شکاف شهر و روستا_کامیار فکور
گرهگاه محیطزیست
◾گرهگاه دوم محیط زیست: "شکاف شهر و روستا"
🎙️ ارائه کامیار فکور
✔️سرمایهداری با خشونتی ساختاری متولد شد؛ خشونتی که در انباشت اولیه ریشه داشت، زمانی که اراضی مشترک و زمینهای کشاورزی محصور شد و دهقانان از زمینهایشان رانده شدند. این رانش تاریخی، باعث شکافی عمیق شد؛ شهرها به قطبهای صنعتی و مالی تبدیل گشتند، درحالی که روستاها به حاشیههای استثمارشده و تأمینکننده مواد خام تقلیل یافتند. مارکس این گسست را نه صرفا جغرافیایی، که تناقضی ذاتی در سرمایهداری میدانست؛ شهریشدنِ سرمایهمحور که هم روابط اجتماعی را دگرگون کرد و هم پیوند ارگانیک انسان و طبیعت را گسست. نظریهٔ گسست سوختوسازی مارکس نشان میدهد چگونه این جدایی، بحرانی اکولوژیک آفرید: شهرهای صنعتی مواد مغذی خاک را میمکیدند بیآنکه بازگردانند، و روستاها به زمینهای فرسوده و بیحاصل تبدیل شدند. از همین رو بود که انگلس بیان میکرد: «الغای تضاد بین شهر و روستا به همان اندازهی الغای تضاد بین سرمایهداران و کارگران مزدبگیر آرمانی است.»
🗓 ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، دانشگاه تهران
@Azegaar
🎙️ ارائه کامیار فکور
✔️سرمایهداری با خشونتی ساختاری متولد شد؛ خشونتی که در انباشت اولیه ریشه داشت، زمانی که اراضی مشترک و زمینهای کشاورزی محصور شد و دهقانان از زمینهایشان رانده شدند. این رانش تاریخی، باعث شکافی عمیق شد؛ شهرها به قطبهای صنعتی و مالی تبدیل گشتند، درحالی که روستاها به حاشیههای استثمارشده و تأمینکننده مواد خام تقلیل یافتند. مارکس این گسست را نه صرفا جغرافیایی، که تناقضی ذاتی در سرمایهداری میدانست؛ شهریشدنِ سرمایهمحور که هم روابط اجتماعی را دگرگون کرد و هم پیوند ارگانیک انسان و طبیعت را گسست. نظریهٔ گسست سوختوسازی مارکس نشان میدهد چگونه این جدایی، بحرانی اکولوژیک آفرید: شهرهای صنعتی مواد مغذی خاک را میمکیدند بیآنکه بازگردانند، و روستاها به زمینهای فرسوده و بیحاصل تبدیل شدند. از همین رو بود که انگلس بیان میکرد: «الغای تضاد بین شهر و روستا به همان اندازهی الغای تضاد بین سرمایهداران و کارگران مزدبگیر آرمانی است.»
🗓 ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، دانشگاه تهران
@Azegaar
🖋️ جیسون هیکل/ سرخبوم
✔️ اگر کشورهای با درآمد بالا بخواهند بهسرعت کافی کربنزدایی انجام دهند تا در چارچوب بودجههای کربنی منطبق با توافق پاریس باقی بمانند، باید اقداماتی فوری برای مقابله با بحران اقلیمی انجام شود – مانند ساخت ظرفیتهای انرژی تجدیدپذیر، عایقبندی ساختمانها، گسترش حملونقل عمومی، نوآوری و توزیع فناوریهای کارآمدتر، احیای زمین و غیره. این تولید «سبز» نیازمند بسیج گسترده نیروی کار، کارخانهها، مواد، و استعدادهای مهندسی است.
در یک سناریوی مبتنی بر رشد، انجام این کار دشوار است زیرا ظرفیتهای تولیدی ما هماکنون درگیر فعالیتهای دیگری هستند – فعالیتهایی که با هدف سودآوری سازماندهی شدهاند و لزوماً در جهت اهداف اجتماعی یا زیستبومی نیستند.
کاهش تولیدات غیرضروری این مشکل را حل میکند؛ چون ظرفیتهای تولیدی (کارخانهها، نیروی کار، مواد) را آزاد میکند که میتوان آنها را برای تولید و نوآوری لازم برای کربنزدایی سریع از نو بهکار گرفت.
🖇️ متن کامل را اینجا بخوانید.
Sorkhboom.ir
@Azegaar
✔️ اگر کشورهای با درآمد بالا بخواهند بهسرعت کافی کربنزدایی انجام دهند تا در چارچوب بودجههای کربنی منطبق با توافق پاریس باقی بمانند، باید اقداماتی فوری برای مقابله با بحران اقلیمی انجام شود – مانند ساخت ظرفیتهای انرژی تجدیدپذیر، عایقبندی ساختمانها، گسترش حملونقل عمومی، نوآوری و توزیع فناوریهای کارآمدتر، احیای زمین و غیره. این تولید «سبز» نیازمند بسیج گسترده نیروی کار، کارخانهها، مواد، و استعدادهای مهندسی است.
در یک سناریوی مبتنی بر رشد، انجام این کار دشوار است زیرا ظرفیتهای تولیدی ما هماکنون درگیر فعالیتهای دیگری هستند – فعالیتهایی که با هدف سودآوری سازماندهی شدهاند و لزوماً در جهت اهداف اجتماعی یا زیستبومی نیستند.
کاهش تولیدات غیرضروری این مشکل را حل میکند؛ چون ظرفیتهای تولیدی (کارخانهها، نیروی کار، مواد) را آزاد میکند که میتوان آنها را برای تولید و نوآوری لازم برای کربنزدایی سریع از نو بهکار گرفت.
🖇️ متن کامل را اینجا بخوانید.
Sorkhboom.ir
@Azegaar
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
✔️ این حرفها، نه جای نقد دارد نه پاسخ
فقط باید افسوس خورد به حال مردمی که در چنبره اینان اسیرند.
بدا به حال سرزمینی که اسیر دست ناکارآمدترین و پرمدعاترین حاکمان تاریخ خود است.
@Azegaar
فقط باید افسوس خورد به حال مردمی که در چنبره اینان اسیرند.
بدا به حال سرزمینی که اسیر دست ناکارآمدترین و پرمدعاترین حاکمان تاریخ خود است.
