با سپاس از جناب آقای دکتر سعید حسین قلی‌زاده مقدم شهردار ارجمند منطقه ۹ مشهد برای گسترش #دوچرخه_سواری

1. #کاهش_استرس: تمرین دوچرخه سواری می‌تواند به کاهش استرس و اضطراب کمک کند. این ورزش هورمون‌های ضداسترس مانند اندورفین را بیشتر ترشح می‌کند برای همین با روحیه و شاد تر می‌شوید.

2. افزایش #سلامت روانی: دوچرخه سواری به بهبود #سلامت_روانی کمک کند. فعالیت ورزشی منظم باعث آزاد شدن اندورفین‌ها و سرخوشی‌های طبیعی در بدن می‌شود، که افسردگی را کاهش داده و شادی و خلق و خوی خوب را افزایش می دهد.

3. افزایش #اعتماد_به_نفس : دوچرخه سواری به افزایش اعتماد به نفس کمک می کند. به دست آوردن مهارت‌های جدید و بهبود توانایی‌های فیزیکی به اعتماد به نفس شما می افزاید.

4. #ارتباط_اجتماعی : دوچرخه سواری فرصتی برای برقراری ارتباطات #اجتماعی به ویژه در تورهای گروهی است.

5. بهبود تمرکز: دوچرخه سواری به بهبود تمرکز و قدرت ذهن کمک می کند. تمرین مستمر و مداوم دوچرخه سواری به افزایش توانایی تمرکز و توجه کمک می کند که در پیامد آن در کارهای روزمره کارسازی بهتری خواهید داشت.

#محسن_موسوی_زاده #شهرداری_منطقه٩_مشهد #از_خودمان_آغاز_کنیم

آیا ده‌ها هزار درخت و هزاران میلیارد هزینه با طرح بی آر تی در بلوار توس نابود خواهند شد؟

«به گزارش پایگاه اطلاع رسانی شهرداری مشهد، مجید نژاد حسین با بیان اینکه ساماندهی و باز مهندسی خطوط اتوبوسرانی مشهد یکی از اولویت‌های غیر قابل انکار و اصلی توسعه ناوگان حمل و نقل عمومی در این شهر است، اظهار کرد: با توجه به تصویب مطالعات حمل‌ونقل همگانی شهر مشهد در یکصد و نودمین جلسه شورای عالی ترافیک کشور در دی ماه سال گذشته، برنامه‌ریزی‌های هدفمندی در جهت اجرای این سند انجام شده است.
وی گفت: بر همین اساس اجرای مسیر 4 بی‌آرتی، حدفاصل میدان فردوسی، بلوار توس، بلوار شاهنامه تا آرامگاه فردوسی به طول 23 کیلومتر جزو اولویت‌های عملیاتی و اجرائی برای سال 1403 است.»

درود به شما
نوشتار بالا را از سایت خود شهرداری برداشتم و اکنون واکاوی این طرح ها را خواهیم دید.
تا آنجا که آگاهی رسیده است برای خط بی آر تی همه ی درختان آیلند میانه خیابان که ده‌ها هزار اصله درخت است باید برداشته شود.
ده‌ها هزینه و دشواری دیگر نیز در پی خواهد داشت که به برخی از آنها در این نوشتار پرداخته شده است. یک جایگزین می تواند #مترو باشد

اندیشکده مردمی چشمه گفت و گو

بهشتی که ساختیم

#دره_گفتگو و #چشمه_گفتگو
نشست های #هم_افزایی ،#رواداری #آموزش_هنر #شعر_خوانی #موسیقی #کتاب_خوانی #طبیعت_گردی و …
به کمک مردم #مهربان کوشش کردم از سنگ‌های رها شده معدن که آنجا را خطرناک و نا زیبا کرده بود زیستگاهی طبیعی طراحی کنم تا مردم از #رواداری ، #گفتگو و #هم_افزایی بهره‌ی بیشتری برند و با الگو برداری از این کار توانایی بهینه سازی طبیعی زیستگاه را بیاموزند.
این حس خوب #گفتگو مداری، #رواداری و مهربان بودن با هم که در چشمه ی گفتگو هست از دیدگاه روانشناسی بسیار کمک می کند تا #شاد_زیستی بخشی از #فرهنگ درونی این مردم نیک اندیش و درست کار شود.
بکوشیم #راهبرد هایی را کارسازی کنیم که مردم همراه با شاد بودن حس خوب، آگاهی و مهرورزی را نیز داشته باشند باشند آنگاه جامعه بهتری خواهیم داشت و رفتار آشتی جویانه، کمک به یکدیگر#عشق_ورزی و هزاران کار نیک دیگر گسترش یافته و #آسیبهای_اجتماعی کاهش می‌یابد.

