نسبت ما با قرآن (5)
◽️ایران و قرآن
✍علی مهجور
🔹اخیراً کم و بیش در فضای مجازی میبینیم که اسلام را به عنوان یک دین عربی و قرآن را کتاب این دین معرفی میکنند و گاه میگویند که ما به عنوان یک ایرانی چه رابطهای با قرآن میتوانیم داشته باشیم؟! متن عربی قرآن و تأکید روحانیان بر قرائت متن عربی قرآن نیز به این معرکه دامن میزند و برخی از نارضایتیهای سیاسی نیز چاشنی این بیمهری میشود تا هرچه در مدیریت اجتماعی سیاسی، نادرست و ناموفق بوده به پای قرآن نوشته شود. جدای از مسائل اجتماعی و سیاسی، آیا اسلام یک دین غیرایرانی و قرآن کتابی بی ارتباط به ما ایرانیان است؟
🔹واقعیت این است که ترویج و پرورش محتوای قرآن، کاملاً بر عهدهی ایرانیان بوده است. اساساً اسلام کنونی چه در شاخهی سنی و چه در شاخهی شیعی به طور کامل حاصل تلاشهای علمی ایرانیان است. اسلامِ صد در صد غیرایرانی، امروز به لحاظ علمی در قالب وهابیت عرضه شده و به لحاظ اجتماعی و سیاسی در قالبهای طالبان و داعش.
🔹از آنجا که در این نوشتار کوتاه نمیخواهم درباب اسلام بنویسم؛ بهتر است بر قرآن متمرکز شویم. تمامی مفسران بزرگ قرآن ایرانی بودهاند. علی ابن ابراهیم قمی، محمد بن جریر طبری، محمد بن مسعود عیاشی سمرقندی، ابوالفتوح رازی، فضل بن حسن طبرسی، جارالله زمخشری گرگانی، فخرالدین رازی و دهها تن از مفسران قرآن که امروز ما فهم قرآن را مدیون نگارش و تتبعات آنها هستیم، همه ایرانی بودهاند. همچنین شکلگیری جامعهی دینی ایران پس از اسلام، محصول نحوهای از تعامل ایرانیان با قرآن بوده است. مردم ایران در طول دوران خلافت اموی و عباسی با استناد به آیات قرآن و تأکید بر محتوای اخلاقی قرآن در نواحی مختلف این سرزمین، در برابر خلفا مقاومت میکردند و اجازهی از بین رفتن فرهنگ ایرانی را نمیدادند.
🔹قرآن از قرن هفتم به بعد نیز که خلافت عباسی توسط مغولان از بین رفت، به عنوان مرجع فرهیختگان ایرانی برای پیریزی مبانی پادشاهی عادلانه قرار گرفت. سیاستنامهها و اندرزنامههایی که اهل اندیشه برای پادشاهان نوشتهاند به خوبی نشان میدهد که قرآن در کنار حکمتهای ایران باستان چگونه آمیزهای از اندیشهی سیاسی عادلانه را به حاکمان انتقال میدهد. همچنین فرهنگ ایرانی به عنوان چهلتکهای مرکب از خردهفرهنگهای متعدد، زندگی روادارانه را با تمسک به قرآن شکل داده است.
🔹اقوام ایرانی با تنوع دینی و فرهنگی و زبانی در گستره جغرافیایی ایران قرنهاست که در کنار یکدیگر زندگی میکنند. این کنار هم بودن، بدون درگیری و جنگ و ستیزهجویی نبوده است. در هر دورهای به هرحال، جدالهایی وجود داشته است؛ اما برآیند کلی آن، همزیستی بوده که تاکنون به طول انجامیده است. این همزیستی در زیر سایهی اخلاق که بخش مهمی از آن مرهون تعالیم قرآن است، امکانپذیر شده است. گزارههای اخلاقی قرآن که همواره با فهمی دقیق، پیروان خود را به صلح و پرهیز از خونریزی و تعصب و پایبندی به تفکر دعوت کرده است، موجب چنین همزیستیای شده است.
🔹پیام قرآن پیامی فراملی و فرازبانی است؛ چرا که پیام حقیقت است. حقیقت رنگ ملیت و قومیت و زبان خاصی را نمیگیرد. به هر حال، هر کتابی که سخن از حقیقت بگوید به زبانی از زبانهای روی کرهی خاک نوشته شده و توسط یک فرد که متولد جای خاصی از زمین است، ترویج شده است. قرآن نیز به زبان عربی، نازل و توسط رسول اکرم(ص) ترویج شده است. اما محتوای قرآن برای مخاطب عاقل و حقیقتجو، پیام حق یعنی ترویج اخلاق، نوعدوستی، عدالتطلبی، خردمندی و مهرورزی است.
https://www.group-telegram.com/andishedinimoaser.com
◽️ایران و قرآن
✍علی مهجور
🔹اخیراً کم و بیش در فضای مجازی میبینیم که اسلام را به عنوان یک دین عربی و قرآن را کتاب این دین معرفی میکنند و گاه میگویند که ما به عنوان یک ایرانی چه رابطهای با قرآن میتوانیم داشته باشیم؟! متن عربی قرآن و تأکید روحانیان بر قرائت متن عربی قرآن نیز به این معرکه دامن میزند و برخی از نارضایتیهای سیاسی نیز چاشنی این بیمهری میشود تا هرچه در مدیریت اجتماعی سیاسی، نادرست و ناموفق بوده به پای قرآن نوشته شود. جدای از مسائل اجتماعی و سیاسی، آیا اسلام یک دین غیرایرانی و قرآن کتابی بی ارتباط به ما ایرانیان است؟
🔹واقعیت این است که ترویج و پرورش محتوای قرآن، کاملاً بر عهدهی ایرانیان بوده است. اساساً اسلام کنونی چه در شاخهی سنی و چه در شاخهی شیعی به طور کامل حاصل تلاشهای علمی ایرانیان است. اسلامِ صد در صد غیرایرانی، امروز به لحاظ علمی در قالب وهابیت عرضه شده و به لحاظ اجتماعی و سیاسی در قالبهای طالبان و داعش.
🔹از آنجا که در این نوشتار کوتاه نمیخواهم درباب اسلام بنویسم؛ بهتر است بر قرآن متمرکز شویم. تمامی مفسران بزرگ قرآن ایرانی بودهاند. علی ابن ابراهیم قمی، محمد بن جریر طبری، محمد بن مسعود عیاشی سمرقندی، ابوالفتوح رازی، فضل بن حسن طبرسی، جارالله زمخشری گرگانی، فخرالدین رازی و دهها تن از مفسران قرآن که امروز ما فهم قرآن را مدیون نگارش و تتبعات آنها هستیم، همه ایرانی بودهاند. همچنین شکلگیری جامعهی دینی ایران پس از اسلام، محصول نحوهای از تعامل ایرانیان با قرآن بوده است. مردم ایران در طول دوران خلافت اموی و عباسی با استناد به آیات قرآن و تأکید بر محتوای اخلاقی قرآن در نواحی مختلف این سرزمین، در برابر خلفا مقاومت میکردند و اجازهی از بین رفتن فرهنگ ایرانی را نمیدادند.
🔹قرآن از قرن هفتم به بعد نیز که خلافت عباسی توسط مغولان از بین رفت، به عنوان مرجع فرهیختگان ایرانی برای پیریزی مبانی پادشاهی عادلانه قرار گرفت. سیاستنامهها و اندرزنامههایی که اهل اندیشه برای پادشاهان نوشتهاند به خوبی نشان میدهد که قرآن در کنار حکمتهای ایران باستان چگونه آمیزهای از اندیشهی سیاسی عادلانه را به حاکمان انتقال میدهد. همچنین فرهنگ ایرانی به عنوان چهلتکهای مرکب از خردهفرهنگهای متعدد، زندگی روادارانه را با تمسک به قرآن شکل داده است.
🔹اقوام ایرانی با تنوع دینی و فرهنگی و زبانی در گستره جغرافیایی ایران قرنهاست که در کنار یکدیگر زندگی میکنند. این کنار هم بودن، بدون درگیری و جنگ و ستیزهجویی نبوده است. در هر دورهای به هرحال، جدالهایی وجود داشته است؛ اما برآیند کلی آن، همزیستی بوده که تاکنون به طول انجامیده است. این همزیستی در زیر سایهی اخلاق که بخش مهمی از آن مرهون تعالیم قرآن است، امکانپذیر شده است. گزارههای اخلاقی قرآن که همواره با فهمی دقیق، پیروان خود را به صلح و پرهیز از خونریزی و تعصب و پایبندی به تفکر دعوت کرده است، موجب چنین همزیستیای شده است.
🔹پیام قرآن پیامی فراملی و فرازبانی است؛ چرا که پیام حقیقت است. حقیقت رنگ ملیت و قومیت و زبان خاصی را نمیگیرد. به هر حال، هر کتابی که سخن از حقیقت بگوید به زبانی از زبانهای روی کرهی خاک نوشته شده و توسط یک فرد که متولد جای خاصی از زمین است، ترویج شده است. قرآن نیز به زبان عربی، نازل و توسط رسول اکرم(ص) ترویج شده است. اما محتوای قرآن برای مخاطب عاقل و حقیقتجو، پیام حق یعنی ترویج اخلاق، نوعدوستی، عدالتطلبی، خردمندی و مهرورزی است.
https://www.group-telegram.com/andishedinimoaser.com
Telegram
اندیشه دینی معاصر
پژوهشکده اندیشه دینی معاصر(آدم) به منظور ارتقای اندیشهورزی در دین و بازسازی اندیشه دینی با نیازهای نو شونده، در میانه تحجر و دینگریزی، رویکرد نواندیشی دینی را برگزیده است.
ارتباط با ما:
@andishedini
[email protected]
https://www.group-telegram.com/andishedini
ارتباط با ما:
@andishedini
[email protected]
https://www.group-telegram.com/andishedini
Audio
◽️دين و دولت در دوران امير المؤمنين (ع)
🎙حسن انصاری
در اين جلسه تحليل تازهای ارائه شده از مناسبات دين و قدرت سياسی در عصر مابعد سقيفه و ديدگاه اميرالمؤمنين نسبت به اين موضوع.
https://www.group-telegram.com/andishedinimoaser.com
🎙حسن انصاری
در اين جلسه تحليل تازهای ارائه شده از مناسبات دين و قدرت سياسی در عصر مابعد سقيفه و ديدگاه اميرالمؤمنين نسبت به اين موضوع.
https://www.group-telegram.com/andishedinimoaser.com
◻️لبنان و جنگ
✍فاطمه نجفی
این روزها زیاد دیدم که وقایع لبنان به صورت منفصل از تاریخ خاص دولت-ملت بودنش به یک گروه نسبت داده میشه. فکر کردم شاید بد نباشه یاداوری کنیم که عقبه گاهشناسی و بستر این وقایع این نبوده که یک کشور پایدار در صلح یک دفعه دچار جنگ شده باشه. بلکه کشور لبنان از زمان تولدش در ۱۰۰ سال پیش درگیرهای داخلی بوده و گروههای مختلف هویت جمعیشون را قبل از ملیت براساس گروه اتنیک یا مذهبی شون تعریف کردند و بر این أساس با اهرمهای خارجی ائتلاف میکردند. به طور خلاصه کشور نه به صورت تاریخی بلکه به صورت تصیمیم سیاسی ساخته شده و ویژگیهای جمعیتیش تحت تاثیر مهاجرت های جدی از فلسطین قرار داشته.
