Telegram Group & Telegram Channel
انجمن علمی علوم سیاسی دانشگاه تهران
📕#پیشنهاد_استادانه قسمت سوم 🔺کتاب سیاست نویسنده: ارسطو مترجم: حمید عنایت 🔺به پیشنهاد: دکتر جهانگیر معینی علمداری - دانشیار علوم سیاسی دانشگاه تهران -‌-‌-‌-‌-‌-‌-‌-‌-‌-‌-‌-‌-‌-‌-‌-‌-‌-‌-‌-‌- @utpsaa
📕#پیشنهاد_استادانه
قسمت سوم

دکتر جهانگیر معینی علمداری:
«در سالهای اخیر توجه به مبانی در سیاست دیگر باره زنده شده است. با تضعیف نگرش‌های پست مدرنیسم این گرایش‌ها تقویت شده است. در دوره‌ای که پست مدرنیسم بر فلسفه حاکم بود گرایش به نسبی‌گرایی و نقد بنیادها به عنوان یکی از ابزارهای فلسفی توجیه‌ عقاید سیاسی، بسیار مورد توجه بود.

و بر همین اساس نگرش‌های در حال رشد سیاسی بدون توجه به این که ما در سیاست احتیاج داریم که درباره‌ی چگونگی رابطه سیاسی و توجیه آن و مبانی معرفتی، اخلاقی و سیاسی آن بیاندیشیم، درباره‌ی سیاست صحبت می‌کردند. این روند امروزه رو به افول دارد و به جای آن نگرش‌هایی که خواستار بازگشت به فلسفه سیاسی و توجه به مبانی هستند رو به رشد هستند. در چنین شرایطی طبعاً می‌توان متون کلاسیکی را که در این زمینه توصیه‌های قابل توجهی را به ما ارائه دادند مورد توجه قرار دهیم. یکی از این آثار که بدون شک در میان سایرین شاخص‌تر است، کتاب سیاست نوشته‌ی ارسطوست، که من اکنون آن را به شما معرفی خواهم کرد.

کتاب سیاست ارسطو در واقع به مبانیِ مربوط به چگونگی رابطه‌‌ سیاسی می پردازد. همچنین مباحثی را در حوزه اندیشه سیاسی یونان مطرح می‌کند. اما می‌توان گفت که چون مباحث انجام شده در سطح سیاسی فراتر از یک جامعه خاص ‌می‌باشد، در نتیجه نمی‌توان آن را صرفاً بحثی در حوزه اندیشه سیاسی یونان تلقی کرد. گذشته از آن نگرش ارسطو امروزه نیز کاربرد دارد و می‌تواند در جهت همین هدف بازگشت به مبانی مورد استفاده قرار گیرد.

البته تمامی مباحث ارسطو در کتاب سیاست امروزه قابل کاربست نیست. به طور مثال مباحث وی درباره‌ی ماهیت دولت_شهر با جوامع سیاسی امروزی و به خصوص وضعیت کلان‌شهرها اصلا جور در نمی‌آید. با این حال مباحثی که درباره طبیعی بودن شهر و تقدم شهر بر شهروند است نیز امروزه به سختی قابل دفاع ‌می‌باشد. اما با این حال درباره‌ی چیستی و ماهیت رابطه سیاسی مباحثی را مطرح می‌کند که هنوز نیز زنده است و می‌تواند مبنا و اصولی را در جهت استقرار یک نظم سیاسی جدید به ما ارائه دهد.

در این زمینه می‌توان به خصوص به دیدگاه‌های وی در حوزه‌ی رابطه بین حکومت خدایگان و حکومت فرمانروا اشاره کرد که من بخشی از آن را نقل می کنم. در صفحه ۱۶ کتاب، ارسطو می‌نویسد «بدین‌سان پیدا است که حکومت خدایگان بر بنده با حکومت سیاستمدار در یک جمهوری فرق دارد و برخلاف آنچه گروهی می پندارند همه انواع حکومت‌ها یکسان نیستند. سیاستمدار فقط بر کسانی حکومت می‌کند که طبعاً آزاده‌اند و خدایگان بر کسانی که طبعاً بنده هستند.»

به هر حال ارسطو در باب حکومت سیاسی و درباره‌ی چگونگی فرمانروایی، بر اصل برابری و آزادی تاکید کرده است. مسئله برابری درباره‌ی قانون را به طور جدی مطرح می‌کند. این مباحث بیانگر آن است که ارسطو در چارچوب‌ بحث سیاست، مفهوم رابطه سیاسی آزاد و فارغ از تقلب یا سلطه را، به عنوان مهم‌ترین شاخص تفکیک سیاست از غیر سیاست تشخیص می‌داد. کما این که در مورد دموکراسی نیز به گونه‌ای صحبت می‌کند که گویا بدفهمی‌های زیادی از دموکراسی مانع از درک درست آن می‌باشد.

