This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎤#نسرین_پرویزی، معاون گروه واژهگزینی فرهنگستان زبان و ادب فارسی
📺 پسند: لایک، نپسند (نهپسند): دیسلایک
#تکه_فیلم
گروه واژهگزینی #عمومی
@cheshmocheragh
📺 پسند: لایک، نپسند (نهپسند): دیسلایک
#تکه_فیلم
گروه واژهگزینی #عمومی
@cheshmocheragh
✍🏻 پیام تسلیت دکتر #غلامعلی_حداد_عادل، رئیس فرهنگستان زبان و ادب فارسی، به مناسبت درگذشت استاد #محمدعلی_بهمنی
باسمه تعالی
درگذشت شاعر پیشکسوت معاصر، روانشاد محمدعلی بهمنی، موجب اندوه و تأثر شد.
استاد بهمنی به همراه تنی چند از شاعران همروزگارش جانی تازه به قالب غزل بخشید و کوشید از ظرفیتهای این گونۀ کهن برای بیان سخن انسان معاصر بهره گیرد. زبان او در غزلها و ترانههایش نرم و روان و آهنگین و سرمشق شاعران جوانتر بود و یکی از رازهای توجه شعردوستان و شعرخوانان به سرودههایش، زبان و بیان تازه و امروزین او و نزدیکی آن به هنجار گفتار بود.
فرهنگستان زبان و ادب فارسی با نکوداشت بیشاز پنج دهه کوشش پربار ادبی زندهیاد محمدعلی بهمنی، درگذشت این شاعر پیشکسوت را به جامعۀ ادبی ایران و قلمرو زبان فارسی و فرهنگ ایرانی، دوستان و شاگردان و بهویژه بازماندگان ارجمندشان تسلیت میگوید و از درگاه پروردگار مهربان برای آن استاد درگذشته آرامش و آمرزش روان آرزو میکند.
@theapll
@cheshmocheragh
باسمه تعالی
درگذشت شاعر پیشکسوت معاصر، روانشاد محمدعلی بهمنی، موجب اندوه و تأثر شد.
استاد بهمنی به همراه تنی چند از شاعران همروزگارش جانی تازه به قالب غزل بخشید و کوشید از ظرفیتهای این گونۀ کهن برای بیان سخن انسان معاصر بهره گیرد. زبان او در غزلها و ترانههایش نرم و روان و آهنگین و سرمشق شاعران جوانتر بود و یکی از رازهای توجه شعردوستان و شعرخوانان به سرودههایش، زبان و بیان تازه و امروزین او و نزدیکی آن به هنجار گفتار بود.
فرهنگستان زبان و ادب فارسی با نکوداشت بیشاز پنج دهه کوشش پربار ادبی زندهیاد محمدعلی بهمنی، درگذشت این شاعر پیشکسوت را به جامعۀ ادبی ایران و قلمرو زبان فارسی و فرهنگ ایرانی، دوستان و شاگردان و بهویژه بازماندگان ارجمندشان تسلیت میگوید و از درگاه پروردگار مهربان برای آن استاد درگذشته آرامش و آمرزش روان آرزو میکند.
@theapll
@cheshmocheragh
Forwarded from چشموچراغ
دکتر #احسان_یارشاطر (۱۴ فروردین ۱۲۹۹ – ۱۰ شهریور ۱۳۹۷)، ایرانشناس و بنیانگذار دانشنامهٔ ایرانیکا
#گزین_گویه
@cheshmocheragh
#گزین_گویه
@cheshmocheragh
💥 به مناسبت روز پدافند هوایی
«پدافند» از ترکیب دو واژهٔ «پد» و «آفند» ساخته شدهاست. پد یا همان پاد پیشوندی است که از «پَتی» ایرانی باستان و «پاد» فارسی میانه در معنای ضد بهجا ماندهاست. در «پادزهر» نیز، که از واژههای فارسی میانهٔ زرتشتی است، به همین معنی است. پیشوند پاد بهصورت مرده در واژههایی مانند پاداش و پاسخ دیده میشود.
آفند هم در معنای جنگ و پیکار و دشمنی در اشعار شاعرانی چون #فردوسی آمدهاست:
دلیر و جهانسوز و پرخاشخر
ندارد جز آفند کار دگر
بنابراین، پدافند بهمعنی ضدجنگ است. فرهنگستان سوم این واژه را، که از ساختههای انجمن فرهنگ ارتش است، در واژههای حوزهٔ نظامی حفظ کردهاست. برخی از ترکیبهای مصوب این واژه عبارتاند از:
پدافندغیرعامل: passive defense
پدافند زیستی: biological defense
رایاپدافند: cyber defense
پدافند پرتوی: radiological defense
گروه واژهگزینی #نظامی
#واژه_شناسی
@cheshmocheragh
«پدافند» از ترکیب دو واژهٔ «پد» و «آفند» ساخته شدهاست. پد یا همان پاد پیشوندی است که از «پَتی» ایرانی باستان و «پاد» فارسی میانه در معنای ضد بهجا ماندهاست. در «پادزهر» نیز، که از واژههای فارسی میانهٔ زرتشتی است، به همین معنی است. پیشوند پاد بهصورت مرده در واژههایی مانند پاداش و پاسخ دیده میشود.
