Telegram Group & Telegram Channel
مغالطه ی شماره ی ۶۱

💠خلط علت و دلیل💠

در میان عامه مردم۲کلمه علت ودلیل معمولا مترادف وهم معنادرنظرگرفته می‌شودوتوده مردم آنهارابجای یکدیگر به کار می‌برند.

علت همواره در برابر معلول به کار می‌رود به این معنا که مثلا می‌گوییم:

آتش ، علت و حرارت معلول آن است
یا نیروی جاذبه علت و سقوط اجسام معلول است .
بنابراین کلمه ی علت را درباره پدیده‌های عالم خارج به کار می‌بریم ، که اینجا سخن از ایجاد سببیت و تاثیر و تاثر موجودات بر یکدیگر است.
اما کلمه دلیل درباره مفاهیم ذهنی انسان استعمال می شود ، چنان که مثلا می گوییم برای اثبات فلان مدعا باید دلیل اقامه کرد.
مغالطه #خلط_علت_ودلیل هنگامی رخ می‌دهد که هر یک از این دو به جای یکدیگر به کار گرفته شود.

در این مغالطه منظور این نیست که چیزی که علت است دلیل بنامیم
یا برعکس ، بلکه منظور این است که اگر در جایی در مقام بحث از پدیده های خارجی هستیم و در واقع باید به تبیین روابط عِلی و معلولی آنها بپردازیم ، در عوض به جعبه ذهنی و بخشی از چگونگی حصول عقیده‌ای خاص مشغول شویم .

همچنین اگر در جایی در مقام بحث از دلیل و استدلال برای یک مدعا هستیم یعنی می‌خواهیم تبیین کنیم که اعتقاد به گذاره ای خاص چگونه و با چه مقدماتی برای ما حاصل شده در اینجا نیز پرداخت به جنبه خارجی و بیان روابط علی و معلولی مغالطه خواهد بود .

برای درک دقیق‌تر این مغالطه گذاره ی زیر را در نظر بگیریم:
'آهن در اثر حرارت منبسط می‌شود.'

درباره این گزارش دو نوع برخورد و سوال وجود دارد.
گاهی ممکن است از کسی بپرسیم که تو از کجا میدانی که آهن در اثر حرارت منبسط میشود و دلیل تو برای این مدعا چیست؟ (دلیل ادعای تو چیست؟)

آن شخص در پاسخ می تواند بگوید:
من شخصا آزمایش کرده ام و دیده ام که آهن در اثر حرارت منبسط می شود
هم چنین می تواند بگوید :
من از فیزیکدان ها شنیده ام که
فلزات در اثر حرارت منبسط می شوند و چون می دانم که آهن نیز یک فلز است نتیجه می‌گیرم که آهن در اثر حرارت منبسط می شود.

اما برخورد دیگر با گزاره فوق این است که بپرسیم : آهن چرا و به چه علتی در اثر حرارت منبسط می شود ؟
یعنی چه فعل و انفعالاتی ایجاد می‌شود که طی آن ، حرارت دادن آهن به انبساط آن منجر می گردد؟ در پاسخ به این سوال که پرسشی درباره جهان خارج است ، مثلا می‌توان گفت که حرارت موجب افزایش حرکت مولکول های آهن می‌شود و این افزایش حرکت فضای بیشتری را می‌طلبد که در نهایت به افزایش حجم ، یعنی انبساط آهن منجر می‌شود.

چنان که ذکر شد مغالطه خلط علت و دلیل وقتی اتفاق می‌افتد که هر یک از این دو به جای دیگری به کار گرفته شود.


