیاست خارجی ترامپ بر چندجانبهگرایی
🔹مشاوران ترامپ با کوک کردن ساز مخالفت با لیبرالیسم، در حقیقت به رقبای آمریکا کمک میکنند. رقبای خودکامهای آمریکا، مانند چین و روسیه به وضوح بین چندجانبهگرایی و لیبرالیسم تمایز قائل شده و به طور فعال در حال ساخت نهادهای بینالمللی خود مانند بریکس و سازمان شانگهای هستند تا نفوذ ایالات متحده را کاهش دهند. این کشورها از چارچوبهای نهادی رو به رشد خود برای ترویج اهداف غیرلیبرال و کاهش قدرت ایالات متحده استفاده میکنند. چین و روسیه تنها در حال تقویت ظرفیتهای نهادی خود نیستند، بلکه با گسترش کنترل خود بر سازمانهای بینالمللی موجود، نفوذ ایالات متحده را تضعیف میکنند.
🔹با تغییر دینامیکهای قدرت، کشورها به جای وابستگی صرف به یک قدرت بزرگ، به دنبال ایجاد اتحادهای متنوع هستند. کشورهایی مانند هند و ترکیه در حال تأکید بر خودمختاری استراتژیک خود هستند و در عین حفظ ارتباطات با ایالات متحده با قدرتهای رقیب آمریکا نیز همکاری جدی را پیگیری می کنند. این روند، چشمانداز جغرافیایی سیاسی را پیچیدهتر میکند، زیرا حتی کشورهای متحد سنتی نیز سیاستهای مستقل را دنبال میکنند. در مجموع، ضدیت ترامپ با چندجانبهگرایی سبب تسریع تغییر نظم به سوی یک جهان چندقطبی شده که در آن نهادهای جایگزین با نظم موجود اهمیت مییابند که خطراتی جدی برای منافع ایالات متحده و ثبات جهانی در پی دارد.
💢اثر سیاست خارجی ترامپ بر قدرت و نفوذ ایالات متحده
🔹اگر دونالد ترامپ از اتحادها و نهادهای چندجانبه خارج شود، این احتمال وجود دارد که در ابتدا امتیازاتی از کشورهایی که برای تامین امنیت به ایالات متحده وابستهاند، به دست آورد، اما در ادامه این کشورها را به سمت منابع حمایتی دیگر سوق خواهد داد و این امر نفوذ ایالات متحده را کاهش میدهد. رها کردن اصول اساسی سیاست خارجی مانند حقوق بشر و دموکراسی، وجه تمایز ایالات متحده با رقبای خودکامه خود را از بین برده و نفوذ جهانی آمریکا را تخریب خواهد کرد.
✅ دولت ترامپ احتمالاً خطاهای سیاست خارجی ناشی از مخالفت ایدئولوژیک با نظم لیبرال را مرتکب خواهد شد، در حالی بروز چالشهای جهانی دفاع از نظم لیبرال را بیش از پیش ضروری ساخته است. اگر ترامپ اولویت خود را بر رویکرد «آمریکا اول» قرار دهد، خطر نابودی زیرساختهایی که منافع ایالات متحده را تضمین ساخته، وجود دارد. این وظیفه متخصصان روابط بینالملل است که هزینههای واقعی چنین رویکردی نادرستی را به دولت گوشزد کنند و مانع از بین رفتن ساختارهای حیاتی شوند که برای تداوم نفوذ جهانی آمریکا ضروری هستند.
✅ اندیشکده تهران✅
🌐https://institutetehran.com/art/170
🌐 @InstituteTehran
🌐 instagram.com/institutetehran1
◾️فارن افرز
📝 الکساندر کُلی و دنیل نیکسون
#روندهای_استراتژیک
🔸دولت ترامپ در نظر دارد سیاست خارجی ملیگرایانه «اول آمریکا» را در دوره دوم ریاست جمهوری خود نیز دنبال کند. او به متحدانش در ناتو هشدار داده که در صورت عدم افزایش هزینههای دفاعی، از آنها فاصله خواهد گرفت. فاصله گرفتن دولت ترامپ از متحدانش در ناتو جدیترین چالش نظم بینالمللی لیبرال خواهد بود. این در شرایطی است که دولتهای رقیب چین و روسیه در حال گسترش نفوذ خود هستند و قدرت اقتصادی اعضای گروه ۷ کاهش یافته و رشد جریانهای پوپولیستی در کشورهای غربی چالش مضاعفی را برای نظم لیبرال در پی داشته است.
💢ناتو و استراتژی امنیتی ایالات متحده
🔹 تعهد آمریکا به تقویت سازمان ناتو به عنوان یک اتحاد دفاعی میان دموکراسیهای لیبرال، زیربنای نظم لیبرال بینالملل به حساب میآید. تعهد ایالات متحده به ناتو و حمایت از اوکراین تنها ناشی از تمایل به حفاظت از دولتهای لیبرال و ایدههای لیبرالی نیست، بلکه در جهت منافع استراتژیک آمریکا نیز قرار دارد. این هدف استراتژیک، جلوگیری از تسلط قدرتهای رقیب بر اروپا و تداوم حضور نظامی ایالات متحده در این قاره است. سازمان ناتو تاکنون اهداف کلیدی استراتژیک ایالات متحده از جمله ایجاد بازدارندگی در برابر تهاجم شوروی و جلوگیری از بروز درگیریهای نظامی میان کشورهای عضو را ایفا نموده است.
🔹 منتقدان ناتو معتقدند که ایالات متحده اکنون میتواند تعهدات خود را در قبال ناتو کاهش دهد بدون اینکه منافع استراتژیک خود را به خطر اندازد اما این امر از اساس نادرست است زیرا ثبات موجود عمدتاً نتیجه بقای ناتو است. این سازمان برای قدرت ایالات متحده ضروری است و رقابت با اروپا را به حوزه اقتصادی محدود میکند. با تغییر دینامیکهای قدرت جهانی، وجود ناتو تعداد رقبای جدی جغرافیایی برای ایالات متحده را کاهش میدهد و واشنگتن برای مقابله با چالشهای حیاتی از جانب چین به حمایت تمام متحدان خود نیاز دارد.
💢تأثیر سیاست خارجی ترامپ بر چندجانبهگرایی
🔹مشاوران ترامپ با کوک کردن ساز مخالفت با لیبرالیسم، در حقیقت به رقبای آمریکا کمک میکنند. رقبای خودکامهای آمریکا، مانند چین و روسیه به وضوح بین چندجانبهگرایی و لیبرالیسم تمایز قائل شده و به طور فعال در حال ساخت نهادهای بینالمللی خود مانند بریکس و سازمان شانگهای هستند تا نفوذ ایالات متحده را کاهش دهند. این کشورها از چارچوبهای نهادی رو به رشد خود برای ترویج اهداف غیرلیبرال و کاهش قدرت ایالات متحده استفاده میکنند. چین و روسیه تنها در حال تقویت ظرفیتهای نهادی خود نیستند، بلکه با گسترش کنترل خود بر سازمانهای بینالمللی موجود، نفوذ ایالات متحده را تضعیف میکنند.
🔹با تغییر دینامیکهای قدرت، کشورها به جای وابستگی صرف به یک قدرت بزرگ، به دنبال ایجاد اتحادهای متنوع هستند. کشورهایی مانند هند و ترکیه در حال تأکید بر خودمختاری استراتژیک خود هستند و در عین حفظ ارتباطات با ایالات متحده با قدرتهای رقیب آمریکا نیز همکاری جدی را پیگیری می کنند. این روند، چشمانداز جغرافیایی سیاسی را پیچیدهتر میکند، زیرا حتی کشورهای متحد سنتی نیز سیاستهای مستقل را دنبال میکنند. در مجموع، ضدیت ترامپ با چندجانبهگرایی سبب تسریع تغییر نظم به سوی یک جهان چندقطبی شده که در آن نهادهای جایگزین با نظم موجود اهمیت مییابند که خطراتی جدی برای منافع ایالات متحده و ثبات جهانی در پی دارد.
💢اثر سیاست خارجی ترامپ بر قدرت و نفوذ ایالات متحده
🔹اگر دونالد ترامپ از اتحادها و نهادهای چندجانبه خارج شود، این احتمال وجود دارد که در ابتدا امتیازاتی از کشورهایی که برای تامین امنیت به ایالات متحده وابستهاند، به دست آورد، اما در ادامه این کشورها را به سمت منابع حمایتی دیگر سوق خواهد داد و این امر نفوذ ایالات متحده را کاهش میدهد. رها کردن اصول اساسی سیاست خارجی مانند حقوق بشر و دموکراسی، وجه تمایز ایالات متحده با رقبای خودکامه خود را از بین برده و نفوذ جهانی آمریکا را تخریب خواهد کرد.
🌐https://institutetehran.com/art/170
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
♦️ترامپ در برابر ارتش
◼️فارن افرز
📝رونالد آر. کربس
#تهران_ریویو
🔹دونالد ترامپ، رئیسجمهور منتخب آمریکا در جریان کمپین انتخاباتی خود در سال ۲۰۲۴، وعده داد که ارتش را از ژنرالهای «وُک» (Woke) پاکسازی کند. اندکی پس از پیروزی او در ماه نوامبر، روزنامه والاستریت ژورنال گزارش داد که تیم انتقالی او پیشنویس یک فرمان اجرایی را تهیه کرده است تا هیئتی متشکل از افسران ارشد بازنشسته نظامی تشکیل شود. این هیئت مأمور شناسایی ژنرالها و دریاسالارهای در حال خدمت است که باید از سمتهایشان برکنار شوند.
🔸اینکه دولت ترامپ ارتش را هدف حملات خود قرار دهد نباید باعث تعجب باشد. پوپولیستها معمولاً زمانی که به قدرت میرسند، تلاش میکنند با تجلیل از افسران و سربازان، بهویژه کشتهشدگان در جنگ، محبوبیت خود را افزایش دهند. اما این رابطه عاشقانه معمولاً کوتاهمدت است، زیرا پوپولیستها نمیتوانند نهادهای قوی و مستقل را که ممکن است مانع از اجرای سیاستهای آنها شوند، تحمل کنند. این اتفاق در کشورهایی مانند مجارستان، هند، لهستان و ترکیه، بهوقوع پیوسته و رهبران پوپولیست در نهایت به حمله به ارتش روی آوردهاند.
🔸پوپولیستهای محتاط در ابتدا از مواجهه با این نهادهای قدرتمند خودداری کرده و قدرت خود را با حمله به نهادهای ضعیفتر مانند رسانهها، دانشگاهها و سازمانهای غیردولتی تثبیت میکنند. در این مرحله، جلب حمایت افسران ارشد نظامی نیز از نظر سیاسی مفید است.
🔸پس از کنترل نهادهای ضعیفتر، پوپولیستها اغلب تلاش میکنند تا ارتش را تصاحب کنند، افسران حرفهای را حذف کرده و وفاداران را جایگزین کنند. اگر این رویکرد شکست بخورد، پوپولیستها با حملات سیاسی به افسران ارشد، جایگاه و مشروعیت ارتش را تضعیف و آنها را بیکفایت یا صرفاً سیاستمدارانی در لباس نظامی معرفی میکنند. وقتی ترامپ در سال ۲۰۱۷ وارد کاخ سفید شد، تعداد بیسابقهای از ژنرالهای بازنشسته را به کابینه خود منصوب کرد و آنها را «ژنرالهای من» خطاب کرد. اما با گذشت زمان، ترامپ از افسران نظامی در کابینه خود ناامید شد، زیرا آنها وفاداری مطلق نشان ندادند. در نهایت، تمام آنها یا استعفا دادند یا اخراج شدند.
🔸در همین حال، قدرت، پرستیژ و استقلال ارتش، باعث شده است که مقامات ارشد آن هدف حملات ترامپ قرار بگیرند. به گفته برخی منابع، ترامپ در جلسات خصوصی به خشنترین شکل ممکن به ژنرالهای شاغل حمله لفظی کرد و آنها را نماینده «دولت پنهان» دانست. علاوه بر این، مایکل والتز و پیتر هگزت نیز که گزینههای پیشنهادی ترامپ برای سمتهای مشاوره امنیت ملی و وزارت دفاع هستند، حملات مختلفی به ارتش این کشور داشتهاند.
🔸این حملات آسیب واقعی به ارتش ایالات متحده وارد کرده است. بر اساس نظرسنجیهای متعدد ملی، اعتماد همیشگی آمریکاییها به نیروهای مسلح که قبلاً در اوج بود، بهطور قابل توجهی کاهش یافته است. در ژوئیه ۲۰۲۳، فقط ۶۰٪ از شرکتکنندگان در نظرسنجی گالوپ اظهار داشتند که «اعتماد زیادی» به ارتش دارند، در حالی که این رقم در سال ۲۰۱۸، ۷۴٪ بود. در میان جمهوریخواهان، این کاهش چشمگیرتر بود: در سال ۲۰۱۸، ۹۰٪ از جمهوریخواهان به ارتش اعتماد داشتند، اما در سال ۲۰۲۳ این رقم به ۶۸٪ کاهش یافت.
✅ تبدیل ارتش حرفهای ایالات متحده به یک نیروی تابع که بهجای قانون اساسی و نهاد نظامی، به رئیسجمهور و آزمونهای ایدئولوژیک او وفادار باشد، ایالات متحده را امنتر یا دموکراسی آن را قویتر نخواهد کرد. حملات پوپولیستی و حزبی مداوم به فرماندهان ارشد ارتش، بحران جذب نیرو را حل نخواهد کرد و احتمالاً منجر به تشدید آن نیز خواهد شد و سیاسیسازی ارتقاء درجهها و انتصابات در ارتش، کیفیت افسران نظامی و مشاوره آنها به سیاستگذاران غیرنظامی را کاهش خواهد داد.
✅ اندیشکده تهران✅
🌐https://institutetehran.com/art/171
🌐 @InstituteTehran
🌐 instagram.com/institutetehran1
◼️فارن افرز
📝رونالد آر. کربس
#تهران_ریویو
🔹دونالد ترامپ، رئیسجمهور منتخب آمریکا در جریان کمپین انتخاباتی خود در سال ۲۰۲۴، وعده داد که ارتش را از ژنرالهای «وُک» (Woke) پاکسازی کند. اندکی پس از پیروزی او در ماه نوامبر، روزنامه والاستریت ژورنال گزارش داد که تیم انتقالی او پیشنویس یک فرمان اجرایی را تهیه کرده است تا هیئتی متشکل از افسران ارشد بازنشسته نظامی تشکیل شود. این هیئت مأمور شناسایی ژنرالها و دریاسالارهای در حال خدمت است که باید از سمتهایشان برکنار شوند.
🔸اینکه دولت ترامپ ارتش را هدف حملات خود قرار دهد نباید باعث تعجب باشد. پوپولیستها معمولاً زمانی که به قدرت میرسند، تلاش میکنند با تجلیل از افسران و سربازان، بهویژه کشتهشدگان در جنگ، محبوبیت خود را افزایش دهند. اما این رابطه عاشقانه معمولاً کوتاهمدت است، زیرا پوپولیستها نمیتوانند نهادهای قوی و مستقل را که ممکن است مانع از اجرای سیاستهای آنها شوند، تحمل کنند. این اتفاق در کشورهایی مانند مجارستان، هند، لهستان و ترکیه، بهوقوع پیوسته و رهبران پوپولیست در نهایت به حمله به ارتش روی آوردهاند.
🔸پوپولیستهای محتاط در ابتدا از مواجهه با این نهادهای قدرتمند خودداری کرده و قدرت خود را با حمله به نهادهای ضعیفتر مانند رسانهها، دانشگاهها و سازمانهای غیردولتی تثبیت میکنند. در این مرحله، جلب حمایت افسران ارشد نظامی نیز از نظر سیاسی مفید است.
🔸پس از کنترل نهادهای ضعیفتر، پوپولیستها اغلب تلاش میکنند تا ارتش را تصاحب کنند، افسران حرفهای را حذف کرده و وفاداران را جایگزین کنند. اگر این رویکرد شکست بخورد، پوپولیستها با حملات سیاسی به افسران ارشد، جایگاه و مشروعیت ارتش را تضعیف و آنها را بیکفایت یا صرفاً سیاستمدارانی در لباس نظامی معرفی میکنند. وقتی ترامپ در سال ۲۰۱۷ وارد کاخ سفید شد، تعداد بیسابقهای از ژنرالهای بازنشسته را به کابینه خود منصوب کرد و آنها را «ژنرالهای من» خطاب کرد. اما با گذشت زمان، ترامپ از افسران نظامی در کابینه خود ناامید شد، زیرا آنها وفاداری مطلق نشان ندادند. در نهایت، تمام آنها یا استعفا دادند یا اخراج شدند.
🔸در همین حال، قدرت، پرستیژ و استقلال ارتش، باعث شده است که مقامات ارشد آن هدف حملات ترامپ قرار بگیرند. به گفته برخی منابع، ترامپ در جلسات خصوصی به خشنترین شکل ممکن به ژنرالهای شاغل حمله لفظی کرد و آنها را نماینده «دولت پنهان» دانست. علاوه بر این، مایکل والتز و پیتر هگزت نیز که گزینههای پیشنهادی ترامپ برای سمتهای مشاوره امنیت ملی و وزارت دفاع هستند، حملات مختلفی به ارتش این کشور داشتهاند.
