Telegram Group Search
▪️Voyage to Cythera - 1984

🎞 سفر به کیترا نخستین فیلم از سه‌گانهٔ شاعرانهٔ سکوت - در کنار زنبوردار(۱۹۸۶) و چشم‌اندازی در مه(۱۹۸۸) - اثر تئو آنجلوپولوس فیلمساز فقید یونانی‌ست که مانند تمام آثار او دارای مضمون‌هایی از قبیل سرخوردگی سیاسی، بحران هویت، غم غربت، آوارگی و خلأ درک وطن است.

📃 در این فیلم، دو داستان به‌طور همزمان پیش می‌رود: کارگردانی که می‌خواهد فیلمی درباره یک پناهنده سیاسی بسازد و پیرمردی به نام اسپیروس که بعد بیش از سی سال تبعید، به سرزمین مادری‌اش باز می‌گردد و شروع به مواجهٔ سرد و غریبانه با خانواده و وطنش می‌کند.

🏷 اسپیروس مردی‌ست بی‌وطن؛ مردی که از همان لحظه نخستینِ طرد شدن از سرزمینش، گویی دیگر به هیچ جا تعلق نداشته است. بازگشت او تنها زخم‌های کهنه را باز می‌کند. او نمی‌تواند با واقعیت سرزمینی که در نبودش دگرگون شده کنار بیاید؛ آنچه برای دیگران یادگار روزهای گذشته است، برای او گذشته‌هایی ناگذشته و هضم‌نشده در لحظه‌ی اکنون و به‌سان شکاف عمیقی بدل می‌شود که او را میان این بی‌زمان و مکانی معلق نگه می‌دارد.

🎥 سینمای شاعرانهٔ آنجلوپولوس با برداشت‌های بلند، ریتم‌های کند، قاب هایی با رنگ‌های سرد خاص خود، و نیز احساسات‌زدایی از شخصیت‌ها و در کنار آن ایجاد حس سردرگمی و ازخودبیگانگی آنان نمود می‌یابد.
در کنار جلوه های بصری اثر، موسیقی تأثیرگذار اِلِنی کاریندرو نیز مانند تمام همکاری های این دو نفر، در کل وجودیت اثر ته‌نشین شده و چنان رخنه کرده‌‌ است که تماشای فیلم را ارزشمندتر می‌گرداند.


محمدرضا مهدوی

#قلم_ما
#معرفی_فیلم

🆔 @ToranjSUT
Voyage To Cythera : Voyage (Live)
Camerata, Friends Of Music Orchestra
🎶 موسیقی فیلم سفر به کیترا اثری از بانو اِلِنی کارِیندرو

#موسیقی

🆔 @ToranjSUT
📜 زمانه پندی آزادوار داد مرا
زمانه، چون نگری، سر به سر همه پند است

به روز نیک کسان گفت تا تو غم نخوری
بسا کسا که به روز تو آرزومند است

زمانه گفت مرا: خشم خویش دار نگاه
که را زبان نه به بند است، پای در بند است


📖 استاد ابوعبدالله جعفر بن محمد رودکی سمرقندی، اصالتش اهل رودک، که یکی از قراء سمرقند بوده است. او آوازی خوش داشت و به موسیقی روی آورد و بربط‌نوازی را از ابوالعبک بختیار آموخت. هرچند اولین شاعر فارسی‌گو نبود، اما نخستین کسی است که اشعار پخته بسیاری سرود و شعر فارسی به دست او به کمال رسید.
شاعران بزرگی مانند دقیقی، فرخی، معزی و مسعود سعد سلمان از او با احترام فراوان یاد کرده‌اند.
اشعار رودکی هر چند دیوانش موجود نیست،به بلاغت اسلوب و طبیعی بودن معنی، ممتاز است.
سبک او دلکش و متناسب و لطیف و در همین حال جزالت مخصوصی دارد که برای کمتر کس از شعرا میسر شده‌است.

بدیع‌الزمان فروزانفر - کتاب سخن و سخنوران

به مناسب روز بزرگداشت رودکی

#بهانه

🆔 @ToranjSUT
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🖌 در عصری که فرهنگ به ورطه سقوط آزاد افتاده و ابتذال بر همه‌چیز سایه افکنده، بهرام بیضایی، با کارنامه‌ای پربار و تلاش‌هایی مثال‌زدنی برای ارتقای فرهنگی انسان‌مدار و هم‌چنین استوار ایستادنش در برابر حاکمیت سانسور و جعل و دروغ، همچون نگینی می‌درخشد.
بیضایی، تنها یک هنرمند نیست؛ او وجدانی بیدار است که در تاریکی مطلق و زورِ سرکوب، نور امید را افروخته است.

📌ویدیوی بالا بخشی از گفتار بهرام بیضایی در مستند عیار تنها‌ که درباره مسائلی همچون شاهنامه و تاثیر زنان بر تاریخ ایران و آثار خود می‌باشد.

