به قول شاملو
چه بی‌تابانه می‌خواهمت
ای دوری‌ات آزمون تلخ زنده به گوری...
#أین_صاحبنا

روز سی و سوم

ما رگ جان را به آن زلف پریشان بسته ایم
صائب

بچه ها منتظر مامان باباهاشون بودن، برف اومده بود و اکثر خانواده ها دیر کرده بودن، بلاخره تا حدود نیم ساعت بعدش همه اومدن جز مامان رامین و امیر، تلفنشون هم جواب نمیدادن، مدیر بهم گفت: نرگس بچه ها رو ببر تو سالن بازی، سرشون رو بند کن طفلیا ترسیدن!
بچه ها رو بردم پایین، ولی همون اول سر یک چرخ سیاه کوچولو که مال یکی از تراکتور های اسباب بازی بود دعواشون شد و شروع کردن به کتک کاری، اونم نه یک کتک کاری معمولی ها، کتک کاااااری! تا حالا سابقه نداشت بچه ها اینجوری باهم دعوا کنن چه برسه با این شدت، اونم سر یک چرخ بی ارزش هم دیگه رو بزنن! بعدا فهمیدم که ترس رها شدگی، عصبی و خشمگینشون کرده بود...
یاد تو افتادم که دیر کردی! تو نیستی و هیچ چی سر جاش نیست! نیستی و سعی میکنن سرمون رو گرم کنن
کاش بیای خسته شدیم...
#أین_صاحبنا

روز سی و چهارم

پروردگارا درود و رحمت بفرست بر فرشتگانی ‏که دانه‌های برف و تگرگ را بدرقه می‌کنند، و ملائکه‌ای که همراه قطرات باران فرود می‌آیند.
دعای سوم صحیفه سجادیه

از تاریکی توقعی جز تاریکی نیست، بزار سیاهی به سیاهی اضافه کنه، دنیا رو تیره تر از اینی که هست بکنه، تمام زورش رو بزنه، ولی خودش هم میدونه که ما نور را انتظار میکشم، در خفقان سیاهی دوران...
و در نهایت نور پیروز است که السلام علیک یا نور الله فی ظلمات الارض...
#أین_صاحبنا

روز سی و پنجم

به اجماع اکثر مقاتل وداع اول پدر و پسر طولانی نبود، در برخی مقاتل چنین آمده است بعد از گذشت مدتی از جنگ حضرت علی اکبر، سیدالشهدا به ام لیلی فرمودند: از جدم رسول خدا شنیدم که دعای مادر در حق فرزندش مستجاب میشه، برای علی دعا کن...
نقل شده که ام لیلی به خیمه برگشت، کشف راس کرد و چنین گفت: يا رادّ يوسف على يعقوب من بعد الفراق و جاعله في الدهر مسرورا و يا رادّ إسماعيل إلى هاجر. إلهي بعطش أبي عبد اللّه إلهي بغربة أبي عبد اللّه امنن عليّ بردّ ولدي...
اي كسي كه يوسف را بعد از فراق يعقوب به او بازگرداندي، و او را در زندگي مسرور نمودي، و اي كسي كه اسماعيل را به هاجر رساندي، پروردگارا به تشنگي ابا عبدالله و به غربت او قسمت میدهم که بازگشت فرزندم را بر من منت گذار...
کمی بعد دعای مادر مستجاب شد و حضرت علی اکبر برای وداع مجدد خودش رو به خیمه رسوند...
حالا ما هم کارد به استخوان مان رسیده، قسمت میدهیم که يا رادّ يوسف على يعقوب من بعد الفراق و جاعله في الدهر مسرورا و يا رادّ إسماعيل إلى هاجر. إلهي بعطش أبي عبد اللّه إلهي بغربة أبي عبد اللّه امنن علنا بردّ مولانا صاحب الزمان...
#أین_صاحبنا

روز سی و ششم

پلکم از صبح میپره، سه روز مونده تا میلادت، خدا کنه این بار تو اون مهمون سرزده باشی
#أین_صاحبنا

روز سی و هفتم

به قول محتشم کاشانی:
سفر تو کردی
و من در جهان غریب شدم
#أین_صاحبنا

فدای پیراهن تنت!
فدای تار و پودی که تن بهترین بنده خداست که در دعای بعد از زیارت آل یاسین میخوانیم خير من تقمّص و ارتدى، بهترین کسی که پیراهن پوشید و جامه به تن کرد.
سلام ما بر آن پیراهن...
#أین_صاحبنا

روز سی و هشتم

اگه اینجا نشد، کاش حداقل اون لحظه آخر قد و قامت هاشمیت تو چشمای ناقابل منم بیوفته و زیر لب زمزمه کنم:

خوش آن مُردن كه بر بالينِ خويشت بينم و باشد
اجل در قبضِ جان، تن مضطرب، من درتماشايت...

#أین_صاحبنا

چقدر حرف دارم که باهات بزنم

اصلا آخرین باری که باهات حرف زدیم کی بوده؟؟

اصلا تو کجای روزمرگی مایی؟

اندازه خیلی خیلی خیلی چیزای معمولی هم یادت نیستیم

دو روز دیگه تولدته و یک شمع به شمعای سال های نبودت اضافه میشه

این خوشحالی داره که یک سال دیگه بین ما نیستی؟

به جز خیالِ وصالش چه بود قسمت ما؟!
شدیم یک نفر از خیلِ دوست دارانش...

امشب با فضلیت ترین شب سال بعد از شب قدر

از امام باقر علیه السلام در باره فضیلت شب نیمه شعبان سوال شد، حضرت فرمودند: هی أفضل لیلة بعد لیلة القدر؛ فیها یمنح الله تعالی العباد فضله و یغفرلهم بمنّه. فاجتهدوا فی القربة إلی الله (تعالی) فیها، فإنّها لیلة آلی الله تعالی علی نفسه إلا یرد سائلاً له فیها، ما لم یسئل معصیة

با فضیلت ترین شب پس از لیلة القدر، شب نیمه شعبان است که خداوند در این شب فضل خودش را بر برندگانش ارزانی می دارد و با منّ و کرم آنان را می آمرزد، پس برای نزدیکی به خدای سبحان در این شب بکوشید؛ چون خداوند سوگند یاد کرده است که هیچ سائلی را ـ تا وقتی که امر ناپسند و گناهی نخواسته است ـ محروم نگرداند
پ.ن: احیای امشب، دم دمای سحر رو از دست ندین
#أین_صاحبنا

امام صادق از پدرشون روایت کردند: همین طور که خداوند به پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم شب قدر مرحمت فرمود، به ما اهل بیت نیز نیمه شعبان را عطا کرد.
انّها اللیلة التی جعلها الله لنا أهل البیت بإزاء ما جعل لیلة القدر لنبینا صلی الله علیه و آله و سلم
پ.ن: امشب رو قدر بدونیم، شاید سال بعد نبودیم
#أین_صاحبنا

انتظار واقعی اضطرار میاره، مثل پدری که پشت در اتاق عمل دخترش ایستاده، یا بچه ای که بعد از تعطیل شدن مدرسه منتظر بیان دنبالش، یا مثل بیمار سرطانی بعد از آخرین جلسه شیمی درمانیش، یا کنکوری شب قبل از اعلام رتبه، یا مثل مادری که منتظره بچه اش به دنیا بیاد ولی چند ساعته تکون نخورده...
#أین_صاحبنا

روز سی و نهم