🌐 توئیترهای ساختاری: چند صدائی در سپاه/ کجا میروید سرداران؟ اُحُد را رها کرده و غنیمتِ جمع میکنید؟
🔹 حسین دهباشی: پژوهشگر تاریخ
@majazestan
♦️ برادرانِ سپاهی! مبادا ضدانقلاب بگوید اینطور که فرمانده و معاون و مشاور و سخنگویِ سپاه، جورواجور حرف میزنند، همانطوری است که جنگ را اداره کردند.
♦️ و آیا امروز نیز مشابه همان فاجعه نیست؟
اسرائیل در تکرار جنایات بیمکافاتاش گستاخ شده و سپاه در پی سیاست!
♦️کجا میروید سرداران؟
♦️احُد را رها کرده و غنیمتِ جمع میکنید؟
#حسین_دهباشی
#چند_صدائی_در_سپاه
#کجا_میروید_سرداران
#ساختارهای_ایرانی
کانال تلگرامی ساختارهای ایرانی
@Iranianstructures
🔹 حسین دهباشی: پژوهشگر تاریخ
@majazestan
♦️ برادرانِ سپاهی! مبادا ضدانقلاب بگوید اینطور که فرمانده و معاون و مشاور و سخنگویِ سپاه، جورواجور حرف میزنند، همانطوری است که جنگ را اداره کردند.
♦️ و آیا امروز نیز مشابه همان فاجعه نیست؟
اسرائیل در تکرار جنایات بیمکافاتاش گستاخ شده و سپاه در پی سیاست!
♦️کجا میروید سرداران؟
♦️احُد را رها کرده و غنیمتِ جمع میکنید؟
#حسین_دهباشی
#چند_صدائی_در_سپاه
#کجا_میروید_سرداران
#ساختارهای_ایرانی
کانال تلگرامی ساختارهای ایرانی
@Iranianstructures
🌐 توئیترهای ساختاری: تفکیک حوزه اختیارات و مسئولیتهای رهبری از قوه مجریه ادعائی بدون دلیل است
🔹مهدی نصیری مدیرمسؤول سابق کیهان
@Mnasiri1342
♦️ ماجرای انصراف سید حسن خمینی از کاندیداتوری ریاست جمهوری بر اساس صلاحدید رهبری، شاهدی،
♦️علاوه بر دهها شاهد دیگر
بر نقش مهم و بی بدیل رهبری در همه شئون نظام و وضعیت کشور است.
♦️ و بیانگر این که
تفکیک حوزه اختیارات و مسئولیتهای رهبری از قوه مجریه و یا دیگر نهادها ادعایی بدون دلیل است.
#مهدی_نصیری
#مدیر_مسؤول_سابق_کیهان
#تفکیک_حوزه_اختیارات_رهبری_از_قوه_مجریه
کانال تلگرامی ساختارهای ایرانی
@Iranianstructures
🔹مهدی نصیری مدیرمسؤول سابق کیهان
@Mnasiri1342
♦️ ماجرای انصراف سید حسن خمینی از کاندیداتوری ریاست جمهوری بر اساس صلاحدید رهبری، شاهدی،
♦️علاوه بر دهها شاهد دیگر
بر نقش مهم و بی بدیل رهبری در همه شئون نظام و وضعیت کشور است.
♦️ و بیانگر این که
تفکیک حوزه اختیارات و مسئولیتهای رهبری از قوه مجریه و یا دیگر نهادها ادعایی بدون دلیل است.
#مهدی_نصیری
#مدیر_مسؤول_سابق_کیهان
#تفکیک_حوزه_اختیارات_رهبری_از_قوه_مجریه
کانال تلگرامی ساختارهای ایرانی
@Iranianstructures
🌐 توئیترهای ساختاری: هنوز باید از چینیها بیاموزیم
🔹 یونس احمدی: دکترای دینپژوهی دانشگاه ادیان
@yna7092
♦️ ظاهراً حديث نبويِ اطلبوا العلم و لو بالصين
اگر مستند مفروض شود،
هنوز برما واجب است
و باید پای درس چینیها بنشینیم.
♦️ آنها عملاً اقلیتهای همایدئولوژی را در جهان هوائی نمیکنند
و با جهان در نمیافتند
و از مسیرهای هموارِ نظامِ بینالملل برای پیشرفت استفاده می کنند.
#یونس_احمدی
#دکترای_دینپژوهی_دانشگاه_ادیان
#هنوز_باید_از_چینیها_بیاموزیم
کانال تلگرامی ساختارهای ایرانی
@Iranianstructures
🔹 یونس احمدی: دکترای دینپژوهی دانشگاه ادیان
@yna7092
♦️ ظاهراً حديث نبويِ اطلبوا العلم و لو بالصين
اگر مستند مفروض شود،
هنوز برما واجب است
و باید پای درس چینیها بنشینیم.
♦️ آنها عملاً اقلیتهای همایدئولوژی را در جهان هوائی نمیکنند
و با جهان در نمیافتند
و از مسیرهای هموارِ نظامِ بینالملل برای پیشرفت استفاده می کنند.
#یونس_احمدی
#دکترای_دینپژوهی_دانشگاه_ادیان
#هنوز_باید_از_چینیها_بیاموزیم
کانال تلگرامی ساختارهای ایرانی
@Iranianstructures
🌐 ارادهای ساختاری و سازمانیافته تأثیر انتخاباتها را در کشور بیاثر کرده است. از عرش به فرش بیاییم. باید تحولی بنیادین به وجود بیاید
🔹دکتر علیرضا بهشتی: استاد دانشگاه تربیت مدرس
🔹منبع: شرق
♦️مسئولان نظام میدانند که تنها قوت آنها در عرصه سیاست بینالمللی، پشتوانه مردمی است.
♦️دکتر محمد مصدق اشاره میکند : « اگر پادشاهی رأی ملت خود را به هیچ شمرد، چگونه میتوان انتظار داشت که دول بیگانه آن را به هیچ نشمرند و به مملکت تجاوز نکنند؟ رئیس هر مملکت باید افکار عموم را محترم بشمارد تا بتواند منافع ملت را در مقابل بیگانگان حفظ نماید و انتخاب رویهای غیر از این، سبب میشود که پادشاه به یکی از دول بیگانه سر سپارد تا بتواند بر یک ملت مرده سلطنت نماید» .
♦️شهروند معاصر با اندکی تلاش و پیگیری میتواند بفهمد که آیا انتخابات در نظام سیاسی که او در آن زندگی میکند، واقعا انتخابات است یا صرفا نمایشی از انتخابات است.
♦️اگر انتخابات از شرایطش ساقط شود؛ یعنی اگر انتخابات رقابتی، منصفانه، آزادانه و شفاف نباشد، شهروند امروز میفهمد که از انتخابات پوستهای بیش باقی نمانده است.
♦️جغرافیای سیاست جهان میان دو گروه نظامهای سیاسی اقتدارگرا و نظامهای سیاسی دموکراتیک تقسیم نشده است، بلکه گروه سومی وجود دارند که انتخابات در آنها برگزار میشود اما رأی مردم در تصمیمگیریها عملا نادیده گرفته میشود.
♦️ در یک دهه اخیر رئیسجمهور، مجلس، شوراهای شهر و روستا، با گذشت هر دوره انتخاباتی بیتحرکتر و بیاثرتر میشوند. علل این مسئله ساختاری و سازمانیافته قابل شناسایی و بحث است.
♦️امروزه اثرات ناشی از این وضعیت، دامن همه مردم کوچه و بازار را گرفته و منجر به این شده که شهروند ما احساس کند راهحل مشکلات روزمرهای که کمرش زیر آنها خم شده است، از صندوق رأی نمیگذرد.
♦️ اعتماد عمومی در سیاست از اعتماد عمومی در عرصههای دیگر جدا نیست. اعتماد عمومی یعنی اگر منِ شهروند بهراستی ولینعمتم و کارگزاران حکومت بهراستی خدمتگزاران من هستند، نباید نامحرم شمرده شوم.
♦️بدون اعتماد، قانون هم بهتنهایی از عهده ساماندهی جامعه بر نخواهد آمد. بدون اعتماد، سنگ روی سنگ بند نمیشود و دیواری که فرو میریزد، بر سر همه آوار خواهد شد.
♦️مردمی که همواره چشم امید به معجزات دارند، باید بدانند ما خودمان معجزه هستیم، بزرگترین معجزات عالم خلقت ماییم، چون اراده داریم و باید آن را بهکار گیریم.
♦️هیچکس از آنسوی دنیا، از آنسوی پرده غیب، از ناکجا، قرار نیست به کمک مردمی بیاید که خودشان تحرک ندارند.
♦️در رأس همه چیز، توسعه انسان است، تعالی او در همه میدانهای زندگی، تلاشش برای تحقق الگوی زیستی که آزادانه و آگاهانه انتخاب کرده است و فهم عمیق او از اینکه رشد او به رشد دیگران گره خورده است.
♦️مردم زمانی برای کنش سیاسی خود اهمیت و ارزش قائل میشوند که مشاهده کنند در نتیجه مشارکت فعال و حضور و نظارت همیشگی بر اعمال و رفتار حکومت، دیگر زبالهگردی در خیابانها نیست، و هر ایرانی به ایرانیبودن خودش افتخار میکند.
♦️وقتی سیستم سیاسی زیر بار دیدهبانی شهروندان میرود و آزادیهای بنیادین محترم شمرده میشوند، خودبهخود با صندوق رأی هم آشتی میکنند.
♦️اشتباه بزرگ، از درک نادرست رابطه میان سیاستورزی جامعهمحور و سیاستورزی حکومتمحور ناشی میشود. آنچه همیشگی و تعطیلناپذیر است، سیاستورزی جامعهمحور و تلاش برای تقویت و گسترش جامعه مدنی است، اما سیاستورزی حکومتمحور، اقتضایی است.
♦️باید جامعه را بهعنوان موجودیتی دارای تنوع و تعدد به رسمیت شناخت:سبکهای مختلف زندگی، الگوهای زیستی متنوع و متعدد؛ این است چهره واقعی اجتماعات امروزین.
♦️تغییر کارگزاران و جابهجایی مدیران دستگاه اداره کشور راه به جایی نمیبرد؛ مگر آنکه تحولی بنیادین به وجود بیاید. همه باید به این تحول تن بدهند، آن هم داوطلبانه.
♦️از عرش به فرش بیاییم و خود را جزئی از جامعه ایرانی و قطرهای از اقیانوس جامعه جهانی بدانیم.
♦️اول باید نگرشهایمان را تغییر دهیم؛ چشمانداز کنونی آینده، چشمانداز خوبی نیست.