🔸این حملات آسیب واقعی به ارتش ایالات متحده وارد کرده است. بر اساس نظرسنجیهای متعدد ملی، اعتماد همیشگی آمریکاییها به نیروهای مسلح که قبلاً در اوج بود، بهطور قابل توجهی کاهش یافته است. در ژوئیه ۲۰۲۳، فقط ۶۰٪ از شرکتکنندگان در نظرسنجی گالوپ اظهار داشتند که «اعتماد زیادی» به ارتش دارند، در حالی که این رقم در سال ۲۰۱۸، ۷۴٪ بود. در میان جمهوریخواهان، این کاهش چشمگیرتر بود: در سال ۲۰۱۸، ۹۰٪ از جمهوریخواهان به ارتش اعتماد داشتند، اما در سال ۲۰۲۳ این رقم به ۶۸٪ کاهش یافت.
🌐https://institutetehran.com/art/171
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
#تحلیل_کوتاه
🔹یکشنبه ۱۶ دی ماه، جاستین ترودو، نخست وزیر کانادا اعلام کرد که از مقام خود استعفا خواهد داد. او پس از ۱۰ سال نخستوزیری در حالی بازی قدرت را ترک میکند که دیگر از حمایت همحزبیان و متحدین خود برخوردار نیست و کانادا نیز با مشکلات متعددی دستوپنجه نرم میکند. با این وجود استعفای ترودو ممکن است برای برخی افراد ناگهانی به نظر برسد و این پرسش را مطرح کنند که چرا و چگونه چنین اتفاقی افتاد؟
💢همهگیری کوید- ۱۹ و اقتصاد کانادا
🔸کانادا جزو کشورهایی است که اقتصادش پس از همهگیری کرونا آسیب جدی دید و هنوز نتوانسته است این آسیب ها را به طور کامل جبران کند. کرونا منجر سقوط شدیدی (به میزان ۵٪) در تولید ناخالص داخلی ۲۰۲۰ کانادا شد که مشابه آن را حتی در بحران مالی ۲۰۰۸ نیز نمیتوان یافت. کووید تنها بر GDP کانادا اثر نگذاشت؛ بلکه نرخ فقر نیز در این کشور افزایش یافت.
🔸با وجود اینکه ترودو توانسته بود از سال ۲۰۱۵ درصد افراد زیر خط فقر را از ۱۴٪ در ۲۰۱۵ به ۶.۴٪ در ۲۰۲۰ کاهش دهد؛ پس از آن این نرخ دوباره افزایش یافت و به نزدیک ۱۰٪ در ۲۰۲۲رسید. علاوه بر این در چهار سال اخیر کانادا شاهد افزایش نرخ تورم بوده است. در سال ۲۰۲۰، نرخ تورم در کانادا زیر ۱٪ بود؛ اما در ۲۰۲۲ به نزدیک ۷٪ رسید. هرچند دولت کانادا توانست تا ۲۰۲۴ آن را به ۲٪ برساند. البته در خصوص تورم باید به اثر جنگ روسیه و اوکراین نیز اشاره کرد و آن را عامل مهم دیگر دانست.
💢افزایش مهاجرین و پیری جمعیت
🔸کانادا در دو سال اخیر افزایش چشمگیری را در میزان جذب مهاجر تجربه کرد. از سال از سال ۲۰۲۲، میزان مهاجرت به کانادا بیش از دو برابر شد (تقریبا ۲۲۰هزار نفر در ۲۰۲۱، ۴۹۰ هزار نفر در ۲۰۲۲ و ۴۶۰ هزار نفر در ۲۰۲۳ و ۴۸۰ هزار نفر در ۲۰۲۴). سیاستهای دولت کاهش تدریجی میزان جذب مهاجر را در نظر گرفته بود که تعداد جذب را تا ۲۰۲۷ به ۳۶۵ هزار نفر کاهش میداد؛ اما به نسبت سالهای گذشته همچنان رقم بالایی بود. افزایش مهاجرین نیازمند فراهمکردن مسکن و سیاستهای حمایتی است که کانادا از انجام آن ناتوان بود، مخصوصا که کانادا در حوزه مسکن نیز با بحران روبرو بود.
🔸یکی از علل افزایش جذب مهاجر، نگرانی دولتمردان کانادایی از پیری جمعیت و کاهش نیروی انسانی مولد بود. شاید هنوز کانادا وارد مرحله بحرانی در این خصوص نشده باشد؛ اما در آینده با آن مواجه خواهد شد. اداره آمار کانادا روز چهارشنبه ۲۷ آوریل ۲۰۲۲، در گزارش خود اعلام کرد که بیش از یکپنجم بزرگسالان شاغل در این کشور به سن بازنشستگی نزدیک شدهاند که همین امر چالشهای بزرگی برای نیروی کار کانادا در دهههای آینده ایجاد خواهد کرد.
💢کاهش محبوبیت ترودو و حزب لیبرال
🔸میزان محبوبیت جاستین ترودو از زمانی که قدرت را به دست گرفت، همیشه در نوسان بود؛ اما از ۲۰۲۰ به طور مداوم کاهش یافت. در حالی که ترودو در میانه سال ۲۰۲۰ ازمحبوبیت ۵۰ درصدی برخوردار بود، در دسامبر ۲۰۲۴ این رقم به ۲۲٪ کاهش پیدا کرد. چنین وضعیتی ترودو را تحت فشار همحزبیان خود برای استعفا قرار داد. البته حزب لیبرال نیز در نظرسنجیها افت چشمگیری داشته است و حزب محافظهکار کانادا به عنوان رقیب اصلی حزب لیبرال توانسته خود را ارتقا دهد.
💢چشمانداز آتی
🔸فاصله زیاد میان دو حزب در آخرین نظرسنجی (حزب محافظهکار ۴۵٪ و حزب لیبرال ۱۶٪) و اعلام حزب دموکراتیک جدید (با محبوبیت ۲۱ درصدی به عنوان یک حزب چپ همچون حزب لیبرال) مبنی بر اینکه از جانشین ترودو حمایت نخواهد کرد نشان میدهد که سیاست کانادا در سال جدید به سمت راست حرکت خواهد کرد.
🔸در حال حاضر به درخواست ترودو و دستور فرماندار کل (نماینده پادشاه انگلستان در کانادا) پارلمان تعلیق شده است که به معنای انحلال نیست؛ اما فعالیتی در آن انجام نخواهد گرفت. ترودو همچنین اعلام کرده است تا زمانی که حزب، رهبر جدید را اعلام کند به وظایف خود ادامه خواهد داد.
🌐https://institutetehran.com/art/172
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
♦️پیامدهای احتمالی تشکیل ارتش منظم از مسلحین سوریه
◼️مرکز المصری للفکر و الدراسات الاستراتیجیه- مصر
📝هدیر ابوزید
#رویة_العربیة
🔹فرماندهی کل سوریه اعلام کرد که پس از مجموعه جلساتی که میان احمد الشرع، فرمانده عملیات نظامی، و رهبران بیش از ۱۵ گروه مسلح برگزار شد، توافقی برای انحلال گروهها و ادغام آنها در ارتش زیر نظر وزارت دفاع جدید سوریه حاصل شد. احمد الشرع تأکید کرده که انحلال جناحها اجباری است و تهدید نموده در صورت مخالفت، نیروی نظامی علیه آنها به کار گرفته خواهد شد.
💢گامی در مسیر درست
🔸استقبال از تصمیم: برخی معتقدند که جناحهای مسلح تمایل دارند در دوره جدید بخشی از ساختار سوریه باشند، زیرا دلایل قبلیشان برای مبارزه با رژیم سرنگونشده، به ویژه دفاع از مردم سوریه، دیگر وجود ندارد. این تغییر دیدگاهها پس از فرار بشار اسد به وضوح مشاهده میشود.
🔸تقویت ثبات و امنیت در دوره انتقالی: حضور نیروهای امنیتی متحد و مسئول به جای جناحهای پراکنده در محلههای مختلف، به شهروندان احساس امنیت میدهد. دولت با لغو خدمت سربازی اجباری و ایجاد امکان مشارکت داوطلبانه در نیروهای امنیتی و نظامی، فشار بر شهروندان را کاهش داده و آنها را به پیوستن داوطلبانه تشویق میکند.
🔸مشارکت در عملیات بازسازی: متحد کردن جناحهای سوریه تحت رهبری وزارت دفاع، با هدف پایاندادن به جنگ و ورود به صلح، مورد تأیید قرار گرفته است. این اقدام میتواند جامعه بینالمللی را برای کمک به بازسازی سوریه و بازگشت پناهندگان ترغیب کند. همچنین، ارتش سوریه دیگر تهدیدی برای کشورهای همسایه نخواهد بود که نشاندهنده تغییر مسیر سوریه به سمت آشتی منطقهای، بهبود شرایط داخلی و تأمین منافع شهروندان است.
💢چالشهای عمده
🔹تقسیمات آینده: گروههای مسلح سوریه علیرغم مخالفت مشترک با اسد، به دلیل اختلافات ایدئولوژیک، قومی، مذهبی و وابستگی به فرماندهان محلی، دچار اختلاف هستند. این اختلافات، همراه با وفاداری بیشتر به فرماندهان میدانی تا دولت مرکزی و سابقه جنایات علیه مردم، ادغام این گروهها را در یک نهاد نظامی ملی دشوار کرده است. نفوذ منطقهای رهبران و احتمال تضاد منافع اعضا با رهنمودهای رهبری مرکزی، خطر انشعابهای آینده را افزایش میدهد. در نهایت، فرآیند ادغام، اگر تحت تأثیر ملاحظات اجتماعی یا ایدئولوژیک باشد، معمولاً به شکست منجر خواهد شد.
🔹چالش نیروهای قسد: چالشها در شمال شرق سوریه تنها به ادغام گروههای مسلح محدود نمیشود، بلکه شامل درگیریها بین نیروهای قسد و گروههای ارتش ملی سوریه است. تلاشهای آتشبس و ادغام قسد با ارتش جدید سوریه به دلیل مخالفت ترکیه شکست خورده است. این تنشها احتمالاً به درگیری بزرگتری منجر خواهد شد.
🔹چالش ساختاری: ساخت ارتش جدید سوریه با ترکیب جدید با چالشهایی روبهرو است، از جمله مشکلات نظم و انضباط، زیرا بسیاری از اعضای جدید بهواسطه حضور در گروههای مسلح افراطی، به کار در گروههای نامنظم عادت دارند. همچنین، ضعف مالی و ورشکستگی اقتصادی کشور، توان ارتش را محدود میکند. بسیاری از مناطق سوریه در وضعیت هرجومرج قرار دارند و سلاحهای زیادی در دست جناحهای مختلف هستند. این وضعیت تهدیدی برای صلح داخلی به شمار میآید، زیرا محدود کردن تسلیحات در کشور در حال بازسازی بسیار دشوار است.
🔹تهدید فزاینده جنگجویان خارجی: برخی برآوردها به چالش حضور گسترده جنگجویان خارجی غیر سوری در صفوف هیئت تحریرالشام (HTS) اشاره کردهاند و نیاز به سیاست قاطعی برای رسیدگی به سرنوشت این افراد را مطرح میکنند. حضور چنین گروههایی نگرانیهایی در مورد نقش آینده HTS در دوران پس از اسد بهوجود میآورد، بهویژه با گزارشهایی مبنی بر آمادگی الجولانی برای اعطای تابعیت سوری به جنگجویانی که بیش از پنج سال در کشور حضور داشتهاند، که این موضوع را پیچیدهتر میکند.
🔹افزایش میزان مداخلات خارجی: انحلال تمامی جناحها و پیوستن آنها به وزارت دفاع سوریه به درخواست آمریکا، اسرائیل و ترکیه به منظور جلوگیری از ظهور جنبشهای مقاومتی است که ممکن است علیه رژیم کنونی شورش کنند یا ادامه اشغال بیش از 550 کیلومتر از خاک سوریه و بلندیهای جولان را نپذیرند.
🔹تقویت نفوذ ترکیه به سوریه: ترکیه برای بازگرداندن نفوذ دوران عثمانی، به ترویج اسلام سیاسی مورد نظر خود پرداخته است. ارتش جدید سوریه در غیاب چشمانداز جامع ملی با چالشهای ساختاری و ایدئولوژیکی مواجه خواهد بود. این ارتش ممکن است به ابزاری برای تحقق اهداف ترکیه در حل معضل کردها تبدیل شود. نکته قابل توجه در این زمینه اینکه دولت انتقالی سوریه به دنبال توافقنامهای است که به ترکیه امکان دهد در آموزش و تشکیل ارتش جدید سوریه کمک کند.
✅ اندیشکده تهران✅
🌐https://institutetehran.com/art/173
🌐 @InstituteTehran
🌐 instagram.com/institutetehran1
◼️مرکز المصری للفکر و الدراسات الاستراتیجیه- مصر
📝هدیر ابوزید
#رویة_العربیة
🔹فرماندهی کل سوریه اعلام کرد که پس از مجموعه جلساتی که میان احمد الشرع، فرمانده عملیات نظامی، و رهبران بیش از ۱۵ گروه مسلح برگزار شد، توافقی برای انحلال گروهها و ادغام آنها در ارتش زیر نظر وزارت دفاع جدید سوریه حاصل شد. احمد الشرع تأکید کرده که انحلال جناحها اجباری است و تهدید نموده در صورت مخالفت، نیروی نظامی علیه آنها به کار گرفته خواهد شد.
💢گامی در مسیر درست
🔸استقبال از تصمیم: برخی معتقدند که جناحهای مسلح تمایل دارند در دوره جدید بخشی از ساختار سوریه باشند، زیرا دلایل قبلیشان برای مبارزه با رژیم سرنگونشده، به ویژه دفاع از مردم سوریه، دیگر وجود ندارد. این تغییر دیدگاهها پس از فرار بشار اسد به وضوح مشاهده میشود.
🔸تقویت ثبات و امنیت در دوره انتقالی: حضور نیروهای امنیتی متحد و مسئول به جای جناحهای پراکنده در محلههای مختلف، به شهروندان احساس امنیت میدهد. دولت با لغو خدمت سربازی اجباری و ایجاد امکان مشارکت داوطلبانه در نیروهای امنیتی و نظامی، فشار بر شهروندان را کاهش داده و آنها را به پیوستن داوطلبانه تشویق میکند.
🔸مشارکت در عملیات بازسازی: متحد کردن جناحهای سوریه تحت رهبری وزارت دفاع، با هدف پایاندادن به جنگ و ورود به صلح، مورد تأیید قرار گرفته است. این اقدام میتواند جامعه بینالمللی را برای کمک به بازسازی سوریه و بازگشت پناهندگان ترغیب کند. همچنین، ارتش سوریه دیگر تهدیدی برای کشورهای همسایه نخواهد بود که نشاندهنده تغییر مسیر سوریه به سمت آشتی منطقهای، بهبود شرایط داخلی و تأمین منافع شهروندان است.
💢چالشهای عمده
🔹تقسیمات آینده: گروههای مسلح سوریه علیرغم مخالفت مشترک با اسد، به دلیل اختلافات ایدئولوژیک، قومی، مذهبی و وابستگی به فرماندهان محلی، دچار اختلاف هستند. این اختلافات، همراه با وفاداری بیشتر به فرماندهان میدانی تا دولت مرکزی و سابقه جنایات علیه مردم، ادغام این گروهها را در یک نهاد نظامی ملی دشوار کرده است. نفوذ منطقهای رهبران و احتمال تضاد منافع اعضا با رهنمودهای رهبری مرکزی، خطر انشعابهای آینده را افزایش میدهد. در نهایت، فرآیند ادغام، اگر تحت تأثیر ملاحظات اجتماعی یا ایدئولوژیک باشد، معمولاً به شکست منجر خواهد شد.
🔹چالش نیروهای قسد: چالشها در شمال شرق سوریه تنها به ادغام گروههای مسلح محدود نمیشود، بلکه شامل درگیریها بین نیروهای قسد و گروههای ارتش ملی سوریه است. تلاشهای آتشبس و ادغام قسد با ارتش جدید سوریه به دلیل مخالفت ترکیه شکست خورده است. این تنشها احتمالاً به درگیری بزرگتری منجر خواهد شد.
🔹چالش ساختاری: ساخت ارتش جدید سوریه با ترکیب جدید با چالشهایی روبهرو است، از جمله مشکلات نظم و انضباط، زیرا بسیاری از اعضای جدید بهواسطه حضور در گروههای مسلح افراطی، به کار در گروههای نامنظم عادت دارند. همچنین، ضعف مالی و ورشکستگی اقتصادی کشور، توان ارتش را محدود میکند. بسیاری از مناطق سوریه در وضعیت هرجومرج قرار دارند و سلاحهای زیادی در دست جناحهای مختلف هستند. این وضعیت تهدیدی برای صلح داخلی به شمار میآید، زیرا محدود کردن تسلیحات در کشور در حال بازسازی بسیار دشوار است.
