This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
اشکهای محمد رسولاف
محمد رسولاف، در آستانه آغاز اکران فیلم «دانه انجیر معابد» در فرانسه گفتوگوی با رادیو فرانسانتر داشت و وقتی خبرنگار در انتها از او پرسید دلت برای چه چیزی در ایران ترک شده؟ او با بغض پاسخ داد: «همه چی».
اکران فیلم «دانه انجیر معابد» از روز ۱۸ سپتامبر (۲۸ شهریور) در فرانسه آغاز میشود.
@babakgha
محمد رسولاف، در آستانه آغاز اکران فیلم «دانه انجیر معابد» در فرانسه گفتوگوی با رادیو فرانسانتر داشت و وقتی خبرنگار در انتها از او پرسید دلت برای چه چیزی در ایران ترک شده؟ او با بغض پاسخ داد: «همه چی».
اکران فیلم «دانه انجیر معابد» از روز ۱۸ سپتامبر (۲۸ شهریور) در فرانسه آغاز میشود.
@babakgha
گفتوگو با کارگردان فیلم «هفت روز»
بابک غفوریآذر
🔸پادکست #صحنه ۷۶۳
🔸ویشکا آسایش، نرگس محمدی و نسرین ستوده از نگاه کارگردان فیلم «هفت روز»
🔸گفتوگو با علی صمدیاحدی، کارگردان فیلمی که مضمونی درباره یک زن فعال حقوقبشر زندانی ایرانی دارد. فیلمی الهام گرفته از زندگی فعالانی چون نرگس محمدی و نسرین ستوده که برای نخستین بار در دنیا در دوره سال ۲۰۲۴ جشنواره فیلم تورنتو به نمایش درآمد. بازی در فیلم «هفت روز» که فیلمنامه آن را محمد رسولاف، سینماگر مخالف حکومت ایران نوشته، نخستین حضور ویشکا آسایش بدون رعایت حجاب اجباری در یک اثر نمایشی محسوب میشود. علی صمدیاحدی کارگردان این فیلم از سالها پیش در جریان اصلی سینمای آلمان فعال است. او در گفتوگو با پادکست صحنه توضیحاتی درباره روند ساخت و مضمون و نگاه فیلم و همکاری با ویشکا آسایش میدهد.
🔸#پادکست «صحنه» را میتوانید با کیفت صدای
بهتر در همه پادگیرها از جمله کستباکس هم گوش کنید و اگر از شنیدنش لذت میبرید آن را با دوستانتان هم به اشتراک بگذارید.
فردا پادکست 🎧
🔸ویشکا آسایش، نرگس محمدی و نسرین ستوده از نگاه کارگردان فیلم «هفت روز»
🔸گفتوگو با علی صمدیاحدی، کارگردان فیلمی که مضمونی درباره یک زن فعال حقوقبشر زندانی ایرانی دارد. فیلمی الهام گرفته از زندگی فعالانی چون نرگس محمدی و نسرین ستوده که برای نخستین بار در دنیا در دوره سال ۲۰۲۴ جشنواره فیلم تورنتو به نمایش درآمد. بازی در فیلم «هفت روز» که فیلمنامه آن را محمد رسولاف، سینماگر مخالف حکومت ایران نوشته، نخستین حضور ویشکا آسایش بدون رعایت حجاب اجباری در یک اثر نمایشی محسوب میشود. علی صمدیاحدی کارگردان این فیلم از سالها پیش در جریان اصلی سینمای آلمان فعال است. او در گفتوگو با پادکست صحنه توضیحاتی درباره روند ساخت و مضمون و نگاه فیلم و همکاری با ویشکا آسایش میدهد.
🔸#پادکست «صحنه» را میتوانید با کیفت صدای
بهتر در همه پادگیرها از جمله کستباکس هم گوش کنید و اگر از شنیدنش لذت میبرید آن را با دوستانتان هم به اشتراک بگذارید.
