۱۵ بهمن سالروز تاسیس دانشگاه تهران

ماجرای تاسیس دانشگاه تهران توسط رضاشاه از زبان پسر پروفسور حسابی

🔥 @Iranban2577

یکی از پدیده هایی که هیچ وقت نتوانسته ام جدّی بگیرم "جنبش دانشجویی" است. بدترین دسته افراد برای تاثیرگذاری بر سیاست، دانشجوها هستند. جوانانی که یک عمر در خانه پدر خورده و خوابیده اند و نه چیز زیادی از جهان می دانند و نه واقعیات زندگی و اجتماع را تجربه کرده اند، مشتی کلّه که به دیگ قرمه سبزی شبیه است و مملو از آرمانهای عجیب و غریب.
در ایران هم که این جنبش جز ضرر چیزی نداشت. در زمان شاه فقید مرکز مخالفت با حکومت و طلبکاری از زمین و زمان بود. طرف را از زیر شلاق ارباب و پشت گاوآهن به دانشگاه معتبر می فرستادند که مهندس بشود، خرابکار و تروریست می شد.
پس از پیروزی ابتذال هم که فاتحه! دو سه سال اوّل دعوا بین حزب الهی و کمونیست و مجاهد بود و پس از پیروزی اوّلی و درو شدن بقیه، جنبش دانشجویی تبدیل شد به مکان جولان دادن عرازشه و تحکیم وحدتی و از همه بدتر نهضت آزادی و سپس این مسیر تباهی با به دنیا آمدن اصلاحات تکمیل شد و بخش بزرگی از انرژی جوانان صرف سفت کردن پایه های حکومت زیر نام اصلاح طلبی گردید.
روز دانشجو هم مانند جنبش آن چیز مضحکی است. هفتاد سال پیش سه تا جوان توده ایی و مشابهاتش متاسفانه به خاطر بی تجربگی سربازان کشته می شوند و این شده پیراهن عثمان برای حکومت پیشین.
خیابان ۲۱ آذر را به شانزده تغییر نام دادند، انصافا کدام روز در تقویم ایران مهمتر است؟ طنز ماجرا این است که اگر این سه نفر نمرده بودند به طور قطع و یقین به فجیع ترین وجه ممکن و از روی عمد توسط حکومت ابتذال اعدام می شدند.
اگر بخواهیم روزی را به نام دانشجو نامگذاری کنیم بدون تردید زمان تاسیس دانشگاه تهران به دست رضاشاه کبیر است.

🖊 فرهاد طباطبایی

شرح عکس: راهپیمایی گروهی از دانشجویان ایرانی در آمریکا با شعارهایی به نفع خمینی و بر ضد محمد رضا شاه پهلوی
سرکوب در ایران را متوقف کنید.. ما خواهان آزادی رهبر اسلامی آیت الله طالقانی هستیم....حکومت شاه بر ضد قانون خداست.....ما خواهان بازگشت رهبر اسلامی آیت الله خمینی از تبعید هستیم

🔥 @Iranban2577

۲۴ دی ۱۳۵۷، هند، خانۀ فرهنگی ایران.

تعدادی دانشجوی ایرانی(کمونیست-مجاهد) ساختمان خانۀ فرهنگی ایران را در هند اشغال و تخریب کرده‌اند. بر دیوارهای داخل و خارج ساختمان شعار نوشته‌اند:
«زنده باد مبارزۀ مسلحانه»
«تنها راه رهایی جنگ مسلحانه است»...

🔥 @Iranban2577

شبکه ۳ داره تفاوت جمهوری و پادشاهی رو نشون میده😁

#تنها_راه_رهایی_بازگشت_پادشاهی

🔥 @Iranban2577

جمهوری Vs پادشاهی

شورش ۵۷ نبود، نتیجه دیشب و امشب چیز دیگه بود.

پ.ن: خیلی زورم میاد اعراب رژیم سلطنتی دارند و در عوض اینجا وارثان کوروش و داریوش و بهرام و نادر و رضاشاه علیه کهن ترین و با عظمت ترین دولت شاهنشاهی جهان شوریدند و هنوز هم شورشی(جمهوری‌خواه) باقی مانده اند.

#تنها_راه_رهایی_بازگشت_پادشاهی

🔥 @Iranban2577

شگفتی پله از تجهیزات باشگاه تاج

فرض کنید مسی الان بگه امکانات باشگاه استقلال در ردیف بهترین باشگاه‌های دنیاست!

🖊 مهدی رستم پور

🔥 @Iranban2577

حکومت فاسد و ذلیلی چون جمهوری اسلامی بهترین حکومت برای کشورهای منطقه است

🔥 @Iranban2577

⁉️ چرا نسل پس از ۵۷ فقیر شده است؟

🧮 #اقتصادخوانی

با دو واقعیت اقتصادی ساده روبه‌رو هستیم:
1⃣ سیاست اقتصادی شاه در فربه‌سازی طبقه‌ی متوسط، والدین ما را برخوردار و توان‌گر کرد و عمومن دارایی اندوخته‌ی قابل توجهی چون مسکن، زمین و طلا دارند که بن‌بن‌مایه‌ی آن در دهه‌ی ۵۰ به وجود آمد
2⃣ سیاست اقتصادی جمهوری اسلامی در بازتوزیع ایدئولوژیک منابع و رانت طبقه متوسط ​​را فقیر کرده و از ما نسلی بدون ثروت و دارایی و طبقه‌ای رو به زوال ساخته است

این‌که عموم نسل به دنیا آمده در پس از ۵۷، هر چقدر هم که می دوند باز هم از زندگی عقب هستند و خرید خانه یا یک ماشین نُرم، برای خیلی‌ها آرزو شده، ارتباطی با شایستگی و پشتکار، و تلاش کم یا زیاد این نسل ندارد.

گواه روشن این فرض، جدول برابری حداقل دستمزد با قیمت سکه یا دلار است. در سال ۱۳۵۵ (۲۵۳۵ ایرانی) حداقل دستمزد ماهانه ۴۵۶ تومان و قیمت سکه تمام پهلوی ۲۶۰ تومان بوده است. یعنی یک کارگر ساده (= بی‌سواد و بی‌تجربه) در نخستین ماه کارش، دستمزدی معادل ۲ سکه تمام طلا دریافت می‌کرد. اما، اکنون و در سال ۱۴۰۳ (۲۵۸۳ ایرانی) قیمت سکه تمام به ۶۴ میلیون و حداقل دستمزد ۱۱ میلیون و ۶۰۰ هزار تومان رسیده است. معنی ساده آن، این می‌شود که دستمزد یک کارگر ساده ایرانی که در سال ۵۵ برابر با دو سکه تمام طلا بود، در این ۴ دهه به ۲۰ درصد قیمت سکه رسیده و کارگر ایرانی دست‌کم ۱۰ برابر ارزان‌تر شده است!

↙️ لینک مرتبط برای شنیدن: غارت سفره‌ی یک ملت (کست‌باکس | تلگرام)

این سقوط ارزش کارگر ایرانی بازتاب دقیقی از اثر سیاست‌های اقتصادی پیش و پس از ۵۷ بر زندگی و معاش مردم یک جامعه است که یکی از درس‌های بنیادی اقتصاد را یادآوری می‌کند: فرآیند اقتصادی جامعه و معاش عمومی، آیینه‌ی دقیق سیاست‌های اقتصادی کلان است نه خرده رفتارهای مردم.

البته ممکن است در یک اقتصاد ضعیف، بی‌برنامه و رانتیر نیز، افرادی به دلیل‌های مختلف، موفق به ارتقای سطح اقتصادی خود شود اما استثنا، بیان‌گر یک روند نیست و فقر عمومی جامعه، بیش از هر چیزی، پیامد مستقیم سیاست اقتصادی ثروت‌سوز ۴ دهه‌ی گذشته است؛ چهره‌ی فقر را نمی‌شود با شعار پوشاند.

✔️ @SasanAghaei

📌 یادداشت‌های مرتبط
✍🏼 اقتصاد شاهنشاهی: و آن‌چه به راستی بود (لینک)
✍🏻 اندیشه‌ی «مرگ پیروز» و فکر توسعه‌ی پیروزمند (لینک)
✍ مساله: فقر عمومی (لینک)
✍🏻 اقتصاد غارت‌گری و بحران بی‌برقی (لینک)
✍🏼 چرا خارجی‌ها می‌روند؟ (لینک)
✍🏾 تمدن بزرگ در زنجیر گرگ‌ها (لینک)

📌 اپیزودهای مرتبط پادکست مدبویز
📻 نام سندرم: توسعه‌هراسی (کست‌باکس | تلگرام)
📻 ترور سازندگی (کست‌باکس | تلگرام)
📻 وقتی راهزنان بر تخت می‌نشینند (کست‌باکس | تلگرام)

〽️از جنوب تا سی‌وسه‌پل؛ آواز فارسی یک عرب، پژواک روح ایران
نیچه می‌گفت زندگی چیزی جز اراده‌ قدرت نیست. ایران، همان اراده‌ای است که شکست ،به زانو درآمد، به خواری خود خون گریست اما باز هم خیره به چشمان سرنوشت دست بر زانو زد و برخاست.
زاینده‌رود سقوط‌ها و برخاستن‌ها را دیده ، گاه جاری و سرزنده، گاه خشک و ترک‌خورده، اما همچون خود ایران، بارها به لبه نیستی رسیده و بازگشته است.
کشورهای عرب آن سوی خلیج فارس می‌درخشند اما او وسوسه نمی‌شود ، ایرانی نژاد نیست اما مانند برخی ایرانی‌تباران که از "خلیج عربی" می‌گویند بر سر تاریخ چانه نمی‌زند ، نام ایران را انکار نمی‌کند و آینده‌ای جداگانه نمی‌خواهد.
ایران را نمی‌توان در مرزها محدود کرد که اگر بود می‌توانست از هم بپاشد،اگر تنها یک زبان بود، می‌توانست فراموش شود اما ایران یک ایده است ، یک سوگند جاودانه.
هگل می‌گفت تاریخ، اراده‌ روح مطلق است که از دل تناقضات، خود را به پیش می‌برد. ایران نیز چنین است؛ از درون جنگ‌ها، قحطی‌ها و تلخی‌های تاریخ، همچون ققنوس هر بار از خاکستر خویش برخاسته است.
و او، این جوان عرب ایرانی، ایستاده در برابر تاریخ می‌خواند:
"دیوانه منم، دیوانه منم..."

حق

🔥 @Iranban2577

«برنامه‌های شاه به نفع ایران بودند؛ ما نمی‌فهمیدیم!»

برگرفته از کتاب نفیس و تاریخی: « نیم قرن خاطره و تجربه ، خاطرات مهندس عزت الله سحابی » ( صفحه ۲۶ و ۲۷ )


عزت‌الله سحابی، فعال سیاسی مخالف حکومت شاه که مدتی ریاست سازمان برنامه و بودجه را در دولت مهدی بازرگان در دست داشت، در کتاب خاطرات خود می‌نویسد که بسیاری از برنامه‌های محمدرضا شاه، از نظر اصولی به نفع ایران بوده اما اغلب مخالفان، از جمله خودش، آن زمان این را متوجه نمی‌شدند.

سحابی می‌نویسد:

«بسیاری از کارشناسان صدیق اذعان می‌کنند که تعدادی از برنامه‌های شاه از نظر اصولی به نفع ایران بود.
مثلاً وقتی که قرارداد ۱۹۷۵ میان شاه و صدام حسین بسته شد، دو دولت امضاء کردند، در دو مجلس نیز تصویب شد و به سازمان ملل رفت و بسیار در آن محکم‌کاری شد.

این قرارداد خیلی به نفع ایران بود و خطی را به عنوان خط مرز تعیین کردند که قسمت پرعمق اروندرود بود.
شرق این خط به ایران تعلق گرفت ولی ما این را متوجه نمی‌شدیم.»

سحابی دربارهٔ خریدها و ساخت‌وسازهای نظامی حکومت سابق ایران نیز با ذکر مثال پایگاه‌های هوایی وحدتی و شاهرخی، نوشته است:

«از دههٔ ۴۰ رژیم شاه در غرب کشور شروع به ایجاد استحکاماتی نمود.
پایگاه وحدتی و پایگاه شاهرخی که در حقیقت شهری زیرزمینی است و فرودگاه آن نیز زیر زمین است. من خود در زمان جنگ پایگاه وحدتی دزفول را دیدم.

هواپیماهای جت اف-۱۴ از زیر زمین با سرعت تمام بیرون می‌آمدند و به هوا می‌رفتند یا از بالا می‌آمدند،‌ چتری پشت آن‌ها باز می‌شد و یک‌راست به زیر زمین می‌رفتند؛ تشکیلات عظیمی بود.»

سحابی در جای دیگری از کتابش می‌گوید:‌

«در آن روزها یعنی در دوران حاکمیت مطلقهٔ شاه، بیشتر دوستان و حتی خود من می‌گفتیم شاه خیانت می‌کند و می‌خواهد جنگ اصلی ما را که باید با اسرائیل باشد، به جنگ با اعراب بدل کند!