لبنان امروزی - حتی تولد امل و حزب الله، ناشی از یک دینامیک ۱۵۰ ساله وقایع بین المللی و داخلی هست. چند زمینه اساسی در مورد لبنان همیشه باید مد نظر قرار بگیره. که باعث شد:
سه تا زمینه تاریخی بین المللی هم دینامیک وقایع داخلی لبنان را شکل دادند (جدول اول را ببینید-انگلیسی. )
۱. میراث عثمانی و فرانسه
۲. دوران جنگ سرد
۳. جنگهای اعراب و اسرايیل
اولین مساله که در مورد لبنان اینه از ۱۸۳۹ (Gülhane Hatt-ı Şerif) تا جنگ جهانی دولت عثمانی یک اقدامات نهادی -بااعمال خشونت – انجام داد که تراکم، روابط و وجوه مختلف جمعیتهای عرب،ارمنی، مسیحی، یونانی و کرد را در کل امپراطوری عثمانی تحت تاثیر قرار داد. یکی از نتایج جمعیتی این تغییرات نهادی تمرکز جمعیت مسیحی مارونی در جنوب سوریه و لبنان امروزی بود.
- وقتی در زمان فروپاشی عثمانی در پی جنگ جهانی اول سوریه و لبنان امروزی تحت قیمومیت فرانسه در اومدن (۱۹۲۰ تا ۱۹۴۳) با حمایت دولت فرانسه قدرت سیاسی در انحصار جمعیت مسیحی مارونی قرارگرفت که بنا به آخرین سرشماری در سال ۱۹۳۲!!! اکثریت حمعیت لبنان را تشکیل می دادند. این باعث شد که ساختار سیاسی و همینطور قدرت اقتصادی در هنگام استقلال لبنان در سال ۱۹۴۳ به سمت قدرت داشتن مسیحیهای مارونی سوگیری داشته باشه.
🌐مطالعه متن کامل اینجا
https://www.group-telegram.com/andishedinimoaser.com
✍فاطمه نجفی
این روزها زیاد دیدم که وقایع لبنان به صورت منفصل از تاریخ خاص دولت-ملت بودنش به یک گروه نسبت داده میشه. فکر کردم شاید بد نباشه یاداوری کنیم که عقبه گاهشناسی و بستر این وقایع این نبوده که یک کشور پایدار در صلح یک دفعه دچار جنگ شده باشه. بلکه کشور لبنان از زمان تولدش در ۱۰۰ سال پیش درگیرهای داخلی بوده و گروههای مختلف هویت جمعیشون را قبل از ملیت براساس گروه اتنیک یا مذهبی شون تعریف کردند و بر این أساس با اهرمهای خارجی ائتلاف میکردند. به طور خلاصه کشور نه به صورت تاریخی بلکه به صورت تصیمیم سیاسی ساخته شده و ویژگیهای جمعیتیش تحت تاثیر مهاجرت های جدی از فلسطین قرار داشته.
لبنان امروزی - حتی تولد امل و حزب الله، ناشی از یک دینامیک ۱۵۰ ساله وقایع بین المللی و داخلی هست. چند زمینه اساسی در مورد لبنان همیشه باید مد نظر قرار بگیره. که باعث شد:
سه تا زمینه تاریخی بین المللی هم دینامیک وقایع داخلی لبنان را شکل دادند (جدول اول را ببینید-انگلیسی. )
۱. میراث عثمانی و فرانسه
۲. دوران جنگ سرد
۳. جنگهای اعراب و اسرايیل
اولین مساله که در مورد لبنان اینه از ۱۸۳۹ (Gülhane Hatt-ı Şerif) تا جنگ جهانی دولت عثمانی یک اقدامات نهادی -بااعمال خشونت – انجام داد که تراکم، روابط و وجوه مختلف جمعیتهای عرب،ارمنی، مسیحی، یونانی و کرد را در کل امپراطوری عثمانی تحت تاثیر قرار داد. یکی از نتایج جمعیتی این تغییرات نهادی تمرکز جمعیت مسیحی مارونی در جنوب سوریه و لبنان امروزی بود.
- وقتی در زمان فروپاشی عثمانی در پی جنگ جهانی اول سوریه و لبنان امروزی تحت قیمومیت فرانسه در اومدن (۱۹۲۰ تا ۱۹۴۳) با حمایت دولت فرانسه قدرت سیاسی در انحصار جمعیت مسیحی مارونی قرارگرفت که بنا به آخرین سرشماری در سال ۱۹۳۲!!! اکثریت حمعیت لبنان را تشکیل می دادند. این باعث شد که ساختار سیاسی و همینطور قدرت اقتصادی در هنگام استقلال لبنان در سال ۱۹۴۳ به سمت قدرت داشتن مسیحیهای مارونی سوگیری داشته باشه.
🌐مطالعه متن کامل اینجا
https://www.group-telegram.com/andishedinimoaser.com
Telegraph
لبنان
فاطمه نجفی این روزها زیاد دیدم که وقایع لبنان به صورت منفصل از تاریخ خاص دولت-ملت بودنش به یک گروه نسبت داده میشه. فکر کردم شاید بد نباشه یاداوری کنیم که عقبه گاهشناسی و بستر این وقایع این نبوده که یک کشور پایدار در صلح یک دفعه دچار جنگ شده باشه. بلکه کشور…
#تعصب_ديني، ممدوح يا مذموم؟
تعريف تعصب و كاربرد آن در #قرآن
تَعَصُّب یا حَمیَّت از رذائل اخلاقی به معنای طرفداری غیرمنطقی به شخص، گروه یا چیزی است.
#تعصب را به دو گونه پسندیده و ناپسند تقسیم کردهاند. معمولا این واژه را بر گونه افراطآمیز و #نکوهیده آن اطلاق میکنند و بر گونه پسندیده آن نامهای دیگری از جمله #غیرت گذاشته میشود.
#تعصب_مذموم يعني خروج از مسير حق و عدل و انصاف بدليل علقه ما به امري
🔹تعصب به صورت صریح در قرآن یک بار در قالب واژه «حمیت» بکار رفته و به تعصب جاهلی مشرکان در مقابل مسلمانان اشاره دارد و چند بار در قالب واژه «عُصْبَه» به معنای جمعیتی که درباره یکدیگر تعصب داشته باشند، استفاده شده است.
#تعصب به صورت غیر صریح در دیگر آیات قرآن به تعصب بر عقائد پدران و گذشتگان در مقابل پیامبران در ضمن داستانها و نقل قولهایی زیادی ازکافران و اقوام گذشته پرداخته است.
🔹تعصب به معنی «وابستگی غیر منطقی به چیزی» تا آنجا که انسان حق را فدای آن کند
و لجاجت به معنی اصرار بر چیزی است به گونهای که منطق و عقل را زیر پا بگذارد، ثمره این دو شجره خبیثه نیز « #تقلید_کورکورانه» است که سد راه پیشرفت و تکامل انسانهاست.
🔹تعصّب از مادّه «عَصَبَ» در اصل به معنای رشته هایی است که مفاصل استخوان ها و عضلات را به هم پیوند می دهد.سپس این مادّه به معنای هر نوع #وابستگی شدید فکری و عملی آمده است که غالبا بار منفی دارد؛ هر چند وابستگی مثبت نیز در مفهوم آن هست. اما معمولا این لفظ در مفهوم افراطی و مذموم آن به کار میرود.
قرآن کریم #تعصّب_دینی و مذهبی را در بین ادیان الهی نفی کرده و در آیاتی بر وجود تعصب مذهبی در بین یهود و نصاری و بعض مسلمین صحه می گذارد:
بر اساس آیاتی از قرآن مسلمانان و اهل کتاب، هر کدام بر دیگری تفاخر می کردند. اهل کتاب می گفتند: «پیامبر ما پیش از پیامبر شما بوده و کتاب ما از کتاب شما سابقه دارتر است.» مسلمانان هم می گفتند: «پیامبر ما خاتم پیامبران و کتابش آخرین و کامل ترین کتب آسمانی است. بنابراین، بر شما امتیاز داریم.»یهود می گفتند: «ما ملت برگزیده ایم و آتش دوزخ جز روزهای معدودی به ما نخواهد رسید.» و مسلمانان می گفتند: «ما بهترین امت ها هستیم؛ زیرا خداوند درباره ما گفته است: «کنتم خیر امة؛ ما بهترین امت هستید.»
در بطلان ادعاهای مزبور، آیه ذیل نازل گردید:
•«لیس بأمانیکم و لا أمانی أهل الکتاب من یعمل سوءا یجز به و لا یجد له من دون الله ولیا و لا نصیرا: (فضیلت و برتری) به آرزوهای شما و آرزوهای اهل کتاب نیست؛ هر کس بد کند کیفر داده می شود و کسی را جز خدا ولی و یاور خود نخواهد یافت.»
منبع: کانال قرآنپویان
https://www.group-telegram.com/andishedinimoaser.com
تعريف تعصب و كاربرد آن در #قرآن
تَعَصُّب یا حَمیَّت از رذائل اخلاقی به معنای طرفداری غیرمنطقی به شخص، گروه یا چیزی است.
#تعصب را به دو گونه پسندیده و ناپسند تقسیم کردهاند. معمولا این واژه را بر گونه افراطآمیز و #نکوهیده آن اطلاق میکنند و بر گونه پسندیده آن نامهای دیگری از جمله #غیرت گذاشته میشود.
#تعصب_مذموم يعني خروج از مسير حق و عدل و انصاف بدليل علقه ما به امري
🔹تعصب به صورت صریح در قرآن یک بار در قالب واژه «حمیت» بکار رفته و به تعصب جاهلی مشرکان در مقابل مسلمانان اشاره دارد و چند بار در قالب واژه «عُصْبَه» به معنای جمعیتی که درباره یکدیگر تعصب داشته باشند، استفاده شده است.
#تعصب به صورت غیر صریح در دیگر آیات قرآن به تعصب بر عقائد پدران و گذشتگان در مقابل پیامبران در ضمن داستانها و نقل قولهایی زیادی ازکافران و اقوام گذشته پرداخته است.
🔹تعصب به معنی «وابستگی غیر منطقی به چیزی» تا آنجا که انسان حق را فدای آن کند
و لجاجت به معنی اصرار بر چیزی است به گونهای که منطق و عقل را زیر پا بگذارد، ثمره این دو شجره خبیثه نیز « #تقلید_کورکورانه» است که سد راه پیشرفت و تکامل انسانهاست.