فردا پادکست 🎧
پیشبینی ورایتی و هالیوودریپورتر: «دانه انجیر معابد» در میان ۵ نامزد نهایی اسکار
ورایتی و هالیوودریپورتر، دو رسانه مهم و تاثیرگذار صنعت سینما در دنیا، در نخستین پیشبینیهایشان از نامزدها و برندگان احتمالی اسکار ۲۰۲۵، فیلم «دانه انجیر معابد» ساخته محمد رسولاف را در میان ۵ نامزد نهایی بهترین اسکار بینالمللی قرار دادند. کلیتون دیویس و اسکات فینبرگ دو منتقد معروف ورایتی و هالیوودریپورتر، ساخته آخر محمد رسولاف را در کنار فیلمهایی چون «امیلیا پرز» و «همچنان اینجا هستم» در فهرست ۵ نامزد نهایی اسکار بهترین فیلم بینالمللی معرفی کردهاند. آنها اما پیشبینی میکنند جایزه اسکار در نهایت به فیلم «امیلیا پرز» ساخته ژاک اودیار میرسد. انتظار میرود «امیلیا پرز» در هفته پیش رو به عنوان نماینده فرانسه به آکادمی اسکار معرفی شود.
فیلم «دانه انجیر معابد» به نمایندگی از آلمان به آکادمی اسکار معرفی شده است. این فیلم از این هفته نمایش عمومیاش را در فرانسه همزمان با سالگرد آغاز اعتراضهای جنبش «زن، زندگی، آزادی» آغاز میکند.
@babakgha
ورایتی و هالیوودریپورتر، دو رسانه مهم و تاثیرگذار صنعت سینما در دنیا، در نخستین پیشبینیهایشان از نامزدها و برندگان احتمالی اسکار ۲۰۲۵، فیلم «دانه انجیر معابد» ساخته محمد رسولاف را در میان ۵ نامزد نهایی بهترین اسکار بینالمللی قرار دادند. کلیتون دیویس و اسکات فینبرگ دو منتقد معروف ورایتی و هالیوودریپورتر، ساخته آخر محمد رسولاف را در کنار فیلمهایی چون «امیلیا پرز» و «همچنان اینجا هستم» در فهرست ۵ نامزد نهایی اسکار بهترین فیلم بینالمللی معرفی کردهاند. آنها اما پیشبینی میکنند جایزه اسکار در نهایت به فیلم «امیلیا پرز» ساخته ژاک اودیار میرسد. انتظار میرود «امیلیا پرز» در هفته پیش رو به عنوان نماینده فرانسه به آکادمی اسکار معرفی شود.
فیلم «دانه انجیر معابد» به نمایندگی از آلمان به آکادمی اسکار معرفی شده است. این فیلم از این هفته نمایش عمومیاش را در فرانسه همزمان با سالگرد آغاز اعتراضهای جنبش «زن، زندگی، آزادی» آغاز میکند.
@babakgha
زندگی پس از جنبش مهسا را شهروندان ایران چگونه میبینند و روایت میکنند؟
این روزها از اعتراض خیابانی بهشکلی که در ۱۴۰۱ جریان داشت خبری نیست، اما دو سال بعد از آن جنبش اعتراضی، شهروندان ایرانی میگویند این جنبش برای بسیاری از آنها «درونی» شده و به عرصههای مختلف زندگی آنها رسوخ کرده است؛ چرا که «مقاومت در برابر جریان زندگی همواره به شکست میانجامد».
شاید حجاب و مقابله با اجباری بودن آن مهمترین مصداق این «درونی» شدن باشد، اما جنبههای مختلفی از زندگی اجتماعی مردم در ایران در دو سال اخیر دستخوش تغییر شده است.
این گزارش، با استناد به گفتوگو با شهروندانی در چند شهر ایران، داستان این تغییرات اجتماعی را روایت میکند.
@babakgha
این روزها از اعتراض خیابانی بهشکلی که در ۱۴۰۱ جریان داشت خبری نیست، اما دو سال بعد از آن جنبش اعتراضی، شهروندان ایرانی میگویند این جنبش برای بسیاری از آنها «درونی» شده و به عرصههای مختلف زندگی آنها رسوخ کرده است؛ چرا که «مقاومت در برابر جریان زندگی همواره به شکست میانجامد».
شاید حجاب و مقابله با اجباری بودن آن مهمترین مصداق این «درونی» شدن باشد، اما جنبههای مختلفی از زندگی اجتماعی مردم در ایران در دو سال اخیر دستخوش تغییر شده است.
این گزارش، با استناد به گفتوگو با شهروندانی در چند شهر ایران، داستان این تغییرات اجتماعی را روایت میکند.
@babakgha
رادیو فردا
زندگی پس از مهسا را شهروندان چگونه میبینند و روایت میکنند؟
رادیوفردا در این گزارش سعی دارد با استناد به گفتوگوهایی که با شهروندان در چند شهر ایران داشته است، داستان تغییرات اجتماعی پس از اعتراضات مهسا را روایت کند.