@Azegaar
👍6
◾غمنامهای برای بلوطها
محمدرضا جعفری/ سرخبوم
✔️ نگاه حاکمیتی به عرصه منابع طبیعی، یا کالاییکردن طبیعت به منزله عنصری مادی برای فروش و سودورزی است یا واجدِ نوعی بهخودرهاکردن آن. طبیعت یا تکهتکهشده و در فرآیند تولید و انباشت ثروت جذب میشود یا به شکل شئ زائد و بیمصرفی درمیآید که لزومی به هزینه برای حفظ و پایداری آن وجود ندارد. در این نگرش، طبیعت و اصولا هر امر دیگر تا آنجا واجد اهمیت است که منبعی برای تولید انحصاری ثروت باشد.
➖ در ساختار فعلی، تا آنجا که به بحث در مورد محیط زیست مربوط میشود و نه اَشکال دیگرِ حیات اجتماعی ما، پایداری محیط زیست و حفظ تاریخی طبیعت و برقراریِ زیستِ زیستمندان آن تعریف نشده است. در این روند راه بر ناپایداری سرزمین هموار شده گرایشی به وجود آمده تا مناطق زاگرس را دچار فرآیند «بیسرزمینی» کند. یعنی از بینبردن مولفههای بومی و تاریخی و طبیعی سرزمین برای محوِ احساسِ تعلق به زمین چه در بُعد فکری و چه در بُعد مادی. آن هم در مناطقی مملو از فقر و محرومیت اجتماعی و اقتصادی و مردمانی که این طبیعت بخش جدانشدنی از هویتشان است.
🖇️ متن کامل را اینجا بخوانید.
Sorkhboom.ir
@Azegaar
محمدرضا جعفری/ سرخبوم
✔️ نگاه حاکمیتی به عرصه منابع طبیعی، یا کالاییکردن طبیعت به منزله عنصری مادی برای فروش و سودورزی است یا واجدِ نوعی بهخودرهاکردن آن. طبیعت یا تکهتکهشده و در فرآیند تولید و انباشت ثروت جذب میشود یا به شکل شئ زائد و بیمصرفی درمیآید که لزومی به هزینه برای حفظ و پایداری آن وجود ندارد. در این نگرش، طبیعت و اصولا هر امر دیگر تا آنجا واجد اهمیت است که منبعی برای تولید انحصاری ثروت باشد.
➖ در ساختار فعلی، تا آنجا که به بحث در مورد محیط زیست مربوط میشود و نه اَشکال دیگرِ حیات اجتماعی ما، پایداری محیط زیست و حفظ تاریخی طبیعت و برقراریِ زیستِ زیستمندان آن تعریف نشده است. در این روند راه بر ناپایداری سرزمین هموار شده گرایشی به وجود آمده تا مناطق زاگرس را دچار فرآیند «بیسرزمینی» کند. یعنی از بینبردن مولفههای بومی و تاریخی و طبیعی سرزمین برای محوِ احساسِ تعلق به زمین چه در بُعد فکری و چه در بُعد مادی. آن هم در مناطقی مملو از فقر و محرومیت اجتماعی و اقتصادی و مردمانی که این طبیعت بخش جدانشدنی از هویتشان است.
🖇️ متن کامل را اینجا بخوانید.
Sorkhboom.ir
@Azegaar
👍2
کشاورزی پایدار شهری_مریم عطاریه
گرهگاه محیطزیست
◾"کشاورزی پایدار شهری و ضرورت رویکرد جمعی و اجتماع محور: مرور تجربه زیسته و هماندیشی درباره امکانها، چالشها و راهکارهای ممکن"
🎙️ ارائه مریم عطاریه
گرهگاه سوم محیط زیست
در این جلسه، از تجربهی زیستهای در یکی از محلههای تهران گفته شد: تلاشی برای کشاورزی پایدار شهری با رویکرد پرماکالچر و کنشی اجتماعی برای بازتصرف فضا و بازآفرینی پیوند انسان با طبیعت. سپس با هم میپرسیم و فکر میکنیم: در دل این شهر، چه امکانهایی برای تولید جمعی غذا، بازیابی اجتماع، و مقاومت در برابر منطق سلطه وجود دارد؟
دانشکده شهرسازی دانشگاه تهران
🗓 ۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۴
@Azegaar
@gerehgah_group
🎙️ ارائه مریم عطاریه
گرهگاه سوم محیط زیست
در این جلسه، از تجربهی زیستهای در یکی از محلههای تهران گفته شد: تلاشی برای کشاورزی پایدار شهری با رویکرد پرماکالچر و کنشی اجتماعی برای بازتصرف فضا و بازآفرینی پیوند انسان با طبیعت. سپس با هم میپرسیم و فکر میکنیم: در دل این شهر، چه امکانهایی برای تولید جمعی غذا، بازیابی اجتماع، و مقاومت در برابر منطق سلطه وجود دارد؟
دانشکده شهرسازی دانشگاه تهران
🗓 ۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۴
@Azegaar
@gerehgah_group
👍4
◽گرهگاه محیط زیست:
◾سلب مالکیت و بحران محیطزیست
🎙️ محمدرضا جعفری
سهشنبه ۶ خرداد ساعت ۵ عصر
دانشکده شهرسازی دانشگاه تهران
✔️آنچه امروزه در اراضی ملی، مناطق حفاظتشده، کوهستانها، مراتع، حریمهای باستانی، تالابها و رودخانهها، اتفاق افتاده است نه خیانت در امانتِ صرف، نه سوءمدیریت که به بیان تئوریک «سلب مالکیت» است: سلب مالکیت از زمین یا خلع ید عمومی از زمین و منابع طبیعی به نفع فرد یا گروه به قصد انتفاع مادی خصوصی. این فرایند یا بهمدد زور و خشونت عریان، یا به دست دولت و نهادهای حکومتی از طریق اعمال قدرت قانونی یا فراقانونی اتفاق میافتد تا بخشهایی از منابع طبیعی، شامل زمین و عرصههای طبیعی قابل بهرهبرداری را با خروج از دایرهی دارایی عمومی و حفاظت همگانی، در انحصار و تصاحب کسانی دربیاورد که نفع شخصی را هدف دارند.
📍تقاطع خیابان وصال و ایتالیا، دانشکده شهرسازی دانشگاه تهران، طبقه دوم
🖇️ برای رزرو به @gerehgah_admin در تلگرام پیام
دهید
@Azegaar
@gerehgah_group
◾سلب مالکیت و بحران محیطزیست
🎙️ محمدرضا جعفری
سهشنبه ۶ خرداد ساعت ۵ عصر
دانشکده شهرسازی دانشگاه تهران
✔️آنچه امروزه در اراضی ملی، مناطق حفاظتشده، کوهستانها، مراتع، حریمهای باستانی، تالابها و رودخانهها، اتفاق افتاده است نه خیانت در امانتِ صرف، نه سوءمدیریت که به بیان تئوریک «سلب مالکیت» است: سلب مالکیت از زمین یا خلع ید عمومی از زمین و منابع طبیعی به نفع فرد یا گروه به قصد انتفاع مادی خصوصی. این فرایند یا بهمدد زور و خشونت عریان، یا به دست دولت و نهادهای حکومتی از طریق اعمال قدرت قانونی یا فراقانونی اتفاق میافتد تا بخشهایی از منابع طبیعی، شامل زمین و عرصههای طبیعی قابل بهرهبرداری را با خروج از دایرهی دارایی عمومی و حفاظت همگانی، در انحصار و تصاحب کسانی دربیاورد که نفع شخصی را هدف دارند.
📍تقاطع خیابان وصال و ایتالیا، دانشکده شهرسازی دانشگاه تهران، طبقه دوم
🖇️ برای رزرو به @gerehgah_admin در تلگرام پیام
دهید
@Azegaar
@gerehgah_group
👍5
Forwarded from 💙آب و جامعه💙
🔻 عیسی کلانتری: در این ۴۰ سال ما ایران را ویران کردیم
▫️دست به خودکشی آبی زدهایم.
▫️ایران را ویران کرده ایم؛ فرونشستها را دیگر نمیتوانیم جبران کنیم
▫️با این وضعیت، اصفهان ممکن است ظرف ۵۰ تا ۱۰۰ سال آینده، داخل زمین فرو برود.
▫️مهمتر از مسئله آب، فرو رفتن اصفهان در داخل زمین است.
▫️اصفهان سالی ۲۰ سانت فرو مینشیند.
🆘 گویی این گفتگوها از سوی مدیران سابق که خود عامل ویرانی هستند برای ادامه ویرانی ها و قبولاندن سدسازی های سرشاخههای کارون است. بطور مشخص این خط رسانه ای می کوشد تا با بزرگنمایی فرونشست اصفهان؛ تصویب پروژه های غیرقانونی ماندگان و خرسان 3 و انتقال آب بین حوضه ای را توجیه نماید. یاللعجب مجرمانی که خود این وضعیت را ایجاد کرده اند هنوز به دنبال راهکارهای ویرانگرند و فرونشست اصفهان و آب شرب را بهانه کرده تا پروژه های انتقال آب بین حوضه ای را سفیدشویی کنند!!
جناب آقای کلانتری مگر بقیه مناطق حال خوشی دارند که مدام اصفهان را مثال می زنید؟ مگر تحت جمشید در شزف فرونشست نیست ؟ وضعیت تهران بهتر است؟ مشهد و بقیه دشتها چطور؟ از حال خوزستان باخبرید؟ چرا از آنها مثال نمی زنید؟ و همه این دشتها قربانی تصمیمات امثال شما هستند. آیا سدسازی و انتقال آب بین حوضه ای مشکل زاینده رود را حل می کند یا مدیریت منابع آب در خود حوضه.
اصفهان هم قربانی مدیریت امثال شما شده است. چرا اصفهان دارای بیشترین تعداد گاوداري صنعتی در کشور است؟ آیا مردم میدانند نیاز آبی هر گاو 100 تا 120 لیتر آب در روز فقط برای نوشیدن است؟ صنایع فولادی تشنه اند یا مردم اصفهان؟ کشاورزی توسعه یافته اصفهان نتیجه کار کیست؟ خدا به ایران و اصفهان رحم کند.
🔷 @WaterForUs
▫️دست به خودکشی آبی زدهایم.
▫️ایران را ویران کرده ایم؛ فرونشستها را دیگر نمیتوانیم جبران کنیم
▫️با این وضعیت، اصفهان ممکن است ظرف ۵۰ تا ۱۰۰ سال آینده، داخل زمین فرو برود.
▫️مهمتر از مسئله آب، فرو رفتن اصفهان در داخل زمین است.
▫️اصفهان سالی ۲۰ سانت فرو مینشیند.
🆘 گویی این گفتگوها از سوی مدیران سابق که خود عامل ویرانی هستند برای ادامه ویرانی ها و قبولاندن سدسازی های سرشاخههای کارون است. بطور مشخص این خط رسانه ای می کوشد تا با بزرگنمایی فرونشست اصفهان؛ تصویب پروژه های غیرقانونی ماندگان و خرسان 3 و انتقال آب بین حوضه ای را توجیه نماید. یاللعجب مجرمانی که خود این وضعیت را ایجاد کرده اند هنوز به دنبال راهکارهای ویرانگرند و فرونشست اصفهان و آب شرب را بهانه کرده تا پروژه های انتقال آب بین حوضه ای را سفیدشویی کنند!!
جناب آقای کلانتری مگر بقیه مناطق حال خوشی دارند که مدام اصفهان را مثال می زنید؟ مگر تحت جمشید در شزف فرونشست نیست ؟ وضعیت تهران بهتر است؟ مشهد و بقیه دشتها چطور؟ از حال خوزستان باخبرید؟ چرا از آنها مثال نمی زنید؟ و همه این دشتها قربانی تصمیمات امثال شما هستند. آیا سدسازی و انتقال آب بین حوضه ای مشکل زاینده رود را حل می کند یا مدیریت منابع آب در خود حوضه.
اصفهان هم قربانی مدیریت امثال شما شده است. چرا اصفهان دارای بیشترین تعداد گاوداري صنعتی در کشور است؟ آیا مردم میدانند نیاز آبی هر گاو 100 تا 120 لیتر آب در روز فقط برای نوشیدن است؟ صنایع فولادی تشنه اند یا مردم اصفهان؟ کشاورزی توسعه یافته اصفهان نتیجه کار کیست؟ خدا به ایران و اصفهان رحم کند.
🔷 @WaterForUs
👍3
◾اقتصاد سیاسی سرمایهداری علیه زندگی
✔️ اگر همه کشورها به این نتیجه برسند که باید مصرف سوختهای فسیلی را کاهش دهند، تبعات آن بر زندگی کارگرانی که در بخش سوختهای فسیلی فعالیت میکنند، چیست؟ آیا باید روی سازگاری با تغییراقلیم متمرکز شویم یا «کاهش انتشار»،؟ چرا سرمایهداری مانعی بر سر مقابله با گرمایش جهانی است؟ چه راهحلهایی را روی میز داریم؟ پرداختن به این پرسشها و موارد دیگر موضوع نشستی درباره تغییراقلیم با محوریت کتاب «بحران آبوهوایی و پیمان نوین سبز جهانی» نوشته «نوام چامسکی» و «رابرت پالین» بود. در این نشست که توسط انجمن علمی دانشجویی شهرسازی دانشگاه شهید بهشتی برگزار شد، «بهزاد ملکپور اصل» و «مهسا غفورینام» مترجمان این اثر و «محمدرضا جعفری» پژوهشگر تغییراقلیم سخنرانی کردند.
➖محمدرضا جعفری: واقعیت این است که سرمایهداری همیشه از بحرانها سود برده است. امروز هم انرژی سبز به حوزه جدیدی برای انباشت سرمایه تبدیل شده است. درنهایت، این طرح با وجود مزایایش، در عمل با موانع ساختاری جدی روبهروست؛ در بنیان اقتصاد سیاسی موجود تغییری نمیدهد، کاری به مصرف تجملاتی و تولید کالاهای غیرضروری ندارد و مسئله استثمار و کارگران را نادیده میگیرد. درنتیجه بدون تغییر در منطق حاکم بر نظام اقتصادی و سیاسی، و بدون بسیج مردمی گسترده، بدون مالکیت دموکراتیک اجتماعی بر ابزار تولید، طرحی خوشبینانه روی کاغذ است.
بهزاد ملکپور: عدالت اجتماعی و برابری، هنوز محل اختلاف و چالش جدی هستند. بحث توزیع بار مالی این تغییرات از کشورهایی که بیشترین تولید کربن را دارند، به کشورهای کمترتوسعهیافته یکی از مباحث حساس است. بدون بسیج سیاسی جهانی، هیچ راهکار اقتصادی و فنی بهتنهایی نمیتواند موفق باشد. خروج آمریکا از این توافقنامه پاریس نشان داد که بدون اراده سیاسی، حتی بهترین برنامهها نیز به شکست منجر میشوند.
مهسا غفورینام: وقتی سیاستمدارانی مثل دونالد ترامپ، که در رأس قدرت هستند، انکار میکنند که اصلاً تغییراقلیم وجود دارد و آن را غیرانسانزاد میدانند، این انکار به کل دولت و ملت سرایت میکند. مردم ازدستدادن شغل و معیشتشان را ترسناکتر از بحران اقلیم میبینند و درنتیجه بهجای پایداری محیطزیستی، نوعی «گذشت جمعی» برای حفظ منافع اقتصادی دولتمردان شکل میگیرد. به همین دلیل، اقشار ضعیف جامعه چندان تمایلی به پذیرش گذار عادلانه از سوختهای فسیلی بهسمت اقتصاد سبز ندارند و اغلب محافظهکارانه برخورد میکنند.
🖇️ گزارش کامل را اینجا بخوانید
@Azegaar
✔️ اگر همه کشورها به این نتیجه برسند که باید مصرف سوختهای فسیلی را کاهش دهند، تبعات آن بر زندگی کارگرانی که در بخش سوختهای فسیلی فعالیت میکنند، چیست؟ آیا باید روی سازگاری با تغییراقلیم متمرکز شویم یا «کاهش انتشار»،؟ چرا سرمایهداری مانعی بر سر مقابله با گرمایش جهانی است؟ چه راهحلهایی را روی میز داریم؟ پرداختن به این پرسشها و موارد دیگر موضوع نشستی درباره تغییراقلیم با محوریت کتاب «بحران آبوهوایی و پیمان نوین سبز جهانی» نوشته «نوام چامسکی» و «رابرت پالین» بود. در این نشست که توسط انجمن علمی دانشجویی شهرسازی دانشگاه شهید بهشتی برگزار شد، «بهزاد ملکپور اصل» و «مهسا غفورینام» مترجمان این اثر و «محمدرضا جعفری» پژوهشگر تغییراقلیم سخنرانی کردند.
➖محمدرضا جعفری: واقعیت این است که سرمایهداری همیشه از بحرانها سود برده است. امروز هم انرژی سبز به حوزه جدیدی برای انباشت سرمایه تبدیل شده است. درنهایت، این طرح با وجود مزایایش، در عمل با موانع ساختاری جدی روبهروست؛ در بنیان اقتصاد سیاسی موجود تغییری نمیدهد، کاری به مصرف تجملاتی و تولید کالاهای غیرضروری ندارد و مسئله استثمار و کارگران را نادیده میگیرد. درنتیجه بدون تغییر در منطق حاکم بر نظام اقتصادی و سیاسی، و بدون بسیج مردمی گسترده، بدون مالکیت دموکراتیک اجتماعی بر ابزار تولید، طرحی خوشبینانه روی کاغذ است.
بهزاد ملکپور: عدالت اجتماعی و برابری، هنوز محل اختلاف و چالش جدی هستند. بحث توزیع بار مالی این تغییرات از کشورهایی که بیشترین تولید کربن را دارند، به کشورهای کمترتوسعهیافته یکی از مباحث حساس است. بدون بسیج سیاسی جهانی، هیچ راهکار اقتصادی و فنی بهتنهایی نمیتواند موفق باشد. خروج آمریکا از این توافقنامه پاریس نشان داد که بدون اراده سیاسی، حتی بهترین برنامهها نیز به شکست منجر میشوند.
مهسا غفورینام: وقتی سیاستمدارانی مثل دونالد ترامپ، که در رأس قدرت هستند، انکار میکنند که اصلاً تغییراقلیم وجود دارد و آن را غیرانسانزاد میدانند، این انکار به کل دولت و ملت سرایت میکند. مردم ازدستدادن شغل و معیشتشان را ترسناکتر از بحران اقلیم میبینند و درنتیجه بهجای پایداری محیطزیستی، نوعی «گذشت جمعی» برای حفظ منافع اقتصادی دولتمردان شکل میگیرد. به همین دلیل، اقشار ضعیف جامعه چندان تمایلی به پذیرش گذار عادلانه از سوختهای فسیلی بهسمت اقتصاد سبز ندارند و اغلب محافظهکارانه برخورد میکنند.
🖇️ گزارش کامل را اینجا بخوانید
@Azegaar
پیام ما؛ رسانه توسعه پایدار ایران
اقتصاد سیاسی علیه زندگی
بهزاد ملکپور، مترجم کتاب «بحران آبوهوایی و پیمان نوین سبز جهانی» با اشاره به اینکه وقتی نام نوام چامسکی را بهعنوان نویسنده این اثر دیدم، برایم جالب بود که او، که عمدتاً بهعنوان یک فیلسوف و فعال…
سلب مالکیت _ محمدرضا جعفری
گرهگاه محیطزیست
◾ سلب مالکیت و بحران محیطزیست
🎙️ محمدرضا جعفری
گرهگاه چهارم محیط زیست
✔️ آنچه امروزه در اراضی ملی، مناطق حفاظتشده، کوهستانها، مراتع، حریمهای باستانی، تالابها و رودخانهها، اتفاق افتاده است نه خیانت در امانتِ صرف، نه سوءمدیریت که به بیان تئوریک «سلب مالکیت» است: سلب مالکیت از زمین یا خلع ید عمومی از زمین و منابع طبیعی به نفع فرد یا گروه به قصد انتفاع مادی خصوصی. این فرایند یا بهمدد زور و خشونت عریان، یا به دست دولت و نهادهای حکومتی از طریق اعمال قدرت قانونی یا فراقانونی اتفاق میافتد تا بخشهایی از منابع طبیعی، شامل زمین و عرصههای طبیعی قابل بهرهبرداری را با خروج از دایرهی دارایی عمومی و حفاظت همگانی، در انحصار و تصاحب شرکتها و کسانی دربیاورد که نفع شخصی را هدف دارند.
دانشکده شهرسازی دانشگاه تهران
🗓 ۶ خرداد ۱۴۰۴
@Azegaar
@gerehgah_group
🎙️ محمدرضا جعفری
گرهگاه چهارم محیط زیست
✔️ آنچه امروزه در اراضی ملی، مناطق حفاظتشده، کوهستانها، مراتع، حریمهای باستانی، تالابها و رودخانهها، اتفاق افتاده است نه خیانت در امانتِ صرف، نه سوءمدیریت که به بیان تئوریک «سلب مالکیت» است: سلب مالکیت از زمین یا خلع ید عمومی از زمین و منابع طبیعی به نفع فرد یا گروه به قصد انتفاع مادی خصوصی. این فرایند یا بهمدد زور و خشونت عریان، یا به دست دولت و نهادهای حکومتی از طریق اعمال قدرت قانونی یا فراقانونی اتفاق میافتد تا بخشهایی از منابع طبیعی، شامل زمین و عرصههای طبیعی قابل بهرهبرداری را با خروج از دایرهی دارایی عمومی و حفاظت همگانی، در انحصار و تصاحب شرکتها و کسانی دربیاورد که نفع شخصی را هدف دارند.
دانشکده شهرسازی دانشگاه تهران
🗓 ۶ خرداد ۱۴۰۴
@Azegaar
@gerehgah_group
👍5
Forwarded from آزگار
Nakhl o Barout-Ghazi Robeyhawi.pdf
2.4 MB
Forwarded from آزگار
Khatrat-yek-srbaz.pdf
2.2 MB
◾بحران بیصدا و نابرابر گردوغبار
🖋️ محمدرضا جعفری | صمت
✔️ پدیده گردوغبار از معضلات جدی محیطزیستی، اجتماعی و اقتصادی در ایران بهشمار میرود که بهویژه استانهایی مانند خوزستان را بهشدت تحتتاثیر قرار داده است. این بحران نهتنها سلامت مردم را تهدید میکند، بلکه بهشدت کیفیت زندگی، توسعه اقتصادی و ثبات اجتماعی را کاهش داده است. در این میان، واژه «تابآوری» که امروزه بهکرات در ادبیات محیطزیستی و توسعه مطرح میشود، اهمیت ویژهای دارد، اما اغلب بهدرستی درک نشده و کاربرد آن محدود بهمعنای صرف تحمل و ایستادگی فردی شده است.
در واقع تابآوری صرفا بهمعنی تحمل سختیها نیست، بلکه بهمعنی «توانایی ساختاری و اجتماعی برای حفظ کیفیت زندگی، کاهش آسیبپذیری و تسهیل فرآیندهای بازیابی پس از بحران» است. این توانمندی تنها از طریق ارتقای عدالتاجتماعی، توسعه زیرساختها و افزایش ظرفیتهای اقتصادی و انسانی حاصل میشود.
گردوغبار پدیدهای نیست که بهطوریکسان بر همه مناطق و اقشار تاثیر بگذارد. این معضل بهشدت نابرابر است و بیشترین فشار آن بر طبقات آسیبپذیر و مناطق کمتر توسعهیافته وارد میشود. ساکنان حاشیه شهرها، کارگران فضای باز، کودکان و سالمندان، بیشترین آسیبها را تحمل میکنند. از سوی دیگر، طبقات مرفهتر از امکاناتی چون سیستمهای تهویه پیشرفته، مسکن مناسب و خدمات پزشکی بهرهمند هستند که آنها را نسبت به این بحران ایمنتر میسازد.
این نابرابری در مواجهه با گردوغبار، ریشه در ساختارهای اقتصادی، اجتماعی و سیاسی دارد و نشاندهنده ضعف مدیریت جامع منابع و توسعه پایدار در کشور است. خوزستان، استان نفتخیز و صنعتی کشور، نمونه بارز این تضادها است؛ استانی که سهم قابلتوجهی از تولید ناخالص ملی را دارد، اما در شاخصهای رفاه و کیفیت زندگی، جایگاهی پایین دارد.
🖇️ ادامه متن را اینجا بخوانید
#ریزگرد
#تابآوری_ساختاری
@Azegaar
🖋️ محمدرضا جعفری | صمت
✔️ پدیده گردوغبار از معضلات جدی محیطزیستی، اجتماعی و اقتصادی در ایران بهشمار میرود که بهویژه استانهایی مانند خوزستان را بهشدت تحتتاثیر قرار داده است. این بحران نهتنها سلامت مردم را تهدید میکند، بلکه بهشدت کیفیت زندگی، توسعه اقتصادی و ثبات اجتماعی را کاهش داده است. در این میان، واژه «تابآوری» که امروزه بهکرات در ادبیات محیطزیستی و توسعه مطرح میشود، اهمیت ویژهای دارد، اما اغلب بهدرستی درک نشده و کاربرد آن محدود بهمعنای صرف تحمل و ایستادگی فردی شده است.
در واقع تابآوری صرفا بهمعنی تحمل سختیها نیست، بلکه بهمعنی «توانایی ساختاری و اجتماعی برای حفظ کیفیت زندگی، کاهش آسیبپذیری و تسهیل فرآیندهای بازیابی پس از بحران» است. این توانمندی تنها از طریق ارتقای عدالتاجتماعی، توسعه زیرساختها و افزایش ظرفیتهای اقتصادی و انسانی حاصل میشود.
گردوغبار پدیدهای نیست که بهطوریکسان بر همه مناطق و اقشار تاثیر بگذارد. این معضل بهشدت نابرابر است و بیشترین فشار آن بر طبقات آسیبپذیر و مناطق کمتر توسعهیافته وارد میشود. ساکنان حاشیه شهرها، کارگران فضای باز، کودکان و سالمندان، بیشترین آسیبها را تحمل میکنند. از سوی دیگر، طبقات مرفهتر از امکاناتی چون سیستمهای تهویه پیشرفته، مسکن مناسب و خدمات پزشکی بهرهمند هستند که آنها را نسبت به این بحران ایمنتر میسازد.
این نابرابری در مواجهه با گردوغبار، ریشه در ساختارهای اقتصادی، اجتماعی و سیاسی دارد و نشاندهنده ضعف مدیریت جامع منابع و توسعه پایدار در کشور است. خوزستان، استان نفتخیز و صنعتی کشور، نمونه بارز این تضادها است؛ استانی که سهم قابلتوجهی از تولید ناخالص ملی را دارد، اما در شاخصهای رفاه و کیفیت زندگی، جایگاهی پایین دارد.
🖇️ ادامه متن را اینجا بخوانید
#ریزگرد
#تابآوری_ساختاری
@Azegaar
روزنامه صمت
بحران بیصدا و نابرابر گردوغبار
محمدرضا جعفری
کارشناس توسعه و محیطزیست
کارشناس توسعه و محیطزیست
👍3
◾بازار آلودگی و توهم کاهش انتشار گازهای گلخانهای
کامیار فکور | صمت
✔️ در دهههای اخیر، تجارت کربن و بازارهای انتشار به یکی از ابزارهای اصلی مقابله با تغییرات اقلیمی در سطح بینالمللی تبدیل شده است. در ظاهر، این مکانیسمها برای تشویق شرکتها به کاهش گازهای گلخانهای طراحی شده، اما در عمل، منطق حاکم بر این سازکارها چیزی فراتر از قیمتگذاری بر آلودگی نیست و بهتر از از آن بهعنوان نوعی «مجوز سبز» یاد کرد که به شرکتهای بزرگ امکان میدهد بهجای دگرگونی واقعی در فرآیندهای تولید و مصرف، با پرداخت هزینهای مشخص به انتشار گازهای گلخانهای ادامه دهند.
در عمل، این سازکار باعث میشود که مسئولیت کاهش انتشار از دوش آلایندههای اصلی برداشته شود و به پروژههای کوچک و اغلب غیرشفاف منتقل شود. برای نمونه، شرکتی در شمال جهانی میتواند با پرداخت مبلغی ناچیز به یک پروژه کاشت درخت در کشوری دیگر، انتشار خود را جبرانشده اعلام کند، در حالیکه همچنان به فعالیتهای آلاینده در سطح بالا ادامه میدهد؛ بههمینسادگی.
شواهد فراوانی وجود دارد که نشان میدهد بسیاری از این پروژههای جبرانی یا بهطورکامل اجرا نمیشوند یا میزان جذب کربن آنها مبهم و قابلاندازهگیری نیست. برخی پروژهها حتی منجر به تخریب جنگلهای محلی یا کوچ اجباری جوامع بومی شده است. بنابراین، نهتنها تاثیر اقلیمی این پروژهها محل تردید است، بلکه تبعات اجتماعی و محیطزیستی آنها نیز گاه منفی بوده است.
🖇️ ادامه متن را اینجا بخوانید
@Azegaar
کامیار فکور | صمت
✔️ در دهههای اخیر، تجارت کربن و بازارهای انتشار به یکی از ابزارهای اصلی مقابله با تغییرات اقلیمی در سطح بینالمللی تبدیل شده است. در ظاهر، این مکانیسمها برای تشویق شرکتها به کاهش گازهای گلخانهای طراحی شده، اما در عمل، منطق حاکم بر این سازکارها چیزی فراتر از قیمتگذاری بر آلودگی نیست و بهتر از از آن بهعنوان نوعی «مجوز سبز» یاد کرد که به شرکتهای بزرگ امکان میدهد بهجای دگرگونی واقعی در فرآیندهای تولید و مصرف، با پرداخت هزینهای مشخص به انتشار گازهای گلخانهای ادامه دهند.
در عمل، این سازکار باعث میشود که مسئولیت کاهش انتشار از دوش آلایندههای اصلی برداشته شود و به پروژههای کوچک و اغلب غیرشفاف منتقل شود. برای نمونه، شرکتی در شمال جهانی میتواند با پرداخت مبلغی ناچیز به یک پروژه کاشت درخت در کشوری دیگر، انتشار خود را جبرانشده اعلام کند، در حالیکه همچنان به فعالیتهای آلاینده در سطح بالا ادامه میدهد؛ بههمینسادگی.
شواهد فراوانی وجود دارد که نشان میدهد بسیاری از این پروژههای جبرانی یا بهطورکامل اجرا نمیشوند یا میزان جذب کربن آنها مبهم و قابلاندازهگیری نیست. برخی پروژهها حتی منجر به تخریب جنگلهای محلی یا کوچ اجباری جوامع بومی شده است. بنابراین، نهتنها تاثیر اقلیمی این پروژهها محل تردید است، بلکه تبعات اجتماعی و محیطزیستی آنها نیز گاه منفی بوده است.
