Telegram Group & Telegram Channel
🌎 ترامپ کاخ سفید را پس گرفت

مهدی تدینی
@tarikhandishi
🌿ترامپ برگشت. هیچ تردیدی در این نیست که این یکی از بزرگ‌ترین کامبک‌های تاریخ آمریکا بود. البته میل دارم بگویم: «ترامپ کاخ سفید را از کرونا پس گرفت.» اگر کووید در ماه‌های سرنوشت‌ساز گریبان آمریکا را نمی‌گرفت، بعید می‌دانم ترامپ شکست می‌خورد. کووید زلزله‌ای بود که صندلی را از زیر هر رئیس‌جمهوری در آمریکا می‌کشید. ترامپ هر کاری می‌کرد شکست می‌خورد. قضیه به نظام انتخاباتی آمریکا ربط دارد: به دلیل رقابت نزدیک دو حزب و شیوۀ الکترال، دهم درصد اهمیت می‌یابد و در چنین مبارزۀ نزدیکی یک بحران بزرگ و مهارناشدنی مثل کووید دست‌کم بین سه تا پنج درصد آرا را به هم می‌ریزد.

🌿 شاید بگویید ترامپ در ابتدای کووید سهل‌انگارانه عمل کرد، وگرنه شکست نمی‌خورد. اما نمی‌توان چنین گفت، زیرا همان اندازه که تدابیر سهلگیرانه نارضایتی ایجاد می‌کرد، تدابیر سختگیرانه هم با نارضایتی روبرو می‌شد. اگر ترامپ قرنطینۀ شدیدی اعمال می‌کرد، باز هم بازندۀ انتخابات بود، زیرا نارضایتی بخش دیگری را برمی‌انگیخت. اینکه ترامپ آن اوایل پس از شکست در انتخابات می‌گفت «به ویروس چینی باخته است»، بیراه نبود؛ گرچه لازم نیست به تئوری توطئه باور داشته باشیم؛ همین بیان واقعیات عینی کافی است.

🌿 آمریکا از زمان جنگ جهانی اول بازیگر تعیین‌کنندۀ جهان بوده است. اگر از منظر ایدئولوژی‌ها به جهان بنگریم، بزرگ‌ترین پرسش این است که چرا ایدئولوژی‌های ضدآزادی مانند فاشیسم و کمونیسم در آمریکا ظهور نکرد؟! اینکه آمریکا ــ برخلاف اروپا ــ هیچ‌گاه به کارخانۀ تولید توتالیتاریسم تبدیل نشد و ارتجاع فاشیستی و کمونیستی پدید نیاورد، ریشه در خاستگاه این کشور دارد و بحث گسترده‌ای می‌طلبد، اما دست‌کم با مشاهدۀ تاریخ و عینیات آن می‌توان فهمید که اگر آمریکا نبود، اروپا از فرانکنشتاین‌های توتالیتری که بر میز آزمایشگاه خود ساخته بود، کمر راست نمی‌کرد. کمونیسم و فاشیسم هر دو شورش اروپایی بودند: شورش علیه لیبرالیسم؛ علیه آزادی‌های فردی؛ علیه کاپیتالیسم و پیشرفت‌باوریِ انفجاری آن.