فروش زیاد یکی از فیلمهای زیرزمینی ایران در اکران اروپا
فیلم «آیههای زمینی» ساخته مشترک علی عسگری و علیرضا خاتمی که بدون مجوزهای جمهوری اسلامی در داخل ایران ساخته شده تاکنون نزدیک به ۹۰۰ هزار دلار فروش در اکران اروپایی داشته است. بیشترین فروش این فیلم در فرانسه با رقمی نزدیک به ۶۰۰ هزار یورو به دست آمده است. «آیههای زمینی» در فرانسه بیش از صد هزار تماشاگر را به سینماها کشاند.
«آیههای زمینی» از جمله فیلمهایی است که در دو سال اخیر بدون رعایت قوانین سانسور حکومت جمهوری اسلامی در داخل ایران ساخته شدهاند. این فیلم در ۹ اپیزود، تصویری از مواجهۀ مستقیم شهروندان ایرانی در سنین و اقشار مختلف را با موازین و خواستههای اعمال شده بر زندگیشان نشان میدهد.
@babakgha
فیلم «آیههای زمینی» ساخته مشترک علی عسگری و علیرضا خاتمی که بدون مجوزهای جمهوری اسلامی در داخل ایران ساخته شده تاکنون نزدیک به ۹۰۰ هزار دلار فروش در اکران اروپایی داشته است. بیشترین فروش این فیلم در فرانسه با رقمی نزدیک به ۶۰۰ هزار یورو به دست آمده است. «آیههای زمینی» در فرانسه بیش از صد هزار تماشاگر را به سینماها کشاند.
«آیههای زمینی» از جمله فیلمهایی است که در دو سال اخیر بدون رعایت قوانین سانسور حکومت جمهوری اسلامی در داخل ایران ساخته شدهاند. این فیلم در ۹ اپیزود، تصویری از مواجهۀ مستقیم شهروندان ایرانی در سنین و اقشار مختلف را با موازین و خواستههای اعمال شده بر زندگیشان نشان میدهد.
@babakgha
دامنهٔ تغییراتی که در دو سال اخیر پس از اعتراضات «زن زندگی آزادی» در بخشهای زیادی از سینمای ایران رخ داد، فراتر از تمام پیشبینیها و متفاوت با تمام دوران چهار دهه پس از انقلاب ۱۳۵۷ بود.
آشکارترین جلوهٔ این تغییرات قدرت گرفتن بخش غیررسمی و زیرزمینی این سینما بود که با عرضهٔ تعداد قابلتوجهی از فیلمهایی که بدون رعایت قوانین سانسوری جمهوری اسلامی ساخته شدهاند، به نمایندهٔ ایران در بسیاری از جشنوارهها و رویدادهای بینالمللی تبدیل شد.
این تحولات نگاهها را به گستردگی و عمق تغییرات رخداده در نگرشها و عملکرد گروهی از سینماگران ایرانی جلب کرده است.
در این گزارش مروری میکنیم بر مهمترین فیلمهای این جریان شامل «منطقه بحرانی»، «آیههای زمینی»، «کافه»، «من، مریم، بچهها و ۲۶ نفر دیگر»، «آشیل»، «بیپایان»، «مادهٔ تاریک»، «کیک محبوب من»، «ژرفنای شب»، «دانه انجیر معابد»، «شاهد» و «هفت روز» که تاکنون در جشنوارههای مختلف جهانی به نمایش درآمدهاند.
@babakgha
آشکارترین جلوهٔ این تغییرات قدرت گرفتن بخش غیررسمی و زیرزمینی این سینما بود که با عرضهٔ تعداد قابلتوجهی از فیلمهایی که بدون رعایت قوانین سانسوری جمهوری اسلامی ساخته شدهاند، به نمایندهٔ ایران در بسیاری از جشنوارهها و رویدادهای بینالمللی تبدیل شد.
این تحولات نگاهها را به گستردگی و عمق تغییرات رخداده در نگرشها و عملکرد گروهی از سینماگران ایرانی جلب کرده است.
در این گزارش مروری میکنیم بر مهمترین فیلمهای این جریان شامل «منطقه بحرانی»، «آیههای زمینی»، «کافه»، «من، مریم، بچهها و ۲۶ نفر دیگر»، «آشیل»، «بیپایان»، «مادهٔ تاریک»، «کیک محبوب من»، «ژرفنای شب»، «دانه انجیر معابد»، «شاهد» و «هفت روز» که تاکنون در جشنوارههای مختلف جهانی به نمایش درآمدهاند.
@babakgha
رادیو فردا
سینمای زیرزمینی در دو سالی که از جنبش «زن زندگی آزادی» گذشت
دامنهٔ تغییراتی که در دو سال اخیر پس از اعتراضات «زن زندگی آزادی» در بخشهای زیادی از سینمای ایران رخ داد، فراتر از تمام پیشبینیها و متفاوت با تمام چهار دهۀ اخیر بود.
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
مستند «کودک سرباز»
روایتی ناشنیده از کودک سربازان جنگ ایران و عراق
کارگردان: پگاه آهنگرانی
محصول: بیبیسی فارسی
@babakgha
روایتی ناشنیده از کودک سربازان جنگ ایران و عراق
کارگردان: پگاه آهنگرانی
محصول: بیبیسی فارسی
@babakgha
نوشته علی عسگری، سازنده فیلم «تا فردا» و یکی از دو کارگردان فیلم «آیههای زمینی» درباره کارگردان فیلم «در آغوش درخت» که روز شنبه به عنوان نماینده ایران از سوی بنیاد فارابی به آکادمی اسکار معرفی شد.
گفته میشود مسئولان سازمان سینمایی با انتخاب فیلم «رکسانا» ساخته پرویز شهبازی برای معرفی به اسکار مخالفت کردند.
@babakgha
گفته میشود مسئولان سازمان سینمایی با انتخاب فیلم «رکسانا» ساخته پرویز شهبازی برای معرفی به اسکار مخالفت کردند.
@babakgha
تصاویری از اجرای نمایش «داش آکل به گفتهی مرجان» به نویسندگی و کارگردانی بهرام بیضایی همراه متنی نوشته آقای بیضایی در توضیح این نمایش. نمایش «داش آکل به گفتهی مرجان» آخرهفته گذشته در سالن رودای برکلی در کالیفرنیای آمریکا اجرا شد و این هفته نیز سه اجرای دیگر دارد.
@babakgha
@babakgha
انسان بهتر بودن را به بازیگر بودن ترجیح دادم
بابک غفوری آذر
🔸#پادکست #صحنه ۷۶۴
🔸بازیگر فیلم «دانه انجیر معابد»: انسان بهتر بودن را به بازیگر بودن ترجیح دادم
🔸فیلم «دانه انجیر معابد» ساخته محمد رسولاف پس از نمایش در بخش مسابقه جشنواره فیلم کن سال ۲۰۲۴ سفرهایش را به سراسر دنیا آغاز کرده و از آن زمان تاکنون در تعداد زیادی از جشنوارههای مهم به نمایش درآمده است. اکرانهای جهانی این فیلم هم با نمایش در سینماهای کشور فرانسه آغاز شده است. ستاره ملکی نقش جوانترین دختر این قاضی با نام ثنا را ایفا میکند. شماره ۷۶۴ پادکست صحنه به گفتوگو با ستاره ملکی اختصاص دارد که پیشتر با انتظار یک ویدئو در روزهای همهگیری ویروس کرونا در انتقاد از عملکرد مسئولان حکومت جمهوری اسلامی خبرساز شده بود. او میگوید تردیدی در پذیرش بازی در فیلم «دانه انجیر معابد» بهرغم همه تبعاتش نداشت. خانم ملکی که حالا ساکن شهر برلین در آلمان است همچنین گفت که اگر هم نتواند در خارج از کشور به کار بازیگری ادامه دهد، آزار نخواهد دید چرا که به گفته او روزی انسان بهتر بودن را به بازیگر بودن ترجیح داده بود.
