❄️ بارش برف سنگین در روستای گردشگری چهارراه (ارتفاع برف حدود 45 سانتیمتر)
📸 عکس: علی صفاییان
یکشنبه؛ ۲۵ آذر ۱۴۰۳
@hevallayen
در یکی از عکسها «رکس» سگ باهوش و باوفای روستا هم دیده میشود! 😍
📸 عکس: علی صفاییان
یکشنبه؛ ۲۵ آذر ۱۴۰۳
@hevallayen
در یکی از عکسها «رکس» سگ باهوش و باوفای روستا هم دیده میشود! 😍
Forwarded from صدای پای آب
✳️ توانایی اندیشیدن به دیگران و پذیرش وجود آنان
" ... اگرچه انسان میتواند خود را بجای دیگری بگذارد و دلسوزانه با وی همدردی کند و با مدارا و گشاده دستی، همگان را شایستۀ آنچه برای خود میخواهد، بداند، اما این توانایی پیوندهای یکراستی با بُردارهای زیستبومی و زمانی دارد. در زیستبومهایی که زنده ماندن دشوار و توانفرساست و خوراک و نوشاک، اندک و دشواریاب است، انسان نیز در راستای نیاز به ماندگاری خود، به خودکامگی و بخویش اندیشی میگراید. نیز در زمانی و یا جهانی که فرهنگِ آن نکوداشتنِ دیگران را خوش نمیدارد و مردمان را به خودی و بیگانه بخشبندی میکند، نیکوکاری دشوار و ناپسند میشود. دیگر آن که بخش بسیار اندکی از رفتارها و کردارهای آدمی با انسانیت سروکار دارد. بیشتر نیروی ذهنیِ انسان – به گونۀ ناخودآگاه - صرف گریز از هراس و درد و رنج و بیماری و نگرانی از رویدادهای ناگوار میشود. بخشی نیز در راه بیدار ماندن و بخواب رفتن بهنگامِ نیاز و به گذشته و آینده اندیشیدن و میان آن دو یویو کردن میگذرد. انسان همچنین برای نگهداری جایگاه ذهنی خود در خانواده، گروه و جامعهای که در آن میزید، انرژی ذهنیِ زیادی بکار میبرد. آبرو و اعتبار، نامهایی برای این درگیریِ ذهنیست. همچنین مراوده با دیگران، بویژه عاشق و یا معشوق شدن و نیز دوست و یا دشمن شدن، ریخت و پاشِ انرژی آدمی را بیشتر میکند. دربند بودن و بیماری نیز دو دشمنِ بزرگ نیرو ذهنی انسان است. با این همه، انسانیت، بمعنای پذیرفتنِ حق زندگی برای دیگران، هرگاه و هرجا که در کار بوده است، با آزادی و آبادی همراه شده است. این پذیره، پدیدۀ تازهای در گستره گیتی ست که از زمان پیدایش انسانِ پندارمند، نزدیک به یکصد هزار سال پیش، پیدا شده است و در روزگارِ ما در جهانِ مدرن بعنوان "حقوقِ بشر" پذیرفته شده است.
این همه را آوردم تا بگویم که در روزگاری که انسان دارای حقوق جهانشمولی، فارغ از پیشینه خانوادگی و جنسی و جنسیتی و قومی و ملی و دینی و فرهنگی و رنگ پوست و ریخت و قواره [و زبان] خود دارد، تنها رفتارها و کردارهایی که بر بنیاد پذیرش این حقوق که "حقوق بشر" خوانده میشود، استوار است را میتوان رفتارها و کردارهای "انسانی" دانست. رفتارها و کردارهای دیگر، هرچند تاریخی، ریشهدار، فراگیر، دلربا، سنگین و رنگین نیز که باشند، باید آن ها را در زُمرۀ رفتارهای میمونی دانست. رفتارها و کردارهای میمونی، رفتارها و کردارهای میمونهای انسان نماییست که همۀ کنشها و کوششهایشان در راستای سودِ خود از جهان، بی هیچ توجه به نیازهای دیگران است. این شیوۀ رفتاری و کرداری همۀ گیاهان و جانوران از آغاز پیدایش هستی تا کنون بوده است. اکنون پس از سه و نیم میلیارد سال پس از پیدایش هستی بر روی زمین، گونۀ جانوری بنام انسان پیدا شده است که در شرایط ویژهای، اندکی توانایی اندیشیدن به دیگران و نیز پذیرش وجود آنان را دارد. اگرچه این توانایی بسیار شگفت و فرخنده، هماره با فشارِ گرایشِ انسان به خودکامگی روبروست، اما پرورش و نکوداشتِ آن می تواند، شیوۀ زیستیِ تازهای را در گسترۀ گیتی شکل دهد که پدید آورندۀ جهان دیگری باشد. جهانی تهی از ترفند و تباهی... "
🖌 ابراهیم هرندی
@chaarraah