آفند هم در معنای جنگ و پیکار و دشمنی در اشعار شاعرانی چون #فردوسی آمدهاست:
دلیر و جهانسوز و پرخاشخر
ندارد جز آفند کار دگر
بنابراین، پدافند بهمعنی ضدجنگ است. فرهنگستان سوم این واژه را، که از ساختههای انجمن فرهنگ ارتش است، در واژههای حوزهٔ نظامی حفظ کردهاست. برخی از ترکیبهای مصوب این واژه عبارتاند از:
پدافندغیرعامل: passive defense
پدافند زیستی: biological defense
رایاپدافند: cyber defense
پدافند پرتوی: radiological defense
گروه واژهگزینی #نظامی
#واژه_شناسی
@cheshmocheragh
Forwarded from چشموچراغ
Forwarded from چشموچراغ
چرا این فزودن و کاستن نور، قمر راست و ستارگان دیگر را نیست؟ میان مردمان نگرستن و ناستدن این معنیها را خلاف است در روشنایی ستارگان، که ایشان را روشنایی از خویشتن است.
(از کتاب التّفهیم)
ابوریحان محمد بن احمد بیرونی، دانشمند، ریاضیدان، ستارهشناس، انسانشناس و تاریخنگار بزرگ ایرانی، در سال ۳۵۲ خورشیدی در خوارزم به دنیا آمد. بسیاری از او با عنوان بحرالعلوم یا همهچیزدان یاد میکنند. وی به زبانهای خوارزمی، فارسی، عربی و سانسکریت مسلط بود و با زبانهای یونانی باستان، عبری توراتی و سُریانی آشنایی داشت. از آثار او میتوان به تحقیق ماللهند، قانون مسعودی، آثار الباقیه عن القرون الخالیه، و التّفهیم لأوائلِ صِناعةِ التّنجیم اشاره کرد.
ابوریحان در التّفهیم، که نخستین کتاب دربارۀ نجوم و حساب و هندسه به زبان فارسی است، برای بیش از ۲۰۰ واژۀ علمی، معادل فارسی ازجمله زمینلرز (زلزله)، کرانه (ساحل)، نیاکان (اجداد)، همچند (مساوی) بهکار برده است.
📜 بزرگداشت #ابوریحان_بیرونی
@cheshmocheragh
(از کتاب التّفهیم)
ابوریحان محمد بن احمد بیرونی، دانشمند، ریاضیدان، ستارهشناس، انسانشناس و تاریخنگار بزرگ ایرانی، در سال ۳۵۲ خورشیدی در خوارزم به دنیا آمد. بسیاری از او با عنوان بحرالعلوم یا همهچیزدان یاد میکنند. وی به زبانهای خوارزمی، فارسی، عربی و سانسکریت مسلط بود و با زبانهای یونانی باستان، عبری توراتی و سُریانی آشنایی داشت. از آثار او میتوان به تحقیق ماللهند، قانون مسعودی، آثار الباقیه عن القرون الخالیه، و التّفهیم لأوائلِ صِناعةِ التّنجیم اشاره کرد.
ابوریحان در التّفهیم، که نخستین کتاب دربارۀ نجوم و حساب و هندسه به زبان فارسی است، برای بیش از ۲۰۰ واژۀ علمی، معادل فارسی ازجمله زمینلرز (زلزله)، کرانه (ساحل)، نیاکان (اجداد)، همچند (مساوی) بهکار برده است.
📜 بزرگداشت #ابوریحان_بیرونی
@cheshmocheragh
Forwarded from چشموچراغ
Forwarded from چشموچراغ
Hend dar Kerman
Moradi Kermani
💥به مناسبت زادروز استاد #هوشنگ_مرادی_کرمانی
داستانخوانی ایشان در همایش بینالمللی میراث مشترک ایران و هند، تهران، خرداد ۱۳۹۵
@cheshmocheragh
داستانخوانی ایشان در همایش بینالمللی میراث مشترک ایران و هند، تهران، خرداد ۱۳۹۵
@cheshmocheragh
👁🖥 پایش و واپایش
🔹طرح پایش خون،
🔹معاینات پایش سلامت کارکنان،
🔹پایش سلامت دانشجویان،
🔹برنامۀ پایش سلامت برای تلفن همراه.