🔹تهدید فزاینده جنگجویان خارجی: برخی برآوردها به چالش حضور گسترده جنگجویان خارجی غیر سوری در صفوف هیئت تحریرالشام (HTS) اشاره کردهاند و نیاز به سیاست قاطعی برای رسیدگی به سرنوشت این افراد را مطرح میکنند. حضور چنین گروههایی نگرانیهایی در مورد نقش آینده HTS در دوران پس از اسد بهوجود میآورد، بهویژه با گزارشهایی مبنی بر آمادگی الجولانی برای اعطای تابعیت سوری به جنگجویانی که بیش از پنج سال در کشور حضور داشتهاند، که این موضوع را پیچیدهتر میکند.
🔹افزایش میزان مداخلات خارجی: انحلال تمامی جناحها و پیوستن آنها به وزارت دفاع سوریه به درخواست آمریکا، اسرائیل و ترکیه به منظور جلوگیری از ظهور جنبشهای مقاومتی است که ممکن است علیه رژیم کنونی شورش کنند یا ادامه اشغال بیش از 550 کیلومتر از خاک سوریه و بلندیهای جولان را نپذیرند.
🔹تقویت نفوذ ترکیه به سوریه: ترکیه برای بازگرداندن نفوذ دوران عثمانی، به ترویج اسلام سیاسی مورد نظر خود پرداخته است. ارتش جدید سوریه در غیاب چشمانداز جامع ملی با چالشهای ساختاری و ایدئولوژیکی مواجه خواهد بود. این ارتش ممکن است به ابزاری برای تحقق اهداف ترکیه در حل معضل کردها تبدیل شود. نکته قابل توجه در این زمینه اینکه دولت انتقالی سوریه به دنبال توافقنامهای است که به ترکیه امکان دهد در آموزش و تشکیل ارتش جدید سوریه کمک کند.
🌐https://institutetehran.com/art/173
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
#تحلیل_کوتاه
🔹در هفتههای گذشته، گمرک ترکیه به یکباره اعلام کرد که از کامیونهای ایرانی هنگام ورود به خاک این کشور به ازای ظرفیت هر لیتر باک ۲۸ لیر مالیات دریافت خواهد کرد که با توجه به ظرفیت تقریبی باک کامیونها، این مالیات رقمی در حدود ۶۰ میلیون تومان تمام میشد. در حالی که پیشتر معافیت از مالیات سوخت به اندازه حجم استاندارد باک برای کامیونهای ایرانی هنگام ورود به ترکیه اعمال میشد. با اجرای این تصمیم، تعداد زیادی از کامیونهای ایرانی در پشت مرز متوقف شدند و یا به دلیل هزینههای بالا، از بردن بار به ترکیه خودداری شد. با گذشت چند روز از بحران و توقف زنجیروار کامیونها در مرز، دولت با تخصیص ۸۰۰الی ۱۴۰۰ لیتر گازوئیل اضافه به کامیونداران ایرانی دستکم برای کوتاهمدت مشکل را مرتفع کرد. با اینحال، با توجه به اهمیت مسئله ترانزیت و لجستیک جادهای لازم است به خاستگاه و دلالت کلان در این خصوص توجه شود.
💢خاستگاه مسئله
🔸بررسیها نشان میدهد که طرف ترک این رویه را بر اساس «اصل عمل متقابل» در پیش گرفته و این ایران بوده که ابتدا تغییر رویه داده و از کامیونهای ترک هزینههای اضافی دریافت نموده است. «طرح باک پُر» از جمله مصوبات ستاد مبارزه با قاچاق است که به موجب آن، شرکت پخش فراوردههای نفتی موظف است میزان سوخت داخل باک کامیونهای خروجی از کشور (ایرانی و غیرایرانی) را براساس «باک پُر» محاسبه و وجه آن را به حساب خزانه دولت واریز کند.
🔸به عبارت روشنتر هر کامیونی که از مرز ایران خارج میشود باید باکش پر شده باشد و اگر وسیله باری مایل به دریافت سوخت نباشد، راننده موظف است وجه یک باک پر را به قیمت نرخ تعادلی مرزی به صورت غیر یارانهای پرداخت نماید. گفتنی است که این طرح در ابتدا، تنها شامل کامیونهای ایرانی بود که تجار و رانندگان ایرانی ناچار به پرداخت هزینههای آن بودند. با افزایش درآمد دولتی از این طریق، انگیزه اعمال طرح «باک پُر» برای رانندگان و کامیونهای خارجی نیز ایجاد و اعمال شد. ترکیه طرح مذکور را ناعادلانه خواند و مبنای عمل متقابل قرار داد.
🔸واضح است که تداوم این روند مزیت رقابتی کالاهای ایرانی در عرصه دیپلماسی اقتصادی را تضعیف خواهد کرد. این در حالی است که بر اساس برنامه هفتم توسعه قرار است حجم بار عبوری از ایران تا سال ۱۴۰۷ از ۲۵ میلیون تن به ۴۰ میلیون تن برسد. پر واضح است که دستیابی به هدف مذکور بدون هماهنگیهای میانبخشی بسیار بعید به نظر میرسد. بر اساس بررسیهای به عمل آمده حدود ۲۵ نهاد در بخش سختافزاری و نرمافزاری در امر ترانزیت کشور نقش دارند که انتظار میرود به صورت هماهنگ با یکدیگر عمل کنند و در اموری که آثار بینالمللی دارد، ناهماهنگیهای داخلی را به حداقل برسانند و از اتخاذ تصمیمهای خلقالساعه اجتناب کنند.
💢 دلالت کلان
🔸اگرچه این چالش به صورت موقت برطرف شده است در سطحی کلانتر ضروریست توجه شود که ترکیه در حال حاضر تا اندازه زیادی مسیر انحصاری دسترسی ایران به اروپا را در اختیار دارد و منافع بلندمدت ایران ایجاب میکند که مسیرهای جایگزین و موازی برای دسترسی به اروپا ایجاد شود. از جمله مهمترین مسیرهای موجود، از راه قفقاز جنوبی عبور خواهد کرد. به عنوان مثال پس از عملیات طوفانالاقصی، کریدور خلیج فارس-دریای سیاه که از جمهوری ارمنستان عبور میکند به عنوان یکی از مسیرهای فرعی کریدور بینالمللی شمال-جنوب در دیدگاه هندیها برجسته شده که مورد توجه جدی ارمنستان نیز هست. مهمترین دلالت راهبردی مشارکت ایران در کریدور خلیج فارس- دریای سیاه کاهش وابستگی کشور به مسیر ترکیه برای دستیابی به اتحادیه اروپا است. ناسازگاریهای چند سال گذشته در تعاملات حملونقلی ایران با ترکیه و جمهوری آذربایجان، زمینههای دوراندیشی و بدبینی در مسائل کریدوری را برای تهران بیش از پیش برجسته کرده است.
🌐https://institutetehran.com/art/174
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
#تحلیل_کوتاه
🔹وزیر امور خارجه چین، در راستای سنت ۳۵ساله این کشور که آفریقا را به عنوان مقصد اولین سفر خارجی سالانه انتخاب می کند، از ۵ تا ۱۱ ژانویه ۲۰۲۵ سفری مهم به چهار کشور آفریقایی (نامیبیا، جمهوری کنگو، چاد و نیجریه) انجام داده است. اهمیت آفریقا برای سیاست خارجی چین در دهه های اخیر به طور قابل توجهی افزایش یافته که منعکس کننده اهداف گسترده تر برای تقویت همکاری جنوب با جنوب جهانی است.
🔸هدف اصلی این سفر، اجرای نتایج نشست اواخر سال ۲۰۲۴مجمع همکاری چین-آفریقا در پکن است که هر سه سال یک بار برگزار می شود. این نتایج در قالب برنامه اقدام مجمع همکاری چین - آفریقا (۲۰۲۷-۲۰۲۵) تدوین شده است. بر اساس این برنامه، چین و آفریقا در سه سال آینده ۱۰ طرح مشارکتی در حوزه های یادگیری متقابل بین تمدن ها، رونق تجارت، همکاری زنجیره ای صنعتی، اتصال، همکاری توسعه، مراقبت های بهداشتی، احیای روستایی و رفاه مردم، مبادلات مردمی، توسعه سبز و امنیت مشترک را جهت پیشبرد مدرنیزاسیون چین و آفریقا اجرا خواهند کرد.
🔸اهداف این سفر را می توان در ابعاد سیاسی، اقتصادی و گفتمانی ارزیابی کرد. به لحاظ سیاسی در حالی که فرانسه در دسامبر ۲۰۲۴ پس از پایان پیمان همکاری دفاعی با چاد، خروج ارتش خود از این کشور در آفریقای مرکزی را آغاز کرده و اولین پایگاه نظامی را به چاد تحویل داده است و سفر دسامبر ۲۰۲۴ جو بایدن به آنگولا، تنها سفر وی به آفریقای زیر صحرا در دوران ریاست جمهوری وی بوده، چین در مقابل، آفریقا را در اولویت تقویم دیپلماتیک خود قرار داده است.
🔸در حوزه اقتصادی، در سال ۲۰۲۳حجم تجارت چین با چاد ۱.۲ میلیارد دلار، با نامیبیا ۱.۳ میلیارد دلار، با جمهوری کنگو ۱۸.۷ میلیارد دلار و با نیجریه ۲۲.۵ میلیارد دلار بوده است. نامیبیا تامین کننده اصلی منبع اورانیوم برای برنامه های هسته ای چین است. همکاری در بخش مواد معدنی، توسعه بنادر، کشاورزی و شیلات نیز در دستور کار قرار دارد. در رابطه با جمهوری کنگو که به عنوان رئیس مشترک نشست بعدی مجمع همکاری چین – آفریقا در سال ۲۰۲۷انتخاب شده است، گفتگوها بر روی همکاری در حوزه نفت جهت تنوع دهی به منابع تامین انرژی متمرکز است. همچنین پروژههای زیرساختی، از جمله توسعه جادهها و بندرها نقش برجستهای دارند.
🔸چاد نیز به عنوان کشوری محصور در خشکی با منابع دست نخورده غنی، فرصت هایی را برای سرمایه گذاری چینی ها در زیرساختها و انرژی ارائه میدهد. نیجریه به عنوان یکی از بزرگترین اقتصادهای آفریقا و پرجمعیتترین کشور، از ستون های سیاست چین در آفریقا محسوب میشود. گسترش تجارت، تقویت همکاری در ارتباطات و فناوری و رسیدگی به چالشهای امنیتی در منطقه از موضوعات مد نظر دو طرف است.
🔸از نظر گفتمانی نیز تعداد بالای آرای کشورهای آفریقایی در سازمان ملل و همسو ساختن آنها با چشم انداز مطلوب پکن، این پتانسیل را دارد که در راستای تغییر مربوط به شکل نهادهای چندجانبه، محتوای رژیم های بین المللی و بازتعریف ارزش های جهانی نظیر حقوق بشر، دموکراسی، جریان اطلاعات و ... به چین کمک شایانی کند.
🌐https://institutetehran.com/art/175
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
#تحلیل_کوتاه
🔹لبنان نزدیک به سه سال است که با نبود کابینه و نخستوزیر قانونی روبرو است. نجیب میقاتی از ۲ تیر ۱۴۰۱ (۲۳ ژوئن ۲۰۲۲) به عنوان نخستوزیر مکلف کار خود را شروع کرد اما نتوانسته کابینه قانونی تشکیل دهد. اکنون بعد از انتخاب جوزف عون، فرمانده سابق ارتش به عنوان رئیس جمهور رایزنیهای داغ و جنجالی برای تعیین نخستوزیر آینده شکل گرفته است.
💢ائتلاف ۸ مارس و حمایت از میقاتی
🔸ائتلاف ۸ مارس به رهبری مقاومت از گزینه نخستوزیری میقاتی حمایت می کند. البته در این بلوک جریان آزاد مسیحی به رهبری جبران باسیل داماد میشل عون، رئیسجمهور سابق از میقاتی دل پری دارند و او را گزینه مطلوب نمی دانند. جریان آزاد مسیحی در یکسال اخیر فراز و نشیبهای زیادی داشته است و احساس می کند در روند مستقل میتواند خود را در امور سیاسی بازیابی کند. موضوعی که در انتخاب رئیسجمهور مشخص شد عملاً خنثی است و نمیتواند کاری بدون ائتلاف با جنبش امل و حزبالله لبنان انجام دهد.
🔸جبران باسیل دلخوری زیادی دارد که چرا گزینه مقاومت برای ریاست جمهوری نشد. او با میقاتی هم مشکل اساسی دارد. بنابراین باید دید این جریان چگونه عمل خواهد کرد؟ حزب الله لبنان و جنبش امل از میقاتی حمایت می کنند، زیرا رفتار و عملکرد مستقلی داشته و نسبت به گزینه های دیگر به جریان مقاومت نزدیک تر است و می توانند مانند دوران نخستوزیری حریری با وی تعامل کنند.
🔸میقاتی از سال های گذشته و در نبود جریان جدی اهل سنت و المستقبل که توسط عربستان سعودی به محاق رفت، جریانی به نام «جنبش عزم» را تشکیل داد. این جنبش در سال های ۲۰۰۰ و ۲۰۰۹ در منطقه طرابلس برای کرسی سنی ها در انتخابات پارلمانی شرکت کرد و توانست هر دو بار پیروز شود.
🔸حزب الله و جنبش امل یک بده و بستان با رئیس جمهور فعلی نیز انجام داده است. در ازای دادن رای به جوزف سه شرط را در دو ساعت جلسه با او در بین نشست اول و دوم انتخاب رئیس جمهور گرفت. اول اینکه باید نخست وزیر آینده با هماهنگی جریان شیعی باشد و دوم اینکه وزیر دارایی منصوب شیعیان. هر دو این شروط بنظر می رسد در شرایط فعلی با انتخاب نجیب میقاتی محقق خواهد شد نه کسی دیگر. شرط سومی هم وجود دارد که فرمانده ارتش با هماهنگی آنها انتخاب گردد.
💢ائتلاف ۱۴ مارس؛ نواف سلام گزینه نهایی
🔸جریان ضد مقاومت ۱۴ مارس فعلا در حال تاختن است. آنها فکر می کنند با آمدن عون و دخالت های هوکشتاین آمریکایی می توانند تغییر معادله سیاسی را رقم بزنند. در همین زمینه بعد از انتخاب عون به ریاست جمهوری که برخلاف خواست برخی از آنها به خصوص قوات البنانیه به سرکردگی سمیر جعجع بود، به سراغ سکاندار نخستوزیری رفتهاند. طبق برخی اخبار جعجع تا شب قبل از انتخاب رئیسجمهور قصد نداشت به عون رای بدهد و جلسه چند ساعته و تا پاسی از صبح هوکشتاین و شاهزاده خالد نماینده ویژه عربستان با وی توانست رای او را برگرداند.
🔸به حدی این رایزنی ها داغ بود که یکی از نمایندگان جریان نزدیک به آمریکا به نماینده این کشور در امور لبنان می گوید: ما حق انتخاب داریم! هوکشتاین هم جواب می دهد: بله! آمریکا هم حق انتخاب دارد در لبنان نماند و برای شما سرمایه گذاری نکند! این تهدید و ارعاب های آمریکا برای مهره چینی در لبنان به حدی است که برخی از کودتای سیاسی توسط این کشور صحبت می کنند.
🔸به هر حال در ابتدا جریان سنی-مسیحی ضد مقاومت قصد داشتند سرلشکر اشرف ریفی را معرفی کنند که قبلا در دستگاه امنیتی بوده و از افراد تند و رادیکال علیه مقاومت است. بعد از اینکه وی از صدر لیست گزینه ها کنار رفت به سراغ فواد مخزومی رفتند که او هم گزینه بسیار رادیکالی است. امروز خبر منتشر شد که مخزومی به نفع نواف سلام برادر بزرگتر تمام سلام و رئیس دیوان بین المللی دادگستری کناره گیری کرده است. نواف برادر تمام نخست وزیر اسبق لبنان است که جز چهره های تکنوکرات و نزدیک به غرب تعریف می شود ولی از دو گزینه قبل تر خود معتدل تر است.
💢اکنون وضعیت به چه شکل است؟ تعداد آرا چقدر است؟
🔸نجیب میقاتی مورد حمایت جنبش امل، حزب الله، اعتدال وطن، جریان المرده، توافق وطنی، طاشناق ارمنی و برخی از مستقلین است و به نظر میرسد تاکنون نزدیک ۵۰ رای دارد.
🔸نواف سلام مورد حمایت جریان تجدد، کتائب، قوات البنانیه، جنبش تغییر و برخی از مستقلین است که تقریباً تاکنون ۴۵ رای دارد.
🌐https://institutetehran.com/art/177
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
♦️رقابت ترکیه و اسرائیل در سوریه جدید
◼️مرکز روج آفا للدراسات الاستراتیجیة- سوريه (قسد)
📝 ولید الشیخ
#رویة_العربیة
🔹پس از سقوط بشار اسد و روی کار آمدن دولت جدید در سوریه، موازنههای منطقهای و بینالمللی تغییر یافته است. ترکیه که از آغاز بحران به دنبال تقویت نفوذ خود در سوریه بوده، اکنون خود را مهمترین بازیگر در این کشور میداند. از سوی دیگر، اسرائیل که حضور ایران در سوریه را هدف قرار داده بود اکنون نفوذ فزاینده ترکیه و سخنان تند اردوغان علیه خود را با تردید مینگرد. این وضعیت میتواند زمینهساز درگیری بین ترکیه و اسرائیل بهویژه با توجه به تضاد منافع استراتژیک دو کشور در سوریه شود.
