Telegram Group & Telegram Channel
شهر کتاب و داستان
▪️ کیکاووس 5 ازان پس جهانجوی خسته جگر برون کرد مردی چو مرغی به پر سوی زابلستان فرستاد زود به نزدیک دستان و رستم درود کنون چشم شد تیره و تیره بخت به خاک اندر آمد سر تاج و تخت جگر خسته در چنگ آهرمنم همی بگسلد زار جان از تنم چو از پندهای تو یادآورم…
▪️کیکاووس 6


برون رفت پس پهلو نیمروز

ز پیش پدر گرد گیتی فروز

دو روزه بیک روزه بگذاشتی

شب تیره را روز پنداشتی

بدین سان همی رخش ببرید راه

بتابنده روز و شبان سیاه

تنش چون خورش جست و آمد به شور

یکی دشت پیش آمدش پر ز گور

یکی رخش را تیز بنمود ران

تگ گور شد از تگ او گران

کمند و پی رخش و رستم سوار

نیابد ازو دام و دد زینهار

کمند کیانی بینداخت شیر

به حلقه درآورد گور دلیر

کشید و بیفگند گور آن زمان

بیامد برش چون هژبر دمان

ز پیکان تیرآتشی برفروخت

بدو خاک و خاشاک و هیزم بسوخت

بران آتش تیز بریانش کرد

ازان پس که بی‌پوست و بی‌جانش کرد

بخورد و بینداخت زو استخوان

همین بود دیگ و همین بود خوان

لگام از سر رخش برداشت خوار

چرا دید و بگذاشت در مرغزار

بر نیستان بستر خواب ساخت

در بیم را جای ایمن شناخت

دران نیستان بیشهٔ شیر بود

که پیلی نیارست ازو نی درود

چو یک پاس بگذشت درنده شیر

به سوی کنام خود آمد دلیر

بر نی یکی پیل را خفته دید

بر او یکی اسپ آشفته دید

نخست اسپ را گفت باید شکست

چو خواهم سوارم خود آید به دست

سوی رخش رخشان برآمد دمان

چو آتش بجوشید رخش آن زمان

دو دست اندر آورد و زد بر سرش

همان تیز دندان به پشت اندرش

همی زد بران خاک تا پاره کرد

ددی را بران چاره بیچاره کرد

چو بیدار شد رستم تیزچنگ

جهان دید بر شیر تاریک و تنگ

چنین گفت با رخش کای هوشیار

که گفتت که با شیر کن کارزار

اگر تو شدی کشته در چنگ اوی

من این گرز و این مغفر جنگجوی

چگونه کشیدی به مازندران

کمند کیانی و گرز گران

چرا نامدی نزد من با خروش

خروش توام چون رسیدی به گوش

سرم گر ز خواب خوش آگه شدی

ترا جنگ با شیر کوته شدی

چو خورشید برزد سر از تیره کوه

تهمتن ز خواب خوش آمد ستوه

تن رخش بسترد و زین برنهاد

ز یزدان نیکی دهش کرد یاد

#ابوالقاسم_فردوسی
📚 #شاهنامه
▪️بخش 121
join us | شهر کتاب
@bookcity5



group-telegram.com/bookcity5/7581
Create:
Last Update:

▪️کیکاووس 6


برون رفت پس پهلو نیمروز

ز پیش پدر گرد گیتی فروز

دو روزه بیک روزه بگذاشتی

شب تیره را روز پنداشتی

بدین سان همی رخش ببرید راه

بتابنده روز و شبان سیاه

تنش چون خورش جست و آمد به شور

یکی دشت پیش آمدش پر ز گور

یکی رخش را تیز بنمود ران

تگ گور شد از تگ او گران

کمند و پی رخش و رستم سوار

نیابد ازو دام و دد زینهار

کمند کیانی بینداخت شیر

به حلقه درآورد گور دلیر

کشید و بیفگند گور آن زمان

بیامد برش چون هژبر دمان

ز پیکان تیرآتشی برفروخت

بدو خاک و خاشاک و هیزم بسوخت

بران آتش تیز بریانش کرد

ازان پس که بی‌پوست و بی‌جانش کرد

بخورد و بینداخت زو استخوان

همین بود دیگ و همین بود خوان

لگام از سر رخش برداشت خوار

چرا دید و بگذاشت در مرغزار

بر نیستان بستر خواب ساخت

در بیم را جای ایمن شناخت

دران نیستان بیشهٔ شیر بود

که پیلی نیارست ازو نی درود

چو یک پاس بگذشت درنده شیر

به سوی کنام خود آمد دلیر

بر نی یکی پیل را خفته دید

بر او یکی اسپ آشفته دید

نخست اسپ را گفت باید شکست

چو خواهم سوارم خود آید به دست

سوی رخش رخشان برآمد دمان

چو آتش بجوشید رخش آن زمان

دو دست اندر آورد و زد بر سرش

همان تیز دندان به پشت اندرش

همی زد بران خاک تا پاره کرد

ددی را بران چاره بیچاره کرد

چو بیدار شد رستم تیزچنگ

جهان دید بر شیر تاریک و تنگ

چنین گفت با رخش کای هوشیار

که گفتت که با شیر کن کارزار

اگر تو شدی کشته در چنگ اوی

من این گرز و این مغفر جنگجوی

چگونه کشیدی به مازندران

کمند کیانی و گرز گران

چرا نامدی نزد من با خروش

خروش توام چون رسیدی به گوش

سرم گر ز خواب خوش آگه شدی

ترا جنگ با شیر کوته شدی

چو خورشید برزد سر از تیره کوه

تهمتن ز خواب خوش آمد ستوه

تن رخش بسترد و زین برنهاد

ز یزدان نیکی دهش کرد یاد

#ابوالقاسم_فردوسی
📚 #شاهنامه
▪️بخش 121
join us | شهر کتاب
@bookcity5

BY شهر کتاب و داستان


Warning: Undefined variable $i in /var/www/group-telegram/post.php on line 260

Share with your friend now:
group-telegram.com/bookcity5/7581

View MORE
Open in Telegram


Telegram | DID YOU KNOW?

Date: |

"There are a lot of things that Telegram could have been doing this whole time. And they know exactly what they are and they've chosen not to do them. That's why I don't trust them," she said. "He has kind of an old-school cyber-libertarian world view where technology is there to set you free," Maréchal said. Artem Kliuchnikov and his family fled Ukraine just days before the Russian invasion. These administrators had built substantial positions in these scrips prior to the circulation of recommendations and offloaded their positions subsequent to rise in price of these scrips, making significant profits at the expense of unsuspecting investors, Sebi noted. Channels are not fully encrypted, end-to-end. All communications on a Telegram channel can be seen by anyone on the channel and are also visible to Telegram. Telegram may be asked by a government to hand over the communications from a channel. Telegram has a history of standing up to Russian government requests for data, but how comfortable you are relying on that history to predict future behavior is up to you. Because Telegram has this data, it may also be stolen by hackers or leaked by an internal employee.
from br


Telegram شهر کتاب و داستان
FROM American