🔹تعصّب از مادّه «عَصَبَ» در اصل به معنای رشته هایی است که مفاصل استخوان ها و عضلات را به هم پیوند می دهد.سپس این مادّه به معنای هر نوع #وابستگی شدید فکری و عملی آمده است که غالبا بار منفی دارد؛ هر چند وابستگی مثبت نیز در مفهوم آن هست. اما معمولا این لفظ در مفهوم افراطی و مذموم آن به کار میرود.
قرآن کریم #تعصّب_دینی و مذهبی را در بین ادیان الهی نفی کرده و در آیاتی بر وجود تعصب مذهبی در بین یهود و نصاری و بعض مسلمین صحه می گذارد:
بر اساس آیاتی از قرآن مسلمانان و اهل کتاب، هر کدام بر دیگری تفاخر می کردند. اهل کتاب می گفتند: «پیامبر ما پیش از پیامبر شما بوده و کتاب ما از کتاب شما سابقه دارتر است.» مسلمانان هم می گفتند: «پیامبر ما خاتم پیامبران و کتابش آخرین و کامل ترین کتب آسمانی است. بنابراین، بر شما امتیاز داریم.»یهود می گفتند: «ما ملت برگزیده ایم و آتش دوزخ جز روزهای معدودی به ما نخواهد رسید.» و مسلمانان می گفتند: «ما بهترین امت ها هستیم؛ زیرا خداوند درباره ما گفته است: «کنتم خیر امة؛ ما بهترین امت هستید.»
در بطلان ادعاهای مزبور، آیه ذیل نازل گردید:
•«لیس بأمانیکم و لا أمانی أهل الکتاب من یعمل سوءا یجز به و لا یجد له من دون الله ولیا و لا نصیرا: (فضیلت و برتری) به آرزوهای شما و آرزوهای اهل کتاب نیست؛ هر کس بد کند کیفر داده می شود و کسی را جز خدا ولی و یاور خود نخواهد یافت.»
منبع: کانال قرآنپویان
https://www.group-telegram.com/andishedinimoaser.com
Telegram
اندیشه دینی معاصر
پژوهشکده اندیشه دینی معاصر(آدم) به منظور ارتقای اندیشهورزی در دین و بازسازی اندیشه دینی با نیازهای نو شونده، در میانه تحجر و دینگریزی، رویکرد نواندیشی دینی را برگزیده است.
ارتباط با ما:
@andishedini
[email protected]
https://www.group-telegram.com/andishedini
ارتباط با ما:
@andishedini
[email protected]
https://www.group-telegram.com/andishedini
Audio
🔹دینگزینی انسانها، با دلیل یا با علت؟
🎙عبدالرحیم سلیمانی اردستانی
https://www.group-telegram.com/andishedinimoaser.com
🎙عبدالرحیم سلیمانی اردستانی
https://www.group-telegram.com/andishedinimoaser.com
◽️غزه خونین از چشم جامعه مدنی
(یادداشتی قدیمی برای امروز)
✍عمادالدین باقی
این مقاله ۱۷سال پیش(۱۳۸۷) نوشته شد ولی منتشر نشد. وقتی أن را در بایگانی یافتم از این جهت برایم جالب بود که اولا نشان می داد مسئله غزه برای ما مسئله یکسال اخیر و پس از واقعه ۷ اکتبر -که به نخستین سالگرد اًن نزدیک می شویم – نیست و ریشه های طولانی ۷ اکتبر را نشان می داد هرچند روش اتخاذ شده حماس قابل دفاع نیست. دوم اینکه اگر ان شرایط جامعه مدنی که در یادداشت آمده وجود داشت، امروز جو جامعه و افکار عمومی قوی تر عمل می کرد. سوم اینکه انچه مشکل و دغدغه ان روز بود(یعنی غیبت جامعه مدنی به دلیل ممنوعیت ها و سخت گیری های حکومتی نسبت به آن) امروز هم هست به گونه ای که می توان مقاله زیر را با حذف تاریخ نگارشش، به عنوان یادداشت امروز منتشر کرد. هر دو تیتر اصلی و فرعی هم متعلق به همان است.
غزه و لبنان خونین از برون و درون
به آنچه در باریکه غزه می گذرد می توان از زوایای گوناگون نگریست و ملاحظات فراوانی داشت. در این مختصر به دو ملاحظه بین المللی و داخلی(ایران) می پردازیم.
۱- اسراییل با اراده قدرت های جهانی پس از جنگ بین الملل به منطقه تحمیل شد وهمواره با بحران مقبولیت و مشروعیت روبرو بود. گرچه برخی گمان می کنند صلح خاورمیانه یعنی سازشکاری؛ و جنگ یعنی تلاش برای تهدید علیه این رژیم؛ اما واقعیت این است که رژیم اسراییل رژیمی جنگ طلب بوده و همواره درپی ایجاد بحران و جنگ است زیرا برای نشان دادن تهدید دائمی علیه خود و کسب حمایت بین المللی همیشه نیاز به آن دارد و با همین روش خود را گرانیگاه و معیاری برای امنیت جهانی نشان داده و بر نفوذ خود می افزاید. اسراییل ظالمی است که با مظلوم نمایی حتی برخی دولت های مسلمان خاورمیانه را در برابر الزامات بین المللی منفعل کرده است.
۲- هنگام بروز فاجعه انسانی در غزه درطول یک سال اخیر واکنش های خودجوش در جامعه ایران با تاخیر یا کم وزنی بروز کرده است. در مرداد۱۳۸۵ و هنگام جنگ ۳۳ روزه فقط صدای دستگاههای دولتی و میتینگ های رسمی شنیده می شد و قضاوت عمومی متفاوت از تبلیغات رسمی بود تا اینکه در حسینیه ارشاد همایش مستقل و غیر دولتی باشکوهی با همت برخی از فعالان حقوق بشری جمعیت نوپای زیتون (کانون صلحجویان ایران) و پیگیری ها و دیدارهای نگارنده، برگزار شد که به دیگران نشان دهد دغدغه حمایت از قربانیان تهاجم اسراییل را نباید قربانی نارضایتی های سیاسی کرد. دکتر ابراهیم یزدی از سخنرانان همایش بود.
۳- آنانکه به هر بهانهای در صدد کوبیدن جامعه مدنی هستند باید توجه داشته باشند که یکی از آثار رنجوری جامعه مدنی در چنین شرایطی ظاهر میشود. اجتماعاتی که به نوعی دولتی و یا هدایت شده تلقی می شوند و همچنین فقدان واکنش های خودجوش مردمی، برای کشور تبعات امنیتی زیان بار دارد . اگر مجال دهند نهادهای مدنی مستقل و ملی رشد کنند در چنین شرایطی با اعتمادی که در جامعه به آنها وجود دارد و اساسا خودشان نمودی از جامعه هستند، قدرت بسیج کنندگی برای دفاع از حقوق مردم فلسطین و در موقعیت های دیگر برای دفاع از کشور و منافع ملی را بیش از دولت خواهند داشت اما برخی از دولتمردان از ترس اینکه مبادا این قدرت، در زمانی هم جلوی زیاده خواهیهای آنان و بیاعتنایی به قوانین رسمی را بگیرد ترجیح میدهند از خیر جامعه مدنی بگذرند.
در اسفند سال پیش(۱۳۸۶) که اعتراض جهانی به محاصره غزه و محرومیت غذایی و دارویی مردم آن برانگیخته شده بود و در ایران چندان خبری نبود، جمعیت زیتون که نهادی نوپا و دارای پروانه فعالیت است فراخوانی را برای تجمع اعتراضی در برابر سازمان ملل در حمایت از زنان و کودکان بی دفاع غزه منتشر کرد. گرچه مصادف شدن آن با ۲۸ اسفند و تعطیلات نوروزی و در سفر بودن و یا حال و هوای سفر داشتن بسیاری از مردم از دلایل بی رونقی این تجمع بود اما اگر رسانه های رسمی که ادعای دلسوزی برای مردم غزه را دارند حتی در یک نوبت خبر این فراخوان را پوشش می دادند جمعیت بیشتری حضور می یافت. دراین تجمع بالغ بر بیست نفر شرکت نداشتند که نگارنده که در مرخصی درمانی از زندان بود با دخترش و خانم (شادروان) #هاله_سحابی و خانم ها مرتاضی لنگرودی، فاطمه کمالی و تعدادی از «مادران صلح» بودند و فرد شناخته شده دیگری دیده نمی شد وفقط چند پلاکارد در اعتراض به ستم صهیونیست ها علیه مردم غزه با امضای جمعیت زیتون و مادران صلح در دست بعضی از حاضران بود. رسانه های پر نفوذ دولتی می ترسند اعلامیه های اعتراضی احزاب و نهادهای غیر دولتی را پوشش دهند که مبادا به مشهورتر شدن آنها کمک کنند که شاید در جای دیگری به زیان شان باشد. اگر جامعه مدنی قدرتمندی وجود داشت امروز شاهد واکنش درخوری علیه جنایات اسراییل در غزه بودیم.
https://www.group-telegram.com/andishedinimoaser.com
(یادداشتی قدیمی برای امروز)
✍عمادالدین باقی
این مقاله ۱۷سال پیش(۱۳۸۷) نوشته شد ولی منتشر نشد. وقتی أن را در بایگانی یافتم از این جهت برایم جالب بود که اولا نشان می داد مسئله غزه برای ما مسئله یکسال اخیر و پس از واقعه ۷ اکتبر -که به نخستین سالگرد اًن نزدیک می شویم – نیست و ریشه های طولانی ۷ اکتبر را نشان می داد هرچند روش اتخاذ شده حماس قابل دفاع نیست. دوم اینکه اگر ان شرایط جامعه مدنی که در یادداشت آمده وجود داشت، امروز جو جامعه و افکار عمومی قوی تر عمل می کرد. سوم اینکه انچه مشکل و دغدغه ان روز بود(یعنی غیبت جامعه مدنی به دلیل ممنوعیت ها و سخت گیری های حکومتی نسبت به آن) امروز هم هست به گونه ای که می توان مقاله زیر را با حذف تاریخ نگارشش، به عنوان یادداشت امروز منتشر کرد. هر دو تیتر اصلی و فرعی هم متعلق به همان است.
غزه و لبنان خونین از برون و درون
به آنچه در باریکه غزه می گذرد می توان از زوایای گوناگون نگریست و ملاحظات فراوانی داشت. در این مختصر به دو ملاحظه بین المللی و داخلی(ایران) می پردازیم.