🌿 بنابراین آمریکا برای اروپا مانند لنگر عمل کرده است. بریتانیا برای نجات اروپا کافی نبود و دست‌تنها نه در برابر فاشیسم یارای مقاومت داشت و نه در برابر کمونیسم. لازم بود برادری از آن سوی آتلانتیک جلوی توتالیتاریسم‌های اروپای مرکزی و شرقی بایستد. این معادله همچنان عوض نشده است. نسبتی که میان اروپا و آمریکا وجود داشت، همچنان کم‌وبیش وجود دارد و در این میان آنچه خطرناک است این است که یک آمریکای منحصربه‌فرد کنار اروپا وجود نداشته باشد. ایرادی که بر دموکرات‌ها وارد است این است که به دنبال «اروپائیزه کردن آمریکا» هستند. اینکه اکثریت مطلق اروپایی‌ها هریس را به ترامپ ترجیح می‌دهند حکایت از همین دارد که این شکاف هویتی همچنان میان آمریکایی و اروپا وجود دارد. اروپای سوسیال‌دوست آمریکای کاپیتالیست را نمی‌فهمد و نمی‌خواهد. این شکاف نباید پر شود، زیرا اروپا از آزمون مدرنیته سربلند بیرون نیامده و نقاط تاریکی در کارنامه دارد. نه شخص ترامپ، بلکه کلیت جمهوری‌خواهان در این زمینه بهتر از دموکرات‌ها عمل می‌کنند و از اروپائیزه شدن آمریکا جلوگیری می‌کنند. آمریکا موتورخانۀ جهان است، بهتر است سکاندار آن مدافع هویت آمریکایی باشد. نفع اروپا هم در وجود همین شکاف است؛ گرچه در برابر آمریکا ژست روشنفکری بگیرد و نفهمد چقدر آمریکا در بهروزی خود و جهان مؤثر است.

🌿 در نهایت می‌رسیم به ما مردم ایران. چهار سال مثل برق گذشت. اگر قرار بر احیای برجام و جبران آسیب‌های تحریم بود، در طول چهار سال چهار بار می‌شد این کار را کرد. سیاست برجام از ابتدا پایۀ سست داشت زیرا نتیجۀ مذاکره با یک حلقۀ بسته از دموکرات‌ها بود. آمریکا فقط دموکرات‌ها نیست و دموکرات‌ها هم فقط حلقۀ اوباما نیستند. اگر کسی می‌خواهد با آمریکا معاهده‌ای ببندد، باید با دو جناح آمریکا ببندد، نه دولتی که با چند ده رأی الکترال می‌آید و می‌رود. هر توافقی با آمریکا باید با دو جناح آمریکا باشد و راه آن نیز این است که کنگره پشت آن باشد. نمی‌توان با کمک یک جناح و یک حلقه به جایی رسید.

🌿 سیاست جمهوری اسلامی نیز چنین چیزی  نیست. هریس هم می‌آمد، باز فرقی نمی‌کرد. وزیر خارجۀ دولت پزشکیان روز اول آب پاک را ریخت بر دست همه و گفت ما با آمریکا مشکل مبنایی داریم و مسئله فقط کم کردن از هزینه‌های این اختلاف است. قطعاً روزهای سختی در پیش است. وقتی برای حصول توافق با بایدن همت و اراده‌ای وجود نداشت، با ترامپ محال اندر محال است. اما حقیقتش را بخواهید، جایی برای حسرت نیست، زیرا بر شخص من دست‌کم مسجل است که با هریس و سهلگیرتر از هریس هم همین وضع بود. بازیگران منطقه‌ای مثل اسرائیل هم اصلاً بیکار ننشسته‌اند ــ اصلاً! و برخی کلیدها نیز در جیب روسیه است.



group-telegram.com/AmericanForiegnPolicy/6516
Create:
Last Update:

🌎 ترامپ کاخ سفید را پس گرفت

مهدی تدینی
@tarikhandishi
🌿ترامپ برگشت. هیچ تردیدی در این نیست که این یکی از بزرگ‌ترین کامبک‌های تاریخ آمریکا بود. البته میل دارم بگویم: «ترامپ کاخ سفید را از کرونا پس گرفت.» اگر کووید در ماه‌های سرنوشت‌ساز گریبان آمریکا را نمی‌گرفت، بعید می‌دانم ترامپ شکست می‌خورد. کووید زلزله‌ای بود که صندلی را از زیر هر رئیس‌جمهوری در آمریکا می‌کشید. ترامپ هر کاری می‌کرد شکست می‌خورد. قضیه به نظام انتخاباتی آمریکا ربط دارد: به دلیل رقابت نزدیک دو حزب و شیوۀ الکترال، دهم درصد اهمیت می‌یابد و در چنین مبارزۀ نزدیکی یک بحران بزرگ و مهارناشدنی مثل کووید دست‌کم بین سه تا پنج درصد آرا را به هم می‌ریزد.