مغالطه خلط علت و دلیل در مباحث فلسفی معمولا به خلط مقام #ثبوت و #اثبات شناخته می‌شوند.
مقام ثبوت همان جنبه ی وجودی پدیده ها در عالم خارج است، مانند رابطه علّی و معلولی پدیده‌ها
و مقام اثبات جنبه ذهنی و رابط میان مفاهیم و گذاره است.
مانند رابطه مقدمات و نتیجه ی یک استدلال

اما نکته ای را راجع به تحلیل رفتار انسانی یاد آور می شویم که:

اگر رفتار باشد انسان بر پایه ی دلیل گرایی باشد ملازم با نظریه اختیار و آزادی ست.
و اگر بر پایه ی علت گرایی باشد ملازم با نظریه ی جبر خواهد بود.
برای نمونه در اینجا می‌توان این ربایی منسوب به خیام را شاهد آورد که:

من می خورم و هرکه چون من اهل،بود
می خوردن من به نزد وی سهل بود
می خوردن من حق ز ازل میدانست
گر می نخورم علم خدا جهل بود.

این رباعی را می‌توان مصداقی برای مغالطه خلط علت و دلیل دانست.
زیرا به نظر میرسد شاعر در صدد توجیه می خوردن خود و استدلال برای صحت و درستی آنست ، اما در بیت دوم بجای استدلال و ارائه دلیل برای مدعای مورد نظر به بیان علت می خوردن می‌پردازد.


در پایان ذکر این نکته لازمست که خلط علت ودلیل منحصر به مقام نقد نیست، اما به دلیل ارتباط این مغالطه با مغالطات بعدی در این فصل از آن یاد شده است.

#مغالطات 📚
#دکترخندان

با تصرف

@moghaletat2 | آرشیو مغالطات
@mghlte | عصر روشنگری
@persian_organon | منطق کاربردی


توضیح شنیداری



group-telegram.com/moghaletat2/104
Create:
Last Update:

مغالطه ی شماره ی ۶۱

💠خلط علت و دلیل💠

در میان عامه مردم۲کلمه علت ودلیل معمولا مترادف وهم معنادرنظرگرفته می‌شودوتوده مردم آنهارابجای یکدیگر به کار می‌برند.

علت همواره در برابر معلول به کار می‌رود به این معنا که مثلا می‌گوییم:

آتش ، علت و حرارت معلول آن است
یا نیروی جاذبه علت و سقوط اجسام معلول است .
بنابراین کلمه ی علت را درباره پدیده‌های عالم خارج به کار می‌بریم ، که اینجا سخن از ایجاد سببیت و تاثیر و تاثر موجودات بر یکدیگر است.
اما کلمه دلیل درباره مفاهیم ذهنی انسان استعمال می شود ، چنان که مثلا می گوییم برای اثبات فلان مدعا باید دلیل اقامه کرد.
مغالطه #خلط_علت_ودلیل هنگامی رخ می‌دهد که هر یک از این دو به جای یکدیگر به کار گرفته شود.

در این مغالطه منظور این نیست که چیزی که علت است دلیل بنامیم
یا برعکس ، بلکه منظور این است که اگر در جایی در مقام بحث از پدیده های خارجی هستیم و در واقع باید به تبیین روابط عِلی و معلولی آنها بپردازیم ، در عوض به جعبه ذهنی و بخشی از چگونگی حصول عقیده‌ای خاص مشغول شویم .

همچنین اگر در جایی در مقام بحث از دلیل و استدلال برای یک مدعا هستیم یعنی می‌خواهیم تبیین کنیم که اعتقاد به گذاره ای خاص چگونه و با چه مقدماتی برای ما حاصل شده در اینجا نیز پرداخت به جنبه خارجی و بیان روابط علی و معلولی مغالطه خواهد بود .

برای درک دقیق‌تر این مغالطه گذاره ی زیر را در نظر بگیریم:
'آهن در اثر حرارت منبسط می‌شود.'

درباره این گزارش دو نوع برخورد و سوال وجود دارد.
گاهی ممکن است از کسی بپرسیم که تو از کجا میدانی که آهن در اثر حرارت منبسط میشود و دلیل تو برای این مدعا چیست؟ (دلیل ادعای تو چیست؟)

آن شخص در پاسخ می تواند بگوید:
من شخصا آزمایش کرده ام و دیده ام که آهن در اثر حرارت منبسط می شود
هم چنین می تواند بگوید :
من از فیزیکدان ها شنیده ام که
فلزات در اثر حرارت منبسط می شوند و چون می دانم که آهن نیز یک فلز است نتیجه می‌گیرم که آهن در اثر حرارت منبسط می شود.