باری انقلاب شد و عراق به ایران حمله کرد، آن روز تازه دانستیم که در اساسنامهٔ حزب بعث ‹وحدت سرزمین‌های عربی زبان› یک اصل شمرده شده است.»

«منظور از سرزمین‌های عربی زبان همین استان‌های عربی زبان بود که در ایران است.
یعنی ایلام، گیلان‌غرب و خوزستان...

پس عراق به طور ذاتی به ایران نظر داشت و می‌خواست قسمتی از ایران را ضمیمه خاک خود نماید.
شاه این را فهمیده بود و در غرب استحکامات می‌ساخت اما ما به همین خاطر به او ناسزا می‌گفتیم.»

عزت الله سحابی مسألهٔ منابع طبیعی را مثال می‌آورد و می‌نویسد:

«منصور روحانی وزیر کشاورزی وقت، یک زمان اعلام کرد که باید هشت میلیون رأس دام، از مراتع کشور خارج شوند وگرنه مراتع از بین می‌روند.

خود شاه نیز در سخنرانی خود گفت حیوان شریری به نام بز وجود دارد که ریشه‌های گیاهان را می‌کند.

این حیوان باید از بین برود.
من در زندان این مطالب را در روزنامه خوانده بودم و پیش خود تحلیل می‌کردم که شاه با این کار می‌خواهد روستاییان را وابسته نماید.»

او ادامه می‌دهد:

«روستاییان از بز، پشم و شیر به دست می‌آورند و از همه‌چیز و حتی شاخ و گوشت آن استفاده می‌کنند.
این حیوان اساس زندگی روستاییان است و آنان با همین حیوانات و زندگی ساده‌شان از دولت مستقل‌اند.
و ما فکر می‌کردیم شاه می‌خواهد به این دسیسه روستاییان را به دولت وابسته کند.»

سحابی در ادامه می‌نویسد:

«در حالی که پس از انقلاب، هنگامی‌ که به عنوان نمایندهٔ مردم به مجلس راه یافتیم، در کمیسیون برنامه و بودجه، مسؤلین وزارت کشاورزی پس از انقلاب به کمیسیون می‌آمدند، برخی از آنان مسؤلان سازمان جنگل‌ها بودند و می‌گفتند باید سی میلیون رأس دام از مراتع خارج شوند،
تا کنون مراتع از بین رفته است و برای احیای باقی‌مانده‌اش، این کار باید انجام بشود، و ما آن زمان فهمیدیم که واقعاً در کنار گود بودن و شعارهای بزرگ دادن با مسوولیت اجرایی داشتن تفاوت دارد.»


منبع : (  از جلد دوم خاطرات عزت‌الله سحابی (سال‌های ۱۳۵۷ تا ۱۳۷۹) به نام «نیم قرن خاطره و تجربه» که در ایران اجازهٔ چاپ نیافت و از سوی نشر خاوران پاریس منتشر شده و در کتاب‌فروشی‌های خارج از کشور در دسترس است.
یادداشت بالا از صفحات ۲۶ و ۲۷ کتاب آورده شده‌اند.)

🔥 @Iranban2577

تهران ۱۸ بهمن ۱۳۵۷

تصاویری دلخراش از جنازه‌‌های سوخته سربازان ارتش که توسط شورشیان_انقلابیون ۵۷ به آتش کشیده‌ شده‌اند. و خوشحالی آنها

🔥 @Iranban2577

پاینده ایران

#پاینده_ایرانی
#خرد_میهن_شاه

نمونه ای از افتخارات وحوش چپ و اسلامی ۲۲ بهمن ماه۱۳۵۷
صدها تن از تروریست‌ها و شورشیان با مسلسل و تفنگ و کارد و چوب و چماق به ساختمان سازمان اطلاعات و امنیت رشت حمله بردند. تروریست‌ها و شورشیان با بولدوزر در ساختمان را شکستند و ۱۰ تن از ماموران سازمان را دستگیر کردند.

نخست سرهنگ لحسایی رییس سازمان اطلاعات و امنیت را به درختی بستند و اعضای بدنش را به تدریج بریدند. سرهنگ لحسایی جانگداز و دردناک به دست مجاهد و چریک و توده‌ای جان باخت. چریک‌ها و مجاهدین با خونی که از دست بریده سرهنگ لحسایی بیرون می‌زد به در و دیوار شعار می‌نوشتند

🔥 @Iranban2577