🔰 «روزهای قدس، دیدن و ندیدن»
قسمت 1⃣ از 2⃣
✍🏻 علیرضا هاشمزاده، ۱۴۰۰ صنایع
🔸 شاید تصور کنید میان دیدن و ندیدن تنها دو چشم و یک ذهن انسانی فاصله است؛ من اما هر چه به مواضع برخی روشنفکران ایرانی در بیش از یک سدهٔ گذشته و همین روزها نگاه کردم این معادله برایم پیچیدهتر شد. حتی گاهی تصور میکردم صرفاً نمیخواهند بازی را به جریان مقابل ببازند و مجبورند صد جور تحلیل مندرآوردی از حرکت مردم ایران به قلم بیاورند. اما رفتهرفته فهمیدم واقعا نمیبینند؛ همیشه هم با پافشاری و دندانسابیدن بر تحلیلهای خود غر میزنند و تجویز صادر میکنند، و البته بدون گردنگرفتن تحلیلهای گذشتهشان!
🔹 روز قدس و حرکت تاریخی ملت ایران از آن ندیدنهای خیلی عجیب بوده است. گویی شعور تحلیل وقایع انسانی را ندارند. اما از کدام واقعهٔ بزرگ انسانی معاصر در این گوشه از جهان حرف میزنم؟
🔸 بدون شک آنچه این سالها در فلسطین، یمن، لبنان و عراق در حال رخدادن است فارغ از ابعاد نظامی یک حرکت انسانیست! برای فهم این حرکت انسانی کافیست مثلاً با یکی از آسیبدیدگان انفجار پیجرها در لبنان چند دقیقه دمخور شوید؛ فردی که بینایی و زیبایی ظاهری خود را در اوج جوانی از دست داده و در این میان به سوگ رهبر خود که جانش به جان او گره خورده بود نیز نشسته است، اما گویی معنایی عمیق در تکتک سکناتش نهفته است.
🔹 آنقدر بیدار است و آنقدر زنده است که ما به ظاهر سالمها نیستیم. این مرد در حالی که عمیقاً به عشق و احساس گره خورده و مثل برگ زیبای گل نرم است، مثل کوه نیز محکم و منتظر ضربهٔ بعدی خود به دشمن است. انگار این ماییم که زخمی هستیم و او حتی دستش تابهحال با یک چاقوی ظریف هم نبریده است و نمیداند زخم چیست!
🔸 اما این روحیه را ما زیاد به یاد میآوریم و برای ما تازه نیست؛ چرا که سالها پیش در دفاع مقدس مثل آن را زیاد دیدهایم. مادری در اوج احساس که تمام فرزندان خود را فدای میهن اسلامی کرده و امروز نیز هنوز با پای اسیرِ خصلتهای پیری خود، با همان باور و امیدِ زنده با زبان روزه به راهپیمایی میآید.
🔹 آیا اگر ما خود را موجودی ذیشعور و دارای عقل میدانیم بر ما واجب نیست حداقل یک بار با این پدیدهٔ واقعی از نزدیک ملاقات کنیم تا به واقعیت نزدیک شویم؟ آیا این پدیدهها در حال رخدادن نیستند؟!
قسمت دوم
🇮🇷 @Enqelabsq | میدان انقلاب
قسمت 1⃣ از 2⃣
✍🏻 علیرضا هاشمزاده، ۱۴۰۰ صنایع
🔸 شاید تصور کنید میان دیدن و ندیدن تنها دو چشم و یک ذهن انسانی فاصله است؛ من اما هر چه به مواضع برخی روشنفکران ایرانی در بیش از یک سدهٔ گذشته و همین روزها نگاه کردم این معادله برایم پیچیدهتر شد. حتی گاهی تصور میکردم صرفاً نمیخواهند بازی را به جریان مقابل ببازند و مجبورند صد جور تحلیل مندرآوردی از حرکت مردم ایران به قلم بیاورند. اما رفتهرفته فهمیدم واقعا نمیبینند؛ همیشه هم با پافشاری و دندانسابیدن بر تحلیلهای خود غر میزنند و تجویز صادر میکنند، و البته بدون گردنگرفتن تحلیلهای گذشتهشان!
🔹 روز قدس و حرکت تاریخی ملت ایران از آن ندیدنهای خیلی عجیب بوده است. گویی شعور تحلیل وقایع انسانی را ندارند. اما از کدام واقعهٔ بزرگ انسانی معاصر در این گوشه از جهان حرف میزنم؟
🔸 بدون شک آنچه این سالها در فلسطین، یمن، لبنان و عراق در حال رخدادن است فارغ از ابعاد نظامی یک حرکت انسانیست! برای فهم این حرکت انسانی کافیست مثلاً با یکی از آسیبدیدگان انفجار پیجرها در لبنان چند دقیقه دمخور شوید؛ فردی که بینایی و زیبایی ظاهری خود را در اوج جوانی از دست داده و در این میان به سوگ رهبر خود که جانش به جان او گره خورده بود نیز نشسته است، اما گویی معنایی عمیق در تکتک سکناتش نهفته است.
🔹 آنقدر بیدار است و آنقدر زنده است که ما به ظاهر سالمها نیستیم. این مرد در حالی که عمیقاً به عشق و احساس گره خورده و مثل برگ زیبای گل نرم است، مثل کوه نیز محکم و منتظر ضربهٔ بعدی خود به دشمن است. انگار این ماییم که زخمی هستیم و او حتی دستش تابهحال با یک چاقوی ظریف هم نبریده است و نمیداند زخم چیست!
🔸 اما این روحیه را ما زیاد به یاد میآوریم و برای ما تازه نیست؛ چرا که سالها پیش در دفاع مقدس مثل آن را زیاد دیدهایم. مادری در اوج احساس که تمام فرزندان خود را فدای میهن اسلامی کرده و امروز نیز هنوز با پای اسیرِ خصلتهای پیری خود، با همان باور و امیدِ زنده با زبان روزه به راهپیمایی میآید.
🔹 آیا اگر ما خود را موجودی ذیشعور و دارای عقل میدانیم بر ما واجب نیست حداقل یک بار با این پدیدهٔ واقعی از نزدیک ملاقات کنیم تا به واقعیت نزدیک شویم؟ آیا این پدیدهها در حال رخدادن نیستند؟!
قسمت دوم
🇮🇷 @Enqelabsq | میدان انقلاب
میدان انقلاب
🔰 «روزهای قدس، دیدن و ندیدن» قسمت 1⃣ از 2⃣ ✍🏻 علیرضا هاشمزاده، ۱۴۰۰ صنایع 🔸 شاید تصور کنید میان دیدن و ندیدن تنها دو چشم و یک ذهن انسانی فاصله است؛ من اما هر چه به مواضع برخی روشنفکران ایرانی در بیش از یک سدهٔ گذشته و همین روزها نگاه کردم این معادله…
🔰 «روزهای قدس، دیدن و ندیدن»
قسمت 2⃣ از 2⃣
✍🏻 علیرضا هاشمزاده، ۱۴۰۰ صنایع
🔹 همهٔ اینها حافظهٔ اجتماعی ملت ایران است که امروز بعد از چند دهه استقامت بهمرور در حال گسترش در نقاط دیگر این جهان وسیع است. چگونه از پدیدهٔ جبههٔ مقاومت به سادگی عبور میکنیم؟ مگر چند رویداد مشابه در تاریخ مانند چنین پدیدهٔ انسانی پیچیدهای رخ داده؟! آیا این ندیدن نیست؟!
🔸 احتمالا شنیدهاید که به خاطر رسیدن نبرد به نقاط حساس خود، روز قدس امسال فرق دارد. حتماً همین است وقتی دشمن بدون اداهای همیشگیاش خودِ واقعی خود را در تمام پروندههای جهانی نمایان کرده، گویی مکرش به پایان رسیده و چارهای جز دیکتهکردن برای خود نمییابد و حالا هم که شمشیر را مستقیماً سوی ایران اسلامی ما گرفته است.
🔹 اما بگذارید بگویم تمام روزهای قدس چند دههٔ اخیر ملت ایران، میان انبوه سانسور و اختناق در کشورهای دیگر و انبوه ندیدنهای خیلیها در داخل، دقیقا به همین اندازه مهم بوده است! مسئله اما ندیدنهاست؛ عمری ارادهٔ ملت ایران را ندیدند و بیصبرانه گفتند کو جهانیشدنتان؟ کو صدور انقلابتان؟ اما آن استقامت و هر سال بهخیابانآمدن ملت ایران بود که داشت این روزها را میساخت.
🔸 ده سال پیش در چنین روزهایی گفته میشد این همه راهپیمایی و شعار چه فایده؟! و اگر همان موقع پیش آنها وقایع دو سال گذشته را میگفتید به شما میخندیدند. چند دهه هر سال راهپیمایی روز قدس میلیونی با زبان روزه در سراسر کشور را بهکل نادیده گرفتند و بعد ۱۶ مهر (۷ اکتبر) لال شده بودند که این پدیده چگونه رخ داده؟... همانها در وعدهٔ صادق یک و دو هم لال بودند.
🔹 این شماتتگرانِ همیشه بیفایده میگویند این حرفها شعار است! بله ما هم میگویم شعار است و این شعارها را تکرار میکنیم تا به نتیجه برسد؛ چون عقل داریم، چون میبینیم، چون میبینیم این شعارها واقعیتهای جهان امروز ما شده است!