💢دلایل تنش احتمالی بین ترکیه و اسرائیل در سوریه
🔹رقابت ژئوپلتیک: ترکیه، سوریه را بخشی ماهوی از امنیت ملی خود میداند و با حمایت از دولت جدید و گسترش نفوذ نظامی و سیاسی به دنبال افزایش قدرت منطقهای خود است. از سوی دیگر، اسرائیل برای تضمین امنیت خود در برابر تهدیدات منطقهای، تحرکات ترکیه را با دقت زیر نظر دارد. نقش ترکیه در حمایت از فلسطین و انتقاد از اسرائیل در مجامع بینالمللی موجب افزایش تنش میان دو طرف شده است. اسرائیل ترکیه را بهعنوان یک مخالف ایدئولوژیک در سوریه میبیند، بهویژه در صورتی که آنکارا بخواهد از موضوع فلسطین برای جلب حمایت کشورهای عربی و سوریه بهرهبرداری کند. این شرایط موجب پیچیدگی بیشتر روابط ترکیه و اسرائیل در منطقه شده است.
🔹نگرانی امنیتی: ترکیه ممکن است از گروههای اسلامی میانهرو سوری که اسرائیل آنها را تهدیدی برای امنیت خود میداند، حمایت کند. نگرانی اسرائیل شامل احتمال استفاده از مناطق تحت نفوذ ترکیه برای تحرکات نظامی یا لجستیکی است که امنیت اسرائیل را تهدید خواهد کرد.
💢احتمال درگیری ترکیه و اسرائیل در سوریه
🔹ترکیه و اسرائیل بهمنظور جلوگیری از درگیری مستقیم، با حمایت از گروههای محلی در سوریه در یک جنگ سرد پنهان قرار دارند. این تنشها ممکن است به تشدید عملیات اطلاعاتی و جنگ رسانهای بین دو طرف منجر شود. اگر ترکیه با خطوط قرمز اسرائیل، از گروههای اسلامی دشمن اسرائیل حمایت نماید، اسرائیل ممکن است حملات هوایی علیه اهداف سوری انجام دهد. ترکیه نیز احتمالا به صورت غیرمستقیم یا از طریق تشدید تنش دیپلماتیک واکنش نشان دهد. حضور بازیگران بینالمللی مانند ایالات متحده و روسیه ممکن است با ایجاد معادله بازدارندگی، از درگیری مستقیم جلوگیری کرده و تعادل را به دو طرف تحمیل کند.
💢نقش کشورهای عربی در مهار تنش
🔹عربستان سعودی در تلاش است تا نفوذ ترکیه در سوریه را کاهش داده و نفوذ اعراب را تقویت کند. این کشور ممکن است در ایجاد اتحاد عربی برای ایجاد تعادل میان ترکیه و اسرائیل نقش داشته باشد. امارات نیز احتمالاً در پروژههای بازسازی سرمایهگذاری خواهد کرد تا نفوذ ترکیه و اسرائیل را محدود کند. اردن و عراق نیز به دنبال حفظ ثبات مرزی خود و جلوگیری از گسترش تنشهای منطقهای به اراضیشان هستند.
💢سناریوهای احتمالی درگیری ترکیه و اسرائیل
1️⃣ همکاری مشروط ترکیه و اسرائیل: اگر دو طرف متوجه شوند که تنش به ضرر منافع آنهاست، ممکن است برای جلوگیری از تعارض به تفاهمات ضمنی دست یابند.
2️⃣ تنش محدود در شمال سوریه: مناطق مرزی بین سوریه و ترکیه ممکن است به دلیل تضاد منافع، صحنه تنش نظامی واقع شود.
3️⃣ نقشآفرینی قدرتهای بزرگ: مداخله آمریکا و اروپا ممکن است ترتیبات امنیتی ایجاد کند تا از درگیری احتمالی بین ترکیه و اسرائیل جلوگیری شود.
💢نتیجهگیری
✅ با وجود تضاد منافع ترکیه و اسرائیل در سوریه، به نظر نمیرسد که این تنش به درگیری آشکار تبدیل شود. طرفهای منطقهای و بینالمللی در تلاش برای مهار تنشها هستند تا ثبات سوریه را حفظ کنند و از تبدیل آن به یک درگیری منطقهای بزرگتر جلوگیری کنند. با این حال، سوریه همچنان محل رقابت برای توسعه نفوذ است که نیازمند مدیریت دقیق از سوی همه طرفها برای جلوگیری از بیثباتی مجدد است.
✅ اندیشکده تهران✅
🌐https://institutetehran.com/art/176
🌐 @InstituteTehran
🌐 instagram.com/institutetehran1
◼️مرکز روج آفا للدراسات الاستراتیجیة- سوريه (قسد)
📝 ولید الشیخ
#رویة_العربیة
🔹پس از سقوط بشار اسد و روی کار آمدن دولت جدید در سوریه، موازنههای منطقهای و بینالمللی تغییر یافته است. ترکیه که از آغاز بحران به دنبال تقویت نفوذ خود در سوریه بوده، اکنون خود را مهمترین بازیگر در این کشور میداند. از سوی دیگر، اسرائیل که حضور ایران در سوریه را هدف قرار داده بود اکنون نفوذ فزاینده ترکیه و سخنان تند اردوغان علیه خود را با تردید مینگرد. این وضعیت میتواند زمینهساز درگیری بین ترکیه و اسرائیل بهویژه با توجه به تضاد منافع استراتژیک دو کشور در سوریه شود.
💢دلایل تنش احتمالی بین ترکیه و اسرائیل در سوریه
🔹رقابت ژئوپلتیک: ترکیه، سوریه را بخشی ماهوی از امنیت ملی خود میداند و با حمایت از دولت جدید و گسترش نفوذ نظامی و سیاسی به دنبال افزایش قدرت منطقهای خود است. از سوی دیگر، اسرائیل برای تضمین امنیت خود در برابر تهدیدات منطقهای، تحرکات ترکیه را با دقت زیر نظر دارد. نقش ترکیه در حمایت از فلسطین و انتقاد از اسرائیل در مجامع بینالمللی موجب افزایش تنش میان دو طرف شده است. اسرائیل ترکیه را بهعنوان یک مخالف ایدئولوژیک در سوریه میبیند، بهویژه در صورتی که آنکارا بخواهد از موضوع فلسطین برای جلب حمایت کشورهای عربی و سوریه بهرهبرداری کند. این شرایط موجب پیچیدگی بیشتر روابط ترکیه و اسرائیل در منطقه شده است.
🔹نگرانی امنیتی: ترکیه ممکن است از گروههای اسلامی میانهرو سوری که اسرائیل آنها را تهدیدی برای امنیت خود میداند، حمایت کند. نگرانی اسرائیل شامل احتمال استفاده از مناطق تحت نفوذ ترکیه برای تحرکات نظامی یا لجستیکی است که امنیت اسرائیل را تهدید خواهد کرد.
💢احتمال درگیری ترکیه و اسرائیل در سوریه
🔹ترکیه و اسرائیل بهمنظور جلوگیری از درگیری مستقیم، با حمایت از گروههای محلی در سوریه در یک جنگ سرد پنهان قرار دارند. این تنشها ممکن است به تشدید عملیات اطلاعاتی و جنگ رسانهای بین دو طرف منجر شود. اگر ترکیه با خطوط قرمز اسرائیل، از گروههای اسلامی دشمن اسرائیل حمایت نماید، اسرائیل ممکن است حملات هوایی علیه اهداف سوری انجام دهد. ترکیه نیز احتمالا به صورت غیرمستقیم یا از طریق تشدید تنش دیپلماتیک واکنش نشان دهد. حضور بازیگران بینالمللی مانند ایالات متحده و روسیه ممکن است با ایجاد معادله بازدارندگی، از درگیری مستقیم جلوگیری کرده و تعادل را به دو طرف تحمیل کند.
💢نقش کشورهای عربی در مهار تنش
🔹عربستان سعودی در تلاش است تا نفوذ ترکیه در سوریه را کاهش داده و نفوذ اعراب را تقویت کند. این کشور ممکن است در ایجاد اتحاد عربی برای ایجاد تعادل میان ترکیه و اسرائیل نقش داشته باشد. امارات نیز احتمالاً در پروژههای بازسازی سرمایهگذاری خواهد کرد تا نفوذ ترکیه و اسرائیل را محدود کند. اردن و عراق نیز به دنبال حفظ ثبات مرزی خود و جلوگیری از گسترش تنشهای منطقهای به اراضیشان هستند.
💢سناریوهای احتمالی درگیری ترکیه و اسرائیل
1️⃣ همکاری مشروط ترکیه و اسرائیل: اگر دو طرف متوجه شوند که تنش به ضرر منافع آنهاست، ممکن است برای جلوگیری از تعارض به تفاهمات ضمنی دست یابند.
2️⃣ تنش محدود در شمال سوریه: مناطق مرزی بین سوریه و ترکیه ممکن است به دلیل تضاد منافع، صحنه تنش نظامی واقع شود.
3️⃣ نقشآفرینی قدرتهای بزرگ: مداخله آمریکا و اروپا ممکن است ترتیبات امنیتی ایجاد کند تا از درگیری احتمالی بین ترکیه و اسرائیل جلوگیری شود.
💢نتیجهگیری
🌐https://institutetehran.com/art/176
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
#تحلیل_کوتاه
🔹 هفته گذشته، در منطقه پالیسادس (Palisades) در شمال غربی لسآنجلس آتشسوزی گستردهای آغاز گردید که ظرف مدت کوتاهی به داخل شهر کشیده شد. همان روز در دو منطقه دیگر در شمال این شهر، هورست (Hurst) و ایتون (Eaton) آتشسوزی جدیدی شروع شد. ظرف چند روز این آتش به شش منطقه دیگر (آرکس، وودلی، اولیوا، لیدیا، سانست و کنت) رسید که البته در نهایت مهار شد؛ اما همچنان سه منطقه نخست در آتش میسوزند. تاکنون دستور تخلیه دهها هزار نفر از ساکنان شهر صادر شده است. برق هزاران خانه قطع شده و صدها خانه به طور کامل تخریب شدهاند. فراتر از آتشسوزی کنونی، اکنون لسآنجلس تبدیل به میدان جدید مبارزات سیاسی و حزبی شده است.
🔸 مهمترین شخصی که این روزها زیر فشار حملات سیاسی قرار دارد، گوین نیوسام، فرماندار کالیفرنیاست. جمهوریخواهان، مخصوصاً شخص ترامپ او را عامل ناکارآمدی در خاموشکردن این آتشسوزی اعلام کردهاند و خواستهاند که از مقامش استعفا دهد. این حملات بیدلیل نیستند. نیوسام، یکی از اشخاص آیندهدار در حزب دموکرات است. او یکی از گزینههای احتمالی برای جایگزینی با بایدن در انتخابات ۲۰۲۴ بود و اکنون نیز به عنوان نامزد بالقوه دموکراتها در انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۲۸ دیده میشود؛ اما این تمام ماجرا نیست. نیوسام یکی از فرماندارانی بوده که مخالفت خود را با برنامههای دولت ترامپ مخصوصاً در حوزه مهاجرت اعلام کرده است. او از ابتدای آتشسوزی تلاش کرد تا به نحوی به ترامپ حمله کند و او را نسبت به مشکلات ایالت بیتفاوت نشان دهد. با این حال، هرچه اوضاع وخامت بیشتری پیدا میکند، گوین نیوسام نیز ضربات سیاسی شدیدتری را دریافت میکند.
🔸 علاوه بر این، جمهوریخواهان حملات خود را به سمت کریستین کرولی، رئیس اداره آتشنشانی لسآنجلس آغاز کردهاند. آنها تلاش میکنند تا نشان دهند میان انتصاب کرولی (به عنوان اولین رئیس زن و همجنسباز اداره آتشنشانی این شهر)، سیاستهای برابری و تنوع جنسیتی دموکراتها و آتشسوزی لسآنجلس ارتباطی وجود دارد. جمهوریخواهان تعهد کرولی به افزایش استخدام آتشنشان از دیگر گرایشات جنسی را یکی از علل ناتوانی این اداره در مهار آتش میبینند. ایلان ماسک، از جمله کسانی بود که در شبکه اجتماعی خود، ایکس، تلویحاً به این موضوع اشاره کرد و این سیاستها را عامل مرگ انسانها دانست.
🔸 آنچیزی که بر حملات جمهوریخواهان افزوده، کمکی است که اداره آتشنشانی لسآنجلس در سال ۲۰۲۲ به اوکراین کرده بود. ایلان ماسک و دونالد ترامپ جونیور، فرزند ترامپ، بر این موضوع تأکید کردند تا به طور همزمان هم به کریستین کرولی و هم به دولت بایدن حمله کنند. هرچند برخی از متخصصین تأثیر این کمک بر مهارنشدن آتشسوزی را رد کردهاند؛ اما این از فشار حملات جمهوریخواهان نخواهد کاست.
🔸 شهردار لسآنجلس، کارن باس، نیز از این درگیریهای سیاسی در امان نماند؛ چراکه مشخص شده است او بودجه ۲۰۲۴ آتشنشانی برای را حدوداً ۱۷ میلیون دلار کاهش داده بود. منتقدین او بر این باور هستند که چنین کاهشی در بودجه یکی از دلایل ناکامی در کنترل آتش است. هرچند میتوان این را نیز در راستای فشارهای رسانهای-سیاسی جمهوریخواهان دید؛ زیرا به گفته رئیس شورای شهر لسآنجلس، مارکوئیک هریس داوسون، این کاهش ۱۷ میلیونی صرفاً مربوط به برخی از حوزههاست و در باقی موارد اتفاقاً افزایش نیز یافته است. علاوهبراین، آتشنشانی لسآنجلس در مجموع از ۲۰۱۹ تا ۲۰۲۴ بودجه بیشتری دریافت کرده است. با این وجود، تداوم آتشسوزی وضعیت سیاسی مقامات ایالتی و شهرستانی را بغرنجتر خواهد کرد.
🌐https://institutetehran.com/art/179
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
#مقاله_تحلیلی
🔸وقوع جنگ ۷ اکتبر باعث شد که ایران و اسرائیل برای اولین بار در تاریخ وارد درگیری نظامی مستقیم با یکدیگر شوند. از زمان عملیات طوفانالاقصی، تنشها در غرب آسیا به شکل قابلتوجهی افزایش یافته است. از یکسو انتظار میرود که ایران عملیات وعده صادق ۳ را انجام بدهد و از سوی دیگر برخی اظهارنظرها و گزارشها ادعا میکنند که اسرائیل برای حمله هوایی به تأسیسات هستهای ایران آماده میشود.
🔸 ایران در بحث بازدارندگی خود با معمایی قدیمی روبهرو است: یا باید از پاسخ تلافیجویانه به قدرت نظامی برتر اجتناب کند تا تنش کاهش یابد، یا با خطر وقوع جنگ فراگیر بر نردبان تصاعد تنش بالا رود.
🔸در بحثهای مربوط به بازدارندگی فقط محاسبۀ کمی توانمندیهای نظامی کافی نیست و انگیزه طرف مقابل عامل دیگری است که باید در تصمیمگیری لحاظ کرد. در این صورت به معمای نردبان تنش در مواجه با قدرت نظامی برتر نمیتوان پاسخ تکخطی (عدم پاسخ شدیدتر) داد.
🌐https://institutetehran.com/art/178
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
♦️تغییر در ایدئولوژی دفاعی اسرائیل و واکنش اعراب به آن
◾️بنیاد دفاع از دموکراسیها
📝 حسین عبدالحسین
#تهران_ریویو
🔹اسرائیل شاید امروز قویترین و تأثیرگذارترین قدرت در خاورمیانه باشد. به همین خاطر، منطقه باید تغییرات ایدئولوژی دفاعی اسرائیل را مد نظر قرار دهد. اسرائیل در دکترین جدید منتظر نخواهد ماند تا دشمنانش به تواناییهای خطرناک دست یابند؛ بلکه با اقدامی پیشدستانه جلوی تبدیلشدن آنها به تهدید را میگیرد. ایران و آنچه از نیروهای نیابتیاش باقیمانده اصلیترین تهدید برای دولت یهودی هستند؛ اما ترکیه نیز باید در فهرست کشورهای تحت نظر قرار بگیرد. کشورهای میانهرو عرب نیز با تهدیدهای مشابهی از سوی ترکیه و ایران روبرو هستند و به همکاری با اسرائیل تمایل دارند.
