💠سکونت ۸۹۰ نفر در هر کیلومتر مربع از تهران
دکتر فرشاد مومنی، استاد دانشگاه علامه طباطبایی:
🔷از نظر تراکم جمعیت، میانگین کشوری می گوید به طور متوسط در ایران، در هر کیلومتر مربع ۴۶ نفر زندگی می کنند اما این رقم در تهران ۸۹۰ نفر است. ابعاد ناهنجاری را ببینید! در ۵ استان ایران، هم تراکم جمعیت، زیر ۱۰ نفر است.
🔹توزیع جغرافیایی جمعیت ماجرای وحشتناکی دارد و بیش از ۸۰ درصد جمعیت و فعالیت در نیمکره غربی متمرکز است. این برای ما بحرانهای امنیتی و آسیب پذیری از مافیاهایی مانند قاچاق مواد مخدر ایجاد کرده و چه حجمی از ثروتهای این کشور را رها و بلااستفاده کرده است.
🌐 کانال با اساتید اقتصاد
دکتر فرشاد مومنی، استاد دانشگاه علامه طباطبایی:
🔷از نظر تراکم جمعیت، میانگین کشوری می گوید به طور متوسط در ایران، در هر کیلومتر مربع ۴۶ نفر زندگی می کنند اما این رقم در تهران ۸۹۰ نفر است. ابعاد ناهنجاری را ببینید! در ۵ استان ایران، هم تراکم جمعیت، زیر ۱۰ نفر است.
🔹توزیع جغرافیایی جمعیت ماجرای وحشتناکی دارد و بیش از ۸۰ درصد جمعیت و فعالیت در نیمکره غربی متمرکز است. این برای ما بحرانهای امنیتی و آسیب پذیری از مافیاهایی مانند قاچاق مواد مخدر ایجاد کرده و چه حجمی از ثروتهای این کشور را رها و بلااستفاده کرده است.
🌐 کانال با اساتید اقتصاد
Telegram
با اساتید اقتصاد
آشنایی با تحلیل اساتید اقتصاد در خصوص علم اقتصاد، و مسایل روز اقتصاد ایران و جهان
www.group-telegram.com/eghtesadiyoun.com
www.group-telegram.com/eghtesadiyoun.com
Forwarded from کانال تخصصی اقتصاد (M.R.M)
🦠 برندگان و بازندگان تورم چه کسانی هستند؟
🦠 دکتر راغفر: حتی اگر دلار به ۲۰۰ هزار تومان برسد، برندگان تورم در ایران از آن استقبال میکنند
اصلا تکنرخی شدن ضمن اینکه یک وضعیت مطلوب است، ولی اصلا در شرایط کنونی ایران امکانپذیر نیست. معنای تکنرخی شدن در شرایط کنونی، افزایش شدید نرخ ارز به نحوی است که برابری عرضه و تقاضا اتفاق بیفتد. من البته این را به مسوولان هم گفتهام که حتی اگر دلار به ۲۰۰ هزار تومان برسد، برندگان تورم در ایران از آن استقبال میکنند، چون تورم خیلی بزرگی ایجاد میکند و این گروه، قدرت خرید همه ارزی را که دولت عرضه میکند، دارند، بنابراین باز هم این تعادل ایجاد نخواهد شد و قیمتها باز هم بالاتر میرود. اما اتفاقی که میافتد، این است که چنین موضوعی اصلا امکانپذیر نیست. همین الان با دلار ۶۰ هزار تومان مردم نمیتوانند زندگی کنند و بخش قابل توجهی از جمعیت، معیشت زندگی و عادی و معمولی خود را از دست دادهاند. در همین شهر تهران گروههای زیادی هستند که با کمک مردم، سهمیه نان رایگان از نانوایی میگیرند. این جامعه امکان دوام ندارد، بنابراین کاهش نابرابری باید محور اساسی برنامههای حکومت باشد؛ نه فقط دولت.
آنچه که ما امروز شاهد هستیم، این است که ظرف ۳۵ سال گذشته صرفنظر از اینکه چه دولتی بر سر کار بوده، جهتگیریهای اقتصادی همینی بوده که انجام شده است. یعنی به اسم اقتصاد آزاد، یک اقتصاد رفاقتی چپاولی شکل گرفته و منابع کشور از کشور خارج شده؛ در حالی که این منابع متعلق به مردم است. یعنی منابع حاصل از فروش نفت و گاز نهتنها به نسلهای کنونی و جاری متعلق است، بلکه به نسلهای آتی هم متعلق است. بهترین و منطقیترین شکل استفاده از این منابع این است که سرمایههای طبیعی کشور تبدیل به اشکال دیگر سرمایه شود. یعنی به صورت سرمایهگذاری روی نیروی انسانی مثل آموزش و پروزش، بهداشت، تحقیقات، توسعه و زیرساخت. اما از سال ۱۳۹۰ تاکنون یک مولد برق وارد مدار برق در کشور نکردیم؛ یعنی سرمایهگذاری در کشور صورت نگرفته است.
چرا امروز تولید در کشور به محاق رفته است؟ اخیرا اعلام کردند در سال ۱۴۰۱ صنعت مجبور بوده روزی ۶ ساعت تعطیل کند. سال ۱۴۰۲ این زمان به ۲۴ ساعت رسیده است. امسال هم ۳۶ ساعت شده است. در خراسان اعلام کردند که صنعت دو هفته تعطیل کند. معنای دیگر آن است دولت و حاکمیت به تعهدات خود در شکلبخشی به زیرساختها کاملا تعلل کرده و مسوولیت سقوط تولید در کشور هم با دولت است. انتظار میرفت با علائمی که جامعه در ظرف ۲، ۳ سال اخیر بروز داده، یک تغییر مسیری در اقتصاد کشور رخ دهد و مردم در کانون توجه سیاستگذاران بخش عمومی قرار گیرند./متن کامل
♦️ کانال تخصصی اقتصاد
🦠 دکتر راغفر: حتی اگر دلار به ۲۰۰ هزار تومان برسد، برندگان تورم در ایران از آن استقبال میکنند
اصلا تکنرخی شدن ضمن اینکه یک وضعیت مطلوب است، ولی اصلا در شرایط کنونی ایران امکانپذیر نیست. معنای تکنرخی شدن در شرایط کنونی، افزایش شدید نرخ ارز به نحوی است که برابری عرضه و تقاضا اتفاق بیفتد. من البته این را به مسوولان هم گفتهام که حتی اگر دلار به ۲۰۰ هزار تومان برسد، برندگان تورم در ایران از آن استقبال میکنند، چون تورم خیلی بزرگی ایجاد میکند و این گروه، قدرت خرید همه ارزی را که دولت عرضه میکند، دارند، بنابراین باز هم این تعادل ایجاد نخواهد شد و قیمتها باز هم بالاتر میرود. اما اتفاقی که میافتد، این است که چنین موضوعی اصلا امکانپذیر نیست. همین الان با دلار ۶۰ هزار تومان مردم نمیتوانند زندگی کنند و بخش قابل توجهی از جمعیت، معیشت زندگی و عادی و معمولی خود را از دست دادهاند. در همین شهر تهران گروههای زیادی هستند که با کمک مردم، سهمیه نان رایگان از نانوایی میگیرند. این جامعه امکان دوام ندارد، بنابراین کاهش نابرابری باید محور اساسی برنامههای حکومت باشد؛ نه فقط دولت.
آنچه که ما امروز شاهد هستیم، این است که ظرف ۳۵ سال گذشته صرفنظر از اینکه چه دولتی بر سر کار بوده، جهتگیریهای اقتصادی همینی بوده که انجام شده است. یعنی به اسم اقتصاد آزاد، یک اقتصاد رفاقتی چپاولی شکل گرفته و منابع کشور از کشور خارج شده؛ در حالی که این منابع متعلق به مردم است. یعنی منابع حاصل از فروش نفت و گاز نهتنها به نسلهای کنونی و جاری متعلق است، بلکه به نسلهای آتی هم متعلق است. بهترین و منطقیترین شکل استفاده از این منابع این است که سرمایههای طبیعی کشور تبدیل به اشکال دیگر سرمایه شود. یعنی به صورت سرمایهگذاری روی نیروی انسانی مثل آموزش و پروزش، بهداشت، تحقیقات، توسعه و زیرساخت. اما از سال ۱۳۹۰ تاکنون یک مولد برق وارد مدار برق در کشور نکردیم؛ یعنی سرمایهگذاری در کشور صورت نگرفته است.
چرا امروز تولید در کشور به محاق رفته است؟ اخیرا اعلام کردند در سال ۱۴۰۱ صنعت مجبور بوده روزی ۶ ساعت تعطیل کند. سال ۱۴۰۲ این زمان به ۲۴ ساعت رسیده است. امسال هم ۳۶ ساعت شده است. در خراسان اعلام کردند که صنعت دو هفته تعطیل کند. معنای دیگر آن است دولت و حاکمیت به تعهدات خود در شکلبخشی به زیرساختها کاملا تعلل کرده و مسوولیت سقوط تولید در کشور هم با دولت است. انتظار میرفت با علائمی که جامعه در ظرف ۲، ۳ سال اخیر بروز داده، یک تغییر مسیری در اقتصاد کشور رخ دهد و مردم در کانون توجه سیاستگذاران بخش عمومی قرار گیرند./متن کامل
♦️ کانال تخصصی اقتصاد
فرارو
راغفر: حتی اگر دلار به ۲۰۰ هزار تومان برسد، برندگان تورم در ایران از آن استقبال میکنند
یک اقتصاددان، گفت: اگر دولت واقعا بخواهد تغییر اساسی در ریلگذاری اقتصادی کشور انجام دهد، باید فرصتها را برای سرمایهگذاریهای رقیب در حوزههای بیکیفیت اقتصاد کشور حذف کنند.
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🎥 بعد سیاسی اجتماعی ناترازی بانکها
▫️دکتر کامران ندری: ناترازی بانک ها از پیچیدگی مالی، سیاسی، اجتماعی، فنی و حقوقی نشات می گیرد. در کشورهای توسعه یافته عمده منبع تامین مالی بودجه دولت، مالیات است و اگر کسری وجود داشته باشد از انتشار اوراق تامین شود. در اقتصاد ایران به دلیل برخورداری از درآمدهای نفتی، نظام مالیاتی آنطور که باید توسعه نیافته است. همچنین تعهداتی که دولت برای خود ایجاد کرده بیشتر از توان اقتصادی بوده و برای تامین مالی این تعهدات با مشکل رو به رو شده است.
🌐 کانال با اساتید اقتصاد
▫️دکتر کامران ندری: ناترازی بانک ها از پیچیدگی مالی، سیاسی، اجتماعی، فنی و حقوقی نشات می گیرد. در کشورهای توسعه یافته عمده منبع تامین مالی بودجه دولت، مالیات است و اگر کسری وجود داشته باشد از انتشار اوراق تامین شود. در اقتصاد ایران به دلیل برخورداری از درآمدهای نفتی، نظام مالیاتی آنطور که باید توسعه نیافته است. همچنین تعهداتی که دولت برای خود ایجاد کرده بیشتر از توان اقتصادی بوده و برای تامین مالی این تعهدات با مشکل رو به رو شده است.
🌐 کانال با اساتید اقتصاد
دکتر مرتضی عزتی در گفتگو با فرارو مطرح کرد:
افزایش ناگهانی قیمت بنزین ضربه مهلکی به دولت میزند / حداقل تا یک سال آینده افزایش قیمت سوخت اشتباه است
در حال حاضر دولت باید تمام توان خود را روی به ثبات رساندن جامعه بگذارد. قیمتها و تورم را کنترل کند و حتی اگر موفق شود تورم را کاهش دهد که بهتر خواهد بود؛ بنابراین اگر دولت اقدام به افزایش ناگهانی قیمت سوخت کند که قطعا منجر به افزایش تورم میشود، به تمامی اقدامات بعدی خود آسیب زده و همراهی مردم را از دست میدهد. این رفتار باعث میشود مردم در سایر تصمیم گیریهای دولت همدلی نکنند. تاکید میکنم که هر که بر افزایش ناگهانی قیمت سوخت تاکید دارد در پی آسیب زنی به دولت است.
«در بحث قیمتها، در ایران با یک مشکل فرهنگی مواجهیم که توسط عدهای خاص ایجاد شده است. این افراد، بخل و حسادت را در جامعه اشاعه میدهند. این، یک ویژگی بداخلاقیست که متاسفانه توسط گروههایی در جامعه توسعه داده میشود. این طرز فکر میگوید اگر یک شخص در جامعه ثروتمند است باید به هر شیوهای شده از او ثروتش را گرفت. متاسفانه این خصلت ناپسندی است که نه اخلاقی، نه شرعی و نه دینی است و به عبارتی از هیچ جهت، قابل قبول نیست. متاسفانه این طرز فکر توسط برخی افراد که در پستهای کلیدی حضور داشتند ترویج و توسعه داده شد و اتفاقا همین موضوع هم نشان میدهد که این افراد در حد و اندازه جایگاهی که در آن قرار داشتند، نبودند. هم اکنون، پروندههای واردات هم به همین شکل است. درواقع برخی میگویند اگر قرار است یک شخص هزینه کند و ماشین خوب خارجی سوار شود، بهتر است یک و نیم برابر پول ماشین را از او بگیریم. این یک خصلت ناپسند اخلاقیست که بخواهیم به هر که پولدار است ضربه بزنیم و این رفتار موجب میشود که افراد در جامعه دورویی را توسعه دهند و آنها که واقعا ثروتمندند با ظاهری مستمند در انظار عمومی ظاهر شوند که همین موضوع برای جامعه بسیار بد است.»
