group-telegram.com/M_Hajihashemi_iran1/500
Last Update:
🔴 اسلام ایرانی و اندیشه زرتشت
✍ مرضیه حاجی هاشمی
🗒 فرصتی دست داد تا برای اولین بار به آتشکدهای که عبادتگاه زرتشتیان است، بروم، جایی که ادعا میشود، آتشی ۱۵۰۰ ساله در آن برپاست. در بخشی از آتشکده و نمایشگاهی از آیین «زرتشت» در لوحی که زندگینامه زرتشت را به اختصار شرح میداد، سطوری تحت عنوان دوران اندیشه و تنهایی، نظر را به چند نکته جلب میکرد: ۱- زرتشت از دین ورزی عصر خویش ناخرسند و یک اصلاحگر دینی بوده است؛ ۲- زرتشت با اندیشیدن و تأمل به حقیقت جهان راه یافته است؛ نه صرفاً عبادت؛ ۳- زرتشت در کنار اندیشیدن، ستایش نیز میکرد؛ لذا از قبل با پروردگار خود آشنا بوده و می تواند، تحت تاثیر آموزههای الهیاتی پیش از خود باشد.
⬅️ اگر نپذیریم که زرتشت هم پیامبر بوده و هم فیلسوف، اساساً آنچه در مورد او میدانیم و ادعاهای موجود درباره وجودش، قابل تکذیب است و اگر بپذیریم که او هم پیامبر بوده و هم فیلسوف این سوال اساسی مطرح است که آیا پیامبری و فلسفیدن با هم جمع بسته میشود؟ آیا معرفت شناسی دینی و فلسفی یا ابزار وحی و عقل برای شناخت قابل تجمیع است؟ اگر امکانپذیر است، آیا پیامبران دیگر نیز فلسفه ورزی میکردند؟ اگر چنین است، چند درصد از ادعاهای آنها مبتنی بر وحی و چند درصد مبتنی بر اندیشه و تأمل فردی بوده است؟ اگر بخشی از ادعاهای هر پیامبر، امکان برخاستن از تأملات فردی را دارد، آیا تفکر در هر زمانی، کاملاً وابسته به زمینه و بستری اجتماعی و فرهنگی نیست؟ و این مسأله، حقیقت بلانقص اصلیترین آموزههای ادیان را مخدوش نمیکند؟ چه رسد به اینکه بخواهد، ابتنای قوانین، حکمرانی و سیاست گذاری داخلی و خارجی در عرصه جوامع و فضای بینالمللی ای باشد که هیچ شباهتی به عصر پیامبران ندارد.
⬅️ و اما نکته قابل تامل دیگر این است که صاحب نظران بر این باورند، آموزههای ادیان ابراهیمی نیز خود تحت تاثیر اندیشههای فلسفی بودند و علت اینکه عنصر «اختیار» در ادیان در دورههای متقدم آنها آشکارتر بوده است، این است که قرابت زمانی بیشتری با فلسفههای زمان خود داشتند و گرچه «اومانیسم» که از بنیههای اصلی تفکر مدرن قلمداد میشود، کاملا متأثر از افلاطونی گری و نوافلاطونی است؛ اما «فیچینو» بر این باور است که «آبای کلیسا بهره بسیار زیادی از اندیشه افلاطون و نوافلاطونی گرفته و معتقد بود که مسیحیت و افلاطونیگری، خاستگاهی مشترک دارند» که یکی از این خاستگاهها اندیشههای زرتشت است.
⬅️ به طور کلی «مفسران معاصر موافق اند که نوافلاطونی گری، تأثیری عمیق بر مسیحیت متقدم گذاشت و حتی تصدیق میکنند که اندیشه یونانی و یهودی- مسیحی به انحای مختلف، وامدار اندیشه زرتشتی است». حال با چنین توافقی، مبنی بر اینکه اندیشههای زرتشت بر فلسفه یونان باستان و ادیان یهودی و مسیحی که بر بستر زیستگاه زرتشت؛ یعنی سرزمین آریایی ها «ایران» ظهور نیافتند، تاثیر عمیقی داشته، آیا بر دیگر دین ابراهیمی؛ یعنی «اسلام» که یکی از بسترهای گسترش، نفوذ و بالندگی آن ایران بوده است، چنین تاثیری نداشته یا نمیتواند، داشته باشد؟ آیا ما نمیتوانیم، «اسلام ایرانی» با تاکید بر عنصر «اختیار» که بسیار در اندیشه زرتشت برجسته است، داشته باشیم یا صرفا مجبوریم، «ایران اسلامی» داشته باشیم، متاثر از «شبه جزیره حجاز» در ۱۴۰۰ سال پیش؟
https://www.group-telegram.com/us/M_Hajihashemi_iran1.com
BY مرضیه حاجی هاشمی
Share with your friend now:
group-telegram.com/M_Hajihashemi_iran1/500