💢 مولفههای دکترین جدید
🔸به دنبال حادثه ۷ اکتبر، اسرائیل تصمیم گرفته است که از سیاست مهار و خط مشی دفاعی به پیشگیری و آمادگی حرکت کند و همراه با آن ظرفیت خود را برای پاسخ فوری و حتی برخی اوقات نامتناسب [حمله به غیرنظامیان] ارتقاء دهد. ضرورت مهم دیگر برای اسرائیل، کاهش وابستگی به واردات تسلیحات و لزوم تقویت صنعت دفاعی خود است. علیرغم کارآمدی این صنعت، بهواسطه ابعاد کوچک آن و عدم وجود مزیت رقابتی در بازار جهانی تسلیحات و مهمات لازم در داخل تولید نشد.
🔸از آنجا که برخی کشورهای اروپایی و کانادا اسرائیل را به ممنوعیت فروش سلاح تهدید کردهاند و آمریکا ارسال برخی از مهماتش را با هدف اعمال فشار متوقف نمود؛ اسرائیل به این نتیجه رسیده است که تولید سلاح نه یک موضوع اقتصادی، بلکه مسئله امنیت ملی است، حتی اگر در شرایط فعلی توانایی صنعتی لازم یا صرفه مقیاس برای آن نداشته باشد. به گزارش رسانهها، دولت اسرائیل هماکنون قراردادهایی را با شرکتهای محلی برای تولید بمبهای سنگین امضا کرده است تا وابستگیاش به آمریکا را کاهش دهد.
🔸وابستگی کمتر به قدرتهای خارجی یعنی دولتهای عرب که امیدوار بودند از اهرم فشار پایتختهای جهان استفاده کنند تا از اسرائیل امتیازاتی بگیرند، توانایی کمتری خواهند داشت تا بر سیاست و رفتار دولت یهودی اثر بگذارند. از زمانی که منافع دولتهای میانهرو عرب چه در مهار ایران و چه در محدود کردن مداخلات ترکیه با منافع اسرائیل همپوشانی پیدا کرده است و همچنین از زمانی که این دولتها دریافتهاند که جهان نمیتواند سیاستهای اسرائیل را آنگونه که مطلوبشان است بر هم بزند؛ بهترین گزینه برای آنها همکاری منطقهای مستقیم با اسرائیل است.
💢 ۷ اکتبر؛ آغاز سومین دوره روابط اعراب و اسرائیل
🔸دولتهای میانهرو عرب و رهبران آنها باید ۷ اکتبر و تغییرات منطقهای پس از آن را درک کنند. این واقعه سومین مرحله از روابط میان اسرائیل و اعراب را آغاز کرده است. در نخستین مرحله (از ۱۹۴۸ تا ۱۹۹۰) اعراب باور داشتند که میتوانند جمعیت و اقتصاد خود را علیه اسرائیل و اقتصاد ضعیفش بسیج کنند تا جهان ناچار به انتخاب بشود. اسرائیل در این مرحله پیروز شد. دومین مرحله هنگامی آغاز شد که بیشتر کشورهای عرب فهمیدند در جهان تکقطبی تحت رهبری آمریکا بهترین گزینه آنها راهحل دو-دولتی است. اسرائیل هم در این روند همکاری کرد. پس از سیوسه سال 7 اکتبر پایان این مرحله را نیز اعلام کرد.
🔸حال در مرحله سوم که از سال ۲۰۲۳ آغاز شد، آمریکا دریافته است که خاورمیانه به لحاظ ژئواستراتژیک همچون گذشته اهمیت ندارد و بنابراین تنها دنبال پاککردن ردپای خود در منطقه و استفاده از چسبزخم در سیاست مدیریت بحران خود است. روسیه نیز میبیند تلاشهایش در سوریه به هیچ انجامید و چین نیز نگران اقتصاد در حال رکود خود است. در این شرایط که خاورمیانه به حال خود رها شده است؛ اسرائیل، ایران و ترکیه به عنوان جانشینان قدرتهای بزرگ ظهور میکنند.
🔸از دید اعراب در میان این سه قدرت منطقهای اسرائیل کمتر توسعهطلب و مزاحم است. پس از آن ترکیه است که اقتصاد نسبت به جاهطلبیهای منطقهای برایش اولویت بیشتری دارد و بنابراین ماجراجوییهایش را محدود میکند. برای مردم و دولتهای عرب، تهدید ایران به عنوان دولتی همیشه اسلامگرا، توسعهطلب و جنگطلب از همه بزرگتر و تقریباً وجودی است. بنابراین کشورهای عرب باید فوراً به سراغ اسرائیل بروند.
✅ اگر اعراب چنین کاری نکنند، ممکن است از دور مسائل منطقهای خارج شوند و ضمن نظاره رقابت این سه قدرت برای تسلط بر منطقه، منتظر بمانند تا ببینند کدام یک رئیس بعدی خواهد بود. در این مرحله، احتیاط کردن و بهرهبرداری از پاداش ایستادن در سمت درست، ممکن است بسیار بهتر از منتظر ماندن برای ظهور رئیس جدید منطقه و تحمیل اراده از سمت آن باشد.
✅ اندیشکده تهران✅
🌐https://institutetehran.com/art/181
🌐 @InstituteTehran
🌐 instagram.com/institutetehran1
◾️بنیاد دفاع از دموکراسیها
📝 حسین عبدالحسین
#تهران_ریویو
🔹اسرائیل شاید امروز قویترین و تأثیرگذارترین قدرت در خاورمیانه باشد. به همین خاطر، منطقه باید تغییرات ایدئولوژی دفاعی اسرائیل را مد نظر قرار دهد. اسرائیل در دکترین جدید منتظر نخواهد ماند تا دشمنانش به تواناییهای خطرناک دست یابند؛ بلکه با اقدامی پیشدستانه جلوی تبدیلشدن آنها به تهدید را میگیرد. ایران و آنچه از نیروهای نیابتیاش باقیمانده اصلیترین تهدید برای دولت یهودی هستند؛ اما ترکیه نیز باید در فهرست کشورهای تحت نظر قرار بگیرد. کشورهای میانهرو عرب نیز با تهدیدهای مشابهی از سوی ترکیه و ایران روبرو هستند و به همکاری با اسرائیل تمایل دارند.
💢 مولفههای دکترین جدید
🔸به دنبال حادثه ۷ اکتبر، اسرائیل تصمیم گرفته است که از سیاست مهار و خط مشی دفاعی به پیشگیری و آمادگی حرکت کند و همراه با آن ظرفیت خود را برای پاسخ فوری و حتی برخی اوقات نامتناسب [حمله به غیرنظامیان] ارتقاء دهد. ضرورت مهم دیگر برای اسرائیل، کاهش وابستگی به واردات تسلیحات و لزوم تقویت صنعت دفاعی خود است. علیرغم کارآمدی این صنعت، بهواسطه ابعاد کوچک آن و عدم وجود مزیت رقابتی در بازار جهانی تسلیحات و مهمات لازم در داخل تولید نشد.
🔸از آنجا که برخی کشورهای اروپایی و کانادا اسرائیل را به ممنوعیت فروش سلاح تهدید کردهاند و آمریکا ارسال برخی از مهماتش را با هدف اعمال فشار متوقف نمود؛ اسرائیل به این نتیجه رسیده است که تولید سلاح نه یک موضوع اقتصادی، بلکه مسئله امنیت ملی است، حتی اگر در شرایط فعلی توانایی صنعتی لازم یا صرفه مقیاس برای آن نداشته باشد. به گزارش رسانهها، دولت اسرائیل هماکنون قراردادهایی را با شرکتهای محلی برای تولید بمبهای سنگین امضا کرده است تا وابستگیاش به آمریکا را کاهش دهد.
🔸وابستگی کمتر به قدرتهای خارجی یعنی دولتهای عرب که امیدوار بودند از اهرم فشار پایتختهای جهان استفاده کنند تا از اسرائیل امتیازاتی بگیرند، توانایی کمتری خواهند داشت تا بر سیاست و رفتار دولت یهودی اثر بگذارند. از زمانی که منافع دولتهای میانهرو عرب چه در مهار ایران و چه در محدود کردن مداخلات ترکیه با منافع اسرائیل همپوشانی پیدا کرده است و همچنین از زمانی که این دولتها دریافتهاند که جهان نمیتواند سیاستهای اسرائیل را آنگونه که مطلوبشان است بر هم بزند؛ بهترین گزینه برای آنها همکاری منطقهای مستقیم با اسرائیل است.
💢 ۷ اکتبر؛ آغاز سومین دوره روابط اعراب و اسرائیل
🔸دولتهای میانهرو عرب و رهبران آنها باید ۷ اکتبر و تغییرات منطقهای پس از آن را درک کنند. این واقعه سومین مرحله از روابط میان اسرائیل و اعراب را آغاز کرده است. در نخستین مرحله (از ۱۹۴۸ تا ۱۹۹۰) اعراب باور داشتند که میتوانند جمعیت و اقتصاد خود را علیه اسرائیل و اقتصاد ضعیفش بسیج کنند تا جهان ناچار به انتخاب بشود. اسرائیل در این مرحله پیروز شد. دومین مرحله هنگامی آغاز شد که بیشتر کشورهای عرب فهمیدند در جهان تکقطبی تحت رهبری آمریکا بهترین گزینه آنها راهحل دو-دولتی است. اسرائیل هم در این روند همکاری کرد. پس از سیوسه سال 7 اکتبر پایان این مرحله را نیز اعلام کرد.
🔸حال در مرحله سوم که از سال ۲۰۲۳ آغاز شد، آمریکا دریافته است که خاورمیانه به لحاظ ژئواستراتژیک همچون گذشته اهمیت ندارد و بنابراین تنها دنبال پاککردن ردپای خود در منطقه و استفاده از چسبزخم در سیاست مدیریت بحران خود است. روسیه نیز میبیند تلاشهایش در سوریه به هیچ انجامید و چین نیز نگران اقتصاد در حال رکود خود است. در این شرایط که خاورمیانه به حال خود رها شده است؛ اسرائیل، ایران و ترکیه به عنوان جانشینان قدرتهای بزرگ ظهور میکنند.
🔸از دید اعراب در میان این سه قدرت منطقهای اسرائیل کمتر توسعهطلب و مزاحم است. پس از آن ترکیه است که اقتصاد نسبت به جاهطلبیهای منطقهای برایش اولویت بیشتری دارد و بنابراین ماجراجوییهایش را محدود میکند. برای مردم و دولتهای عرب، تهدید ایران به عنوان دولتی همیشه اسلامگرا، توسعهطلب و جنگطلب از همه بزرگتر و تقریباً وجودی است. بنابراین کشورهای عرب باید فوراً به سراغ اسرائیل بروند.
🌐https://institutetehran.com/art/181
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
🔵 آیا روند اوجگیری چین رو به اتمام است؟
#اکوتهران
🔸خیزش چین از یک کشور در حال توسعه به دومین اقتصاد بزرگ دنیا یکی از مهمترین تحولات اقتصاد معاصر بود. با اینحال، با کند شدن روند رشد و ظهور چالشهای ساختاری در اقتصاد چین، برخی تحلیلگران معتقدند که روند اوجگیری اقتصاد چین رو به اتمام است. در مقابل، طیف دیگری معتقدند که این کشور تنها در حال ورود به مرحله جدیدی از توسعه اقتصادی است. استدلالهای طرفین بر چه مبناهایی استوار است؟
💢استدلالهای موافقان
🔹نرخ رشد کاهشی: به نظر میرسد رشد دورقمی برای چین به تاریخ پیوسته و روند رشد متوسط ۵ درصدی در یک دهه گذشته، در چشم انداز نیز تداوم خواهد داشت. برخی معتقدند که این کندی رشد نمایانگر پایان عصر اقتصاد ابر رشدیِ چین است؛ هر چند صندوق بینالمللی پول و بانک جهانی بر این نکته توافق دارند که افت نرخ رشد در چین پیامد طبیعی گذار از اقتصاد مبتنی بر سرمایهگذاری به اقتصاد مبتنی بر مصرف و خدمات است.
🔹چالشهای جمعیتی: چین یکی از پایینترین نرخهای باروری در جهان را دارد و جمعیت این کشور پس از رسیدن به نقطه اوج خود در سال ۲۰۲۷، سیر نزولی پیدا خواهد کرد. جمعیت رو به کاهش نیروی کار و همزمان جمعیت بالای سالمندان، فشاری توامان به نظام رفاهی و تولید در چین وارد خواهد آورد و رشد بلندمدت را مختل خواهد نمود.
🔹افزایش سطح بدهی و ریسکهای مالی: رشد سریع چین با درجات زیادی از بدهی بالاخص در بخش شرکتی و دولتهای ایالتی پشتیبانی شده و براساس آمار نرخ بدهی به تولید ناخالص داخلی چین از ۲۸۰ درصد عبور کرده است. بحران مسکن و موارد متعدد نکول بدهی آسیبپذیری سیستماتیک چین را برملا ساخته و قفلشدگی در بدهی چشمانداز رشد آتی را مخدوش خواهد کرد.
🔹ژئوپولتیک و فشارهای تعرفهای: تحول در زنجیرههای تامین جهانی، جنگ تجاری چین و آمریکا و تلاش فزاینده اقتصادهای غربی برای کاهش وابستگی به چین چالشی مضاعف برای رشد اقتصادی چین است و ظهور کشورهایی همچون هند و ویتنام به عنوان مقاصد جایگزین سرمایهگذاری، تسلط چین بر صنایع تولیدی جهان را با تهدید مواجه میکند.
💢استدلالهای مخالفان
🔹گذار ساختاری و تابآوری: چین در مرحله تحول ساختاری به سر میبرد و از اقتصاد مبتنی بر صنایع تولیدی در حال گذار به صنایع فناورانه و خدمات است. این فرآیند اگرچه ممکن است موجب کندی رشد تولید ناخالص داخلی گردد؛ به ظهور شکل متعادل و پایدارتری از توسعه منجر خواهد شد. این طیف معتقدند که رشد ۴ الی ۵ درصدی برای اقتصادی به وسعت چین در شرایط گذار کماکان عددی قابل توجه است.
🔹پیشرفتهای فناورانه: سرمایهگذاری گسترده چین در صنایع فناورانه به پیشرفتهای بسیاری در حوزه هوش مصنوعی، محاسبات کوانتومی و انرژیهای تجدیدپذیر انجامیده و نشان از عزم این کشور برای تبدیل شدن به پیشگام فناوری جهانی دارد. این بخشها در آینده به عنوان موتور محرکه رشد چین عمل خواهند کرد.
🔹ظرفیتهای بازار داخلی: بازار وسیع داخلی چین همچنان منبع مناسبی برای رشد اقتصاد به شمار میرود. با توجه به جمعیت ۴۰۰ میلیونی طبقه متوسط در چین، امکان توسعه مصرف داخلی بالاخص در حوزه بهداشت، آموزش و محصولات فناوری وجود دارد و راهبرد «چرخه دوگانه» دولت چین نیز قصد دارد از این بازار به منظور رشد اقتصادی بهره برداری کند.
🔹انعطاف سیاستگذاری و کنترل دولت: الگوی حکمرانی متمرکز چین امکان اعمال سریع و موثر سیاستهای اقتصادی را فراهم ساخته است. به عنوان مثال در دوره کووید-۱۹، چین از این مزیت برای هدایت منابع و مدیریت اقتصاد بهرهبرداری کرد. در اینجا کنترل دولتی نه به مثابه محدودیت در مسیر فعالیت بخش خصوصی، بلکه ابزاری برای حفظ ثبات و تطبیقپذیری دانسته میشود.
🔹ادغام اقتصادی جهانی: چین کاملا با شبکههای تجارت جهانی ادغام شده و بازیگری محوری در ابتکاراتی همچون کمربند و راه است. این مشارکتها علاوه بر اینکه نفوذ چین را افزایش میدهند، زمینههای مساعدی برای جریان سرمایهگذاری و تعامل اقتصادی پایدار فراهم میکنند.
💢جمعبندی
✅ در نهایت اتمام یا تداوم اوجگیری اقتصادی چین به توانایی این کشور در عبور از چالشهای داخلی با بهرهبرداری از نقاط قوت خود بستگی دارد. به طور حتم حتی اگر روزهای رشد سریع اقتصادی در چین به اتمام رسیده باشد، دنیا نباید توانایی این بازیگر برای تطبیق و بازآفرینی خود را دستکم بگیرد. به بیان جوزف استگیتلز، نوبلیست و اقتصاددان برجسته توسعه، داستان چین تا تمام شدن فاصله زیادی دارد و فقط در حال ورود به فصل بعدی است.
✅ اندیشکده تهران✅
🌐https://institutetehran.com/art/184
🌐 @InstituteTehran
🌐 instagram.com/institutetehran1
#اکوتهران
🔸خیزش چین از یک کشور در حال توسعه به دومین اقتصاد بزرگ دنیا یکی از مهمترین تحولات اقتصاد معاصر بود. با اینحال، با کند شدن روند رشد و ظهور چالشهای ساختاری در اقتصاد چین، برخی تحلیلگران معتقدند که روند اوجگیری اقتصاد چین رو به اتمام است. در مقابل، طیف دیگری معتقدند که این کشور تنها در حال ورود به مرحله جدیدی از توسعه اقتصادی است. استدلالهای طرفین بر چه مبناهایی استوار است؟
💢استدلالهای موافقان
🔹نرخ رشد کاهشی: به نظر میرسد رشد دورقمی برای چین به تاریخ پیوسته و روند رشد متوسط ۵ درصدی در یک دهه گذشته، در چشم انداز نیز تداوم خواهد داشت. برخی معتقدند که این کندی رشد نمایانگر پایان عصر اقتصاد ابر رشدیِ چین است؛ هر چند صندوق بینالمللی پول و بانک جهانی بر این نکته توافق دارند که افت نرخ رشد در چین پیامد طبیعی گذار از اقتصاد مبتنی بر سرمایهگذاری به اقتصاد مبتنی بر مصرف و خدمات است.
