group-telegram.com/denkerfahr/5867
Last Update:
به نام خداوند جان و خرد
ترجمهٔ عبارتی از مابعدالطبیعهٔ ارسطو
(تذکر:
متن زیر با راهنمایی برادر فاضل نادیده ام آقای (دکتر) احسان محمدی با کاربری
@EhsanMohammadi1374
از یک خطای مرگبار نجات یافت. آشنایی من با زبان یونانی در حد ناقص الفبا و دسترس به برخی منابع است و صلاحیت نوشتن متن را نداشتم ولی به حالٌمایی آن را نوشتم)
ارسطو در یکی از مواضع ورود به تعریف علمی که میتوان گفت خود در تأسیسش نقش اساسی داشته است یعنی مابعدالطبیعه چنین گفته است:
ὅτι μὲν οὖν ἡ σοφία περί τινας ἀρχὰς καὶ αἰτίας ἐστὶν ἐπιστήμη, δῆλον (Aristot. Met. 1.982a)
هوتی من اون هه سوفیا پری تیناس آرخاس کای آیتیاس استین اپیستمه، دیلُن (مابعدالطبیعه ، آلفای بزرگ، ص۹۸۲ الف)
که همانا البته کاردانی (سوفیا)، پیرامون آن/ برخی مبادی و علل وقوف (اپیستمه) است، واضحاً
(ترجمهٔ تحت لفظ من، نورالهی)
در ص۱۴۵ کتاب هستی از دو چشمانداز برادر گرامی دکتر اسکندر صالحی (انتشارات نگاه معاصر، ۱۳۹۵) آمده:
دیوید راس این عبارت را اینگونه به انگلیسی برگردانده است:
clearly than wisdom is knowledge about certain causes and principles
شرفالدین خراسانی هم آن را اینگونه ترجمه کرده اند: «پس روشن است که حکمت دانشی است دربارهٔ برخی مبادی و علتها» که کاملاً شبیه ترجمه دیوید راس است. لطفی هم آن را اینگونه برگردانده اند: «پس روشن است که حکمت (فلسفه) علمی است که موضوعش علل و مبادی معینی است».
در ص ۶۰ کتاب دکتر صالحی آمده:
«سوفیا، اپیستمهای است درباب برخی اصول و علتها»
اختلاف در این دو دسته ترجمه که در متن دکتر صالحی از آن چشمپوشی شده بر سر ترجمهٔ τινας (تیناس) است که دکتر شرف و دکتر صالحی آن را «برخی» و من آن را «آن/ برخی» و راس و لطفی آن را «معین» ترجمه کرده اند.
تیناس (طبق منابع) صیغهٔ ضمیر مبهم جمع خنثی/ مذکر در حالت مفعولی بیواسطه از ضمیر اشارهٔ مبهم مفرد τι است (Accusative masculine plural form of τις) . تی یعنی چه، که، آنچه، آنچه (تعبیر زبانزد ارسطویی τι το ον «آنچه هست» از همین است).
به هر حال این واژه در برخی مواضع معنی «برخی» (یکی، چیزی) هم دارد چنانکه در لغتنامهٔ لیدل-اسکات تعبیر ἡμέρας τινάς (هِمِراس تیناس) در کتاب تاریخ جنگ پلوپونزی توکودیدس به some days, i.e. several (برخی روزها یعنی چند روز) ترجمه شده است و در حالت مفرد در ایلیاد، کتاب۵، بیت۱۹۱ آمده: “θεός νύ τίς ἐστι κοτήεις” ثئوس نو تیس استی کُتیئِیْس (یک خدایی اکنون خشماگین است) و در اودیسه، کتاب ۹ بیت ۱۴۲ آمده: “καί τις θεὸς ἡγεμόνευεν کای تیس ثئوس هِگِمُنُیْئِن (و یک خدایی حجت باشد). این واژه کمابیش معادل «ما» در عربی است.
در ترجمههای سریانی گاه آن را با «فلان» گزارش کرده اند.*
اما پرسش اینجاست که آیا معقول است ارسطو در تعریف این دانش، به وقوف به «برخی» علل و مبادی اکتفا کرده باشد؟
خط کشیدنها زیر واژگان از من است.
صرف و نحو تیناس
https://en.m.wiktionary.org/wiki/%CF%84%CE%AF%CE%BD%CE%B1%CF%82
نیز
http://www.perseus.tufts.edu
*) See The Earliest Syriac Translation of Aristotle's Categories; Text, Translation, and Commentary by Daniel King, Brill 2010; p. 48 etc.
#محمد_نورالهی
#احسان_محمدی
BY تجربهٔ تفکر
Warning: Undefined variable $i in /var/www/group-telegram/post.php on line 260
Share with your friend now:
group-telegram.com/denkerfahr/5867