🔸 همانطور که ده سال پیش تصور نمیکردیم با چیزی مثل طوفانالاقصی، انبوه آسیبهای سیاسی و اقتصادی و نظامی را به دشمن وارد کنیم و با همان حال در راهپیمایی شرکت کردیم و بر مواضع عقلانی خود بر حقوق بهتاراجرفتهٔ مردم این منطقه از جمله خودمان پافشاری کردیم، در روز قدس امسال نیز با همین فهم و آگاهی تاریخی شرکت میکنیم. و از روی «دیدن»، انتظار معقول اخراج ابدی دشمن از این گوشهٔ جهان را در سالهای پیش رو داریم.
🔹 این اگر معجزهٔ عصای موسی نیست، معجزهٔ استقامت ملت ایران هست؛ و ما به این معجزه و ملت خود ایمان داریم. بله معجزهٔ عصای خمینی و خامنهای، که «باور به مردم» است.
🇮🇷 @Enqelabsq | میدان انقلاب
قسمت 2⃣ از 2⃣
✍🏻 علیرضا هاشمزاده، ۱۴۰۰ صنایع
🔹 همهٔ اینها حافظهٔ اجتماعی ملت ایران است که امروز بعد از چند دهه استقامت بهمرور در حال گسترش در نقاط دیگر این جهان وسیع است. چگونه از پدیدهٔ جبههٔ مقاومت به سادگی عبور میکنیم؟ مگر چند رویداد مشابه در تاریخ مانند چنین پدیدهٔ انسانی پیچیدهای رخ داده؟! آیا این ندیدن نیست؟!
🔸 احتمالا شنیدهاید که به خاطر رسیدن نبرد به نقاط حساس خود، روز قدس امسال فرق دارد. حتماً همین است وقتی دشمن بدون اداهای همیشگیاش خودِ واقعی خود را در تمام پروندههای جهانی نمایان کرده، گویی مکرش به پایان رسیده و چارهای جز دیکتهکردن برای خود نمییابد و حالا هم که شمشیر را مستقیماً سوی ایران اسلامی ما گرفته است.
🔹 اما بگذارید بگویم تمام روزهای قدس چند دههٔ اخیر ملت ایران، میان انبوه سانسور و اختناق در کشورهای دیگر و انبوه ندیدنهای خیلیها در داخل، دقیقا به همین اندازه مهم بوده است! مسئله اما ندیدنهاست؛ عمری ارادهٔ ملت ایران را ندیدند و بیصبرانه گفتند کو جهانیشدنتان؟ کو صدور انقلابتان؟ اما آن استقامت و هر سال بهخیابانآمدن ملت ایران بود که داشت این روزها را میساخت.
🔸 ده سال پیش در چنین روزهایی گفته میشد این همه راهپیمایی و شعار چه فایده؟! و اگر همان موقع پیش آنها وقایع دو سال گذشته را میگفتید به شما میخندیدند. چند دهه هر سال راهپیمایی روز قدس میلیونی با زبان روزه در سراسر کشور را بهکل نادیده گرفتند و بعد ۱۶ مهر (۷ اکتبر) لال شده بودند که این پدیده چگونه رخ داده؟... همانها در وعدهٔ صادق یک و دو هم لال بودند.
🔹 این شماتتگرانِ همیشه بیفایده میگویند این حرفها شعار است! بله ما هم میگویم شعار است و این شعارها را تکرار میکنیم تا به نتیجه برسد؛ چون عقل داریم، چون میبینیم، چون میبینیم این شعارها واقعیتهای جهان امروز ما شده است!
🔸 همانطور که ده سال پیش تصور نمیکردیم با چیزی مثل طوفانالاقصی، انبوه آسیبهای سیاسی و اقتصادی و نظامی را به دشمن وارد کنیم و با همان حال در راهپیمایی شرکت کردیم و بر مواضع عقلانی خود بر حقوق بهتاراجرفتهٔ مردم این منطقه از جمله خودمان پافشاری کردیم، در روز قدس امسال نیز با همین فهم و آگاهی تاریخی شرکت میکنیم. و از روی «دیدن»، انتظار معقول اخراج ابدی دشمن از این گوشهٔ جهان را در سالهای پیش رو داریم.
🔹 این اگر معجزهٔ عصای موسی نیست، معجزهٔ استقامت ملت ایران هست؛ و ما به این معجزه و ملت خود ایمان داریم. بله معجزهٔ عصای خمینی و خامنهای، که «باور به مردم» است.
🇮🇷 @Enqelabsq | میدان انقلاب
🔰 «بازی جوجه؟»
قسمت 1️⃣ از 2️⃣
🔸 دکتر رضا اجتهادی استاد دانشکدهٔ فیزیک امروز صبح یادداشتی در کانال شخصی خود منتشر کرد که در آن توضیح خوبی دربارهٔ «بازی جوجه» داده که پیشنهاد میکنیم آن را مطالعه کنید. ایشان سپس مثالی از این مدلسازی در بحران کوبا بین آمریکا و شوروی میزند و نهایتا توصیه میکند خلاف اسم بازی جوجه، در چنین شرایطی باید از جسارت و شجاعت احمقانه پرهیز کرد و به محافظهکاری عاقلانه روی آورد، که میتوان آن را با تهدیدهای اخیر ترامپ برای حمله به ایران مرتبط دانست.
🔹 «بازی جوجه» (Chicken Game) یکی از مدلسازیهای معروف در رقابت بین دو موجودیت در نظریهٔ بازیها (Game Theory) است. فرض کنید دو ماشین در یک جادهٔ باریک با سرعت زیادی در جهت مخالف در حال حرکت به سمت یکدیگر هستند. در حالی که ماشینها به هم نزدیک میشوند، رانندهٔ هر ماشین دو انتخاب دارد؛ یا کنار بکشد و یا حرکت را ادامه دهد. هیچیک از دو راننده نمیخواهند کنار بکشند و اگر یکی زودتر این کار را بکند بازندهٔ رقابت شده و به عنوان ترسو و جوجه شناخته خواهد شد، اما اگر هیچکدام کنار نکشند شدیداً برخورد خواهند کرد و هر دو کشته خواهند شد.
🔸 در بازی جوجه مهمترین کاری که هر بازیکن تلاش میکند انجام دهد کاهش ارادهٔ طرف مقابل برای ادامهدادن است. برای همین بازیکنها همواره تلاش میکنند کاری کنند که طرف مقابل تصور کند آنها به هیچ وجه کنار نخواهند کشید. از سوی دیگر هرگاه بازیکنی متوجه شود رقیبش تمایل دارد کنار بکشد پایش را محکمتر روی پدال گاز فشار خواهد داد.
🔹 به همین دلیل مهمترین عامل در تعیین سرنوشت این بازی، «تهدید» طرف مقابل است؛ تهدید به این که اگر کنار نروی برخورد سهمگین اتفاق خواهد افتاد. با توجه به این که چنین برخوردی هر دو طرف را نابود خواهد کرد و برای خود او هم عقلانی نیست، این استراتژی به «مرد دیوانه» معروف است، و توسط بازیکنها برای ترغیب طرف مقابل به کوتاهآمدن به کار میرود.
🔸 اما اگر به یادداشت دکتر اجتهادی برگردیم، اولین نکتهای که ایشان در ماجرای بحران کوبا به آن اشاره نکرده این است که این ماجرا پیش از هر چیز، نشان میدهد اتفاقا آنچه در مقابل آمریکا جواب میدهد نه گفتگو که نشاندادن تهدید عینی است؛ زیرا آمریکا تنها زمانی حاضر به برچیدن تسلیحات خود از نزدیکی مرزهای شوروی شد که خروشچف تهدید متقابلی را برای او در کوبا به وجود آورد.
🔹 اما دربارهٔ مواجههٔ ایران و آمریکا باید گفت که شرایط کنونی تفاوتهایی با مدل «بازی جوجه» دارد که غفلت از آنها میتواند ما را دچار واکنش اشتباه کند...
ادامه دارد
🇮🇷 @Enqelabsq | میدان انقلاب
قسمت 1️⃣ از 2️⃣
🔸 دکتر رضا اجتهادی استاد دانشکدهٔ فیزیک امروز صبح یادداشتی در کانال شخصی خود منتشر کرد که در آن توضیح خوبی دربارهٔ «بازی جوجه» داده که پیشنهاد میکنیم آن را مطالعه کنید. ایشان سپس مثالی از این مدلسازی در بحران کوبا بین آمریکا و شوروی میزند و نهایتا توصیه میکند خلاف اسم بازی جوجه، در چنین شرایطی باید از جسارت و شجاعت احمقانه پرهیز کرد و به محافظهکاری عاقلانه روی آورد، که میتوان آن را با تهدیدهای اخیر ترامپ برای حمله به ایران مرتبط دانست.
🔹 «بازی جوجه» (Chicken Game) یکی از مدلسازیهای معروف در رقابت بین دو موجودیت در نظریهٔ بازیها (Game Theory) است. فرض کنید دو ماشین در یک جادهٔ باریک با سرعت زیادی در جهت مخالف در حال حرکت به سمت یکدیگر هستند. در حالی که ماشینها به هم نزدیک میشوند، رانندهٔ هر ماشین دو انتخاب دارد؛ یا کنار بکشد و یا حرکت را ادامه دهد. هیچیک از دو راننده نمیخواهند کنار بکشند و اگر یکی زودتر این کار را بکند بازندهٔ رقابت شده و به عنوان ترسو و جوجه شناخته خواهد شد، اما اگر هیچکدام کنار نکشند شدیداً برخورد خواهند کرد و هر دو کشته خواهند شد.