🌿 شاید بگویید ترامپ در ابتدای کووید سهل‌انگارانه عمل کرد، وگرنه شکست نمی‌خورد. اما نمی‌توان چنین گفت، زیرا همان اندازه که تدابیر سهلگیرانه نارضایتی ایجاد می‌کرد، تدابیر سختگیرانه هم با نارضایتی روبرو می‌شد. اگر ترامپ قرنطینۀ شدیدی اعمال می‌کرد، باز هم بازندۀ انتخابات بود، زیرا نارضایتی بخش دیگری را برمی‌انگیخت. اینکه ترامپ آن اوایل پس از شکست در انتخابات می‌گفت «به ویروس چینی باخته است»، بیراه نبود؛ گرچه لازم نیست به تئوری توطئه باور داشته باشیم؛ همین بیان واقعیات عینی کافی است.

🌿 آمریکا از زمان جنگ جهانی اول بازیگر تعیین‌کنندۀ جهان بوده است. اگر از منظر ایدئولوژی‌ها به جهان بنگریم، بزرگ‌ترین پرسش این است که چرا ایدئولوژی‌های ضدآزادی مانند فاشیسم و کمونیسم در آمریکا ظهور نکرد؟! اینکه آمریکا ــ برخلاف اروپا ــ هیچ‌گاه به کارخانۀ تولید توتالیتاریسم تبدیل نشد و ارتجاع فاشیستی و کمونیستی پدید نیاورد، ریشه در خاستگاه این کشور دارد و بحث گسترده‌ای می‌طلبد، اما دست‌کم با مشاهدۀ تاریخ و عینیات آن می‌توان فهمید که اگر آمریکا نبود، اروپا از فرانکنشتاین‌های توتالیتری که بر میز آزمایشگاه خود ساخته بود، کمر راست نمی‌کرد. کمونیسم و فاشیسم هر دو شورش اروپایی بودند: شورش علیه لیبرالیسم؛ علیه آزادی‌های فردی؛ علیه کاپیتالیسم و پیشرفت‌باوریِ انفجاری آن.

🌿 بنابراین آمریکا برای اروپا مانند لنگر عمل کرده است. بریتانیا برای نجات اروپا کافی نبود و دست‌تنها نه در برابر فاشیسم یارای مقاومت داشت و نه در برابر کمونیسم. لازم بود برادری از آن سوی آتلانتیک جلوی توتالیتاریسم‌های اروپای مرکزی و شرقی بایستد. این معادله همچنان عوض نشده است. نسبتی که میان اروپا و آمریکا وجود داشت، همچنان کم‌وبیش وجود دارد و در این میان آنچه خطرناک است این است که یک آمریکای منحصربه‌فرد کنار اروپا وجود نداشته باشد. ایرادی که بر دموکرات‌ها وارد است این است که به دنبال «اروپائیزه کردن آمریکا» هستند. اینکه اکثریت مطلق اروپایی‌ها هریس را به ترامپ ترجیح می‌دهند حکایت از همین دارد که این شکاف هویتی همچنان میان آمریکایی و اروپا وجود دارد. اروپای سوسیال‌دوست آمریکای کاپیتالیست را نمی‌فهمد و نمی‌خواهد. این شکاف نباید پر شود، زیرا اروپا از آزمون مدرنیته سربلند بیرون نیامده و نقاط تاریکی در کارنامه دارد. نه شخص ترامپ، بلکه کلیت جمهوری‌خواهان در این زمینه بهتر از دموکرات‌ها عمل می‌کنند و از اروپائیزه شدن آمریکا جلوگیری می‌کنند. آمریکا موتورخانۀ جهان است، بهتر است سکاندار آن مدافع هویت آمریکایی باشد. نفع اروپا هم در وجود همین شکاف است؛ گرچه در برابر آمریکا ژست روشنفکری بگیرد و نفهمد چقدر آمریکا در بهروزی خود و جهان مؤثر است.

