اتفاقم بر سر کوی کسی افتاده است
که در آن کوی چو من کشته بسی افتاده است

جان در قدم تو ریخت سعدی
واین منزلت از خدای می‌خواست

خواهی که دگر حیات یابد
یک بار بگو که کشته‌ی ماست!

من قصه‌ی شبانه نمیگویم، بیهوده عاشقانه نمیگویم
عاشق شدم که شعر و‌ غزل گفتم، دفتر فقط سیاه نکردم که

آخ آخ...
عاشق شدم گناه نکردم که!

🔵دومین شعرخوانی علیرضا نورعلی پورشرکت‌کنندهٔ برنامه سرزمین شعر در دومین شب چهارمین مرحلهٔ رقابت‌های سرزمین شعر
🔹
@sarzaminesher_tv
🔹

مارا در شبکه های اجتماعی با آدرس sarzaminesher دنبال کنید.

‌                                                 ‌ ‌‌‌    ‌
این چشم‌غره‌های پدر از چیست؟ مادر من اشتباه نکردم که
تا چند حرف توبه و استغفار؟ عاشق شدم گناه نکردم که

اندوه او نمی‌رود از یادم، من تا همیشه با غم او شادم
جز عمر خود که هدیه به او دادم، عمر از کسی تباه نکردم که

گفتی نظر خطاست قبول اما... مه‌رو اگرچه دور و برم کم نیست
هرگز من فلک‌زده جز آن ماه، سوی کسی نگاه نکردم که

من قصه‌ی شبانه نمی‌گویم، بیهوده عاشقانه نمی‌گویم
می‌خواهمش که شعر و غزل گفتم، دفتر فقط سیاه نکردم که

این چشم‌غره‌های پدر از چیست؟ امشب سر نماز دعایم کن
اما مخواه توبه کنم مادر، عاشق شدم گناه نکردم که!


#علیرضا_نورعلیپور

کوچه به کوچه حب تو را جار می‌زنم
حمال دور گردم و بارم فقط تویی

آخ :)💔

فقط جسارتا دوره‌‌گرد درسته

طاعت آن نیست که بر خاک نهی پیشانی
صدق پیش آر که اخلاص به پیشانی نیست

تلنگر خوبیه

موسیقی بی‌کلام عربی
نوای عود
و شب بخیر...🌱

حقیقتش الان تو کانال راحت‌ترم
یه سریا این‌جا بودن که رودربایستی داشتم باهاشون

وصال ما و شما دیر متّفق گردد
که من اسیر نیازم، تو صاحبِ نازی...

#سعدی

خب حالا دیگه بخوابید، چون:

هجوم لشکر افکار تلخ نزدیک است...
میان سنگر رویا بمان، پناه بگیر!

#زهرا_ایزدی‌نیا

-آه ای پروانه کی از پیله بیرون خواهی آمد؟

تا حالا فکر کردین شاید این دنیا کابوسیه که وقتی از خواب بیدار می‌شیم واردش می‌شیم؟

ماهم این هفته برون رفت و به چشمم سالی‌ست
حال هجران تو چه دانی که چه مشکل حالی‌ست؟

مردم دیده ز لطفِ رخِ او، در رخِ او
عکس خود دید، گمان برد که مشکین خالی‌ست

می‌چکد شیر هنوز از لبِ هم‌چون شکرش
گر چه در شیوه‌گری هر مژه‌اش قَتّالی‌ست

ای که انگشت‌نمایی به کرم در همه شهر
وه که در کارِ غریبان، عجبت اهمالی‌ست

بعد از اینم نَبُوَد شائبه در جوهرِ فرد
که دهانِ تو در این نکته خوش استدلالی‌ست

مژده دادند که بر ما گذری خواهی کرد
نیّتِ خیر مگردان که مبارک فالی‌ست

کوه اندوه فراقت به چه حالت بکشد؟
حافظ خسته که از ناله تنش چون نالی‌ست


#حافظ