Telegram Group Search
اجبار زندگی آکادمیک نقطه‌ی مقابل آزادی‌ای است که کنجکاوی طبیعی را تغذیه می‌کند.

#آلبرت_اینشتن

"Great personalities are not formed by what they hear and say, but by work and activity... by the execution of specific tasks", tasks to be carried out freely, without fear or coercion to encourage "that divine curiosity that every child possesses, but which is often prematurely weakened".

"The mind of a young person must not be stuffed with facts, names and formulas: all of these things can be found in books, without requiring any university course. The years of study must be employed only for teaching young people to think, to give them the training that no manual can replace. It is a true miracle that modern education has not managed to completely smother the holy curiosity of the seeker...


Scientific education for young people.
Albert Einstein

با تشکر از خانم فائزه تمیمی
@faezeh_tamimi
https://www.group-telegram.com/zendegi_ba_ketabha
جهت اطلاع از خدمات و هزینه های مرتبط به صفحۀ زیر مراجعه فرمایید.

https://icfp.qom.ac.ir/Home/Content/2


وب سایت : https://icfp.qom.ac.ir/
شماره تماس : 025-32103074
ایمیل دبیرخانه : [email protected]
آدرس پستی : دانشگاه قم، دانشکده علوم پایه، گروه فیزیک
نوروساینس آگاهی

۱- یکی از رازهای بزرگ مغز، حتی شاید بزرگ‌ترین راز آن، اسمش آگاهی است، و در زبان علمی آن را onsciousness می‌گویند. مغز هنوز چندان چیزی از ماهیت این راز بزرگ خودش نمی‌داند. البته اکنون دیگر خیلی چیزها درباره‌اش می‌داند، اما آن چیز اصلی را که آگاهی چگونه ایجاد می‌شود، و دقیقاً چه اتفاقی می‌افتد که ایجاد می‌شود، این را هنوز نمی‌داند. این‌که گفتم آگاهی شاید بزرگ‌ترین راز مغز است، به خاطر این است که بسیاری دیگر از تولیدات مهم مغز با آگاهی ارتباط دارند. قسمتی از به یاد آوردن‌ها، بسیاری از احساس‌ها، تفکرات، تصمیمات، بخشی از حرکت‌هایی که انجام می‌دهیم، حتی خواب‌هایی که می‌بینیم، هر کدامشان در واقع جزئی از آگاهی‌مان هستند.

از آنجا که هنوز ماهیت آگاهی مشخص نشده است، بدیهی است که تعریفش هم چندان امکان‌پذیر نخواهد بود. یا در هر حال تعریف دقیق آن ممکن نیست. اما می‌توانیم تصوری از آن داشته باشیم. و همین برای مطالعه‌ی علمی آن کافی خواهد بود. فیلسوفان هستند که همیشه دنبال تعریف دقیق از هر چیزی هستند. و هیچ وقت خدا هم موفق نمی‌شوند چیزی را به طور دقیق تعریف کنند. در هر حال، برای این‌که تصور نسبتاً دقیقی از آگاهی برایمان ایجاد شود، کافی است مثلاً این موارد را به خاطر داشته باشیم: هر وقت هر احساس یا فکری را تجربه می‌کنیم، آگاهی داریم. مثلاً آهنگی را گوش می‌کنیم و از آن لذت می‌بریم. یا مثلاً حرکتی می‌خواهیم انجام دهیم که احتیاج به «توجه» دارد. یا حتی وقتی خواب هستیم اما رویا می‌بینیم. در همه‌ی این مواقع آگاهی هم داریم. اما وقتی بیهوش هستیم، یا خواب هستیم اما رویا نمی‌بینیم، آگاهی‌مان قطع می‌شود. یا مثلاً وقتی داریم رانندگی می‌کنیم اما حواسمان به ترمز، کلاچ، فرمان و عوض کردن دنده‌ها نیست، بلکه با بغل‌دستی‌مان سرگرم صحبت هستیم، اینجا به آن صحبتمان با آن شخص آگاهی داریم، اما به رانندگی‌مان آگاهی نداریم. یا مثلاً در طی بیست‌وچهار ساعت که مدام در حال نفس‌کشیدن هستیم، این نفس‌کشیدن‌ها معمولاً خودبه‌خود، بدون این‌که ما از آن‌ها آگاه شویم، اتفاق می‌افتند. بسیاری از کارهای بدنمان همین‌طوراند. بدون آگاهی ما انجام می‌شوند. و از روی همین چند مثال می‌شود تصور نسبتاً دقیقی از آگاهی داشت. همچنین می‌توان گفت آگاهی چیزی است که مداوم نیست، بلکه به صورت‌های مختلف قطع و وصل می‌شود. کار در واقع کار فرگشت است! [ادامه دارد]

#عباس_پژمان
۳۰ فروردین ۱۴۰۳
نوروساینس آگاهی

۲- در هر ثانیه‌ای میلیاردها اطلاعات بینایی، شنوایی، بویایی، چشایی، بویایی و لامسه از دنیای اطراف وارد مغز می‌شوند. اکثر این‌ها فقط کسری از ثانیه، یا حداکثر دو سه ثانیه در مغز می‌مانند و بعد برای همیشه از بین می‌روند. مغز مطلقاً آگاه نمی‌شود که این‌ها آمدند و رفتند. در واقع در هر ثانیه‌ای فقط حدود ۵۰ تا از این اطلاعات هستند که مغز از آن‌ها آگاه می‌شود. یا نسبت به آن‌ها آگاهی پیدا می‌کند. گذشته از این، بسیاری از کارهای بدن هم هستند که بدون آگاهی مغز اتفاق می‌افتند. مثلاُ برای هر تپشی که قلبمان می‌کند اتفاقاتی باید بیفتند تا آن تپش بتواند اجرا شود. اما ما مطلقاً از این‌ها آگاه نمی‌شویم. این کارهایی که بدون آگاه شدن مغز ما در بدنمان اتفاق می‌افتند، همه‌شان کم و بیش اتفاقات حیاتی هستند. یعنی این‌که اگر اتفاق نیفتند دیر یا زود می‌میریم، یا این‌که زندگی‌مان دچار اختلال می‌شود.