🔸«صحنه» در کستباکس
فردا پادکست 🎧
🔸بازیگر فیلم «دانه انجیر معابد»: انسان بهتر بودن را به بازیگر بودن ترجیح دادم
🔸فیلم «دانه انجیر معابد» ساخته محمد رسولاف پس از نمایش در بخش مسابقه جشنواره فیلم کن سال ۲۰۲۴ سفرهایش را به سراسر دنیا آغاز کرده و از آن زمان تاکنون در تعداد زیادی از جشنوارههای مهم به نمایش درآمده است. اکرانهای جهانی این فیلم هم با نمایش در سینماهای کشور فرانسه آغاز شده است. ستاره ملکی نقش جوانترین دختر این قاضی با نام ثنا را ایفا میکند. شماره ۷۶۴ پادکست صحنه به گفتوگو با ستاره ملکی اختصاص دارد که پیشتر با انتظار یک ویدئو در روزهای همهگیری ویروس کرونا در انتقاد از عملکرد مسئولان حکومت جمهوری اسلامی خبرساز شده بود. او میگوید تردیدی در پذیرش بازی در فیلم «دانه انجیر معابد» بهرغم همه تبعاتش نداشت. خانم ملکی که حالا ساکن شهر برلین در آلمان است همچنین گفت که اگر هم نتواند در خارج از کشور به کار بازیگری ادامه دهد، آزار نخواهد دید چرا که به گفته او روزی انسان بهتر بودن را به بازیگر بودن ترجیح داده بود.
🔸«صحنه» در کستباکس
فردا پادکست 🎧
روزهای دلپذیر و پرباری بود در لذت درک و تماشای اثر تازهای از نام معتبر فرهنگ و ادب و هنر، بهرام بیضائی و فرصت کمیابی در شنیدن از او و آموزههایش.
«داشآکل به گفتهی مرجان» در اجرا، خاطره و یاد نمایشهای سالهای آخر حضور آقای بیضائی در ایران را زنده کرد و در مضمون، نشانهای بود از صریحتر شدن پدیدآورش در سالهای اخیر.
فکر میکنم هیچ توضیحی بهتر از یادداشت خود آقای بیضائی که در بروشور نمایش منتشر شده و در ادامه خواهید خواند، نمیتواند توضیح و تصویر دقیق و روشنی از این نمایش ارائه کند.
در روزهای آینده حاصل این سفر در قالب مطالب مختلف ازجمله گفتوگویم با بهرام بیضائی در رادیو فردا منتشر خواهد شد.
عکس: رضا اخویان
@babakgha
«داشآکل به گفتهی مرجان» در اجرا، خاطره و یاد نمایشهای سالهای آخر حضور آقای بیضائی در ایران را زنده کرد و در مضمون، نشانهای بود از صریحتر شدن پدیدآورش در سالهای اخیر.
فکر میکنم هیچ توضیحی بهتر از یادداشت خود آقای بیضائی که در بروشور نمایش منتشر شده و در ادامه خواهید خواند، نمیتواند توضیح و تصویر دقیق و روشنی از این نمایش ارائه کند.
در روزهای آینده حاصل این سفر در قالب مطالب مختلف ازجمله گفتوگویم با بهرام بیضائی در رادیو فردا منتشر خواهد شد.
عکس: رضا اخویان
@babakgha
یادداشت بهرام بیضائی
نخستین باری که هدایت خواندم یکی از دو سالِ پایانیِ دبیرستانِ دارالفنون بود ـ شش یا هفت سال پیش از مرگِ صادق هدایت؛ اوج جَدَلهای تَبزدهی ستایندگانِ اندکِ رو به افزایشَش، و بَدگویانِ بیپایانَش که هر نسبتی به او میبستند!
کوشش در فهم و کشف و تفسیرِ مفاهیمِ پنهان در نوشتههای وِی تازه پا میگرفت؛ و نقدِ وِی با الفاظِ روشنی چون سستیِ نثر، تیرگی پیام، بدبینی و تلخاندیشی، شکنندگیِ قالب، دستکم گرفتنِ محتوا، گهگاه قابل بحث و جاهایی پذیرفتنی بود؛ امّا وقتی حربهی کهنِ تهمت ـ آن هم بیاعتقادی به معتقداتِ ابدیِ ممنوعالنقد ـ در میان میآمد، هر دَهَنی بسته میشد!
وِی را مسئول انحراف جوانان در ترکِ اخلاقِ حَسَنه میخواندند؛ بارها از هر صدای بلندی شنیدم که خواندنِ آثارِ این مُنوّرالفِکرِ تیرهبین جوانان غیور وطن را به شکّ و سستی در انجامِ طاعات و واجبات کشانیده، به انزوا و خودکشی سوق میدهد!
با خواندنِ داشآکُل، من نُومید نشدم و خود را دار نزدم یا از بام فرو نَینداختم!
مظنونِ موردِنظر ـ صادق هدایت ـ هرگز هیچ تلاشی برای مُشّوَش ساختنِ ذهنِ من نکرده بود که خُود فرزندِ بیچشماندازِ همان دشتِ مُشّوَش بودم.
مبهوت ماندم با داستانی چنین گویا، در سادهترین شکلِ ممکنَش، بی هیچ تَرفَند و تزیینی - و در پرهیز و گریزِ او از زبانِ فضل فروشانهی سبکهای سنّتی!
من راهِ نرفتهی پیشرو را دیدم که امیدِ گُمشدهام در آن میرفت! سالها بعد روی همان جادهی نمناک از خودم پرسیدم داشآکُل روزِ ترکِ خانهیی که هفت سال به عنوانِ وَصّی سرپرستی کرده، در تحویل دفترهای مالیِ محاسبات، چرا همه را یکجا، با دلی شکسته و چشمی اشکبار، دوستی تقدیم میکند به آقای امام جمعه؟ و آقای امام جمعه که تا اینجا یک بار هم اسمی ازش در میان نبود اصلاً اینجا چه میکند؟
از باریِ بخت، چاپِ پیشینَش در «سه قطره خون» (چاپ ۱۳۱۱) به دستم رسید و داشآکُل را بارِ دوّمی خواندم. پرسشَم بیجا نبود.
از خودم پرسیدم یعنی آقای امام جمعه با رفتن داشآکُل جای او را در این خانه میگیرد؟ یا از آغاز در این خانه بوده بیخبرِ او؟ و بعدها ـ خیلی بعد ـ از خودم پرسیدم بازرگانِ خوشنامی که بیشک به رسمِ زمان، پَروَده و مایهی دستِ حضرت آقایی بوده، چطور و از ترسِ چه کسی یا چه کسانی زن و فرزندش را ناگهان در لحظهی ترک جهان نه به او، که میسپرد به لوتیِ قدّارهبَندِ آسمانجُلی؟
پرسشَم به هیچ پاسخی نرسیده، بعدیها یکییکی از راه آمدند! داشآکُل که همهی گیر وگِرههای وصیّت را دو روزه باز میکند و دشواریها را به حلّ و فصل و سرانجام میرساند، تا هفت سال بعد که زمانِ داستان است، در این خانه چه میکند وقتی نظم برقرار شده و به حضورش احتیاجی نیست؟
از خودم پرسیدم در زمانهیی که ـ درست یا غلط ـ دختران هَمسالِ مرجان نُه ساله به شوهرَند، چرا در این هفت سال هیچ خواستگاری [خویش و آشنا و همسایه] مرجان را در نمیزند؟ و چه اجباری است که مرجان بدان جوانی با مردی ده سال پیرتر و زشتتر از داشآکُل عروسی کند؟ و آیا مرجان را در همهی شیراز یک خواهان نبود؟ آیا آقای امام جمعه در اینهمه نقشی دارد؟ یا مرجان و مادرِ بینامَش و آقای امام جمعه نشانههای معنای دیگری هستند؟
و پرسشهایی که شاید نیاز نباشد اینجا یکییکی بشمارم!
«داشآکُل به گُفتهی مرجان» جوابی است به پرسشهایم ـ به همهی آنها!
خیال میکنم «داشآکُل» نوشتی هدایت، با همهی سادگی، رازِ سربستهییست که نویسنده از بدِ زمان، دریافتن و پرده برداشتن از آن را به زمانِ ما واگذاشته! مَسکوت گذاشتنِ هفت سال زندگی، و غلطنماییهای عمدیاش دعوتِ ماست به کشفِ متنِ بیپردهتری که وی میخواسته در فضای بازتری ـ شاید دور از وطن ـ بنویسد!
«داشآکُل به گفتهی مرجان» کوششی برای کشفِ آن متنِ آشکارتریست که او فرصتِ نوشتَنش را نیافت؛ و پیشکش است به وی ـ آن روحِ در قفس: صادق هدایت!
حوادث ناخوشایند چندی از همهگونه، چهار سال اجرای همگانیِ «داشآکُل به گفتهی مرجان» را عقب انداخت؛ و من با سپاسگزاری از مرکز مطالعاتِ ایرانشناسیِ دانشگاه استنفورد که هرگز از پشتیبانیِ این تجربهی نمایشی پا پس نکشید تا اکنون که بخشِ یکمِ آن بر صحنه میرود، بار دیگر سپاسِ خود را از مدیّریتِ این مرکز، دکتر عباس میلانی نثارِ وی میکنم!