به مناسبت ۵ دی‌ماه زادروز استاد بهرام بیضایی
نویسنده، فیلمنامه و نمایشنامه‌نویس، کارگردان مولف سینما، استاد دانشگاه و...

جمع‌آوری:
محمدرضا مهدوی

#بهانه

🆔 @ToranjSUT
Faryad
Mohammadreza Shajarian
📖 فریاد - مهدی اخوان ثالث

🎶 خانه ام آتش گرفته است، آتشی جان‌سوز
هرطرف می سوزد این آتش
پرده ها و فرشها را ، تارشان با پود
من به هر سو میدوم گریان
در لهیب آتش پر دود
وز میان خنده هایم تلخ
و خروش گریه ام ناشاد
از درون خسته ی سوزان
می کنم فریاد ، ای فریاد ،ای فریاد
...وای بر من ، همچنان میسوزد این آتش
آنچه دارم یادگار و دفتر و دیوان
وانچه دارد منظر وایوان
من به دستان پر از تاول
این طرف را می کنم خاموش
وز لهیب آن روم از هوش
زان دگر سو شعله برخیزد ‌به گردش دود
تا سحرگاهان که می داند ، که بود من شود نابود
خفته اند این مهربان همسایگانم شاد در بستر
صبح از من مانده برجا مشت خاکستر
وای آیا هیچ سر برمی کنند از خواب
مهربان همسایگانم از پی امداد
سوزدم این آتش بی دادگر بنیاد
می کنم فریاد ای فریاد ای فریاد


📌اجرای "فریاد" از برجسته‌ترین همکاری‌های استاد شجریان با حسین علیزاده، کیهان کلهر و همایون شجریان است که این موسیقی در کنسرت‌مستند صدای ایران به شکل زیبایی اجرا شده‌است.


#موسیقی
#شعر

🆔 @ToranjSUT
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
The Wimp (بی‌عرضه)
🎥 فیلم کوتاه پنج دقیقه‌ای بر اساس داستان کوتاه «بی‌عرضه» نوشته‌ی آنتون چخوف که یکی از نمونه‌های برجسته‌ی سبک مینی‌مالیستی و روان‌شناختی اوست.

📝آنتون چخوف از شناخته‌شده ترین نویسندگان روس تبار با تبحری مثال‌زدنی در باب خلق داستان است.
توانایی و پتانسیل تبدیل متن های او به نمایش‌هایی پر معنا و تاثیرگذار، ویژگی برجسته این نویسنده است.

اَسرار

#معرفی_فیلم_کوتاه

🆔 @ToranjSUT
«ستاره پر فروغ»


📕 در ۸ دی ۱۳۱۳، دختری در تهران چشم به جهان گشود که سال‌ها بعد، چون ستاره‌ای پر فروغ در آسمان ادبیات ایران درخشید. فروغ فرخزاد، در خانواده‌ای متمول زاده شد. پدرش از نظامیان نزدیک رضا شاه و مادرش فردی تحصیل‌کرده و از خاندانی ثروتمند بود. فروغ همراه با دو خواهر و سه برادر، با تربیت سختگیرانه‌ای بزرگ شد.

🏷از آغاز دوران دبیرستان، علاقه بسیاری به ادبیات نشان می‌داد. در شانزده سالگی، برای اولین و آخرین بار ازدواج کرد و صاحب فرزندی به نام کامیار شد. فروغ و همسرش، پرویز شاپور، پس از چند سال زندگی مشترک، ادامه راه زندگیشان را بدون دیگری دیدند و تصمیم به جدایی گرفتند. فروغ دورانی سخت را پشت سر گذاشت.


📖 انتشار اشعار بی‌‌پروا و انتقادی او در مجله روشنفکر، حساسیت‌های بسیاری را برانگیخت. شعر «گناه» شهرت و انتقادات فراوانی را برای او به همراه داشت.

🔹 در دهه سوم زندگی فرخزاد، فروغ با اشتغال در استودیوی ابراهیم گلستان به فردی بسیار متفاوت با قبل تبدیل شد. با حمایت گلستان، خورشیدی پر فروغ بر فراز آسمان ادبیات ایران جلوه‌گر شد. خود فروغ با منتشر کردن مجموعه‌ای به نام «تولدی دیگر» از این تحول شگفت‌انگیز یاد کرد. او به پشتوانه گلستان، پای به عرصه سینما و تدوین‌گری گذاشت. تبحر وی در هنر هفتم را می‌توان در فیلم «این خانه سیاه است» دید.

◾️دوشنبه ۲۴ بهمن سال ۱۳۴۵، فروغ در حال رانندگی بود که ناگهان با دانش‌آموزان مدرسه در حال عبور از خیابان مواجه شد و برای جلوگیری از صدمات احتمالی به کودکان، به سختی مسیر خود را تغییر داد و خودروی او واژگون شد.او را به بیمارستان بردند اما دیگر کار از کار گذشته بود..
جامعه ادبی ایران در سوگ او سیاه‌پوش شد و ما ایمان آوردیم به آغاز فصل سرد...