🔸 در بازی جوجه مهمترین کاری که هر بازیکن تلاش میکند انجام دهد کاهش ارادهٔ طرف مقابل برای ادامهدادن است. برای همین بازیکنها همواره تلاش میکنند کاری کنند که طرف مقابل تصور کند آنها به هیچ وجه کنار نخواهند کشید. از سوی دیگر هرگاه بازیکنی متوجه شود رقیبش تمایل دارد کنار بکشد پایش را محکمتر روی پدال گاز فشار خواهد داد.
🔹 به همین دلیل مهمترین عامل در تعیین سرنوشت این بازی، «تهدید» طرف مقابل است؛ تهدید به این که اگر کنار نروی برخورد سهمگین اتفاق خواهد افتاد. با توجه به این که چنین برخوردی هر دو طرف را نابود خواهد کرد و برای خود او هم عقلانی نیست، این استراتژی به «مرد دیوانه» معروف است، و توسط بازیکنها برای ترغیب طرف مقابل به کوتاهآمدن به کار میرود.
🔸 اما اگر به یادداشت دکتر اجتهادی برگردیم، اولین نکتهای که ایشان در ماجرای بحران کوبا به آن اشاره نکرده این است که این ماجرا پیش از هر چیز، نشان میدهد اتفاقا آنچه در مقابل آمریکا جواب میدهد نه گفتگو که نشاندادن تهدید عینی است؛ زیرا آمریکا تنها زمانی حاضر به برچیدن تسلیحات خود از نزدیکی مرزهای شوروی شد که خروشچف تهدید متقابلی را برای او در کوبا به وجود آورد.
🔹 اما دربارهٔ مواجههٔ ایران و آمریکا باید گفت که شرایط کنونی تفاوتهایی با مدل «بازی جوجه» دارد که غفلت از آنها میتواند ما را دچار واکنش اشتباه کند...
ادامه دارد
🇮🇷 @Enqelabsq | میدان انقلاب
میدان انقلاب
🔰 «بازی جوجه؟» قسمت 1️⃣ از 2️⃣ 🔸 دکتر رضا اجتهادی استاد دانشکدهٔ فیزیک امروز صبح یادداشتی در کانال شخصی خود منتشر کرد که در آن توضیح خوبی دربارهٔ «بازی جوجه» داده که پیشنهاد میکنیم آن را مطالعه کنید. ایشان سپس مثالی از این مدلسازی در بحران کوبا بین آمریکا…
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
#روزنه
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
🔰 «داستان یک پیروزی بدون جنگ»
0⃣ قسمت صفر
🔹 در نیمهٔ دوم قرن بیستم اگر چه جنگ جهانی دوم پایان یافته بود، اما هر روز و هر ساعت جنگی نامرئی در جریان بود که همهٔ ابعاد سیاسی، اقتصادی، علمی، فرهنگی و... دو طرف را شامل میشد؛ جنگی همهجانبه میان بلوک شرق یعنی شوروی و بلوک غرب یعنی آمریکا.
🔸 شاید آن روزها هیچکس فکر نمیکرد در این جنگ، ناگهان رقیب سرسخت آمریکا یکباره در مدت کوتاهی از درون فروبپاشد. اما این فروپاشی چگونه رقم خورد؟
🔹 در مجموعه روایت «داستان یک پیروزی بدون جنگ» میخواهیم داستان این فروپاشی را بشنویم. داستانی که دو شخصیت اصلی دارد؛ رونالد ریگان رئیسجمهور ایالات متحده، و میخائیل گورباچف رهبر اتحاد جماهیر شوروی.
🔸 آنچه ماجرا را جالبتر میکند، جایگاه خاصی است که رؤسای جمهور آمریکا برای ریگان قائل هستند و بعضا تلاش کردهاند استراتژی او را در مقابل رقبای خود پیاده کنند که آخرین آنها نیز رئیسجمهور فعلی یعنی ترامپ است، که رؤیای بدلشدن به ریگان دوم را در سر میپروراند. البته که پازل افرادی مانند ریگان هیچگاه بدون نقشآفرینی اشخاصی مانند گورباچف تکمیل نمیشود.
🔹 این روایت به قلم صدرا یگانه و بر مبنای مستند «پرزیدنت آکتور سینما» به نگارش در آمده است و در هفت قسمت پیش رو خدمت شما مخاطبان عزیز ارائه میشود.
🇮🇷 @Enqelabsq | میدان انقلاب
0⃣ قسمت صفر
🔹 در نیمهٔ دوم قرن بیستم اگر چه جنگ جهانی دوم پایان یافته بود، اما هر روز و هر ساعت جنگی نامرئی در جریان بود که همهٔ ابعاد سیاسی، اقتصادی، علمی، فرهنگی و... دو طرف را شامل میشد؛ جنگی همهجانبه میان بلوک شرق یعنی شوروی و بلوک غرب یعنی آمریکا.