«پایش»، اسم مصدر فعل پاییدن، در برابر monitoring، بهمعنی نگهبانی و مراقبت، این روزها دیگر ناآشنا نیست. این واژه بهمعنی نظارت بر محیط یا صحنه یا دستگاه ازطریق نمایشگر است. «پایش» برگزیده و مصوب کارگروه تخصصی #مهندسی_مخابرات، در نخستین دفتر فرهنگ واژههای مصوب فرهنگستان زبان و ادب فارسی است. «پایش» بار دیگر هم در زمان فراگیری کرونا با تعریف تخصصی #پزشکی بهتصویب رسید که در آنجا بهمعنی اندازهگیری و تحلیل متوالی و مکرر دادهها و سنجشهای روزمره بهمنظور تعیین تغییرات صورتگرفته در وضعیت سلامت افراد یا محیط فیزیکی و اجتماعی آنها و تحلیل و بررسی اثر یا اثرات یک مداخله بر وضع سلامت جامعۀ هدف است. پایشگر (monitor، فرد یا دستگاه ناظر) و پایشگری (monitoring، پاییدن و مشاهدۀ فعالیتها در سامانۀ پردازشی برای تحلیلهای بعدی) از مشتقهای این واژه هستند.
مشتق دیگرِ این واژه، «واپایش» (پیشوند «وا-/ با-» بهنشان تکرار و تأکید، یعنی بازپایش) است، که در برابر control، بهمعنی نظارت و مدیریت بر چیزی یا مهار و محدودسازی آن آمدهاست. این واژۀ نوساخته بهخوبی توانسته بهجای الفاظی که تاکنون در برابر واژۀ «کنترل» رایج بودهاند، مانند اداره و مهار و بازبینی و بازرسی و نظارت و ضبط و مراقبت، بهکار برود. «واپاییده» بهمعنی کنترلشده و «واپایشگر» بهمعنی کنترلکننده هم در کنار «واپایش» بهتصویب رسیدهاند.
✍🏻سمانه ملکخانی
گروه واژهگزینی #عمومی
#واژه_شناسی
@cheshmocheragh
🔹طرح پایش خون،
🔹معاینات پایش سلامت کارکنان،
🔹پایش سلامت دانشجویان،
🔹برنامۀ پایش سلامت برای تلفن همراه.
«پایش»، اسم مصدر فعل پاییدن، در برابر monitoring، بهمعنی نگهبانی و مراقبت، این روزها دیگر ناآشنا نیست. این واژه بهمعنی نظارت بر محیط یا صحنه یا دستگاه ازطریق نمایشگر است. «پایش» برگزیده و مصوب کارگروه تخصصی #مهندسی_مخابرات، در نخستین دفتر فرهنگ واژههای مصوب فرهنگستان زبان و ادب فارسی است. «پایش» بار دیگر هم در زمان فراگیری کرونا با تعریف تخصصی #پزشکی بهتصویب رسید که در آنجا بهمعنی اندازهگیری و تحلیل متوالی و مکرر دادهها و سنجشهای روزمره بهمنظور تعیین تغییرات صورتگرفته در وضعیت سلامت افراد یا محیط فیزیکی و اجتماعی آنها و تحلیل و بررسی اثر یا اثرات یک مداخله بر وضع سلامت جامعۀ هدف است. پایشگر (monitor، فرد یا دستگاه ناظر) و پایشگری (monitoring، پاییدن و مشاهدۀ فعالیتها در سامانۀ پردازشی برای تحلیلهای بعدی) از مشتقهای این واژه هستند.
مشتق دیگرِ این واژه، «واپایش» (پیشوند «وا-/ با-» بهنشان تکرار و تأکید، یعنی بازپایش) است، که در برابر control، بهمعنی نظارت و مدیریت بر چیزی یا مهار و محدودسازی آن آمدهاست. این واژۀ نوساخته بهخوبی توانسته بهجای الفاظی که تاکنون در برابر واژۀ «کنترل» رایج بودهاند، مانند اداره و مهار و بازبینی و بازرسی و نظارت و ضبط و مراقبت، بهکار برود. «واپاییده» بهمعنی کنترلشده و «واپایشگر» بهمعنی کنترلکننده هم در کنار «واپایش» بهتصویب رسیدهاند.
✍🏻سمانه ملکخانی
گروه واژهگزینی #عمومی
#واژه_شناسی
@cheshmocheragh
Telegram
attach 📎
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🎤#محمود_ظریف، پژوهشگر ارشد گروه واژهگزینی فرهنگستان زبان و ادب فارسی
📺 چرا واژهگزینی میکنیم؟
#تکه_فیلم
#آگاه_سازی
#صبح_به_خیر_ایران
@cheshmocheragh
📺 چرا واژهگزینی میکنیم؟
#تکه_فیلم
#آگاه_سازی
#صبح_به_خیر_ایران
@cheshmocheragh
🗞به مناسبت زادروز سید #فرید_قاسمی (۱۹ شهریور ۱۳۴۳)، حافظۀ تاریخ مطبوعات ایران
📄نخستین آگهی در مطبوعات ایران
عباسمیرزا نایبالسطنه نخستین ایرانیای است که پیش از انتشار نشریه در ایران به مطبوعات اروپا «آگهی» داد. طلیعۀ نخستین نشریۀ ایران یک اعلان مطبوعاتی محسوب میشود، اما در نسخههای موجودِ این نشریۀ بینام ایران در عهد محمدشاه قاجار آگهی دیده نمیشود. ازاینرو، ناگزیریم که پیشینۀ آگهی در مطبوعات ایران را عهد ناصرالدینشاه قاجار بدانیم. بهاینترتیب، نخستین آگهیای که در مطبوعات عهد ناصری درج شد، به سفارش یک تاجر فرنگی به نام «موسیو روجیازی» است که در «نمرۀ ششم» روزنامۀ وقایع اتفاقیه مندرج است. نخستین قیمتگذار آگهی در ایران «دیوان اعلی» بودهاست؛ چنانکه نوشتهاند: «حَسَبالحکمِ دیوان اعلی قیمت اعلان در این روزنامه به این تفصیل است[:] بیشتر از چهار سطر نباشد یکهزار دینار، کمتر هم باشد یکهزار دینار، و اگر بیشتر باشد از قرار هر سطری پنج شاهی. تجار و غیره را اعلام میشود که هرکس چیزی فروختنی داشته باشد و بخواهد به خلق اعلام نماید، در این روزنامه [درج میشود] (روزنامۀ وقایع اتفاقیه، سال اول، ش ۶، دهم جمادیالاول ۱۲۶۷ ق، ص ۶). «درج و طبع اعلان» ابتدا بهوسیلۀ مراجع دولتی قیمتگذاری میشد. گویا این کار بهطور جدی از ۱۳۲۱ خورشیدی دارای تشکیلات خاص گردید.
فرید قاسمی، مقالۀ «پیشینه و انواع آگهی؛ در سالنمای وقایع آگهی در ایران»، در نشریۀ رسانه، زمستان ۱۳۷۷، شمارۀ ۳۶، ص ۱۰۴ و ۱۰۵.
#پرسه_در_متون
@cheshmocheragh
📄نخستین آگهی در مطبوعات ایران
عباسمیرزا نایبالسطنه نخستین ایرانیای است که پیش از انتشار نشریه در ایران به مطبوعات اروپا «آگهی» داد. طلیعۀ نخستین نشریۀ ایران یک اعلان مطبوعاتی محسوب میشود، اما در نسخههای موجودِ این نشریۀ بینام ایران در عهد محمدشاه قاجار آگهی دیده نمیشود. ازاینرو، ناگزیریم که پیشینۀ آگهی در مطبوعات ایران را عهد ناصرالدینشاه قاجار بدانیم. بهاینترتیب، نخستین آگهیای که در مطبوعات عهد ناصری درج شد، به سفارش یک تاجر فرنگی به نام «موسیو روجیازی» است که در «نمرۀ ششم» روزنامۀ وقایع اتفاقیه مندرج است. نخستین قیمتگذار آگهی در ایران «دیوان اعلی» بودهاست؛ چنانکه نوشتهاند: «حَسَبالحکمِ دیوان اعلی قیمت اعلان در این روزنامه به این تفصیل است[:] بیشتر از چهار سطر نباشد یکهزار دینار، کمتر هم باشد یکهزار دینار، و اگر بیشتر باشد از قرار هر سطری پنج شاهی. تجار و غیره را اعلام میشود که هرکس چیزی فروختنی داشته باشد و بخواهد به خلق اعلام نماید، در این روزنامه [درج میشود] (روزنامۀ وقایع اتفاقیه، سال اول، ش ۶، دهم جمادیالاول ۱۲۶۷ ق، ص ۶). «درج و طبع اعلان» ابتدا بهوسیلۀ مراجع دولتی قیمتگذاری میشد. گویا این کار بهطور جدی از ۱۳۲۱ خورشیدی دارای تشکیلات خاص گردید.
فرید قاسمی، مقالۀ «پیشینه و انواع آگهی؛ در سالنمای وقایع آگهی در ایران»، در نشریۀ رسانه، زمستان ۱۳۷۷، شمارۀ ۳۶، ص ۱۰۴ و ۱۰۵.