🌿 در نهایت می‌رسیم به ما مردم ایران. چهار سال مثل برق گذشت. اگر قرار بر احیای برجام و جبران آسیب‌های تحریم بود، در طول چهار سال چهار بار می‌شد این کار را کرد. سیاست برجام از ابتدا پایۀ سست داشت زیرا نتیجۀ مذاکره با یک حلقۀ بسته از دموکرات‌ها بود. آمریکا فقط دموکرات‌ها نیست و دموکرات‌ها هم فقط حلقۀ اوباما نیستند. اگر کسی می‌خواهد با آمریکا معاهده‌ای ببندد، باید با دو جناح آمریکا ببندد، نه دولتی که با چند ده رأی الکترال می‌آید و می‌رود. هر توافقی با آمریکا باید با دو جناح آمریکا باشد و راه آن نیز این است که کنگره پشت آن باشد. نمی‌توان با کمک یک جناح و یک حلقه به جایی رسید.

🌿 سیاست جمهوری اسلامی نیز چنین چیزی  نیست. هریس هم می‌آمد، باز فرقی نمی‌کرد. وزیر خارجۀ دولت پزشکیان روز اول آب پاک را ریخت بر دست همه و گفت ما با آمریکا مشکل مبنایی داریم و مسئله فقط کم کردن از هزینه‌های این اختلاف است. قطعاً روزهای سختی در پیش است. وقتی برای حصول توافق با بایدن همت و اراده‌ای وجود نداشت، با ترامپ محال اندر محال است. اما حقیقتش را بخواهید، جایی برای حسرت نیست، زیرا بر شخص من دست‌کم مسجل است که با هریس و سهلگیرتر از هریس هم همین وضع بود. بازیگران منطقه‌ای مثل اسرائیل هم اصلاً بیکار ننشسته‌اند ــ اصلاً! و برخی کلیدها نیز در جیب روسیه است.

BY سیاست خارجی آمریکا در خاورمیانه




Share with your friend now:
group-telegram.com/AmericanForiegnPolicy/6516

View MORE
Open in Telegram


Telegram | DID YOU KNOW?

Date: |

Asked about its stance on disinformation, Telegram spokesperson Remi Vaughn told AFP: "As noted by our CEO, the sheer volume of information being shared on channels makes it extremely difficult to verify, so it's important that users double-check what they read." Perpetrators of such fraud use various marketing techniques to attract subscribers on their social media channels. "We're seeing really dramatic moves, and it's all really tied to Ukraine right now, and in a secondary way, in terms of interest rates," Octavio Marenzi, CEO of Opimas, told Yahoo Finance Live on Thursday. "This war in Ukraine is going to give the Fed the ammunition, the cover that it needs, to not raise interest rates too quickly. And I think Jay Powell is a very tepid sort of inflation fighter and he's not going to do as much as he needs to do to get that under control. And this seems like an excuse to kick the can further down the road still and not do too much too soon." Oleksandra Matviichuk, a Kyiv-based lawyer and head of the Center for Civil Liberties, called Durov’s position "very weak," and urged concrete improvements. Right now the digital security needs of Russians and Ukrainians are very different, and they lead to very different caveats about how to mitigate the risks associated with using Telegram. For Ukrainians in Ukraine, whose physical safety is at risk because they are in a war zone, digital security is probably not their highest priority. They may value access to news and communication with their loved ones over making sure that all of their communications are encrypted in such a manner that they are indecipherable to Telegram, its employees, or governments with court orders.
from ar


Telegram سیاست خارجی آمریکا در خاورمیانه
FROM American