🔸 شاید آن روزها هیچکس فکر نمیکرد در این جنگ، ناگهان رقیب سرسخت آمریکا یکباره در مدت کوتاهی از درون فروبپاشد. اما این فروپاشی چگونه رقم خورد؟
🔹 در مجموعه روایت «داستان یک پیروزی بدون جنگ» میخواهیم داستان این فروپاشی را بشنویم. داستانی که دو شخصیت اصلی دارد؛ رونالد ریگان رئیسجمهور ایالات متحده، و میخائیل گورباچف رهبر اتحاد جماهیر شوروی.
🔸 آنچه ماجرا را جالبتر میکند، جایگاه خاصی است که رؤسای جمهور آمریکا برای ریگان قائل هستند و بعضا تلاش کردهاند استراتژی او را در مقابل رقبای خود پیاده کنند که آخرین آنها نیز رئیسجمهور فعلی یعنی ترامپ است، که رؤیای بدلشدن به ریگان دوم را در سر میپروراند. البته که پازل افرادی مانند ریگان هیچگاه بدون نقشآفرینی اشخاصی مانند گورباچف تکمیل نمیشود.
🔹 این روایت به قلم صدرا یگانه و بر مبنای مستند «پرزیدنت آکتور سینما» به نگارش در آمده است و در هفت قسمت پیش رو خدمت شما مخاطبان عزیز ارائه میشود.
🇮🇷 @Enqelabsq | میدان انقلاب
میدان انقلاب
🔰 «داستان یک پیروزی بدون جنگ» 0⃣ قسمت صفر 🔹 در نیمهٔ دوم قرن بیستم اگر چه جنگ جهانی دوم پایان یافته بود، اما هر روز و هر ساعت جنگی نامرئی در جریان بود که همهٔ ابعاد سیاسی، اقتصادی، علمی، فرهنگی و... دو طرف را شامل میشد؛ جنگی همهجانبه میان بلوک شرق یعنی…
🔰 «داستان یک پیروزی بدون جنگ»
1⃣ قسمت اول: آغاز یک پایان
✍🏻 صدرا یگانه، ۱۴۰۱ برق
🔹 اوایل قرن بیستم، انقلابی به رهبری لنین در روسیه رخ داد و قدرت از نظام سلطنتی به دست انقلابیهای کمونیست افتاد. افرادی که خدا و مذهب را خرافه میدانستند و آرمانشان رفاه یکسان برای همهٔ اقشار و نابودی نظام سرمایهداری بود. این آرمان طی ۵۰ سال قلمرویی به وسعت دو برابر کل اروپا تشکیل داد که اتحاد جماهیر شوروی نام گرفت.
🔸 پس از مرگ جوزف استالین در ۱۹۵۳، سیاستمداران شوروی بهطور تدریج به دو دسته تقسیم شدند. دستهٔ اول کمونیستها که همچنان معتقد به اصول اولیهٔ انقلاب و مبارزه با آمریکا هستند و دستهٔ دوم ریفرمیستها یا همان اصلاحطلبها که خواستار تغییر در این اصول بودند و با شعار دادن بیهوده و دشمنتراشی در دنیا مخالف بودند. آنها میخواستند با دنیا آشتی کنند و از نظر آنان بهتر بود مسئولان شوروی به فکر زندانی باشند که خود برای مردم درست کردهاند تا آزاد کردن باقی مردم دنیا از دست آمریکا.
🔹 پس از فرازوفرودهای بسیار بالاخره در سال ۱۹۸۵ «میخاییل گورباچف» بهعنوان رهبر شوروی انتخاب شد. رهبری که بسیار متفاوتتر از تمام رهبران کمونیست، حاکمان و تزارهای قبلی روسیه، از جنس مردم روسیه بود. گورباچف معتقد بود برای اصلاحات اساسی و بهبود زندگی مردم شوروی نیاز است در ابتدا و پیش از هر چیز، دوباره با دنیای خارج و بهخصوص غرب و آمریکا آشتی کنند.
🔸 از آنسو مردی در آمریکا به صندلی ریاست جمهوری تکیه زدهبود که بهعنوان اولین بازیگر سینما که بر این منصب مینشیند شناخته میشد: «رونالد ویلسون ریگان». ریگان نیز که از سال ۱۹۸۱ به عنوان رییس جمهور آمریکا مشغول به کار بود در سال ۱۹۸۴ چراغ سبز مذاکره را به شوروی نشان داد.
ادامه دارد...
🇮🇷 @Enqelabsq | میدان انقلاب
1⃣ قسمت اول: آغاز یک پایان
✍🏻 صدرا یگانه، ۱۴۰۱ برق
🔹 اوایل قرن بیستم، انقلابی به رهبری لنین در روسیه رخ داد و قدرت از نظام سلطنتی به دست انقلابیهای کمونیست افتاد. افرادی که خدا و مذهب را خرافه میدانستند و آرمانشان رفاه یکسان برای همهٔ اقشار و نابودی نظام سرمایهداری بود. این آرمان طی ۵۰ سال قلمرویی به وسعت دو برابر کل اروپا تشکیل داد که اتحاد جماهیر شوروی نام گرفت.
🔸 پس از مرگ جوزف استالین در ۱۹۵۳، سیاستمداران شوروی بهطور تدریج به دو دسته تقسیم شدند. دستهٔ اول کمونیستها که همچنان معتقد به اصول اولیهٔ انقلاب و مبارزه با آمریکا هستند و دستهٔ دوم ریفرمیستها یا همان اصلاحطلبها که خواستار تغییر در این اصول بودند و با شعار دادن بیهوده و دشمنتراشی در دنیا مخالف بودند. آنها میخواستند با دنیا آشتی کنند و از نظر آنان بهتر بود مسئولان شوروی به فکر زندانی باشند که خود برای مردم درست کردهاند تا آزاد کردن باقی مردم دنیا از دست آمریکا.
🔹 پس از فرازوفرودهای بسیار بالاخره در سال ۱۹۸۵ «میخاییل گورباچف» بهعنوان رهبر شوروی انتخاب شد. رهبری که بسیار متفاوتتر از تمام رهبران کمونیست، حاکمان و تزارهای قبلی روسیه، از جنس مردم روسیه بود. گورباچف معتقد بود برای اصلاحات اساسی و بهبود زندگی مردم شوروی نیاز است در ابتدا و پیش از هر چیز، دوباره با دنیای خارج و بهخصوص غرب و آمریکا آشتی کنند.
🔸 از آنسو مردی در آمریکا به صندلی ریاست جمهوری تکیه زدهبود که بهعنوان اولین بازیگر سینما که بر این منصب مینشیند شناخته میشد: «رونالد ویلسون ریگان». ریگان نیز که از سال ۱۹۸۱ به عنوان رییس جمهور آمریکا مشغول به کار بود در سال ۱۹۸۴ چراغ سبز مذاکره را به شوروی نشان داد.
ادامه دارد...
🇮🇷 @Enqelabsq | میدان انقلاب
میدان انقلاب
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
میدان انقلاب
🔰 «داستان یک پیروزی بدون جنگ» 1⃣ قسمت اول: آغاز یک پایان ✍🏻 صدرا یگانه، ۱۴۰۱ برق 🔹 اوایل قرن بیستم، انقلابی به رهبری لنین در روسیه رخ داد و قدرت از نظام سلطنتی به دست انقلابیهای کمونیست افتاد. افرادی که خدا و مذهب را خرافه میدانستند و آرمانشان رفاه…
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
🔰 «یادنامهای غیراحساسی برای سیدمرتضی آوینی»
✍🏻 علیرضا هاشمزاده، ۱۴۰۰ صنایع
🔹 عادتی در برخی از ما وجود دارد که پدیدهها را آنطور که به کارمان میآیند خیلی جمعوجور برای خودمان تقریر میکنیم گویی حقیقت آن پدیده ارزشی ندارد. اما این عادت وقتی خطرناک میشود که ما این برخورد را با پدیدههای مهم انجام میدهیم. از طرفی برخی از این پدیدهها آنقدر وسیعاند که سراسر عصر ما را فرا میگیرند و موجهای بزرگ خلق میکنند اما این پدیدهها بهخاطر وسیعبودن مدام مقابل چشم ما هستند و برایمان عادی میشوند. جمع این دو اتفاق باعث بدترین برخورد با این پدیدهها و دردناکترین تقليل دادنهاست،
و آوینی از آن پدیدههاست...
🔸 احتمالاً اگر به این نتیجه برسید که میخواهید کنشگری رسانهای کنید و نیازمند یک شهید برای ارتباط احساسی با کارتان هستید، بهسرعت آوینی را برای این کار انتخاب و ذبح خواهید کرد. آوینی برای ما تقلیلیافته به یک ارتباط احساسی با کنشگری رسانهای یا صرفاً صدایی آرامشبخش است که هروقت احساس نیاز کردیم به آن گوش فرا دهیم.
🔹 جدیترین تقریر عموم ما از آوینی انسان مجاهدیست که اهمیت عرصهٔ رسانه را دریافته است و زمانی که همه مشغول نبرد با سلاح گرم بودند او بهتنهایی این روش را در پیش گرفته و تمام! و آن همه افرادی که در زمانهٔ آوینی مشغول کنشگریهای رسانهای در جبهههای له یا علیه ما بودند در سایهٔ این خودفهیمپنداری و بیتوجهی ما گم میشوند. اینجاست که تمایز آوینی را با همگانِ عصر خویش درنمییابیم.
🔸 این عدم فهم تمایزها در کنشگریهای امروز ما خود را نشان میدهد. اینکه در دریای کنشگریهای فرهنگی و رسانهای ما کدام آوینی هست و کدام نیست! آنچه آوینی در جستجوی آن بود همان امر عظیمیست که امروز ما به آن نیازمندیم. آوینی عمیقاً به جامعهٔ ایران عشق میورزید و عمیقاً میخواست انسان ایرانی را از انگارههای دنیای مدرن به حقیقت هستی رهنمون سازد. و اینگونه روایتگرِ جور دیگری زیستن میشد.