#پرسه_در_متون
@cheshmocheragh
👨⚕️«تنش» چه ارتباطی با «تنیدن» دارد؟
«تنش» (tension، احساس فشار روانی و جسمی در شرایط ناراحتکننده) واژۀ جوانی است که بهخوبی رواج یافته، اما ریشۀ معناییِ آن برای برخی ناشناخته ماندهاست. بیشترِ فرهنگهای لغت «تنیدن» را بهمعنی «بافتن» میدانند؛ حتی برخی پژوهشگران واژۀ «تنش» را اشتباهِ «ماشیننویس بیچاره» در خواندن «تِنشِن» و نگارش و تکثیر آن بهصورت «تنش» دانستهاند (مصطفی ذاکری، ص ۳۸۸). صاحب فرهنگ نظام «تنیدن» را، علاوه بر «بافتن»، در سنسکریت بهمعنی «وسعت دادن و پهن کردن» و تلفظ پهلوی آن را «تنودن» دانسته، و در فرهنگ رشیدی «تنودن» بهمعنی «تنیدن» و «کشیدن» آمدهاست. پیشنهاددهندۀ واژۀ «تنش»، زندهیاد دکتر محمود صناعی، روانشناس، ادیب، و پژوهشگر، شرح داده که ریشۀ tension در زبانهای هندواروپایی، ازجمله هندی باستان، بهمعنی «کشیدهشدن» است و در آن زبان tānah بهمعنی «ریسمان» است («تنه» در فارسی هم بهمعنی تنیدهشده است؛ مانند تنۀ عنکبوت). در زبان ختنی این کلمه به دو صورتِ ttan بهمعنی «کشیدن» و ttanga (تنگ) بهمعنی «کشیدهشدن» کاربرد داشتهاست. این معنی از واژۀ «تنیدن»، از دیدِ بیشترِ فرهنگنویسان فارسی پنهان مانده و تنها «بافتن» و «پیچیدن» و مانند آنها را آوردهاند و گمان بردهاند «تنیدن» و «بافتن» هممعنیاند؛ درحالیکه اگر در کار قالیبافان و عنکبوت دقت کنند، میبینند که در آغازْ عمل دارکشی یا تانهکشی (همان تنیدن) یعنی کشیدن ریسمانها (در اصطلاح فراهان «تِنگ» یا «تِرِنگ») و سپس بافتن انجام میشود.
«تنش» در فهرست واژههای پیشنهادی فرهنگستان دوم (۱۳۴۹–۱۳۵۸) نیز وارد شده بود. علاوه بر کاربرد در #روان_شناسی، از این واژه ترکیبها و مشتقهایی مانند تنشزدایی (که گویا ساختۀ روزنامهنگاران بوده)، تنشکاهی، تنشگاه، تنشِ ریخته، فراتنش و غیره هم در حوزههای گوناگون ساخته شده و به تصویب فرهنگستان زبان و ادب فارسی رسیدهاست.
🔹با سپاس از راهنمایی همکار ارجمندمان آقای دکتر #رضا_عطاریان، دندانپزشک و پژوهشگر ارشد گروه واژهگزینی فرهنگستان زبان و ادب فارسی
✍🏻سمانه ملکخانی
منابع: محمود صناعی، مقالۀ «دربارۀ تنیدن»، نشریۀ ایراننامه، ۱۳۶۳، شمارۀ ۱۰؛ مصطفی ذاکری، مقالۀ «اشتقاق عامیانه و واژهسازی تفننی»، در مجموعهمقالات زبان فارسی و زبان علم، تهران: مرکز نشر دانشگاهی، ۱۳۷۲، ص ۳۷۲؛ #داریوش_آشوری، مقالۀ «ادای دینی به محمود صناعی»، مجلۀ بخارا، شمارۀ ۱۰۸، مهر و آبان ۱۳۹۴، ص ۲۱۲؛ فرهنگ نظام؛ فرهنگ رشیدی؛ فرهنگ فارسی عمید، فرهنگ واژههای مصوب فرهنگستان زبان و ادب فارسی؛ دفتر واژههای پیشنهادی گروههای واژهگزینی فرهنگستان زبان ایران (۱۳۵۰-۱۳۵۴).
📚دکتر #محمود_صناعی (۱ خرداد ۱۲۹۸ – ۲۱ شهریور ۱۳۶۴)
#واژه_شناسی
#ریشه_شناسی
#گروه_واژه_گزینی_فرهنگستان_زبان_و_ادب_فارسی
@cheshmocheragh
«تنش» (tension، احساس فشار روانی و جسمی در شرایط ناراحتکننده) واژۀ جوانی است که بهخوبی رواج یافته، اما ریشۀ معناییِ آن برای برخی ناشناخته ماندهاست. بیشترِ فرهنگهای لغت «تنیدن» را بهمعنی «بافتن» میدانند؛ حتی برخی پژوهشگران واژۀ «تنش» را اشتباهِ «ماشیننویس بیچاره» در خواندن «تِنشِن» و نگارش و تکثیر آن بهصورت «تنش» دانستهاند (مصطفی ذاکری، ص ۳۸۸). صاحب فرهنگ نظام «تنیدن» را، علاوه بر «بافتن»، در سنسکریت بهمعنی «وسعت دادن و پهن کردن» و تلفظ پهلوی آن را «تنودن» دانسته، و در فرهنگ رشیدی «تنودن» بهمعنی «تنیدن» و «کشیدن» آمدهاست. پیشنهاددهندۀ واژۀ «تنش»، زندهیاد دکتر محمود صناعی، روانشناس، ادیب، و پژوهشگر، شرح داده که ریشۀ tension در زبانهای هندواروپایی، ازجمله هندی باستان، بهمعنی «کشیدهشدن» است و در آن زبان tānah بهمعنی «ریسمان» است («تنه» در فارسی هم بهمعنی تنیدهشده است؛ مانند تنۀ عنکبوت). در زبان ختنی این کلمه به دو صورتِ ttan بهمعنی «کشیدن» و ttanga (تنگ) بهمعنی «کشیدهشدن» کاربرد داشتهاست. این معنی از واژۀ «تنیدن»، از دیدِ بیشترِ فرهنگنویسان فارسی پنهان مانده و تنها «بافتن» و «پیچیدن» و مانند آنها را آوردهاند و گمان بردهاند «تنیدن» و «بافتن» هممعنیاند؛ درحالیکه اگر در کار قالیبافان و عنکبوت دقت کنند، میبینند که در آغازْ عمل دارکشی یا تانهکشی (همان تنیدن) یعنی کشیدن ریسمانها (در اصطلاح فراهان «تِنگ» یا «تِرِنگ») و سپس بافتن انجام میشود.
«تنش» در فهرست واژههای پیشنهادی فرهنگستان دوم (۱۳۴۹–۱۳۵۸) نیز وارد شده بود. علاوه بر کاربرد در #روان_شناسی، از این واژه ترکیبها و مشتقهایی مانند تنشزدایی (که گویا ساختۀ روزنامهنگاران بوده)، تنشکاهی، تنشگاه، تنشِ ریخته، فراتنش و غیره هم در حوزههای گوناگون ساخته شده و به تصویب فرهنگستان زبان و ادب فارسی رسیدهاست.
🔹با سپاس از راهنمایی همکار ارجمندمان آقای دکتر #رضا_عطاریان، دندانپزشک و پژوهشگر ارشد گروه واژهگزینی فرهنگستان زبان و ادب فارسی
✍🏻سمانه ملکخانی
منابع: محمود صناعی، مقالۀ «دربارۀ تنیدن»، نشریۀ ایراننامه، ۱۳۶۳، شمارۀ ۱۰؛ مصطفی ذاکری، مقالۀ «اشتقاق عامیانه و واژهسازی تفننی»، در مجموعهمقالات زبان فارسی و زبان علم، تهران: مرکز نشر دانشگاهی، ۱۳۷۲، ص ۳۷۲؛ #داریوش_آشوری، مقالۀ «ادای دینی به محمود صناعی»، مجلۀ بخارا، شمارۀ ۱۰۸، مهر و آبان ۱۳۹۴، ص ۲۱۲؛ فرهنگ نظام؛ فرهنگ رشیدی؛ فرهنگ فارسی عمید، فرهنگ واژههای مصوب فرهنگستان زبان و ادب فارسی؛ دفتر واژههای پیشنهادی گروههای واژهگزینی فرهنگستان زبان ایران (۱۳۵۰-۱۳۵۴).
📚دکتر #محمود_صناعی (۱ خرداد ۱۲۹۸ – ۲۱ شهریور ۱۳۶۴)
#واژه_شناسی
#ریشه_شناسی
#گروه_واژه_گزینی_فرهنگستان_زبان_و_ادب_فارسی
@cheshmocheragh
📗مرآتالاصطلاح، تألیف آنندرام مخلص لاهوری، مقدمه و تصحیح: دکتر چندر شیکهَر، دکتر حمیدرضا قلیچخانی، و دکتر هومن یوسفدهی، تهران: سخن، چاپ اول، ۱۳۹۵.
«این کتاب دربرگیرندۀ اصطلاحات، توضیحات، مثلها، و آگاهیهای ادبی و تاریخی دستاولی است که برخی را در منابع دیگر نمیتوان یافت... این کتاب بر فرهنگهایی چون بهار عجم و آنندراج فضل تقدم دارد...»
مرآتالاصطلاح، بیش از آن که فرهنگ لغت باشد، دانشنامهای است مختصر که فواید گوناگون تاریخی و فرهنگی و ادبی را در خود جای دادهاست و سرشار از اطلاعات ادبی، علمی، تاریخی، فنی، و حکایات و مثلهای رایج عصر صفوی است. از نکتههای درخور توجه این کتاب این است که مؤلف، علاوه بر آوردن مطالب و نکات از فرهنگها و شاعران گذشته، به تقریر فارسیزبانان و فارسیگویان عصر خود نیز نظر داشتهاست و علاوه بر شرح مدخلها و اصطلاحها، اطلاعات باارزشی هم از بزرگان و اوضاع و روابط اجتماعی و سیاسی و اقتصادی آن عصر میدهد. او همچنین لغات و امثال هندی و فارسی و آداب و رسوم ایشان را مقایسه کرده و از معدود نویسندگانی است که به ادبیات تطبیقی و نقد معادلسازیهای رایج پرداختهاست. او، با دقتنظری که داشته، اطلاعات ارزشمندی از مردم زمان خود و از کسبوکار و زندگی آنها داده و اصطلاحهای فراوانی را در زمینههای گوناگون مانند پزشکی، جواهرشناسی، دیوانی، آشپزی، پوشاک، تجارت، نقاشی، ستارهشناسی، شکار و سواری، ریاضی، معماری، موسیقی، بازی و ورزش، پول، و بسیاری دیگر در اختیار ما قرار دادهاست که آشنایی با آنها برای همۀ علاقهمندان و پژوهشگران حوزۀ تاریخ و فرهنگ عامه و مردمشناسی مفید خواهد بود. ترتیب این فرهنگ الفبایی است و در مقدمۀ آن شرح مفصلی دربارۀ مؤلف و تاریخ تألیف و ساختار و منابع کتاب داده شدهاست. در پیوستها و نمایۀ پایانی نیز میتوان توضیحات بیشتری را بههمراه دستهبندی موضوعی مدخلهای کتاب یافت. بر این کتاب نقدی به قلم دکتر حمیدرضا سلمانی، با عنوان معرفی و نقد مرآتالاصطلاح در مجلۀ نقد کتاب ادبیات و هنر، پاییز ۱۳۹۵، شمارۀ ۷، ص ۱۸۳–۲۰۴ نوشته شدهاست که با توجه به نکتهها و اصلاحات ویرایشی و ادبیای که در آن ذکر شده، مراجعه به آن ضروری به نظر میرسد.
در فرستۀ آینده نمونههایی از واژهها و اصطلاحهای کتاب مرآتالاصطلاح را خواهیم دید.
✍🏻 سمانه ملکخانی
#معرفی_کتاب
#فکر_کردن_از_کتاب_خواندن_هم_مهمتر_است
#گروه_واژه_گزینی_فرهنگستان_زبان_و_ادب_فارسی
@cheshmocheragh
«این کتاب دربرگیرندۀ اصطلاحات، توضیحات، مثلها، و آگاهیهای ادبی و تاریخی دستاولی است که برخی را در منابع دیگر نمیتوان یافت... این کتاب بر فرهنگهایی چون بهار عجم و آنندراج فضل تقدم دارد...»
مرآتالاصطلاح، بیش از آن که فرهنگ لغت باشد، دانشنامهای است مختصر که فواید گوناگون تاریخی و فرهنگی و ادبی را در خود جای دادهاست و سرشار از اطلاعات ادبی، علمی، تاریخی، فنی، و حکایات و مثلهای رایج عصر صفوی است. از نکتههای درخور توجه این کتاب این است که مؤلف، علاوه بر آوردن مطالب و نکات از فرهنگها و شاعران گذشته، به تقریر فارسیزبانان و فارسیگویان عصر خود نیز نظر داشتهاست و علاوه بر شرح مدخلها و اصطلاحها، اطلاعات باارزشی هم از بزرگان و اوضاع و روابط اجتماعی و سیاسی و اقتصادی آن عصر میدهد. او همچنین لغات و امثال هندی و فارسی و آداب و رسوم ایشان را مقایسه کرده و از معدود نویسندگانی است که به ادبیات تطبیقی و نقد معادلسازیهای رایج پرداختهاست. او، با دقتنظری که داشته، اطلاعات ارزشمندی از مردم زمان خود و از کسبوکار و زندگی آنها داده و اصطلاحهای فراوانی را در زمینههای گوناگون مانند پزشکی، جواهرشناسی، دیوانی، آشپزی، پوشاک، تجارت، نقاشی، ستارهشناسی، شکار و سواری، ریاضی، معماری، موسیقی، بازی و ورزش، پول، و بسیاری دیگر در اختیار ما قرار دادهاست که آشنایی با آنها برای همۀ علاقهمندان و پژوهشگران حوزۀ تاریخ و فرهنگ عامه و مردمشناسی مفید خواهد بود. ترتیب این فرهنگ الفبایی است و در مقدمۀ آن شرح مفصلی دربارۀ مؤلف و تاریخ تألیف و ساختار و منابع کتاب داده شدهاست. در پیوستها و نمایۀ پایانی نیز میتوان توضیحات بیشتری را بههمراه دستهبندی موضوعی مدخلهای کتاب یافت. بر این کتاب نقدی به قلم دکتر حمیدرضا سلمانی، با عنوان معرفی و نقد مرآتالاصطلاح در مجلۀ نقد کتاب ادبیات و هنر، پاییز ۱۳۹۵، شمارۀ ۷، ص ۱۸۳–۲۰۴ نوشته شدهاست که با توجه به نکتهها و اصلاحات ویرایشی و ادبیای که در آن ذکر شده، مراجعه به آن ضروری به نظر میرسد.
در فرستۀ آینده نمونههایی از واژهها و اصطلاحهای کتاب مرآتالاصطلاح را خواهیم دید.
✍🏻 سمانه ملکخانی
#معرفی_کتاب
#فکر_کردن_از_کتاب_خواندن_هم_مهمتر_است
#گروه_واژه_گزینی_فرهنگستان_زبان_و_ادب_فارسی
@cheshmocheragh
Forwarded from چشموچراغ
🌱 با یاد دکتر #محمدجان_شکوری_بخارایی (۱۳۰۵ – ۲۶ شهریور ۱۳۹۱)، ادیب اهل تاجیکستان و عضو پیوستهٔ #فرهنگستان زبان و ادب فارسی
از اول سالهای [دههٔ] بیستم قرن بیست، نفوذ زبان روسی روز تا روز بهسرعت افزوده میشد. در علم، تحصیلات عالی، حتی در دانشگاه طبی و کشاورزی، به روسی درس میخواندند. در قرن بیست، زبان تاجیکیِ ما از درگاه علم رانده شد. فرهنگستان علوم تاجیکستان دانشمندان زبردست داشت، لیکن علم به زبان روسی به وجود آورده میشد؛ غیر از علمهای انسانی، که بعضی از آثار آن به فارسی تاجیکی نوشته میشد. حتی تاریخ به روسی نوشته میشد... . کتابهای درسی را ترجمه میکردند، که ترجمهٔ خوب نبود. چند نسل مردم ما از اول با کتاب درسی ترجمهشده تربیَه یافتند، زبان آموختند. ما امروز ترجمهزدهٔ مادرزادیم. یک زبانی بهوجود آمده بود که میتوان گفت تاجیکیواژه بود و روسیساختار... کمکم در جامعه درک شد آن حقیقت که ما زبان خود را گم میکنیم، از زبان خود محروم شدن داریم.
برگرفته از مصاحبهٔ محسن شجاعی با دکتر محمدجان شکوری در مقدمهٔ فرهنگ فارسی- تاجیکی.
#قلمرو_زبان_فارسی
https://www.group-telegram.com/cheshmocheragh.com
از اول سالهای [دههٔ] بیستم قرن بیست، نفوذ زبان روسی روز تا روز بهسرعت افزوده میشد. در علم، تحصیلات عالی، حتی در دانشگاه طبی و کشاورزی، به روسی درس میخواندند. در قرن بیست، زبان تاجیکیِ ما از درگاه علم رانده شد. فرهنگستان علوم تاجیکستان دانشمندان زبردست داشت، لیکن علم به زبان روسی به وجود آورده میشد؛ غیر از علمهای انسانی، که بعضی از آثار آن به فارسی تاجیکی نوشته میشد. حتی تاریخ به روسی نوشته میشد... . کتابهای درسی را ترجمه میکردند، که ترجمهٔ خوب نبود. چند نسل مردم ما از اول با کتاب درسی ترجمهشده تربیَه یافتند، زبان آموختند. ما امروز ترجمهزدهٔ مادرزادیم. یک زبانی بهوجود آمده بود که میتوان گفت تاجیکیواژه بود و روسیساختار... کمکم در جامعه درک شد آن حقیقت که ما زبان خود را گم میکنیم، از زبان خود محروم شدن داریم.
برگرفته از مصاحبهٔ محسن شجاعی با دکتر محمدجان شکوری در مقدمهٔ فرهنگ فارسی- تاجیکی.
#قلمرو_زبان_فارسی
https://www.group-telegram.com/cheshmocheragh.com
Telegram
چشموچراغ
با پژوهشگران گروه واژهگزینی فرهنگستان زبان و ادب فارسی در کشف دوبارۀ زیباییهای زبان و ادبیات فارسی همراه شوید.
سروش: cheshmcheragh
اینستاگرام: _cheshmocheragh_
فیسبوک: Persian Terminology
توییتر: persiantermino1
ایتا: cheshmocheragh2
سروش: cheshmcheragh
اینستاگرام: _cheshmocheragh_
فیسبوک: Persian Terminology
توییتر: persiantermino1
ایتا: cheshmocheragh2