@babakgha
نخستین باری که هدایت خواندم یکی از دو سالِ پایانیِ دبیرستانِ دارالفنون بود ـ شش یا هفت سال پیش از مرگِ صادق هدایت؛ اوج جَدَلهای تَبزدهی ستایندگانِ اندکِ رو به افزایشَش، و بَدگویانِ بیپایانَش که هر نسبتی به او میبستند!
کوشش در فهم و کشف و تفسیرِ مفاهیمِ پنهان در نوشتههای وِی تازه پا میگرفت؛ و نقدِ وِی با الفاظِ روشنی چون سستیِ نثر، تیرگی پیام، بدبینی و تلخاندیشی، شکنندگیِ قالب، دستکم گرفتنِ محتوا، گهگاه قابل بحث و جاهایی پذیرفتنی بود؛ امّا وقتی حربهی کهنِ تهمت ـ آن هم بیاعتقادی به معتقداتِ ابدیِ ممنوعالنقد ـ در میان میآمد، هر دَهَنی بسته میشد!
وِی را مسئول انحراف جوانان در ترکِ اخلاقِ حَسَنه میخواندند؛ بارها از هر صدای بلندی شنیدم که خواندنِ آثارِ این مُنوّرالفِکرِ تیرهبین جوانان غیور وطن را به شکّ و سستی در انجامِ طاعات و واجبات کشانیده، به انزوا و خودکشی سوق میدهد!
با خواندنِ داشآکُل، من نُومید نشدم و خود را دار نزدم یا از بام فرو نَینداختم!
مظنونِ موردِنظر ـ صادق هدایت ـ هرگز هیچ تلاشی برای مُشّوَش ساختنِ ذهنِ من نکرده بود که خُود فرزندِ بیچشماندازِ همان دشتِ مُشّوَش بودم.
مبهوت ماندم با داستانی چنین گویا، در سادهترین شکلِ ممکنَش، بی هیچ تَرفَند و تزیینی - و در پرهیز و گریزِ او از زبانِ فضل فروشانهی سبکهای سنّتی!
من راهِ نرفتهی پیشرو را دیدم که امیدِ گُمشدهام در آن میرفت! سالها بعد روی همان جادهی نمناک از خودم پرسیدم داشآکُل روزِ ترکِ خانهیی که هفت سال به عنوانِ وَصّی سرپرستی کرده، در تحویل دفترهای مالیِ محاسبات، چرا همه را یکجا، با دلی شکسته و چشمی اشکبار، دوستی تقدیم میکند به آقای امام جمعه؟ و آقای امام جمعه که تا اینجا یک بار هم اسمی ازش در میان نبود اصلاً اینجا چه میکند؟
از باریِ بخت، چاپِ پیشینَش در «سه قطره خون» (چاپ ۱۳۱۱) به دستم رسید و داشآکُل را بارِ دوّمی خواندم. پرسشَم بیجا نبود.
از خودم پرسیدم یعنی آقای امام جمعه با رفتن داشآکُل جای او را در این خانه میگیرد؟ یا از آغاز در این خانه بوده بیخبرِ او؟ و بعدها ـ خیلی بعد ـ از خودم پرسیدم بازرگانِ خوشنامی که بیشک به رسمِ زمان، پَروَده و مایهی دستِ حضرت آقایی بوده، چطور و از ترسِ چه کسی یا چه کسانی زن و فرزندش را ناگهان در لحظهی ترک جهان نه به او، که میسپرد به لوتیِ قدّارهبَندِ آسمانجُلی؟
پرسشَم به هیچ پاسخی نرسیده، بعدیها یکییکی از راه آمدند! داشآکُل که همهی گیر وگِرههای وصیّت را دو روزه باز میکند و دشواریها را به حلّ و فصل و سرانجام میرساند، تا هفت سال بعد که زمانِ داستان است، در این خانه چه میکند وقتی نظم برقرار شده و به حضورش احتیاجی نیست؟
از خودم پرسیدم در زمانهیی که ـ درست یا غلط ـ دختران هَمسالِ مرجان نُه ساله به شوهرَند، چرا در این هفت سال هیچ خواستگاری [خویش و آشنا و همسایه] مرجان را در نمیزند؟ و چه اجباری است که مرجان بدان جوانی با مردی ده سال پیرتر و زشتتر از داشآکُل عروسی کند؟ و آیا مرجان را در همهی شیراز یک خواهان نبود؟ آیا آقای امام جمعه در اینهمه نقشی دارد؟ یا مرجان و مادرِ بینامَش و آقای امام جمعه نشانههای معنای دیگری هستند؟
و پرسشهایی که شاید نیاز نباشد اینجا یکییکی بشمارم!
«داشآکُل به گُفتهی مرجان» جوابی است به پرسشهایم ـ به همهی آنها!
خیال میکنم «داشآکُل» نوشتی هدایت، با همهی سادگی، رازِ سربستهییست که نویسنده از بدِ زمان، دریافتن و پرده برداشتن از آن را به زمانِ ما واگذاشته! مَسکوت گذاشتنِ هفت سال زندگی، و غلطنماییهای عمدیاش دعوتِ ماست به کشفِ متنِ بیپردهتری که وی میخواسته در فضای بازتری ـ شاید دور از وطن ـ بنویسد!
«داشآکُل به گفتهی مرجان» کوششی برای کشفِ آن متنِ آشکارتریست که او فرصتِ نوشتَنش را نیافت؛ و پیشکش است به وی ـ آن روحِ در قفس: صادق هدایت!
حوادث ناخوشایند چندی از همهگونه، چهار سال اجرای همگانیِ «داشآکُل به گفتهی مرجان» را عقب انداخت؛ و من با سپاسگزاری از مرکز مطالعاتِ ایرانشناسیِ دانشگاه استنفورد که هرگز از پشتیبانیِ این تجربهی نمایشی پا پس نکشید تا اکنون که بخشِ یکمِ آن بر صحنه میرود، بار دیگر سپاسِ خود را از مدیّریتِ این مرکز، دکتر عباس میلانی نثارِ وی میکنم!
@babakgha
Forwarded from RadioFarda
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔸#بهرام_بیضایی، نویسنده و کارگردان شناخته شده در گفتوگویی با بابک غفوریآذر از رادیو فردا درباره اجرای نمایش تازهاش با نام «داشآکُل به گفتهی مرجان» در پاسخ به این سئوال که آیا علت توجه به شخصیت امامجمعه در این نمایش به عنوان نماینده قشر آخوند، میتواند به قدرت گرفتن این قشر در دههای اخیر در ایران مربوط باشد، گفت: «آنها همیشه در قدرت بودند. هرگز نبوده که در ضعف باشند. با شتشوی مغزی یک ملت، عملا همیشه در قدرت ماندهاند. برای اینکه هر چیزی ما میگوییم مبنایش در آنجاست و آنها قبلا ساختهاند.»
🔸قسمت اول نمایش «داشآکُل به گفتهی مرجان» تازهترین اثر بهرام بیضایی، چهره شناختهشده ادب و فرهنگ و هنر ایران با حمایت مرکز مطالعات ایرانشناسی دانشگاه استنفورد در روزهای ابتدایی مهرماه ۱۴۰۳ در سالن رودای شهر برکلی ایالت کالیفرنیای آمریکا به روی صحنه رفت.
🔸این نمایش داستان کوتاه معروف «داشآکل» نوشته صادق هدایت را رویکردی تازه و از نگاه شخصیت مرجان روایت میکند. مژده شمسایی، عامر مسافر، دینا ظریف، علی زندیه و مهدی حافظیمنشادی بازیگران نقشهای اصلی این نمایش هستند.
🔸گفتوگوی کامل را در اینجا ببینید.
@Radiofarda
🔸قسمت اول نمایش «داشآکُل به گفتهی مرجان» تازهترین اثر بهرام بیضایی، چهره شناختهشده ادب و فرهنگ و هنر ایران با حمایت مرکز مطالعات ایرانشناسی دانشگاه استنفورد در روزهای ابتدایی مهرماه ۱۴۰۳ در سالن رودای شهر برکلی ایالت کالیفرنیای آمریکا به روی صحنه رفت.
🔸این نمایش داستان کوتاه معروف «داشآکل» نوشته صادق هدایت را رویکردی تازه و از نگاه شخصیت مرجان روایت میکند. مژده شمسایی، عامر مسافر، دینا ظریف، علی زندیه و مهدی حافظیمنشادی بازیگران نقشهای اصلی این نمایش هستند.
🔸گفتوگوی کامل را در اینجا ببینید.
@Radiofarda
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
گفتوگوی بابک غفوریآذر از رادیو فردا با بهرام بیضایی درباره اجرای قسمت اول نمایش «داشآکُل به گفتهی مرجان» در آمریکا.
@babakgha
@babakgha