group-telegram.com/mghlte/10455
Last Update:
از «تدریسِ زبان محلی» تا دامی به نام «تدریس به زبان محلی»
(بخش اول)
#دکتر_تقی_کیمیایی_اسدی
من از واژه ی اقلیت که معنی مستتر منفیای دارد بهطور کلی خوشم نمیآید؛ به این علت که با شناخت روانشناسی انسانها که از حیوانات به ارث بردهاند پر رنگ کردن اختلافات ظاهری در چهره یا لهجه یا زبان یا دین یا محل تولد باعث ایجاد ترس و تنفر بیشتری شده و در مواقع بحرانی همیشه این اقلیتها هستند که قربانی اکثریت میشوند (scapegoat phenomena). به سرنوشت یهودیان در طول تاریخ نگاه کنید؛ ایران مانند بیشتر کشورها از طوایف گوناگونی شکل گرفته که به فرهنگ ان تنوع زیبایی میدهند؛ من در کتاب «زیستشناسی مغز و اخلاقیات» آن را شبیه به تابلوهای نقاشی اقای فرشچیان در مقایسه با رنگ سفید دیوار مقایسه کردهام؛ هیچ برتریای بین فارس و آذری و کرد و لر و قشقایی و بختیاری وبلوچ و عرب نیست. همانطور که در تابلوها مزیتی بین رنگها نیست. این ها شکل دهندهی یک نهاد واحد در یک محدودهی جغرافیایی با اجداد و تاریخ مشترک هستند؛ تاریخ طوری پیش آمده که زبان پارسی بر کشورداری غلبه کرده و ماهیت تشکیلدهندهی تاریخ شده؛ حتا قاجارهای ترک زبان آن را برای سلطنت انتخاب کردند. باید فردوسی را مورد سوال قرار دهیم که چرا ! آذریها هم اگر عثمانیها به غرب ایران حمله نمیکردند و زبانشان را تحمیل نمیکردند حتمن با گویشی شبیه به همشهریهای همدانی من صحبت میکردند. در ایران همهی اقوام زبان و گویش مادری خود را حفظ کردهند و مانند بیشتر کشورهای کهنسال تعداد زبانها زیاد است؛ اما یک زبان رسمی در همهی کشورها برای تدریس و کشورداری و مدیریت لازم میآید و ضعف فردی در این زبان مانعِ بزرگی برای پیشرفت اقتصادی و علمی و دانشآموزی میشود.
من باور ندارم رژیم اسلامی به علت ذات تکلیفمدار بجای حقمدار دینی به هیچ عنوان به حقوق اکثریت یا اقلیت اهمیتی بدهد. وظیفهی دین پر رنگ کردن اختلافات است که با زور و تهدید بتواند همه را از نظر تفکری و باورمندی یکرنگ کند و همین امر باعث مثلن سرخوردگی اهل تسنن در اقوام کرد و عرب و است؛ و گرنه در زمان شاه چنین پررنگیای احساس نمیشد؛ پس اختلاف امروز بر روی تدریس به زبان مادری را باید در جای دیگری حستجو کرد.
من فکر نمی کنم بنگلادشیها -که برخی به عنوان اقلیتی که زبانش را حقظ کرده مثال میزنند- از نظر تفکر اجتماعی خیلی پیشرفته باشند. جدا شدن بیمورد بنگلادش و پاکستان از هندوستان آنها را تبدیل به کشورهای جهان چهارمی بدون هیچ امیدی برای پیشرفت در آیندهی نزدیک کرده است. چه بسا اگر با هندوستان میماندند بهمراتب پیشرفت بیشتری میکردند و امروز بجای وضع نا به سامانی که دارند ابرقدرت میشدند. برای هندوستان هم همین اتفاق افتاد که پیشرفت کرد که با بیش از صدها زبان و قوم همه مجبورند به زبان انگلیسی درس بخوانند و صحبت کنند و همین ارث باقی مانده از استعمار انگلیس آنها را کمک فراوانی کرده تا به سرعت وارد بازار جهانی شوند. من مخالفتی با یادگیری زبان مادری ندارم اما اگر من مسئولیتی در ایران داشتم بجای آن توصیه میکردم کودکان از کودکستان شروع به یادگیری زبان انگلیسی کنند. زبان غالب علمی و اقتصادیای که راه پیدا کردن به پیشرفت اقتصادی را باز میکند. یادگیری دروس به زبان بلوچی و یا کردی و لری و عربی کمکی به هیچکس نخواهد کرد، و اگر منظور دوستان از مسئلهی تراموا (انداختن یک نفر زیر قطار برای نجات چند نفر) است خود من هیچگاه چنین کاری را انجام نمیدهم و مقایسه زبان که ساختهی دست بشر است با جان انسانها مقایسهی دقیق و درستی نیست. من اگر نوهی عزیزم ایران بود از دوران شیرخوارگی با او انگلیسی صحبت می کردم، زبان پارسی را هم حتمن و به خوبی یاد میگرفت.
ادامه
@Mehbaang 🌱بانگِ خرَد و دانش
@JAAMEbaaz | فلسفهی علوم اجتماعی
@mghlte | عصر روشنگری
BY مجلهی اینترنتی عصر روشنگری
Warning: Undefined variable $i in /var/www/group-telegram/post.php on line 260
Share with your friend now:
group-telegram.com/mghlte/10455