#دکتر_علیرضا_بهشتی
#شهروندان_محرم_حکومت
#تحولی_بنیادین
#ساختارهای_ایرانی
کانال تلگرامی ساختارهای ایرانی
@Iranianstructures
🔹دکتر علیرضا بهشتی: استاد دانشگاه تربیت مدرس
🔹منبع: شرق
♦️مسئولان نظام میدانند که تنها قوت آنها در عرصه سیاست بینالمللی، پشتوانه مردمی است.
♦️دکتر محمد مصدق اشاره میکند : « اگر پادشاهی رأی ملت خود را به هیچ شمرد، چگونه میتوان انتظار داشت که دول بیگانه آن را به هیچ نشمرند و به مملکت تجاوز نکنند؟ رئیس هر مملکت باید افکار عموم را محترم بشمارد تا بتواند منافع ملت را در مقابل بیگانگان حفظ نماید و انتخاب رویهای غیر از این، سبب میشود که پادشاه به یکی از دول بیگانه سر سپارد تا بتواند بر یک ملت مرده سلطنت نماید» .
♦️شهروند معاصر با اندکی تلاش و پیگیری میتواند بفهمد که آیا انتخابات در نظام سیاسی که او در آن زندگی میکند، واقعا انتخابات است یا صرفا نمایشی از انتخابات است.
♦️اگر انتخابات از شرایطش ساقط شود؛ یعنی اگر انتخابات رقابتی، منصفانه، آزادانه و شفاف نباشد، شهروند امروز میفهمد که از انتخابات پوستهای بیش باقی نمانده است.
♦️جغرافیای سیاست جهان میان دو گروه نظامهای سیاسی اقتدارگرا و نظامهای سیاسی دموکراتیک تقسیم نشده است، بلکه گروه سومی وجود دارند که انتخابات در آنها برگزار میشود اما رأی مردم در تصمیمگیریها عملا نادیده گرفته میشود.
♦️ در یک دهه اخیر رئیسجمهور، مجلس، شوراهای شهر و روستا، با گذشت هر دوره انتخاباتی بیتحرکتر و بیاثرتر میشوند. علل این مسئله ساختاری و سازمانیافته قابل شناسایی و بحث است.
♦️امروزه اثرات ناشی از این وضعیت، دامن همه مردم کوچه و بازار را گرفته و منجر به این شده که شهروند ما احساس کند راهحل مشکلات روزمرهای که کمرش زیر آنها خم شده است، از صندوق رأی نمیگذرد.
♦️ اعتماد عمومی در سیاست از اعتماد عمومی در عرصههای دیگر جدا نیست. اعتماد عمومی یعنی اگر منِ شهروند بهراستی ولینعمتم و کارگزاران حکومت بهراستی خدمتگزاران من هستند، نباید نامحرم شمرده شوم.
♦️بدون اعتماد، قانون هم بهتنهایی از عهده ساماندهی جامعه بر نخواهد آمد. بدون اعتماد، سنگ روی سنگ بند نمیشود و دیواری که فرو میریزد، بر سر همه آوار خواهد شد.
♦️مردمی که همواره چشم امید به معجزات دارند، باید بدانند ما خودمان معجزه هستیم، بزرگترین معجزات عالم خلقت ماییم، چون اراده داریم و باید آن را بهکار گیریم.
♦️هیچکس از آنسوی دنیا، از آنسوی پرده غیب، از ناکجا، قرار نیست به کمک مردمی بیاید که خودشان تحرک ندارند.
♦️در رأس همه چیز، توسعه انسان است، تعالی او در همه میدانهای زندگی، تلاشش برای تحقق الگوی زیستی که آزادانه و آگاهانه انتخاب کرده است و فهم عمیق او از اینکه رشد او به رشد دیگران گره خورده است.
♦️مردم زمانی برای کنش سیاسی خود اهمیت و ارزش قائل میشوند که مشاهده کنند در نتیجه مشارکت فعال و حضور و نظارت همیشگی بر اعمال و رفتار حکومت، دیگر زبالهگردی در خیابانها نیست، و هر ایرانی به ایرانیبودن خودش افتخار میکند.
♦️وقتی سیستم سیاسی زیر بار دیدهبانی شهروندان میرود و آزادیهای بنیادین محترم شمرده میشوند، خودبهخود با صندوق رأی هم آشتی میکنند.
♦️اشتباه بزرگ، از درک نادرست رابطه میان سیاستورزی جامعهمحور و سیاستورزی حکومتمحور ناشی میشود. آنچه همیشگی و تعطیلناپذیر است، سیاستورزی جامعهمحور و تلاش برای تقویت و گسترش جامعه مدنی است، اما سیاستورزی حکومتمحور، اقتضایی است.
♦️باید جامعه را بهعنوان موجودیتی دارای تنوع و تعدد به رسمیت شناخت:سبکهای مختلف زندگی، الگوهای زیستی متنوع و متعدد؛ این است چهره واقعی اجتماعات امروزین.
♦️تغییر کارگزاران و جابهجایی مدیران دستگاه اداره کشور راه به جایی نمیبرد؛ مگر آنکه تحولی بنیادین به وجود بیاید. همه باید به این تحول تن بدهند، آن هم داوطلبانه.
♦️از عرش به فرش بیاییم و خود را جزئی از جامعه ایرانی و قطرهای از اقیانوس جامعه جهانی بدانیم.
♦️اول باید نگرشهایمان را تغییر دهیم؛ چشمانداز کنونی آینده، چشمانداز خوبی نیست.
#دکتر_علیرضا_بهشتی
#شهروندان_محرم_حکومت
#تحولی_بنیادین
#ساختارهای_ایرانی
کانال تلگرامی ساختارهای ایرانی
@Iranianstructures
🌐 استاد دانشگاه تربیت مدرس : از عرش به فرش بیاییم و خود را جزئی از جامعه ایرانی و قطرهای از اقیانوس جامعه جهانی بدانیم
🔹دکتر علیرضا بهشتی
🔹منبع: شرق
♦️جغرافیای سیاست جهان میان دو گروه نظامهای سیاسی اقتدارگرا و دموکراتیک تقسیم نشده است، بلکه گروه سومی وجود دارند که انتخابات در آنها برگزار میشود اما رأی مردم در تصمیمگیریها عملا نادیده گرفته میشود.
♦️مسئولان میدانند که تنها قوت آنها در عرصه سیاست بینالمللی، پشتوانه مردمی است.
♦️ شهروند معاصر با اندکی پیگیری میتواند بفهمد که آیا انتخابات در نظام سیاسی که او در آن زندگی میکند، واقعا انتخابات است یا صرفا نمایشی از انتخابات است.
♦️اگر انتخابات از شرایطش ساقط شود؛ شهروند میفهمد که از انتخابات پوستهای بیش باقی نمانده است.
♦️اثرات ناشی از این وضعیت، دامن مردم کوچه و بازار را گرفته و منجر به این شده که شهروند ما احساس کند راهحل مشکلات روزمرهای که کمرش زیر آنها خم شده است، از صندوق رأی نمیگذرد.
♦️اول نگرشهایمان را تغییر دهیم؛ چشمانداز کنونی آینده، چشمانداز خوبی نیست.
#دکتر_علیرضا_بهشتی
کانال تلگرامی ساختارهای ایرانی
@Iranianstructures
🔹دکتر علیرضا بهشتی
🔹منبع: شرق
♦️جغرافیای سیاست جهان میان دو گروه نظامهای سیاسی اقتدارگرا و دموکراتیک تقسیم نشده است، بلکه گروه سومی وجود دارند که انتخابات در آنها برگزار میشود اما رأی مردم در تصمیمگیریها عملا نادیده گرفته میشود.
♦️مسئولان میدانند که تنها قوت آنها در عرصه سیاست بینالمللی، پشتوانه مردمی است.
♦️ شهروند معاصر با اندکی پیگیری میتواند بفهمد که آیا انتخابات در نظام سیاسی که او در آن زندگی میکند، واقعا انتخابات است یا صرفا نمایشی از انتخابات است.
♦️اگر انتخابات از شرایطش ساقط شود؛ شهروند میفهمد که از انتخابات پوستهای بیش باقی نمانده است.
♦️اثرات ناشی از این وضعیت، دامن مردم کوچه و بازار را گرفته و منجر به این شده که شهروند ما احساس کند راهحل مشکلات روزمرهای که کمرش زیر آنها خم شده است، از صندوق رأی نمیگذرد.
♦️اول نگرشهایمان را تغییر دهیم؛ چشمانداز کنونی آینده، چشمانداز خوبی نیست.
#دکتر_علیرضا_بهشتی
کانال تلگرامی ساختارهای ایرانی
@Iranianstructures
🌐 توئیترهای ساختاری: ساخت مستند علیهِ مذاکرهکنندگان، عبور از ساختارهایِ نظام و تقابلِ عیان با رهبری است
🔹صبا آذرپیک: روزنامهنگارِ ایرانی
@sabaazarpeik
♦️ایران یک رهبر دارد که فصلالخطاب است، رهبری حامی مذاکرهکنندگان است.
♦️قدرت به عیانترین شکل دوتکه شده، بخشی که در رأسش شخص رهبری است، امروز حامی مذاکره است.
♦️ و عیان از پشت بلندگو از مذاکرهکنندگان حمایت میکند.
♦️بخش دوم علیه مذاکرهکنندگان، مستند پخش میکند.
♦️این دیگر سوتفاهم نیست؛ عبور از نظام است.
♦️دغدغۀ تندروها این است که مبادا مذاکرات به نتیجه برسد و مردم امیدوار شوند و مشارکت بالا برود.
♦️آنها مثل تجربۀ عدمِ مشارکتِ ملت و تشکیل مجلس حداقلی، تنها در میدان بیرقیب، پیروزند.
#صبا_آذرپیک
#ساخت_مستند_علیه_مذاکرهکنندگان
#دغدغۀ_تندروها
کانال تلگرامی ساختارهای ایرانی
@Iranianstructures
🔹صبا آذرپیک: روزنامهنگارِ ایرانی
@sabaazarpeik
♦️ایران یک رهبر دارد که فصلالخطاب است، رهبری حامی مذاکرهکنندگان است.
♦️قدرت به عیانترین شکل دوتکه شده، بخشی که در رأسش شخص رهبری است، امروز حامی مذاکره است.
♦️ و عیان از پشت بلندگو از مذاکرهکنندگان حمایت میکند.
♦️بخش دوم علیه مذاکرهکنندگان، مستند پخش میکند.
♦️این دیگر سوتفاهم نیست؛ عبور از نظام است.
♦️دغدغۀ تندروها این است که مبادا مذاکرات به نتیجه برسد و مردم امیدوار شوند و مشارکت بالا برود.
♦️آنها مثل تجربۀ عدمِ مشارکتِ ملت و تشکیل مجلس حداقلی، تنها در میدان بیرقیب، پیروزند.
#صبا_آذرپیک
#ساخت_مستند_علیه_مذاکرهکنندگان
#دغدغۀ_تندروها
کانال تلگرامی ساختارهای ایرانی
@Iranianstructures
🌐 توئیترهایِ ساختاری: ایران؛ ملتی لِه شده و کشوری در لبه پرتگاه، با معضلی به نام حاکمیت دوگانه/ نهادهایِ انتصابی در جنگِ بیپایان با نهادهایِ انتخابی
🔹مهدی نصیری مدیرمسؤول سابق کیهان
@Mnasiri1342
♦️صوت ظریف
♦️بارِ دیگر
♦️از معضلِ "حاکمیت دوگانه"
♦️ناشي از نزاعِ بین نهادهای "انتخابی" و "انتصابی"
♦️که تنش و اصطکاک بین آنها،
♦️ملت را لِه
♦️و کشور را در لبه پرتگاه قرار داده،
♦️پرده برداشت.
#مهدی_نصیری
#مدیر_مسؤول_سابق_کیهان
#ایران_در_لبه_پرتگاه
#حاکمیت_دوگانه
#تنش_و_اصطکاک_بین_نهادهای_انتصابی_و_انتخابی
کانال تلگرامی ساختارهای ایرانی
@Iranianstructures
🔹مهدی نصیری مدیرمسؤول سابق کیهان
@Mnasiri1342
♦️صوت ظریف
♦️بارِ دیگر
♦️از معضلِ "حاکمیت دوگانه"
♦️ناشي از نزاعِ بین نهادهای "انتخابی" و "انتصابی"
♦️که تنش و اصطکاک بین آنها،
♦️ملت را لِه
♦️و کشور را در لبه پرتگاه قرار داده،
♦️پرده برداشت.
#مهدی_نصیری
#مدیر_مسؤول_سابق_کیهان
#ایران_در_لبه_پرتگاه
#حاکمیت_دوگانه
#تنش_و_اصطکاک_بین_نهادهای_انتصابی_و_انتخابی
کانال تلگرامی ساختارهای ایرانی
@Iranianstructures
🌐ایرانِ 1400 : رقیقشدنِ ابرِ ایدئولوژی و علائمی از تحولات ساختاری/ مردان و زنانی که شفافتر حرف میزنند
🔹دکتر یونس احمدی: دینپژوه و مدرس دانشگاه
♦️شاید از اولین اتفاقاتی که نوعِ انسانی پس از استقرار در دنیایِ مادی و آگاهی از خود، نسبت به آن فرصت مییابد، امکان ادراکِ غیر و گواهی به هستی و هویتهایِ دیگر در جهان است که با هم، با قواعدی مشخص و از پیش تعیینشده، دارای نسبت و ارتباط هستند.
♦️یک ساختارِ جدید، همواره ماحصلِ این ارتباطات طی یک "فرآیندِ ساخت" میباشد. به نظر میرسد، همانطور که هستی و هویتهایِ موجودات، معمولاً اصیل فرض می شوند، قواعدِ ساخت نیز اصیل هستند، بنابراین قابل مطالعه و شناسائیاند. ماحصل این امر دانشِ ساختشناسی یا ساختار است که در آن امرِ ساخت یا Construction فی نفسه یک واقعیت یا fact برای مطالعه است.
♦️دانشِ ساختار برای فرد، امکانِ شناخت و قدرتِ دانایی، نسبت به هر فرآیندِ ساخت و امکان دستکاری در آن و نهایتاً پیشبینیِ اتفاقات و نتایج را میسر میسازد.
♦️ساختارهائی به نام جوامع که حاصل فرآیندهای ساخت و ناشی از روابطِ هویتی اجزاء خود هستند، میتوانند ترکیبی ساده یا پیچیده باشند.
♦️جامعۀ کنونی ما "نسبت" به اتفاقاتی که اطرافمان در حالِ شکلگرفتن است و تاریخی که پشتِ سر گذاشتهایم، به لحاظ مواضعِ راهبردی و استراتژیهایِ فلسفی و الاهیاتی، جامعهای ساده با سرمایههایِ لاغر و نزارِ نمادین است.
♦️تفسیرِ ما از جهان قرنهاست که بدون تغییر ماندهاست. ما به گذشته عادت داریم و سُنت و فرهنگ، مانند دژی، پناهگاهِ ما شدهاست. ما از آزادی از این سنن، دلنگران میشویم. ظاهراً آزادی مشکلتر از آن بود که میاندیشیدیم.
♦️ساختارهایِ ما، گرچه بدوی نیستند، اما امروزی هم نیستند. چند کُدواژۀ ساده بر نگرشِ ما به جهان حاکم است.
♦️سفر به آینده و پرتابشدن به آن مشحون از دلهره، حیرانی و اضطراب آوری است و ما ترجیح میدهیم، در بستر گهوارۀ تاریخ، به لالائی و آوازِ کهنِ فرهنگ، به خواب و آرام، اوقات بگذرانیم.
♦️گذشتهای انباشته از سنت و فرهنگ و شاخصهای آن که قدم به قدم پشتِ سرِ ما و چهارچشمی مواظبِ ما هستند، نوعی آرامش و شاید تضاد و تقابل با حرکت برای ما به ارمغان اورده است. به نام سنتها میتوان جریانِ امور ما را به دست گرفت، ما ابائی نداشتهایم که تحتِ تکفل باشیم.
♦️از این مقدمۀ فلسفی_تاریخی که بگذریم، اتفاقی که این روزها نتایج آنرا مشاهده میکنیم این است که ابرِ ایدئولوژیک، که دهههاست و شاید هم بیشتر، بر سرِ این سرزمین و به رنگهایِ مختلف سایه افکنده است "در نتیجه برخی عوامل و فاکتورها" به رقت گرائیده و این اتفاقِ مهم به شکلی نرم، به شکلگیری برخی تحولاتِ ساختاریِ مدرن منجر شده است.
♦️این تحولات علیرغم سنتِ دوسدۀ اخیر انقلابیگریِ ما ایرانیها، درونساختاری و برخلاف رویۀ گذشته که سطحی و ناماندگار بوده است، عمیق، بنیادین و ماندگار است.
♦️به نظر میرسد، در نتیجۀ این تحولات، درکنارِ ایدئولوژیِ مادر با گرایش تمامتخواهی، کشور با مجموعهای از گروههایِ اندیشهورز نیز مواجه میشود که، برایِ عناصری مانندِ رفتار نهادی، تأسیسی، عقلانیتِ خود بنیاد و نگرشِ attitude سکولار، ارزشِ بنیادین، قائل هستند .
♦️نهادیبودنِ تحولات به این معناست که گرایشات مرتبط با هویتهایِ جمعی و رفتارهایِ جمهور به شکلِ اجتماعات، انجمنها و کامیونیتیها communities افزایش مییابد.
♦️لازم به ذکر است، درحالی و شرایطیکه این گروهها، در تلاش برای پُررنگ کردن مرز مفروضِ خود با دیگران هستند، به موضوعاتی مانند امرِ منافعِ ملیِ مشترک و ضرورتها و اهتمامِ ساختاری، نگاه هویتبخش و محوری دارند.
♦️دنیوی و سکولارشدن نیز در این وضعیت بیشتر از آنکه به معنای تقابل با اصول و سنتها تعبیر شود، به معنای نوعی رفتارِ تعاملی در مرزِ میان سنت و مدرنیته و دنیای قدیم و جدید است. اتفاقی که قبل از آنکه ناخودآگاه و از استیصال فرهنگی واقع شود، آگاهانه و ناشی از، میزانی از تربیت و روح و روند آموزشی در جامعه است.
♦️جامعۀ ایرانی در حال تمرین برای عبور از تفکری است که میخواهد خود را، روحِ جمعیِ اندیشهها قلمداد کرده و تلاش میکند، این موضوع را به همه بقبولاند. جامعه ایرانی به این سبک تفکرات قرنها، آشنائی و عادت دارد. دوآلیست این تفکر اندیشهای است که جامعه را حقیقتی جمعی میداند که محصول و مجموع حقیقتِ هر یک از ما و گروهها و نهادهای عضو است.
♦️ما با مردان و زنانی که شفافتر حرف میزنند و همچنین ساختارها و نهادهای حاکمیتی و غیرحاکمیتی، احزاب و گروههائی مواجهیم که به دنبالِ ایفای نقش پررنگتر در جامعه و بازگشت به جایگاه قانونی خود هستند.
#دکتر_یونس_احمدی_دینپژوه_و_مدرس_دانشگاه
#تحولات_ساختاری
#ساختارهای_ایرانی
کانال تلگرامی ساختارهای ایرانی
@Iranianstructures
🔹دکتر یونس احمدی: دینپژوه و مدرس دانشگاه
♦️شاید از اولین اتفاقاتی که نوعِ انسانی پس از استقرار در دنیایِ مادی و آگاهی از خود، نسبت به آن فرصت مییابد، امکان ادراکِ غیر و گواهی به هستی و هویتهایِ دیگر در جهان است که با هم، با قواعدی مشخص و از پیش تعیینشده، دارای نسبت و ارتباط هستند.
♦️یک ساختارِ جدید، همواره ماحصلِ این ارتباطات طی یک "فرآیندِ ساخت" میباشد. به نظر میرسد، همانطور که هستی و هویتهایِ موجودات، معمولاً اصیل فرض می شوند، قواعدِ ساخت نیز اصیل هستند، بنابراین قابل مطالعه و شناسائیاند. ماحصل این امر دانشِ ساختشناسی یا ساختار است که در آن امرِ ساخت یا Construction فی نفسه یک واقعیت یا fact برای مطالعه است.
♦️دانشِ ساختار برای فرد، امکانِ شناخت و قدرتِ دانایی، نسبت به هر فرآیندِ ساخت و امکان دستکاری در آن و نهایتاً پیشبینیِ اتفاقات و نتایج را میسر میسازد.
♦️ساختارهائی به نام جوامع که حاصل فرآیندهای ساخت و ناشی از روابطِ هویتی اجزاء خود هستند، میتوانند ترکیبی ساده یا پیچیده باشند.
♦️جامعۀ کنونی ما "نسبت" به اتفاقاتی که اطرافمان در حالِ شکلگرفتن است و تاریخی که پشتِ سر گذاشتهایم، به لحاظ مواضعِ راهبردی و استراتژیهایِ فلسفی و الاهیاتی، جامعهای ساده با سرمایههایِ لاغر و نزارِ نمادین است.
♦️تفسیرِ ما از جهان قرنهاست که بدون تغییر ماندهاست. ما به گذشته عادت داریم و سُنت و فرهنگ، مانند دژی، پناهگاهِ ما شدهاست. ما از آزادی از این سنن، دلنگران میشویم. ظاهراً آزادی مشکلتر از آن بود که میاندیشیدیم.
♦️ساختارهایِ ما، گرچه بدوی نیستند، اما امروزی هم نیستند. چند کُدواژۀ ساده بر نگرشِ ما به جهان حاکم است.
♦️سفر به آینده و پرتابشدن به آن مشحون از دلهره، حیرانی و اضطراب آوری است و ما ترجیح میدهیم، در بستر گهوارۀ تاریخ، به لالائی و آوازِ کهنِ فرهنگ، به خواب و آرام، اوقات بگذرانیم.
♦️گذشتهای انباشته از سنت و فرهنگ و شاخصهای آن که قدم به قدم پشتِ سرِ ما و چهارچشمی مواظبِ ما هستند، نوعی آرامش و شاید تضاد و تقابل با حرکت برای ما به ارمغان اورده است. به نام سنتها میتوان جریانِ امور ما را به دست گرفت، ما ابائی نداشتهایم که تحتِ تکفل باشیم.
♦️از این مقدمۀ فلسفی_تاریخی که بگذریم، اتفاقی که این روزها نتایج آنرا مشاهده میکنیم این است که ابرِ ایدئولوژیک، که دهههاست و شاید هم بیشتر، بر سرِ این سرزمین و به رنگهایِ مختلف سایه افکنده است "در نتیجه برخی عوامل و فاکتورها" به رقت گرائیده و این اتفاقِ مهم به شکلی نرم، به شکلگیری برخی تحولاتِ ساختاریِ مدرن منجر شده است.
♦️این تحولات علیرغم سنتِ دوسدۀ اخیر انقلابیگریِ ما ایرانیها، درونساختاری و برخلاف رویۀ گذشته که سطحی و ناماندگار بوده است، عمیق، بنیادین و ماندگار است.
♦️به نظر میرسد، در نتیجۀ این تحولات، درکنارِ ایدئولوژیِ مادر با گرایش تمامتخواهی، کشور با مجموعهای از گروههایِ اندیشهورز نیز مواجه میشود که، برایِ عناصری مانندِ رفتار نهادی، تأسیسی، عقلانیتِ خود بنیاد و نگرشِ attitude سکولار، ارزشِ بنیادین، قائل هستند .
♦️نهادیبودنِ تحولات به این معناست که گرایشات مرتبط با هویتهایِ جمعی و رفتارهایِ جمهور به شکلِ اجتماعات، انجمنها و کامیونیتیها communities افزایش مییابد.
♦️لازم به ذکر است، درحالی و شرایطیکه این گروهها، در تلاش برای پُررنگ کردن مرز مفروضِ خود با دیگران هستند، به موضوعاتی مانند امرِ منافعِ ملیِ مشترک و ضرورتها و اهتمامِ ساختاری، نگاه هویتبخش و محوری دارند.
♦️دنیوی و سکولارشدن نیز در این وضعیت بیشتر از آنکه به معنای تقابل با اصول و سنتها تعبیر شود، به معنای نوعی رفتارِ تعاملی در مرزِ میان سنت و مدرنیته و دنیای قدیم و جدید است. اتفاقی که قبل از آنکه ناخودآگاه و از استیصال فرهنگی واقع شود، آگاهانه و ناشی از، میزانی از تربیت و روح و روند آموزشی در جامعه است.
♦️جامعۀ ایرانی در حال تمرین برای عبور از تفکری است که میخواهد خود را، روحِ جمعیِ اندیشهها قلمداد کرده و تلاش میکند، این موضوع را به همه بقبولاند. جامعه ایرانی به این سبک تفکرات قرنها، آشنائی و عادت دارد. دوآلیست این تفکر اندیشهای است که جامعه را حقیقتی جمعی میداند که محصول و مجموع حقیقتِ هر یک از ما و گروهها و نهادهای عضو است.
♦️ما با مردان و زنانی که شفافتر حرف میزنند و همچنین ساختارها و نهادهای حاکمیتی و غیرحاکمیتی، احزاب و گروههائی مواجهیم که به دنبالِ ایفای نقش پررنگتر در جامعه و بازگشت به جایگاه قانونی خود هستند.
#دکتر_یونس_احمدی_دینپژوه_و_مدرس_دانشگاه
#تحولات_ساختاری
#ساختارهای_ایرانی
کانال تلگرامی ساختارهای ایرانی
@Iranianstructures
🌐 ایرانِ 1400 : با پدیدۀ زنان و مردانی که شفافتر حرف میزنند و همچنین نهادهائی مواجهیم که به دنبالِ بازگشت به جایگاه قانونی خود هستند
🔹دکتر یونس احمدی: دینپژوه و مدرس دانشگاه
♦️ابرِ ایدئولوژیک در کشور "در نتیجه برخی عوامل و فاکتورها" به رقت گرائیده وتحولاتی درونساختاری و بنیادین در راه است.
♦️کشور با مجموعهای از گروهها مواجه میشود که، برایِ عناصری مانندِ رفتار نهادی، تأسیسی، عقلانیتِ خود بنیاد و نگرشِ attitude سکولار، ارزشِ بنیادین قائل هستند .
♦️نهادیبودنِ تحولات به این معناست که گرایشات مرتبط با هویتهایِ جمعی و رفتارهایِ جمهور به شکلِ اجتماعات و کامیونیتیها communities افزایش مییابد.
♦️دنیوی و سکولارشدن نیز در این وضعیت بیشتر از آنکه به معنای تقابل با اصول و سنتها، تعبیر شود، به معنای نوعی رفتارِ تعاملی در مرزِ میان سنت و مدرنیته و دنیای قدیم و جدید است.
♦️جامعۀ ایرانی در حال عبور به اندیشهای است که جامعه را حقیقتی جمعی میداند که محصول و مجموع حقیقتِ هر یک از ما و گروهها و نهادهای عضو است.
♦️راه درازی در پیش است.
کانال تلگرامی ساختارهای ایرانی
@Iranianstructures
🔹دکتر یونس احمدی: دینپژوه و مدرس دانشگاه
♦️ابرِ ایدئولوژیک در کشور "در نتیجه برخی عوامل و فاکتورها" به رقت گرائیده وتحولاتی درونساختاری و بنیادین در راه است.
♦️کشور با مجموعهای از گروهها مواجه میشود که، برایِ عناصری مانندِ رفتار نهادی، تأسیسی، عقلانیتِ خود بنیاد و نگرشِ attitude سکولار، ارزشِ بنیادین قائل هستند .
♦️نهادیبودنِ تحولات به این معناست که گرایشات مرتبط با هویتهایِ جمعی و رفتارهایِ جمهور به شکلِ اجتماعات و کامیونیتیها communities افزایش مییابد.
♦️دنیوی و سکولارشدن نیز در این وضعیت بیشتر از آنکه به معنای تقابل با اصول و سنتها، تعبیر شود، به معنای نوعی رفتارِ تعاملی در مرزِ میان سنت و مدرنیته و دنیای قدیم و جدید است.
♦️جامعۀ ایرانی در حال عبور به اندیشهای است که جامعه را حقیقتی جمعی میداند که محصول و مجموع حقیقتِ هر یک از ما و گروهها و نهادهای عضو است.
♦️راه درازی در پیش است.
کانال تلگرامی ساختارهای ایرانی
@Iranianstructures
🌐 دکترآزاد ارمکی/ ایران1400 : پایان جامعه ضعیف و بسته، و آغاز جامعۀ پهنشده، باز شده و متکثر از جریانها/ تولید بحران در نظام سیاسی؛ مردم به دنبالِ تطبیق، انعطاف و تعادل
🔹دکتر تقی آزاد ارمکی: استاد دانشگاه تهران
🔹آرمان ملی با تلخیص
♦️وضعیت جامعه ایران در سال۱۴۰۰ متفاوت شده است.
♦️مردم ایران با یک جمهوری اسلامی مواجه نیستند و اشکال مختلفی از جمهوریِ اسلامی در گذشته وجود داشته است.
♦️امروز جامعه ایران در شرایطی قرار گرفته که هیچگاه انتظار آنرا نداشته است.
♦️امروز جامعه ایران پهن شده و باز شده و متکثر از جریانها و نیروهایِ اجتماعی است که در برخی نقاط به هم پیوند میخورند و در برخی نقاط در تضاد و تزاحم با هم قرار میگیرند.
♦️در گذشته جامعه ضعیفتر بوده و به همین دلیل کنش سیاسی همگرایانهتری داشته است، و چون اکنون، جامعه بازتر و پهنتر شده، کنش سیاسی، شکل همگرایانۀ خود را از دست داده است.
♦️نیروهایی که امروز در جامعه وجود دارند همصدا و همرأی نیستند.
♦️حوزه سیاسی که گمان میکند مردم تابع بیارادهای در کشور هستند ضعیف، نحیف و در حال فروریختن است.
♦️باید اجازه بیشتری به مردم داد، جامعه ایران، ساختارگرا، مشارکتطلب بوده و حاضر به تصمیمسازی است .اگر قرار است جامعه و گروههای اجتماعی تصمیمگیری کنند باید به آنها فرصت داد.
♦️نشانههایی مبنی بر وجود ارادهای برای اصلاح ساختار سیاسی و اصلاح رابطه مردم و دولت در کشور وجود ندارد.
♦️ نظام سیاسی به دنبال همگرایی فرهنگی بود و تلاش میکرد برای همهچیز برنامه ارائه کند. جمهوری اسلامی تلاش میکرد افراد جامعه به یکشکل زندگی کنند. وضعیت موجود نتیجه برنامهریزیهای اشتباه اخیر بوده است.
♦️یک کجفهمی بنیادین در مدیریت شهر و کشور وجود دارد که منطق این نوع تفکر برای مردم مشخص نیست. ما باید ناهمگرایی شکلگرفته را که براساس پهنشدگی جامعه به وجود آمده، به رسمیت بشناسیم.
♦️سیاست در ایران جلوتر از جامعه حرکت میکند. سیاست برنامهریزی میکند و جلو میرود. این در حالی است که در هیچ کجای جهان دولت، جلوی جامعه حرکت نمیکند؛ بلکه جامعه را نمایندگی میکند.
♦️در ایران دولت برجامعه است و به دلیل اینکه دولت در ایران برجامعه است تضاد ایجاد میکند و عملکرد مناسبی ندارد.
♦️منشأ چالشها و بحرانهای اجتماعی در ایران نظام سیاسی است و نظام سیاسی است که تولید بحران میکند.
♦️ریشه بسیاری از بحرانهای فرهنگی، اجتماعی و سیاسی را باید در کنشگری دولت جستوجو کرد. ریشه بحرانهای اقتصادی، اجتماعی و بینالمللی را باید در رفتار دولت جستوجو کرد.
♦️منشأ بحرانها جامعه نیست. جامعه به دلیل انعطافی که دارد تلاش میکند خود را با شرایط تطبیق بدهد.
♦️جامعه تلاش میکند خود را در مسیر تطبیق بیشتر هزینه کند تا تولید بحران.
♦️این به معنای آن است که در کشور تولید بحران در نظام سیاسی صورت میگیرد؛ نه در نظام اجتماعی. بحران با کشورهای همسایه را چه کسی ایجاد کرده است؟
♦️راهحل نیز این است که دولت از جلوداری نسبت به جامعه دست بردارد.
♦️نظام سیاسی به جای اینکه تلاش کند بحرانهای موجود را حل کند باید در ابتدا تولید بحران را متوقف کند. هنگامی که نظام سیاسی دست از بحرانسازی برداشت به نظامی تبدیل میشود که در خدمت جامعه است.
♦️یک جمهوری اسلامی وجود دارد که در آن تکثر نیروهای اجتماعی به رسمیت شناخته میشود.
♦️نیاز امروز جامعه ایران یک گفتمان اعتدالگرا است؛ نه یک گفتمان اقتدارگرا. همه از جنگ خسته و متنفر هستند.
♦️امروز کاندیدای نظامی زیادی قصد دارند وارد انتخابات شوند. این در حالی است که این افراد دچار توهم شدهاند و فکر میکنند کشور باید خود را برای جنگ آماده کند.
♦️امروز بهترین فرصت برای جمهوری اسلامی است. همه طرفهای جمهوری اسلامی آماده معامله هستند و جمهوری اسلامی باید از این فرصت به سود خود استفاده کند.
#دکتر_تقی_آزاد_ارمکی
#ایران1400
#جامعۀ_ایران_پهن_شده_است
#تولید_بحران_در_نظام_سیاسی_کشور
#ساختارهای_ایرانی
کانال تلگرامی ساختارهای ایرانی
@Iranianstructures
🔹دکتر تقی آزاد ارمکی: استاد دانشگاه تهران
🔹آرمان ملی با تلخیص
♦️وضعیت جامعه ایران در سال۱۴۰۰ متفاوت شده است.
♦️مردم ایران با یک جمهوری اسلامی مواجه نیستند و اشکال مختلفی از جمهوریِ اسلامی در گذشته وجود داشته است.
♦️امروز جامعه ایران در شرایطی قرار گرفته که هیچگاه انتظار آنرا نداشته است.
♦️امروز جامعه ایران پهن شده و باز شده و متکثر از جریانها و نیروهایِ اجتماعی است که در برخی نقاط به هم پیوند میخورند و در برخی نقاط در تضاد و تزاحم با هم قرار میگیرند.
♦️در گذشته جامعه ضعیفتر بوده و به همین دلیل کنش سیاسی همگرایانهتری داشته است، و چون اکنون، جامعه بازتر و پهنتر شده، کنش سیاسی، شکل همگرایانۀ خود را از دست داده است.
♦️نیروهایی که امروز در جامعه وجود دارند همصدا و همرأی نیستند.
♦️حوزه سیاسی که گمان میکند مردم تابع بیارادهای در کشور هستند ضعیف، نحیف و در حال فروریختن است.
♦️باید اجازه بیشتری به مردم داد، جامعه ایران، ساختارگرا، مشارکتطلب بوده و حاضر به تصمیمسازی است .اگر قرار است جامعه و گروههای اجتماعی تصمیمگیری کنند باید به آنها فرصت داد.
♦️نشانههایی مبنی بر وجود ارادهای برای اصلاح ساختار سیاسی و اصلاح رابطه مردم و دولت در کشور وجود ندارد.
♦️ نظام سیاسی به دنبال همگرایی فرهنگی بود و تلاش میکرد برای همهچیز برنامه ارائه کند. جمهوری اسلامی تلاش میکرد افراد جامعه به یکشکل زندگی کنند. وضعیت موجود نتیجه برنامهریزیهای اشتباه اخیر بوده است.
♦️یک کجفهمی بنیادین در مدیریت شهر و کشور وجود دارد که منطق این نوع تفکر برای مردم مشخص نیست. ما باید ناهمگرایی شکلگرفته را که براساس پهنشدگی جامعه به وجود آمده، به رسمیت بشناسیم.
♦️سیاست در ایران جلوتر از جامعه حرکت میکند. سیاست برنامهریزی میکند و جلو میرود. این در حالی است که در هیچ کجای جهان دولت، جلوی جامعه حرکت نمیکند؛ بلکه جامعه را نمایندگی میکند.
♦️در ایران دولت برجامعه است و به دلیل اینکه دولت در ایران برجامعه است تضاد ایجاد میکند و عملکرد مناسبی ندارد.
♦️منشأ چالشها و بحرانهای اجتماعی در ایران نظام سیاسی است و نظام سیاسی است که تولید بحران میکند.
♦️ریشه بسیاری از بحرانهای فرهنگی، اجتماعی و سیاسی را باید در کنشگری دولت جستوجو کرد. ریشه بحرانهای اقتصادی، اجتماعی و بینالمللی را باید در رفتار دولت جستوجو کرد.
♦️منشأ بحرانها جامعه نیست. جامعه به دلیل انعطافی که دارد تلاش میکند خود را با شرایط تطبیق بدهد.
♦️جامعه تلاش میکند خود را در مسیر تطبیق بیشتر هزینه کند تا تولید بحران.
♦️این به معنای آن است که در کشور تولید بحران در نظام سیاسی صورت میگیرد؛ نه در نظام اجتماعی. بحران با کشورهای همسایه را چه کسی ایجاد کرده است؟
♦️راهحل نیز این است که دولت از جلوداری نسبت به جامعه دست بردارد.
♦️نظام سیاسی به جای اینکه تلاش کند بحرانهای موجود را حل کند باید در ابتدا تولید بحران را متوقف کند. هنگامی که نظام سیاسی دست از بحرانسازی برداشت به نظامی تبدیل میشود که در خدمت جامعه است.
♦️یک جمهوری اسلامی وجود دارد که در آن تکثر نیروهای اجتماعی به رسمیت شناخته میشود.
♦️نیاز امروز جامعه ایران یک گفتمان اعتدالگرا است؛ نه یک گفتمان اقتدارگرا. همه از جنگ خسته و متنفر هستند.
♦️امروز کاندیدای نظامی زیادی قصد دارند وارد انتخابات شوند. این در حالی است که این افراد دچار توهم شدهاند و فکر میکنند کشور باید خود را برای جنگ آماده کند.
♦️امروز بهترین فرصت برای جمهوری اسلامی است. همه طرفهای جمهوری اسلامی آماده معامله هستند و جمهوری اسلامی باید از این فرصت به سود خود استفاده کند.
#دکتر_تقی_آزاد_ارمکی
#ایران1400
#جامعۀ_ایران_پهن_شده_است
#تولید_بحران_در_نظام_سیاسی_کشور
#ساختارهای_ایرانی
کانال تلگرامی ساختارهای ایرانی
@Iranianstructures
🌐دکتر آزاد ارمکی: ایران1400: جامعۀ ایران، تکثیر و تمایزِ جریانها/ یک حوزۀ سیاسیِ مشخص در حالِ نحیف شدن و بیثباتی است
🔹دکتر تقی آزاد ارمکی: استاد دانشگاه تهران
🔹آرمان ملی
♦️وضعیت جامعه ایران در سال۱۴۰۰ متفاوت شده است.
♦️امروز جامعه ایران پهن شده و باز شده و متکثر از جریانها و نیروهایِ اجتماعی است.
♦️در گذشته جامعه ضعیفتر بوده و به همین دلیل کنش سیاسی همگرایانهتری داشته است.
♦️حوزه سیاسی که گمان میکند مردم تابعِ بیارادهای در کشور هستند ضعیف، نحیف و در حال فروریختن است.
♦️یک کجفهمی بنیادین در مدیریتِ کشور وجود دارد.
♦️سیاست در ایران جلوتر از جامعه حرکت میکند. در هیچ کجای جهان دولت، جلوی جامعه حرکت نمیکند؛ بلکه جامعه را نمایندگی میکند.
♦️منشأ بحرانها جامعه نیست. جامعه تلاش میکند خود را با شرایط تطبیق بدهد.
♦️این به معنای آن است که در کشور تولید بحران در نظام سیاسی صورت میگیرد؛ نه در نظام اجتماعی.
♦️نظام سیاسی که تلاش کند بحرانهای موجود را حل کند باید در ابتدا "خود"تولید بحران را متوقف کند.
کانال تلگرامی ساختارهای ایرانی
@Iranianstructures
🔹دکتر تقی آزاد ارمکی: استاد دانشگاه تهران
🔹آرمان ملی
♦️وضعیت جامعه ایران در سال۱۴۰۰ متفاوت شده است.
♦️امروز جامعه ایران پهن شده و باز شده و متکثر از جریانها و نیروهایِ اجتماعی است.
♦️در گذشته جامعه ضعیفتر بوده و به همین دلیل کنش سیاسی همگرایانهتری داشته است.
♦️حوزه سیاسی که گمان میکند مردم تابعِ بیارادهای در کشور هستند ضعیف، نحیف و در حال فروریختن است.
♦️یک کجفهمی بنیادین در مدیریتِ کشور وجود دارد.
♦️سیاست در ایران جلوتر از جامعه حرکت میکند. در هیچ کجای جهان دولت، جلوی جامعه حرکت نمیکند؛ بلکه جامعه را نمایندگی میکند.
♦️منشأ بحرانها جامعه نیست. جامعه تلاش میکند خود را با شرایط تطبیق بدهد.
♦️این به معنای آن است که در کشور تولید بحران در نظام سیاسی صورت میگیرد؛ نه در نظام اجتماعی.
♦️نظام سیاسی که تلاش کند بحرانهای موجود را حل کند باید در ابتدا "خود"تولید بحران را متوقف کند.
کانال تلگرامی ساختارهای ایرانی
@Iranianstructures
🌐 ساختشناسی علم در ایران/ دکتر رضا داوری اردکانی: دانشمندانِ علوم انسانی و اجتماعی باید بتوانند، یک صورت مثالی از نظمِ زندگی، ارائه نمایند، اما میراث آنها امروز، بخصوص در جهانِ توسعهنیافته، بیشتر صفت و شأن آموزشی پیدا کرده است
شرایط اخلاقی و تاریخی پیشرفت علم
🔹دکتر رضا داوری اردکانی فیلسوف و متفکر ایرانی و رئیس فرهنگستان علوم کشور
🔹سخن اولِ نشریه فرهنگستان علوم
🔹بخش: دوازدهم
♦️همه دانشمندان پژوهش خود را با امید و امیدواری آغاز میکنند، اما امید صاحبنظر علوم انسانی، امید حل و رفع مسائل و موانع و صلاح مردم و بهبود زندگی است.
♦️امیل دورکیم که امر اجتماعی را شئ میدانست و اصرار داشت که جامعهشناسی چیزی در حد فیزیکِ اجتماعی است، ناگزیر بود امور جامعه را به عادی و غیرعادی یا به بهنجار و نابهنجار تقسیم کند.
♦️دانشمند علوم اجتماعی در طلب وضع بهنجار است و اگر ناهنجاری نبود وجهی برای علم و پژوهش او وجود نداشت.
♦️البته ما نمیدانیم چرا هنجار، هنجار و ناهنجار، ناهنجار شده است.
♦️آنچه میدانیم این است که هنجارِ امروز با هنجارِ دیروز تفاوت دارد و شاید بتوانیم درباره این تفاوت حکم کنیم. "عقلِ مشترک" هنجار کنونی را ترجیح میدهد و شاید آن را مطلق بداند. تأمل در این وضع کار اهل فلسفه است.
♦️اما دانشمندان علوم انسانی و اجتماعی که قاعدتاً صورتِ ایدهآل جامعۀ متجدد را در نظر دارند، باید مسیر راهی را که از اکنون، به سوی مقصد تعادل و تناسب علم و فرهنگ و سیاست و اقتصاد، میرود را بشناسند.
♦️یعنی باید بتوانند وضع کنونی را تحلیل کنند و البته این تحلیل بدون در نظر داشتن یک صورت مثالی از نظم زندگی، مقدور و میسّر نمیشود.
♦️در عمر دویستساله علوم اجتماعی، دانشمندانش همّ خود را مصروف حلّ مسائل و عبور از تنگناها و ساختن نظم مناسبتر کردهاند. امروز میراث آنها بخصوص در جهانِ توسعهنیافته، بیشتر صفت و شأن آموزشی پیدا کرده است.
♦️دانشمندان و پژوهندگان باید با طرحها و نظرها و دریافتهای اسلاف خود آشنا باشند، اما این آشنایی برای ادامه دادن راه آنها و درک و حلّ مسائلی است که جامعۀ خودشان با آن مواجه و در برابر است.
♦️درک و حل مسائلِ اکنونِ جامعه وظیفه دانشمند علوم انسانی و اجتماعی است. او اگر به بحث و تحقیق در آراء گذشتگان و معاصران و اظهارنظرهای شبهسیاسی اکتفا کند حتی اگر بکوشد آن آراء را به دیگران بیاموزد وظیفه علمی- اخلاقی خود را انجام نداده است.
♦️دانشمند علوم انسانی و اجتماعی وظیفه دارد به مشکلاتِ زندگی در زمان و جامعۀ خود توجه کند و راه رفع آن مشکلات را بیابد. به عبارت دیگر وظیفه دانشمند علوم اجتماعی یافتن و نشان دادن راه توسعه کشور است و اگر در این کار اهمال کند، وظیفه خود را انجام نداده است.
♦️دانش اجتماعی در جهان کنونی دانش توسعه و توسعهنیافتگی و خروج از این وضع است. گاهی این وظیفۀ علمی با دخالت در سیاست و موضعگیری سیاسی اشتباه میشود و این، اشتباه بدی است.
♦️اینجا چند پرسش پیش میآید: یکی اینکه چرا باید کوشش در راه توسعه را یک وظیفه اخلاقی بدانیم. پرسش دیگر که میتواند صورت اعتراض به نویسنده این سطور داشته باشد اینست که چگونه کسی که وضع کنونی جهانِ توسعهیافته را ایدهآل نمیدانسته است و نمیداند، دانشمندان را اخلاقاً موظف به یافتن و نشان دادن راه توسعه میداند.
♦️پاسخ پرسش اول اینست که اگر توسعه یک ضرورت تاریخی باشد و اهمال در آن رکود و سستی و پریشانی در کارها و آشفتگی و سرگردانی در روابط و مناسبات مردم و فساد در سازمانها و روابط اجتماعی به بارآورد، آنگاه کوتاهی در طرح و تدوین برنامۀ آن، قصور در ادای تکلیف است.
♦️اگر دانشمند علوم انسانی باید بداند و میداند که امکانهای فراروی جامعه چیست و کدامهاست و چگونه از وضع موجودِ نامطلوب میتوان خارج شد و از ارائه طریق و توضیح و بیان وضع موجود و امکانهای آینده برای بیرون شدن از این وضع سعی نکند، به خیر و صلاح مردمان، بیاعتنایی کرده و شیوهای در راه علم برگزیده است که اخلاق آن را نمیپسندد و تاریخ که خواهرِ اخلاق است، فردا او را سرزنش خواهد کرد.
♦️با توجه به آنچه گفته شد، پرسش دوم که در ظاهر دشوار مینمود آسان میشود. من وضع موجود کشورهای توسعهیافته را ایدهآل نمیدانم و حتی اعتقاد دارم که غلبۀ میل به مصرف در همهجا نشانۀ تنزّلِ شأنِ آدمی و آغاز برهمخوردن کلیِ تعادل در وجود آدمی و ظهور آشفتگیها و بحرانهای روحی و اخلاقی شدید است، اما کشورهای توسعهنیافته چه میتوانند بکنند.
♦️آیا راهی جز راه طی شده جهانِ توسعهیافته میشناسند؟
#دکتر_رضا_داوری_اردکانی
#ساخت_شناسی_علم_در_ایران
#درک_و_حل_مسائل_اکنون_جامعه
#وظیفه_دانشمند_علوم_انسانی_و_اجتماعی
کانال تلگرامی ساختارهای ایرانی
@Iranianstructures
شرایط اخلاقی و تاریخی پیشرفت علم
🔹دکتر رضا داوری اردکانی فیلسوف و متفکر ایرانی و رئیس فرهنگستان علوم کشور
🔹سخن اولِ نشریه فرهنگستان علوم
🔹بخش: دوازدهم
♦️همه دانشمندان پژوهش خود را با امید و امیدواری آغاز میکنند، اما امید صاحبنظر علوم انسانی، امید حل و رفع مسائل و موانع و صلاح مردم و بهبود زندگی است.
♦️امیل دورکیم که امر اجتماعی را شئ میدانست و اصرار داشت که جامعهشناسی چیزی در حد فیزیکِ اجتماعی است، ناگزیر بود امور جامعه را به عادی و غیرعادی یا به بهنجار و نابهنجار تقسیم کند.
♦️دانشمند علوم اجتماعی در طلب وضع بهنجار است و اگر ناهنجاری نبود وجهی برای علم و پژوهش او وجود نداشت.
♦️البته ما نمیدانیم چرا هنجار، هنجار و ناهنجار، ناهنجار شده است.
♦️آنچه میدانیم این است که هنجارِ امروز با هنجارِ دیروز تفاوت دارد و شاید بتوانیم درباره این تفاوت حکم کنیم. "عقلِ مشترک" هنجار کنونی را ترجیح میدهد و شاید آن را مطلق بداند. تأمل در این وضع کار اهل فلسفه است.
♦️اما دانشمندان علوم انسانی و اجتماعی که قاعدتاً صورتِ ایدهآل جامعۀ متجدد را در نظر دارند، باید مسیر راهی را که از اکنون، به سوی مقصد تعادل و تناسب علم و فرهنگ و سیاست و اقتصاد، میرود را بشناسند.
♦️یعنی باید بتوانند وضع کنونی را تحلیل کنند و البته این تحلیل بدون در نظر داشتن یک صورت مثالی از نظم زندگی، مقدور و میسّر نمیشود.
♦️در عمر دویستساله علوم اجتماعی، دانشمندانش همّ خود را مصروف حلّ مسائل و عبور از تنگناها و ساختن نظم مناسبتر کردهاند. امروز میراث آنها بخصوص در جهانِ توسعهنیافته، بیشتر صفت و شأن آموزشی پیدا کرده است.
♦️دانشمندان و پژوهندگان باید با طرحها و نظرها و دریافتهای اسلاف خود آشنا باشند، اما این آشنایی برای ادامه دادن راه آنها و درک و حلّ مسائلی است که جامعۀ خودشان با آن مواجه و در برابر است.
♦️درک و حل مسائلِ اکنونِ جامعه وظیفه دانشمند علوم انسانی و اجتماعی است. او اگر به بحث و تحقیق در آراء گذشتگان و معاصران و اظهارنظرهای شبهسیاسی اکتفا کند حتی اگر بکوشد آن آراء را به دیگران بیاموزد وظیفه علمی- اخلاقی خود را انجام نداده است.
♦️دانشمند علوم انسانی و اجتماعی وظیفه دارد به مشکلاتِ زندگی در زمان و جامعۀ خود توجه کند و راه رفع آن مشکلات را بیابد. به عبارت دیگر وظیفه دانشمند علوم اجتماعی یافتن و نشان دادن راه توسعه کشور است و اگر در این کار اهمال کند، وظیفه خود را انجام نداده است.
♦️دانش اجتماعی در جهان کنونی دانش توسعه و توسعهنیافتگی و خروج از این وضع است. گاهی این وظیفۀ علمی با دخالت در سیاست و موضعگیری سیاسی اشتباه میشود و این، اشتباه بدی است.
♦️اینجا چند پرسش پیش میآید: یکی اینکه چرا باید کوشش در راه توسعه را یک وظیفه اخلاقی بدانیم. پرسش دیگر که میتواند صورت اعتراض به نویسنده این سطور داشته باشد اینست که چگونه کسی که وضع کنونی جهانِ توسعهیافته را ایدهآل نمیدانسته است و نمیداند، دانشمندان را اخلاقاً موظف به یافتن و نشان دادن راه توسعه میداند.
♦️پاسخ پرسش اول اینست که اگر توسعه یک ضرورت تاریخی باشد و اهمال در آن رکود و سستی و پریشانی در کارها و آشفتگی و سرگردانی در روابط و مناسبات مردم و فساد در سازمانها و روابط اجتماعی به بارآورد، آنگاه کوتاهی در طرح و تدوین برنامۀ آن، قصور در ادای تکلیف است.
♦️اگر دانشمند علوم انسانی باید بداند و میداند که امکانهای فراروی جامعه چیست و کدامهاست و چگونه از وضع موجودِ نامطلوب میتوان خارج شد و از ارائه طریق و توضیح و بیان وضع موجود و امکانهای آینده برای بیرون شدن از این وضع سعی نکند، به خیر و صلاح مردمان، بیاعتنایی کرده و شیوهای در راه علم برگزیده است که اخلاق آن را نمیپسندد و تاریخ که خواهرِ اخلاق است، فردا او را سرزنش خواهد کرد.
♦️با توجه به آنچه گفته شد، پرسش دوم که در ظاهر دشوار مینمود آسان میشود. من وضع موجود کشورهای توسعهیافته را ایدهآل نمیدانم و حتی اعتقاد دارم که غلبۀ میل به مصرف در همهجا نشانۀ تنزّلِ شأنِ آدمی و آغاز برهمخوردن کلیِ تعادل در وجود آدمی و ظهور آشفتگیها و بحرانهای روحی و اخلاقی شدید است، اما کشورهای توسعهنیافته چه میتوانند بکنند.
♦️آیا راهی جز راه طی شده جهانِ توسعهیافته میشناسند؟
#دکتر_رضا_داوری_اردکانی
#ساخت_شناسی_علم_در_ایران
#درک_و_حل_مسائل_اکنون_جامعه
#وظیفه_دانشمند_علوم_انسانی_و_اجتماعی
کانال تلگرامی ساختارهای ایرانی
@Iranianstructures
🌐 ساخت شناسیِ علم در ایران/ دکتر رضا داوری اردکانی: درک و حل مسائلِ اکنونِ جامعه وظیفه دانشمند علوم انسانی و اجتماعی است
🔹شرایط اخلاقی و تاریخی پیشرفتِ علم/12
♦️اگر دانشمند علوم انسانی و اجتماعی به بحث و تحقیق در آراء گذشتگان و معاصران و اظهارنظرهای شبهسیاسی اکتفا کند،وظیفه علمی- اخلاقی خود را انجام نداده است.
♦️دانشمند علوم انسانی و اجتماعی وظیفه دارد به مشکلاتِ زندگی در زمان و جامعۀ خود توجه کند و راه رفع آن مشکلات را بیابد. به عبارت دیگر وظیفه دانشمند علوم اجتماعی یافتن و نشان دادن راه توسعه کشور است و اگر در این کار اهمال کند، وظیفه خود را انجام نداده است.
♦️دانش اجتماعی در جهان کنونی دانش توسعه و توسعهنیافتگی و خروج از این وضع است. گاهی این وظیفۀ علمی با دخالت در سیاست و موضعگیری سیاسی اشتباه میشود و این، اشتباه بدی است.
♦️اگر دانشمند علوم انسانی به خیر و صلاح مردمان، بیاعتنایی کند، شیوهای در راه علم برگزیده است که اخلاق آن را نمیپسندد و تاریخ که خواهرِ اخلاق است، فردا او را سرزنش خواهد کرد.
کانال تلگرامی ساختارهای ایرانی
@Iranianstructures
🔹شرایط اخلاقی و تاریخی پیشرفتِ علم/12
♦️اگر دانشمند علوم انسانی و اجتماعی به بحث و تحقیق در آراء گذشتگان و معاصران و اظهارنظرهای شبهسیاسی اکتفا کند،وظیفه علمی- اخلاقی خود را انجام نداده است.
♦️دانشمند علوم انسانی و اجتماعی وظیفه دارد به مشکلاتِ زندگی در زمان و جامعۀ خود توجه کند و راه رفع آن مشکلات را بیابد. به عبارت دیگر وظیفه دانشمند علوم اجتماعی یافتن و نشان دادن راه توسعه کشور است و اگر در این کار اهمال کند، وظیفه خود را انجام نداده است.
♦️دانش اجتماعی در جهان کنونی دانش توسعه و توسعهنیافتگی و خروج از این وضع است. گاهی این وظیفۀ علمی با دخالت در سیاست و موضعگیری سیاسی اشتباه میشود و این، اشتباه بدی است.
♦️اگر دانشمند علوم انسانی به خیر و صلاح مردمان، بیاعتنایی کند، شیوهای در راه علم برگزیده است که اخلاق آن را نمیپسندد و تاریخ که خواهرِ اخلاق است، فردا او را سرزنش خواهد کرد.
کانال تلگرامی ساختارهای ایرانی
@Iranianstructures
🌐 مشکل ساختاری نظام و تکلیف ما/ کشوری که نخبگانِ دانشگاه تماشاچیاند
🔹دکتر عباس ایزدپناه / عضو هیات علمی دانشگاه و پژوهشگر حوزۀ علمیه قم
♦️سیستم انتخاباتیِ مجلس و ریاستجمهوری، بیانگر مشکل ساختاری و قانونی در نظام سیاسی ماست ، به نحوی که حضور مردمی را شاید به صفر هم برساند.
♦️زیربنای اصلاحِ ساختاری بدون شک از مسیرتشکلهای حوزوی و دانشگاهی می گذرد. در کشوری که اساتید و دانشجویانش، تماشاچی مدیران نظام باشند بیش از این انتظار نمی توان داشت.
♦️باید به عمق درد و راه درمان، ایمان بیاوریم و البته، هرگز میهن و انقلاب عزیزتر از جان را تنها نگذاریم.
#دکتر_عباس_ایزدپناه
#مشکل_ساختاری_نظام
کانال تلگرامی ساختارهای ایرانی
@Iranianstructures
🔹دکتر عباس ایزدپناه / عضو هیات علمی دانشگاه و پژوهشگر حوزۀ علمیه قم
♦️سیستم انتخاباتیِ مجلس و ریاستجمهوری، بیانگر مشکل ساختاری و قانونی در نظام سیاسی ماست ، به نحوی که حضور مردمی را شاید به صفر هم برساند.
♦️زیربنای اصلاحِ ساختاری بدون شک از مسیرتشکلهای حوزوی و دانشگاهی می گذرد. در کشوری که اساتید و دانشجویانش، تماشاچی مدیران نظام باشند بیش از این انتظار نمی توان داشت.
♦️باید به عمق درد و راه درمان، ایمان بیاوریم و البته، هرگز میهن و انقلاب عزیزتر از جان را تنها نگذاریم.
#دکتر_عباس_ایزدپناه
#مشکل_ساختاری_نظام
کانال تلگرامی ساختارهای ایرانی
@Iranianstructures
باسمه تعالی
🔹بیست ونه مرداد ۱۴۰۰
🌐گروه جامعه شناسی کشورهای اسلامی در انجمن جامعه شناسی ایران
نقد روایت سیدجواد میری را برگزار می کند.
سخنرانان این نشست:
♦️حمید پارسانیا
♦️بیژن عبدالکریمی
♦️حسین حجت پناه
♦️حامد درودیان
♦️مهرداد احمدی
♦️مزدک رجبی
♦️حسن محدثی
♦️یونس احمدی
♦️محمدرضا کدیور
@seyedjavadmiri
کانال تلگرامی ساختارهای ایرانی
@Iranianstructures
🔹بیست ونه مرداد ۱۴۰۰
🌐گروه جامعه شناسی کشورهای اسلامی در انجمن جامعه شناسی ایران
نقد روایت سیدجواد میری را برگزار می کند.
سخنرانان این نشست:
♦️حمید پارسانیا
♦️بیژن عبدالکریمی
♦️حسین حجت پناه
♦️حامد درودیان
♦️مهرداد احمدی
♦️مزدک رجبی
♦️حسن محدثی
♦️یونس احمدی
♦️محمدرضا کدیور
@seyedjavadmiri
کانال تلگرامی ساختارهای ایرانی
@Iranianstructures
🌐ساختشناسی علم در ایران/ دکتر رضا داوری اردکانی: کشورهای توسعهنیافته چه میتوانند بکنند؟
🔹شرایط اخلاقی و تاریخی پیشرفت علم*
🔹دکتر رضا داوری اردکانی فیلسوف و متفکر ایرانی و رئیس فرهنگستان علوم کشور
🔹سخن اولِ نشریه فرهنگستان علوم
🔹بخش: سیزدهم و پایانی
♦️کشورهای توسعهنیافته چه میتوانند بکنند.
آیا راهی جز راه طی شده جهانِ توسعهیافته میشناسند؟
♦️اگر افق تازه و راه دیگری گشوده و پیدا شود، دیگر پیمودن راه توسعه وظیفه نیست و باید از آن منصرف شد اما تا زمانی که راه دیگر پیدا نشده است بیش از دو انتخاب پیش روی آنها نیست.
یکی ماندن در وضع توسعهنیافتگی و دیگر رفتن به سوی توسعه.
♦️انتخاب دوم رفتن به سوی ایدهآل نیست اما انتخاب اول ماندن در رخوت و بیهودگی و ملال و ناتوانی و پرحرفی و بیهودهکاری و فقر و پریشانی و بیماری و فساد است.
♦️از این وضع باید رهایی یافت. سیاستمداران و دانشمندان وظیفه دارند که در تمهید مقدمات و فراهم آوردن شرایط گذشت از این وضع بکوشند.
این کوشش را معمولاً اخلاقی نمیدانند و من کسی را نمیشناسم که کار تدوینکنندگان برنامه توسعه را اخلاقی بشناسد. پس چرا گفته شد که وظیفه اخلاقی دانشمندان نشان دادن راهِ گذشت از توسعهنیافتگی است.
♦️گذشت از وضع توسعهنیافتگی مستلزم عزم و ارادهای است نظیر آنچه که از قرن هجدهم در اروپا به وجود آمد و غرب را راه برد. این اراده با صورتی از خرد یگانگی داشت. جهان توسعهنیافته در طی قرن اخیر بیآنکه کاری به عزم عقلی و عقل سازنده داشته باشد، نگاهی حسرتبار به کار و بار جهان متجدد و توسعهیافته داشته است. در این میان بعضی کشورها صورتی از عقل سازنده و اراده توأم با علم را تقلید کرده و در راه توسعه به پیشرفتهای مهم نائل آمدهاند.
♦️در یکی دو دهه اخیر دامنه این تقلید مفید بخصوص در شرق آسیا اندکی گسترش یافته است. انگیزه این تقلید مفید اخلاق نیست. مگر آنکه توسعه را از جمله موانع بسط و شیوع فساد بدانیم و به این اعتبار به آن رو کنیم و به این رویکرد وجهه اخلاقی بدهیم، اما یک راه دیگر هم شاید بتوان در نظر آورد که تا حدودی اخلاقی است. این راه هم همان راه توسعه است و ناگزیر عزم و خرد جدید باید راهنما و کارساز آن باشد مقصد و منظورش هم میتواند خروج از قریه ظلم و فساد و تنهایی و بیهودگی و رفتن به سوی جامعه بالنسبه برخوردار از قرار و تعادل و صلاح و همبستگی و امید و اخلاق باشد. در شرایط کنونی که طرحی جز طرح توسعه برای آینده نمیشناسیم. این بهترین مقصدی است که میتوان طلب کرد و با آن این امید را نیز در دل نگاه داشت که وقتی برای توسعه میکوشیم گشایشهای تازهای هم پیدا شود.
♦️دانشمندان علوم اجتماعی اگر شئون فرهنگ و معاش و رفتار و علم و اخلاق و سیاست قریهای را که مردم جهان در آن به سر میبرند بازشناسند و تذکر دهند که بدانیم در کجا و در چه وضع هستیم و اگر باید از آن خارج شویم، راه خروج کدام است، کار بزرگی کردهاند.
♦️کسی که نوشتههای مرا خواندهاست اگر بپرسد آیا به همین آسانی از عهده نیستانگاری (نیهیلیسم) برمیآییم، توجه فرماید که من از تدبیرهایی که در دوران نیستانگاری میتوان به کار بست گفتم وگرنه نیستانگاری چیزی نیست که بتوان با تدبیر از گسترش آن جلوگیری کرد.
♦️توجه به این نکته اهمیت دارد که وقتی کشوری گرفتار هزاران مشکل رنگارنگ شدتیابنده است و به درستی نمیداند که با آنها چه باید بکند در سودای سعادت قصوی و طالب رفع و حل یکباره مشکلات و مسائل و رسیدن به بهشت زمینی نباید باشد، بلکه اگر بتواند باید مهیّای حل مسائل موجود شود و نکته آخر اینکه ما حتی در بحبوحه نیستانگاری هم از اخلاق نمیتوانیم بگذریم و مگر طرح نیستانگاری مسبوق به اندیشه اخلاقی نیست. انسان، موجود اخلاقی است و اگر بتوان فصل ممیزی برای انسان قائل شد، گمان میکنم مناسبترینش اخلاقی بودن باشد.
* سخن اول نشریه شماره شصت و نهم خبرنامه فرهنگستان علوم به قلم دکتر رضا داوری اردکانی رئیس فرهنگستان علوم
#دکتر_رضا_داوری_اردکانی
#ساخت_شناسی_علم_در_ایران
#کشورهای_توسعهنیافته_چه_میتوانند_بکنند
#انتخاب_راه_توسعه_رفتن_به_سوی_ایدهآل_نیست
کانال تلگرامی ساختارهای ایرانی
@Iranianstructures
🔹شرایط اخلاقی و تاریخی پیشرفت علم*
🔹دکتر رضا داوری اردکانی فیلسوف و متفکر ایرانی و رئیس فرهنگستان علوم کشور
🔹سخن اولِ نشریه فرهنگستان علوم
🔹بخش: سیزدهم و پایانی
♦️کشورهای توسعهنیافته چه میتوانند بکنند.
آیا راهی جز راه طی شده جهانِ توسعهیافته میشناسند؟
♦️اگر افق تازه و راه دیگری گشوده و پیدا شود، دیگر پیمودن راه توسعه وظیفه نیست و باید از آن منصرف شد اما تا زمانی که راه دیگر پیدا نشده است بیش از دو انتخاب پیش روی آنها نیست.
یکی ماندن در وضع توسعهنیافتگی و دیگر رفتن به سوی توسعه.
♦️انتخاب دوم رفتن به سوی ایدهآل نیست اما انتخاب اول ماندن در رخوت و بیهودگی و ملال و ناتوانی و پرحرفی و بیهودهکاری و فقر و پریشانی و بیماری و فساد است.
♦️از این وضع باید رهایی یافت. سیاستمداران و دانشمندان وظیفه دارند که در تمهید مقدمات و فراهم آوردن شرایط گذشت از این وضع بکوشند.
این کوشش را معمولاً اخلاقی نمیدانند و من کسی را نمیشناسم که کار تدوینکنندگان برنامه توسعه را اخلاقی بشناسد. پس چرا گفته شد که وظیفه اخلاقی دانشمندان نشان دادن راهِ گذشت از توسعهنیافتگی است.
♦️گذشت از وضع توسعهنیافتگی مستلزم عزم و ارادهای است نظیر آنچه که از قرن هجدهم در اروپا به وجود آمد و غرب را راه برد. این اراده با صورتی از خرد یگانگی داشت. جهان توسعهنیافته در طی قرن اخیر بیآنکه کاری به عزم عقلی و عقل سازنده داشته باشد، نگاهی حسرتبار به کار و بار جهان متجدد و توسعهیافته داشته است. در این میان بعضی کشورها صورتی از عقل سازنده و اراده توأم با علم را تقلید کرده و در راه توسعه به پیشرفتهای مهم نائل آمدهاند.
♦️در یکی دو دهه اخیر دامنه این تقلید مفید بخصوص در شرق آسیا اندکی گسترش یافته است. انگیزه این تقلید مفید اخلاق نیست. مگر آنکه توسعه را از جمله موانع بسط و شیوع فساد بدانیم و به این اعتبار به آن رو کنیم و به این رویکرد وجهه اخلاقی بدهیم، اما یک راه دیگر هم شاید بتوان در نظر آورد که تا حدودی اخلاقی است. این راه هم همان راه توسعه است و ناگزیر عزم و خرد جدید باید راهنما و کارساز آن باشد مقصد و منظورش هم میتواند خروج از قریه ظلم و فساد و تنهایی و بیهودگی و رفتن به سوی جامعه بالنسبه برخوردار از قرار و تعادل و صلاح و همبستگی و امید و اخلاق باشد. در شرایط کنونی که طرحی جز طرح توسعه برای آینده نمیشناسیم. این بهترین مقصدی است که میتوان طلب کرد و با آن این امید را نیز در دل نگاه داشت که وقتی برای توسعه میکوشیم گشایشهای تازهای هم پیدا شود.
♦️دانشمندان علوم اجتماعی اگر شئون فرهنگ و معاش و رفتار و علم و اخلاق و سیاست قریهای را که مردم جهان در آن به سر میبرند بازشناسند و تذکر دهند که بدانیم در کجا و در چه وضع هستیم و اگر باید از آن خارج شویم، راه خروج کدام است، کار بزرگی کردهاند.
♦️کسی که نوشتههای مرا خواندهاست اگر بپرسد آیا به همین آسانی از عهده نیستانگاری (نیهیلیسم) برمیآییم، توجه فرماید که من از تدبیرهایی که در دوران نیستانگاری میتوان به کار بست گفتم وگرنه نیستانگاری چیزی نیست که بتوان با تدبیر از گسترش آن جلوگیری کرد.
♦️توجه به این نکته اهمیت دارد که وقتی کشوری گرفتار هزاران مشکل رنگارنگ شدتیابنده است و به درستی نمیداند که با آنها چه باید بکند در سودای سعادت قصوی و طالب رفع و حل یکباره مشکلات و مسائل و رسیدن به بهشت زمینی نباید باشد، بلکه اگر بتواند باید مهیّای حل مسائل موجود شود و نکته آخر اینکه ما حتی در بحبوحه نیستانگاری هم از اخلاق نمیتوانیم بگذریم و مگر طرح نیستانگاری مسبوق به اندیشه اخلاقی نیست. انسان، موجود اخلاقی است و اگر بتوان فصل ممیزی برای انسان قائل شد، گمان میکنم مناسبترینش اخلاقی بودن باشد.
* سخن اول نشریه شماره شصت و نهم خبرنامه فرهنگستان علوم به قلم دکتر رضا داوری اردکانی رئیس فرهنگستان علوم
#دکتر_رضا_داوری_اردکانی
#ساخت_شناسی_علم_در_ایران
#کشورهای_توسعهنیافته_چه_میتوانند_بکنند
#انتخاب_راه_توسعه_رفتن_به_سوی_ایدهآل_نیست
کانال تلگرامی ساختارهای ایرانی
@Iranianstructures
🌐 ساخت شناسیِ علم در ایران/ دکتر رضا داوری اردکانی: سیاستمداران و دانشمندان وظیفه دارند که در تمهید مقدمات و فراهم آوردن شرایط گذشت از وضع توسعهنیافتگی بکوشند
🔹شرایط اخلاقی و تاریخی پیشرفتِ علم/13
♦️وضع توسعهنیافتگی ماندن در رخوت و بیهودگی و ملال و ناتوانی و پرحرفی و بیهودهکاری و فقر و پریشانی و بیماری و فساد است.
♦️گذشت از وضع توسعهنیافتگی مستلزم عزم و ارادهای است نظیر آنچه که از قرن هجدهم در اروپا به وجود آمد و غرب را راه برد. این اراده با صورتی از خرد یگانگی داشت.
♦️بعضی کشورها در راه توسعه به پیشرفتهای مهم نائل آمدهاند.
♦️این بهترین مقصدی است که میتوان با آن این امید را نیز در دل نگاه داشت که وقتی برای توسعه میکوشیم گشایشهای تازهای هم پیدا شود.
♦️وقتی کشوری گرفتار هزاران مشکل رنگارنگ شدتیابنده است و به درستی نمیداند که با آنها چه باید بکند، در سودای سعادت قصوی و طالب رفع و حل یکباره مشکلات و مسائل و رسیدن به بهشت زمینی نباید باشد، بلکه اگر بتواند باید مهیّای حل مسائل موجود شود.
کانال تلگرامی ساختارهای ایرانی
@Iranianstructures
🔹شرایط اخلاقی و تاریخی پیشرفتِ علم/13
♦️وضع توسعهنیافتگی ماندن در رخوت و بیهودگی و ملال و ناتوانی و پرحرفی و بیهودهکاری و فقر و پریشانی و بیماری و فساد است.
♦️گذشت از وضع توسعهنیافتگی مستلزم عزم و ارادهای است نظیر آنچه که از قرن هجدهم در اروپا به وجود آمد و غرب را راه برد. این اراده با صورتی از خرد یگانگی داشت.
♦️بعضی کشورها در راه توسعه به پیشرفتهای مهم نائل آمدهاند.
♦️این بهترین مقصدی است که میتوان با آن این امید را نیز در دل نگاه داشت که وقتی برای توسعه میکوشیم گشایشهای تازهای هم پیدا شود.
♦️وقتی کشوری گرفتار هزاران مشکل رنگارنگ شدتیابنده است و به درستی نمیداند که با آنها چه باید بکند، در سودای سعادت قصوی و طالب رفع و حل یکباره مشکلات و مسائل و رسیدن به بهشت زمینی نباید باشد، بلکه اگر بتواند باید مهیّای حل مسائل موجود شود.
کانال تلگرامی ساختارهای ایرانی
@Iranianstructures