شایان مرادی

-به مناسبت ۸ دی‌ماه زادروز فروغ فرخزاد، بانوی شاعر و هنرمند ایرانی


#بهانه
#قلم_ما

🆔 @ToranjSUT
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
«تولدی دیگر»

...زندگی شاید
یک خیابان درازست که هر روز زنی با زنبیلی از آن می گذرد
زندگی شاید
ریسمانیست که مردی با آن خود را از شاخه می آویزد
زندگی شاید طفلی است که از مدرسه بر میگردد
زندگی شاید افروختن
سیگاری باشد در فاصله رخوتناک دو هم آغوشی
یا عبور گیج رهگذری باشد
که کلاه از سر بر میدارد
و به یک رهگذر دیگر با لبخندی بی معنی می گوید صبح بخیر
زندگی شاید آن لحظه مسدودیست
که نگاه من در نی نی چشمان تو خود را ویران می سازد
و در این حسی است
که من آن را با
ادراک ماه و با دریافت ظلمت خواهم آمیخت
در اتاقی که به اندازه یک تنهاییست
دل من
که به اندازه یک عشقست
به بهانه های ساده خوشبختی خود می نگرد
به زوال زیبای گلها در گلدان
به نهالی که تو در باغچه خانه مان کاشته ای
و به آواز قناری ها
که به اندازه یک
پنجره می خوانند
...

فروغ فرخزاد

#شعر
#بهانه

🆔 @ToranjSUT
وای این شب چه قدر تاریک است؛

خنده ای کو که به دل انگیزم؟
قطره ای کو که به دریا ریزم؟
صخره ای کو که بدان آویزم؟

مثل این است که شب نمناک است؛
دیگران را هم غم هست به دل،
غم من لیک غمی غمناک است.


سهراب سپهری
#شعر

🆔 @ToranjSUT
«تهوع»

💥 اشیا نباید لمس کنند، چون زنده نیستند. آدم به کارشان می‌گیرد، سر جایشان می‌گذارد، میانشان زندگی می‌کند: آنها مفیدند، همین و بس.

🧩 ولی آنها مرا لمس می‌کنند، و این تحمل کردنی نیست. میترسم با آنها تماس پیدا کنم، انگار جانوران زنده‌اند.

🪨 حالا متوجه می‌شوم؛ چیزی را که دو روز پیش لب دریا هنگام به دست گرفتن ان سنگ‌ریزه احساس کردم، بهتر به یاد می‌آورم.

🔹 یک جور دل‌آشوبه شیرین مزه بود. چقدر ناگوار بود! و از سنگ ریزه می‌آمد، مطمئنم از سنگ‌ریزه گذشت و آمد توی دستهایم. بله، خودش است، درست خودش است: نوعی تهوع توی دست‌هایم.

ژان‌پل سارتر

#برش_کتاب

🆔 @ToranjSUT
🎭 ژولیت بینوش، بازیگر برجسته و پرآوازه‌ی فرانسوی، با کارنامه‌ای درخشان، همواره مخاطبان را مجذوب هنر بازیگری خود کرده است. با دقت و تعمق در بازی و زبان بدن او، در فیلم آبی، ظرافت‌هایی آشکار می‌شود که درک عمیق‌تری از احساسات و حالات شخصیتش به بیننده می‌بخشد:

▪️نحوه ایستادن: هنگام بروز غم، تنه و قسمت میانی سینه‌اش بسته است، گویی بار سنگینی را تحمل می‌کند.
▪️نگاه: نگاه‌های او اغلب به چیزی خارج از کادر دوخته شده، چیزی که برای بیننده همیشه مبهم باقی می‌ماند.
▪️بیان کلمات: جملات بریده‌بریده‌ای که از زبانش جاری می‌شود، نشانی از ترس عمیق و مغمومیتی نهفته دارد.
▪️چهره: صورت او با حالتی نرم و آرام، بدون کوچک‌ترین انقباض و نیز عدم هم‌راستایی گردن و تنه‌اش نیز به‌خوبی بیانگر شکنندگی درونی شخصیت است.


📌پلان‌های بدون دیالوگ در فیلم آبی، از سه‌گانه رنگ کیشلوفسکی شگفت‌انگیز و مسحورکننده‌اند. اجرای هنرمندانه‌ی ژولیت بینوش نیز به این زیبایی و تأثیرگذاری عمق بیشتری بخشیده و گیرایی آن را دوچندان کرده است.

اَسرار


#هنر_بازیگری
#معرفی_فیلم
#قلم_ما


🆔 @ToranjSUT
2025/01/01 01:46:24
Back to Top
HTML Embed Code: