Telegram Group & Telegram Channel
لیبرال و محافظه کار

💠لیبرال یا محافظه‌کار بودن مانند هر ویژگی زیست‌شناسی محصول مغز است که در هر اجتماعی توزیعی هذلولی یا زنگوله‌ای دارد.
💠 نیمی از مردم در سمت راست محافظه‌کاری و نیم دیگر در سمت چپ لیبرالی قرار می‌گیرند. هر نیمه دارای شدت و ضعفی مطابق با منحنی هذلولی دارند. چند در صدی بشدت در انتهای طیف قرار می‌گیرند. به همین دلیل است که در انتخابات آزاد معمولن رای اجتماعات نزدیک به نصف نصف می‌شود و در صد پائینی که در قله‌ی منحنی بین محافظه‌کاری و لیبرالیسم معلق‌ند نتیجه‌ی انتخابات را معلوم می‌کنند.
💠 جالب این که تفاوت‌های ساختاری در مغز این دو‌گروه پیدا شده‌اند. محافظه‌کارها در مواجهه با ابهامات بیشتر دچار اضطراب شده و محتاج ختم قضایای اجتماعی هستند، از تازگی و بداعت تنفر داشته و با ساختار شکل گرفته و سلسله مراتب استقرار یافته راحت‌تر هستند. این افراد بیشتر اوضاع را تهدید‌آمیز برداشت می‌کنند و در همدلی و همدردی با دیگران توان کمتری دارند. این افراد از تغییرات تنفر داشته و در صدد برگرداندن وضع اجتماع به دورانی است که فکر می‌کنند با ثبات بوده و تا حدی برای انها یوتوپیائی است
💠لیبرال‌ها با دوست داشتن تازگی‌ها سعی در اصلاح اجتماع کرده و باور دارند روزهای بهتری در آینده وجود دارد تا در گذشته‌های دور.
💠محافظه‌کارانی که ثبات را ترجیح می‌دهند بر اطاعت از اولیا امور و قانون و‌ نظم تاکید دارند. محافظه‌کاران با توجیه وضع فقر و بدبختی خودشان و اجتماع را براحتی قبول می‌کنند و از تلاش برای تغییر اوضاع اقتصادی به ترس می‌افتند. اگر محافظه‌کاری با استبداد مخلوط شود تبدیل به ارتجاع وخیم تهدید کننده‌ای می‌شود که نمونه‌ی آن را در ایران شاهد هستیم. محافظه‌کارها که از تهدیدات واهمه دارند بشدت دشمن‌تراش هستند و دست دراز کردن‌ها را با سو ظن برداشت می‌کنند.

💠جهت‌گیری سیاسی معمولن در افراد با ثبات است. از نظر ساختار مغزی تفاوت‌های آشکاری بین مغز این دو‌ گروه وجود دارد. محافظه‌کارها امیگدال بزرگتری داشته و در نتیجه با شدت بیشتری از اوضاع برداشت منفی بدست می‌آورند در حالی که لیبرال‌‌ها قشر جلوپیشانی بزرگتری داشته و در نتیجه از برخورد با مسائل و سعی در پیدا کردن راه حل‌های عقلانی برای انها دچار ترس نشده بلکه از این کار ها لذت می‌برند.
💠محافظه‌کارها از دیدن یا شنیدن آن‌چه که به آن‌ها باور دارند دچار خشم و نفرت شدیدی شده و دست به کارهای خشونت‌آمیزی از قبیل اعدام و اسیدپاشی و تهدید به جهنم و غیره می‌زنند. در حالی که لیبرال‌ها در مقابل آن‌چه که برخلاف ایده‌هایشان هستند با متانت و منطقق و عقلانیت برخورد می‌کنند.