🔹چالشهای جمعیتی: چین یکی از پایینترین نرخهای باروری در جهان را دارد و جمعیت این کشور پس از رسیدن به نقطه اوج خود در سال ۲۰۲۷، سیر نزولی پیدا خواهد کرد. جمعیت رو به کاهش نیروی کار و همزمان جمعیت بالای سالمندان، فشاری توامان به نظام رفاهی و تولید در چین وارد خواهد آورد و رشد بلندمدت را مختل خواهد نمود.
🔹افزایش سطح بدهی و ریسکهای مالی: رشد سریع چین با درجات زیادی از بدهی بالاخص در بخش شرکتی و دولتهای ایالتی پشتیبانی شده و براساس آمار نرخ بدهی به تولید ناخالص داخلی چین از ۲۸۰ درصد عبور کرده است. بحران مسکن و موارد متعدد نکول بدهی آسیبپذیری سیستماتیک چین را برملا ساخته و قفلشدگی در بدهی چشمانداز رشد آتی را مخدوش خواهد کرد.
🔹ژئوپولتیک و فشارهای تعرفهای: تحول در زنجیرههای تامین جهانی، جنگ تجاری چین و آمریکا و تلاش فزاینده اقتصادهای غربی برای کاهش وابستگی به چین چالشی مضاعف برای رشد اقتصادی چین است و ظهور کشورهایی همچون هند و ویتنام به عنوان مقاصد جایگزین سرمایهگذاری، تسلط چین بر صنایع تولیدی جهان را با تهدید مواجه میکند.
💢استدلالهای مخالفان
🔹گذار ساختاری و تابآوری: چین در مرحله تحول ساختاری به سر میبرد و از اقتصاد مبتنی بر صنایع تولیدی در حال گذار به صنایع فناورانه و خدمات است. این فرآیند اگرچه ممکن است موجب کندی رشد تولید ناخالص داخلی گردد؛ به ظهور شکل متعادل و پایدارتری از توسعه منجر خواهد شد. این طیف معتقدند که رشد ۴ الی ۵ درصدی برای اقتصادی به وسعت چین در شرایط گذار کماکان عددی قابل توجه است.
🔹پیشرفتهای فناورانه: سرمایهگذاری گسترده چین در صنایع فناورانه به پیشرفتهای بسیاری در حوزه هوش مصنوعی، محاسبات کوانتومی و انرژیهای تجدیدپذیر انجامیده و نشان از عزم این کشور برای تبدیل شدن به پیشگام فناوری جهانی دارد. این بخشها در آینده به عنوان موتور محرکه رشد چین عمل خواهند کرد.
🔹ظرفیتهای بازار داخلی: بازار وسیع داخلی چین همچنان منبع مناسبی برای رشد اقتصاد به شمار میرود. با توجه به جمعیت ۴۰۰ میلیونی طبقه متوسط در چین، امکان توسعه مصرف داخلی بالاخص در حوزه بهداشت، آموزش و محصولات فناوری وجود دارد و راهبرد «چرخه دوگانه» دولت چین نیز قصد دارد از این بازار به منظور رشد اقتصادی بهره برداری کند.
🔹انعطاف سیاستگذاری و کنترل دولت: الگوی حکمرانی متمرکز چین امکان اعمال سریع و موثر سیاستهای اقتصادی را فراهم ساخته است. به عنوان مثال در دوره کووید-۱۹، چین از این مزیت برای هدایت منابع و مدیریت اقتصاد بهرهبرداری کرد. در اینجا کنترل دولتی نه به مثابه محدودیت در مسیر فعالیت بخش خصوصی، بلکه ابزاری برای حفظ ثبات و تطبیقپذیری دانسته میشود.
🔹ادغام اقتصادی جهانی: چین کاملا با شبکههای تجارت جهانی ادغام شده و بازیگری محوری در ابتکاراتی همچون کمربند و راه است. این مشارکتها علاوه بر اینکه نفوذ چین را افزایش میدهند، زمینههای مساعدی برای جریان سرمایهگذاری و تعامل اقتصادی پایدار فراهم میکنند.
💢جمعبندی
🌐https://institutetehran.com/art/184
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
#تحلیل_کوتاه
🔹شرکت انگلیسی بریتیش پترولیوم در ۲ ژوئیه ۲۰۲۵ از آغاز فرآیند استخراج گاز از فاز اول پروژه گاز طبیعی مایع میدان مشترک «تورتو آحمیم» واقع در مرز دریای موریتانی و سنگال خبر داد. این فرآیند شامل پمپاژ گاز از میدان به سکوی شناور تولید است که در آن آب، میعانات و ناخالصیها حذف میشوند. به سرانجام رسیدن این پروژه از جهاتی حائز اهمیت است. در این گزارش به اهمیت پروژه در سطح منطقه و بینالملل پرداخته میشود.
💢میدان گازی مشترک تورتو آحمیم
🔸میدان گازی «تورتو آحمیم» در ۱۱۵ کیلومتری سواحل موریتانی- سنگال در عمق ۲۸۵۰ متری واقعشده است که در سال ۲۰۱۵ توسط شرکت چندملیتی آمریکایی «شورون» کشف شد. بر اساس برآوردهای اولیه ظرفیت این میدان ۴۵۰ میلیارد مترمکعب است و بهعنوان یکی از میدان بزرگ گازی در سطح آفریقا بشمار میرود. پروژه بهرهبرداری در سه فاز طراحیشده است: فاز اول با سرمایهگذاری ۴.۸ میلیارد دلاری و ظرفیت تولید سالانه ۲.۵ میلیون تن گاز مایع به بهرهبرداری رسید. فاز دوم ظرفیت را به ۱۰ میلیون تن (۲۰۲۷- ۲۰۲۸) و فاز سوم ظرفیت به ۱۵ میلیون تن (۲۰۳۰) در سال میرساند.
🔸ساخت سکوی شناور حفاری از سال ۲۰۱۹ در چین آغاز شد و نهایتاً در سال ۲۰۲۳ به پایان رسید. بر اساس توافقنامه امضاءشده سال ۲۰۲۲ میان دو کشور موریتانی و سنگال با شرکتهای فعال در این پروژه، سهم شرکت بریتیش پترولیوم ۵۶٪، کوسموس انرژی ۲۷٪، پتروسین سنگال ۱۰٪ و شرکت سوخت موریتانی ۷٪ است.
💢اهمیت میدان آحمیم بر اقتصاد موریتانی
🔸اهمیت پروژه بهرهبرداری از گاز میدان آحمیم برای اقتصاد موریتانی را میتوان در گزارش صندوق بینالمللی پول دریابیم. بر اساس این گزارش، موریتانی طی ۳۰ سال آینده ۱۴ میلیارد دلار درآمد ارزی از صادرات گاز کسب خواهد کرد این میزان معادل یکهشتم درآمد صادرات ۲۰۲۳ (۴.۰۷ میلیارد دلار) است. اضافه بر آن، پروژه با ایجاد ۳۰۰ هزار فرصت شغلی، بخشی از نیروی کار موریتانی را دربر میگیرد. این طرح علاوه بر تنوع بخشیدن سبد صادرات که تا بیش از این پروژه بر صادرات سنگآهن و طلا وابسته است، جایگاه این کشور را بهعنوان یکی از صادرکننده گاز مایع در بازارهای جهانی انرژی مطرح میسازد و به کاهش بیکاری و افزایش نرخ رشد اقتصادی از ۴.۷٪ به ۱۴٪ در سال ۲۰۲۶ منجر خواهد شد.
💢اهمیت میدان آحمیم بر اقتصاد سنگال
🔸سنگال به دلیل ثبات سیاسی نسبی و موقعیت استراتژیک خود، یکی از کشورهای پیشرو در جذب سرمایهگذاری خارجی در منطقه غرب آفریقا است و در سالهای اخیر با سرمایهگذاری در پروژههای نفت و گاز به دنبال ارتقای وضعیت اقتصادی خود است. بر اساس گزارش صندوق بینالمللی پول، درآمد سالانه سنگال از صادرات گاز میدان آحمیم ۱.۰۹ میلیارد دلار معادل ۲۰٪ صادرات سال ۲۰۲۳ (۵.۳ میلیارد دلار) و به مدت ۳۰ سال خواهد بود. راهاندازی این پروژه، علاوه بر ارتقای وضعیت اقتصادی و کاهش کسری بودجه (۱۱٪ تولید ناخالص داخلی) بر کاهش نرخ بیکاری و افزایش رشد اقتصادی از ۷.۱٪ به ۱۰٪ در سال ۲۰۲۶ منجر خواهد شد. علاوه بر آن سبد صادرات محصولات سنگال که بیش از این پروژه به نفت، طلا، فسفات، ماهی و مروارید وابسته است تنوع میبخشد.
💢نگاه غرب به منابع جدید انرژی آفریقا
🔸جنگ روسیه و اوکراین، تنش موجود در خاورمیانه و دریای سرخ نیاز کشورهای اروپایی به تأمین انرژی خود از دیگر منابع موجود در جهان را آشکارتر ساخت. این وضعیت سبب شد تا توجه غرب به سمت منابع انرژی آفریقا بیشتر شود. بهویژه اینکه آفریقا آینده انرژی جهان خواهد شد. در میان پروژههای برای تأمین بخشی از انرژی اروپا تعریف شد. احداث خطوط انتقال گاز نیجریه به مغرب و نیز نیجریه به الجزایر از مهمترین پروژهها در حوزه تأمین گاز اروپا میتوان نام برد لیکن این پروژهها در فاز مطالعاتی باقیماندهاند. پروژه آحمیم که وارد فاز بهرهبرداری شده است میتواند سالانه ۲.۵ میلیون تن (معادل ۳.۵ میلیارد مترمکعب) از نیاز ۲۹۵ میلیارد متر مکعبی گاز اروپا را تأمین کند. اروپا سالانه ۱۶۷ میلیارد مترمکعب گاز مایع وارد میکند. با توجه به نزدیک بودن مسافت نسبت به صادرات گاز قطر این میدان از جایگاه ویژهای نزد غربیها برخوردار است.
💢نتیجهگیری
با آغاز اکتشاف نفت و گاز در موریتانی و سنگال از سال ۲۰۱۵، توجه کشورهای غربی به ساحل غربی آفریقا جلب شده است. این روند به جذب سرمایهگذاری در پروژههای زیرساختی و اقتصادی این کشورها کمک کرده و مناطق آفریقایی که قبلاً بهعنوان کشورهای فقیر شناخته میشدند، بهزودی به مراکز رقابت و سرمایهگذاری بینالمللی تبدیل خواهند شد.
🌐https://institutetehran.com/art/182
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
♦️پردهبرداری بلینکن از برنامه پسا جنگ غزه؛ قدرت در دست چه کسی خواهد بود؟
◼️ البلد نیوز-مصر
📝اسراء عبدالمطلب
#رویة_العربیة
🔹وزیر امور خارجه آمریکا روز سهشنبه جزئیات طرح «روز بعد از پایان جنگ» برای مدیریت نوار غزه را اعلام کرد. آنتونی بلینکن افزود این طرح که به دولت ترامپ تحویل داده میشود، بر نقش تشکیلات خودگردان فلسطین در مدیریت غزه با مشارکت موقت سازمان ملل و برخی طرفهای خارجی استوار است. اداره غزه باید با مشارکت تشکیلات خودگردان و همکاری بینالمللی برای تضمین ثبات و بازسازی انجام شود. همچنین، تشکیلات خودگردان با شرکای بینالمللی برای بازسازی و مدیریت موقت بخشهای غیرنظامی غزه همکاری کند.
💢جزئیات برنامه بلینکن برای مدیریت غزه پس از جنگ
🔹این طرح بر تشکیل نیروی امنیتی موقت از نیروهای کشورهای شریک و فلسطینیان مورد تأیید و همچنین ایجاد اصلاحات اساسی در تشکیلات خودگردان فلسطین متناسب با نیاز به وحدت بین کرانه باختری و نوار غزه تأکید دارد. بلینکن خواستار اتحاد کرانه باختری و غزه تحت رهبری تشکیلات خودگردان و پذیرش این اتحاد توسط اسرائیل است. او همچنین تاکید کرد اسرائیل موظف خواهد بود غزه و کرانهباختری را بهعنوان یک واحد متحد به رهبری تشکیلات خودگردان بپذیرد. همچنین بر ضرورت فراهم نمودن زندگی آزاد و شرافتمندانه برای فلسطینیان و اسرائیلیها و دستیابی به صلح بر اساس راهحل دو کشوری تأکید کرد.
🔹آنتونی بلینکن با انتقاد از روند رو به افزایش ضمیمه نمودن سرزمینهای فلسطینی توسط اسرائیل در دهه گذشته تأکید کرد که اسرائیل باید ایده الحاق سرزمینهای فلسطینی را کنار بگذارد. درباره آتشبس در غزه، او تأیید کرد که حماس پیشنهادهای جو بایدن برای توقف جنگ را پذیرفته و تلاشها با میانجیها برای تبادل اسرا و تثبیت آتشبس ادامه دارد.
🔹بلینکن تأکید کرد که ایجاد کشور فلسطینی تحت حکومت حماس غیرقابلپذیرش است، زیرا این جنبش مخالف راهحل دو دولتی است. وی افزود حماس تلاش میکند جنگ منطقهای را شعلهور کند و تعداد زیادی نیروی نظامی جدید، تقریباً معادل نیروی ازدسترفته در جنگ، به خدمت گرفته است. وزیر خارجه امریکا، بر ضرورت پاسخگویی روشن به اقدامات حماس تأکید کرد.
💢تحلیل فلسطینی ها از طرح پیشنهادی
🔹کارشناسان سیاسی فلسطینی اعلام کردند که این طرح هنوز بهطور رسمی اعلامنشده است و آنچه در حال حاضر در دسترس است صرفاً درز اطلاعات است. بندهای کلی برای مرحله پس از جنگ وجود دارد که بین فلسطینیها و کشورهای عربی توافق شده است و چارچوبی برای کار آینده را تشکیل میدهند. این بندها شامل:
🔸حق مردم فلسطین برای اداره امور خود: مردم فلسطین دارای نهادهای ملی برای مدیریت سرزمینهای خود هستند و نیازمند تقویت و توانمندسازی این نهادها برای اداره کارآمد امور هستند.
🔸اصلاح تشکیلات خودگردان فلسطینی: ضرورت اصلاح تشکیلات خودگردان فلسطینی با هدف حمایت از همه احزاب، افزایش شفافیت و حکمرانی برای تحقق اهداف ملی تأکید شد.
🔸بازسازی نوار غزه: لزوم بازسازی فوری غزه از طریق برگزاری کنفرانس بینالمللی جهت جمعآوری کمکهای مالی و تدوین برنامههای فوری و مؤثر برای تحقق این هدف تأکید شد.
🔸ایجاد مسیر سیاسی برای رسیدن به استقلال: راه حل سیاسی بهترین روش برای دستیابی به استقلال فلسطین است و تأکید بر پایبندی به قطعنامههای بینالمللی، مشروعیت این فرآیند را تقویت میکند.
🔸نقش کشورهای عربی در مرحله آتی فلسطین: کشورهای عربی نقش اساسی در حمایت از مردم فلسطین دارند. کارشناسان پیشنهاد میکنند که در مرحله بعد، نیروهای مشترک عربی در غزه مستقر شوند تا علاوه بر نظارت بر امنیت و تسهیل در ارسال کمکهای امدادی، در بازگرداندن وضعیت عادی به غزه نیز مشارکت داشته باشند.
✅ اندیشکده تهران✅
🌐https://institutetehran.com/art/185
🌐 @InstituteTehran
🌐 instagram.com/institutetehran1
◼️ البلد نیوز-مصر
📝اسراء عبدالمطلب
#رویة_العربیة
🔹وزیر امور خارجه آمریکا روز سهشنبه جزئیات طرح «روز بعد از پایان جنگ» برای مدیریت نوار غزه را اعلام کرد. آنتونی بلینکن افزود این طرح که به دولت ترامپ تحویل داده میشود، بر نقش تشکیلات خودگردان فلسطین در مدیریت غزه با مشارکت موقت سازمان ملل و برخی طرفهای خارجی استوار است. اداره غزه باید با مشارکت تشکیلات خودگردان و همکاری بینالمللی برای تضمین ثبات و بازسازی انجام شود. همچنین، تشکیلات خودگردان با شرکای بینالمللی برای بازسازی و مدیریت موقت بخشهای غیرنظامی غزه همکاری کند.
