group-telegram.com/aLittleBitOfHeaven/22
Last Update:
همه هست آرزویم که ببینم از تو رویی
چه زیان تو را که من هم برسم به آرزویی؟
به کسی جمال خود را ننمودهای و بینم
همه جا به هر زبانی ، بود از تو گفتگویی
غم و رنج و درد و محنت همه مستعد قتلم
تو ببُر سر از تن من ، ببَر از میانه گویی
به ره تو بس که نالم ، ز غم تو بس که مویم
شدهام ز ناله نالی ، شدهام ز مویه مویی
همه خوشدل اینکه مطرب بزند به تار چنگی
من از آن خوشم که چنگی بزنم به تار مویی
چه شود که راه یابد سوی آب تشنه کامی؟
چه شود که کام جوید ز لب تو کامجویی؟
شود اینکه از ترحّم ، دمی ای سحاب رحمت
من خشک لب هم آخر ز تو تر کنم گلویی؟
بشکست اگر دل من ، به فدای چشم مستت
سر خُمّ می سلامت ، شکند اگر سبویی
همه موسم تفرّج به چمن روند و صحرا
تو قدم به چشم من نه ، بنشین کنار جویی
نه به باغ ره دهندم ، که گلی به کام بویم
نه دماغ اینکه از گل شنوم به کام ، بویی
ز چه شیخ پاکدامن سوی مسجدم بخواند؟
رخ شیخ و سجدهگاهی ، سر ما و خاک کویی
بنموده تیره روزم ستم سیاه چشمی
بنموده مو سپیدم صنم سپیدرویی
نظری به سوی رضوانی دردمند مسکین
که به جز درت امیدش نبود به هیچ سویی
BY ماهور🪴
Warning: Undefined variable $i in /var/www/group-telegram/post.php on line 260
Share with your friend now:
group-telegram.com/aLittleBitOfHeaven/22