" ... اگرچه انسان میتواند خود را بجای دیگری بگذارد و دلسوزانه با وی همدردی کند و با مدارا و گشاده دستی، همگان را شایستۀ آنچه برای خود میخواهد، بداند، اما این توانایی پیوندهای یکراستی با بُردارهای زیستبومی و زمانی دارد. در زیستبومهایی که زنده ماندن دشوار و توانفرساست و خوراک و نوشاک، اندک و دشواریاب است، انسان نیز در راستای نیاز به ماندگاری خود، به خودکامگی و بخویش اندیشی میگراید. نیز در زمانی و یا جهانی که فرهنگِ آن نکوداشتنِ دیگران را خوش نمیدارد و مردمان را به خودی و بیگانه بخشبندی میکند، نیکوکاری دشوار و ناپسند میشود. دیگر آن که بخش بسیار اندکی از رفتارها و کردارهای آدمی با انسانیت سروکار دارد. بیشتر نیروی ذهنیِ انسان – به گونۀ ناخودآگاه - صرف گریز از هراس و درد و رنج و بیماری و نگرانی از رویدادهای ناگوار میشود. بخشی نیز در راه بیدار ماندن و بخواب رفتن بهنگامِ نیاز و به گذشته و آینده اندیشیدن و میان آن دو یویو کردن میگذرد. انسان همچنین برای نگهداری جایگاه ذهنی خود در خانواده، گروه و جامعهای که در آن میزید، انرژی ذهنیِ زیادی بکار میبرد. آبرو و اعتبار، نامهایی برای این درگیریِ ذهنیست. همچنین مراوده با دیگران، بویژه عاشق و یا معشوق شدن و نیز دوست و یا دشمن شدن، ریخت و پاشِ انرژی آدمی را بیشتر میکند. دربند بودن و بیماری نیز دو دشمنِ بزرگ نیرو ذهنی انسان است. با این همه، انسانیت، بمعنای پذیرفتنِ حق زندگی برای دیگران، هرگاه و هرجا که در کار بوده است، با آزادی و آبادی همراه شده است. این پذیره، پدیدۀ تازهای در گستره گیتی ست که از زمان پیدایش انسانِ پندارمند، نزدیک به یکصد هزار سال پیش، پیدا شده است و در روزگارِ ما در جهانِ مدرن بعنوان "حقوقِ بشر" پذیرفته شده است.
این همه را آوردم تا بگویم که در روزگاری که انسان دارای حقوق جهانشمولی، فارغ از پیشینه خانوادگی و جنسی و جنسیتی و قومی و ملی و دینی و فرهنگی و رنگ پوست و ریخت و قواره [و زبان] خود دارد، تنها رفتارها و کردارهایی که بر بنیاد پذیرش این حقوق که "حقوق بشر" خوانده میشود، استوار است را میتوان رفتارها و کردارهای "انسانی" دانست. رفتارها و کردارهای دیگر، هرچند تاریخی، ریشهدار، فراگیر، دلربا، سنگین و رنگین نیز که باشند، باید آن ها را در زُمرۀ رفتارهای میمونی دانست. رفتارها و کردارهای میمونی، رفتارها و کردارهای میمونهای انسان نماییست که همۀ کنشها و کوششهایشان در راستای سودِ خود از جهان، بی هیچ توجه به نیازهای دیگران است. این شیوۀ رفتاری و کرداری همۀ گیاهان و جانوران از آغاز پیدایش هستی تا کنون بوده است. اکنون پس از سه و نیم میلیارد سال پس از پیدایش هستی بر روی زمین، گونۀ جانوری بنام انسان پیدا شده است که در شرایط ویژهای، اندکی توانایی اندیشیدن به دیگران و نیز پذیرش وجود آنان را دارد. اگرچه این توانایی بسیار شگفت و فرخنده، هماره با فشارِ گرایشِ انسان به خودکامگی روبروست، اما پرورش و نکوداشتِ آن می تواند، شیوۀ زیستیِ تازهای را در گسترۀ گیتی شکل دهد که پدید آورندۀ جهان دیگری باشد. جهانی تهی از ترفند و تباهی... "
🖌 ابراهیم هرندی
@chaarraah
Forwarded from صدای پای آب
Forwarded from صدای پای آب
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
✅ حرف حساب!
#جورج_کارلین
فرق هست بین افتخار به چیزی و خوشحالی از آن چیز؛ آنچه در ایجاد یا داشتنش نقشی نداشتهایم مانند ملیت، نژاد، زبان و... نمیتواند به تنهایی مایه افتخار باشد در حالیکه میتوان از داشتنش خوشحال بود! چرا که این نوع افتخار ضمن اینکه بی معناست، به غرور و تعصب بیجا منجر خواهد شد.
#افتخار #ملیت #نژاد #زبان #تعصب #غرور #انسانیت #حرف_حساب
@chaarraah
#جورج_کارلین
فرق هست بین افتخار به چیزی و خوشحالی از آن چیز؛ آنچه در ایجاد یا داشتنش نقشی نداشتهایم مانند ملیت، نژاد، زبان و... نمیتواند به تنهایی مایه افتخار باشد در حالیکه میتوان از داشتنش خوشحال بود! چرا که این نوع افتخار ضمن اینکه بی معناست، به غرور و تعصب بیجا منجر خواهد شد.
#افتخار #ملیت #نژاد #زبان #تعصب #غرور #انسانیت #حرف_حساب
@chaarraah
✳️ در نکوهش بیطرفی
جامعهای که از ستایش کردن فضائل انسانها و نکوهش بدکاری آنها به نام رواداری به یک اندازه خودداری کند، به مرزهای تهوعآوری از بیطرفی نزدیک شده است. آنجا بیگمان بهشت بُزدلهای اخلاقی است...