۱- اسراییل با اراده قدرت های جهانی پس از جنگ بین الملل به منطقه تحمیل شد وهمواره با بحران مقبولیت و مشروعیت روبرو بود. گرچه برخی گمان می کنند صلح خاورمیانه یعنی سازشکاری؛ و جنگ یعنی تلاش برای تهدید علیه این رژیم؛ اما واقعیت این است که رژیم اسراییل رژیمی جنگ طلب بوده و همواره درپی ایجاد بحران و جنگ است زیرا برای نشان دادن تهدید دائمی علیه خود و کسب حمایت بین المللی همیشه نیاز به آن دارد و با همین روش خود را گرانیگاه و معیاری برای امنیت جهانی نشان داده و بر نفوذ خود می افزاید. اسراییل ظالمی است که با مظلوم نمایی حتی برخی دولت های مسلمان خاورمیانه را در برابر الزامات بین المللی منفعل کرده است.
۲- هنگام بروز فاجعه انسانی در غزه درطول یک سال اخیر واکنش های خودجوش در جامعه ایران با تاخیر یا کم وزنی بروز کرده است. در مرداد۱۳۸۵ و هنگام جنگ ۳۳ روزه فقط صدای دستگاههای دولتی و میتینگ های رسمی شنیده می شد و قضاوت عمومی متفاوت از تبلیغات رسمی بود تا اینکه در حسینیه ارشاد همایش مستقل و غیر دولتی باشکوهی با همت برخی از فعالان حقوق بشری جمعیت نوپای زیتون (کانون صلحجویان ایران) و پیگیری ها و دیدارهای نگارنده، برگزار شد که به دیگران نشان دهد دغدغه حمایت از قربانیان تهاجم اسراییل را نباید قربانی نارضایتی های سیاسی کرد. دکتر ابراهیم یزدی از سخنرانان همایش بود.
۳- آنانکه به هر بهانهای در صدد کوبیدن جامعه مدنی هستند باید توجه داشته باشند که یکی از آثار رنجوری جامعه مدنی در چنین شرایطی ظاهر میشود. اجتماعاتی که به نوعی دولتی و یا هدایت شده تلقی می شوند و همچنین فقدان واکنش های خودجوش مردمی، برای کشور تبعات امنیتی زیان بار دارد . اگر مجال دهند نهادهای مدنی مستقل و ملی رشد کنند در چنین شرایطی با اعتمادی که در جامعه به آنها وجود دارد و اساسا خودشان نمودی از جامعه هستند، قدرت بسیج کنندگی برای دفاع از حقوق مردم فلسطین و در موقعیت های دیگر برای دفاع از کشور و منافع ملی را بیش از دولت خواهند داشت اما برخی از دولتمردان از ترس اینکه مبادا این قدرت، در زمانی هم جلوی زیاده خواهیهای آنان و بیاعتنایی به قوانین رسمی را بگیرد ترجیح میدهند از خیر جامعه مدنی بگذرند.
در اسفند سال پیش(۱۳۸۶) که اعتراض جهانی به محاصره غزه و محرومیت غذایی و دارویی مردم آن برانگیخته شده بود و در ایران چندان خبری نبود، جمعیت زیتون که نهادی نوپا و دارای پروانه فعالیت است فراخوانی را برای تجمع اعتراضی در برابر سازمان ملل در حمایت از زنان و کودکان بی دفاع غزه منتشر کرد. گرچه مصادف شدن آن با ۲۸ اسفند و تعطیلات نوروزی و در سفر بودن و یا حال و هوای سفر داشتن بسیاری از مردم از دلایل بی رونقی این تجمع بود اما اگر رسانه های رسمی که ادعای دلسوزی برای مردم غزه را دارند حتی در یک نوبت خبر این فراخوان را پوشش می دادند جمعیت بیشتری حضور می یافت. دراین تجمع بالغ بر بیست نفر شرکت نداشتند که نگارنده که در مرخصی درمانی از زندان بود با دخترش و خانم (شادروان) #هاله_سحابی و خانم ها مرتاضی لنگرودی، فاطمه کمالی و تعدادی از «مادران صلح» بودند و فرد شناخته شده دیگری دیده نمی شد وفقط چند پلاکارد در اعتراض به ستم صهیونیست ها علیه مردم غزه با امضای جمعیت زیتون و مادران صلح در دست بعضی از حاضران بود. رسانه های پر نفوذ دولتی می ترسند اعلامیه های اعتراضی احزاب و نهادهای غیر دولتی را پوشش دهند که مبادا به مشهورتر شدن آنها کمک کنند که شاید در جای دیگری به زیان شان باشد. اگر جامعه مدنی قدرتمندی وجود داشت امروز شاهد واکنش درخوری علیه جنایات اسراییل در غزه بودیم.
https://www.group-telegram.com/andishedinimoaser.com
Telegram
اندیشه دینی معاصر
پژوهشکده اندیشه دینی معاصر(آدم) به منظور ارتقای اندیشهورزی در دین و بازسازی اندیشه دینی با نیازهای نو شونده، در میانه تحجر و دینگریزی، رویکرد نواندیشی دینی را برگزیده است.
ارتباط با ما:
@andishedini
[email protected]
https://www.group-telegram.com/andishedini
ارتباط با ما:
@andishedini
[email protected]
https://www.group-telegram.com/andishedini
◻️خود بزرگ بینیهای تاریخی
✍سیدمحسن دوازدهامامی
🔹خود بزرگبینی خودخواهی و شخصیت پرستی (egoism) یک آفت بزرگ برای انسان و جامعه بشری است. منشی معیوب و روشی مطرود است. تاریخ پر است از گزارشهای گوناگون، از تکبر حاکمان و تبختر رهبران. آنان که بر مرکب منیت، مستانه تاختند و انسانیت و تمامی فضایل را باختند. بر دالان تاریخ گوش بگذاریم و بشنویم. یکهتازی، منیت و اهتزاز. خودبینی، بیداد میکند حتی تا مرز خدا خواندن خود و ربالارباب دانستن نفس؛ بدان سان که 'انا ربُّکم الاعلی'.
🔹پرستیدن خدا و مدعی موحد بودن اگر با خود دیدن و خودخواستن باشد، سرانجامی جز سرنگونی و سقوط نخواهد داشت. به اندرز رندانه حافظ، یک نکتهات بگویم، خود را مبین که رستی. خطبه قاصعه (۱۹۲) در نهج شریف، یک بررسی و یک روانکاوی از بیماری خودخواهی و تکبر است. امام علی(ع) در مقام آسیبشناسی این بیماری، اعوجاج و انحراف ابلیس را به دلیل بروز بیماری تکبر میداند که ابلیس خلقت خود را برترین (انـا خـيـر منـه) دانست و خود را بالاترین دید. آنگاه امام، با استنادات و ارجاعات تاریخی بسیار، در این خطبه به نقش خودخواهی، به خصوص خودخواهی رهبران در بحرانسازی و در نهایت فروپاشی دولتها و ملتها پرداخته است. به تعبیر امام، فراعنه، عمالقه اکاسره، قیاصره، خود را ارباب خواندند و با برتریجویی بـه بـرده ساختن دیگران پرداختند. خصلت و عادتی منحوس که سوکمندانه از گذشته تا هنوز، با عنوانهای فریبنده بر بشریت سایه افکنده است.
... فاعْتَبِرُوا بِمَا أَصَابَ الأُمَمَ الْمُسْتَكْبِرِينَ مِنْ قَبْلِكُمْ مِنْ بَأْسِ الله وَ صَولاتِه و وَقَائِعِهِ وَ مَثْلَاتِهِ وَاتَّعِظُوا بِمَثَاوِى خُدُودِهِمْ وَ مَصَارِعِ جُنُوبهم واسْتَعِيذُوا بالله مِنْ لَوَاقِح الْكِبْرِ كَمَا تَسْتَعِيدُونَهُ مِنْ طَوَارِق الدهر.
از سرگذشت ملتهای پیشین پند بیاموزید. آنان که دچار خود خواهی(تکبر) شده بودند. تأمل کنید بر رخدادها و سنتهایی چون خشم و کیفر الهی که بر آنان جاری شد و دودمان آنان بر باد رفت. از مرگ آنها و جایگاهی که چهره و پیکره آنها در آن افتاده است، عبرتآموزی کنید. از خودبرتربینی به خدای پناه ببرید. همانسان که در بلاها به او پناه میبرید.
نهج البلاغه، خطبة ١٩٢
https://www.group-telegram.com/andishedinimoaser.com
✍سیدمحسن دوازدهامامی
🔹خود بزرگبینی خودخواهی و شخصیت پرستی (egoism) یک آفت بزرگ برای انسان و جامعه بشری است. منشی معیوب و روشی مطرود است. تاریخ پر است از گزارشهای گوناگون، از تکبر حاکمان و تبختر رهبران. آنان که بر مرکب منیت، مستانه تاختند و انسانیت و تمامی فضایل را باختند. بر دالان تاریخ گوش بگذاریم و بشنویم. یکهتازی، منیت و اهتزاز. خودبینی، بیداد میکند حتی تا مرز خدا خواندن خود و ربالارباب دانستن نفس؛ بدان سان که 'انا ربُّکم الاعلی'.
🔹پرستیدن خدا و مدعی موحد بودن اگر با خود دیدن و خودخواستن باشد، سرانجامی جز سرنگونی و سقوط نخواهد داشت. به اندرز رندانه حافظ، یک نکتهات بگویم، خود را مبین که رستی. خطبه قاصعه (۱۹۲) در نهج شریف، یک بررسی و یک روانکاوی از بیماری خودخواهی و تکبر است. امام علی(ع) در مقام آسیبشناسی این بیماری، اعوجاج و انحراف ابلیس را به دلیل بروز بیماری تکبر میداند که ابلیس خلقت خود را برترین (انـا خـيـر منـه) دانست و خود را بالاترین دید. آنگاه امام، با استنادات و ارجاعات تاریخی بسیار، در این خطبه به نقش خودخواهی، به خصوص خودخواهی رهبران در بحرانسازی و در نهایت فروپاشی دولتها و ملتها پرداخته است. به تعبیر امام، فراعنه، عمالقه اکاسره، قیاصره، خود را ارباب خواندند و با برتریجویی بـه بـرده ساختن دیگران پرداختند. خصلت و عادتی منحوس که سوکمندانه از گذشته تا هنوز، با عنوانهای فریبنده بر بشریت سایه افکنده است.
... فاعْتَبِرُوا بِمَا أَصَابَ الأُمَمَ الْمُسْتَكْبِرِينَ مِنْ قَبْلِكُمْ مِنْ بَأْسِ الله وَ صَولاتِه و وَقَائِعِهِ وَ مَثْلَاتِهِ وَاتَّعِظُوا بِمَثَاوِى خُدُودِهِمْ وَ مَصَارِعِ جُنُوبهم واسْتَعِيذُوا بالله مِنْ لَوَاقِح الْكِبْرِ كَمَا تَسْتَعِيدُونَهُ مِنْ طَوَارِق الدهر.
از سرگذشت ملتهای پیشین پند بیاموزید. آنان که دچار خود خواهی(تکبر) شده بودند. تأمل کنید بر رخدادها و سنتهایی چون خشم و کیفر الهی که بر آنان جاری شد و دودمان آنان بر باد رفت. از مرگ آنها و جایگاهی که چهره و پیکره آنها در آن افتاده است، عبرتآموزی کنید. از خودبرتربینی به خدای پناه ببرید. همانسان که در بلاها به او پناه میبرید.
نهج البلاغه، خطبة ١٩٢
https://www.group-telegram.com/andishedinimoaser.com
Telegram
اندیشه دینی معاصر
پژوهشکده اندیشه دینی معاصر(آدم) به منظور ارتقای اندیشهورزی در دین و بازسازی اندیشه دینی با نیازهای نو شونده، در میانه تحجر و دینگریزی، رویکرد نواندیشی دینی را برگزیده است.
ارتباط با ما:
@andishedini
[email protected]
https://www.group-telegram.com/andishedini
ارتباط با ما:
@andishedini
[email protected]
https://www.group-telegram.com/andishedini
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
عوامل دینگریزی در جامعه اسلامی
📽محمدحسن موحدیساوجی
◽️فهم نادرست از دین عامل دینگریزی است.
◽️عامل دیگر دروغ بستن به دین از طرف مبلغان و مداحانی است که کارشناس دین نیستند.
📍اینستاگرام:
https://instagram.com/andishedinimoaser.com
📍آپارات:
https://www.aparat.com/andishedinimoaser.com
https://www.group-telegram.com/andishedinimoaser.com
📽محمدحسن موحدیساوجی
◽️فهم نادرست از دین عامل دینگریزی است.
◽️عامل دیگر دروغ بستن به دین از طرف مبلغان و مداحانی است که کارشناس دین نیستند.
📍اینستاگرام:
https://instagram.com/andishedinimoaser.com
📍آپارات:
https://www.aparat.com/andishedinimoaser.com
https://www.group-telegram.com/andishedinimoaser.com
#اختصاصی
#مقاله_هفته
🔰بررسی سرمایه فرهنگی بوردیو و رشد در تعالیم دینی
✍نويسندگان:
ابراهیم فتحی و طیبه دهقانپور فراشاه
🔖مقاله حاضر به بررسی دو مفهوم سرمایه فرهنگی بوردیو و رشد در تعالیم دینی و رابطه میان آن دو می پردازد. ازاین رو چیستی مفاهیم مذکور، با هدف درک ارتباط معانی دو اصطلاح سرمایه فرهنگی و رشد در پژوهش حاضر مدنظر می باشد.لذا در یک مطالعه اسنادی پس از مرور و تفکیک رویکردهای مختلف مفهومی در بسط نظری سرمایه فرهنگی و دسته بندی و تشریح آن ها، اصطلاح سرمایه فرهنگی و ابعاد آن در آثار بوردیو تبیین، و سپس به تبیین مفهوم رشد و تحلیل آن مبتنی بر سیاق مفهوم، و مفهوم متضاد از نگاه آموزه های دینی، و درنهایت درک رابطه معنایی آن ها پرداخته می شود.
🔖 مرور پژوهش های خارجی نشان داده که مفهوم سرمایه فرهنگی در هر دوره ای، با توجه به شرایط زمانی و مکانی هر جامعه، توسط محققان بازنگری شده، درحالی که در پژوهش های داخلی، مفهوم سرمایه فرهنگی در قالبی مشابه با تقسیم بندی بوردیویی به طور یکسان( بدون بازنگری) وبی توجه به معرفت فرهنگی مورداستفاده قرارگرفته است. درواقع، سرمایه یا رشد فرهنگی(در یک نگاه ترجمه ای) دارا بودن سرمایه انسانی الهی است؛ مسئله ای که در ادبیات بوردیو وجود نداشته، بلکه نگاه انتقادی بدان است. اما در تعالیم دینی، سرمایه فرهنگی دارایی و ظرفیت وجودی و کشش درونی به سوی رشد با دو شاخصه عام معرفت و شریعت(دین) مدنظر است.
منبع: دین و سیاست فرهنگی سال هفتم بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱۴ 185-211
@andishedinimoaser
#مقاله_هفته
🔰بررسی سرمایه فرهنگی بوردیو و رشد در تعالیم دینی
✍نويسندگان:
ابراهیم فتحی و طیبه دهقانپور فراشاه
🔖مقاله حاضر به بررسی دو مفهوم سرمایه فرهنگی بوردیو و رشد در تعالیم دینی و رابطه میان آن دو می پردازد. ازاین رو چیستی مفاهیم مذکور، با هدف درک ارتباط معانی دو اصطلاح سرمایه فرهنگی و رشد در پژوهش حاضر مدنظر می باشد.لذا در یک مطالعه اسنادی پس از مرور و تفکیک رویکردهای مختلف مفهومی در بسط نظری سرمایه فرهنگی و دسته بندی و تشریح آن ها، اصطلاح سرمایه فرهنگی و ابعاد آن در آثار بوردیو تبیین، و سپس به تبیین مفهوم رشد و تحلیل آن مبتنی بر سیاق مفهوم، و مفهوم متضاد از نگاه آموزه های دینی، و درنهایت درک رابطه معنایی آن ها پرداخته می شود.
🔖 مرور پژوهش های خارجی نشان داده که مفهوم سرمایه فرهنگی در هر دوره ای، با توجه به شرایط زمانی و مکانی هر جامعه، توسط محققان بازنگری شده، درحالی که در پژوهش های داخلی، مفهوم سرمایه فرهنگی در قالبی مشابه با تقسیم بندی بوردیویی به طور یکسان( بدون بازنگری) وبی توجه به معرفت فرهنگی مورداستفاده قرارگرفته است. درواقع، سرمایه یا رشد فرهنگی(در یک نگاه ترجمه ای) دارا بودن سرمایه انسانی الهی است؛ مسئله ای که در ادبیات بوردیو وجود نداشته، بلکه نگاه انتقادی بدان است. اما در تعالیم دینی، سرمایه فرهنگی دارایی و ظرفیت وجودی و کشش درونی به سوی رشد با دو شاخصه عام معرفت و شریعت(دین) مدنظر است.
منبع: دین و سیاست فرهنگی سال هفتم بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱۴ 185-211
@andishedinimoaser
Telegram
attach 📎
بحران اشغال و تداوم ستم گری: راه رهایی
✍محمود شفیعی
1⃣بیش از یک سال و چند روز از جنبش رهاییبخش مردم غزه به رهبری حماس و جهاد اسلامی میگذرد. در این مدت، رژیم اشغالگر جنایتهای بیحد و حصری در غزه، لبنان، یمن و جاهای دیگر مرتکب شده است. این جنایتهای بیسابقه هر روز ابعاد تازهای پیدا میکند و از جنونی کامل در ذات شیطانی صهیونیسم خبر میدهد. به اين مناسبت شايسته است، بار ديگر مساله اساسي امروز جهان اسلام از نو طرح گردد، ريشههاي اصلي آن بر رسیده شود و تاملي در راه حل درست مساله صورت گيرد.
2⃣مساله اساسي امروز مسلمانان و همه انسانهای اهل توحید: صورت آرمانی ترسیم شده در قرآن مجید بدون اراده انسانهای خداپرست، که خدا گرایی را نه در عالم اعتقاد کممایه یا بیمایه که در همه ابعاد زندگی به منصه ظهور برسانند، عملی نمیگردد.
3⃣ریشههای ناکامی: اکنون سوال بزرگ این است که چگونه با این همه مبارزات پیگیرانه از سوی مسلمانان هنوز هم سرزمینهای اسلامی زیر چکمههای ستمگران بیرحم و شقاوت پیشه، غصب شده و آنان از اولین حقوق مسلم، یعنی حق تعیین سرنوشت، که بعد از تاسیس سازمان ملل و صدور اعلامیه حقوق بشر برای همه ملتها به رسمیت شناخته شده است، همچنان محروم ماندهاند؟اصلیترین عامل این ناکامی بزرگ به وضعیت مسلمانان در مناسبات داخلی و خارجی خودشان بر میگردد. به لحاظ داخلی، با کمال تاسف بسیاری از دولتهای شکل گرفته در سرزمینهای متعلق به جهان اسلام، چه به نام اسلام و چه بدون آن، دولتهایی هستند که در راستای رضایت جامعه و مردم گام بر نمیدارند و مصلحت قدرت سیاسی را در ورای رضایت مردم جستجو میکنند.
اصلیترین عامل پایداری این دولتها نه مشروعیت مدنی جوشیده از اراده عمومی مردم که برخاسته از اراده قاهرانه و سرکوبگرانه دولتها است.
🌐مطالعه متن کامل اینجا
https://www.group-telegram.com/andishedinimoaser.com
✍محمود شفیعی
1⃣بیش از یک سال و چند روز از جنبش رهاییبخش مردم غزه به رهبری حماس و جهاد اسلامی میگذرد. در این مدت، رژیم اشغالگر جنایتهای بیحد و حصری در غزه، لبنان، یمن و جاهای دیگر مرتکب شده است. این جنایتهای بیسابقه هر روز ابعاد تازهای پیدا میکند و از جنونی کامل در ذات شیطانی صهیونیسم خبر میدهد. به اين مناسبت شايسته است، بار ديگر مساله اساسي امروز جهان اسلام از نو طرح گردد، ريشههاي اصلي آن بر رسیده شود و تاملي در راه حل درست مساله صورت گيرد.
2⃣مساله اساسي امروز مسلمانان و همه انسانهای اهل توحید: صورت آرمانی ترسیم شده در قرآن مجید بدون اراده انسانهای خداپرست، که خدا گرایی را نه در عالم اعتقاد کممایه یا بیمایه که در همه ابعاد زندگی به منصه ظهور برسانند، عملی نمیگردد.
3⃣ریشههای ناکامی: اکنون سوال بزرگ این است که چگونه با این همه مبارزات پیگیرانه از سوی مسلمانان هنوز هم سرزمینهای اسلامی زیر چکمههای ستمگران بیرحم و شقاوت پیشه، غصب شده و آنان از اولین حقوق مسلم، یعنی حق تعیین سرنوشت، که بعد از تاسیس سازمان ملل و صدور اعلامیه حقوق بشر برای همه ملتها به رسمیت شناخته شده است، همچنان محروم ماندهاند؟اصلیترین عامل این ناکامی بزرگ به وضعیت مسلمانان در مناسبات داخلی و خارجی خودشان بر میگردد. به لحاظ داخلی، با کمال تاسف بسیاری از دولتهای شکل گرفته در سرزمینهای متعلق به جهان اسلام، چه به نام اسلام و چه بدون آن، دولتهایی هستند که در راستای رضایت جامعه و مردم گام بر نمیدارند و مصلحت قدرت سیاسی را در ورای رضایت مردم جستجو میکنند.
اصلیترین عامل پایداری این دولتها نه مشروعیت مدنی جوشیده از اراده عمومی مردم که برخاسته از اراده قاهرانه و سرکوبگرانه دولتها است.
🌐مطالعه متن کامل اینجا
https://www.group-telegram.com/andishedinimoaser.com
Telegram
اندیشه دینی معاصر
پژوهشکده اندیشه دینی معاصر(آدم) به منظور ارتقای اندیشهورزی در دین و بازسازی اندیشه دینی با نیازهای نو شونده، در میانه تحجر و دینگریزی، رویکرد نواندیشی دینی را برگزیده است.
ارتباط با ما:
@andishedini
[email protected]
https://www.group-telegram.com/andishedini
ارتباط با ما:
@andishedini
[email protected]
https://www.group-telegram.com/andishedini
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔺سید صادق حقیقت:
از دیدگاه آیت الله مصباح، برای حفظ حکومت، کمیت ملاک نیست.
خوانش بخشهایی از کتاب «حکیمانهترین حکومت» و «گفتمان مصباح»
نسخۀ کامل برنامۀ شیوه با موضوع «دین و دموکراسی» را از لینکهای زیر تماشا کنید:
https://telewebion.com/episode/0xa5c0790
صوت برنامۀ «دین و دموکراسی»:
https://www.group-telegram.com/shiveh_tv4/556
https://www.group-telegram.com/andishedinimoaser.com
از دیدگاه آیت الله مصباح، برای حفظ حکومت، کمیت ملاک نیست.
خوانش بخشهایی از کتاب «حکیمانهترین حکومت» و «گفتمان مصباح»
نسخۀ کامل برنامۀ شیوه با موضوع «دین و دموکراسی» را از لینکهای زیر تماشا کنید:
https://telewebion.com/episode/0xa5c0790
صوت برنامۀ «دین و دموکراسی»:
https://www.group-telegram.com/shiveh_tv4/556
https://www.group-telegram.com/andishedinimoaser.com
◻️دین خود ویرانگر افراطیون
✍️ مرضیه حاجی هاشمی
🗒 گاهی در خبرها شنیده میشود که فلان عالم دینی و شخصیت حوزوی به دلیل بیان نظرات متفاوت یا انتقادی برخاسته از نگاه و اجتهادی متفاوت در دین، مورد هجمه رسانه ای افراطیون و یا حتی برخوردهای قهری بیشتری قرار گرفته است. این نشان میدهد که رواداری دینی و آزادیهای سیاسی در حکومتهای قدسی میتواند، در هم تنیده باشد؛ چرا که قدسیت، اجازه طرح نه تنها نظرات سیاسی مخالف را نمیدهد؛ بلکه به مدد ابزار قهری قدرت، مانع هرگونه رواداری مذهبی و طرح دریافتهای متفاوت دینی نیز میشود.
⬅️ اینگونه تصور میشود که رواداری مذهبی و آزادی سیاسی، ارمغان پروژه روشنگری در اروپاست و مربوط به زمانی است که آموزه رواداری مدرن پس از جنگهای مذهبی به طور کامل تدوین شد. آنچه که پیشگام آن به ظاهر «جان لاک» بود و سه نامه متفاوت درباره رواداری نوشت و رواداری مذهبی و آزادی سیاسی را مرتبط با هم عنوان کرد.
⬅️ مرتبط دانستن این دو به هم، ریشه در یک واقعیت تاریخی دارد و آن هم باور به یگانه بودن مذهب بود که نه تنها ادیانی چون «اسلام و مسیحیت؛ بلکه تا میزان زیادی قدرت سیاسی را نیز متاثر میساخت. قدرت سیاسی، مدعی میشد که از مشروعیت بیشتری برخوردار است. در این ادیان، تاریخ سیاسی و امر قدسی در هم تنیده میشدند».
⬅️ با این وجود تا قبل از جان لاک و طرح مسئله رواداری در قرن هفدهم میلادی میتوان به نمونههای بارزی از فیلسوفان و اندیشمندان مسیحی و مسلمان مانند «ابن رشد» و «میشل دو مونتنی» اشاره کرد که نشان میدهد در این دو دین توحیدی که خصلت یگانه پنداری و حقیقت مطلق انگاشتن آنها علاوه بر نارواداری مذهبی، موجب قداست بخشیدن به حکومت و بسط ید آن در هر نوع استبداد رأی، خودکامگی و از میان برداشتن مخالفان به نام دین گردیده بود، چگونه میتوان هم یک دیندار واقعی بود و هم عمیقاً به رواداری و آزادی عقیده، باور داشت.
⬅️ میدانیم که در تاریخ اسلام یک عصر زرین فرهنگی وجود داشت، دورهای که در آن از سوی اندیشمندان اسلامی در این زمینه نظرات زیادی طرح میشد؛ «به ویژه ابن رشد در اسپانیای عربی در قرن دوازدهم به عنوان مدافع عدم وابستگی فلسفه و علم به مذهب شهرت یافت»؛ گرچه در این قرن در سرزمینهای اسلامی آزادی فکری محدودتر شده بود؛ «ولی اسپانیای اسلامی قلمروی بود که مذاهب متفاوت در آن در مجموع تحمل میشدند. مسیحیان از آزادی نسبتاً زیادی برخوردار بودند و به ویژه فرهنگ یهودی غنی نیز شکوفا بود»، در حالی که پس از تسخیر دوباره اسپانیا توسط مسیحیان، یهودیان از اسپانیا اخراج شدند.
⬅️ فیلسوف فرانسوی میشل دو مونتنی نیز قبل از جان لاک در قرن شانزدهم با طرح آرمان شک سالم، «بدون اینکه از ایمان کاتولیکیاش دست بکشد، از حق انسانها برای زندگی با اعتقادات دیگر دفاع کرد». این اعتقادات میتواند، باور به مذهب یا آیینی دیگر یا اعتقاد به قرائت دیگر از همان مذهب باشد، قرائتی که میتواند به هیچ وجه ماهیت سیاسی برای دین قائل نباشد.
⬅️ به نظر میرسد طرح نگاههایی چون نگاه ابن رشد و میشل دو مونتنی از سوی باورمندان عمیق و اندیشمندان دینی برای گشایش فضای فکری جامعه ضروری است؛ چرا که به قول «هراری» زمان آن رسیده که در همه ادیان، دینداران واقعی معتدل و عقلانی باید از دین دفاع کنند و بیش از این، عرصه جانبداری از دین را به دینداران افراطی وا نگذارند؛ چرا که دین خود ویرانگر افراطیون، تنها آفت دنیای مردمان نیست و بیش از همه باورهای معنا بخش زندگیشان را نابود میکند.
🌐منبع
https://www.group-telegram.com/andishedinimoaser.com
✍️ مرضیه حاجی هاشمی
🗒 گاهی در خبرها شنیده میشود که فلان عالم دینی و شخصیت حوزوی به دلیل بیان نظرات متفاوت یا انتقادی برخاسته از نگاه و اجتهادی متفاوت در دین، مورد هجمه رسانه ای افراطیون و یا حتی برخوردهای قهری بیشتری قرار گرفته است. این نشان میدهد که رواداری دینی و آزادیهای سیاسی در حکومتهای قدسی میتواند، در هم تنیده باشد؛ چرا که قدسیت، اجازه طرح نه تنها نظرات سیاسی مخالف را نمیدهد؛ بلکه به مدد ابزار قهری قدرت، مانع هرگونه رواداری مذهبی و طرح دریافتهای متفاوت دینی نیز میشود.
⬅️ اینگونه تصور میشود که رواداری مذهبی و آزادی سیاسی، ارمغان پروژه روشنگری در اروپاست و مربوط به زمانی است که آموزه رواداری مدرن پس از جنگهای مذهبی به طور کامل تدوین شد. آنچه که پیشگام آن به ظاهر «جان لاک» بود و سه نامه متفاوت درباره رواداری نوشت و رواداری مذهبی و آزادی سیاسی را مرتبط با هم عنوان کرد.
⬅️ مرتبط دانستن این دو به هم، ریشه در یک واقعیت تاریخی دارد و آن هم باور به یگانه بودن مذهب بود که نه تنها ادیانی چون «اسلام و مسیحیت؛ بلکه تا میزان زیادی قدرت سیاسی را نیز متاثر میساخت. قدرت سیاسی، مدعی میشد که از مشروعیت بیشتری برخوردار است. در این ادیان، تاریخ سیاسی و امر قدسی در هم تنیده میشدند».
⬅️ با این وجود تا قبل از جان لاک و طرح مسئله رواداری در قرن هفدهم میلادی میتوان به نمونههای بارزی از فیلسوفان و اندیشمندان مسیحی و مسلمان مانند «ابن رشد» و «میشل دو مونتنی» اشاره کرد که نشان میدهد در این دو دین توحیدی که خصلت یگانه پنداری و حقیقت مطلق انگاشتن آنها علاوه بر نارواداری مذهبی، موجب قداست بخشیدن به حکومت و بسط ید آن در هر نوع استبداد رأی، خودکامگی و از میان برداشتن مخالفان به نام دین گردیده بود، چگونه میتوان هم یک دیندار واقعی بود و هم عمیقاً به رواداری و آزادی عقیده، باور داشت.
⬅️ میدانیم که در تاریخ اسلام یک عصر زرین فرهنگی وجود داشت، دورهای که در آن از سوی اندیشمندان اسلامی در این زمینه نظرات زیادی طرح میشد؛ «به ویژه ابن رشد در اسپانیای عربی در قرن دوازدهم به عنوان مدافع عدم وابستگی فلسفه و علم به مذهب شهرت یافت»؛ گرچه در این قرن در سرزمینهای اسلامی آزادی فکری محدودتر شده بود؛ «ولی اسپانیای اسلامی قلمروی بود که مذاهب متفاوت در آن در مجموع تحمل میشدند. مسیحیان از آزادی نسبتاً زیادی برخوردار بودند و به ویژه فرهنگ یهودی غنی نیز شکوفا بود»، در حالی که پس از تسخیر دوباره اسپانیا توسط مسیحیان، یهودیان از اسپانیا اخراج شدند.
⬅️ فیلسوف فرانسوی میشل دو مونتنی نیز قبل از جان لاک در قرن شانزدهم با طرح آرمان شک سالم، «بدون اینکه از ایمان کاتولیکیاش دست بکشد، از حق انسانها برای زندگی با اعتقادات دیگر دفاع کرد». این اعتقادات میتواند، باور به مذهب یا آیینی دیگر یا اعتقاد به قرائت دیگر از همان مذهب باشد، قرائتی که میتواند به هیچ وجه ماهیت سیاسی برای دین قائل نباشد.
⬅️ به نظر میرسد طرح نگاههایی چون نگاه ابن رشد و میشل دو مونتنی از سوی باورمندان عمیق و اندیشمندان دینی برای گشایش فضای فکری جامعه ضروری است؛ چرا که به قول «هراری» زمان آن رسیده که در همه ادیان، دینداران واقعی معتدل و عقلانی باید از دین دفاع کنند و بیش از این، عرصه جانبداری از دین را به دینداران افراطی وا نگذارند؛ چرا که دین خود ویرانگر افراطیون، تنها آفت دنیای مردمان نیست و بیش از همه باورهای معنا بخش زندگیشان را نابود میکند.
🌐منبع
https://www.group-telegram.com/andishedinimoaser.com
Telegram
اندیشه دینی معاصر
پژوهشکده اندیشه دینی معاصر(آدم) به منظور ارتقای اندیشهورزی در دین و بازسازی اندیشه دینی با نیازهای نو شونده، در میانه تحجر و دینگریزی، رویکرد نواندیشی دینی را برگزیده است.
ارتباط با ما:
@andishedini
[email protected]
https://www.group-telegram.com/andishedini
ارتباط با ما:
@andishedini
[email protected]
https://www.group-telegram.com/andishedini
Audio
پیامبر اکرم(ص)، رسالتی که داشت و رسالتی که نداشت!
🎙محمد سروش محلاتی
https://www.group-telegram.com/andishedinimoaser.com
🎙محمد سروش محلاتی
https://www.group-telegram.com/andishedinimoaser.com
حتما لازم است نصف عالم کشته شوند؟!
یعنی جوری دیگر نمیشود؟
✍مهراب صادقنیا
آلعمران، ۱۵۹:
پس به (بركت) رحمت الهى با آنان نرمخو (و پرمهر) شدى و اگر تندخو و سختدل بودى قطعا از پيرامون تو پراكنده میشدند پس از آنان درگذر و برايشان آمرزش بخواه و در كار(ها) با آنان مشورت كن و چون تصميم گرفتى بر خدا توكل كن زيرا خداوند توكلكنندگان را دوست مى دارد.
✅ آقای حجتالاسلام والمسلمین سید محمدمهدی میرباقری در یک تلویزیونی گفتند که چهل و دو هزار نفر (تعداد شهدای مظلوم غزه) که سهل است! اگر نصف عالم هم کشته شوند، برای رسیدن به مقصد ایرادی ندارد. خیلی تلاش کردم چیزی ننویسم؛ ولی نشد. انبوهی از پرسشها ذهنم را مشغول کرده است. مقصدی که برای رسیدن به آن "اگر نصف عالم هم کشته شوند ایراد ندارد" کجاست و چه مشخصههایی دارد؟ این چه مقصدی است که برای رسیدن به آن باید نصف عالم بمیرند و نیم دیگرش داغدار عزیزانشان باشند؟ فکر نمیکنید یک جای کار گیر دارد؟ فکر نمیکنید اندیشهای که برای تبلیغ، ترویج، و استقرارش نیاز است نصف عالم بمیرد، یحتمل خودش ایراد داشته باشد؟ حالا فرض بگیریم آن مقصد مورد نظر شما "آرمانشهر آگوستین" یا "ملکوت الهی مسیح" و یا "مدینهی فاضلهی فارابی"، و یا اساسا همان بهشت موعود ادیان ابراهیمی؛ چرا باید راه رسیدن به آن کشته شدن نصف عالم باشد؟! یعنی راه مناسبتری نیست؟ راهی که با آرامش بیشتری ما را به آن مقصد برساند؟ فکر نمیکنید که اگر به قرآن تمسک کنیم و پیامبرانه از دین خدا سخن بگوییم، نیازی نباشد که نصف عالم کشته شوند تا حرف ما را قبول کنند؟
https://www.group-telegram.com/andishedinimoaser.com
یعنی جوری دیگر نمیشود؟
✍مهراب صادقنیا
آلعمران، ۱۵۹:
پس به (بركت) رحمت الهى با آنان نرمخو (و پرمهر) شدى و اگر تندخو و سختدل بودى قطعا از پيرامون تو پراكنده میشدند پس از آنان درگذر و برايشان آمرزش بخواه و در كار(ها) با آنان مشورت كن و چون تصميم گرفتى بر خدا توكل كن زيرا خداوند توكلكنندگان را دوست مى دارد.
✅ آقای حجتالاسلام والمسلمین سید محمدمهدی میرباقری در یک تلویزیونی گفتند که چهل و دو هزار نفر (تعداد شهدای مظلوم غزه) که سهل است! اگر نصف عالم هم کشته شوند، برای رسیدن به مقصد ایرادی ندارد. خیلی تلاش کردم چیزی ننویسم؛ ولی نشد. انبوهی از پرسشها ذهنم را مشغول کرده است. مقصدی که برای رسیدن به آن "اگر نصف عالم هم کشته شوند ایراد ندارد" کجاست و چه مشخصههایی دارد؟ این چه مقصدی است که برای رسیدن به آن باید نصف عالم بمیرند و نیم دیگرش داغدار عزیزانشان باشند؟ فکر نمیکنید یک جای کار گیر دارد؟ فکر نمیکنید اندیشهای که برای تبلیغ، ترویج، و استقرارش نیاز است نصف عالم بمیرد، یحتمل خودش ایراد داشته باشد؟ حالا فرض بگیریم آن مقصد مورد نظر شما "آرمانشهر آگوستین" یا "ملکوت الهی مسیح" و یا "مدینهی فاضلهی فارابی"، و یا اساسا همان بهشت موعود ادیان ابراهیمی؛ چرا باید راه رسیدن به آن کشته شدن نصف عالم باشد؟! یعنی راه مناسبتری نیست؟ راهی که با آرامش بیشتری ما را به آن مقصد برساند؟ فکر نمیکنید که اگر به قرآن تمسک کنیم و پیامبرانه از دین خدا سخن بگوییم، نیازی نباشد که نصف عالم کشته شوند تا حرف ما را قبول کنند؟
https://www.group-telegram.com/andishedinimoaser.com
Telegram
اندیشه دینی معاصر
پژوهشکده اندیشه دینی معاصر(آدم) به منظور ارتقای اندیشهورزی در دین و بازسازی اندیشه دینی با نیازهای نو شونده، در میانه تحجر و دینگریزی، رویکرد نواندیشی دینی را برگزیده است.
ارتباط با ما:
@andishedini
[email protected]
https://www.group-telegram.com/andishedini
ارتباط با ما:
@andishedini
[email protected]
https://www.group-telegram.com/andishedini
درباره اسلام رحمانی
✍محمدعلی ایازی عضو شورای مرکزی مجمع مدرسین و محققین حوزه علمیه قم.
🔹اسلام رحمانی جریانی نواندیشانه از دین و در برابر تفسیری خشونتورزانه از اسلام است. اسلام رحمانی، بر پایه سراسر رحمت بودن چهرهی وحیانیِ اسلام است. خدایِ قرآن، سیمایی مهربان از پروردگار را به نمایش میگذارد و پیامبری را توصیف میکند که رحمت بر همه جهانیان است و با این ویژگی رسالت خود را آغاز کرده تا آموزگار، مربی و الگوی آنان در زندگی باشد. این قرائت از اسلام در بستری از تحولات سیاسی اسلام معاصر و بیشتر در واکنش به اسلامگرایان خشونتگرا شکل گرفت؛ آن تفسیری که با همه مظاهر دینی که کرامت و عدالت انسان را مخدوش میکرد، نقد جدی داشت. به نظر آنان این برداشت به محکمات قرآن و سیره پیامبر ناسازگاری داشت و عقلای جامعه دینی و غیردینی آن را منفی و خشونتبار میدانست.
🔹در حقیقت نام اسم رحمانی (چنانکه از خود کلمه مهربانی استفاده میشود)، تابلوئی از سنن الهی و برگرفته از سیره و مشی پیامبر از آغاز بعثت و بدو نزول قرآن است. برجسته کردن بُعد اصلی قرآن و معارف اصیل اسلام در باره انسان است. واکنشی به نگاه و رفتارهایی است که در جهان اسلام و غیر جهان اسلام دین را نشانه گرفته و لطافتِ این دین را مخدوش کرده و با این ادعا که ما کیفر و مجازات داریم، با دشمن سازش نمیکنیم، در مقام سختگیری، تندروی، قساوت، شقاوت، خشونت ناروا و انتقام بوده و کارهائی انجام داده که هر عاقل مسلمانی را متنفر و منزجر میکند تا چه رسد به دیگران.
🔹این جریان رحمانی، خوانشی از اسلام در دوره معاصر برگرفته از متون و احکام دینی برای انسان معاصر بر اساس مقتضیات زمان و مکان و دوگانه ثابت و متغیر است. اصول و کلیات دین و احکام عبادی و بسیاری از احکام معاملی در جای خود قرار دارد، تنها برخی از احکام و شعائر که در خارج از زمینه خود و مجزا از شرائط زمانی و مکانی عصر نزول درک شدهاند و در نتیجه این سوءفهم از جوهره رحمانی خود فاصله گرفتهاند، خوانش دیگری ارائه میشوند.
🔹رقیب و نظر مخالف آن، نه اسلام وحیانی، که اسلام اُموی، اسلام داعشی، اسلام فاشیستی، اسلام طالبانی، و اسلام استبدادی است. طبعا اسلام رحمانی در تقابل با روش و منش چنین جریانها است. چهره اصلی قرآن در توصیف خداوند سراسر رحمت است. صفات رحمان، رحیم، رئوف، ودود و لطیف پنج اسم از اسمای حسنای خداوند در قرآن بیانگر شیوه شناسائی خدایِ قرآن به مردم است، در این توصیف: اولاً این دو کلمه با بسامدی بسیار (57 بار نام رحمان و رحیم 115 بار) تکرار شده است. ثانیاً سورهای به همین نام (الرحمن) که شامل بیان نعمتهای فراوان باشد را در میان سورههای مکی بر میشمارد و از پروردگار آفریدگاری بخشنده و مهربان مرتب و با تکرار یاد میکند.
🔹ثالثا: آغاز قرآن با سوره حمد با نام رحمان و رحیم در میان همه نامهای دیگر خداوند و معنادار است. رابعاً در سوره مریم به جای نام خدا عنایت است که رحمانیت خدا در خطاب به مسیحیان بیان کند. خامساً: این دو نام در هر سوره با شروع آن در 114 بار باز تکرار می شود. (اگر در سورهای استثنائاً نیامده، در جائی دیگر جبران شده است). در روش عملی خواندن سوره حمد در نماز ذکر این دو نام الزامی میشود، باز مفهوم و تابلوی دعوت رحمانیت خود را در قرائت قرآن و نمازهای یومیه برای نشان دادن جهت خداوندی بمنصه ظهور میرساند.
🔹البته صفات دیگری مانند عفو، صفح، غفران، حلم، و دههای صفت دیگر مشابه آن در قرآن برای خداوند خود گویای برجسته کردن صفت الهی و نمایان ساختن مهر و عطوفت خداوند است. بگذریم که در احادیث و ادعیه و آموزههای دینی فریقین آمده: «إِنَّ رَحْمَتِي سَبَقَتْ غَضَبِي». رحمت خداوند بر غضب او پیشی میگیرد.
https://www.group-telegram.com/andishedinimoaser.com
✍محمدعلی ایازی عضو شورای مرکزی مجمع مدرسین و محققین حوزه علمیه قم.
🔹اسلام رحمانی جریانی نواندیشانه از دین و در برابر تفسیری خشونتورزانه از اسلام است. اسلام رحمانی، بر پایه سراسر رحمت بودن چهرهی وحیانیِ اسلام است. خدایِ قرآن، سیمایی مهربان از پروردگار را به نمایش میگذارد و پیامبری را توصیف میکند که رحمت بر همه جهانیان است و با این ویژگی رسالت خود را آغاز کرده تا آموزگار، مربی و الگوی آنان در زندگی باشد. این قرائت از اسلام در بستری از تحولات سیاسی اسلام معاصر و بیشتر در واکنش به اسلامگرایان خشونتگرا شکل گرفت؛ آن تفسیری که با همه مظاهر دینی که کرامت و عدالت انسان را مخدوش میکرد، نقد جدی داشت. به نظر آنان این برداشت به محکمات قرآن و سیره پیامبر ناسازگاری داشت و عقلای جامعه دینی و غیردینی آن را منفی و خشونتبار میدانست.
🔹در حقیقت نام اسم رحمانی (چنانکه از خود کلمه مهربانی استفاده میشود)، تابلوئی از سنن الهی و برگرفته از سیره و مشی پیامبر از آغاز بعثت و بدو نزول قرآن است. برجسته کردن بُعد اصلی قرآن و معارف اصیل اسلام در باره انسان است. واکنشی به نگاه و رفتارهایی است که در جهان اسلام و غیر جهان اسلام دین را نشانه گرفته و لطافتِ این دین را مخدوش کرده و با این ادعا که ما کیفر و مجازات داریم، با دشمن سازش نمیکنیم، در مقام سختگیری، تندروی، قساوت، شقاوت، خشونت ناروا و انتقام بوده و کارهائی انجام داده که هر عاقل مسلمانی را متنفر و منزجر میکند تا چه رسد به دیگران.
🔹این جریان رحمانی، خوانشی از اسلام در دوره معاصر برگرفته از متون و احکام دینی برای انسان معاصر بر اساس مقتضیات زمان و مکان و دوگانه ثابت و متغیر است. اصول و کلیات دین و احکام عبادی و بسیاری از احکام معاملی در جای خود قرار دارد، تنها برخی از احکام و شعائر که در خارج از زمینه خود و مجزا از شرائط زمانی و مکانی عصر نزول درک شدهاند و در نتیجه این سوءفهم از جوهره رحمانی خود فاصله گرفتهاند، خوانش دیگری ارائه میشوند.
🔹رقیب و نظر مخالف آن، نه اسلام وحیانی، که اسلام اُموی، اسلام داعشی، اسلام فاشیستی، اسلام طالبانی، و اسلام استبدادی است. طبعا اسلام رحمانی در تقابل با روش و منش چنین جریانها است. چهره اصلی قرآن در توصیف خداوند سراسر رحمت است. صفات رحمان، رحیم، رئوف، ودود و لطیف پنج اسم از اسمای حسنای خداوند در قرآن بیانگر شیوه شناسائی خدایِ قرآن به مردم است، در این توصیف: اولاً این دو کلمه با بسامدی بسیار (57 بار نام رحمان و رحیم 115 بار) تکرار شده است. ثانیاً سورهای به همین نام (الرحمن) که شامل بیان نعمتهای فراوان باشد را در میان سورههای مکی بر میشمارد و از پروردگار آفریدگاری بخشنده و مهربان مرتب و با تکرار یاد میکند.
🔹ثالثا: آغاز قرآن با سوره حمد با نام رحمان و رحیم در میان همه نامهای دیگر خداوند و معنادار است. رابعاً در سوره مریم به جای نام خدا عنایت است که رحمانیت خدا در خطاب به مسیحیان بیان کند. خامساً: این دو نام در هر سوره با شروع آن در 114 بار باز تکرار می شود. (اگر در سورهای استثنائاً نیامده، در جائی دیگر جبران شده است). در روش عملی خواندن سوره حمد در نماز ذکر این دو نام الزامی میشود، باز مفهوم و تابلوی دعوت رحمانیت خود را در قرائت قرآن و نمازهای یومیه برای نشان دادن جهت خداوندی بمنصه ظهور میرساند.
🔹البته صفات دیگری مانند عفو، صفح، غفران، حلم، و دههای صفت دیگر مشابه آن در قرآن برای خداوند خود گویای برجسته کردن صفت الهی و نمایان ساختن مهر و عطوفت خداوند است. بگذریم که در احادیث و ادعیه و آموزههای دینی فریقین آمده: «إِنَّ رَحْمَتِي سَبَقَتْ غَضَبِي». رحمت خداوند بر غضب او پیشی میگیرد.
https://www.group-telegram.com/andishedinimoaser.com
Telegram
اندیشه دینی معاصر
پژوهشکده اندیشه دینی معاصر(آدم) به منظور ارتقای اندیشهورزی در دین و بازسازی اندیشه دینی با نیازهای نو شونده، در میانه تحجر و دینگریزی، رویکرد نواندیشی دینی را برگزیده است.
ارتباط با ما:
@andishedini
[email protected]
https://www.group-telegram.com/andishedini
ارتباط با ما:
@andishedini
[email protected]
https://www.group-telegram.com/andishedini
آیتالله_سیستانی_و_نظریه_اراده_الامه.pdf
2.8 MB
✔️آیتالله سیستانی و نظریه اراده الامه🔻
🔸عبدالوهاب فراتی
🔹آیتالله سیستانی در کشاکش میان اندیشه آیتالله خویی و امام خمینی راهی جز بازگشت به میرزای نائینی در تنبیه الامه و تنزیه المله ندارد. بازگشت به نائینی نیاز امروز عراق است که به درستی، وی، مبانی آن را- نه در هیأت سلطنت-، بلکه در نظمی دموکراتیک بازسازی کرده است. سیستانی همانند نائینی از قرارداد میان مردم و والی، حمایت میکند، اما نظریه او را با سه تغییر، آن هم در هیأت جمهوریت بازسازی میکند.
🔹اندیشه سیاسی سیستانی اندکی متفاوتر از مدرسه آیتالله خویی و نیز مدرسه امام خمینی است و به نوعی در میانه آن دو قرار دارد. با این همه، ایشان نیز همانند بسیاری از متفکرین حوزه نجف، متاثر از هنجارهایی است که طی یکی و دو قرن اخیر در این حوزه مرسوم بوده است. هنجارهایی که بیشتر توسط شیخ مرتضی انصاری و سپس شاگردش مرحوم آخوند خراسانی و نیز شاگرد وی یعنی میرزای نائینی بناء شده بود. در واقع آیتالله سیستانی تحت تاثیر این جریان توانسته است اندیشه نائینی را در دوره اخیر بازخوانی و براساس آن از دولتی مدنی در بغداد حمایت کند.
🌐نامههای حوزوی
https://www.group-telegram.com/andishedinimoaser.com
🔸عبدالوهاب فراتی
🔹آیتالله سیستانی در کشاکش میان اندیشه آیتالله خویی و امام خمینی راهی جز بازگشت به میرزای نائینی در تنبیه الامه و تنزیه المله ندارد. بازگشت به نائینی نیاز امروز عراق است که به درستی، وی، مبانی آن را- نه در هیأت سلطنت-، بلکه در نظمی دموکراتیک بازسازی کرده است. سیستانی همانند نائینی از قرارداد میان مردم و والی، حمایت میکند، اما نظریه او را با سه تغییر، آن هم در هیأت جمهوریت بازسازی میکند.
🔹اندیشه سیاسی سیستانی اندکی متفاوتر از مدرسه آیتالله خویی و نیز مدرسه امام خمینی است و به نوعی در میانه آن دو قرار دارد. با این همه، ایشان نیز همانند بسیاری از متفکرین حوزه نجف، متاثر از هنجارهایی است که طی یکی و دو قرن اخیر در این حوزه مرسوم بوده است. هنجارهایی که بیشتر توسط شیخ مرتضی انصاری و سپس شاگردش مرحوم آخوند خراسانی و نیز شاگرد وی یعنی میرزای نائینی بناء شده بود. در واقع آیتالله سیستانی تحت تاثیر این جریان توانسته است اندیشه نائینی را در دوره اخیر بازخوانی و براساس آن از دولتی مدنی در بغداد حمایت کند.
🌐نامههای حوزوی
https://www.group-telegram.com/andishedinimoaser.com
Audio
🎙سخنرانی دکترمحمدمحمدی (گرگانی)
موضوع: بط(مرغابی)- قسمت اول
https://www.group-telegram.com/andishedinimoaser.com
موضوع: بط(مرغابی)- قسمت اول
https://www.group-telegram.com/andishedinimoaser.com
◻️آیا خشونت از مذهب زاییده می شود یا سیاست؟
🔹مذاهب بسیاری وجود دارند، از جمله مذهب خود من (یهودیت)، که یک پایۀ قویِ وابسته به پدرسالاری دارند. یهودیت فعالانه پدرسالاری را تجلیل میکند، اما بسیاری از فمینیستها روشهایی برای بازخوانی یا خوانش در برابر بافت پدرسالارانه یافتهاند. آنها زنان را در کتاب مقدس پیدا کردهاند و به دنبال بازگویی داستانهای کتاب مقدس از دیدگاه خودشان یا به روشهایی که نقش زنان را برجسته میکند هستند. این روش من نیست اما میفهمم و به آنها احترام میگزارم.
🌐مطالعه متن کامل اینجا
https://www.group-telegram.com/andishedinimoaser.com
🔹مذاهب بسیاری وجود دارند، از جمله مذهب خود من (یهودیت)، که یک پایۀ قویِ وابسته به پدرسالاری دارند. یهودیت فعالانه پدرسالاری را تجلیل میکند، اما بسیاری از فمینیستها روشهایی برای بازخوانی یا خوانش در برابر بافت پدرسالارانه یافتهاند. آنها زنان را در کتاب مقدس پیدا کردهاند و به دنبال بازگویی داستانهای کتاب مقدس از دیدگاه خودشان یا به روشهایی که نقش زنان را برجسته میکند هستند. این روش من نیست اما میفهمم و به آنها احترام میگزارم.
🌐مطالعه متن کامل اینجا
https://www.group-telegram.com/andishedinimoaser.com
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔹محمد تقی فاضل میبدی به این پرسش میپردازد که آیا دین مانع از توسعه است؟
مشاهده در یوتیوب
https://www.group-telegram.com/andishedinimoaser.com
مشاهده در یوتیوب
https://www.group-telegram.com/andishedinimoaser.com