🌲داستان کوتاه عمارها؛ قصه ای از زندگی شهید الیاسی

✏️نامش در شناسنامه «نعمت‌الله» بود اما از دوستان و آشنایان می‌خواست او را «عمار» صدا بزنند. روی همه کاغذ و برگ‌های کتاب‌های درسی‌اش از زمان دبیرستان در زادگاهش «صغاد» ‌استان فارس تا دانشسرای تربیت معلم شهیدمطهری شیراز را که ورق می‌زدی، یک نام را با دستخط خودش نوشته بود‌: «عمار یاسر»‌. او عاشق عمار شده بود؛ وقتی که در تزریقات بهداری شهرشان ‌ یاری‌گر مردم و نیازمندان بود یا...

متن کامل:
https://shohadayemdadgar.ir/?p=2213

#سرو_سرخ
#كنگره_شهداى_امدادگر

@sarv_sorkh

🌲 روایت زندگینامه شهدای امدادگر در قاب سرخ


✏️ شهید امدادگر «جلال آزاد حسين»
دستان صمیمی تو مرهم زخم های مردان خدا بود و دستان خدا مرهم زخم های تو، اينك تو در جاودانه های تاریخ نقش بستى، مثال ستاره ای درخشان

یادت پاينده و نامت زيبنده؛ امدادگر شهید

#كنگره_شهداى_امدادگر
#سرو_سرخ

@sarv_sorkh

🌙 هر روز یک صفحه قرآن بخوانیم

📚 امروز؛ صفحه ٧٣ قرآن کریم
سوره مبارکه آل عمران

@sarv_sorkh

🌲«تُنگ شیشه‌ای»؛ قصه‌ای از زندگی شهید اسماعیلی

✏️داستان کوتاه «تُنگ شیشه‌ای» به‌یاد امدادگر شهید، محمد اسماعیلی؛ محمد روی تخت بیمارستان افتاده بود… دور تا دورش دیوارهایی از جنس شیشه بود؛ انگار او را درون یک تُنگ شیشه‌ای گذاشته بودند. یک تُنگ شیشه‌ای که آب آن راکد و بدون اکسیژن بود و ماهی قرمزرنگ زیبای درونش به حالت خفگی افتاده بود و...

متن کامل:
https://shohadayemdadgar.ir/?p=2232

#سرو_سرخ
#كنگره_شهداى_امدادگر

@sarv_sorkh

🌲 روایت زندگینامه شهدای امدادگر در قاب سرخ


✏️ شهید امدادگر « ماشاالله تقی زاده»
دستان صمیمی تو مرهم زخم های مردان خدا بود و دستان خدا مرهم زخم های تو، اينك تو در جاودانه های تاریخ نقش بستى، مثال ستاره ای درخشان

یادت پاينده و نامت زيبنده؛ امدادگر شهید

#كنگره_شهداى_امدادگر
#سرو_سرخ

@sarv_sorkh

🌲 داستان کوتاه «تاکسی»؛ به‌یاد شهید محسن تقی‌دماوندی

✏️ وقتی محسن از ساختمان هلال‌احمر بیرون آمد، از خوشحالی در پوست خود نمی‌گنجید.

بعد از مدت‌ها انتظار، به او خبر داده بودند که آخر هفته نوبتش شده و به منطقه اعزام می‌شود. از خوشحالی نفهمید چطور تا مسجد محله‌شان رانندگی کرد. چند مسافر را هم سوار کرد و...

متن کامل:
https://shohadayemdadgar.ir/?p=2223

#كنگره_شهداى_امدادگر
#سرو_سرخ

@sarv_sorkh

🌲 روایت زندگینامه شهدای امدادگر در قاب سرخ


✏️ شهید امدادگر « جلال آزاد حسین آبادی»
دستان صمیمی تو مرهم زخم های مردان خدا بود و دستان خدا مرهم زخم های تو، اينك تو در جاودانه های تاریخ نقش بستى، مثال ستاره ای درخشان

یادت پاينده و نامت زيبنده؛ امدادگر شهید

#كنگره_شهداى_امدادگر
#سرو_سرخ

@sarv_sorkh

🌲«چراغانی»؛ داستان کوتاهی از زندگی شهید مهرداد حمزه‌رفعتی‌

 ✏️پاهایش را که در کوچه گذاشت، هیچ‌کس به استقبالش نیامده بود‌. او انتظار داشت که کوچه را چراغانی ببیند؛ ‌پارچه نوشته‌هایی هم در گوشه و کنار بر دیوارها نصب شده باشد؛ ‌او انتظار داشت خانواده و همه ‌اهل کوچه با سینی قرآن و اسپند و گُل و شیرینی در کوچه منتظرش باشند و با سلام و صلوات او را بر دوش بگیرند…

متن کامل:
https://shohadayemdadgar.ir/?p=2226

#كنگره_شهداى_امدادگر
#سرو_سرخ

@sarv_sorkh

🌲 روایت زندگینامه شهدای امدادگر در قاب سرخ


✏️ شهید امدادگر « نعمت اله الياسى»
دستان صمیمی تو مرهم زخم های مردان خدا بود و دستان خدا مرهم زخم های تو، اينك تو در جاودانه های تاریخ نقش بستى، مثال ستاره ای درخشان

یادت پاينده و نامت زيبنده؛ امدادگر شهید

#كنگره_شهداى_امدادگر
#سرو_سرخ

@sarv_sorkh