🖌 مرتضی نعمتی
📖 جغرافیای شخصی
جامعهای که از ستایش کردن فضائل انسانها و نکوهش بدکاری آنها به نام رواداری به یک اندازه خودداری کند، به مرزهای تهوعآوری از بیطرفی نزدیک شده است. آنجا بیگمان بهشت بُزدلهای اخلاقی است...
🖌 مرتضی نعمتی
📖 جغرافیای شخصی
Forwarded from صدای پای آب
🔵 ... مبارک باد!
یکی از خلق و خوهای بد من و امثال من اینه که اگه ببینیم مردم دارن یه مناسبتی رو به هم تبریک (یا تسلیت) می گن مثلا" روز دختر خاله! یا روز پاسبان! یا هفته فلان یا دهۀ بهمان... قبل از اینکه جوگیر بشیم و این مناسبت رو به این و اون تبریک یا تسلیت عرض کنیم! یه کم وقت میذاریم تحقیق می کنیم ببینم علت این انتخاب چی بوده؟ چه رویداد تاریخی ملی یا جهانی واقعی و پر اهمیتی و یا چه فضیلت انسانی چشمگیری موجب این نامگذاری شده؟ فایده یا زیان چنین انتخاب هایی و تثبیت اونها برای جامعه و میهن مون چیه؟... و البته در بسیاری از موارد به نتیجه قانع کننده ای نمی رسیم...
در حالی که خیلی از هموطنان احساساتی ما طبق معمول به جنبۀ منطقی قضایا کاری ندارن و در این مورد هم مهمترین دغدغه شون اینه که از قافلۀ انتشار پیامهای رنگارنگ شادباش و تبریک یا تم اندوه و سوگواری عقب نمونن!... حتی اگه ته ذهن شون احساس کنن یه جای کار اشکال داره، باز هم براشون تقلید کردن و همرنگ جماعت شدن به مراتب آسونتر از کمی مطالعه و تامله...
✍️ باقریان
(عکس: مرغ مینا...)
#تلخ_نوشت
#خودمونی
@chaarraah
یکی از خلق و خوهای بد من و امثال من اینه که اگه ببینیم مردم دارن یه مناسبتی رو به هم تبریک (یا تسلیت) می گن مثلا" روز دختر خاله! یا روز پاسبان! یا هفته فلان یا دهۀ بهمان... قبل از اینکه جوگیر بشیم و این مناسبت رو به این و اون تبریک یا تسلیت عرض کنیم! یه کم وقت میذاریم تحقیق می کنیم ببینم علت این انتخاب چی بوده؟ چه رویداد تاریخی ملی یا جهانی واقعی و پر اهمیتی و یا چه فضیلت انسانی چشمگیری موجب این نامگذاری شده؟ فایده یا زیان چنین انتخاب هایی و تثبیت اونها برای جامعه و میهن مون چیه؟... و البته در بسیاری از موارد به نتیجه قانع کننده ای نمی رسیم...
در حالی که خیلی از هموطنان احساساتی ما طبق معمول به جنبۀ منطقی قضایا کاری ندارن و در این مورد هم مهمترین دغدغه شون اینه که از قافلۀ انتشار پیامهای رنگارنگ شادباش و تبریک یا تم اندوه و سوگواری عقب نمونن!... حتی اگه ته ذهن شون احساس کنن یه جای کار اشکال داره، باز هم براشون تقلید کردن و همرنگ جماعت شدن به مراتب آسونتر از کمی مطالعه و تامله...
✍️ باقریان
(عکس: مرغ مینا...)
#تلخ_نوشت
#خودمونی
@chaarraah
Forwarded from مدرسه روانشناسی لندن
♦️ما مردم مرده پرستیم
اگر به جای این همه مقاله که در ستایش ابراهیم نبوی در این دو روز منتشر شده، یکی از انها قبل از مرگش منتشر شده بود، احتمالا خودش را نمیکشت.
محسن مخملباف
اگر به جای این همه مقاله که در ستایش ابراهیم نبوی در این دو روز منتشر شده، یکی از انها قبل از مرگش منتشر شده بود، احتمالا خودش را نمیکشت.
محسن مخملباف
✳️ هر کجا مرز کشیدند، شما پُل بزنید!
در طول سالهایی که بهواسطهی فعالیتهای محیط زیستی با هممیهنانی از مناطق مختلف در ارتباط بودهام، گاه با معدود افرادی مواجه شده و میشوم که اهل مرزبندی بین آدمها هستند؛ بین تهرانی، مشهدی، کلاتی، لاینی، درگزی و... بین فارس، کرد، ترک، بلوچ و... بین تیرهها، نژادها، ادیان و مذاهب مختلف و مانند این ها... . مرزبندیهایی که همواره زمینه ساز تفرقه و بروز اختلاف بوده و هستند.
چنین افرادی انسانها را به خودی و ناخودی تقسیم کرده و ویژگیهایی را مبنای برتری خودیها بر ناخودیها میپندارند که در واقع حاصل اتفاق یا جبر جغرافیاییاند و جایی برای افتخار و مباهات ندارند... .
خواستم بگویم به باور من تا جاییکه به طبیعت هزار مسجد مربوط است، نهتنها مردم همهی شهرها و روستاهای پیرامون رشته کوه هزار مسجد بلکه همه ایرانیانی که دل در گروی میهن خویش دارند خودیاند! در مقیاسی بزرگتر میتوان همه انسانهای آزاده و صلح جو و بلکه همه زیستمندان زمین را نیز خودی بهشمار آورد چرا که همگی در یک خانه زندگی میکنیم؛ خانهای که در حال حاضر تنها سیارهی شناخته شدهی دارای حیات در کیهان است!... بنابراین بهتر است به جای تمرکز بر این مرزبندیهای کوته فکرانه و برجسته کردن آنها، بر همفکری و همکاری برای آبادانی میهن متمرکز شویم و در فرصت بسیار کوتاهی که هر یک از ما در اختیار داریم، با اندیشه و عمل خویش، جهان را به جای بهتری برای زیستن بدل کنیم.
* عنوان مطلب، مصرعی از شعر نجیب بارور (شاعر افغان) است.
✍️ باقریان
@chaarraah
در طول سالهایی که بهواسطهی فعالیتهای محیط زیستی با هممیهنانی از مناطق مختلف در ارتباط بودهام، گاه با معدود افرادی مواجه شده و میشوم که اهل مرزبندی بین آدمها هستند؛ بین تهرانی، مشهدی، کلاتی، لاینی، درگزی و... بین فارس، کرد، ترک، بلوچ و... بین تیرهها، نژادها، ادیان و مذاهب مختلف و مانند این ها... . مرزبندیهایی که همواره زمینه ساز تفرقه و بروز اختلاف بوده و هستند.
چنین افرادی انسانها را به خودی و ناخودی تقسیم کرده و ویژگیهایی را مبنای برتری خودیها بر ناخودیها میپندارند که در واقع حاصل اتفاق یا جبر جغرافیاییاند و جایی برای افتخار و مباهات ندارند... .
خواستم بگویم به باور من تا جاییکه به طبیعت هزار مسجد مربوط است، نهتنها مردم همهی شهرها و روستاهای پیرامون رشته کوه هزار مسجد بلکه همه ایرانیانی که دل در گروی میهن خویش دارند خودیاند! در مقیاسی بزرگتر میتوان همه انسانهای آزاده و صلح جو و بلکه همه زیستمندان زمین را نیز خودی بهشمار آورد چرا که همگی در یک خانه زندگی میکنیم؛ خانهای که در حال حاضر تنها سیارهی شناخته شدهی دارای حیات در کیهان است!... بنابراین بهتر است به جای تمرکز بر این مرزبندیهای کوته فکرانه و برجسته کردن آنها، بر همفکری و همکاری برای آبادانی میهن متمرکز شویم و در فرصت بسیار کوتاهی که هر یک از ما در اختیار داریم، با اندیشه و عمل خویش، جهان را به جای بهتری برای زیستن بدل کنیم.
* عنوان مطلب، مصرعی از شعر نجیب بارور (شاعر افغان) است.
✍️ باقریان
@chaarraah
▪️توجیه خواهندکرد که نویسنده این جملات یک بی سر و پاست و ارتباطی به «احزاب دموکراسیخواه» ندارد! اما خودشان هم میدانند که سرکردگان آن باندهای مسلح نیز دنبال همین هدف هستند اما فعلا علنی نمیگویند و بی سر و پاها را جلو میفرستند تا عادیسازی کنند. عدهای هم نمکگیر شدهاند و با تروریستهای تجزیهطلب مادرخرج مشترک دارند و ناچارند بگویند اینها الگوی دموکراسی هستند!
▪️ کسانی که به دنبال تکهپارهکردن ایران هستند، دشمن ایرانند. تبلیغ چنین افراد و گروههایی دشمنی با ایران است. مردم با دشمن کشورشان ائتلاف نمیکنند، بلکه میجنگند. شگرد آنها پررنگکردن اختلافها و ایجاد مرزهای تصنعی در میان ملت ایران و در نهایت تجزیه کشور به بهانه همین مرزهاست. مرعوب رسانههای کشورهای خارجی نشوید و در دهان این حرامیهایی بزنید که در واقع نیروهای نیابتی بیگانگان هستند.
✍️ بهرامی
▪️ کسانی که به دنبال تکهپارهکردن ایران هستند، دشمن ایرانند. تبلیغ چنین افراد و گروههایی دشمنی با ایران است. مردم با دشمن کشورشان ائتلاف نمیکنند، بلکه میجنگند. شگرد آنها پررنگکردن اختلافها و ایجاد مرزهای تصنعی در میان ملت ایران و در نهایت تجزیه کشور به بهانه همین مرزهاست. مرعوب رسانههای کشورهای خارجی نشوید و در دهان این حرامیهایی بزنید که در واقع نیروهای نیابتی بیگانگان هستند.
✍️ بهرامی
✳️ همه جای ایران سرای من است!
گوناگونی قومی، زبانی و فرهنگی، همراه با گوناگونی اقلیمی از ویژگیهای ارزشمند، زیبا و بیهمتای ایران ماست. رفع تبعیض و محرومیت در سیستان و بلوچستان، کردستان، خوزستان و...، نهتنها خواستهی بر حق هممیهنان ارجمندمان در این استانها، که خواسته و مطالبهی همهی ایرانیان از دولتها و سردمداران حاکم بر ایران بوده و هست. بی گمان، دستیابی به رفاه همگانی و برپایی مردم سالاری راستین، ایران و یکپارچگی سرزمینی آن را در برابر هرگونه آسیب و گزندی بیمه خواهد نمود.
📸🖌 باقریان
عکس: بندر بریس - سیستان و بلوچستان
#ایران #ایرانی #ایرانیان #ملت_ایران #ایران_ما #میهن #وطن #سیستان_و_بلوچستان #کردستان #آذربایجان #خوزستان #بلوچ #کرد #عرب #ترک #آذری #ترکمن #لر #فارس #زرتشتی #مسلمان #سنی #شیعه #مسیحی #ارمنی #یهودی #بهایی #بی_دین #ایران_برای_همه_ایرانیان
@chaarraah
https://www.instagram.com/esmaeel_bagherian
گوناگونی قومی، زبانی و فرهنگی، همراه با گوناگونی اقلیمی از ویژگیهای ارزشمند، زیبا و بیهمتای ایران ماست. رفع تبعیض و محرومیت در سیستان و بلوچستان، کردستان، خوزستان و...، نهتنها خواستهی بر حق هممیهنان ارجمندمان در این استانها، که خواسته و مطالبهی همهی ایرانیان از دولتها و سردمداران حاکم بر ایران بوده و هست. بی گمان، دستیابی به رفاه همگانی و برپایی مردم سالاری راستین، ایران و یکپارچگی سرزمینی آن را در برابر هرگونه آسیب و گزندی بیمه خواهد نمود.
📸🖌 باقریان
عکس: بندر بریس - سیستان و بلوچستان
#ایران #ایرانی #ایرانیان #ملت_ایران #ایران_ما #میهن #وطن #سیستان_و_بلوچستان #کردستان #آذربایجان #خوزستان #بلوچ #کرد #عرب #ترک #آذری #ترکمن #لر #فارس #زرتشتی #مسلمان #سنی #شیعه #مسیحی #ارمنی #یهودی #بهایی #بی_دین #ایران_برای_همه_ایرانیان
@chaarraah
https://www.instagram.com/esmaeel_bagherian
Forwarded from عکس نگار
روی کاناپه جلوی تلویزیون لم داده بودم که ناگهان چیزی در آسمان شب درخشید و نور آن، پنجره را روشن کرد و لحظهای بعد صدای انفجاری به گوش رسید. وقتی این انفجار نور چندبار تکرار شد تازه متوجه شدم ماجرا مربوط به جشنی آشناست که هر سال به مدت ده شبانهروز در خیابانهای شهر برپا میشود.
تصمیم گرفتم من هم با نوشتن مطلبی کوتاه در این جشن شرکت کنم!
یاد موضوعی افتادم که چندی پیش به ذهنم خطور کرده بود؛ اینکه این غربیها چقدر از نظر تولید «فحش» از ما ایرانیها عقباند. همهی فحشهای آنها در دو سه کلمه یا جملهی اف دار خلاصه میشود در حالیکه دامنهی فحشهای ما آنقدر متنوع و گسترده است که باید برای آن لغتنامهی جداگانهای درست شود. از ویژگیهای فحشهای ایرانی، خلاقیتی است که در ساخت آنها بکار رفته است بهگونهای که گاه واژههایی بعید از حوزهها و رشتههای مختلف به نام عضوی از خانواده یا بستگان مخاطب فحش، افزوده شده و ترکیبی بدیع بوجود آمده است. ویژگی دیگر فحشهای ایرانی، پویایی آنهاست؛ هر نسلی متناسب با وضعیت زمانهی خود، انبوهی از فحشهای نو را به این گنجینهی فرهنگی غنی افزوده، تا جاییکه حتی نام برخی غذاها نیز به این عرصه وارد شده است!...
نمیدانم آنچه نوشتم، طنز بهشمار میرود یا صرفاً بیان یک واقعیت تاریخی فرهنگیست. هرچه هست امیدوارم توانسته باشم به سهم خودم نخودی در آش این جشن انداخته باشم و مورد قبول حق واقع شود!
🖌 باقریان
۱۴ بهمن ۱۴۰۳
پینوشت:
۱- عکس تزئینی است!
۲- همانگونه که پیش از این هم گفتهام؛ من سلطنت طلب نیستم!
۳- گمان میکنم اگر بخت یار بود، میتوانستیم روزگار بهتری داشته باشیم.
http://Instagram.com/esmaeel_bagherian
تصمیم گرفتم من هم با نوشتن مطلبی کوتاه در این جشن شرکت کنم!
یاد موضوعی افتادم که چندی پیش به ذهنم خطور کرده بود؛ اینکه این غربیها چقدر از نظر تولید «فحش» از ما ایرانیها عقباند. همهی فحشهای آنها در دو سه کلمه یا جملهی اف دار خلاصه میشود در حالیکه دامنهی فحشهای ما آنقدر متنوع و گسترده است که باید برای آن لغتنامهی جداگانهای درست شود. از ویژگیهای فحشهای ایرانی، خلاقیتی است که در ساخت آنها بکار رفته است بهگونهای که گاه واژههایی بعید از حوزهها و رشتههای مختلف به نام عضوی از خانواده یا بستگان مخاطب فحش، افزوده شده و ترکیبی بدیع بوجود آمده است. ویژگی دیگر فحشهای ایرانی، پویایی آنهاست؛ هر نسلی متناسب با وضعیت زمانهی خود، انبوهی از فحشهای نو را به این گنجینهی فرهنگی غنی افزوده، تا جاییکه حتی نام برخی غذاها نیز به این عرصه وارد شده است!...
نمیدانم آنچه نوشتم، طنز بهشمار میرود یا صرفاً بیان یک واقعیت تاریخی فرهنگیست. هرچه هست امیدوارم توانسته باشم به سهم خودم نخودی در آش این جشن انداخته باشم و مورد قبول حق واقع شود!
🖌 باقریان
۱۴ بهمن ۱۴۰۳
پینوشت:
۱- عکس تزئینی است!
۲- همانگونه که پیش از این هم گفتهام؛ من سلطنت طلب نیستم!
۳- گمان میکنم اگر بخت یار بود، میتوانستیم روزگار بهتری داشته باشیم.
http://Instagram.com/esmaeel_bagherian
ما مهربان نیستیم، ما مهرطلب هستیم.
ما جلوی آدمها تعریفشان را میکنیم ولی پشت سرشان همه جور حرف میزنیم!
ما وقتی به کسی میرسیم، برای اینکه خودمان را خوب جلوه بدهیم، همه چیز را تحمل میکنیم اما حاضر نمیشویم درد و رنجِ ایستادن پای حق خودمان و آنچه را که درست است بپذیریم!
برای همین دروغ میگوییم، تعارف میکنیم، سازش میکنیم، پنهان میکنیم و غرق در فریب و تزویر و تظاهر و تعارف میشویم، تا به همه بگوییم خانمها أقایان من خوبم!
🖋 دکتر فرهنگ هلاكويي
@bishuoori
ما جلوی آدمها تعریفشان را میکنیم ولی پشت سرشان همه جور حرف میزنیم!
ما وقتی به کسی میرسیم، برای اینکه خودمان را خوب جلوه بدهیم، همه چیز را تحمل میکنیم اما حاضر نمیشویم درد و رنجِ ایستادن پای حق خودمان و آنچه را که درست است بپذیریم!
برای همین دروغ میگوییم، تعارف میکنیم، سازش میکنیم، پنهان میکنیم و غرق در فریب و تزویر و تظاهر و تعارف میشویم، تا به همه بگوییم خانمها أقایان من خوبم!
🖋 دکتر فرهنگ هلاكويي
@bishuoori
✳️ یک سوزن به خودمان!
میگویند مردم شبیه حاکمان خود میشوند! از مسئولین و مقامات کشور بسیار شنیدهایم که دشمنان را مقصر مسائل و بحرانهای خوساختهی داخلی و خارجی معرفی کرده و میکنند. از هممیهنان نیز بسیار میشنویم که هر مسئلهی ریز و درشتی را به گردن مسئولین کشور میاندازند! بدیهیست مردم نقش چندانی در سیاستها و مسائل کلان فعلی کشور ندارند ولی فرافکنی و دیگران را در هر مسئلهای مقصر دانستن نیز دردی از ما درمان نخواهد کرد.
مسئولین میهندوست، کارآشنا و پاکدستی که روی کار آمدنشان را آرزو داریم از سیارهای دیگر نخواهند آمد؛ باید از بین همین مردم، انتخاب شده و مدیریت امور را در دست بگیرند. اگر آنها هم انتقادپذیر نبوده و اهل فرافکنی باشند، مسئولیت اشتباهات خود را بهعهده نمیگیرند و به گردن دشمنان خواهند انداخت! و این روند معیوب تا ابد ادامه خواهد یافت! من و شما نمونههای بسیاری در بین آشنا و غریبه سراغ داریم که در ابتدا منتقد مسئولین بودند ولی آنگاه که خود به مقام و موقعیتی (حتی در نهادهای مردمی!) رسیدند، همان خلقیاتی را پیدا کرده و رفتاری را در پیش گرفتند که پیشتر از آنها مینالیدند! متاسفانه خودنمایی، خودشیفتگی، خودمحوری، چاپلوسی، فرافکنی، محافظهکاری، فرصتطلبی، عافیتطلبی، پارتی بازی، دروغگویی و مانند اینها چه در بین مردم عادی و چه در بین مسئولین و مقامات کشور، صفاتی آشناست.
قصد ندارم حکمرانان پیشین و کنونی را از اشتباهات فاحشی که به وضعیت سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و محیط زیستی کنونی منجر شده تبرئه کنم، میخواهم بگویم اگر ما مردمی واقع بین و انتقادپذیر نباشیم و نقش خود را در حل آندسته از مسائلی که مستقیماً مربوط به خود ماست نپذیریم و نقطه ضعفهای تاریخی-فرهنگی خود را اصلاح نکنیم، نخواهیم توانست شایستگان را بر مسند امور حاکم کنیم و حتی اگر چنین شود تصمیمات و اقدامات آنها به مذاق ما خوش نخواهد آمد!
فرض کنید در یک سیستم قانونمند و شایستهسالار، از دوستی که مسئولیتی دارد تقاضایی شخصی ولی فراقانونی داشته باشیم که از انجام آن خودداری کند و یا در گزینش کارکنان زیردست خود، استخدام فلان فرد غریبه ولی شایسته را بر استخدام فرزند عزیز ما ترجیح دهد، یا برادر خود را که اقدام به شکار غیرمجاز کرده به زندان بیاندازد، بهراستی چه حسی نسبت به او پیدا خواهیم کرد؟! مشکل از ماست یا از او؟!
تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل...
🖌 باقریان
@chaarraah
میگویند مردم شبیه حاکمان خود میشوند! از مسئولین و مقامات کشور بسیار شنیدهایم که دشمنان را مقصر مسائل و بحرانهای خوساختهی داخلی و خارجی معرفی کرده و میکنند. از هممیهنان نیز بسیار میشنویم که هر مسئلهی ریز و درشتی را به گردن مسئولین کشور میاندازند! بدیهیست مردم نقش چندانی در سیاستها و مسائل کلان فعلی کشور ندارند ولی فرافکنی و دیگران را در هر مسئلهای مقصر دانستن نیز دردی از ما درمان نخواهد کرد.
مسئولین میهندوست، کارآشنا و پاکدستی که روی کار آمدنشان را آرزو داریم از سیارهای دیگر نخواهند آمد؛ باید از بین همین مردم، انتخاب شده و مدیریت امور را در دست بگیرند. اگر آنها هم انتقادپذیر نبوده و اهل فرافکنی باشند، مسئولیت اشتباهات خود را بهعهده نمیگیرند و به گردن دشمنان خواهند انداخت! و این روند معیوب تا ابد ادامه خواهد یافت! من و شما نمونههای بسیاری در بین آشنا و غریبه سراغ داریم که در ابتدا منتقد مسئولین بودند ولی آنگاه که خود به مقام و موقعیتی (حتی در نهادهای مردمی!) رسیدند، همان خلقیاتی را پیدا کرده و رفتاری را در پیش گرفتند که پیشتر از آنها مینالیدند! متاسفانه خودنمایی، خودشیفتگی، خودمحوری، چاپلوسی، فرافکنی، محافظهکاری، فرصتطلبی، عافیتطلبی، پارتی بازی، دروغگویی و مانند اینها چه در بین مردم عادی و چه در بین مسئولین و مقامات کشور، صفاتی آشناست.
قصد ندارم حکمرانان پیشین و کنونی را از اشتباهات فاحشی که به وضعیت سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و محیط زیستی کنونی منجر شده تبرئه کنم، میخواهم بگویم اگر ما مردمی واقع بین و انتقادپذیر نباشیم و نقش خود را در حل آندسته از مسائلی که مستقیماً مربوط به خود ماست نپذیریم و نقطه ضعفهای تاریخی-فرهنگی خود را اصلاح نکنیم، نخواهیم توانست شایستگان را بر مسند امور حاکم کنیم و حتی اگر چنین شود تصمیمات و اقدامات آنها به مذاق ما خوش نخواهد آمد!
فرض کنید در یک سیستم قانونمند و شایستهسالار، از دوستی که مسئولیتی دارد تقاضایی شخصی ولی فراقانونی داشته باشیم که از انجام آن خودداری کند و یا در گزینش کارکنان زیردست خود، استخدام فلان فرد غریبه ولی شایسته را بر استخدام فرزند عزیز ما ترجیح دهد، یا برادر خود را که اقدام به شکار غیرمجاز کرده به زندان بیاندازد، بهراستی چه حسی نسبت به او پیدا خواهیم کرد؟! مشکل از ماست یا از او؟!
تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل...
🖌 باقریان
@chaarraah
✳️ بهترینِ خودمان باشیم!
از نشانههای یک جامعهی سالم و رو به رشد این است که در آن هر فردی (نجار، مهندس، رفتگر، روزنامهنگار، دامدار، معلم، محیطبان، صافکار، معمار، سیاستمدار، پزشک، باغبان و غیره...) کار و پیشهی خود را مهم میداند، جدی میگیرد و تلاش میکند کارش را به بهترین روش انجام دهد و دنبال بهانه برای تنبلی و فرافکنی نیست. در چنین جامعهای، ارزش و اعتبار افراد بر اساس شغل آنها سنجیده نمیشود بلکه دانش و مهارت آنها در کاری که انجام میدهند و درستی و کیفیت کارشان است که اهمیت دارد. بنابراین در جامعهی مورد نظر، یک کشاورز با تجربه یا یک تعمیرکار ماهر، ارزشمندتر از یک سیاستمدار نادان یا یک مدیر نالایق است.
البته در برخی جوامع، پیشههایی هم هست که اگر نباشند نه تنها خللی در زندگی مردم پیش نمیآید بلکه اوضاع به مراتب بهتر خواهد شد!...
📸🖌 باقریان
@chaarraah
http://Instagram.com/esmaeel_bagherian
از نشانههای یک جامعهی سالم و رو به رشد این است که در آن هر فردی (نجار، مهندس، رفتگر، روزنامهنگار، دامدار، معلم، محیطبان، صافکار، معمار، سیاستمدار، پزشک، باغبان و غیره...) کار و پیشهی خود را مهم میداند، جدی میگیرد و تلاش میکند کارش را به بهترین روش انجام دهد و دنبال بهانه برای تنبلی و فرافکنی نیست. در چنین جامعهای، ارزش و اعتبار افراد بر اساس شغل آنها سنجیده نمیشود بلکه دانش و مهارت آنها در کاری که انجام میدهند و درستی و کیفیت کارشان است که اهمیت دارد. بنابراین در جامعهی مورد نظر، یک کشاورز با تجربه یا یک تعمیرکار ماهر، ارزشمندتر از یک سیاستمدار نادان یا یک مدیر نالایق است.
البته در برخی جوامع، پیشههایی هم هست که اگر نباشند نه تنها خللی در زندگی مردم پیش نمیآید بلکه اوضاع به مراتب بهتر خواهد شد!...
📸🖌 باقریان
@chaarraah
http://Instagram.com/esmaeel_bagherian
🔴 برخی از بزرگترین مشکلات فرهنگی ما
🔸 تعبد [سرسپردگی]؛ به این معنی که سخن کسی یا کسانی را [بخاطر دلبستگی به آنها یا پیروی کورکورانه از دیگران] بدون دلیل میپذیریم در حالیکه اخلاقِ باور میگوید هرکس از تو مطالبهی "قبول" کرد تو مطالبهی "دلیل" کن. اینگونه است که روحانیون، عرفا [و گاه حتی] روشنفکران، دانشگاهیان، فیلسوفان و … سخنان بیدلیل به ما میگویند و ما میپذیریم.
🔸 گمان میکنیم بدون تلاش خودمان، جامعه اصلاح میشود و همواره منتظر یک رهبر و پیشوا هستیم که زندگی ما را تغییر دهد. گویی مانند نمایشنامههای یونانی قدیم جرثقیلی خدایی وجود دارد و قرار است به یکباره همه فلاکتها و بدبختی را تبدیل به نیکی و خیر کند و همه [بدکاران] را به جزای اعمال بد خود برساند [بهبود اوضاع یک جامعه بدون پرداخت هزینههای گوناگون و پذیرش سختیها ممکن نیست. به عنوان نمونه نگاه کنید به تاریخ امریکا که برای لغو بردهداری چه جنگها و رنجها را متحمل شدند].
🔸 دوری از عقلانیت علمی. مادامی که از راه عقلانیت علمی دوری کنیم جامعه ما بهبودی نخواهد داشت. [امید بستن به خرافات، معجزات، کارما و مانند اینها... دردهای ما را درمان نمیکند]
🖌 مصطفی ملکیان
🔸 مقدسپنداری. مقدس کردن افراد و چیزها سر منشاً دیكتاتورى و استبداد است.
وقتی فردی را مقدس خواندیم کمترین انتقاد و یا مخالفتى با آن هزینه سنگینى به دنبال خواهد داشت.
و این مقدس مى تواند هر چیزى باشد:
یك كتاب، یك دین، یك انسان، یك ساختمان و ...
همگی ما باید متوجه این امر باشیم و با این پدیده ناسالم مبارزه کنیم و بدانیم که هیچ كس و هیچ چیز آنقدر مقدس نیست كه نتوان آن را به نقد كشید.
برگرفته از کانال «در اسارت فرهنگ»
(با اندکی ویرایش)
@essarat
🔸 تعبد [سرسپردگی]؛ به این معنی که سخن کسی یا کسانی را [بخاطر دلبستگی به آنها یا پیروی کورکورانه از دیگران] بدون دلیل میپذیریم در حالیکه اخلاقِ باور میگوید هرکس از تو مطالبهی "قبول" کرد تو مطالبهی "دلیل" کن. اینگونه است که روحانیون، عرفا [و گاه حتی] روشنفکران، دانشگاهیان، فیلسوفان و … سخنان بیدلیل به ما میگویند و ما میپذیریم.
🔸 گمان میکنیم بدون تلاش خودمان، جامعه اصلاح میشود و همواره منتظر یک رهبر و پیشوا هستیم که زندگی ما را تغییر دهد. گویی مانند نمایشنامههای یونانی قدیم جرثقیلی خدایی وجود دارد و قرار است به یکباره همه فلاکتها و بدبختی را تبدیل به نیکی و خیر کند و همه [بدکاران] را به جزای اعمال بد خود برساند [بهبود اوضاع یک جامعه بدون پرداخت هزینههای گوناگون و پذیرش سختیها ممکن نیست. به عنوان نمونه نگاه کنید به تاریخ امریکا که برای لغو بردهداری چه جنگها و رنجها را متحمل شدند].
🔸 دوری از عقلانیت علمی. مادامی که از راه عقلانیت علمی دوری کنیم جامعه ما بهبودی نخواهد داشت. [امید بستن به خرافات، معجزات، کارما و مانند اینها... دردهای ما را درمان نمیکند]
🖌 مصطفی ملکیان
🔸 مقدسپنداری. مقدس کردن افراد و چیزها سر منشاً دیكتاتورى و استبداد است.
وقتی فردی را مقدس خواندیم کمترین انتقاد و یا مخالفتى با آن هزینه سنگینى به دنبال خواهد داشت.
و این مقدس مى تواند هر چیزى باشد:
یك كتاب، یك دین، یك انسان، یك ساختمان و ...
همگی ما باید متوجه این امر باشیم و با این پدیده ناسالم مبارزه کنیم و بدانیم که هیچ كس و هیچ چیز آنقدر مقدس نیست كه نتوان آن را به نقد كشید.
برگرفته از کانال «در اسارت فرهنگ»
(با اندکی ویرایش)
@essarat