نکته‌ای که باید اضافه کنم می‌توان ویژگی‌های سرشتی مغز را بعلت خصوصیت انعطاف‌پذیریش با آموزش و پرورش صحیح تعدیل کرد.
مغز اجتماع ساز و اجتماعی شده‌ی انسان رابطه‌ای دو طرفه با اجتماع دارد تا صاحب‌ش را برای زندگی در اجتماع آماده ساخته و رفتار مناسب انجام دهد. لذا، وقتی اجتماع ناشی از غلبه‌ی محافظه‌کاری به شمت خشونت و دشمن تراشی می‌رود، مغزهای با ساختار محافظه‌کاری محیط کشت مناسبی پیدا کرده و رفتارهای مخربی نشان می‌دهند و لیبرال‌ها را بشدت سرکوب کرده و اجتماع خطرناک تک قطبی برپا می‌کنند. این اجتماعات محکوم به شکست ناشی از جنگ و خونریزی‌های داخلی با دشمنان فرضی و ساخته شده می‌شوند و چون تعادل لیبرالیسم را از دست داده‌اند کفه‌ی ترازوی تعادل اجتماعی در سمت آن‌ها فرو می ریزد.

💠در ضمن اینکه لیبرالیسم ناشی از ساختار سرشتی و ژنتیکی مغز است و ده‌ها هزار سال است وجود داشته است و ارتباطی با تفکر نوین ندارد. به اشعار حافظ و یا خیام و یا رفتار افراد آزادی‌خواه تاریخی نگاه کنید. مغز افراد محافظه‌کار است که مانع پیشرفت اجتماعات می‌شوند.


- دکتر تقی کیمیایی‌اسدی
(متخصص مغز و اعصاب)

#فلسفه_سیاسی
#اجتماعی


▫️راست و چپ بعنوان گرایش سیاسی
ایوان چراغانی دانش :

https://www.group-telegram.com/cn/persian_organon.com

کانال اصلی ، عصر روشنگری :
@Mghlte
آرشیو مغالطات
@moghaletat2



group-telegram.com/persian_organon/129
Create:
Last Update:

لیبرال و محافظه کار

💠لیبرال یا محافظه‌کار بودن مانند هر ویژگی زیست‌شناسی محصول مغز است که در هر اجتماعی توزیعی هذلولی یا زنگوله‌ای دارد.
💠 نیمی از مردم در سمت راست محافظه‌کاری و نیم دیگر در سمت چپ لیبرالی قرار می‌گیرند. هر نیمه دارای شدت و ضعفی مطابق با منحنی هذلولی دارند. چند در صدی بشدت در انتهای طیف قرار می‌گیرند. به همین دلیل است که در انتخابات آزاد معمولن رای اجتماعات نزدیک به نصف نصف می‌شود و در صد پائینی که در قله‌ی منحنی بین محافظه‌کاری و لیبرالیسم معلق‌ند نتیجه‌ی انتخابات را معلوم می‌کنند.
💠 جالب این که تفاوت‌های ساختاری در مغز این دو‌گروه پیدا شده‌اند. محافظه‌کارها در مواجهه با ابهامات بیشتر دچار اضطراب شده و محتاج ختم قضایای اجتماعی هستند، از تازگی و بداعت تنفر داشته و با ساختار شکل گرفته و سلسله مراتب استقرار یافته راحت‌تر هستند. این افراد بیشتر اوضاع را تهدید‌آمیز برداشت می‌کنند و در همدلی و همدردی با دیگران توان کمتری دارند. این افراد از تغییرات تنفر داشته و در صدد برگرداندن وضع اجتماع به دورانی است که فکر می‌کنند با ثبات بوده و تا حدی برای انها یوتوپیائی است
💠لیبرال‌ها با دوست داشتن تازگی‌ها سعی در اصلاح اجتماع کرده و باور دارند روزهای بهتری در آینده وجود دارد تا در گذشته‌های دور.
💠محافظه‌کارانی که ثبات را ترجیح می‌دهند بر اطاعت از اولیا امور و قانون و‌ نظم تاکید دارند. محافظه‌کاران با توجیه وضع فقر و بدبختی خودشان و اجتماع را براحتی قبول می‌کنند و از تلاش برای تغییر اوضاع اقتصادی به ترس می‌افتند. اگر محافظه‌کاری با استبداد مخلوط شود تبدیل به ارتجاع وخیم تهدید کننده‌ای می‌شود که نمونه‌ی آن را در ایران شاهد هستیم. محافظه‌کارها که از تهدیدات واهمه دارند بشدت دشمن‌تراش هستند و دست دراز کردن‌ها را با سو ظن برداشت می‌کنند.