به طور مثال در کتاب پنجم می‌گوید دموکراسی از این پندار برخاست که میان کسانی که در یک زمینه با هم برابرند، باید در همه زمینه‌ها، برابری مطلق باشد. به طور کلی من باید به این نکته اشاره کنم که کتاب سیاست از دو لحاظ اهمیت دارد. از یک نظر به خاطر این که بعضی برداشت‌های غلط در سیاست را مورد انتقاد قرار می‌دهد و در جهت دوم از این لحاظ که می‌کوشد نگرش‌های جدید را جایگزین نگرش‌های قبلی کند.

بنابراین می‌توان چنین نتیجه‌گیری کرد که کتاب سیاست کتابیست درباره آن که چگونه درباره سیاست اشتباه نکنیم و چگونه درباره سیاست درست بیاندیشیم. هر دو این اهداف در کتاب لحاظ شده است و این هم باعث می‌شود که دیدگاه‌های ارسطو درباره سیاست از بلیه نسبی‌گرایی و همچنین به اصطلاح لاادری‌گری دور باشد. و با توجه به آنچه که در ابتدا اشاره کردم، این نکته را مطرح کردم که بازگشت به مبانی و تأمل درباره چگونگی رابطه سیاسی، امروز دوباره دارد به یکی از مسائل اساسی اندیشه سیاسی تبدیل می‌شود.

بنابراین این طبیعی‌ است که توصیه می‌کنم دانشجویان علوم سیاسی در مقطع کارشناسی ارشد با نگاهی جدی‌تر به کتاب سیاست نوشته‌ی ارسطو بنگرند و در طی دوره‌ی تحصیل خود در دوره‌ی کارشناسی حتما این کتاب مهم را مطالعه کنند. به ویژه آنکه ترجمه بسیار خواندنی و شیرین مرحوم حمید عنایت نیز مطالعه‌ی کتاب سیاست ارسطو را صد چندان دلپذیر‌تر کرده است.»

-‌-‌-‌-‌-‌-‌-‌-‌-‌-‌-‌-‌-‌-‌-‌-‌-‌-‌-‌-‌-‌-‌-‌-‌-

@utpsaa



group-telegram.com/utpsaa/1329
Create:
Last Update:

📕#پیشنهاد_استادانه
قسمت سوم

دکتر جهانگیر معینی علمداری:
«در سالهای اخیر توجه به مبانی در سیاست دیگر باره زنده شده است. با تضعیف نگرش‌های پست مدرنیسم این گرایش‌ها تقویت شده است. در دوره‌ای که پست مدرنیسم بر فلسفه حاکم بود گرایش به نسبی‌گرایی و نقد بنیادها به عنوان یکی از ابزارهای فلسفی توجیه‌ عقاید سیاسی، بسیار مورد توجه بود.

و بر همین اساس نگرش‌های در حال رشد سیاسی بدون توجه به این که ما در سیاست احتیاج داریم که درباره‌ی چگونگی رابطه سیاسی و توجیه آن و مبانی معرفتی، اخلاقی و سیاسی آن بیاندیشیم، درباره‌ی سیاست صحبت می‌کردند. این روند امروزه رو به افول دارد و به جای آن نگرش‌هایی که خواستار بازگشت به فلسفه سیاسی و توجه به مبانی هستند رو به رشد هستند. در چنین شرایطی طبعاً می‌توان متون کلاسیکی را که در این زمینه توصیه‌های قابل توجهی را به ما ارائه دادند مورد توجه قرار دهیم. یکی از این آثار که بدون شک در میان سایرین شاخص‌تر است، کتاب سیاست نوشته‌ی ارسطوست، که من اکنون آن را به شما معرفی خواهم کرد.

کتاب سیاست ارسطو در واقع به مبانیِ مربوط به چگونگی رابطه‌‌ سیاسی می پردازد. همچنین مباحثی را در حوزه اندیشه سیاسی یونان مطرح می‌کند. اما می‌توان گفت که چون مباحث انجام شده در سطح سیاسی فراتر از یک جامعه خاص ‌می‌باشد، در نتیجه نمی‌توان آن را صرفاً بحثی در حوزه اندیشه سیاسی یونان تلقی کرد. گذشته از آن نگرش ارسطو امروزه نیز کاربرد دارد و می‌تواند در جهت همین هدف بازگشت به مبانی مورد استفاده قرار گیرد.

البته تمامی مباحث ارسطو در کتاب سیاست امروزه قابل کاربست نیست. به طور مثال مباحث وی درباره‌ی ماهیت دولت_شهر با جوامع سیاسی امروزی و به خصوص وضعیت کلان‌شهرها اصلا جور در نمی‌آید. با این حال مباحثی که درباره طبیعی بودن شهر و تقدم شهر بر شهروند است نیز امروزه به سختی قابل دفاع ‌می‌باشد. اما با این حال درباره‌ی چیستی و ماهیت رابطه سیاسی مباحثی را مطرح می‌کند که هنوز نیز زنده است و می‌تواند مبنا و اصولی را در جهت استقرار یک نظم سیاسی جدید به ما ارائه دهد.