💢جزئیات برنامه بلینکن برای مدیریت غزه پس از جنگ
🔹این طرح بر تشکیل نیروی امنیتی موقت از نیروهای کشورهای شریک و فلسطینیان مورد تأیید و همچنین ایجاد اصلاحات اساسی در تشکیلات خودگردان فلسطین متناسب با نیاز به وحدت بین کرانه باختری و نوار غزه تأکید دارد. بلینکن خواستار اتحاد کرانه باختری و غزه تحت رهبری تشکیلات خودگردان و پذیرش این اتحاد توسط اسرائیل است. او همچنین تاکید کرد اسرائیل موظف خواهد بود غزه و کرانهباختری را بهعنوان یک واحد متحد به رهبری تشکیلات خودگردان بپذیرد. همچنین بر ضرورت فراهم نمودن زندگی آزاد و شرافتمندانه برای فلسطینیان و اسرائیلیها و دستیابی به صلح بر اساس راهحل دو کشوری تأکید کرد.
🔹آنتونی بلینکن با انتقاد از روند رو به افزایش ضمیمه نمودن سرزمینهای فلسطینی توسط اسرائیل در دهه گذشته تأکید کرد که اسرائیل باید ایده الحاق سرزمینهای فلسطینی را کنار بگذارد. درباره آتشبس در غزه، او تأیید کرد که حماس پیشنهادهای جو بایدن برای توقف جنگ را پذیرفته و تلاشها با میانجیها برای تبادل اسرا و تثبیت آتشبس ادامه دارد.
🔹بلینکن تأکید کرد که ایجاد کشور فلسطینی تحت حکومت حماس غیرقابلپذیرش است، زیرا این جنبش مخالف راهحل دو دولتی است. وی افزود حماس تلاش میکند جنگ منطقهای را شعلهور کند و تعداد زیادی نیروی نظامی جدید، تقریباً معادل نیروی ازدسترفته در جنگ، به خدمت گرفته است. وزیر خارجه امریکا، بر ضرورت پاسخگویی روشن به اقدامات حماس تأکید کرد.
💢تحلیل فلسطینی ها از طرح پیشنهادی
🔹کارشناسان سیاسی فلسطینی اعلام کردند که این طرح هنوز بهطور رسمی اعلامنشده است و آنچه در حال حاضر در دسترس است صرفاً درز اطلاعات است. بندهای کلی برای مرحله پس از جنگ وجود دارد که بین فلسطینیها و کشورهای عربی توافق شده است و چارچوبی برای کار آینده را تشکیل میدهند. این بندها شامل:
🔸حق مردم فلسطین برای اداره امور خود: مردم فلسطین دارای نهادهای ملی برای مدیریت سرزمینهای خود هستند و نیازمند تقویت و توانمندسازی این نهادها برای اداره کارآمد امور هستند.
🔸اصلاح تشکیلات خودگردان فلسطینی: ضرورت اصلاح تشکیلات خودگردان فلسطینی با هدف حمایت از همه احزاب، افزایش شفافیت و حکمرانی برای تحقق اهداف ملی تأکید شد.
🔸بازسازی نوار غزه: لزوم بازسازی فوری غزه از طریق برگزاری کنفرانس بینالمللی جهت جمعآوری کمکهای مالی و تدوین برنامههای فوری و مؤثر برای تحقق این هدف تأکید شد.
🔸ایجاد مسیر سیاسی برای رسیدن به استقلال: راه حل سیاسی بهترین روش برای دستیابی به استقلال فلسطین است و تأکید بر پایبندی به قطعنامههای بینالمللی، مشروعیت این فرآیند را تقویت میکند.
🔸نقش کشورهای عربی در مرحله آتی فلسطین: کشورهای عربی نقش اساسی در حمایت از مردم فلسطین دارند. کارشناسان پیشنهاد میکنند که در مرحله بعد، نیروهای مشترک عربی در غزه مستقر شوند تا علاوه بر نظارت بر امنیت و تسهیل در ارسال کمکهای امدادی، در بازگرداندن وضعیت عادی به غزه نیز مشارکت داشته باشند.
🌐https://institutetehran.com/art/185
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
#تحلیل_کوتاه
🔹پس از ۴۶۷ روز جنگ، شامگاه چهارشنبه ۲۶دی ماه (۱۵ ژانویه) طبق اظهارات وزیر خارجه قطر توافق آتشبس میان اسرائیل و حماس حاصل و قرار شده است از روز یکشنبه ۳۰ دی ماه (۱۹ ژانویه) فرایند اجرای آن آغاز شود. انتظار میرود طی این فاصله طرفین تلاش کنند با شلیک آخرین تیرها و بازی رسانهای روایت پیروزی خود را تقویت کنند و بدینترتیب جنگ ۴۷۰ روزه پایان یابد.
💢ماهیت و متن توافق
🔸چنانکه متن بیان میدارد هدف طرفها اجرای توافق ۲۷مه ۲۰۲۴(۷خرداد ۱۴۰۳) است که به یک آتشبس دائمی منجر خواهد شد. در واقع توافق جدید ضمیمهای به توافق مه ۲۰۲۴ است. این توافق شامل سه مرحله ۶ هفتهای است.
🔸مرحله اول شامل توقف مبارزه و عقبنشینی نیروهای اسرائیلی از مناطق مسکونی به حاشیه نوار غزه (در محیطی به عمق ۷۰۰ متر و در برخی مناطق کمتر از ۴۰۰ متر در سمت داخلی مرز غزه)، آزادی ۳۳ اسیر اسرائیلی شامل زنان غیرنظامی، کودکان و غیرنظامیان بالای ۵۰ سال (هر یک به ازای ۳۰ زن و کودک فلسطینی) و زنان نظامی (هر یک به ازای ۵۰ فلسطینی)، بازگشت آوارگان غزه به خانههایشان و ورود کمکهای بیشتر به غزه است.
🔸 ۹ نفر مریض و زخمی از لیست ۳۳ نفره با ۱۱۰ فلسطینی محکوم به حبس ابد تبادل میشوند. اسرائیل همچنین ۱۰۰۰ نفر از بازداشت شدگان بعد از ۸ اکتبر را که در عملیات ۷ اکتبر دخالت نداشتند آزاد میکند. دو نفر از ۳۳ نفر منگستو و هشام السید خواهند بود که قبل از ۷ اکتبر اسیر شده بودند(هر کدام به ازای ۳۰ فلسیطینی، به علاوه ۴۷ نفر از زندانیانی که بعد از توافق شالیت دوباره زندانی شدند). اگر تعداد افراد زنده در دستههای ذکرشده به ۳۳ نفر نرسد اجسادی از همین دستهها در لیست قرار میگیرد.
🔸اسرائیل به تدریج نیروهای خود در محور فیلادلفیا را کاهش داده و بعد از آزادی آخرین اسیر در مرحله اول در روز ۴۲، عقبنشینی از این محور را آغاز و تا روز ۵۰ ام تکمیل میکند. همچنین پس از آزادی همه زنان نظامی اسرائیلی، گذرگاه رفح برای عبور غیرنظامیان و مجروحان فلسطینی به مصر آماده خواهد بود؛ محدودیتهای سفر و عبور کالا برداشته میشود و البته نیروهای اسرائیلی در اطراف گذرگاه طبق نقشههای تهیهشده مستقر میشوند.
🔸در مرحله دوم آرامش پایدار اعلام میشود؛ حماس بقیه اسرای زنده (مردان نظامی و غیرنظامی) را آزاد میکند و نیروهای اسرائیلی به صورت کامل از غزه خارج میشوند. مذاکرات مربوط به جزئیات این مرحله (از جمله تعداد اسرای فلسطینی که باید آزاد شوند) حداکثر تا روز ۱۶ ام مرحله اول آغاز میشود و تا پایان هفته پنجم باید به نتیجه برسد. در مرحله سوم همه اجساد دو طرف بعد از کشف و شناسایی مبادله میشوند؛ اجرای طرح بازسازی غزه برای یک دوره ۳ تا ۵ ساله تحت نظارت تعدادی از کشورها و سازمانها شامل مصر، قطر و سازمان ملل آغاز شده و گذرگاههای مرزی نیز بازگشایی میشود.
💢فرامتن
🔸اسرائیل با این واقعیت که نمیتواند با راهکار نظامی حماس را حذف کند کنار آمده است و آینده حماس و مدیریت غزه مسئلهای درون- فلسطینی باقی میماند.
🔸معادله ۶ اکتبر بین جبهه مقاومت و اسرائیل بازمیگردد؛ با این تفاوت که اکنون تجربه وحدت میادین از سوی مقاومت و البته ویرانی،کشتار وسیع و ترور توسط رژیم هم وجود دارد. به عبارتی دو طرف تهدیدات خود را معتبرتر کردهاند و براین اساس میتوان یک معادله بازدارندگی پایدارتر را پیشبینی کرد.
🔸علیرغم تحولات چشمگیر در منطقه بویژه در لبنان و سوریه که تعبیر به ضعف مقاومت میشد اسرائیل توافقی را پذیرفت که پیش از تحولات مذکور و تقریباً مطابق با خواستههای واقعبینانه مقاومت صورتبندی شده بود. این امر بدان معناست که اگر ضعف مقاومت درست بود باید در توافق آتشبس منعکس میشد و اسرائیل امتیازات جدیدی کسب میکرد نه اینکه به توافق ۷ خرداد بازگردد و استدلال کند در برابر خواستههای جدید حماس مقاومت کرده است.
🔸عملیات طوفانالاقصی تغییرات بنیادینی در نظم منطقه و سمتوسوی الگویهای دوستی و دشمنی ایجاد کرد. روند عادیسازی اگرچه متوقف نمیشود اما نمیتواند مانند توافقات ۲۰۲۰ منفک از قضیه فلسطین پیش رود. در واقع طوفانالاقصی حتی اگر عادیسازی پیش رود، فلسطین را یک گام به دولتبودگی نزدیکتر کرده است.
🌐https://institutetehran.com/art/186
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
◾️ فارن افرز
📝 الیزابت اکونومی و ملانی هارت
#روندهای_استراتژیک
🔸دولت ترامپ بی شک به تقابل تجاری با چین متمرکز می شود. احتمالا، راهبرد کنترلی ترامپ بر افزایش شدت تعرفهها مبتنی است تا از این رهگذر کسری تجاری را کاهش دهد، شرکتهای آمریکایی را به کنشگری فعال در زنجیرههای تأمین سوق دهد و کشورهای دیگر را مجبور کند تا اتکای خود به دلار را همچنان حفظ نمایند. اما تعرفهها تنها یکی از ابزارهای مورد نیاز برای تقویت قدرت اقتصادی آمریکا و کاهش انحصار چین بر زنجیرههای تأمین هستند.
🔹در دوره اول ترامپ، تلاشهایی در راستای کاهش وابستگی اقتصادهای آمریکا و متحدانش به چین آغاز شد که در دولت بایدن نیز ادامه یافت. موفقیت کامل این راهبرد، نیازمند یک رویکرد جامع شامل به کارگیری همه ابزارهای اقتصادی و انعقاد توافقنامههای تجاری میان متحدان برای کاهش وابستگی به چین است.
💢نبرد تجاری چین و آمریکا
🔹اقتصاد آمریکا از نظر بنیه اقتصادی در جایگاه اول قرار دارد اما در روابط اقتصادی و بهره گیری از این روابط در راستای اعمال نفوذ از چین عقب تر است. این عقب ماندگی چه در رابطه با کشورهای آسیایی و چه کشورهای آفریقایی و آمریکای جنوبی مشهود است .مزیت اقتصادی قابل توجه چین ناشی از اندازه و رشد اقتصاد این کشور است که سایر کشورها را به تعامل ترغیب می کند. پکن عامدانه از فعالیت شرکتهای چینی در زنجیرههای تامین حمایت می کند. به همین دلیل، شرکتهای چینی اکنون در سرمایهگذاری در صنایع حیاتی پیشران رشد اقتصادی آینده، پیشرو هستند.
🔹بسیاری از کشورها بهویژه پس از پاندمی کرونا، به دنبال گزینههای جایگزین چین هستند تا خطرات وابستگی به یک تأمینکننده را کاهش دهند. نگرانی کشورها، فرصتی برای واشنگتن فراهم ساخته تا در جهت کاهش نفوذ چین و متنوع ساختن زنجیرههای تأمین جهانی اقدام نماید. گامهای اولیه در این راستا در ماههای پایانی دولت اول ترامپ برداشته شد دولت بایدن نیز تنوع بخشی به زنجیره تأمین را با صدور چندین دستورالعمل پیگیری کرد.
💢راهبرد آمریکا در تنوع بخشی به زنجیره تأمین
🔹دولت بایدن از علاقه کشورها به کاهش ریسک وابستگی انحصاری به چین بهره برد تا زنجیرههای تأمین را به ویژه در زمینه مواد معدنی حیاتی تنوع بخشد. چین تقریباً بر گرافیت؛ که برای تولید باتریهای خودروهای برقی ضروری است، انحصار دارد و از کنترل خود بر مواد معدنی مانند گالیوم و ژرمانیم برای اعمال فشار استفاده می کند. برای مقابله با این وضعیت، ایالات متحده در سال 2022 ابتکاری متشکل از 14 کشور را با هدف تنوع بخشی به منابع معدنی طراحی کرد. این ابتکار به انعقاد قراردادهایی برای افزایش عرضه مواد معدنی جدید به بازار و مقاومت در برابر تسلط چین منجر شد.
🔹وزارت دفاع آمریکا نیز با هدف شناسایی زنجیرههای تأمین جایگزین، موافقتنامه هایی با تأمینکنندگان غیر از چین به امضا رساند. در صنایع نیمههادی نیز ایالات متحده در حال دراندازی ابتکارات مشابهی است تا به برخی از متحدان با درآمد پایین کمک کند تولید این کالاها را افزایش دهند و متحدان امکان کاهش روابط اقتصادی خود با چین را بیابند.
💢موافقتنامههای تجاری ابزار موثر برای کنترل چین
🔹آمریکا در کاربست راهبرد کاهش ریسک اقتصاد جهانی از طریق تنوع بخشی به زنجیره های تأمین، پیشرفتهایی داشته اما این راهبرد به دلیل عدم وجود موافقتنامههای تجاری با موانعی روبه رو است. دولت بایدن از الحاق به توافقات تجاری اجتناب کرد در حالی که چین با پیگیری سیاست ارائه یارانه گسترده به تولیدات داخلی و امضای موافقتنامههای تجاری مطلوب، توان آمریکا برای رقابت را کاهش داده است.
🔹پیوستن به موافقتنامه جامع و پیشرفته برای مشارکت ترانس-پاسیفیک (CPTPP) میتواند مزایای تجاری قابل توجهی از جمله تسهیل گمرکی و کاهش تعرفهها را برای ایالات متحده فراهم آورد. رقابت واشنگتن و پکن برای عضویت دراین موافقتنامه حیاتی است؛ اگر چین به عضویت این موافقتنامه درآید الحاق آمریکا دیگر گزینهای موثر نخواهد بود. حتی اگر چین از پیوستن آمریکا حمایت کند، کنشگری واشنگتن در این موافقتنامه جریان ساز نخواهد بود.
🌐https://institutetehran.com/art/187
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
♦️سفر رئیس جمهور سومالی به اتیوپی و دگرگونی در شاخ آفریقا
◼️موگادیشو پرس
📝 أحمد محمد أحمد
#رویة_العربیة
🔹سفر غیر منتظره حسن شیخ محمد، رئیسجمهور سومالی به اتیوپی، تحولی مهم در روابط دو کشور و منطقه شاخ آفریقا بود. این دیدار پس از یک سال قطع روابط رسمی به دلیل اختلافات اساسی، ازجمله توافق اتیوپی با سومالیلند برای ایجاد پایگاه نظامی و استفاده از بندر بربرا، در ازای به رسمیت شناختن استقلال سومالیلند بهعنوان کشور توسط اتیوپی بود. بدرفتاریهای سال گذشته مقامات اتیوپی به هیئت اعزامی سومالی در نشست اتحادیه آفریقا نیز بر روابط دو کشور تأثیر گذاشت. این سفر نشاندهنده تلاشی برای بهبود روابط دوجانبه و توافق برای احیاء کامل روابط دیپلماتیک با تاکید بر ضرورت همکاری در مسائل منطقهای و بینالمللی منطقه شاخ آفریقا است.
💢زمان بندی استراتژیک و محاسبات منطقهای
🔹این سفر همزمان با نشست سهجانبه وزرای خارجه سومالی، مصر و اریتره برای هماهنگی در برابر طرحهای اتیوپی در دسترسی به خطوط دریایی انجام شد. در این دیدار، وزرای سه کشور به بررسی گامهای اجرایی لازم جهت تقویت امنیت شاخ آفریقا و دریای سرخ، مطابق دستورالعمل اجلاس اسمره و نیز با تأکید بر قوانین بینالملل و عدممداخله در امور داخلی کشورها پرداختند. وزیر خارجه مصر در این دیدار، امنیت دریای سرخ را منحصر به کشورهای دارای خط ساحلی دانست و هرگونه حضور نیروهای خارجی در این موضوع را رد کرد.
🔹سفر رئیسجمهور سومالی که با رقابتهای منطقهای برای توسعه نفوذ و دستیابی به منابع همزمان است، بیانگر انعطاف دیپلماتیک سومالی و تلاش این کشور برای گسترش گزینهها و تطبیق خود با تحولات منطقهای است.