🌐 کانال با اساتید اقتصاد
افزایش ناگهانی قیمت بنزین ضربه مهلکی به دولت میزند / حداقل تا یک سال آینده افزایش قیمت سوخت اشتباه است
در حال حاضر دولت باید تمام توان خود را روی به ثبات رساندن جامعه بگذارد. قیمتها و تورم را کنترل کند و حتی اگر موفق شود تورم را کاهش دهد که بهتر خواهد بود؛ بنابراین اگر دولت اقدام به افزایش ناگهانی قیمت سوخت کند که قطعا منجر به افزایش تورم میشود، به تمامی اقدامات بعدی خود آسیب زده و همراهی مردم را از دست میدهد. این رفتار باعث میشود مردم در سایر تصمیم گیریهای دولت همدلی نکنند. تاکید میکنم که هر که بر افزایش ناگهانی قیمت سوخت تاکید دارد در پی آسیب زنی به دولت است.
«در بحث قیمتها، در ایران با یک مشکل فرهنگی مواجهیم که توسط عدهای خاص ایجاد شده است. این افراد، بخل و حسادت را در جامعه اشاعه میدهند. این، یک ویژگی بداخلاقیست که متاسفانه توسط گروههایی در جامعه توسعه داده میشود. این طرز فکر میگوید اگر یک شخص در جامعه ثروتمند است باید به هر شیوهای شده از او ثروتش را گرفت. متاسفانه این خصلت ناپسندی است که نه اخلاقی، نه شرعی و نه دینی است و به عبارتی از هیچ جهت، قابل قبول نیست. متاسفانه این طرز فکر توسط برخی افراد که در پستهای کلیدی حضور داشتند ترویج و توسعه داده شد و اتفاقا همین موضوع هم نشان میدهد که این افراد در حد و اندازه جایگاهی که در آن قرار داشتند، نبودند. هم اکنون، پروندههای واردات هم به همین شکل است. درواقع برخی میگویند اگر قرار است یک شخص هزینه کند و ماشین خوب خارجی سوار شود، بهتر است یک و نیم برابر پول ماشین را از او بگیریم. این یک خصلت ناپسند اخلاقیست که بخواهیم به هر که پولدار است ضربه بزنیم و این رفتار موجب میشود که افراد در جامعه دورویی را توسعه دهند و آنها که واقعا ثروتمندند با ظاهری مستمند در انظار عمومی ظاهر شوند که همین موضوع برای جامعه بسیار بد است.»
🌐 کانال با اساتید اقتصاد
فرارو
افزایش ناگهانی قیمت بنزین ضربه مهلکی به دولت میزند / حداقل تا یک سال آینده افزایش قیمت سوخت اشتباه است
در حال حاضر دولت باید تمام توان خود را روی به ثبات رساندن جامعه بگذارد. قیمتها و تورم را کنترل کند و حتی اگر موفق شود تورم را کاهش دهد که بهتر خواهد بود؛ بنابراین اگر دولت اقدام به افزایش ناگهانی قیمت سوخت کند که قطعا منجر به افزایش تورم میشود، به تمامی…
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎥 دکتر مسعود نیلی: تنظیم رابطه پرخرج سیاستمدار ایرانی با مردم
▫️اقتصاد ایران با مجموعه پیچیده و در هم تنیدهای از ناترازیها مواجه است که دو ویژگی مهم دارند؛ از یک سو موجودیت سرزمینی ایران را با خطر مواجه کرده و از سوی دیگر پایداری جامعه را بر هم میریزد.
▫️شواهد نشان میدهد تصمیمگیران و سیاستگذاران کشور طی دهههای گذشته دستکم نسبت به بخشی از این ناترازیها آگاه شدهاند اما تنها راهکار عملیاتی برای رفع آنها، فقط به اصلاحات بازارها محدود شده است، بدون آنکه به اصلاحات پایدار ورود کرده باشند.
مطلب مرتبط👈 تعامل بین المللی رمز توسعه
🌐 کانال با اساتید اقتصاد
▫️اقتصاد ایران با مجموعه پیچیده و در هم تنیدهای از ناترازیها مواجه است که دو ویژگی مهم دارند؛ از یک سو موجودیت سرزمینی ایران را با خطر مواجه کرده و از سوی دیگر پایداری جامعه را بر هم میریزد.
▫️شواهد نشان میدهد تصمیمگیران و سیاستگذاران کشور طی دهههای گذشته دستکم نسبت به بخشی از این ناترازیها آگاه شدهاند اما تنها راهکار عملیاتی برای رفع آنها، فقط به اصلاحات بازارها محدود شده است، بدون آنکه به اصلاحات پایدار ورود کرده باشند.
مطلب مرتبط👈 تعامل بین المللی رمز توسعه
🌐 کانال با اساتید اقتصاد
🔴 تناقض و سیاسی شدن دادهها و آمار 🔴 دکتر حسین راغفر:
♻️ تناقض و سیاسی شدن دادهها و آمار در کشور نشان میدهد که چرا مردم نسبت به مباحث و مواضع دولتها اینقدر بیاعتماد هستند. به همین دلیل وقتی دولتها وعدهای میدهند، مردم خیلی به این وعدهها اعتماد ندارند. اینکه گفته میشد سال گذشته ما نزدیک به ۶ درصد رشد اقتصادی داشتیم، به نظر میرسد واقعا یک امر کاملا غیرواقعی است. مردم، رشد اقتصادی را انتظار دارند در قالب اشتغال بیشتر، سطح بالاتر درآمد و سطح بالاتر تولید ببینند، ولی وقتی که افراد در خانوادههایشان میبینند کماکان فرزندانشان بیکار هستند و شغلی حاصل نشده، یا تولید ملی افزایش پیدا نکرده، نسبت به آمارها بیاعتماد میشود. رشد اقتصادی بیکیفیت یعنی فروش منابع طبیعی. اتفاقی که سال گذشته افتاد، این بود که همه نفتی که روی کشتیها منتظر مشتری بود، به فروش رفت و ما نمیتوانیم بگوییم این، رشد اقتصادی با کیفیت است. رشد اقتصادی با کیفیت باید منجر به تولید محصولات صنعتی در کشور شود، شکوفایی اقتصاد واقعی را در پی داشته باشد و در نهایت افزایش شغل را در کشور شاهد باشیم. اما متاسفانه این اتفاقات نیفتاده و آمارهایی هم که دولت مطرح میکند، موجب بیاعتمادی بیشتر مردم نسبت به مواضع دولت و حاکمیت میشود. به همین دلیل میبینید که با وجود تلاشهای گستردهای که صورت گرفت که مردم در انتخابات شرکت کنند، ۵۰ درصد متقاعد نشدند که این اتفاق بیفتد و اگر دولت چهاردهم نتواند در وعدههایی که داده، موفق شود، باید انتظار داشت بیاعتمادی گسترش پیدا کند.
🌐 کانال با اساتید اقتصاد
♻️ تناقض و سیاسی شدن دادهها و آمار در کشور نشان میدهد که چرا مردم نسبت به مباحث و مواضع دولتها اینقدر بیاعتماد هستند. به همین دلیل وقتی دولتها وعدهای میدهند، مردم خیلی به این وعدهها اعتماد ندارند. اینکه گفته میشد سال گذشته ما نزدیک به ۶ درصد رشد اقتصادی داشتیم، به نظر میرسد واقعا یک امر کاملا غیرواقعی است. مردم، رشد اقتصادی را انتظار دارند در قالب اشتغال بیشتر، سطح بالاتر درآمد و سطح بالاتر تولید ببینند، ولی وقتی که افراد در خانوادههایشان میبینند کماکان فرزندانشان بیکار هستند و شغلی حاصل نشده، یا تولید ملی افزایش پیدا نکرده، نسبت به آمارها بیاعتماد میشود. رشد اقتصادی بیکیفیت یعنی فروش منابع طبیعی. اتفاقی که سال گذشته افتاد، این بود که همه نفتی که روی کشتیها منتظر مشتری بود، به فروش رفت و ما نمیتوانیم بگوییم این، رشد اقتصادی با کیفیت است. رشد اقتصادی با کیفیت باید منجر به تولید محصولات صنعتی در کشور شود، شکوفایی اقتصاد واقعی را در پی داشته باشد و در نهایت افزایش شغل را در کشور شاهد باشیم. اما متاسفانه این اتفاقات نیفتاده و آمارهایی هم که دولت مطرح میکند، موجب بیاعتمادی بیشتر مردم نسبت به مواضع دولت و حاکمیت میشود. به همین دلیل میبینید که با وجود تلاشهای گستردهای که صورت گرفت که مردم در انتخابات شرکت کنند، ۵۰ درصد متقاعد نشدند که این اتفاق بیفتد و اگر دولت چهاردهم نتواند در وعدههایی که داده، موفق شود، باید انتظار داشت بیاعتمادی گسترش پیدا کند.
🌐 کانال با اساتید اقتصاد
Telegram
با اساتید اقتصاد
آشنایی با تحلیل اساتید اقتصاد در خصوص علم اقتصاد، و مسایل روز اقتصاد ایران و جهان
www.group-telegram.com/eghtesadiyoun.com
www.group-telegram.com/eghtesadiyoun.com
♦️ گراني ارز و بنزين و چاه ويل
♦️دکتر علي قنبري
در ميان پروندههاي اقتصادي كه پيش روي دولت چهاردهم گشوده شده، ۲پرونده خاص به دليل تبعات و اثرات دامنهداري كه بر زندگي شهروندان و اقتصاد كشور دارند از اهميت بيشتري در فضاي كلي جامعه و افكار عمومي برخوردار هستند. نخستين موضوع، بحثهايي است كه درباره نرخ ارز، يكسانسازي آن و نزديك كردن نرخ بازار ارز نيمايي به نرخ ارز بازار آزاد شنيده ميشود، بحث دوم هم مرتبط با موضوع افزايش نرخ حاملهاي انرژي و گراني بنزين است كه اين روزها بازتابهاي بسياري پيدا كرده است. در مورد ارز ياران اقتصادي رييسجمهور مانند علي طيبنيا، منشاور عالي و ناصر همتي وزير اقتصادي اعلام كردهاند ارز چندنرخي فسادزاست، بنابراين بايد تلاش كرد تا ايده يكسانسازي را در نخستين فرصت عملياتي كرد. در مورد بحث دوم كه افزايش نرخ حاملهاي انرژي است، اظهارات ضد و نقيضي مطرح شده است. معاون اول رييسجمهور از ضرورت افزايش صحبت كرد و وزير اقتصاد گفت جامعه در شرايط فعلي پذيراي چنين تصميمي نيست! اما از منظر كارشناسي در مورد اين دو معادله و اين دو پرونده چه ميتوان گفت؟
۱) در علم اقتصاد همواره تعريف يگانهاي از نرخ ارز ارايه ميشود. در هيچ اصل اقتصادي اشاره نشده كه نرخ ارز ميتواند چندنرخي باشد. اساسا علم اقتصاد با چندنرخي بودن در بازارهاي مختلف مخالف است و آن را نوعي ناهنجاري ميداند. مهمترين مشكل ارز چندنرخي، فساد و رانت قابل توجهي است كه از اين رهگذر توزيع ميشود. تبعات اين چندنرخي بودن، اما تنها فسادزا بودن آن نيست. وقتي در اقتصادي ارز و ساير اقلام، چندنرخي باشد، فعالان اقتصادي ديگر تلاشي براي رويكردهاي مولد اقتصادي نميكنند. در چنين اقتصادي، براي ايجاد ارزش افزوده كافي است از طريق روابط فرامتني، خود را به نهادهاي توزيعكننده مرتبط كنيد تا به رانت ارزي و كالايي و متعاقب آن، سودهاي هنگفت و نجومي دست پيدا كنيد. از سوي ديگر نظام چندنرخي باعث بروز نوسان و تكانههاي شديد در بازارهاي مختلف ميشود و معيشت مردم را با مشكل مواجه ميكند.
۲) دومين معادله مهم اقتصادي دولت كه اين روزها مطرح شده، بحث افزايش قيمت بنزين است. معتقدم ماجراي بنزين با ارز كمي متفاوت است. گراني بنزين از منظر رواني، مجموعه اقلام و خدمات را متاثر ميسازد. با گران شدن بنزين مجموعه كالاها و خدمات در ايران گران ميشود. امروز بين ۷تا ۱۰ميليون ليتر ناترازي در مصرف بنزين وجود دارد. دولت هر سال يارانه هنگفتي را براي مصرفكنندگان بنزين تخصيص ميدهد. در حالي كه بيش از نيمي از جامعه از اين يارانه محروم هستند. بر اساس آمارها، حدود ۴۵تا ۵۰درصد جامعه ايراني فاقد خودرو هستند، وقتي خانوادهاي فاقد خودرو باشند يعني از دريافت يارانه بنزين نيز بيبهره هستند. دولت بايد راهكاري بينديشد كه يا همه ايرانيان از دهكهاي محروم و مياني از اين يارانه بهرهمند شوند يا اينكه راهكارهاي جايگزيني را براي آنها تدارك ببيند. يكي از راهكارهاي جايگزين ميتواند بهرهمندي از حمل و نقل عمومي مدرن و بهروز شده باشد.رونق كسب و كار راهكار ديگري است كه براي دهكهاي مياني ميتواند معنادار باشد. در عين حال دولت بايد بحث اصلاح الگوي مصرف را هم جدي بگيرد. استفاده از خودروهاي برقي، ايمن، استاندارد و...ميتواند ناترازي بنزين را تا حد زيادي پوشش دهد. مثلا خودروهاي غيراستاندارد ۱۰۰كيلومتر را با ۲۵ليتر بنزين طي ميكنند در حالي كه با خودروهاي استاندارد اين مسافت را با ۸ليتر بنزين ميتوان طي كرد. بنابراين دولت در بحث افزايش قيمت حاملهاي انرژي بايد به اين ضرورتها هم توجه كند.
