Telegram Group & Telegram Channel
ِلزوم افسانه‌زدائی از زنده‌یاد دکتر محمود حسابی

فرهیخته‌ای با دغدغۀ‌ بسیار پیرامون گسترش آموزش و پژوهش علمی، که نباید در بارۀ او اغراق کرد


◀️در گفت‌وگوی روزنامهٔ ایران با موسی اکرمی


*⃣زنده‌یاد دکتر محمود حسابي (۴ اسفند ۱۲۸۱ -۱۲ شهریور ۱۲۷۱) گویا در سال ۱۳۰۵ دکترای فیزیک خود را از دانشگاه سوربن فرانسه گرفتند.
در آن دوران ایشان از معدود ایرانیانی بودند كه از تحصيلات عالی آكادميك برخوردار شدند. چنان که گفته شده است، ایشان پس از تحصیلاتی در زیست‌شناسی و مهندسی راه و ساختمان و مهمندسی برق در دانشگاه آمریکایی بیروت، سرانجام تحصیلات آکادمیک در دورۀ دکتری فیزیک را در فرانسه گذراندند و پس از دریافت دکتری به ایران بازگشتند.
در آغاز در چند اداره کارهائی در زمینۀ فنی و مهندسی انجام دادند و سپس كوشيدند تا به تأسيس نهادهاي آموزشي عالی در ايران  كمك كنند و خود در آموزش دانشجویان سهیم باشند.
ترديدي نيست كه ما رد پای آرمان‌ها و اندیشه‌های دكتر حسابي را در بسياري از مراكز آموزشی و پژوهشی نوین داریم.

زماني كه ایشان از فرانسه به ايران بازگشتند، در کشور بجز دارالمعلمین مرکزی (که بعداً دارالمعلمین عالي شد) نهاد مدرن آموزشي دیگری در سطح فرادبیرستانی وجود نداشت. ایشان با روابط و علائقي كه داشتند، كوشيدند تا فيزيك دانشگاهی و مدرن را وارد كشور كنند و در جريان تأسیس دانشگاه بزرگ (شامل دارالفنون و چند مدرسه مانند مدارس طب و فلاحت و علوم سیاسی و حقوق و معماری، و صنایع و هنر) كه موضوع آن از اواسط دهۀ ۱۳۰۰ مطرح شد تا زماني كه نهايتاً در سال ۱۳۱۳ به تأسيس دانشگاه تهران انجاميد، بی‌شک سهمي را در کنار ديگر فرهیختگان و دولتمردانی چون وزیر معارف (علی اصغر حکمت که نخستین رئیس دانشگاه تهران شدند) در بنیادگذاری دانشگاه تهران ايفا كردند، ولی نباید، برخلاف آنچه عده‌ای می‌پندارند، نقش اصلی را به ایشان داد.

پس از تأسيس دانشگاه تهران چه در دانشكده‌ی علوم چه در دانشكده‌ی فني به عنوان استاد به تدريس و تربيت دانشجويان و نگارش چند کتاب درسی پرداختند، و نقش‌هائی را در فرهنگستان و تأسیس برخی از مؤسسه‌ها و نهادهای پژوهشی عالی، بویژه وابسته به دانشگاه تهران داشته‌اند.
همچنين در دوره‌اي كه در دولت دکتر مصدق یک سالی را وزیر آموزش و پرورش بودند حتماً در اعتلاي  جايگاه آموزش عالی در کشور کوشیده‌اند.
دکتر حسابي از آنجا كه در دانشگاه سوربن تحصیلات عالیه خود را گذرانده بود با روش‌های پژوهشیِ استاندارد کمابیش آشنا بودند، و طبعاً نقش درخور توجهي در ورود و تقويت روش‌شناسي و پژوهش در سطح آموزش عالي داشتند.
ولی با همه‌ی احترامم برای ایشان، با این موافق نیستم که آغاز آموزش عالي يا ورود  روش‌شناسي ويژه در آموزش عالي تنها به ایشان نسبت داده شود؛ این ساده‌اندیشی و بی‌توجهی به نقش واقعی ایشان و کسان دیگر است.
همچنین باید افسانه‌ی دارا بودن چند دکتری و ارتباط با کسانی چون آینشتاین را رها کرد.

واقعيت اين است كه علي‌رغم جايگاه مهم و اثرگذار آقای دکتر حسابي در نظام علمي و آكادميك کشور، نقش ایشان در بنيادگذاری نهاد دانشگاه‌ در شكل مدرن‌اش در يك مجموعه‌ کار مشاركتی تعريف و تعیین مي‌شود كه با اراده‌ی کمابیش یکپارچۀ جمعي و علاقه و خواست حکومت (بویژه قوه‌های مجریه و مققنه) و امکانات دولتی محقق شد.

با اين همه نبايد از نظر دور داشت كه دکتر حسابی قطعاً ازجمله‌ی کسانی بودند كه همواره دغدغه‌ی تولید دانش و زبان فارسی را داشتند و در نهادهای آموزشی و فرهنگی خدماتی انجام دادند، که با بی‌طرفی باید به جایگاه واقعی ایشان در کنار بسا کسان دیگر توجه کرد و نباید با ساده‌انگاری جایگاه چندان برجسته‌ای را به ایشان داد که از یک سو دیگر فرهیختگان و کوشندگان آموزش و پژوهش عالی کشور نادیده گرفته شوند و از سوی دیگر این ساده‌اندیشی حاکم شود که ایشان در قامت بزرگان علم و اندیشه در ایران و خارج از ایران - مثلاً ابن سینا یا آینشتاین یا عبدالسلام - بوده‌اند، و برخی با سطحی‌نگری و ساده‌اندیشی گمان کنند که کار آن بزرگان در سطح کارهای دکتر حسابی بوده است و چنین گمان رود که با کوششی در حد کوشش‌های دکتر حسابی می‌توان در قامت کسانی چون آن سه دانشور بزرگ ظاهر شد.

ایشان منشاء خدماتي در نظام آموزش عالي ما بوده‌اند چنان كه نگارش چند كتاب در فیزیک دبیرستان و دانشگاه مرهون علاقۀ ایشان به خدمت علمی است. وجود دکتر حسابي در آن شرايطی که دانش‌‌آموختگان زيادي در نظام آکادمیک نداشتيم، براستی مغتنم بوده است.

این را نیز در پایان بیفزایم که شاید اگر زنده‌یاد دکتر حسابی، همچون بسا کسان دیگر در نسل‌های پیش یا پس از نسل ایشان، با برخورداری از استعدادهای درخور، در امریکا یا اروپا با شرایط مساعدتری زندگی و رشد می‌کردند به جایگاه بس برجسته‌تری دست می‌یافتند.
نک.

http://musaakrami.blogfa.com/post/126

#دکتر_محمود_حسابی
#موسی_اکرمی
 



group-telegram.com/musa_akrami/1337
Create:
Last Update:

ِلزوم افسانه‌زدائی از زنده‌یاد دکتر محمود حسابی

فرهیخته‌ای با دغدغۀ‌ بسیار پیرامون گسترش آموزش و پژوهش علمی، که نباید در بارۀ او اغراق کرد


◀️در گفت‌وگوی روزنامهٔ ایران با موسی اکرمی


*⃣زنده‌یاد دکتر محمود حسابي (۴ اسفند ۱۲۸۱ -۱۲ شهریور ۱۲۷۱) گویا در سال ۱۳۰۵ دکترای فیزیک خود را از دانشگاه سوربن فرانسه گرفتند.
در آن دوران ایشان از معدود ایرانیانی بودند كه از تحصيلات عالی آكادميك برخوردار شدند. چنان که گفته شده است، ایشان پس از تحصیلاتی در زیست‌شناسی و مهندسی راه و ساختمان و مهمندسی برق در دانشگاه آمریکایی بیروت، سرانجام تحصیلات آکادمیک در دورۀ دکتری فیزیک را در فرانسه گذراندند و پس از دریافت دکتری به ایران بازگشتند.
در آغاز در چند اداره کارهائی در زمینۀ فنی و مهندسی انجام دادند و سپس كوشيدند تا به تأسيس نهادهاي آموزشي عالی در ايران  كمك كنند و خود در آموزش دانشجویان سهیم باشند.
ترديدي نيست كه ما رد پای آرمان‌ها و اندیشه‌های دكتر حسابي را در بسياري از مراكز آموزشی و پژوهشی نوین داریم.

زماني كه ایشان از فرانسه به ايران بازگشتند، در کشور بجز دارالمعلمین مرکزی (که بعداً دارالمعلمین عالي شد) نهاد مدرن آموزشي دیگری در سطح فرادبیرستانی وجود نداشت. ایشان با روابط و علائقي كه داشتند، كوشيدند تا فيزيك دانشگاهی و مدرن را وارد كشور كنند و در جريان تأسیس دانشگاه بزرگ (شامل دارالفنون و چند مدرسه مانند مدارس طب و فلاحت و علوم سیاسی و حقوق و معماری، و صنایع و هنر) كه موضوع آن از اواسط دهۀ ۱۳۰۰ مطرح شد تا زماني كه نهايتاً در سال ۱۳۱۳ به تأسيس دانشگاه تهران انجاميد، بی‌شک سهمي را در کنار ديگر فرهیختگان و دولتمردانی چون وزیر معارف (علی اصغر حکمت که نخستین رئیس دانشگاه تهران شدند) در بنیادگذاری دانشگاه تهران ايفا كردند، ولی نباید، برخلاف آنچه عده‌ای می‌پندارند، نقش اصلی را به ایشان داد.

پس از تأسيس دانشگاه تهران چه در دانشكده‌ی علوم چه در دانشكده‌ی فني به عنوان استاد به تدريس و تربيت دانشجويان و نگارش چند کتاب درسی پرداختند، و نقش‌هائی را در فرهنگستان و تأسیس برخی از مؤسسه‌ها و نهادهای پژوهشی عالی، بویژه وابسته به دانشگاه تهران داشته‌اند.
همچنين در دوره‌اي كه در دولت دکتر مصدق یک سالی را وزیر آموزش و پرورش بودند حتماً در اعتلاي  جايگاه آموزش عالی در کشور کوشیده‌اند.
دکتر حسابي از آنجا كه در دانشگاه سوربن تحصیلات عالیه خود را گذرانده بود با روش‌های پژوهشیِ استاندارد کمابیش آشنا بودند، و طبعاً نقش درخور توجهي در ورود و تقويت روش‌شناسي و پژوهش در سطح آموزش عالي داشتند.
ولی با همه‌ی احترامم برای ایشان، با این موافق نیستم که آغاز آموزش عالي يا ورود  روش‌شناسي ويژه در آموزش عالي تنها به ایشان نسبت داده شود؛ این ساده‌اندیشی و بی‌توجهی به نقش واقعی ایشان و کسان دیگر است.
همچنین باید افسانه‌ی دارا بودن چند دکتری و ارتباط با کسانی چون آینشتاین را رها کرد.

واقعيت اين است كه علي‌رغم جايگاه مهم و اثرگذار آقای دکتر حسابي در نظام علمي و آكادميك کشور، نقش ایشان در بنيادگذاری نهاد دانشگاه‌ در شكل مدرن‌اش در يك مجموعه‌ کار مشاركتی تعريف و تعیین مي‌شود كه با اراده‌ی کمابیش یکپارچۀ جمعي و علاقه و خواست حکومت (بویژه قوه‌های مجریه و مققنه) و امکانات دولتی محقق شد.

با اين همه نبايد از نظر دور داشت كه دکتر حسابی قطعاً ازجمله‌ی کسانی بودند كه همواره دغدغه‌ی تولید دانش و زبان فارسی را داشتند و در نهادهای آموزشی و فرهنگی خدماتی انجام دادند، که با بی‌طرفی باید به جایگاه واقعی ایشان در کنار بسا کسان دیگر توجه کرد و نباید با ساده‌انگاری جایگاه چندان برجسته‌ای را به ایشان داد که از یک سو دیگر فرهیختگان و کوشندگان آموزش و پژوهش عالی کشور نادیده گرفته شوند و از سوی دیگر این ساده‌اندیشی حاکم شود که ایشان در قامت بزرگان علم و اندیشه در ایران و خارج از ایران - مثلاً ابن سینا یا آینشتاین یا عبدالسلام - بوده‌اند، و برخی با سطحی‌نگری و ساده‌اندیشی گمان کنند که کار آن بزرگان در سطح کارهای دکتر حسابی بوده است و چنین گمان رود که با کوششی در حد کوشش‌های دکتر حسابی می‌توان در قامت کسانی چون آن سه دانشور بزرگ ظاهر شد.

ایشان منشاء خدماتي در نظام آموزش عالي ما بوده‌اند چنان كه نگارش چند كتاب در فیزیک دبیرستان و دانشگاه مرهون علاقۀ ایشان به خدمت علمی است. وجود دکتر حسابي در آن شرايطی که دانش‌‌آموختگان زيادي در نظام آکادمیک نداشتيم، براستی مغتنم بوده است.

این را نیز در پایان بیفزایم که شاید اگر زنده‌یاد دکتر حسابی، همچون بسا کسان دیگر در نسل‌های پیش یا پس از نسل ایشان، با برخورداری از استعدادهای درخور، در امریکا یا اروپا با شرایط مساعدتری زندگی و رشد می‌کردند به جایگاه بس برجسته‌تری دست می‌یافتند.
نک.

http://musaakrami.blogfa.com/post/126

#دکتر_محمود_حسابی
#موسی_اکرمی
 

BY موسی اکرمی: فلسفه از تعبیر جهان تا تغییر جهان


Warning: Undefined variable $i in /var/www/group-telegram/post.php on line 260

Share with your friend now:
group-telegram.com/musa_akrami/1337

View MORE
Open in Telegram


Telegram | DID YOU KNOW?

Date: |

Channels are not fully encrypted, end-to-end. All communications on a Telegram channel can be seen by anyone on the channel and are also visible to Telegram. Telegram may be asked by a government to hand over the communications from a channel. Telegram has a history of standing up to Russian government requests for data, but how comfortable you are relying on that history to predict future behavior is up to you. Because Telegram has this data, it may also be stolen by hackers or leaked by an internal employee. Perpetrators of these scams will create a public group on Telegram to promote these investment packages that are usually accompanied by fake testimonies and sometimes advertised as being Shariah-compliant. Interested investors will be asked to directly message the representatives to begin investing in the various investment packages offered. But the Ukraine Crisis Media Center's Tsekhanovska points out that communications are often down in zones most affected by the war, making this sort of cross-referencing a luxury many cannot afford. Since its launch in 2013, Telegram has grown from a simple messaging app to a broadcast network. Its user base isn’t as vast as WhatsApp’s, and its broadcast platform is a fraction the size of Twitter, but it’s nonetheless showing its use. While Telegram has been embroiled in controversy for much of its life, it has become a vital source of communication during the invasion of Ukraine. But, if all of this is new to you, let us explain, dear friends, what on Earth a Telegram is meant to be, and why you should, or should not, need to care. "The argument from Telegram is, 'You should trust us because we tell you that we're trustworthy,'" Maréchal said. "It's really in the eye of the beholder whether that's something you want to buy into."
from ar


Telegram موسی اکرمی: فلسفه از تعبیر جهان تا تغییر جهان
FROM American