group-telegram.com/M_Hajihashemi_iran1/498
Last Update:
🔴 ژرفترین تحول پسا مهسا
✍ مرضیه حاجی هاشمی
🗒 دومین سالگرد «مهسا» فرصتی شد که هرچند کوتاه از جنبه ماهیت و پیامد، کنش جمعی ایرانیان مورد تامل قرار گیرد. اینکه یک کنش جمعی، جنبش اجتماعی محسوب میشود یا نه بدین بستگی دارد که چقدر سازمان یافته است. یک جنبش اجتماعی، هدف مشخصی دارد و بسیار سازمان یافته است و عمری طولانی نیز دارد. با وجود گستردگی شبکههای اجتماعی، تعاریف کلاسیک از انقلابها و جنبشها نیز دستخوش تغییر میشود؛ اما مطابق ادبیات تخصصی جامعه شناسی انقلابها و جنبشها نمیتوان به کنش جمعی ۱۴۰۱ مردم، موسوم به «جنبش مهسا»، جنبش اجتماعی گفت، به این دلیل که نخست هدف مشخصی را دنبال نکرد و از اعتراض به «گشت ارشاد» به مطالبات تحول خواهانه و انقلابی ختم شد و دوم آنکه به هیچ وجه، سازمان یافته نبود و برنامهای برای به ثمر رساندن حتی هدف اولیه نیز نداشت.
⬅️ جنبشها انواع مختلفی دارند که یکی از آنها جنبشهای انقلابیست. انباشت انواع نارضایتیها و عدم امکان بروز جمعی آنها و به رسمیت نشناختن حق مطالبهگری مردمی و جمعی و تعریف خود محورانه از «مردم» به نفع خود، توسط حکومت موجب شد، گروههای مختلف به طرز غیر قابل تصور و پیشبینی اعم از جوانان، نوجوانان، دانشجویان، زنان و ... آکنده از خشم و استیصال ناشی از عدم تحقق حقوق و آزادیهای سیاسی- اجتماعی شان، کنش جمعی خود را بدون هیچ سازماندهی به سمت و سویی سوق دهند که صرف نظر از ادبیات تخصصی جامعه شناسی انقلاب به یک جنبش انقلابی نزدیک کنند.
⬅️ آنچه آن روزها مورد توجه برخی جامعه شناسان این حوزه تخصصی در سراسر دنیا قرار گرفت، این بود که جامعه ایران برخلاف نظر برخی از کارشناسان و تحلیلگران همسو با معترضان، در «وضعیت انقلابی» نیست؛ بلکه در وضعیت «تصور انقلابی» است که وضعیتی «پیشا انقلابی» است، وضعیتی که با وجود عدم تحقق ملزومات عینی وقوع انقلاب؛ ولی جامعه به لحاظ ذهنی خود را در وضعیتی انقلابی، تصور میکند و از این رو مطابق ادراک خود، دست به کنشگریهای جمعی انقلابی در راستای مطالبات ساختاری میزند.
⬅️ با گذشت دو سال، صرف نظر از مباحث بالا، دو پدیده مشهود قابل مطالعه در ایران رخ نموده است. نخست اینکه به نظر میرسد، به لحاظ نظری و باورمندی، کیفیت دینداری بسیاری از دینداران، تغییر کرده و به سمت باور به سکولاریسم (به معنای جدایی دین از سیاست) شیفت سریعی داشته است. دوم آنکه مشاهده میشود، به لحاظ عملی و پراتیک دینی نیز تغییر کیفی قابل ملاحظهای وجود دارد، اعم از اینکه بسیاری از باورمندان به دین در پراتیک دینی نیز التزام به اموری مانند حجاب و حدود آن را به صورت نه تنها نظری که به گونهای عملی، در مورد خود و خانواده خود، ضروری یا مطابق ادبیات دینی «واجب» تلقی نمیکنند.
⬅️ این مسئله به ویژه در نسلهای جدید به صورت عبادت های فردی و بدون پوشش الزامی یا رعایت به اصطلاح «احکام فقهی» عبادات، با درک کاملا متفاوتی از آموزه های دینی در حال گسترش است و این به معنی حذف واسطه در دینداری و پراتیک دینی یا نوعی «پروتستانتیسم دینی» یا جنبش مردمی اصلاح دینی است که میتواند، در آموزهها و پراتیک دینی تحول شگرفی ایجاد کند، آنچه که در قالب یک حرکتی کاملاً فردی و بدون سازماندهی؛ ولی شدیداً متاثر از رویدادهای دو ساله اخیر در ایران و در جمعیت دینداران در حال رخ دادن است و با هیچ دستگاه سرکوبی نیز قابل توقف نیست و برعکس در ادامه سرکوبها همچنان تسریع نیز خواهد شد، حرکتی که میتوان گفت، ژرفترین تحول پسا مهسا است و دگرگونی فکری آن چند دهه بعد ظاهر خواهد شد.
https://www.group-telegram.com/us/M_Hajihashemi_iran1.com
BY مرضیه حاجی هاشمی
Share with your friend now:
group-telegram.com/M_Hajihashemi_iran1/498