۳) اما پرسشي كه پس از اين توضيحات به ذهن خطور ميكند، آن است كه اجراي چنين ايدههايي در چه شرايطي مناسب است؟ در شرايط تحريم، كمبود ارز، مشكلات حمل و نقل پول و...ميتوان اين ايدهها را عملياتي كرد؟ طبيعي است كه در زمان تحريمهاي اقتصادي و كمبود ارز، اجراي سياست تك نرخي كردن با مشكلاتي همراه خواهد شد. دولت وقتي ميتواند دست به اين جراحي و اصلاح بزند كه از ذخيره ارزي مناسبي برخوردار باشد، بتواند تقاضاهاي موجود در بازار را پاسخ دهد و اين پالس و پيام را به عموم مردم و فعالان اقتصادي ارسال كند كه از پشتوانه لازم براي تامين نيازهاي جامعه برخوردار است. در اين صورت ايده تك نرخي كردن در بازار ارز و ساير بازارها به خوبي اجرايي ميشود. شخصا با ديدگاه دولت در خصوص چند نرخي كردن ارز موافقم و معتقدم براي دستيابي به توسعه بايد اين جراحيهاي اقتصادي عملياتي شوند. اما قبل از آن به نظرم دولت بايد دورنمايي براي حل مشكل تحريمها و بازگشت به بازار صادراتي نفتي ارايه كند./تعادل
🌐 کانال با اساتید اقتصاد
♦️دکتر علي قنبري
در ميان پروندههاي اقتصادي كه پيش روي دولت چهاردهم گشوده شده، ۲پرونده خاص به دليل تبعات و اثرات دامنهداري كه بر زندگي شهروندان و اقتصاد كشور دارند از اهميت بيشتري در فضاي كلي جامعه و افكار عمومي برخوردار هستند. نخستين موضوع، بحثهايي است كه درباره نرخ ارز، يكسانسازي آن و نزديك كردن نرخ بازار ارز نيمايي به نرخ ارز بازار آزاد شنيده ميشود، بحث دوم هم مرتبط با موضوع افزايش نرخ حاملهاي انرژي و گراني بنزين است كه اين روزها بازتابهاي بسياري پيدا كرده است. در مورد ارز ياران اقتصادي رييسجمهور مانند علي طيبنيا، منشاور عالي و ناصر همتي وزير اقتصادي اعلام كردهاند ارز چندنرخي فسادزاست، بنابراين بايد تلاش كرد تا ايده يكسانسازي را در نخستين فرصت عملياتي كرد. در مورد بحث دوم كه افزايش نرخ حاملهاي انرژي است، اظهارات ضد و نقيضي مطرح شده است. معاون اول رييسجمهور از ضرورت افزايش صحبت كرد و وزير اقتصاد گفت جامعه در شرايط فعلي پذيراي چنين تصميمي نيست! اما از منظر كارشناسي در مورد اين دو معادله و اين دو پرونده چه ميتوان گفت؟
۱) در علم اقتصاد همواره تعريف يگانهاي از نرخ ارز ارايه ميشود. در هيچ اصل اقتصادي اشاره نشده كه نرخ ارز ميتواند چندنرخي باشد. اساسا علم اقتصاد با چندنرخي بودن در بازارهاي مختلف مخالف است و آن را نوعي ناهنجاري ميداند. مهمترين مشكل ارز چندنرخي، فساد و رانت قابل توجهي است كه از اين رهگذر توزيع ميشود. تبعات اين چندنرخي بودن، اما تنها فسادزا بودن آن نيست. وقتي در اقتصادي ارز و ساير اقلام، چندنرخي باشد، فعالان اقتصادي ديگر تلاشي براي رويكردهاي مولد اقتصادي نميكنند. در چنين اقتصادي، براي ايجاد ارزش افزوده كافي است از طريق روابط فرامتني، خود را به نهادهاي توزيعكننده مرتبط كنيد تا به رانت ارزي و كالايي و متعاقب آن، سودهاي هنگفت و نجومي دست پيدا كنيد. از سوي ديگر نظام چندنرخي باعث بروز نوسان و تكانههاي شديد در بازارهاي مختلف ميشود و معيشت مردم را با مشكل مواجه ميكند.
۲) دومين معادله مهم اقتصادي دولت كه اين روزها مطرح شده، بحث افزايش قيمت بنزين است. معتقدم ماجراي بنزين با ارز كمي متفاوت است. گراني بنزين از منظر رواني، مجموعه اقلام و خدمات را متاثر ميسازد. با گران شدن بنزين مجموعه كالاها و خدمات در ايران گران ميشود. امروز بين ۷تا ۱۰ميليون ليتر ناترازي در مصرف بنزين وجود دارد. دولت هر سال يارانه هنگفتي را براي مصرفكنندگان بنزين تخصيص ميدهد. در حالي كه بيش از نيمي از جامعه از اين يارانه محروم هستند. بر اساس آمارها، حدود ۴۵تا ۵۰درصد جامعه ايراني فاقد خودرو هستند، وقتي خانوادهاي فاقد خودرو باشند يعني از دريافت يارانه بنزين نيز بيبهره هستند. دولت بايد راهكاري بينديشد كه يا همه ايرانيان از دهكهاي محروم و مياني از اين يارانه بهرهمند شوند يا اينكه راهكارهاي جايگزيني را براي آنها تدارك ببيند. يكي از راهكارهاي جايگزين ميتواند بهرهمندي از حمل و نقل عمومي مدرن و بهروز شده باشد.رونق كسب و كار راهكار ديگري است كه براي دهكهاي مياني ميتواند معنادار باشد. در عين حال دولت بايد بحث اصلاح الگوي مصرف را هم جدي بگيرد. استفاده از خودروهاي برقي، ايمن، استاندارد و...ميتواند ناترازي بنزين را تا حد زيادي پوشش دهد. مثلا خودروهاي غيراستاندارد ۱۰۰كيلومتر را با ۲۵ليتر بنزين طي ميكنند در حالي كه با خودروهاي استاندارد اين مسافت را با ۸ليتر بنزين ميتوان طي كرد. بنابراين دولت در بحث افزايش قيمت حاملهاي انرژي بايد به اين ضرورتها هم توجه كند.
۳) اما پرسشي كه پس از اين توضيحات به ذهن خطور ميكند، آن است كه اجراي چنين ايدههايي در چه شرايطي مناسب است؟ در شرايط تحريم، كمبود ارز، مشكلات حمل و نقل پول و...ميتوان اين ايدهها را عملياتي كرد؟ طبيعي است كه در زمان تحريمهاي اقتصادي و كمبود ارز، اجراي سياست تك نرخي كردن با مشكلاتي همراه خواهد شد. دولت وقتي ميتواند دست به اين جراحي و اصلاح بزند كه از ذخيره ارزي مناسبي برخوردار باشد، بتواند تقاضاهاي موجود در بازار را پاسخ دهد و اين پالس و پيام را به عموم مردم و فعالان اقتصادي ارسال كند كه از پشتوانه لازم براي تامين نيازهاي جامعه برخوردار است. در اين صورت ايده تك نرخي كردن در بازار ارز و ساير بازارها به خوبي اجرايي ميشود. شخصا با ديدگاه دولت در خصوص چند نرخي كردن ارز موافقم و معتقدم براي دستيابي به توسعه بايد اين جراحيهاي اقتصادي عملياتي شوند. اما قبل از آن به نظرم دولت بايد دورنمايي براي حل مشكل تحريمها و بازگشت به بازار صادراتي نفتي ارايه كند./تعادل
🌐 کانال با اساتید اقتصاد
Telegram
با اساتید اقتصاد
آشنایی با تحلیل اساتید اقتصاد در خصوص علم اقتصاد، و مسایل روز اقتصاد ایران و جهان
www.group-telegram.com/eghtesadiyoun.com
www.group-telegram.com/eghtesadiyoun.com
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎥سیاستهای بانک مرکزی اثر شوکهای سیاسی ماههای اخیر را کم کرد
🔷دکتر عباس خندان، عضو هیات علمی دانشگاه خوارزمی در گفتگو با تازههای اقتصاد: اتفاقات زیادی در چند ماه اخیر افتاد که برخلاف دوره های قبل با جهش ارزی همراه نشد.
🔷سیاست های بانک مرکزی از جمله تثبیت و کنترل ترازنامه بانک ها، باعث ثبات بازار ارز با وجود شوک های اخیر شد.
🌐 کانال با اساتید اقتصاد
🔷دکتر عباس خندان، عضو هیات علمی دانشگاه خوارزمی در گفتگو با تازههای اقتصاد: اتفاقات زیادی در چند ماه اخیر افتاد که برخلاف دوره های قبل با جهش ارزی همراه نشد.
🔷سیاست های بانک مرکزی از جمله تثبیت و کنترل ترازنامه بانک ها، باعث ثبات بازار ارز با وجود شوک های اخیر شد.
🌐 کانال با اساتید اقتصاد
Forwarded from کانال تخصصی اقتصاد (M.R.M)
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔴 دکتر فرشاد مومنی: یارانه پنهان و وحشتناک به نهادهای مذهبی
🔴 به جای گران کردن بنزین و نان و دارو در گام اول یارانه های همه نهادهای دینی و مذهبی را قطع کنید.
♦️ کانال تخصصی اقتصاد
🔴 به جای گران کردن بنزین و نان و دارو در گام اول یارانه های همه نهادهای دینی و مذهبی را قطع کنید.
♦️ کانال تخصصی اقتصاد
❄️ الزامات مهار تورم در دولت جدید
❄️ دکتر وحید شقاقیشهری
برای مهار تورم در اقتصاد ایران اولین و مهمترین مساله، شناخت عمیق و دقیق از ریشههای تورم اقتصاد ایران است به طوری که در صورت عدم شناخت دقیق از ریشههای تورم ایران، اولا امکان مهار تورم بهصورت ماندگار و پایدار (میانمدت و بلندمدت) مقدور نخواهد بود، ثانیا سیاست اشتباه در مهار تورم میتواند پیامدهای مخرب به سایر بخشهای اقتصادی نظیر بازار سرمایه و تولید تحمیل کند.
باید اشاره کرد که ریشه تورم در اقتصاد ایران از تشدید ناترازیهای اقتصاد کلان به همراه گسست بخش پولی از بخش واقعی نشات میگیرد و کسریهای بودجهای ایجاد شده به واسطه ناترازیهای اقتصاد کلان و بیانضباطیهای مالی دولتها به افزایش مداوم کسریهای بودجهای منتهی شده و از این محل به بخش پولی فشار وارد میسازد و با تشدید رشد کلهای پولی سرانجام به تورم میانجامد بنابراین خطای بانک مرکزی در کنترل تورم معلوم و مشخص بود که نتیجه پایدار حاصل نخواهد شد و مثل روز روشن بود که صرفا با اتکا به سیاستهای پولی نمیتوان تورم را در میانمدت و بلندمدت مهار کرد.
مشخص بود که با ابزار سیاستهای پولی نمیتوان به صورت پایدار و ماندگار نرخ تورم را کنترل کرد و تنها در کوتاهمدت شاید توفیقی حاصل شود.
باوجود تاکیدات برخی اقتصاددانان به عدم کارایی سیاستهای پولی انقباضی در کنترل نرخ تورم در میانمدت و بلندمدت، بانک مرکزی دولت سیزدهم بدون توجه به سیاستهای مالی و بخش واقعی همچنان اصرار داشت با ابزار سیاستهای پولی انقباضی در کنار تثبیت ارز، به مهار تورم بپردازد بنابراین اثرات مخرب این دو سیاست درحال روشن شدن است بهطوری که بازار سرمایه کاملا از کار افتاده و خالص حاشیه سود بنگاههای تولیدی بازار سرمایه از ۳۴درصد ۱۴۰۱ به زیر ۱۴درصد ۱۴۰۲ افت کرده و این چالش کاهش حاشیه سود بنگاهها همچنان تداوم دارد و بخشخصوصی و تولیدی نیز به دلیل سیاستهای شدید انقباضی پولی و عدم دسترسی به منابع بانکی در شرایط بسیار بدی قرار دارند و رکود سهمگینی بر اقتصاد حاکم شده است.
اصرار بر روش نادرست بانک مرکزی موجب شده به دلیل اختلاف ۵۰درصدی نرخ ارز نیمایی و بازار آزاد، بانکها تسهیلات را به شرکتهای زیرمجموعه خود هدایت کنند و این شرکتها نیز برای برخورداری از رانت ارزی در صف واردات قرار بگیرند و طرح توسعهای از کانال تسهیلات نظام بانکی طی دو سال اخیر اتفاق نمیافتد بنابراین اقتصاد ایران در شرایط قفلشدگی قرار دارد و رکود سهمگینی هم حاکم شده و اخیرا بانک مرکزی از این سیاست غلط خود تاحدودی کوتاه آمده است.
کاملا مشخص بود که صرفا با رویکرد غلط بانک مرکزی، اثرات کاهش تورمی امکان ماندگاری در میانمدت و بلندمدت نخواهد داشت چراکه ریشه تورم یعنی ناترازیهای اقتصاد کلان و عدم کارایی بخش واقعی اقتصاد ایران سرجای خود قرار دارند و دولت سیزدهم نسبت به تصمیمات سخت برای مهار ناترازیهای اقتصاد کلان تعلل داشته است، همچنین اختلاف معنادار ارز نیمایی و ارز در بازار آزاد موجب شده کسریهای تجاری و حساب سرمایه تشدید شوند که خود فشار سنگینی بر بازارساز ارز وارد میکنند. توصیه بنده به تیم اقتصادی دولت چهاردهم برای کنترل ماندگار نرخ تورم بدینصورت است:
1- صرفا با اتکا به سیاستهای پولی انقباضی نمیتوان تورم را در میانمدت و بلندمدت و بهصورت ماندگار مهار کرد.
2- از سیاستهای مالی و بخش واقعی اقتصاد شروع کند و برنامه روشنی برای مهار ناترازیهای اقتصاد ایران داشته باشد.
3- تلاش کند گسست بخش واقعی از بخش پولی را
حل کند.
4- انضباط مالی و بودجهای را با سختگیری بیشتر اجرایی کند.
5- در صورت احتمال تداوم یا تشدید تحریمهای اقتصادی، چنانچه اصرار بر تداوم سیاستهای تثبیت ارزی یا نظام دونرخی ارز (نه نظام اشتباه چندنرخی) در شرایط تحریمی دارد باید الزامات این سیاست یعنی تقویت حاکمیت ریال و کنترل شدید گردش ریال در اقتصاد ایران از طریق شبکه بانکی، کنترل قاچاق و واردات غیررسمی، نظارت هوشمند بر نظام توزیع کالا، مالیات بر واردات به میزان اختلاف ارز نیما و آزاد و جلوگیری خروج سرمایه (کنترل حساب سرمایه) را در دستور کار قرار دهد.
6- در صورت سناریوی حل مساله تحریمهای اقتصادی یا کاهش شدت آن، باید از سیاستهای تثبیت ارزی و نظام چندنرخی ارزی دست بکشد و سیاست مداخله موثر در کریدور بازار آزاد را دنبال کند تا حداقل رانت ارزی کاهش یابد و کسریهای تجاری و حساب سرمایه مهار شود./متن کامل
🌐 کانال با اساتید اقتصاد
❄️ دکتر وحید شقاقیشهری
برای مهار تورم در اقتصاد ایران اولین و مهمترین مساله، شناخت عمیق و دقیق از ریشههای تورم اقتصاد ایران است به طوری که در صورت عدم شناخت دقیق از ریشههای تورم ایران، اولا امکان مهار تورم بهصورت ماندگار و پایدار (میانمدت و بلندمدت) مقدور نخواهد بود، ثانیا سیاست اشتباه در مهار تورم میتواند پیامدهای مخرب به سایر بخشهای اقتصادی نظیر بازار سرمایه و تولید تحمیل کند.
باید اشاره کرد که ریشه تورم در اقتصاد ایران از تشدید ناترازیهای اقتصاد کلان به همراه گسست بخش پولی از بخش واقعی نشات میگیرد و کسریهای بودجهای ایجاد شده به واسطه ناترازیهای اقتصاد کلان و بیانضباطیهای مالی دولتها به افزایش مداوم کسریهای بودجهای منتهی شده و از این محل به بخش پولی فشار وارد میسازد و با تشدید رشد کلهای پولی سرانجام به تورم میانجامد بنابراین خطای بانک مرکزی در کنترل تورم معلوم و مشخص بود که نتیجه پایدار حاصل نخواهد شد و مثل روز روشن بود که صرفا با اتکا به سیاستهای پولی نمیتوان تورم را در میانمدت و بلندمدت مهار کرد.
مشخص بود که با ابزار سیاستهای پولی نمیتوان به صورت پایدار و ماندگار نرخ تورم را کنترل کرد و تنها در کوتاهمدت شاید توفیقی حاصل شود.
باوجود تاکیدات برخی اقتصاددانان به عدم کارایی سیاستهای پولی انقباضی در کنترل نرخ تورم در میانمدت و بلندمدت، بانک مرکزی دولت سیزدهم بدون توجه به سیاستهای مالی و بخش واقعی همچنان اصرار داشت با ابزار سیاستهای پولی انقباضی در کنار تثبیت ارز، به مهار تورم بپردازد بنابراین اثرات مخرب این دو سیاست درحال روشن شدن است بهطوری که بازار سرمایه کاملا از کار افتاده و خالص حاشیه سود بنگاههای تولیدی بازار سرمایه از ۳۴درصد ۱۴۰۱ به زیر ۱۴درصد ۱۴۰۲ افت کرده و این چالش کاهش حاشیه سود بنگاهها همچنان تداوم دارد و بخشخصوصی و تولیدی نیز به دلیل سیاستهای شدید انقباضی پولی و عدم دسترسی به منابع بانکی در شرایط بسیار بدی قرار دارند و رکود سهمگینی بر اقتصاد حاکم شده است.
اصرار بر روش نادرست بانک مرکزی موجب شده به دلیل اختلاف ۵۰درصدی نرخ ارز نیمایی و بازار آزاد، بانکها تسهیلات را به شرکتهای زیرمجموعه خود هدایت کنند و این شرکتها نیز برای برخورداری از رانت ارزی در صف واردات قرار بگیرند و طرح توسعهای از کانال تسهیلات نظام بانکی طی دو سال اخیر اتفاق نمیافتد بنابراین اقتصاد ایران در شرایط قفلشدگی قرار دارد و رکود سهمگینی هم حاکم شده و اخیرا بانک مرکزی از این سیاست غلط خود تاحدودی کوتاه آمده است.
کاملا مشخص بود که صرفا با رویکرد غلط بانک مرکزی، اثرات کاهش تورمی امکان ماندگاری در میانمدت و بلندمدت نخواهد داشت چراکه ریشه تورم یعنی ناترازیهای اقتصاد کلان و عدم کارایی بخش واقعی اقتصاد ایران سرجای خود قرار دارند و دولت سیزدهم نسبت به تصمیمات سخت برای مهار ناترازیهای اقتصاد کلان تعلل داشته است، همچنین اختلاف معنادار ارز نیمایی و ارز در بازار آزاد موجب شده کسریهای تجاری و حساب سرمایه تشدید شوند که خود فشار سنگینی بر بازارساز ارز وارد میکنند. توصیه بنده به تیم اقتصادی دولت چهاردهم برای کنترل ماندگار نرخ تورم بدینصورت است:
1- صرفا با اتکا به سیاستهای پولی انقباضی نمیتوان تورم را در میانمدت و بلندمدت و بهصورت ماندگار مهار کرد.
2- از سیاستهای مالی و بخش واقعی اقتصاد شروع کند و برنامه روشنی برای مهار ناترازیهای اقتصاد ایران داشته باشد.
3- تلاش کند گسست بخش واقعی از بخش پولی را
حل کند.
4- انضباط مالی و بودجهای را با سختگیری بیشتر اجرایی کند.
5- در صورت احتمال تداوم یا تشدید تحریمهای اقتصادی، چنانچه اصرار بر تداوم سیاستهای تثبیت ارزی یا نظام دونرخی ارز (نه نظام اشتباه چندنرخی) در شرایط تحریمی دارد باید الزامات این سیاست یعنی تقویت حاکمیت ریال و کنترل شدید گردش ریال در اقتصاد ایران از طریق شبکه بانکی، کنترل قاچاق و واردات غیررسمی، نظارت هوشمند بر نظام توزیع کالا، مالیات بر واردات به میزان اختلاف ارز نیما و آزاد و جلوگیری خروج سرمایه (کنترل حساب سرمایه) را در دستور کار قرار دهد.
6- در صورت سناریوی حل مساله تحریمهای اقتصادی یا کاهش شدت آن، باید از سیاستهای تثبیت ارزی و نظام چندنرخی ارزی دست بکشد و سیاست مداخله موثر در کریدور بازار آزاد را دنبال کند تا حداقل رانت ارزی کاهش یابد و کسریهای تجاری و حساب سرمایه مهار شود./متن کامل
🌐 کانال با اساتید اقتصاد
روزنامه جهان صنعت
الزامات مهار تورم در دولت جدید - روزنامه جهان صنعت
وحید شقاقیشهری* طبق آمار بانک مرکزی، میانگین تورم دوره 1401-1316 معادل 3/16درصد، میانگین تورم دوره 1400- 1351 معادل 20درصد، میانگین تورم پس از انقلاب - الزامات مهار تورم در دولت جدید
Forwarded from کانال دکتر محمدرضا منجذب
❇️ تولید آمار و داده یک کالا یا خدمت عمومی است
✍️ دکتر محمدرضا منجذب
💠 در اقتصاد کالاهای مورد استفاده بدو گروه تقسیم می شوند، کالاهای خصوصی و کالاهای عمومی. بر مبنای منطق های علم اقتصاد و بدلایل زیر کالای عمومی باید مورد حمایت دولت قرار گیرد و مجانی توزیع شود. در این خصوص نکات زیر بیان می شود:
1️⃣ در کالاها یا خدمات خصوصی معمولا ترجیحات مصرف کننده آشکار است و لذا میتوان هزینه آن را از وی گرفت. بسیاری از کالاها در اقتصاد خصوصی تلقی می شوند: مانند، آب، برق، مسکن، خودرو، میوه ... . چون در کالاهای عمومی ترجیحات مصرف کننده ظاهر نمی شود و به همین دلیل نمیتوان هزینه آن را دریافت کرد. مانند حفظ امنیت، تولید امواج تلویزیونی و ... ، اگر به مصرف کننده گفته شود هزینه تامین آن را بدهید، می گوید من مصرف نمی کنم و هزینه آن را نمیدهم. معمولا دولتها عهده دار تامین هزینه این قبیل کالاها می شود و سپس از مالیات دریافتی منبع آن را دریافت می کند.
2️⃣ آمار و داده یک کالای عمومی تلقی می شود. مصارف آمار و داده بیشتر در تحقیقات و پردازش داده ها استفاده می شود. افرادی که در این امر فایده می برند شامل سیاستگذار، محقق، اساتید ، دانشجویان و ... هستند. تحقیقات طیف وسیعی در علوم بشری را در بر میگیرد. ضرورت تولید داده و تنوع داده و آمار بر همگان آشکار است. چون بطور معمول فرایند تولید آن پرهزینه است و یک کالا یا خدمت عمومی است، تامین مالی تولید آن و نیز توزیع آن بعنوان یک کالا یا خدمت عمومی بعهده دولت است، همانطور که در دنیا اینگونه عمل می شود.
3️⃣ بخشی از تولید داده و آمار که اختصاصی تر است، بطور معمول در صورتی که فایده آن بیشتر از هزینه آن باشد و ترجیحات مصرف کننده آن آشکار باشد، یا توسط خود محقق و مصرف کننده تولید می شود و یا توسط دولت تولید می شود و به محقق فروخته میشود. بعنوان مثال برخی آمارها طی تدوین و اجرای پرسشنامه تولید می شود.
4️⃣ نکته بسیار حائز اهمیت استقلال تولید آمار از دولت و سیاستگذار است. این فرایند نباید سیاسی شود، در اینصورت متولی آن ممکن است تحت تاثیر این امر آماری تورش دار را تولید کند که استفاده از آن صحیح نیست، و نتایج برآمده از چنین آماری گمراه کننده است. بعنوان مثال تعریف و محاسبه نرخ بیکاری در ایران دچار تغییر و تحول شده است، و به یک ساعت در هفته تقلیل یافته است. بعبارتی هر نیروی کاری که یک ساعت در هفته مشغول بکار باشد بیکار تلقی نمیشود. این تعریف از تعریف استاندارد فاصله دارد، و بیکاری را کمتر از حد نشان می دهد.
🔴 نتیجه بحث و توصیه: تولید آمار و داده بطور معمول یک کالا یا خدمت عمومی تلقی میشود و لذا بعهده بخش عمومی است. تولید داده باید طبق استانداردهای آماری و بین المللی تدوین گردد، که هم قابل استفاده و هم قابل مقایسه باشد. تولید آمار نباید سیاست زده گردد، زیرا دارای تورش می شود و نمیتوان به نتایج حاصل از پردازش آن اعتماد نمود. به همین دلیل متولی آمار هرچند بخش عمومی است باید مستقل از سیاستگذار باشد.
🌐 کانال دکتر منجذب
✍️ دکتر محمدرضا منجذب
💠 در اقتصاد کالاهای مورد استفاده بدو گروه تقسیم می شوند، کالاهای خصوصی و کالاهای عمومی. بر مبنای منطق های علم اقتصاد و بدلایل زیر کالای عمومی باید مورد حمایت دولت قرار گیرد و مجانی توزیع شود. در این خصوص نکات زیر بیان می شود:
1️⃣ در کالاها یا خدمات خصوصی معمولا ترجیحات مصرف کننده آشکار است و لذا میتوان هزینه آن را از وی گرفت. بسیاری از کالاها در اقتصاد خصوصی تلقی می شوند: مانند، آب، برق، مسکن، خودرو، میوه ... . چون در کالاهای عمومی ترجیحات مصرف کننده ظاهر نمی شود و به همین دلیل نمیتوان هزینه آن را دریافت کرد. مانند حفظ امنیت، تولید امواج تلویزیونی و ... ، اگر به مصرف کننده گفته شود هزینه تامین آن را بدهید، می گوید من مصرف نمی کنم و هزینه آن را نمیدهم. معمولا دولتها عهده دار تامین هزینه این قبیل کالاها می شود و سپس از مالیات دریافتی منبع آن را دریافت می کند.
2️⃣ آمار و داده یک کالای عمومی تلقی می شود. مصارف آمار و داده بیشتر در تحقیقات و پردازش داده ها استفاده می شود. افرادی که در این امر فایده می برند شامل سیاستگذار، محقق، اساتید ، دانشجویان و ... هستند. تحقیقات طیف وسیعی در علوم بشری را در بر میگیرد. ضرورت تولید داده و تنوع داده و آمار بر همگان آشکار است. چون بطور معمول فرایند تولید آن پرهزینه است و یک کالا یا خدمت عمومی است، تامین مالی تولید آن و نیز توزیع آن بعنوان یک کالا یا خدمت عمومی بعهده دولت است، همانطور که در دنیا اینگونه عمل می شود.
3️⃣ بخشی از تولید داده و آمار که اختصاصی تر است، بطور معمول در صورتی که فایده آن بیشتر از هزینه آن باشد و ترجیحات مصرف کننده آن آشکار باشد، یا توسط خود محقق و مصرف کننده تولید می شود و یا توسط دولت تولید می شود و به محقق فروخته میشود. بعنوان مثال برخی آمارها طی تدوین و اجرای پرسشنامه تولید می شود.
4️⃣ نکته بسیار حائز اهمیت استقلال تولید آمار از دولت و سیاستگذار است. این فرایند نباید سیاسی شود، در اینصورت متولی آن ممکن است تحت تاثیر این امر آماری تورش دار را تولید کند که استفاده از آن صحیح نیست، و نتایج برآمده از چنین آماری گمراه کننده است. بعنوان مثال تعریف و محاسبه نرخ بیکاری در ایران دچار تغییر و تحول شده است، و به یک ساعت در هفته تقلیل یافته است. بعبارتی هر نیروی کاری که یک ساعت در هفته مشغول بکار باشد بیکار تلقی نمیشود. این تعریف از تعریف استاندارد فاصله دارد، و بیکاری را کمتر از حد نشان می دهد.
🔴 نتیجه بحث و توصیه: تولید آمار و داده بطور معمول یک کالا یا خدمت عمومی تلقی میشود و لذا بعهده بخش عمومی است. تولید داده باید طبق استانداردهای آماری و بین المللی تدوین گردد، که هم قابل استفاده و هم قابل مقایسه باشد. تولید آمار نباید سیاست زده گردد، زیرا دارای تورش می شود و نمیتوان به نتایج حاصل از پردازش آن اعتماد نمود. به همین دلیل متولی آمار هرچند بخش عمومی است باید مستقل از سیاستگذار باشد.
🌐 کانال دکتر منجذب
Telegram
کانال دکتر محمدرضا منجذب
آثار، نوشتارها، کتب، مقالات، کنفرانس ها، و سوابق دکتر منجذب دانشیار دانشگاه، رزومه:
💠https://www.group-telegram.com/rezomemonjazeb/16
💠https://www.group-telegram.com/rezomemonjazeb/16
🔵 اصلاحات قیمتی حتما در کوتاه مدت تورم را بالا میبرد
🔅دکتر کامران ندری: اصلاحات قیمتی به احتمال زیاد مارپیچی از تورم ایجاد میکند؛ به این معنا که تکانه قیمتی که شروع آن با تصمیم دولت است، در ماههای اول میرا نمیشود و تسلسلوار استمرار مییابد.
🔅بنابراین، اصلاحات قیمتی در کوتاهمدت قطعا تورم را از روند آن بالاتر میبرد و لاجرم رقابتی شدید میان ذینفعان اقتصادی برای حفظ قدرت خرید شکل میگیرد.
🔅هنر دولت و زبدگی کارشناسی در بدنه دولت این است که ضمن برنامهریزی برای کاهش سریع تورم به سطح متوسط، در جنگ نابرابر میان عاملان اقتصادی برای حفظ قدرت خرید، حامی طبقه متوسط و اقشار کمدرآمد باشد.
👈 دلایل چسبندگی قیمت ها در ایران بویژه زمان کاهش
🌐 کانال با اساتید اقتصاد
🔅دکتر کامران ندری: اصلاحات قیمتی به احتمال زیاد مارپیچی از تورم ایجاد میکند؛ به این معنا که تکانه قیمتی که شروع آن با تصمیم دولت است، در ماههای اول میرا نمیشود و تسلسلوار استمرار مییابد.
🔅بنابراین، اصلاحات قیمتی در کوتاهمدت قطعا تورم را از روند آن بالاتر میبرد و لاجرم رقابتی شدید میان ذینفعان اقتصادی برای حفظ قدرت خرید شکل میگیرد.
🔅هنر دولت و زبدگی کارشناسی در بدنه دولت این است که ضمن برنامهریزی برای کاهش سریع تورم به سطح متوسط، در جنگ نابرابر میان عاملان اقتصادی برای حفظ قدرت خرید، حامی طبقه متوسط و اقشار کمدرآمد باشد.
👈 دلایل چسبندگی قیمت ها در ایران بویژه زمان کاهش
🌐 کانال با اساتید اقتصاد
Telegram
با اساتید اقتصاد
آشنایی با تحلیل اساتید اقتصاد در خصوص علم اقتصاد، و مسایل روز اقتصاد ایران و جهان
www.group-telegram.com/eghtesadiyoun.com
www.group-telegram.com/eghtesadiyoun.com
🔴 فعل غالب در مصاحبه رئیس جمهور پزشکیان
🔴دکتر یدالله کریمی پور
خوب به افعال بکارگرفته شده رئیسجمهور پزشکیان در نشست خبری امروز تمرکز کنید:
- رئیس جمهور: روسای جمهور آمریکا باید اول برادری شان را اثبات کنند، بعد ما با آنها گفتگو خواهیم کرد؛
- رئیس جمهور: مساله فیلترینگ در دستور کار است و آن را در شورای امنیت هم مطرح خواهیم کرد؛
- رئیس جمهور: تمام مناطق محرومی که مدرسه ندارند، در طول یکسال، مدرسه دار خواهند شد؛
- رئیس جمهور: جلوی پرونده سازی را خواهم گرفت؛
- رئیس جمهور: بدون سرمایه گذاری خارجی، حل مشکلات امکان پذیر نخواهد بود؛
- چین شریک استراتژیک ما خواهد بود؛
- میتوانیم توافقنامه 25 ساله ایران و چین را اجرایی و عملیاتی کنیم؛
- رئیس جمهور: حتما دیپلماسی خارجی را بر مبنای عزت، حکمت و مصلحت،پیش خواهیم برد؛
- رئیس جمهور: برای رفع تحریم ها و FATF، نامه به مجمع تشخیص مصلحت نظام خواهم زد؛
- رئیس جمهور: با مصر، اردن و عربستان تلاش خواهیم کرد روابط را گسترش بدهیم؛
- رئیس جمهور: به دنبال حل ناترازی ها و بی عدالتی ها خواهیم بود؛
- رئیس جمهور: تلاش می کنیم تا سفره مردم دچار مشکل نشود؛
رئیس جمهور: بازهم گشت ارشاد اذیت می کند!؟ قرار نبود ادامه دهند، پیگیری می کنم؛
رئیس جمهور: موضوع کنکور در شورای عالی انقلاب فرهنگی بررسی خواهد شد؛
رئیس جمهور پزشکیان در نشست خبری امروز به گونه ای وحشتناک صادق و رک و راست بود. راستش من یکی از این همه شفافیت شگفت زده شدم. ولی آن چه بیشتر باعث تمرکزم شد، بکارگیری گسترده فعل آینده(مستقبل) از سوی رئیسجمهور بود. یعنی نزدیک به 90% پاسخ های ایشان حاکی از اجرایی شدن اهداف در آینده نامعلوم بود. چرا!؟ به اغلب احتمال بکارگیری فعل مستقبل که نشانگر سپارش کارها به آینده است از سوی رئیسجمهور پزشکیان، گریزناپذیر است. دلایل سپردن به آینده و وعده دهی، قدیمی و مزمن است:
۱- دولت توان مالی-اعتباری و ارزی برای انجام وعده هایش ندارد. جیبش خالی و اقتصادش کوچک و کم رونق است؛
۲- دولت چگونه می تواند صرفا با اتکا به اراده خود و بدون مجاب نکردن رهبران و نهادهای تصمیم ساز کلان، دست بکار شده و به تنهایی، فیلترینگ زدایی کرده، گشت ارشاد را حذف و به گفتگوی دلخواه در سیاست خارجی روی آورد!؟
۳- پزشکیان در حرکت دادن هر مهره ای ناگزیر است چارچشمی به همه سو بنگرد: قم، مجلس، شورای امنیت، شورای نگهبان و قس علیهذا.
به هر روی تنها گذاشتن پزشکیان به منزله سمی کشنده برای ایران و ایرانیان خواهد بود. او قصد دارد با وجود چیرگی فضای کنونی، تا سرحد ممکن، آرام آرام پیش رود. در این تحرک لاک پشتی ولی بی وقفه، حمایت از او نوشدارو است. خدا کند بکارگیری فعل آینده در دولت پزشکیان کمرنگ شود.
🌐 کانال با اساتید اقتصاد
🔴دکتر یدالله کریمی پور
خوب به افعال بکارگرفته شده رئیسجمهور پزشکیان در نشست خبری امروز تمرکز کنید:
- رئیس جمهور: روسای جمهور آمریکا باید اول برادری شان را اثبات کنند، بعد ما با آنها گفتگو خواهیم کرد؛
- رئیس جمهور: مساله فیلترینگ در دستور کار است و آن را در شورای امنیت هم مطرح خواهیم کرد؛
- رئیس جمهور: تمام مناطق محرومی که مدرسه ندارند، در طول یکسال، مدرسه دار خواهند شد؛
- رئیس جمهور: جلوی پرونده سازی را خواهم گرفت؛
- رئیس جمهور: بدون سرمایه گذاری خارجی، حل مشکلات امکان پذیر نخواهد بود؛
- چین شریک استراتژیک ما خواهد بود؛
- میتوانیم توافقنامه 25 ساله ایران و چین را اجرایی و عملیاتی کنیم؛
- رئیس جمهور: حتما دیپلماسی خارجی را بر مبنای عزت، حکمت و مصلحت،پیش خواهیم برد؛
- رئیس جمهور: برای رفع تحریم ها و FATF، نامه به مجمع تشخیص مصلحت نظام خواهم زد؛
- رئیس جمهور: با مصر، اردن و عربستان تلاش خواهیم کرد روابط را گسترش بدهیم؛
- رئیس جمهور: به دنبال حل ناترازی ها و بی عدالتی ها خواهیم بود؛
- رئیس جمهور: تلاش می کنیم تا سفره مردم دچار مشکل نشود؛
رئیس جمهور: بازهم گشت ارشاد اذیت می کند!؟ قرار نبود ادامه دهند، پیگیری می کنم؛
رئیس جمهور: موضوع کنکور در شورای عالی انقلاب فرهنگی بررسی خواهد شد؛
رئیس جمهور پزشکیان در نشست خبری امروز به گونه ای وحشتناک صادق و رک و راست بود. راستش من یکی از این همه شفافیت شگفت زده شدم. ولی آن چه بیشتر باعث تمرکزم شد، بکارگیری گسترده فعل آینده(مستقبل) از سوی رئیسجمهور بود. یعنی نزدیک به 90% پاسخ های ایشان حاکی از اجرایی شدن اهداف در آینده نامعلوم بود. چرا!؟ به اغلب احتمال بکارگیری فعل مستقبل که نشانگر سپارش کارها به آینده است از سوی رئیسجمهور پزشکیان، گریزناپذیر است. دلایل سپردن به آینده و وعده دهی، قدیمی و مزمن است:
۱- دولت توان مالی-اعتباری و ارزی برای انجام وعده هایش ندارد. جیبش خالی و اقتصادش کوچک و کم رونق است؛
۲- دولت چگونه می تواند صرفا با اتکا به اراده خود و بدون مجاب نکردن رهبران و نهادهای تصمیم ساز کلان، دست بکار شده و به تنهایی، فیلترینگ زدایی کرده، گشت ارشاد را حذف و به گفتگوی دلخواه در سیاست خارجی روی آورد!؟
۳- پزشکیان در حرکت دادن هر مهره ای ناگزیر است چارچشمی به همه سو بنگرد: قم، مجلس، شورای امنیت، شورای نگهبان و قس علیهذا.
به هر روی تنها گذاشتن پزشکیان به منزله سمی کشنده برای ایران و ایرانیان خواهد بود. او قصد دارد با وجود چیرگی فضای کنونی، تا سرحد ممکن، آرام آرام پیش رود. در این تحرک لاک پشتی ولی بی وقفه، حمایت از او نوشدارو است. خدا کند بکارگیری فعل آینده در دولت پزشکیان کمرنگ شود.
🌐 کانال با اساتید اقتصاد
Telegram
با اساتید اقتصاد
آشنایی با تحلیل اساتید اقتصاد در خصوص علم اقتصاد، و مسایل روز اقتصاد ایران و جهان
www.group-telegram.com/eghtesadiyoun.com
www.group-telegram.com/eghtesadiyoun.com
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔶دکتر فرهاد نیلی:
🔹مردم از سر گرسنگی نیست که این قدر حالشون بده، از بی احترامی و تبعیض حالشون بده، خودشان میدانند مشکل شکمشان را خودشان باید حل کنند اما مشکل تبعیضشان را خودشان نمی توانند حل کنند
🔹تحقیر دارند می شوند مستمر، صدایشان شنیده نمی شود مستمر
🔹وقت اجماع نخبگانی در ماه عسل دولت پزشکیان است، این ماه عسل دو ماه دیگر بیش تر دوام ندارد
🌐 کانال با اساتید اقتصاد
🔹مردم از سر گرسنگی نیست که این قدر حالشون بده، از بی احترامی و تبعیض حالشون بده، خودشان میدانند مشکل شکمشان را خودشان باید حل کنند اما مشکل تبعیضشان را خودشان نمی توانند حل کنند
🔹تحقیر دارند می شوند مستمر، صدایشان شنیده نمی شود مستمر
🔹وقت اجماع نخبگانی در ماه عسل دولت پزشکیان است، این ماه عسل دو ماه دیگر بیش تر دوام ندارد
🌐 کانال با اساتید اقتصاد
Forwarded from کانال تخصصی اقتصاد (M.R.M)
❄️ تبعات كاهش قريبالوقوع نرخ سود بانكي
❄️دکتر مرتضي عزتي
وزير اقتصاد دولت چهاردهم، معتقد است كه نرخ سود بانكي ۳۰ درصدي فعلي منجر به ناترازي بيشتر، نقدينگي و تورم افزونتر و نهايتا افت بازار سرمايه ميشود. بنابراين بر اساس اعلام رسانهها، همتي قصد دارد نرخ سود بانكي را پايين آورده تا توجهات معطوف بازار سهام شود. اما آيا اين استدلال منطقي و درست است و كاهش نرخ سود بانكي منجر به هدايت جريان نقدينگي سپردهها به سمت پروژههاي مولد ميشود؟
در وهله نخست بايد توجه داشت كه هر نوع عدم ثباتي به اقتصاد ضربه ميزند. حتما مخاطبان به ياد دارند كه دولت قبل، در ماههاي پاياني سال۱۴۰۲ با استدلالهايي، نرخ سود بانكي را افزايش و مشكلاتي را شكل داد. بالا آوردن و پايين آوردن نرخ سود بانكي حدفاصل كمتر از يكسال اقتصاد را دچار بيثباتي و عدم تعادل ميكند. به ويژه اينكه اين تصميم قطعا باعث خروج سپردهها در بانكها ميشود و بانكها را با ناترازي بيشتري مواجه ميسازد. اينطور نيست كه هرگونه كاهش نرخ سودي به نفع بانكها باشد. برعكس اين نوع تصميمات باعث شدت يافتن ناترازي بانكها ميشود. اين تصور كه منابع مالي موجود در بانكها پس از كاهش نرخ سود بانكي راهي بخشهاي مولد و بازار سرمايه ميشود هم تصور اشتباهي است. در اغلب موارد، پولهاي خارج شده از بانكها وارد صندوقهاي سرمايهگذاري كم ريسك شده و صرف سوداگري ميشود. صندوقهاي سرمايهگذاري عمدتا منابع خود را در بازارهايي غير از سهام سرمايهگذاري ميكنند. منابع خود را تبديل به طلا، ارز و سكه ميكنند تا سود بيشتري كسب كنند. پولهاي خارج شده از بانك به صندوقهايي ميروند كه از تورم سود برداشت ميكنند. حيرتانگيز اينكه متوليان اقتصادي ايران، درك درستي از مناسبات پيچيده اقتصاد و نظام بازارهاي ايران ندارند. در اقتصادهايي شاهد انتقال منابع بانكي به سمت پروژههاي مولد و بخش توليد هستيم كه در آنها بخش توليد، بخش پررونق و پرسود اقتصاد است. در حالي كه بخش توليد در اقتصاد ايران با ركود دامنهداري مواجه است و هيچكس مايل نيست دارايي خود را در بخش توليد سرمايهگذاري كند. حتي اگر قرار به سرمايهگذاري باشد صاحبان سرمايه در صندوقهاي سرمايهگذاري با سود ثابت ورود ميكنند. بنگاهي كه سود ثابت ميدهد هم بنگاهي است كه از تورم سود ميبرد نه از رويكردهاي مولد. بنابراين اصل اين ايده كه كاهش نرخ سود بانكي، نقدينگي را به سمت بورس و بخشهاي مولد ميبرد، غلط است. اگر دولت نرخ سود بانكي را پايين بياورد، بعيد است كه سهامها در بورس با استقبال سرمايهگذاران مواجه شوند. افرادي كه تمايل دارند در بانكها سپردهگذاري كنند، افراد خاصي هستند. در واقع ريسكپذير نبوده و حاضر نيستند سهام بنگاههايي با ريسك بالا را خريداري كنند. لذا اگر سرمايهگذاران منابع خود را از بانكها خارج كنند در صندوقهاي سرمايهگذاري بدون ريسك سرمايهگذاري ميكنند.
در بازار سرمايه سهام شركتهاي دولتي و خصولتي و...وجود دارد. استقبال از سهمها اما تحت تاثير رونق يا ركود اقتصادي است. اگر اقتصادي با رونق مواجه باشد، مردم به سمت خريد سهام بنگاهها ميل ميكنند. اما در شرايط ركود، مردم رغبتي به خريد سهام نشان نداده و به دنبال رويكردهاي سوداگرانه ميروند. در شرايط رونق، مردم بدون تغيير در سود بانكي هم از خريد سهام شركتها و بنگاهها استقبال ميكنند. با توجه به وضعيت فعلي اقتصاد كه ركود حاكم و نوسانات مثبت اندك است، صندوقهاي سرمايهگذاري، عمده پول خود را وارد بازارهاي سكه، طلا، ارز و... ميكنند تا سود بالايي كسب كنند. در واقع آنها سود ناشي از تورم را برداشت ميكنند. از آنجا كه نرخ تورم در ايران بهطور ميانگين حدود ۴۰درصد است، حتي اگر نرخ سود صندوقهاي سرمايهگذاري ۳۰درصد هم باشد باز هم امكان برداشت ۱۰درصد سود خالص براي آنها وجود دارد. با اين توضيحات روشن است كه كاهش نرخ سود بانكي نه تنها كمكي به رونق بازار كسب و كار و انتقال جهت سرمايهگذاري به سمت پروژههاي مولد و حوزههاي توليدي نميكند، بلكه بر اثر عدم ثباتي كه ايجاد ميكند، بر حجم آشفتگيها و رشد بازار هم ميافزايد. بنابراين به وزير اقتصاد و ساير مديران و مشاوران اقتصادي دولت توصيه ميكنم كه در هنگام تصميمگيريها به پيچيدگيها و ابعاد پنهان اقتصاد ايران توجه بيشتري داشته باشند.
⭕️ کامنت کانال اقتصاد: اگر نقدینگی از سیستم بانکی خارج شود، لزوما جذب بازار سرمایه نمی شود. ابتدا باید حس اعتماد به بازار سرمایه تقویت شود و الزاماتی در این خصوص اجرا شود. در غیر اینصورت تورم تشدید می شود.
مطلب مرتبط👈 ظروف مرتبطه و بازارهای سرکش در اقتصاد
♦️ کانال تخصصی اقتصاد
❄️دکتر مرتضي عزتي
وزير اقتصاد دولت چهاردهم، معتقد است كه نرخ سود بانكي ۳۰ درصدي فعلي منجر به ناترازي بيشتر، نقدينگي و تورم افزونتر و نهايتا افت بازار سرمايه ميشود. بنابراين بر اساس اعلام رسانهها، همتي قصد دارد نرخ سود بانكي را پايين آورده تا توجهات معطوف بازار سهام شود. اما آيا اين استدلال منطقي و درست است و كاهش نرخ سود بانكي منجر به هدايت جريان نقدينگي سپردهها به سمت پروژههاي مولد ميشود؟
در وهله نخست بايد توجه داشت كه هر نوع عدم ثباتي به اقتصاد ضربه ميزند. حتما مخاطبان به ياد دارند كه دولت قبل، در ماههاي پاياني سال۱۴۰۲ با استدلالهايي، نرخ سود بانكي را افزايش و مشكلاتي را شكل داد. بالا آوردن و پايين آوردن نرخ سود بانكي حدفاصل كمتر از يكسال اقتصاد را دچار بيثباتي و عدم تعادل ميكند. به ويژه اينكه اين تصميم قطعا باعث خروج سپردهها در بانكها ميشود و بانكها را با ناترازي بيشتري مواجه ميسازد. اينطور نيست كه هرگونه كاهش نرخ سودي به نفع بانكها باشد. برعكس اين نوع تصميمات باعث شدت يافتن ناترازي بانكها ميشود. اين تصور كه منابع مالي موجود در بانكها پس از كاهش نرخ سود بانكي راهي بخشهاي مولد و بازار سرمايه ميشود هم تصور اشتباهي است. در اغلب موارد، پولهاي خارج شده از بانكها وارد صندوقهاي سرمايهگذاري كم ريسك شده و صرف سوداگري ميشود. صندوقهاي سرمايهگذاري عمدتا منابع خود را در بازارهايي غير از سهام سرمايهگذاري ميكنند. منابع خود را تبديل به طلا، ارز و سكه ميكنند تا سود بيشتري كسب كنند. پولهاي خارج شده از بانك به صندوقهايي ميروند كه از تورم سود برداشت ميكنند. حيرتانگيز اينكه متوليان اقتصادي ايران، درك درستي از مناسبات پيچيده اقتصاد و نظام بازارهاي ايران ندارند. در اقتصادهايي شاهد انتقال منابع بانكي به سمت پروژههاي مولد و بخش توليد هستيم كه در آنها بخش توليد، بخش پررونق و پرسود اقتصاد است. در حالي كه بخش توليد در اقتصاد ايران با ركود دامنهداري مواجه است و هيچكس مايل نيست دارايي خود را در بخش توليد سرمايهگذاري كند. حتي اگر قرار به سرمايهگذاري باشد صاحبان سرمايه در صندوقهاي سرمايهگذاري با سود ثابت ورود ميكنند. بنگاهي كه سود ثابت ميدهد هم بنگاهي است كه از تورم سود ميبرد نه از رويكردهاي مولد. بنابراين اصل اين ايده كه كاهش نرخ سود بانكي، نقدينگي را به سمت بورس و بخشهاي مولد ميبرد، غلط است. اگر دولت نرخ سود بانكي را پايين بياورد، بعيد است كه سهامها در بورس با استقبال سرمايهگذاران مواجه شوند. افرادي كه تمايل دارند در بانكها سپردهگذاري كنند، افراد خاصي هستند. در واقع ريسكپذير نبوده و حاضر نيستند سهام بنگاههايي با ريسك بالا را خريداري كنند. لذا اگر سرمايهگذاران منابع خود را از بانكها خارج كنند در صندوقهاي سرمايهگذاري بدون ريسك سرمايهگذاري ميكنند.
در بازار سرمايه سهام شركتهاي دولتي و خصولتي و...وجود دارد. استقبال از سهمها اما تحت تاثير رونق يا ركود اقتصادي است. اگر اقتصادي با رونق مواجه باشد، مردم به سمت خريد سهام بنگاهها ميل ميكنند. اما در شرايط ركود، مردم رغبتي به خريد سهام نشان نداده و به دنبال رويكردهاي سوداگرانه ميروند. در شرايط رونق، مردم بدون تغيير در سود بانكي هم از خريد سهام شركتها و بنگاهها استقبال ميكنند. با توجه به وضعيت فعلي اقتصاد كه ركود حاكم و نوسانات مثبت اندك است، صندوقهاي سرمايهگذاري، عمده پول خود را وارد بازارهاي سكه، طلا، ارز و... ميكنند تا سود بالايي كسب كنند. در واقع آنها سود ناشي از تورم را برداشت ميكنند. از آنجا كه نرخ تورم در ايران بهطور ميانگين حدود ۴۰درصد است، حتي اگر نرخ سود صندوقهاي سرمايهگذاري ۳۰درصد هم باشد باز هم امكان برداشت ۱۰درصد سود خالص براي آنها وجود دارد. با اين توضيحات روشن است كه كاهش نرخ سود بانكي نه تنها كمكي به رونق بازار كسب و كار و انتقال جهت سرمايهگذاري به سمت پروژههاي مولد و حوزههاي توليدي نميكند، بلكه بر اثر عدم ثباتي كه ايجاد ميكند، بر حجم آشفتگيها و رشد بازار هم ميافزايد. بنابراين به وزير اقتصاد و ساير مديران و مشاوران اقتصادي دولت توصيه ميكنم كه در هنگام تصميمگيريها به پيچيدگيها و ابعاد پنهان اقتصاد ايران توجه بيشتري داشته باشند.
⭕️ کامنت کانال اقتصاد: اگر نقدینگی از سیستم بانکی خارج شود، لزوما جذب بازار سرمایه نمی شود. ابتدا باید حس اعتماد به بازار سرمایه تقویت شود و الزاماتی در این خصوص اجرا شود. در غیر اینصورت تورم تشدید می شود.
مطلب مرتبط👈 ظروف مرتبطه و بازارهای سرکش در اقتصاد
♦️ کانال تخصصی اقتصاد
Telegram
کانال تخصصی اقتصاد
معرفی و بهره گیری از علم اقتصاد، همراه با تحلیل اقتصاد ایران و جهان
🔴 کودکی غنی شده، تنها راه درنوردیدن مرزهای توسعه
✍️ دکتر محسن رنانی
❕والدین گرامی، مربیان ارجمند و دوستداران کودک و توسعه
🔸 هیچ کس بهتر از شما کودک را نمیشناسد و هیچ کس غمخوارتر از شما برای کودک نیست. شفقتی که از شما میتراود، بزرگترین سرمایهای است که میتواند رشد شخصیتی کودکان ما را بارور سازد.
🔸 شما نخستین سرمایه گذاران توسعه یک کشور هستید، اگر کشوری توسعه یافته است بی گمان مردمان آن کشور که عرصههای اقتصاد و سیاست و جامعه را مدیریت کردهاند و توانستهاند آن را به مرزهای توسعه برسانند؛ و بیگمان مردمان چنین کشوری کودکی غنی شده و پرمایهای داشتهاند.
🔸 برای درنوردیدن مرزهای توسعه کافی است کودکان ما دوران کودکی غنی شدهای داشته باشند، یعنی در کودکی سرشار از کودکی شوند و تمام ظرفیتهای لازم برای تجربه عرصههای مختلف زیستی در آنها شکل بگیرد و حتی تجربه شود؛ که توانمندی در کودکی به معنی سرشاری است و در بزرگسالی به معنی مهارت.
🔸 کودکان، اصلیترین نیروهای یک کشورند که اگر توانمند شوند کشور را بدل خواهند کرد به سرزمینی که از زمیناش رفاه میروید و از آسمانش رضایت میبارد و همه اینها به شرطی شدنی است که ما بدانیم، با کودکانمان چه میکنیم.
🔸 ظرفیتهای جسمی و استعدادهای روحی کودکان، ذخایر طلایی ملی هستند که ارزششان از تمام انواع منابع طبیعی بیشتر است، اگر ما بدانیم و اگر از آنها به درستی حفاظت کنیم.
🔸 اگر کشور ما توسعه نیافته است به این معنی است که ظرفیتها و ذخایر زیستی کودکان ما تخریب شده است، یا فرصت رشد و تکامل در برابرشان قرار داده نشده است.
🔸 ما صد سال است که برای رسیدن به مرزهای توسعه تلاش میکنیم و بخش اعظم منابع زیر زمینی خود را در این راه استخراج و مصرف کردهایم اما همچنان توسعه نیافته محسوب میشویم.
🔸 اگر میپرسید چرا؟ پاسخ من این است که ما به جای اینکه این منابع و سرمایهها را به پرورش انسانهای توانمند تخصیص دهیم و ظرفیتهای کودکانمان را غنی کنیم، این سرمایهها را برای نوسازی و مدرن کردن ظاهر زندگیمان اختصاص دادهایم.
🔸 ماشینهای خوب خریدیم، خانههای نو و خیابانهای شیک ساختیم، کارخانههای پیشرفته وارد کردیم، صنایع مدرن راه اندازی کردیم، سد، نیروگاه و پالایشگاه ساختیم، اما یادمان رفت که باید انسان هم بسازیم.
🔸 چرا که در همه این جادهها و خودروها و شهرکهای صنعتی و کارخانهها، این انسانها هستند که حضور دارند و تعامل میکنند و مدیریت میورزند و آنها هستند که باید از دل این ماشین آلات و صنایع، توسعه خلق کنند. ما البته به رفاه رسیدهایم، تا حدودی پیشرفت هم کردهایم، اما البته توسعه نیافتهایم.
🔸 دقیقا مثل این که فردی در مسیر زندگی خود از نظر جسمی رشد کند و وزن مناسبی پیدا کند (رشد) حتی ورزش بکند و عضلات قوی و ورزیده و استخوانبندی محکمی هم پیدا کند (پیشرفت)، اما این فرد از نظر فکری و روانی و شخصیتی عقب مانده باشد، پرخاشگر باشد، انزواطلب باشد و خودمحور باشد (توسعه نیافتگی).
🔸 پس ما توسعه نیافتهایم و علت آن هم این بوده است که کودکانمان را در سنینی که همه شخصیتشان در حال شکلگیری بوده است، رها کردهایم. به آب و غذا و بهداشتشان رسیدیم، اما روح و روان و ذهنشان را یا رها کردیم، یا آسیب رساندیم.
🔸 برای توسعه نیازمند انسانهای دانشمند نیستیم، بلکه نیازمند انسانهای توانمند هستیم و توانمندی چیزی نیست جز همین مهارتهای روزمره زندگی نظیر صبر، رواداری، توانایی شنیدن دیگران، توانایی گفتگو، نقدپذیری، رو راست بودن، جست و جوگر و تحول خواه بودن، ریسک پذیر بودن، توانایی همکاری جمعی و کار تیمی، خوداتکایی، تاب آور بودن، شفاف بودن، مهارت عزت نفس، مهارت اعتماد به نفس، مهارت راهبری به جای رهبری و نظایر آن.
🔸 و اینها همان مهارتهایی هستند که ما برای توسعهیافتگی نیاز داریم. در غیر این صورت دانشمندانی خواهیم داشت که صبور نیستند، توانایی کار گروهی ندارند، عزت نفس ندارند و تابآور نیستند و بنابراین به جان هم خواهیم افتاد و گاهی نیز کشور خود را در جنگ خشونت و نفرت درگیر خواهیم کرد.
🔸 پس خودتان را جدی بگیرید. شما مهمترین نیروهای مولد توسعه در این کشور هستید و کودکان مهمترین سرمایههای کشورند که در دستان شما قرار گرفتهاند. مراقب سرمایههای ما باشید. مراقب خودتان باشید...
🌐 کانال با اساتید اقتصاد
✍️ دکتر محسن رنانی
❕والدین گرامی، مربیان ارجمند و دوستداران کودک و توسعه
🔸 هیچ کس بهتر از شما کودک را نمیشناسد و هیچ کس غمخوارتر از شما برای کودک نیست. شفقتی که از شما میتراود، بزرگترین سرمایهای است که میتواند رشد شخصیتی کودکان ما را بارور سازد.
🔸 شما نخستین سرمایه گذاران توسعه یک کشور هستید، اگر کشوری توسعه یافته است بی گمان مردمان آن کشور که عرصههای اقتصاد و سیاست و جامعه را مدیریت کردهاند و توانستهاند آن را به مرزهای توسعه برسانند؛ و بیگمان مردمان چنین کشوری کودکی غنی شده و پرمایهای داشتهاند.
🔸 برای درنوردیدن مرزهای توسعه کافی است کودکان ما دوران کودکی غنی شدهای داشته باشند، یعنی در کودکی سرشار از کودکی شوند و تمام ظرفیتهای لازم برای تجربه عرصههای مختلف زیستی در آنها شکل بگیرد و حتی تجربه شود؛ که توانمندی در کودکی به معنی سرشاری است و در بزرگسالی به معنی مهارت.
🔸 کودکان، اصلیترین نیروهای یک کشورند که اگر توانمند شوند کشور را بدل خواهند کرد به سرزمینی که از زمیناش رفاه میروید و از آسمانش رضایت میبارد و همه اینها به شرطی شدنی است که ما بدانیم، با کودکانمان چه میکنیم.
🔸 ظرفیتهای جسمی و استعدادهای روحی کودکان، ذخایر طلایی ملی هستند که ارزششان از تمام انواع منابع طبیعی بیشتر است، اگر ما بدانیم و اگر از آنها به درستی حفاظت کنیم.
🔸 اگر کشور ما توسعه نیافته است به این معنی است که ظرفیتها و ذخایر زیستی کودکان ما تخریب شده است، یا فرصت رشد و تکامل در برابرشان قرار داده نشده است.
🔸 ما صد سال است که برای رسیدن به مرزهای توسعه تلاش میکنیم و بخش اعظم منابع زیر زمینی خود را در این راه استخراج و مصرف کردهایم اما همچنان توسعه نیافته محسوب میشویم.
🔸 اگر میپرسید چرا؟ پاسخ من این است که ما به جای اینکه این منابع و سرمایهها را به پرورش انسانهای توانمند تخصیص دهیم و ظرفیتهای کودکانمان را غنی کنیم، این سرمایهها را برای نوسازی و مدرن کردن ظاهر زندگیمان اختصاص دادهایم.
🔸 ماشینهای خوب خریدیم، خانههای نو و خیابانهای شیک ساختیم، کارخانههای پیشرفته وارد کردیم، صنایع مدرن راه اندازی کردیم، سد، نیروگاه و پالایشگاه ساختیم، اما یادمان رفت که باید انسان هم بسازیم.
🔸 چرا که در همه این جادهها و خودروها و شهرکهای صنعتی و کارخانهها، این انسانها هستند که حضور دارند و تعامل میکنند و مدیریت میورزند و آنها هستند که باید از دل این ماشین آلات و صنایع، توسعه خلق کنند. ما البته به رفاه رسیدهایم، تا حدودی پیشرفت هم کردهایم، اما البته توسعه نیافتهایم.
🔸 دقیقا مثل این که فردی در مسیر زندگی خود از نظر جسمی رشد کند و وزن مناسبی پیدا کند (رشد) حتی ورزش بکند و عضلات قوی و ورزیده و استخوانبندی محکمی هم پیدا کند (پیشرفت)، اما این فرد از نظر فکری و روانی و شخصیتی عقب مانده باشد، پرخاشگر باشد، انزواطلب باشد و خودمحور باشد (توسعه نیافتگی).
🔸 پس ما توسعه نیافتهایم و علت آن هم این بوده است که کودکانمان را در سنینی که همه شخصیتشان در حال شکلگیری بوده است، رها کردهایم. به آب و غذا و بهداشتشان رسیدیم، اما روح و روان و ذهنشان را یا رها کردیم، یا آسیب رساندیم.
🔸 برای توسعه نیازمند انسانهای دانشمند نیستیم، بلکه نیازمند انسانهای توانمند هستیم و توانمندی چیزی نیست جز همین مهارتهای روزمره زندگی نظیر صبر، رواداری، توانایی شنیدن دیگران، توانایی گفتگو، نقدپذیری، رو راست بودن، جست و جوگر و تحول خواه بودن، ریسک پذیر بودن، توانایی همکاری جمعی و کار تیمی، خوداتکایی، تاب آور بودن، شفاف بودن، مهارت عزت نفس، مهارت اعتماد به نفس، مهارت راهبری به جای رهبری و نظایر آن.
🔸 و اینها همان مهارتهایی هستند که ما برای توسعهیافتگی نیاز داریم. در غیر این صورت دانشمندانی خواهیم داشت که صبور نیستند، توانایی کار گروهی ندارند، عزت نفس ندارند و تابآور نیستند و بنابراین به جان هم خواهیم افتاد و گاهی نیز کشور خود را در جنگ خشونت و نفرت درگیر خواهیم کرد.
🔸 پس خودتان را جدی بگیرید. شما مهمترین نیروهای مولد توسعه در این کشور هستید و کودکان مهمترین سرمایههای کشورند که در دستان شما قرار گرفتهاند. مراقب سرمایههای ما باشید. مراقب خودتان باشید...
🌐 کانال با اساتید اقتصاد
Telegram
با اساتید اقتصاد
آشنایی با تحلیل اساتید اقتصاد در خصوص علم اقتصاد، و مسایل روز اقتصاد ایران و جهان
www.group-telegram.com/eghtesadiyoun.com
www.group-telegram.com/eghtesadiyoun.com
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
📹 اسم رمز دولت برای مداخله در بازار
▫️موسی غنی نژاد: اگر به سالهای اخیر ایران نگاه کنیم متوجه میشویم که جامعه فقیرتر شده است و نه تنها عدالت اجتماعی به وجود نیامده بلکه از جامعه مطلوب هم فاصله گرفتهایم.
🌐 کانال با اساتید اقتصاد
▫️موسی غنی نژاد: اگر به سالهای اخیر ایران نگاه کنیم متوجه میشویم که جامعه فقیرتر شده است و نه تنها عدالت اجتماعی به وجود نیامده بلکه از جامعه مطلوب هم فاصله گرفتهایم.
🌐 کانال با اساتید اقتصاد
🔴 دالان باریک توسعهی اقتصادی ایران
🔴 دکتر امیر کرمانی
آسماغلو و رابینسون در کتاب دالان باریک آزادی به تشریح دینامیکی در جوامع انسانی میپردازند که در آن قرار گرفتن در دالان توسعهی همهشمول نیازمند برقراری تعادل بین قدرت حکومت و قدرت جامعهی مدنی است. کتابی که به زودی در مورد آن و نقدهایش بیشتر خواهیم شنید.
اما به نظر میرسد که اگر در مورد توسعهی اقتصادی ایران -به عنوان یک کشور سرشار از منابع طبیعی با سطح توسعهی نهادی و اقتصادی متوسط - بخواهیم صحبت کنیم میتوان از یک دالان باریک دیگر هم نام برد.
دالان باریکی که در آن توسعهی اقتصادی نیازمند برقراری تعادل بین اصلاحات اقتصادی و گشایشهای بینالمللی است.
در این دالان توسعهی پایدار (و نه موقتی) اقتصاد ایران نیازمند بهبود مستمر و متناسب گشایشهای بینالمللی و اصلاحات اقتصادی داخلی است.
در مقابل گشایشهای بین المللی بدون اصلاحات اقتصادی متناظر با آن در عمل اقتصاد ایران را در یک چرخهی سرکوب ارزی، افزایش وابستگی اقتصاد به منابع طبیعی و کاهش کیفیت نهادهای اقتصادی قرار میدهد. این چرخه در نهایت منجر به افزایش تحریمپذیری اقتصاد ایران و در عمل افزایش انگیزهها برای تحریم اقتصاد ایران میشود. چرخهای که نیمهی دوم دههی هشتاد بهترین نمونهی آن است.
همچنین اصلاحات اساسی اقتصادی بدون گشایشهای بینالمللی و در شرایط مضیقهی ارزی به دلیل تابآوری کم جامعه میتواند منجر به آشوبهای اجتماعی و در نهایت به ضد خودش تبدیل شود. واقعیت آن است که بخش زیادی از اصلاحات اساسی اقتصادی حداقل در کوتاه مدت منجر به بازتوزیع منافع اقتصادی بین گروههای مختلف میشود. در شرایط بحرانی از آنجاییکه گروههای مختلف وضعیت خود را بدتر از وضعیت گذشتهی خودشان میبینند، آستانهی تحمل آنها برای هر گونه کاهش بیشتر رفاهشان بسیار کم است و در نتیجه هزینهی اجتماعی انجام اصلاحات بیشتر از هزینهی اصلاحات در شرایط عادی است. اتفاقات آبان ۹۸ یکی از تلخترین مثالهای این چرخهی شوم است.
البته عواملی هم بر عریض شدن این دالان باریک موثر هستند. برخی از عواملی که منجر به عریض شدن این دالان باریک و در نتیجه افزایش تابآوری اقتصاد ایران (در برابر شوکهای بین المللی و در برابر اصلاحات اقتصادی) میشود عبارتند از:
🔹افزایش سرمایهی اجتماعی دولت
🔹افزایش کیفیت نیروی انسانی (و علیالخصوص تیم اقتصادی) دولت
🔹کاهش نابرابریهای اقتصادی و اجتماعی
مثلا اگر دولت بتواند مردم را متقاعد بکند که در بلند مدت اصلاحات اقتصادی به نفع خود آنان است، میزان تحملپذیری برای این اصلاحات افزایش مییابد. داشتن نیروی انسانی بهتر در دولت نیز قطعا در کیفیت سیاستها تصمیم بسزایی دارد. نابرابریهای اجتماعی و اقتصادی هم بر میزان بازتوزیع اصلاحات اقتصادی و در نتیجه مقاومت در برابر اصلاحات تاثیر مستقیم دارد. اما بخش عمدهی این عوامل در کوتاه مدت غیر قابل تغییر است.
مهمترین نتیجهی این نگاه آن است که متوجه بشویم که برای رشد بلند مدت و پایدار اقتصاد ایران به شدت نیازمند اصلاحات متناسب و هم زمان در گشایشهای بینالمللی و مسائل داخلی (مانند نظام حکمرانی، کسری بودجه، رشد نقدینگی، نظام رفاهی، نظام تجاری،...) هستیم.
مثلا در این نگاه، آثار اقتصادی بلند مدت کاهش یکبارهی تمامی تحریمها الزاما بهتر از آثار کاهش گامبهگام اما مستمر تحریمها و همزمانی آن با اصلاحات اقتصادی داخلی نیست.
⬅️به عبارت دیگر در صورت صحت این نگاه مهمترین وظیفهی مجموعهی وزارت خارجه و تیم اقتصادی یافتن مجموعهی تدریجی و گام به گامی از گشایشهای بینالمللی و اصلاحات اقتصادی است که بتوانند در کنار یکدیگر به پیش برود.
در غیر این صورت افزایش یکباره منابع ارزی در دسترس در عمل منجر به افزایش بیرویهی واردات، سرکوب قیمت ارز (نسبت به نرخ رشد نقدینگی) و در نهایت بازگشت تحریمها و شوک ارزی بعدی در سالهای آینده میشود. از طرف دیگر عدم کاهش تحریمهای فعلی هم امکان هرگونه اصلاح اساسی اقتصادی از کشور را میگیرد و با وضعیت فعلی نظام ارزی، رفاهی و تجاری کشور وضع معیشت مردم روز به روز بدتر میشود.
به نظرمیرسد یافتن مجموعهی گامبهگام و متناسب گشایشهای بینالمللی و اصلاحات اقتصادی داخلی در سالهای پیشرو مهمترین راهکار نجات اقتصاد ایران از وضعیت دهههای اخیر است.
🌐 کانال با اساتید اقتصاد
🔴 دکتر امیر کرمانی
آسماغلو و رابینسون در کتاب دالان باریک آزادی به تشریح دینامیکی در جوامع انسانی میپردازند که در آن قرار گرفتن در دالان توسعهی همهشمول نیازمند برقراری تعادل بین قدرت حکومت و قدرت جامعهی مدنی است. کتابی که به زودی در مورد آن و نقدهایش بیشتر خواهیم شنید.
اما به نظر میرسد که اگر در مورد توسعهی اقتصادی ایران -به عنوان یک کشور سرشار از منابع طبیعی با سطح توسعهی نهادی و اقتصادی متوسط - بخواهیم صحبت کنیم میتوان از یک دالان باریک دیگر هم نام برد.
دالان باریکی که در آن توسعهی اقتصادی نیازمند برقراری تعادل بین اصلاحات اقتصادی و گشایشهای بینالمللی است.
در این دالان توسعهی پایدار (و نه موقتی) اقتصاد ایران نیازمند بهبود مستمر و متناسب گشایشهای بینالمللی و اصلاحات اقتصادی داخلی است.
در مقابل گشایشهای بین المللی بدون اصلاحات اقتصادی متناظر با آن در عمل اقتصاد ایران را در یک چرخهی سرکوب ارزی، افزایش وابستگی اقتصاد به منابع طبیعی و کاهش کیفیت نهادهای اقتصادی قرار میدهد. این چرخه در نهایت منجر به افزایش تحریمپذیری اقتصاد ایران و در عمل افزایش انگیزهها برای تحریم اقتصاد ایران میشود. چرخهای که نیمهی دوم دههی هشتاد بهترین نمونهی آن است.
همچنین اصلاحات اساسی اقتصادی بدون گشایشهای بینالمللی و در شرایط مضیقهی ارزی به دلیل تابآوری کم جامعه میتواند منجر به آشوبهای اجتماعی و در نهایت به ضد خودش تبدیل شود. واقعیت آن است که بخش زیادی از اصلاحات اساسی اقتصادی حداقل در کوتاه مدت منجر به بازتوزیع منافع اقتصادی بین گروههای مختلف میشود. در شرایط بحرانی از آنجاییکه گروههای مختلف وضعیت خود را بدتر از وضعیت گذشتهی خودشان میبینند، آستانهی تحمل آنها برای هر گونه کاهش بیشتر رفاهشان بسیار کم است و در نتیجه هزینهی اجتماعی انجام اصلاحات بیشتر از هزینهی اصلاحات در شرایط عادی است. اتفاقات آبان ۹۸ یکی از تلخترین مثالهای این چرخهی شوم است.
البته عواملی هم بر عریض شدن این دالان باریک موثر هستند. برخی از عواملی که منجر به عریض شدن این دالان باریک و در نتیجه افزایش تابآوری اقتصاد ایران (در برابر شوکهای بین المللی و در برابر اصلاحات اقتصادی) میشود عبارتند از:
🔹افزایش سرمایهی اجتماعی دولت
🔹افزایش کیفیت نیروی انسانی (و علیالخصوص تیم اقتصادی) دولت
🔹کاهش نابرابریهای اقتصادی و اجتماعی
مثلا اگر دولت بتواند مردم را متقاعد بکند که در بلند مدت اصلاحات اقتصادی به نفع خود آنان است، میزان تحملپذیری برای این اصلاحات افزایش مییابد. داشتن نیروی انسانی بهتر در دولت نیز قطعا در کیفیت سیاستها تصمیم بسزایی دارد. نابرابریهای اجتماعی و اقتصادی هم بر میزان بازتوزیع اصلاحات اقتصادی و در نتیجه مقاومت در برابر اصلاحات تاثیر مستقیم دارد. اما بخش عمدهی این عوامل در کوتاه مدت غیر قابل تغییر است.
مهمترین نتیجهی این نگاه آن است که متوجه بشویم که برای رشد بلند مدت و پایدار اقتصاد ایران به شدت نیازمند اصلاحات متناسب و هم زمان در گشایشهای بینالمللی و مسائل داخلی (مانند نظام حکمرانی، کسری بودجه، رشد نقدینگی، نظام رفاهی، نظام تجاری،...) هستیم.
مثلا در این نگاه، آثار اقتصادی بلند مدت کاهش یکبارهی تمامی تحریمها الزاما بهتر از آثار کاهش گامبهگام اما مستمر تحریمها و همزمانی آن با اصلاحات اقتصادی داخلی نیست.
⬅️به عبارت دیگر در صورت صحت این نگاه مهمترین وظیفهی مجموعهی وزارت خارجه و تیم اقتصادی یافتن مجموعهی تدریجی و گام به گامی از گشایشهای بینالمللی و اصلاحات اقتصادی است که بتوانند در کنار یکدیگر به پیش برود.
در غیر این صورت افزایش یکباره منابع ارزی در دسترس در عمل منجر به افزایش بیرویهی واردات، سرکوب قیمت ارز (نسبت به نرخ رشد نقدینگی) و در نهایت بازگشت تحریمها و شوک ارزی بعدی در سالهای آینده میشود. از طرف دیگر عدم کاهش تحریمهای فعلی هم امکان هرگونه اصلاح اساسی اقتصادی از کشور را میگیرد و با وضعیت فعلی نظام ارزی، رفاهی و تجاری کشور وضع معیشت مردم روز به روز بدتر میشود.
به نظرمیرسد یافتن مجموعهی گامبهگام و متناسب گشایشهای بینالمللی و اصلاحات اقتصادی داخلی در سالهای پیشرو مهمترین راهکار نجات اقتصاد ایران از وضعیت دهههای اخیر است.
🌐 کانال با اساتید اقتصاد
Forwarded from کانال دکتر محمدرضا منجذب
❇️ مانیفست اقتصاد ایران
✍️ دکتر محمدرضا منجذب
⭕️ در طول دهه ها سیاستگذاری اقتصادی در ایران، سیاستهایی اعمال شد که آثار مخربی را بر اقتصاد و بنیه تولید در ایران گذاشت. قاعدتا با درس آموزی از گذشته، باید از چنین سیاستهایی در آینده پرهیز نمود و سیاستهایی اصولی را جایگزین نمود:
🔹 گسترش نقدینگی بیش از تولید و تعطیل رویکردی که می گوید نقدینگی معجزه می کند
🔹 قیمت گذاری دستوری و پایین تر از بازار، که موجب ایجاد رانت شده و مخرب تولید است
🔹 عدم توجه به افزایش بهره وری و فناوری بهینه در تولید
🔹 حذف چند نرخی ارز که علاوه بر ایجاد رانت، موجب اختلال در تجارت می شود
🔹 قوانین متعدد و بعضا متضاد که مانع ایجاد کسب و کار و تولید هست. یک سال مجلس باید بجای قانون گذاری بدنبال پالایش و روانسازی و حذف قوانین زاید باشد
🔹 ایجاد استقلال بمعنای واقعی کلمه برای بانک مرکزی، که موجب استقلال سیاست پولی از مالی می شود
🔹 کوچک سازی دولت و کاهش تدریجی کسری بودجه مستمر طی سالهای اخیر
🔹 پرهیز از گفتارهایی توسط سیاستگذار که تاثیری نامطلوب بر پارامترهای اقتصادی دارد، و تقویت بنیه اعتماد و سرمایه اجتماعی میان سیاستگذار و مردم
🔹 تقویت بنیه تولید و ایجاد کارایی و بازدهی بالا در تولید که بطور خودکار جذب نقدینگی به تولید را بدنبال دارد
🔹 چابک سازی در بودجه و حذف بودجه ها و سازمانهای موازی (ادغام) در راستای افزایش کارایی و کوچک سازی بخش عمومی، تقویت اصولی درآمدهای مالیاتی بدون فشار بر تولید
🔹 پرهیز از پوپولیسم که موجب اتلاف منابع و فشار بر نقدینگی و تورم می شود
🔹 پایبندی به یک برنامه بلندمدت توسعه اقتصادی و پرهیز از روزمرگی و سیاست زدگی
🔹 عدم دخالت مستقیم دولت در بازارها ، و تقویت نقش هدایت و ارشاد دولت در بازارهای مختلف با رعایت نقش برنامه توسعه بلندمدت در این خصوص
🔹 تعامل معقول با دنیای خارج در راستای برنامه توسعه و گسترش فناوری و تکنولوژی مورد نیاز برنامه توسعه، تنش زدایی در راس برنامه سیاست خارجی قرار گیرد
🔹 تقویت اصولی و بنیادی بازارهای موازی با بازار کالاها و خدمات که ضربه گیر گسترش نقدینگی و تورم است
🔹 خصوصی سازی بمعنای واقعی کلمه و تقویت نقش بخش خصوصی در اقتصاد و تولید در راستای کوچک سازی دولت
⭕️ بالاخره آشتی سیاستگذار با اساتید و خبرگان اقتصادی و علوم انسانی در عمل، که شالوده اصلی فرایند توسعه اقتصادی خواهد بود
🌐 کانال دکتر منجذب
✍️ دکتر محمدرضا منجذب
⭕️ در طول دهه ها سیاستگذاری اقتصادی در ایران، سیاستهایی اعمال شد که آثار مخربی را بر اقتصاد و بنیه تولید در ایران گذاشت. قاعدتا با درس آموزی از گذشته، باید از چنین سیاستهایی در آینده پرهیز نمود و سیاستهایی اصولی را جایگزین نمود:
🔹 گسترش نقدینگی بیش از تولید و تعطیل رویکردی که می گوید نقدینگی معجزه می کند
🔹 قیمت گذاری دستوری و پایین تر از بازار، که موجب ایجاد رانت شده و مخرب تولید است
🔹 عدم توجه به افزایش بهره وری و فناوری بهینه در تولید
🔹 حذف چند نرخی ارز که علاوه بر ایجاد رانت، موجب اختلال در تجارت می شود
🔹 قوانین متعدد و بعضا متضاد که مانع ایجاد کسب و کار و تولید هست. یک سال مجلس باید بجای قانون گذاری بدنبال پالایش و روانسازی و حذف قوانین زاید باشد
🔹 ایجاد استقلال بمعنای واقعی کلمه برای بانک مرکزی، که موجب استقلال سیاست پولی از مالی می شود
🔹 کوچک سازی دولت و کاهش تدریجی کسری بودجه مستمر طی سالهای اخیر
🔹 پرهیز از گفتارهایی توسط سیاستگذار که تاثیری نامطلوب بر پارامترهای اقتصادی دارد، و تقویت بنیه اعتماد و سرمایه اجتماعی میان سیاستگذار و مردم
🔹 تقویت بنیه تولید و ایجاد کارایی و بازدهی بالا در تولید که بطور خودکار جذب نقدینگی به تولید را بدنبال دارد
🔹 چابک سازی در بودجه و حذف بودجه ها و سازمانهای موازی (ادغام) در راستای افزایش کارایی و کوچک سازی بخش عمومی، تقویت اصولی درآمدهای مالیاتی بدون فشار بر تولید
🔹 پرهیز از پوپولیسم که موجب اتلاف منابع و فشار بر نقدینگی و تورم می شود
🔹 پایبندی به یک برنامه بلندمدت توسعه اقتصادی و پرهیز از روزمرگی و سیاست زدگی
🔹 عدم دخالت مستقیم دولت در بازارها ، و تقویت نقش هدایت و ارشاد دولت در بازارهای مختلف با رعایت نقش برنامه توسعه بلندمدت در این خصوص
🔹 تعامل معقول با دنیای خارج در راستای برنامه توسعه و گسترش فناوری و تکنولوژی مورد نیاز برنامه توسعه، تنش زدایی در راس برنامه سیاست خارجی قرار گیرد
🔹 تقویت اصولی و بنیادی بازارهای موازی با بازار کالاها و خدمات که ضربه گیر گسترش نقدینگی و تورم است
🔹 خصوصی سازی بمعنای واقعی کلمه و تقویت نقش بخش خصوصی در اقتصاد و تولید در راستای کوچک سازی دولت
⭕️ بالاخره آشتی سیاستگذار با اساتید و خبرگان اقتصادی و علوم انسانی در عمل، که شالوده اصلی فرایند توسعه اقتصادی خواهد بود
🌐 کانال دکتر منجذب
Telegram
کانال دکتر محمدرضا منجذب
آثار، نوشتارها، کتب، مقالات، کنفرانس ها، و سوابق دکتر منجذب دانشیار دانشگاه، رزومه:
💠https://www.group-telegram.com/rezomemonjazeb/16
💠https://www.group-telegram.com/rezomemonjazeb/16