💠جهت‌گیری سیاسی معمولن در افراد با ثبات است. از نظر ساختار مغزی تفاوت‌های آشکاری بین مغز این دو‌ گروه وجود دارد. محافظه‌کارها امیگدال بزرگتری داشته و در نتیجه با شدت بیشتری از اوضاع برداشت منفی بدست می‌آورند در حالی که لیبرال‌‌ها قشر جلوپیشانی بزرگتری داشته و در نتیجه از برخورد با مسائل و سعی در پیدا کردن راه حل‌های عقلانی برای انها دچار ترس نشده بلکه از این کار ها لذت می‌برند.
💠محافظه‌کارها از دیدن یا شنیدن آن‌چه که به آن‌ها باور دارند دچار خشم و نفرت شدیدی شده و دست به کارهای خشونت‌آمیزی از قبیل اعدام و اسیدپاشی و تهدید به جهنم و غیره می‌زنند. در حالی که لیبرال‌ها در مقابل آن‌چه که برخلاف ایده‌هایشان هستند با متانت و منطقق و عقلانیت برخورد می‌کنند.

نکته‌ای که باید اضافه کنم می‌توان ویژگی‌های سرشتی مغز را بعلت خصوصیت انعطاف‌پذیریش با آموزش و پرورش صحیح تعدیل کرد.
مغز اجتماع ساز و اجتماعی شده‌ی انسان رابطه‌ای دو طرفه با اجتماع دارد تا صاحب‌ش را برای زندگی در اجتماع آماده ساخته و رفتار مناسب انجام دهد. لذا، وقتی اجتماع ناشی از غلبه‌ی محافظه‌کاری به شمت خشونت و دشمن تراشی می‌رود، مغزهای با ساختار محافظه‌کاری محیط کشت مناسبی پیدا کرده و رفتارهای مخربی نشان می‌دهند و لیبرال‌ها را بشدت سرکوب کرده و اجتماع خطرناک تک قطبی برپا می‌کنند. این اجتماعات محکوم به شکست ناشی از جنگ و خونریزی‌های داخلی با دشمنان فرضی و ساخته شده می‌شوند و چون تعادل لیبرالیسم را از دست داده‌اند کفه‌ی ترازوی تعادل اجتماعی در سمت آن‌ها فرو می ریزد.

💠در ضمن اینکه لیبرالیسم ناشی از ساختار سرشتی و ژنتیکی مغز است و ده‌ها هزار سال است وجود داشته است و ارتباطی با تفکر نوین ندارد. به اشعار حافظ و یا خیام و یا رفتار افراد آزادی‌خواه تاریخی نگاه کنید. مغز افراد محافظه‌کار است که مانع پیشرفت اجتماعات می‌شوند.


- دکتر تقی کیمیایی‌اسدی
(متخصص مغز و اعصاب)

#فلسفه_سیاسی
#اجتماعی


▫️راست و چپ بعنوان گرایش سیاسی
ایوان چراغانی دانش :

https://www.group-telegram.com/cn/persian_organon.com

کانال اصلی ، عصر روشنگری :
@Mghlte
آرشیو مغالطات
@moghaletat2

BY ایوان چراغانی دانش ( معرفت شناسی ، منطق کاربردی ، تفکر نقادانه ، تکامل)


Warning: Undefined variable $i in /var/www/group-telegram/post.php on line 260

Share with your friend now:
group-telegram.com/persian_organon/129

View MORE
Open in Telegram


Telegram | DID YOU KNOW?

Date: |

Pavel Durov, Telegram's CEO, is known as "the Russian Mark Zuckerberg," for co-founding VKontakte, which is Russian for "in touch," a Facebook imitator that became the country's most popular social networking site. NEWS The channel appears to be part of the broader information war that has developed following Russia's invasion of Ukraine. The Kremlin has paid Russian TikTok influencers to push propaganda, according to a Vice News investigation, while ProPublica found that fake Russian fact check videos had been viewed over a million times on Telegram. READ MORE In February 2014, the Ukrainian people ousted pro-Russian president Viktor Yanukovych, prompting Russia to invade and annex the Crimean peninsula. By the start of April, Pavel Durov had given his notice, with TechCrunch saying at the time that the CEO had resisted pressure to suppress pages criticizing the Russian government.
from cn


Telegram ایوان چراغانی دانش ( معرفت شناسی ، منطق کاربردی ، تفکر نقادانه ، تکامل)
FROM American