حالا اگر قرار می‌شد همه‌ی این کارها با آگاهی مغزمان اتفاق بیفتند چه وضعی پیش می‌آمد؟ حقیقت این است که چنین چیزی اصلاً نمی‌توانست ممکن شود! فقط کافی است در نظر بگیریم که در هر لحظه‌ای چه کارهایی در بدن صورت می‌گیرند تا مثلاً قلب تپش کند، تنفس برقرار باشد، کلیه‌ها مشغول تصفیه‌ی خون باشند، دستگاه گوارش مشغول هضم غذا باشد، سلول‌های پیر در بافت‌های گوناگون در حال از بین رفتن باشند، سلول‌های ایمنی در حال فعالیت باشند ... و آن‌وقت در نظر بگیرم که مغز هم در هر لحظه‌ای از همه‌ی این‌ها آگاه می‌شود! این حجم از آگاهی اصلاً وحشتناک خواهد بود! اما خوشبختانه هیچ ضرورتی ندارد مغز از حجم بسیار بزرگی از کارهایی که در بدن اتفاق می‌افتند آگاه باشد. این کارها معمولاً کارهایی هستند که همیشه به یک شکل ثابت و مشخص اتفاق می‌افتند، یا تکرار می‌شوند. مثلاً کارهایی که اتفاق می‌افتند تا یک تپش قلب را ایجاد کنند، و برای هر تپش عیناً تکرار می‌شوند. حالا واقعاً چه ضرورتی دارد هر بار که این کارها اتفاق می‌افتند، مغز از آن‌ها آگاه بشود؟ بعد هم اصلاً برای مغزِ موجود ممکن نیست که بتواند در هر لحظه‌ای از همه‌ی کارهای بدن آگاه باشد. چون توانایی واقعاً فوق‌العاده‌ای می‌خواهد تا مغز بتواند در هر لحظه‌ای به همه‌ی این‌ها آگاه شود. به نظر نمی‌آید مغز موجود چنین توانایی‌ای داشته باشد. بعد هم مسئله‌ی انرژی است. چنین توانایی‌ای انرژی عظیمی لازم خواهد داشت، که تأمین آن شاید یک چیز ناممکنی برای دستگاه‌های بدن فعلی باشد. و در کنار این دو، باید یک چیز دیگر را هم در نظر داشته باشیم. در واقع هیچ بعید نیست که نورون‌های مخصوصی در مغز باشند که آگاهی را ایجاد می‌کنند. آن وقت اگر قرار می‌شد مغز از همه‌ی اتفاقات بدن آگاه شود تعداد نورون‌های مغز هم ‌سر به فلک می‌زد! چون می‌بایست تعداد خیلی بیشتری از آن نورون‌ها در مغز باشند تا بتوانند چنان حجمی از آگاهی را ایجاد کنند. بنابراین، شاید همین مقدار آگاهی که الآن هر مغزی می‌تواند ایجاد کند، بهترین میزانی باشد که فرگشت مغز برایش انتخاب کرده است. [ادامه دارد]

#عباس_پژمان
اول اردیبهشت ۱۴۰۳
علم و بنیان Science &Foundation
جهت اطلاع از خدمات و هزینه های مرتبط به صفحۀ زیر مراجعه فرمایید. https://icfp.qom.ac.ir/Home/Content/2 وب سایت : https://icfp.qom.ac.ir/ شماره تماس : 025-32103074 ایمیل دبیرخانه : [email protected] آدرس پستی : دانشگاه قم، دانشکده علوم پایه، گروه فیزیک
ششمین کنفرانس فیزیک بنیادی ایران در ادامه پنج همایشی که قبلا ذیل عنوان «رهیافت های نوین در فیزیک بنیادی» در پژوهشگاه دانش های بنیادی در سال های ۱۳۸۶، ۱۳۸۹، ۱۳۹۲، ۱۳۹۴ و ۱۳۹۶ برگزار شدند، در روزهای چهارشنبه ۱۲ و پنج شنبه ۱۳ اردیبهشت ماه ۱۴۰۳ به صورت هیبریدی (حضوری/برخط) و با حمایت معنوی انجمن فیزیک ایران برگزار خواهد شد.

شایان ذکر است که علاوه بر کنفرانس های یاد شده، نشستی یک روزه تحت عنوان «اهمیت مباحث بنیادی در علوم پایه» نیز در آذرماه ۱۳۹۸ در پژوهشگاه دانش های بنیادی برگزار شد که در آن فقط سخنرانان مدعو به ایراد سخنرانی پرداختند.

هدف از برگزاری این کنفرانس، نشستِ متخصصان حوزه فیزیک بنیادی به منظور بحث پیرامون یافته‌های علمی روز در این زمینه و همچنین آشنایی هرچه بیشتر دانشجویان تحصیلات تکمیلی با پژوهش‌ها و پژوهشگران این شاخهٔ پژوهشی است. لازم است تمامی شرکت‌کنندگان و مقاله‌دهندگان در کنفرانس، پرسشنامه الکترونیکی ثبت نام را تکمیل نمایند.

لینک همایش: https://icfp.qom.ac.ir
2025/06/19 11:27:35
Back to Top
HTML Embed Code: