Telegram Group & Telegram Channel
کانال صلح اندیشان تبرستان
🔴شنبه های صلح با خویشتن؛ تعصب؛ بنیادی ترین پادصلح فکری (2) 🔺تعصب در دوران پیشامدرن(شنبه؛ 1403-11-20) حسین جمالی، دانش آموخته علم سیاست(هیات علمی بازنشسته دانشگاه مازندران) 🔸* چو نیک بنگریم، بسا بسیاری از ناصلح ها، در «تعصب» ریشه دارند. 🔹* در تعصب، عمدتاً…
حسین جمالی:
شنبه های صلح با خویشتن؛ تعصب؛ بنیادی ترین پادصلح فکری (3)
تعصب در دوران مدرن(شنبه 1403-11-27)
حسین جمالی، دانش آموخته علم سیاست(هیات علمی بازنشسته دانشگاه مازندران)
* چو نیک بنگریم، بسا بسیاری از ناصلح ها، در «تعصب» ریشه دارند.
* در تعصب، عمدتاً «عقیده و باور» به جای «انسان و انسانیت» می نشیند.
** خلاصه پیشین: در دوران پیشامدرن، عمدتاً این «اساطیر و ادیان» بودند که نظام معنابخشی به جهان را بر عهده داشتند. آنها با تهییج و ترویج عصبانیت نسبت به باورداشت های خود، موجبات خشونت ورزی و جان ستانی بسیاری از آدمیان شده بودند.

2. دوران مدرن (تا پایان جنگ جهانی دوم)
با رنسانس و عصر روشنگری و آغاز عصر مدرن، عمدتاً «خرد و تجربه» انسان، منبع الهام بخش معنادهی بشر به جهان قرار گرفت. اندیشه ورزی های این جهانی، جایگزین اندیشه های آن جهانی شد. بدین ترتیب، بارقه امید در چشمان بشر پدیدار شد که آزموده را آزمودن خطاست و دیگر نباید تعصب ورزی های گذشته را تکرار کرد. اما غافل از این که زود است همو، به این سادگی، در مسیری کاملاً پالوده قدم بگذارد.
این بار، در تارک اندیشه ورزی این جهانی بشر، غافل از سیطره سرشت پیچیده ذهن و زندگی آدمی، «ایدئولوژی»هایی ظهور کردند که دست کمی از خردناورزی های متعصبانه پیشین نداشتند. ظنز تلخ تاریخ این که «تعصب»، دگر بار، خود را بزک کرده و اتو کشیده، بر آدمیان تحمیل کرد. ایدئولوژی های نوظهور، با تجویز باورمندی سفت و سخت برای پیروان خود، بستر تعصب ورزی نوین را رقم زدند. آنها با ادعای رسالت تاریخی نجات بشر و با هدف پیشرفت و ترقی همه جهانیان، مجدداً همان روندهای پیشین را تکرار کردند که اتفاقاً فاجعه ای به مراتب، بدتر از گذشته را رقم زدند.
در کارزارهای ایدئولوژیک، «جان ستانی»، به بهانه ناهمخوانی، کم ترین بهایی بود که پرداخته می شد. به همان سان که جریان های فکری موازی در قالب ایدئولوژی ها، پیش می رفتند و پیش می تاختند، نشانه هایی بر فاجعه های جدید، در افق اندیشه ها نمایان می شد؛ چرا که جنگ های مدرن، می توانست کشتارهای گسترده و غیرقابل تصوری به وجود آورد. در این میان، رانه های «نژاد برتر»، «منافع اقتصادی حیاتی» و «توسعه طلبی ارضی»، در پیوند با ایدئولوژی(که
عمدتاً وجه مشروعیت بخشی آنها موثرتر بود)، به استعمار و امپریالیسم، برده داری نوین، تبعیض نژادی، نهضت های تبشیری(در تبلیغ و ترویج دین مسیحیت)، لشکرکشی های جدید و جنگ های جهانی انجامید که آن بارقه های امیدِ تازه پدیدار شده را در تاریکی فرو برد.
در میان سه ایدئولوژی فراگیر «فاشسیم»، «کمونیسم» و «لیبرالیسم»، این اخیر، هر چند متضمن درون مایه رواداری، آزاداندیشی و صلح با خویشتن و دیگری بود( و به قول کارل پوپر، فاقد آموزهای ایدئولوژیک بنابر تعریف او، در «تحمیل گری اقتدارگرایانه عقاید بر دیگران» بود)، اما برای پایان دادن به جنگ فراگیر جهانی دوم، به «بمب اتمی» متوسل شد که به جان ستانی میلیون ها نفر انجامید(جنگ جهانی دوم با تلفاتی بین ۷۰ تا ۸۵ میلیون نفر کشته، مرگبارترین درگیری نظامی در طول تاریخ بود. این شمار کشته‌ها معادل ۳ درصد از جمعیت جهان در سال ۱۹۴۰ (تقریبا ۲٫۳ میلیارد) بود). شکست فاشسیم در این جنگ، این ایدئولوژی را در محاق برد؛ اما دو دیگر را بالنده و پویا کرد تا برای فتح جهان، با یکدیگر، رقابت سختی را پیشه کنند؛ هر چند بخشی از فتح، در خود این جنگ، به دست آمده بود.
این دوره تاریخی، نشان می دهد که بشر یک بار دیگر، دچار همان اوهام گذشته شد؛ البته با یک صورتبندی و فرماسیون جدید. مثل این که سرشت و سرنوشت بشر، در طول تاریخ خود، در چرخه باطلِ « خود حقیقت پنداری تام و تمام»، «تعصب»، «خودشیفتگی»، «نفرت و خشونت»، «توسل به زور برای حل اختلافات»، «تحمیل گری»، «فزون خواهی» و «توسعه طلبی» گیر کرده بود. باید دید، این ناگزیری، ریشه در چه چیزی داشته و دارد؟ [در آینده، آن را پی می گیریم].
تعصبات در دوران مدرن، مضاعف و چندگانه شد: تداوم تعصب به عقاید و باورهای گذشته(عمدتاً در سرزمین های خارج از تمدن غربی و شاید کمابیش هم در همان تمدن)، به اضافه تعصب به ایدئولوژی های نوین. به تعبیر کانتی، بشر که برای خروج از «نابالغی» خود، دست به تلاش های جدید با آموزه «جرات دانستن داشته باش» زده بود، اینک درگیر رویدادها و پیامدهایی بیش و پیش از نابالغی شده بود. بدین ترتیب، با پیش رانی موازی انواع جریان های فکری به شکل متداخل، پیش رونده و فزاینده، پیچپدگی های وضعیت اندیشه و زندگی بشر، چنان دگرگون شده بود که بسیاری را به حیرت و تامل فرو برد که چرا «وضع بشر»، بدینجا کشیده شده است.



group-telegram.com/solh_andishan_tabarestan/264
Create:
Last Update:

حسین جمالی:
شنبه های صلح با خویشتن؛ تعصب؛ بنیادی ترین پادصلح فکری (3)
تعصب در دوران مدرن(شنبه 1403-11-27)
حسین جمالی، دانش آموخته علم سیاست(هیات علمی بازنشسته دانشگاه مازندران)
* چو نیک بنگریم، بسا بسیاری از ناصلح ها، در «تعصب» ریشه دارند.
* در تعصب، عمدتاً «عقیده و باور» به جای «انسان و انسانیت» می نشیند.
** خلاصه پیشین: در دوران پیشامدرن، عمدتاً این «اساطیر و ادیان» بودند که نظام معنابخشی به جهان را بر عهده داشتند. آنها با تهییج و ترویج عصبانیت نسبت به باورداشت های خود، موجبات خشونت ورزی و جان ستانی بسیاری از آدمیان شده بودند.

2. دوران مدرن (تا پایان جنگ جهانی دوم)
با رنسانس و عصر روشنگری و آغاز عصر مدرن، عمدتاً «خرد و تجربه» انسان، منبع الهام بخش معنادهی بشر به جهان قرار گرفت. اندیشه ورزی های این جهانی، جایگزین اندیشه های آن جهانی شد. بدین ترتیب، بارقه امید در چشمان بشر پدیدار شد که آزموده را آزمودن خطاست و دیگر نباید تعصب ورزی های گذشته را تکرار کرد. اما غافل از این که زود است همو، به این سادگی، در مسیری کاملاً پالوده قدم بگذارد.
این بار، در تارک اندیشه ورزی این جهانی بشر، غافل از سیطره سرشت پیچیده ذهن و زندگی آدمی، «ایدئولوژی»هایی ظهور کردند که دست کمی از خردناورزی های متعصبانه پیشین نداشتند. ظنز تلخ تاریخ این که «تعصب»، دگر بار، خود را بزک کرده و اتو کشیده، بر آدمیان تحمیل کرد. ایدئولوژی های نوظهور، با تجویز باورمندی سفت و سخت برای پیروان خود، بستر تعصب ورزی نوین را رقم زدند. آنها با ادعای رسالت تاریخی نجات بشر و با هدف پیشرفت و ترقی همه جهانیان، مجدداً همان روندهای پیشین را تکرار کردند که اتفاقاً فاجعه ای به مراتب، بدتر از گذشته را رقم زدند.
در کارزارهای ایدئولوژیک، «جان ستانی»، به بهانه ناهمخوانی، کم ترین بهایی بود که پرداخته می شد. به همان سان که جریان های فکری موازی در قالب ایدئولوژی ها، پیش می رفتند و پیش می تاختند، نشانه هایی بر فاجعه های جدید، در افق اندیشه ها نمایان می شد؛ چرا که جنگ های مدرن، می توانست کشتارهای گسترده و غیرقابل تصوری به وجود آورد. در این میان، رانه های «نژاد برتر»، «منافع اقتصادی حیاتی» و «توسعه طلبی ارضی»، در پیوند با ایدئولوژی(که
عمدتاً وجه مشروعیت بخشی آنها موثرتر بود)، به استعمار و امپریالیسم، برده داری نوین، تبعیض نژادی، نهضت های تبشیری(در تبلیغ و ترویج دین مسیحیت)، لشکرکشی های جدید و جنگ های جهانی انجامید که آن بارقه های امیدِ تازه پدیدار شده را در تاریکی فرو برد.
در میان سه ایدئولوژی فراگیر «فاشسیم»، «کمونیسم» و «لیبرالیسم»، این اخیر، هر چند متضمن درون مایه رواداری، آزاداندیشی و صلح با خویشتن و دیگری بود( و به قول کارل پوپر، فاقد آموزهای ایدئولوژیک بنابر تعریف او، در «تحمیل گری اقتدارگرایانه عقاید بر دیگران» بود)، اما برای پایان دادن به جنگ فراگیر جهانی دوم، به «بمب اتمی» متوسل شد که به جان ستانی میلیون ها نفر انجامید(جنگ جهانی دوم با تلفاتی بین ۷۰ تا ۸۵ میلیون نفر کشته، مرگبارترین درگیری نظامی در طول تاریخ بود. این شمار کشته‌ها معادل ۳ درصد از جمعیت جهان در سال ۱۹۴۰ (تقریبا ۲٫۳ میلیارد) بود). شکست فاشسیم در این جنگ، این ایدئولوژی را در محاق برد؛ اما دو دیگر را بالنده و پویا کرد تا برای فتح جهان، با یکدیگر، رقابت سختی را پیشه کنند؛ هر چند بخشی از فتح، در خود این جنگ، به دست آمده بود.
این دوره تاریخی، نشان می دهد که بشر یک بار دیگر، دچار همان اوهام گذشته شد؛ البته با یک صورتبندی و فرماسیون جدید. مثل این که سرشت و سرنوشت بشر، در طول تاریخ خود، در چرخه باطلِ « خود حقیقت پنداری تام و تمام»، «تعصب»، «خودشیفتگی»، «نفرت و خشونت»، «توسل به زور برای حل اختلافات»، «تحمیل گری»، «فزون خواهی» و «توسعه طلبی» گیر کرده بود. باید دید، این ناگزیری، ریشه در چه چیزی داشته و دارد؟ [در آینده، آن را پی می گیریم].
تعصبات در دوران مدرن، مضاعف و چندگانه شد: تداوم تعصب به عقاید و باورهای گذشته(عمدتاً در سرزمین های خارج از تمدن غربی و شاید کمابیش هم در همان تمدن)، به اضافه تعصب به ایدئولوژی های نوین. به تعبیر کانتی، بشر که برای خروج از «نابالغی» خود، دست به تلاش های جدید با آموزه «جرات دانستن داشته باش» زده بود، اینک درگیر رویدادها و پیامدهایی بیش و پیش از نابالغی شده بود. بدین ترتیب، با پیش رانی موازی انواع جریان های فکری به شکل متداخل، پیش رونده و فزاینده، پیچپدگی های وضعیت اندیشه و زندگی بشر، چنان دگرگون شده بود که بسیاری را به حیرت و تامل فرو برد که چرا «وضع بشر»، بدینجا کشیده شده است.

BY کانال صلح اندیشان تبرستان


Warning: Undefined variable $i in /var/www/group-telegram/post.php on line 260

Share with your friend now:
group-telegram.com/solh_andishan_tabarestan/264

View MORE
Open in Telegram


Telegram | DID YOU KNOW?

Date: |

DFR Lab sent the image through Microsoft Azure's Face Verification program and found that it was "highly unlikely" that the person in the second photo was the same as the first woman. The fact-checker Logically AI also found the claim to be false. The woman, Olena Kurilo, was also captured in a video after the airstrike and shown to have the injuries. Ukrainian forces successfully attacked Russian vehicles in the capital city of Kyiv thanks to a public tip made through the encrypted messaging app Telegram, Ukraine's top law-enforcement agency said on Tuesday. Again, in contrast to Facebook, Google and Twitter, Telegram's founder Pavel Durov runs his company in relative secrecy from Dubai. Telegram has become more interventionist over time, and has steadily increased its efforts to shut down these accounts. But this has also meant that the company has also engaged with lawmakers more generally, although it maintains that it doesn’t do so willingly. For instance, in September 2021, Telegram reportedly blocked a chat bot in support of (Putin critic) Alexei Navalny during Russia’s most recent parliamentary elections. Pavel Durov was quoted at the time saying that the company was obliged to follow a “legitimate” law of the land. He added that as Apple and Google both follow the law, to violate it would give both platforms a reason to boot the messenger from its stores. Just days after Russia invaded Ukraine, Durov wrote that Telegram was "increasingly becoming a source of unverified information," and he worried about the app being used to "incite ethnic hatred."
from ar


Telegram کانال صلح اندیشان تبرستان
FROM American