🖇️ ادامه متن را اینجا بخوانید
@Azegaar
روزنامه صمت
بازار آلودگی و توهم کاهش انتشار
کامیار فکور- خبرنگار
👍4
▫️سرخبوم: تا آنجا که به رویکرد بومگرایانه سرخبوم برمیگردد اصطلاح و مفهوم «امپریالیسم زیستبومی» در کنار توضیح راهبردهای سیاسی-اقتصادی امپریالیستی، به اهداف و پیامدهای این راهبردها بر محیطزیست و زیستبوم مناطق و کشورهای هدف اشاره میکند. دسترسی به منابع خام بهصورت ارزان و آسان به همراه برکنار ماندن از پیامدهای محیطزیستی آن و نیز «مبادله نابرابر» (unequal exchange) که به معنای عدم پرداخت قیمت و ارزش واقعی منابع برداشت شده است، از عواملی است که دخالتهای کشورگشایانه کشورهای قدرتمند را سبب میشود. برای ایران ما که چشمانداز هرگونه تغییر سیاسی در آن را طرفداران سرمایهداری هار با بازار آزاد کنترلنشده و نظارتناپذیر در ارتباط با کمپانیهای غربی تفسیر میکنند، این مفهوم بهلحاظ سرزمینی و انسانی، اهمیتی حیاتی و راهبردی دارد. به این موضوع بیشتر خواهیم پرداخت.
✔️ سرعت و مقیاس تخریب بومشناختی که امروزه با آن مواجه هستیم، بدون درک میراث و واقعیتهای ماندگار امپریالیسم زیستبومی، غیرقابل فهم است.
🖇️ متن کامل را در سرخبوم بخوانید
@Azegaar
✔️ سرعت و مقیاس تخریب بومشناختی که امروزه با آن مواجه هستیم، بدون درک میراث و واقعیتهای ماندگار امپریالیسم زیستبومی، غیرقابل فهم است.
🖇️ متن کامل را در سرخبوم بخوانید
@Azegaar
👍2
▫️روزنامه صمت در گفتوگو با محمدرضا جعفری، کارشناس توسعه و محیطزیست بررسی کرد:
◾طبقه کارگر و هشدار نارنجی گردوغبار
✔️ خشکیدگی سرزمین حالا وسعتی پهنه به پهنه ایران دارد. تغییرات اکولوژیکی و از بین رفتن اکوسیستمها و از ریخت افتادن زیست طبیعی چهرهای آشنا در سرتاسر ایران است. 4دهه توسعه ناموزون و نامتوازن یا همان بهرهبرداری حداکثری و غیرصیانتی و مخرب از زمین، آب و منابعطبیعی خود را اکنون در چهرههای خاکگرفته شهرها نشان داده است. خشکیدن تالابها، رودها و سفرههای زیرزمینی پیش از اینها رخ داده بود. اینها همه کانونهای نوظهور گردوغبار است.
ساختار حکمرانی منفعل و مدیریت باری به هر جهت که غرق در فساد و ناکارآمدی و بروکراسی تو در تو است، نشان داده، توانایی مقابله با این مسئله و با وضعیتهای بحرانی اینچنینی را ندارد و به طریق اولی، ناتوان از تغییر مسیر سیاستگذاری کلان در امر توسعه است؛ خوزستان، نمونهای زنده و حاضر است.
هشدار نارنجی صادرشده، یعنی خودمراقبتی و پایش فردی وضعیت بهلحاظ خودداری از مواجهه مستقیم با گردوغبار. در واقع امر، در شرایط کنونی که پدیده گردوغبار سلامت انسانّها را بهمخاطره انداخته است، مانند تمامی وضعیتهای بحرانی دیگر، مردم به خود وانهاده شدهاند تا شرایط را برای خود قابلزیست کنند. گرما و افزایش دما بیش از نرمال جهانی در اثر پدیده گرمایش زمین، آلودگی هوا ناشی از فعالیتهای نظارتنشده صنعتی ـ نفتی و خودروها، تورم و بیکاری و سرکوب اجتماعی و سیاسی، پیش از این از کیفیت زیست و تابآوری ساختاری در مقابل پدیدههای نامترقبه کاسته است.
➖ وضعیت بحرانی آلودگی برای طبقه کارگر شدت بیشتری دارد، بهویژه کارگران یدی، کارگران فضای باز، کشاورزان، رانندگان و کارگران ساختمانی و صنعتی. کارگران و فرودستان، قربانیان خط مقدم بحران محیطزیستی هستند. این طبقات معمولا در مناطقی زندگی یا کار میکنند که بیشترین آلودگی را دارد و کمترین دسترسی به امکانات درمانی و حفاظتی (مانند ماسکهای استاندارد یا تهویه مناسب) را دارند. این مسئله بهعنوان «تبعیض محیطزیستی» شناخته میشود. از سوی دیگر، فعالیتهای کاری این افراد در محیطهای باز و در مکانهایی است که امکان و توانایی ایزوله شدن را ندارند. فعالیت بدنی مداوم و سنگین، جزئی از روند کارشان است و بهدلیل مسائل مختلف اقتصادی و فقدان حمایتهای قانونی، مجبور به ادامه کار خود در شرایط بحرانی هستند؛ شرایطی که منجر به بیماری، آسیبدیدگی و ازکارفتادگی یا بازنشستگی پیش از موعد میشود.
در اوضاع بازار کار ایران، اعمال محدودیت ساعات کار، توقف فعالیت در محیط باز و آلوده و در نهایت تعطیلی کارگاه و کارخانه، باتوجه به سابقه موجود بهویژه در خوزستان، موردانتظار نیست. در صورت اعمال این موارد هم، مانند مثال نزدیک در جنگ ۱۲روزه، تعطیلی کارگاه و محل کار بهضرر کارگر با کاهش دستمزد و مرخصی اجباری همراه میشود. طبقه سرمایهدار و کارفرما همواره سود خود را بر شرایط کاری و سلامتی کارگر ارجح میداند و نیروی کار بنا به قانون بقا و الزام اقتصاد زیستی ـ معیشتی ناچار از تن دادن به کار تحت هر شرایطی است.
از سوی دیگر، تعطیلیهای مقطعی، بخش اداری و دولتی را هدف میگیرد و به دلایل ساختاری و قانونی، از شرایط کاری اکثریت کارگران چشم میپوشد. کار و قانون تامیناجتماعی یا درباره این موارد بحرانی سکوت کردهاند یا ابزارها و اراده لازم برای تامین منافع کارگران را ندارند. هرچه باشد، طبقه حاکم و سرمایهدار جدید در ایران پساانقلابی بهلحاظ جمعیتی و منافع، همپوشانی بالایی دارند.
در این شرایط، ساختار اقتصاد سیاسی حاکم، امکان فعالیتهای مستقل کارگری را از پیش سلب کرده است. کمیته حفاظت فنی که باید با حضور نماینده کارگران در کارگاهها برای نظارت بر اجرای آییننامه ایمنی و بهداشت محیط کار تشکیل شود، یا وجود ندارد یا صوری است و در واقعیت بیاختیار. الزام کارفرما و پیمانکاران به رعایت معیارهای الزامی شرایط کار و انجام تغییرات متناسب با پدیدههای جوی و حاد بهمنظور افزایش رفاه و تابآوری، جایی در مناسبات کار در ایران ندارد.
🖇️ متن کامل را اینجا بخوانید
@Azegaar
◾طبقه کارگر و هشدار نارنجی گردوغبار
✔️ خشکیدگی سرزمین حالا وسعتی پهنه به پهنه ایران دارد. تغییرات اکولوژیکی و از بین رفتن اکوسیستمها و از ریخت افتادن زیست طبیعی چهرهای آشنا در سرتاسر ایران است. 4دهه توسعه ناموزون و نامتوازن یا همان بهرهبرداری حداکثری و غیرصیانتی و مخرب از زمین، آب و منابعطبیعی خود را اکنون در چهرههای خاکگرفته شهرها نشان داده است. خشکیدن تالابها، رودها و سفرههای زیرزمینی پیش از اینها رخ داده بود. اینها همه کانونهای نوظهور گردوغبار است.
ساختار حکمرانی منفعل و مدیریت باری به هر جهت که غرق در فساد و ناکارآمدی و بروکراسی تو در تو است، نشان داده، توانایی مقابله با این مسئله و با وضعیتهای بحرانی اینچنینی را ندارد و به طریق اولی، ناتوان از تغییر مسیر سیاستگذاری کلان در امر توسعه است؛ خوزستان، نمونهای زنده و حاضر است.
هشدار نارنجی صادرشده، یعنی خودمراقبتی و پایش فردی وضعیت بهلحاظ خودداری از مواجهه مستقیم با گردوغبار. در واقع امر، در شرایط کنونی که پدیده گردوغبار سلامت انسانّها را بهمخاطره انداخته است، مانند تمامی وضعیتهای بحرانی دیگر، مردم به خود وانهاده شدهاند تا شرایط را برای خود قابلزیست کنند. گرما و افزایش دما بیش از نرمال جهانی در اثر پدیده گرمایش زمین، آلودگی هوا ناشی از فعالیتهای نظارتنشده صنعتی ـ نفتی و خودروها، تورم و بیکاری و سرکوب اجتماعی و سیاسی، پیش از این از کیفیت زیست و تابآوری ساختاری در مقابل پدیدههای نامترقبه کاسته است.
➖ وضعیت بحرانی آلودگی برای طبقه کارگر شدت بیشتری دارد، بهویژه کارگران یدی، کارگران فضای باز، کشاورزان، رانندگان و کارگران ساختمانی و صنعتی. کارگران و فرودستان، قربانیان خط مقدم بحران محیطزیستی هستند. این طبقات معمولا در مناطقی زندگی یا کار میکنند که بیشترین آلودگی را دارد و کمترین دسترسی به امکانات درمانی و حفاظتی (مانند ماسکهای استاندارد یا تهویه مناسب) را دارند. این مسئله بهعنوان «تبعیض محیطزیستی» شناخته میشود. از سوی دیگر، فعالیتهای کاری این افراد در محیطهای باز و در مکانهایی است که امکان و توانایی ایزوله شدن را ندارند. فعالیت بدنی مداوم و سنگین، جزئی از روند کارشان است و بهدلیل مسائل مختلف اقتصادی و فقدان حمایتهای قانونی، مجبور به ادامه کار خود در شرایط بحرانی هستند؛ شرایطی که منجر به بیماری، آسیبدیدگی و ازکارفتادگی یا بازنشستگی پیش از موعد میشود.
در اوضاع بازار کار ایران، اعمال محدودیت ساعات کار، توقف فعالیت در محیط باز و آلوده و در نهایت تعطیلی کارگاه و کارخانه، باتوجه به سابقه موجود بهویژه در خوزستان، موردانتظار نیست. در صورت اعمال این موارد هم، مانند مثال نزدیک در جنگ ۱۲روزه، تعطیلی کارگاه و محل کار بهضرر کارگر با کاهش دستمزد و مرخصی اجباری همراه میشود. طبقه سرمایهدار و کارفرما همواره سود خود را بر شرایط کاری و سلامتی کارگر ارجح میداند و نیروی کار بنا به قانون بقا و الزام اقتصاد زیستی ـ معیشتی ناچار از تن دادن به کار تحت هر شرایطی است.
از سوی دیگر، تعطیلیهای مقطعی، بخش اداری و دولتی را هدف میگیرد و به دلایل ساختاری و قانونی، از شرایط کاری اکثریت کارگران چشم میپوشد. کار و قانون تامیناجتماعی یا درباره این موارد بحرانی سکوت کردهاند یا ابزارها و اراده لازم برای تامین منافع کارگران را ندارند. هرچه باشد، طبقه حاکم و سرمایهدار جدید در ایران پساانقلابی بهلحاظ جمعیتی و منافع، همپوشانی بالایی دارند.
در این شرایط، ساختار اقتصاد سیاسی حاکم، امکان فعالیتهای مستقل کارگری را از پیش سلب کرده است. کمیته حفاظت فنی که باید با حضور نماینده کارگران در کارگاهها برای نظارت بر اجرای آییننامه ایمنی و بهداشت محیط کار تشکیل شود، یا وجود ندارد یا صوری است و در واقعیت بیاختیار. الزام کارفرما و پیمانکاران به رعایت معیارهای الزامی شرایط کار و انجام تغییرات متناسب با پدیدههای جوی و حاد بهمنظور افزایش رفاه و تابآوری، جایی در مناسبات کار در ایران ندارد.
🖇️ متن کامل را اینجا بخوانید
@Azegaar
روزنامه صمت
طبقه کارگر و هشدار نارنجی گردوغبار
گردوغبار نفس تهران و البرز را بهشماره انداخته و تنگینفس را پیش از همه، به جان کارگران انداخته است. در حالی که بحث بر سر تعطیلی ادارات در فضای رسمی جریان دارد و دستگاههای اجرایی در رفتوبرگشت موافقت و مخالفت هستند، بسیاری از کارگران خوب میدانند که این…