در این زمینه می‌توان به خصوص به دیدگاه‌های وی در حوزه‌ی رابطه بین حکومت خدایگان و حکومت فرمانروا اشاره کرد که من بخشی از آن را نقل می کنم. در صفحه ۱۶ کتاب، ارسطو می‌نویسد «بدین‌سان پیدا است که حکومت خدایگان بر بنده با حکومت سیاستمدار در یک جمهوری فرق دارد و برخلاف آنچه گروهی می پندارند همه انواع حکومت‌ها یکسان نیستند. سیاستمدار فقط بر کسانی حکومت می‌کند که طبعاً آزاده‌اند و خدایگان بر کسانی که طبعاً بنده هستند.»

به هر حال ارسطو در باب حکومت سیاسی و درباره‌ی چگونگی فرمانروایی، بر اصل برابری و آزادی تاکید کرده است. مسئله برابری درباره‌ی قانون را به طور جدی مطرح می‌کند. این مباحث بیانگر آن است که ارسطو در چارچوب‌ بحث سیاست، مفهوم رابطه سیاسی آزاد و فارغ از تقلب یا سلطه را، به عنوان مهم‌ترین شاخص تفکیک سیاست از غیر سیاست تشخیص می‌داد. کما این که در مورد دموکراسی نیز به گونه‌ای صحبت می‌کند که گویا بدفهمی‌های زیادی از دموکراسی مانع از درک درست آن می‌باشد.

به طور مثال در کتاب پنجم می‌گوید دموکراسی از این پندار برخاست که میان کسانی که در یک زمینه با هم برابرند، باید در همه زمینه‌ها، برابری مطلق باشد. به طور کلی من باید به این نکته اشاره کنم که کتاب سیاست از دو لحاظ اهمیت دارد. از یک نظر به خاطر این که بعضی برداشت‌های غلط در سیاست را مورد انتقاد قرار می‌دهد و در جهت دوم از این لحاظ که می‌کوشد نگرش‌های جدید را جایگزین نگرش‌های قبلی کند.

بنابراین می‌توان چنین نتیجه‌گیری کرد که کتاب سیاست کتابیست درباره آن که چگونه درباره سیاست اشتباه نکنیم و چگونه درباره سیاست درست بیاندیشیم. هر دو این اهداف در کتاب لحاظ شده است و این هم باعث می‌شود که دیدگاه‌های ارسطو درباره سیاست از بلیه نسبی‌گرایی و همچنین به اصطلاح لاادری‌گری دور باشد. و با توجه به آنچه که در ابتدا اشاره کردم، این نکته را مطرح کردم که بازگشت به مبانی و تأمل درباره چگونگی رابطه سیاسی، امروز دوباره دارد به یکی از مسائل اساسی اندیشه سیاسی تبدیل می‌شود.

بنابراین این طبیعی‌ است که توصیه می‌کنم دانشجویان علوم سیاسی در مقطع کارشناسی ارشد با نگاهی جدی‌تر به کتاب سیاست نوشته‌ی ارسطو بنگرند و در طی دوره‌ی تحصیل خود در دوره‌ی کارشناسی حتما این کتاب مهم را مطالعه کنند. به ویژه آنکه ترجمه بسیار خواندنی و شیرین مرحوم حمید عنایت نیز مطالعه‌ی کتاب سیاست ارسطو را صد چندان دلپذیر‌تر کرده است.»

-‌-‌-‌-‌-‌-‌-‌-‌-‌-‌-‌-‌-‌-‌-‌-‌-‌-‌-‌-‌-‌-‌-‌-‌-

@utpsaa

BY انجمن علمی علوم سیاسی دانشگاه تهران




Share with your friend now:
group-telegram.com/utpsaa/1329

View MORE
Open in Telegram


Telegram | DID YOU KNOW?

Date: |

On February 27th, Durov posted that Channels were becoming a source of unverified information and that the company lacks the ability to check on their veracity. He urged users to be mistrustful of the things shared on Channels, and initially threatened to block the feature in the countries involved for the length of the war, saying that he didn’t want Telegram to be used to aggravate conflict or incite ethnic hatred. He did, however, walk back this plan when it became clear that they had also become a vital communications tool for Ukrainian officials and citizens to help coordinate their resistance and evacuations. So, uh, whenever I hear about Telegram, it’s always in relation to something bad. What gives? The account, "War on Fakes," was created on February 24, the same day Russian President Vladimir Putin announced a "special military operation" and troops began invading Ukraine. The page is rife with disinformation, according to The Atlantic Council's Digital Forensic Research Lab, which studies digital extremism and published a report examining the channel. For example, WhatsApp restricted the number of times a user could forward something, and developed automated systems that detect and flag objectionable content. For Oleksandra Tsekhanovska, head of the Hybrid Warfare Analytical Group at the Kyiv-based Ukraine Crisis Media Center, the effects are both near- and far-reaching.
from ar


Telegram انجمن علمی علوم سیاسی دانشگاه تهران
FROM American