💢دگرگونی شاخآفریقا بین جنگ و صلح
🔹شاخ آفریقا همواره با بیثباتی و تغییر شرایط بین جنگ و صلح مواجه بوده است. روابط سیاسی و اتحادها در این منطقه دائماً تحت تأثیر عوامل منطقهای و بینالمللی تغییر میکند. سفر اخیر رئیسجمهور سومالی به اتیوپی نشاندهنده این وضعیت است؛ دو کشوری که اکنون روابط نزدیکی دارند، سال گذشته در آستانه درگیری بودند. به همین ترتیب، اتیوپی و اریتره پس از نزدیک به دو دهه درگیری، پس از توافق صلح ۲۰۱۸ بهبود روابط را تجربه کردند. هرچند اخیراً این روابط به دلیل تضاد منافع دوباره به تیرگی گراییده است. همچنین، اتحادهای منطقهای مانند اتحاد سومالی، مصر و اریتره بر علیه منافع اتیوپی یا اتحاد پیشین سومالی، اتیوپی و اریتره در برابر مصر و جیبوتی، نشاندهنده تغییرات سریع و پیچیدگیهای سیاسی این منطقه هستند.
💢تردید در محافل سیاسی سومالی
🔹سفر اخیر موجب ایجاد جنجال در سومالی شد و برخی سیاستمداران نیات اتیوپی را زیر سؤال بردند. بسیاری معتقدند اتیوپی همواره به منافع خود اولویت داده و نسبت به توافقات بینالمللی بیتوجه است و از طریق این سفر قصد دارد اهداف جغرافیایی و دسترسی خود به بنادر دریایی سومالی را پیش ببرد.
💢پیروزی دیپلماتیک برای سومالی
🔹از سوی دیگر، مقامات سومالی سفر اخیر را موفقیتی دیپلماتیک برای کشورشان میدانند. اتیوپی که تحتفشارهای بینالمللی و انزوای منطقهای قرار دارد برای کاهش این فشارها و دستیابی به اهداف تجاری و دریایی خود، به همکاری با سومالی نیازمند است. این نیاز اتیوپی را به آشتی و همکاری مشترک با سومالی سوق داده است. این تحولات، به دستاوردهای مهم دیپلماتیک و ارتقای جایگاه سومالی در عرصه بینالمللی انجامیده است.
💢فعال سازی بیانیه آنکارا
🔹سفر اخیر در راستای فعالسازی بیانیه آنکارا است که رجب طیب اردوغان، رئیسجمهور ترکیه، در 11 دسامبر گذشته اعلام کرد. بر اساس این بیانیه، سومالی و اتیوپی به یک "توافق تاریخی" دست یافتهاند تا اختلافات خود را کنار بگذارند. این توافق به اتیوپی اجازه میدهد از طریق سومالی دسترسی ایمن و پایدار به دریا داشته باشد.
✅ مذاکرات فنی دو کشور پیش از پایان فوریه 2025 آغاز میشود و حدود 4 ماه به طول خواهد انجامید. ترکیه با این اقدام به تقویت نقش خود در شاخ آفریقا و افزایش نفوذ در این منطقه میپردازد.
✅ اندیشکده تهران✅
🌐https://institutetehran.com/art/188
🌐 @InstituteTehran
🌐 instagram.com/institutetehran1
◼️موگادیشو پرس
📝 أحمد محمد أحمد
#رویة_العربیة
🔹سفر غیر منتظره حسن شیخ محمد، رئیسجمهور سومالی به اتیوپی، تحولی مهم در روابط دو کشور و منطقه شاخ آفریقا بود. این دیدار پس از یک سال قطع روابط رسمی به دلیل اختلافات اساسی، ازجمله توافق اتیوپی با سومالیلند برای ایجاد پایگاه نظامی و استفاده از بندر بربرا، در ازای به رسمیت شناختن استقلال سومالیلند بهعنوان کشور توسط اتیوپی بود. بدرفتاریهای سال گذشته مقامات اتیوپی به هیئت اعزامی سومالی در نشست اتحادیه آفریقا نیز بر روابط دو کشور تأثیر گذاشت. این سفر نشاندهنده تلاشی برای بهبود روابط دوجانبه و توافق برای احیاء کامل روابط دیپلماتیک با تاکید بر ضرورت همکاری در مسائل منطقهای و بینالمللی منطقه شاخ آفریقا است.
💢زمان بندی استراتژیک و محاسبات منطقهای
🔹این سفر همزمان با نشست سهجانبه وزرای خارجه سومالی، مصر و اریتره برای هماهنگی در برابر طرحهای اتیوپی در دسترسی به خطوط دریایی انجام شد. در این دیدار، وزرای سه کشور به بررسی گامهای اجرایی لازم جهت تقویت امنیت شاخ آفریقا و دریای سرخ، مطابق دستورالعمل اجلاس اسمره و نیز با تأکید بر قوانین بینالملل و عدممداخله در امور داخلی کشورها پرداختند. وزیر خارجه مصر در این دیدار، امنیت دریای سرخ را منحصر به کشورهای دارای خط ساحلی دانست و هرگونه حضور نیروهای خارجی در این موضوع را رد کرد.
🔹سفر رئیسجمهور سومالی که با رقابتهای منطقهای برای توسعه نفوذ و دستیابی به منابع همزمان است، بیانگر انعطاف دیپلماتیک سومالی و تلاش این کشور برای گسترش گزینهها و تطبیق خود با تحولات منطقهای است.
💢دگرگونی شاخآفریقا بین جنگ و صلح
🔹شاخ آفریقا همواره با بیثباتی و تغییر شرایط بین جنگ و صلح مواجه بوده است. روابط سیاسی و اتحادها در این منطقه دائماً تحت تأثیر عوامل منطقهای و بینالمللی تغییر میکند. سفر اخیر رئیسجمهور سومالی به اتیوپی نشاندهنده این وضعیت است؛ دو کشوری که اکنون روابط نزدیکی دارند، سال گذشته در آستانه درگیری بودند. به همین ترتیب، اتیوپی و اریتره پس از نزدیک به دو دهه درگیری، پس از توافق صلح ۲۰۱۸ بهبود روابط را تجربه کردند. هرچند اخیراً این روابط به دلیل تضاد منافع دوباره به تیرگی گراییده است. همچنین، اتحادهای منطقهای مانند اتحاد سومالی، مصر و اریتره بر علیه منافع اتیوپی یا اتحاد پیشین سومالی، اتیوپی و اریتره در برابر مصر و جیبوتی، نشاندهنده تغییرات سریع و پیچیدگیهای سیاسی این منطقه هستند.
💢تردید در محافل سیاسی سومالی
🔹سفر اخیر موجب ایجاد جنجال در سومالی شد و برخی سیاستمداران نیات اتیوپی را زیر سؤال بردند. بسیاری معتقدند اتیوپی همواره به منافع خود اولویت داده و نسبت به توافقات بینالمللی بیتوجه است و از طریق این سفر قصد دارد اهداف جغرافیایی و دسترسی خود به بنادر دریایی سومالی را پیش ببرد.
💢پیروزی دیپلماتیک برای سومالی
🔹از سوی دیگر، مقامات سومالی سفر اخیر را موفقیتی دیپلماتیک برای کشورشان میدانند. اتیوپی که تحتفشارهای بینالمللی و انزوای منطقهای قرار دارد برای کاهش این فشارها و دستیابی به اهداف تجاری و دریایی خود، به همکاری با سومالی نیازمند است. این نیاز اتیوپی را به آشتی و همکاری مشترک با سومالی سوق داده است. این تحولات، به دستاوردهای مهم دیپلماتیک و ارتقای جایگاه سومالی در عرصه بینالمللی انجامیده است.
💢فعال سازی بیانیه آنکارا
🔹سفر اخیر در راستای فعالسازی بیانیه آنکارا است که رجب طیب اردوغان، رئیسجمهور ترکیه، در 11 دسامبر گذشته اعلام کرد. بر اساس این بیانیه، سومالی و اتیوپی به یک "توافق تاریخی" دست یافتهاند تا اختلافات خود را کنار بگذارند. این توافق به اتیوپی اجازه میدهد از طریق سومالی دسترسی ایمن و پایدار به دریا داشته باشد.
🌐https://institutetehran.com/art/188
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
باتوجه به سفر رئیسجمهور به مسکو بازنشر میشود:
♦️ ابرپروژه انتقال گاز روسیه؛ تلاشی برای تبدیل ایران به هاب گازی
#طرحهای_پیشران
🔹 چشمانداز مصرف انرژی جهانی نشان میدهد حدود ۲۲٪ از سبد انرژی مصرفی جهان در سال ۲۰۵۰ را گاز طبیعی تشکیل خواهد داد. با توجه به اهمیت گاز طبیعی در مناسبات آینده انرژی جهانی، همکاری ایران با روسیه در این زمینه باعث تقویت نقش ج.ا.ایران در معادلات آینده انرژی جهانی و به تبع آن اقتصاد، سیاست و امنیت در منطقه و جهان خواهد شد. در این بین حتی کشورهایی که فاقد منابع طبیعی گاز هستند نیز سعی دارند با نقشآفرینی در ترانزیت و فرآورش آن، خود را به یک بازیگر پیشرو در این عرصه مبدل کنند.
🔸 وقوع جنگ اوکراین این فرصت را برای جمهوری اسلامی ایران فراهم نمود تا با استفاده از ظرفیت دیپلماسی انرژی خود، الگویی از همکاری با روسیه را بهعنوان بزرگترین دارنده ذخایر گاز جهان ترسیم نماید. از جمله همکاریهای موفق ایران و روسیه در طول سالهای اخیر، میتوان به تفاهم ۴۰ میلیارد دلاری با گازپروم، سرمایهگذاری ۴.۵ میلیارد دلاری روسیه در توسعه میادین، انتقال تکنولوژی پلتفرم فروش و تجارت گاز روسیه و در نهایت توافق واردات و انتقال روزانه 150 میلیون متر مکعب گاز از روسیه به ایران اشاره نمود.
💢 واردات گاز از روسیه؛ پروژه فراجناحی ایران
🔸با توجه به اهمیت بالای ناترازی انرژی و در راس آن، ناترازی گاز در مجموعه مسائل اولویتدار کشور، موضوع راهبردی دیپلماسی انرژی در دستور کار جدی دولتهای سیزدهم و چهاردهم قرار داشته است. چنانکه محسن پاک آئین، وزیر نفت دولت چهاردهم طی سخنرانی خود در روز کسب رای اعتماد از مجلس، به اهمیت و ضرورت پیگیری توافقات انجام شده جهت واردات گاز از روسیه در دولت سیزدهم اشاره نمود.
🔸 کاهش صادرات گاز روسیه به اروپا که به تبع جنگ اوکراین ایجاد شد، ظرفیت مازاد سالانه ۹۵ میلیارد متر مکعبی را برای روسیه فراهم کرده است. اولین گام واردات گاز از روسیه با توافق شهید رئیسی و پوتین انجام گرفت، سپس در سفر الکسی میلر، مدیرعامل شرکت گازپروم به تهران در تیرماه سال ۱۴۰۳ توافق واردات روزانه ۳۰۰ میلیون مترمکعب گاز از روسیه به ایران میان وزارت نفت و شرکت گازپروم به امضاء رسید. هرچند در ادامه مذاکرات، دو طرف بهعنوان گام نخست بر واردات سالانه ۵۵ میلیارد متر مکعب معادل روزانه ۱۵۰ میلیون متر مکعب به توافق رسیدند.
🔸 با این وصف صادرات و انتقال گاز روسیه از مسیر ایران، منافع متعددی برای کشور پدید خواهد آورد که اهم آنها به شرح زیر است:
1️⃣ افزایش نقشآفرینی ایران در بازار جهانی انرژی
2️⃣ تقویت وابستگی متقابل منطقهای و تبدیل ایران به هاب گازی
3️⃣ اجرای کامل تعهدات صادراتی پیشین ایران
4️⃣ افزایش توان بازاریابی با تاکید بر بازار ۳۰ میلیارد مترمکعبی هند
5️⃣ کاهش ناترازی و جلوگیری از خسارت ۱۵ میلیارد دلاری و آسیبهای زیستمحیطی
6️⃣ اجرای طرحهای توسعهای نیازمند انرژی
✅ باتوجه به اهمیت بالایی که انتقال و ترانزیت گاز طبیعی از روسیه دارد که میتوان مدعی شد یکی از مهمترین طرحهای حوزه انرژی و حتی سیاستخارجی در تاریخ جمهوری اسلامی ایران در حال رقم خوردن است. این موضوع از چنان اهمیتی برخوردار است که ضرورت دارد با نگاه فراجناحی و فراتر از دولتها به آن نگریسته شود و دولت چهاردهم با عزم جدی بر اجرای آن مصمم باشد. لازم است تمامی اقدامات ضروری برای تبدیل توافقات اولیه به قرارداد و سپس آغاز عملیات اجرایی آن میان دو دولت سریعا به انجام برسد.
🔗 متن کامل را در سایت اندیشکده تهران بخوانید!🔗
✅ اندیشکده تهران✅
🌐https://institutetehran.com/art/189
🌐 @InstituteTehran
🌐 instagram.com/institutetehran1
♦️ ابرپروژه انتقال گاز روسیه؛ تلاشی برای تبدیل ایران به هاب گازی
#طرحهای_پیشران
🔹 چشمانداز مصرف انرژی جهانی نشان میدهد حدود ۲۲٪ از سبد انرژی مصرفی جهان در سال ۲۰۵۰ را گاز طبیعی تشکیل خواهد داد. با توجه به اهمیت گاز طبیعی در مناسبات آینده انرژی جهانی، همکاری ایران با روسیه در این زمینه باعث تقویت نقش ج.ا.ایران در معادلات آینده انرژی جهانی و به تبع آن اقتصاد، سیاست و امنیت در منطقه و جهان خواهد شد. در این بین حتی کشورهایی که فاقد منابع طبیعی گاز هستند نیز سعی دارند با نقشآفرینی در ترانزیت و فرآورش آن، خود را به یک بازیگر پیشرو در این عرصه مبدل کنند.
🔸 وقوع جنگ اوکراین این فرصت را برای جمهوری اسلامی ایران فراهم نمود تا با استفاده از ظرفیت دیپلماسی انرژی خود، الگویی از همکاری با روسیه را بهعنوان بزرگترین دارنده ذخایر گاز جهان ترسیم نماید. از جمله همکاریهای موفق ایران و روسیه در طول سالهای اخیر، میتوان به تفاهم ۴۰ میلیارد دلاری با گازپروم، سرمایهگذاری ۴.۵ میلیارد دلاری روسیه در توسعه میادین، انتقال تکنولوژی پلتفرم فروش و تجارت گاز روسیه و در نهایت توافق واردات و انتقال روزانه 150 میلیون متر مکعب گاز از روسیه به ایران اشاره نمود.
💢 واردات گاز از روسیه؛ پروژه فراجناحی ایران
🔸با توجه به اهمیت بالای ناترازی انرژی و در راس آن، ناترازی گاز در مجموعه مسائل اولویتدار کشور، موضوع راهبردی دیپلماسی انرژی در دستور کار جدی دولتهای سیزدهم و چهاردهم قرار داشته است. چنانکه محسن پاک آئین، وزیر نفت دولت چهاردهم طی سخنرانی خود در روز کسب رای اعتماد از مجلس، به اهمیت و ضرورت پیگیری توافقات انجام شده جهت واردات گاز از روسیه در دولت سیزدهم اشاره نمود.
🔸 کاهش صادرات گاز روسیه به اروپا که به تبع جنگ اوکراین ایجاد شد، ظرفیت مازاد سالانه ۹۵ میلیارد متر مکعبی را برای روسیه فراهم کرده است. اولین گام واردات گاز از روسیه با توافق شهید رئیسی و پوتین انجام گرفت، سپس در سفر الکسی میلر، مدیرعامل شرکت گازپروم به تهران در تیرماه سال ۱۴۰۳ توافق واردات روزانه ۳۰۰ میلیون مترمکعب گاز از روسیه به ایران میان وزارت نفت و شرکت گازپروم به امضاء رسید. هرچند در ادامه مذاکرات، دو طرف بهعنوان گام نخست بر واردات سالانه ۵۵ میلیارد متر مکعب معادل روزانه ۱۵۰ میلیون متر مکعب به توافق رسیدند.
🔸 با این وصف صادرات و انتقال گاز روسیه از مسیر ایران، منافع متعددی برای کشور پدید خواهد آورد که اهم آنها به شرح زیر است:
1️⃣ افزایش نقشآفرینی ایران در بازار جهانی انرژی
2️⃣ تقویت وابستگی متقابل منطقهای و تبدیل ایران به هاب گازی
3️⃣ اجرای کامل تعهدات صادراتی پیشین ایران
4️⃣ افزایش توان بازاریابی با تاکید بر بازار ۳۰ میلیارد مترمکعبی هند
5️⃣ کاهش ناترازی و جلوگیری از خسارت ۱۵ میلیارد دلاری و آسیبهای زیستمحیطی
6️⃣ اجرای طرحهای توسعهای نیازمند انرژی
🌐https://institutetehran.com/art/189
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM