group-telegram.com/NashrAasoo/8620
Last Update:
عصر اینترنت و ناخرسندیهای آن🔻
✍ در روزهای ابتداییِ ورود اینترنت، که من با توجه به سنم آن را به یاد دارم، لحظهای بود که حقیقتاً فقط خوشبین نبودیم بلکه نسبت به قابلیتهای دموکراتیک این رسانهی کاملاً غیرمتمرکز سخت امیدوار بودیم ــ تقریباً به شکلی آرمانگرایانه. بسته به این که چه اندازه نسبت به تجربههای انسانی بدبین باشید شاید جای تعجب نداشته باشد که اوضاع آنطور که فکر میکردیم پیش نرفت.بخشی از انتظارمان برآورده شد: دسترسی به محتوای رسانه و ابزار ایجاد آن واقعاً خوب است. اما کنار رفتن موانع و باز شدن مسیر منجر به قطبیشدن و «بالا رفتن هیجانات» شده است ــ خصوصیاتی که از ویژگیهای اوضاع پرهرجومرج است. شاید بعد از این که بخشی از آن انتظار ابتدایی برآورده شد وارد دورهی هرجومرج و آشوب شدهایم. آینده ممکن است آشوب بیشتر به ارمغان بیاورد یا نوعی بازآرایی و تغییر بنیادین.
✍ یک دلیلِ این که اکنون مردم به سمت قبیلهگرایی گرایش دارند این است که در آرزوی نوعی از حس تعلقاند که در آن دوران وجود داشت. اما در همان حال گرایشی قدرتمند به جهانوطنی و کنشگریِ عقلانی در جهانی فراملیتی وجود دارد. اگر به اندازهی کافی نگاه انتقادی داشته باشیم میتوانیم در تنش بین این دو گرایش، به زندگی خود ادامه دهیم. اما در تعامل با برخی رسانهها و شبکهها این احساس در شما به وجود میآید که نیرویی شما را به دنبال خود میکشد در حالی که پیش از روشن کردن صفحهی نمایشگرتان چنین چیزی در خود احساس نمیکردید. در اینجا انتخابهایی در برابرمان وجود دارند ــ مانند خاموش کردن کامپیوتر یا رفتن به فضای باز ــ اما شکی نیست که وضعیت دشواری است.
✍ ما در جامعهای زندگی میکنیم که از هر گونه رفتار اعتیادآور استقبال میکند. منظورم فقط مواد مخدر نیست هرچند شامل این مواد هم میشود. اما چیزی که جالبتر و فهمش کمی سختتر است هجوم دوپامینی است که با شیوهی خاصی از تفکر یا صحبت کردن همراه است. کاری که باید کرد همان کاری است که همیشه در چنین شرایطی باید انجام داد، یعنی بررسی این که کدام امیال در اینجا نقش دارند. فکر نمیکنم با فلسفه یا گفتگوی بانزاکت بتوانیم به طور کامل طبیعت غریزی خود را کنار بگذاریم. کاری که میتوانیم انجام دهیم احتمالاً این است که مهارش کنیم و به آن جهت بدهیم. همانطور که گفتید میتوانیم نوعی بیاعتمادی سودمند داشته باشیم. به نظرم این طور باید فکر کرد که شاید بیاعتمادی فینفسه رضایتبخش باشد و حتی ممکن است باعث پیوند به گروهی کوچک شود اما مسئلهی اصلی و مهمتری هم وجود دارد؟ برای طولانیمدت چه ایده یا هدفی میتوان داشت؟ این کار بسیار دشوار است زیرا با طبیعت ما سروکار دارد، طبیعتی که همیشه عقلانی نیست. ما این توانایی را داریم که فکر کنیم، و همانطور که گفتم هم میتوانیم عمل کنیم و هم دربارهی اعمالمان بیندیشیم اما در واقع چقدر احساسی که نسبت به اعمال و کنشهایمان داریم در کنترل ماست؟ این پرسشی است که گاهی باید در برابر رواندرمانگر به آن پاسخ داد.
@NashrAasoo 💭
BY Aasoo - آسو
Share with your friend now:
group-telegram.com/NashrAasoo/8620