اما برخورد دیگر با گزاره فوق این است که بپرسیم : آهن چرا و به چه علتی در اثر حرارت منبسط می شود ؟
یعنی چه فعل و انفعالاتی ایجاد می‌شود که طی آن ، حرارت دادن آهن به انبساط آن منجر می گردد؟ در پاسخ به این سوال که پرسشی درباره جهان خارج است ، مثلا می‌توان گفت که حرارت موجب افزایش حرکت مولکول های آهن می‌شود و این افزایش حرکت فضای بیشتری را می‌طلبد که در نهایت به افزایش حجم ، یعنی انبساط آهن منجر می‌شود.

چنان که ذکر شد مغالطه خلط علت و دلیل وقتی اتفاق می‌افتد که هر یک از این دو به جای دیگری به کار گرفته شود.


مغالطه خلط علت و دلیل در مباحث فلسفی معمولا به خلط مقام #ثبوت و #اثبات شناخته می‌شوند.
مقام ثبوت همان جنبه ی وجودی پدیده ها در عالم خارج است، مانند رابطه علّی و معلولی پدیده‌ها
و مقام اثبات جنبه ذهنی و رابط میان مفاهیم و گذاره است.
مانند رابطه مقدمات و نتیجه ی یک استدلال

اما نکته ای را راجع به تحلیل رفتار انسانی یاد آور می شویم که:

اگر رفتار باشد انسان بر پایه ی دلیل گرایی باشد ملازم با نظریه اختیار و آزادی ست.
و اگر بر پایه ی علت گرایی باشد ملازم با نظریه ی جبر خواهد بود.
برای نمونه در اینجا می‌توان این ربایی منسوب به خیام را شاهد آورد که:

من می خورم و هرکه چون من اهل،بود
می خوردن من به نزد وی سهل بود
می خوردن من حق ز ازل میدانست
گر می نخورم علم خدا جهل بود.

این رباعی را می‌توان مصداقی برای مغالطه خلط علت و دلیل دانست.
زیرا به نظر میرسد شاعر در صدد توجیه می خوردن خود و استدلال برای صحت و درستی آنست ، اما در بیت دوم بجای استدلال و ارائه دلیل برای مدعای مورد نظر به بیان علت می خوردن می‌پردازد.


در پایان ذکر این نکته لازمست که خلط علت ودلیل منحصر به مقام نقد نیست، اما به دلیل ارتباط این مغالطه با مغالطات بعدی در این فصل از آن یاد شده است.

#مغالطات 📚
#دکترخندان

با تصرف

@moghaletat2 | آرشیو مغالطات
@mghlte | عصر روشنگری
@persian_organon | منطق کاربردی


توضیح شنیداری

BY مغالطات ( سفسطه )


Warning: Undefined variable $i in /var/www/group-telegram/post.php on line 260

Share with your friend now:
group-telegram.com/moghaletat2/104

View MORE
Open in Telegram


Telegram | DID YOU KNOW?

Date: |

So, uh, whenever I hear about Telegram, it’s always in relation to something bad. What gives? In a statement, the regulator said the search and seizure operation was carried out against seven individuals and one corporate entity at multiple locations in Ahmedabad and Bhavnagar in Gujarat, Neemuch in Madhya Pradesh, Delhi, and Mumbai. In the United States, Telegram's lower public profile has helped it mostly avoid high level scrutiny from Congress, but it has not gone unnoticed. However, the perpetrators of such frauds are now adopting new methods and technologies to defraud the investors. Telegram has gained a reputation as the “secure” communications app in the post-Soviet states, but whenever you make choices about your digital security, it’s important to start by asking yourself, “What exactly am I securing? And who am I securing it from?” These questions should inform your decisions about whether you are using the right tool or platform for your digital security needs. Telegram is certainly not the most secure messaging app on the market right now. Its security model requires users to place a great deal of trust in Telegram’s ability to protect user data. For some users, this may be good enough for now. For others, it may be wiser to move to a different platform for certain kinds of high-risk communications.
from de


Telegram مغالطات ( سفسطه )
FROM American