تو مگو همه به جنگند و ز صلح من چه آید
تو یکی نه ای هزاری تو چراغ خود برافروز

#از_خودمان_آغاز_کنیم #محسن_موسوی_زاده #پدر_اوریگامی_ایران #چشمه_گفت‌و‌گو سپاس

یارا بهشت صحبت یاران همدم است
دیدار یار نامتناسب جهنم است

هر دم که در حضور عزیزی برآوری
دریاب کز حیات جهان حاصل آن دم است

نه هرکه چشم و گوش و دهان دارد آدمی‌ست
بس دیو را که صورت فرزند آدم است

آن است آدمی که در او حُسنِ سیرتی
یا لطف صورتی‌ست، دگر حشو عالم است

هرگز حسد نبرده و حسرت نخورده‌ام
جز بر دو روی یار موافق که در هم است

آنان که در بهار به صحرا نمی‌روند
بوی خوش ربیع بر ایشان مُحَرَّم است

وان سنگ‌دل که دیده بدوزد ز روی خوب
پندش مده که جهل در او نیک محکم است

آرام نیست در همه عالم به‌اتفاق
ور هست در مجاورتِ یارِ مَحْرَم است

گر خون تازه می‌رود از ریش اهل دل
دیدار دوستان که ببینند مرهم است

دنیا خوش است و مال عزیز است و تن شریف
لیکن رفیق بر همه چیزی مقدم است

مُمسِک برای مال همه‌ساله تنگ‌دل
سعدی به روی دوست همه‌روزه خرم است

می‌توانید برای دیدن چشم‌اندازهای
شگفت آور پاییزی که تاکنون کمتر
آن را دیده‌اید با من هماهنگ کنید
محسن موسوی 09153093733

پاییز می رسد که مرا مبتلا کند
با رنگ های تازه مرا آشنا کند

پاییز می رسد که همانند سال پیش
خود را دوباره در دل قالیچه، جا کند

او می رسد که از پس نه ماه انتظار
راز درخت باغچه را بر ملا کند

او قول داده است که امسال از سفر
اندوه های تازه بیارد ـ خدا کند ـ

او می رسد که باز هم عاشق کند مرا
او قول داده است به قولش وفا کند

پاییز عاشق است و راهی نمانده است
جز این که روز و شب بنشیند دعا کند ـ

شاید اثر کند و خداوند فصل ها
یک فصل را به خاطر او جا به جا کند

تقویم خواست از تو بگیرد بهار را
تقدیر خواست راه شما را جدا کند

خش خش... صدای پای خزان است، یک نفر
در را به روی حضرت #پاییز وا کند

این ویدئو به اندازه‌ی چند کلاس جامعه‌شناسی ارزشمند و مفید است

این فیلم ضبط شده از یک رخداد واقعی را نگاه کنید.
دقت کنید
▫️چگونه کسانی شروع کردند،
▫️چگونه کسانی پیوستند
▫️و چگونه یک موقعیت پیچیده، به سامان رسید.

آینده جامعه را کسانی می سازند که
▫️امیدوارند
▫️کنشگرند (در دایره امکان دست به اقدام می زنند)
▫️خود تعمیم یافته دارند (وجودشان را در خود محدود نکرده اند)
▫️مسئولیت پذیرند (در قبال جامعه احساس مسئولیت می کنند).

#جامعه_مدنی

برای مهار علمی سگ‌های ولگرد چیکار کنیم؟

به این صحبت‌های استاد درویش گوش کنید:
جمع‌آوری سگ‌های ولگرد. حذف سگ‌های مریض. عقیم‌کردن باقی سگ‌ها. تعیین بازه‌ای مشخص برای پیداشدن سرپرست. و در آخر، بعد از پیدانشدن سرپرست، حذف اخلاقی سگ‌های عقیم‌شده.

راهنمای طبیعت گردی

همه‌ی این طبیعت گردی‌ها دوستانه هست. برای همین تنها آدم‌های شاد، بامرام و روادار که با اندیشه باز خودسانسوری نمی‌کنند و می‌خواهند از هر دم زندگیشان درست لذت ببرند و عاشق مادرمان زمین هستند، در این طبیعت گردی‌ها می‌توانند همراه شوند. برای آگاهی بیشتر زنگ بزنید: ٠٩١۵٣٠٩٣٧٣٣ #محسن_موسوی

طبیعت‌گردی سود و بهره‌های زیادی دارد که به تندرستی تن و روان آدم‌ها کمک می‌کند. در زیر به برخی از این خوبی‌ها اشاره می‌کنم:

1. کاهش استرس: بودن در محیط‌های طبیعی می‌تواند به کاهش استرس و اضطراب کمک کند و حس آرامش را افزایش دهد.

2. فعالیت بدنی: طبیعت‌گردی به تقویت عضلات و بهبود سلامت قلب و عروق کمک می‌کند.

3. بهبود خلق و خو:

4. افزایش خلاقیت: طبیعت می‌تواند الهام‌بخش باشد و به افزایش خلاقیت و تفکر نوآورانه کمک کند.

5. ارتباط با طبیعت

6. بهبود خواب

7. تقویت ارتباطات اجتماعی: طبیعت‌گردی می‌تواند فرصتی برای گذراندن زمان با خانواده و دوستان باشد و ارتباطات اجتماعی را تقویت کند.

8. یادگیری مهارت‌های جدید: در حین طبیعت‌گردی می‌توان مهارت‌های جدیدی مانند جهت‌یابی یا شناسایی گیاهان و جانوران یاد گرفت.

بودن یا داشتن


چالشی که بیش از هر چیز دیگری مردم کشورهایی مانند ایران درگیر آن هستند نه دشواری‌های اقتصادی است نه دست اندرکاران کشور و نه تهدیدهای کشورهای دیگر.
آنچه که بیش از هر چیز دیگری مایه‌ی شوربختی این کشور شده است و آمارهای بالایی از خودکشی، طلاق، آسیب‌های روانی و اجتماعی و ... داریم برگرفته از خودسانسوری‌ها و باورهای نادرست خود این آدم‌هاست که آنها از احساس‌های طبیعی و بیولوژیکی یک آدم تهی شده‌اند، از نمونه اینکه نه مردها مرد هستند و حس مردانگی دارند و نه زن‌ها زن هستند و حس زنانگی دارند، مهربان بودن و عشق ورزی بسیار کاهش یافته است، ساده زیستی جای خودش را به تجمل گرایی داده است و این به سراغ آذین‌گری رفتن‌ها یعنی زمان زیادی از عمر خویش را به دنبال چیزهایی رفتند که حال آنها را خوب نخواهد کرد و بیشتر آنها را گرفتار می‌کند،
پیامد چنین رفتارهایی این می‌شود که در دراز مدت مانند این است که شما به مغز پیام داده‌اید که نیازی به مهربانی عشق ورزیدن و برآورده کردن خواسته‌های طبیعی و بیولوژیکی یک زن یا یک مرد نیستید برداشت مغز این است که پس این چیزها برای این آدم مورد نیاز نیست و آنها را مغز کنار می‌گذارد اکنون گر هم کسی پی ببرد که گویا چیزهایی مورد نیاز او بوده است و باید کارهایی و رفتارهایی از او سر می‌زده است تا به برخی نیازهای طبیعی پاسخ گوید دیگر آن حس و حال‌ها نیست چون مغز آنها را کنار گذاشته است و بازیابی آنها و دوباره باوراندن به مغز و پویا کردن آنها کار بسیار دشواری است.

شوربختانه در این گونه موارد مردم به جای کنارگذاشتن رفتارهای نادرست وانمود می‌کنند که این رفتار آنها طبیعی و درست است و به بیان دیگر آنچه ضد ارزش است ارزش می‌کنند و آنچه ارزش است ضد ارزش. آنها این گونه رفتارهای خود را به حساب متین‌تر بودن، خردمندتر بودن و خوددارتر بودن خود می‌گذارند. آنگاه به گونه‌های دیگری کوشش می‌کنند نشان بدهند که هستند مانند جراحی‌های پلاستیک مانند آرایش‌های گوناگون مانند لباس‌هایی که آنها را گرم مزاج و دل پسند نشان دهند یا در دام توهماتی مانند هم فرکانس بودن، انرژی کائنات، توهم بودن ماتریکس، و ده‌ها چیز نابخردانه و به دور از دانشی مانند این‌ها می‌افتند که هیچ یک از آنها درمانی برای رفتار نادرست آنها نیست و نخواهد بود و بیشتر در باتلاق ناآگاهی و نادانی غرق می‌شوند.

درمان مردمی که به جای بودن به گونه طبیعی و درست لذت بردن از خودشان و زندگی گرفتار داشتن‌ها شده‌اند و به گمان این هستند که با داشتن‌های بیشتر می‌توانند به بودن هم برسند کار بسیار دشواری است.
دگرگونی این گونه باورها و رفتارها در مردم و درمان آنها بسیار زمان بر و طاقت فرسا است که آن هم از دست هر کسی بر نمی‌آید.
سزا است از خودمان آغاز کنیم و پیش از آنکه بیشتر در این باتلاق گرفتار آییم کمی به خودمان آییم و رفتاری طبیعی‌تر مهربان‌تر و عشق ورزانه‌تر را با باورهای درست در خود بدون بیم و خود سانسوری توانمند‌تر کنیم.

این بخشی از دیدگاهم در این باره است خوشحال می‌شوم دیدگاه‌های شما را هم بدانم تا بتوانیم با خرد گروهی و همکاری همگانی هم آسیب‌ها را بهتر بشناسیم و هم راهکارهای کارسازتری برای گره گشایی از این پرسمان‌ها بیابیم.

محسن موسوی زاده