🔹 آوینی کسی بود که توانست از میان برجهای بلند تنهایی و بتنهای سرد قلب انسان مدرن عبور کند و گرمای زندگی و پرواز عاشقانهٔ انسان بسیجی بر کرانههای حضور را با آن روبهرو کند! ای کاش پیش از آنکه از آوینی بنویسیم و او را بستاییم کمی او را بهعنوان یک تجربهٔ درخشان و اندوختهای ارزنده به حساب بیاوریم. تجربهای که ما را به جلو میبرد و فهم آن ضرورت دارد. اینگونه است که میشود که آوینی را مبنای بخشی از کنشگریهای فرهنگی خود قرار دهیم.
🔸 پیشنهاد میکنم این یادداشت در مورد آثار شهید آوینی از وحید یامینپور را نیز بخوانید.
🌷 بهمناسبت ۲۰ فروردین، سالروز شهادت شهید آوینی و روز هنر انقلاب اسلامی
🇮🇷 @Enqelabsq | میدان انقلاب
✍🏻 علیرضا هاشمزاده، ۱۴۰۰ صنایع
🔹 عادتی در برخی از ما وجود دارد که پدیدهها را آنطور که به کارمان میآیند خیلی جمعوجور برای خودمان تقریر میکنیم گویی حقیقت آن پدیده ارزشی ندارد. اما این عادت وقتی خطرناک میشود که ما این برخورد را با پدیدههای مهم انجام میدهیم. از طرفی برخی از این پدیدهها آنقدر وسیعاند که سراسر عصر ما را فرا میگیرند و موجهای بزرگ خلق میکنند اما این پدیدهها بهخاطر وسیعبودن مدام مقابل چشم ما هستند و برایمان عادی میشوند. جمع این دو اتفاق باعث بدترین برخورد با این پدیدهها و دردناکترین تقليل دادنهاست،
و آوینی از آن پدیدههاست...
🔸 احتمالاً اگر به این نتیجه برسید که میخواهید کنشگری رسانهای کنید و نیازمند یک شهید برای ارتباط احساسی با کارتان هستید، بهسرعت آوینی را برای این کار انتخاب و ذبح خواهید کرد. آوینی برای ما تقلیلیافته به یک ارتباط احساسی با کنشگری رسانهای یا صرفاً صدایی آرامشبخش است که هروقت احساس نیاز کردیم به آن گوش فرا دهیم.
🔹 جدیترین تقریر عموم ما از آوینی انسان مجاهدیست که اهمیت عرصهٔ رسانه را دریافته است و زمانی که همه مشغول نبرد با سلاح گرم بودند او بهتنهایی این روش را در پیش گرفته و تمام! و آن همه افرادی که در زمانهٔ آوینی مشغول کنشگریهای رسانهای در جبهههای له یا علیه ما بودند در سایهٔ این خودفهیمپنداری و بیتوجهی ما گم میشوند. اینجاست که تمایز آوینی را با همگانِ عصر خویش درنمییابیم.
🔸 این عدم فهم تمایزها در کنشگریهای امروز ما خود را نشان میدهد. اینکه در دریای کنشگریهای فرهنگی و رسانهای ما کدام آوینی هست و کدام نیست! آنچه آوینی در جستجوی آن بود همان امر عظیمیست که امروز ما به آن نیازمندیم. آوینی عمیقاً به جامعهٔ ایران عشق میورزید و عمیقاً میخواست انسان ایرانی را از انگارههای دنیای مدرن به حقیقت هستی رهنمون سازد. و اینگونه روایتگرِ جور دیگری زیستن میشد.
🔹 آوینی کسی بود که توانست از میان برجهای بلند تنهایی و بتنهای سرد قلب انسان مدرن عبور کند و گرمای زندگی و پرواز عاشقانهٔ انسان بسیجی بر کرانههای حضور را با آن روبهرو کند! ای کاش پیش از آنکه از آوینی بنویسیم و او را بستاییم کمی او را بهعنوان یک تجربهٔ درخشان و اندوختهای ارزنده به حساب بیاوریم. تجربهای که ما را به جلو میبرد و فهم آن ضرورت دارد. اینگونه است که میشود که آوینی را مبنای بخشی از کنشگریهای فرهنگی خود قرار دهیم.
🔸 پیشنهاد میکنم این یادداشت در مورد آثار شهید آوینی از وحید یامینپور را نیز بخوانید.
🌷 بهمناسبت ۲۰ فروردین، سالروز شهادت شهید آوینی و روز هنر انقلاب اسلامی
🇮🇷 @Enqelabsq | میدان انقلاب
میدان انقلاب
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM