.
#مطلب_برگزیده
#ادبیات_عرفانی
✍️ مسعود رستگاری
سرمد تو حدیث کعبه و دِیر مکن
در کوچهٔ شک چو گمرهان سِیر مکن
رو شیوهٔ بـنـدگی ز شیطان آمـوز
یک قبله گـزین و سجدهٔ غیر مکن
این ابیات سرودهٔ سرمد کاشانی است. کسی که وقتی از او سوال کردند که چرا «لا اله الا الله» را تمام و کامل نمیگویی و فقط «لا اله» را میگویی، پاسخ داد: «من هنوز در نفی مستغرقم و به مرتبهٔ اثبات نرسیدهام». برهنه میگشت و سرانجام نیز، به فتوای قاضیِ دربارِ اورنگ زیب، به بهانه ناتمام گفتن ذکر تهلیل، به تیغ جلاد سپرده شد و سرش را بریدند.
او در جایی در پاسخ پادشاه، مبنی بر اینکه چرا لباس نمیپوشی، این رباعی را سروده بود:
آن کس که تو را تاج جهانبانی داد
ما را همه اسباب پریشانی داد
پوشید لباس، هر که را عیبی دید
بیعیبان را لباسِ عـریـانی داد
.
#مسعود_رستگاری #ادبیات_عرفانی
#گروه_ادبیات_و_هنرهای_زیبا
@Botteh_Art_Institute
#مطلب_برگزیده
#ادبیات_عرفانی
✍️ مسعود رستگاری
سرمد تو حدیث کعبه و دِیر مکن
در کوچهٔ شک چو گمرهان سِیر مکن
رو شیوهٔ بـنـدگی ز شیطان آمـوز
یک قبله گـزین و سجدهٔ غیر مکن
این ابیات سرودهٔ سرمد کاشانی است. کسی که وقتی از او سوال کردند که چرا «لا اله الا الله» را تمام و کامل نمیگویی و فقط «لا اله» را میگویی، پاسخ داد: «من هنوز در نفی مستغرقم و به مرتبهٔ اثبات نرسیدهام». برهنه میگشت و سرانجام نیز، به فتوای قاضیِ دربارِ اورنگ زیب، به بهانه ناتمام گفتن ذکر تهلیل، به تیغ جلاد سپرده شد و سرش را بریدند.
او در جایی در پاسخ پادشاه، مبنی بر اینکه چرا لباس نمیپوشی، این رباعی را سروده بود:
آن کس که تو را تاج جهانبانی داد
ما را همه اسباب پریشانی داد
پوشید لباس، هر که را عیبی دید
بیعیبان را لباسِ عـریـانی داد
.
#مسعود_رستگاری #ادبیات_عرفانی
#گروه_ادبیات_و_هنرهای_زیبا
@Botteh_Art_Institute
Telegram
attach 📎
.
#نقد_ادبی
#یاداشت
«شهر مطرودان» مروری بر #داستان_یک_شهر احمد محمود
✍️فرهاد کشوری
****
داستان یک شهر، داستان مطرودان است و شریفه یکی از طردشدگان این شهر است. وقتی راوی شک میکند به پاسخی که شریفه به او میدهد و میگوید اهل جبال بارز است، درحالیکه به علی دادی گفته است اهل اسفندقه است، شریفه میگوید: «بتو گفتم که ... مو اصلا نمیدونم دروغ چیه! ... مو اهل اسفندقه هسم! اهل رودبارم! ... اهل همهجام. همه دنیا! ... همهجا زندگی کردم. همهجا یه اتاق داشتم بقد خودم. حالا اهل بندرم...»1
شریفه همهجا بوده اما هیچجا خانه او نیست. هرجا میرود بعد از مدتی باید بگذارد و برود. باید فرار کند. او از اول فراری بود. فقر و بیکسی او را از خانهاش فراری داد تا شاید با فرارش بتواند از بختش بگریزد و سرنوشتش را دگرگون کند. سرنوشتش دگرگون شد اما به عنوان یک مطرود که پس از مدتی باید بگریزد، از مردمی که به آنها پناه آورده است یا از خویشی که هراسانِ رودررو شدن با اوست. خویشی که سرانجام جان او را میگیرد همانطور که جان خودش را. شریفه سرانجام به شهر تبعیدیها میآید و نمیداند که این آخرین شهریست که میخواهد خودش را اهل آنجا، جا بزند. بندر لنگه تنها مردهاش را قبول میکند.
«گوشم به حرفهای شریفه است و نگاهم به اتاق کوچکش است. به دیوارهایش و تاقچههایش و آئینهاش و لامپایش و گلیم روستائی درشت بافتش که همه رنگها را دارد و به صندوق آهنی اخرائی رنگش که همه دار و ندارش است و عکس رنگ باخته زنی که نیمه لخت است و به ستون بین دو تاقچه چسبیده است.»2 خانهای را که در بندرلنگه ساکنش شده از کسی اجاره نکرده است. خانهایست ویرانه در میان خانههای ویران دیگری که صاحبانشان به امان خدا رها کردهاند. او که خودش را اهل همهجای دنیا میداند یکی از اتاقهای کمتر ویران خانه را تمیز میکند و میشود ساکن موقتی آن ویرانه. تا روزی برسد که بگوید انگار مار به جانش افتاده است. باید برود و نمیتواند در لنگه بماند. از غریبهها میگریزد، اما وحشتش از آشنا بیشتر است...
📎ادامه یاداشت را در فایل پی دی اف زیر بخوانید:
@Botteh_Art_Institute
#نقد_ادبی
#یاداشت
«شهر مطرودان» مروری بر #داستان_یک_شهر احمد محمود
✍️فرهاد کشوری
****
داستان یک شهر، داستان مطرودان است و شریفه یکی از طردشدگان این شهر است. وقتی راوی شک میکند به پاسخی که شریفه به او میدهد و میگوید اهل جبال بارز است، درحالیکه به علی دادی گفته است اهل اسفندقه است، شریفه میگوید: «بتو گفتم که ... مو اصلا نمیدونم دروغ چیه! ... مو اهل اسفندقه هسم! اهل رودبارم! ... اهل همهجام. همه دنیا! ... همهجا زندگی کردم. همهجا یه اتاق داشتم بقد خودم. حالا اهل بندرم...»1
شریفه همهجا بوده اما هیچجا خانه او نیست. هرجا میرود بعد از مدتی باید بگذارد و برود. باید فرار کند. او از اول فراری بود. فقر و بیکسی او را از خانهاش فراری داد تا شاید با فرارش بتواند از بختش بگریزد و سرنوشتش را دگرگون کند. سرنوشتش دگرگون شد اما به عنوان یک مطرود که پس از مدتی باید بگریزد، از مردمی که به آنها پناه آورده است یا از خویشی که هراسانِ رودررو شدن با اوست. خویشی که سرانجام جان او را میگیرد همانطور که جان خودش را. شریفه سرانجام به شهر تبعیدیها میآید و نمیداند که این آخرین شهریست که میخواهد خودش را اهل آنجا، جا بزند. بندر لنگه تنها مردهاش را قبول میکند.
«گوشم به حرفهای شریفه است و نگاهم به اتاق کوچکش است. به دیوارهایش و تاقچههایش و آئینهاش و لامپایش و گلیم روستائی درشت بافتش که همه رنگها را دارد و به صندوق آهنی اخرائی رنگش که همه دار و ندارش است و عکس رنگ باخته زنی که نیمه لخت است و به ستون بین دو تاقچه چسبیده است.»2 خانهای را که در بندرلنگه ساکنش شده از کسی اجاره نکرده است. خانهایست ویرانه در میان خانههای ویران دیگری که صاحبانشان به امان خدا رها کردهاند. او که خودش را اهل همهجای دنیا میداند یکی از اتاقهای کمتر ویران خانه را تمیز میکند و میشود ساکن موقتی آن ویرانه. تا روزی برسد که بگوید انگار مار به جانش افتاده است. باید برود و نمیتواند در لنگه بماند. از غریبهها میگریزد، اما وحشتش از آشنا بیشتر است...
📎ادامه یاداشت را در فایل پی دی اف زیر بخوانید:
@Botteh_Art_Institute
Telegram
attach 📎
.
دورِ "دوم" #جایزه_ادبی بوتهــ برگزار خواهد شد.
.
.
دبیرخانه جایــزه بوتهـ
مردادماهــ چهـــارصــد و یک
.
.
@Botteh_Art_Institute
.
دورِ "دوم" #جایزه_ادبی بوتهــ برگزار خواهد شد.
.
.
دبیرخانه جایــزه بوتهـ
مردادماهــ چهـــارصــد و یک
.
.
@Botteh_Art_Institute
.
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
.
#شاملو و سیبِ مانده در گلو...
🎥 دیدگاه #احمد_شاملو در خصوص موسیقی سنتی ایران، ۱۹۹۰ دانشگاه کالیفورنیا.
.
.
@Botteh_Art_Institute
.
#شاملو و سیبِ مانده در گلو...
🎥 دیدگاه #احمد_شاملو در خصوص موسیقی سنتی ایران، ۱۹۹۰ دانشگاه کالیفورنیا.
.
.
@Botteh_Art_Institute
.
بنیاد هنری بوته
. #شاملو و سیبِ مانده در گلو... 🎥 دیدگاه #احمد_شاملو در خصوص موسیقی سنتی ایران، ۱۹۹۰ دانشگاه کالیفورنیا. . . @Botteh_Art_Institute .
.
.
#شاملو و سیبِ مانده در گلو
.
جدا از بی اطلاعی و کم دانشی ای که شاملو نسبت به ادبیات کلاسیک ما و درکل هنر ایرانی(مانند همین حرف های عامه پسندانه و بی حساب و کتابی که دارد درخصوص موسیقی ایرانی می زند) داشت، و صدای طبل رسوایی اش، گوش اهل علم و هنر را پر کرده بود؛ این حجم از خشم، بغض و کینه ی او نسبت به هنر و ادبیات ایران و در کل ایران و ایرانیت را هیچوقت نتوانسته ام درک کنم. بعبارت دیگر، هیچوقت نتوانسته ام این سرِ ستیزِ و خویِ تهاجمی اش را پای خامی و معرکه گیری های مرسوم افرادِ کم نام و نشان بگذارم، که معمولا این دسته، با این اباطیل و اراجیف، به دنبال بدست آوردن پایگاه و جایگاهی بین اهل علم و هنر اند. خیر. شاملو در آن سالها در بین مردم و حتی اهل هنر شناخته شده(برخلاف خیلی از هم مسلکانش) و دارای جایگاه بود. پس طبیعتا نیازی به این معرکه ها نداشت. بلکه او دقیقا، با علم به چنین پایگاهی، تصمیم به لجن پرکانی ای کاملا هدفمند، علیه فرهنگ و هنر ایرانی و مفاخر و مشاهیرش گرفت. چرا که او درواقع چپ بود، و شوربختانه با همان خطکش کوتاه و چپش، دست به اندازه گیریِ گستره ای فراخ و بی اندازه، چون ایرانیت زد.
با دقت به همین نکته است که می توان پی به چرایی آنهمه بغض و کینه و تنگ نظری برد. اینکه او یک چپ بود و برای امثال او، ملیتی با آنهمه غنا و قدرت، چون پونه ای خوش رنگ و لعاب و خوشبو، بر سرِ راهِ دشمنی های کودکانه و کوردلانه شان بود. درست چون مذهبیون و نظام دین سالارانه ای که نزدیک به نیم قرن است که یکنفس دارند، با تبرِ کند و کوچک و شکسته بندشان، بر تنه ی تنومند درختِ کهنسالی چون ایران ، می زنند. که این البته خود، آب در هاوَن کوبیدن است.
.
.
@Botteh_Art_Institute
.
.
#شاملو و سیبِ مانده در گلو
.
جدا از بی اطلاعی و کم دانشی ای که شاملو نسبت به ادبیات کلاسیک ما و درکل هنر ایرانی(مانند همین حرف های عامه پسندانه و بی حساب و کتابی که دارد درخصوص موسیقی ایرانی می زند) داشت، و صدای طبل رسوایی اش، گوش اهل علم و هنر را پر کرده بود؛ این حجم از خشم، بغض و کینه ی او نسبت به هنر و ادبیات ایران و در کل ایران و ایرانیت را هیچوقت نتوانسته ام درک کنم. بعبارت دیگر، هیچوقت نتوانسته ام این سرِ ستیزِ و خویِ تهاجمی اش را پای خامی و معرکه گیری های مرسوم افرادِ کم نام و نشان بگذارم، که معمولا این دسته، با این اباطیل و اراجیف، به دنبال بدست آوردن پایگاه و جایگاهی بین اهل علم و هنر اند. خیر. شاملو در آن سالها در بین مردم و حتی اهل هنر شناخته شده(برخلاف خیلی از هم مسلکانش) و دارای جایگاه بود. پس طبیعتا نیازی به این معرکه ها نداشت. بلکه او دقیقا، با علم به چنین پایگاهی، تصمیم به لجن پرکانی ای کاملا هدفمند، علیه فرهنگ و هنر ایرانی و مفاخر و مشاهیرش گرفت. چرا که او درواقع چپ بود، و شوربختانه با همان خطکش کوتاه و چپش، دست به اندازه گیریِ گستره ای فراخ و بی اندازه، چون ایرانیت زد.
با دقت به همین نکته است که می توان پی به چرایی آنهمه بغض و کینه و تنگ نظری برد. اینکه او یک چپ بود و برای امثال او، ملیتی با آنهمه غنا و قدرت، چون پونه ای خوش رنگ و لعاب و خوشبو، بر سرِ راهِ دشمنی های کودکانه و کوردلانه شان بود. درست چون مذهبیون و نظام دین سالارانه ای که نزدیک به نیم قرن است که یکنفس دارند، با تبرِ کند و کوچک و شکسته بندشان، بر تنه ی تنومند درختِ کهنسالی چون ایران ، می زنند. که این البته خود، آب در هاوَن کوبیدن است.
.
.
@Botteh_Art_Institute
.
.
#یادکرد
#عکاسی
تصویری کمیاب از زنده یاد خانم انور الملوک هدایت(رزم آرا)، خواهر #صادق_هدایت و همسر سپهبد رزم آرا(نخست وزیر وقت ایران)
.
📸 تاریخ عکس: 16 اسفند 1329؛ روزی که سپهبد رزم آرا، توسط گروهِ تروریستی فدائیان اسلام، ترور شد.
.
تنها 32 روز پس از این اتفاق تکان دهنده بود که #صادق_هدایت در فرانسه، دست به خودکشی می زند. اقدامی که بسیاری از نزدیکان هدایت آن را، علیرغم تمامِ حجمه ها و افسانه بافی ها؛ با ترورِ تیمسار رزم آرا، و بهم ریختگی روحی شدید او به این واسطه، مرتبط می دانند.
.
.
@Botteh_Art_Institute
.
#یادکرد
#عکاسی
تصویری کمیاب از زنده یاد خانم انور الملوک هدایت(رزم آرا)، خواهر #صادق_هدایت و همسر سپهبد رزم آرا(نخست وزیر وقت ایران)
.
📸 تاریخ عکس: 16 اسفند 1329؛ روزی که سپهبد رزم آرا، توسط گروهِ تروریستی فدائیان اسلام، ترور شد.
.
تنها 32 روز پس از این اتفاق تکان دهنده بود که #صادق_هدایت در فرانسه، دست به خودکشی می زند. اقدامی که بسیاری از نزدیکان هدایت آن را، علیرغم تمامِ حجمه ها و افسانه بافی ها؛ با ترورِ تیمسار رزم آرا، و بهم ریختگی روحی شدید او به این واسطه، مرتبط می دانند.
.
.
@Botteh_Art_Institute
.
.
#بیانیه_فراخوان
#گروه هنری بوته
🔸بوته، بنیادی با پروژه ها و اهدافی تعریف شده و منظم، که قصد دارد برای کیفیت و اعتلای هرچه بیشتر و بهتر هنر در این سرزمین و ایجاد گفتمانی کاربردی و البته سازنده بین ادبیات و هنرهای زیبا(رها از بازی نام ها و شهرت ها، اسم ها و رسم ها و پس زدن چنین رویه هایی که چون دوره ای تاریکی در کشور، حالا نیز همچون آفتی به جان این سرو کهنسال افتاده)، گامی نو برداشته، و در این عرصه، با به کارگیری نیرو و اندیشه ای جوان تر و پویاتر، نقش تأثیرگذار و الهام بخشی را ایفا کند. درواقع، سهمی که بنیاد بوته از هنر در ایران در پی آن است، کمک و کوششی است، در راستای حفظ، همواری، اعتلا و حتی بازیابی و بازسازی درست آن راه هایی در هنر، که بنابر دلایل گوناگون، گاه ممکن است در محاق فرو رفته و یا حتی ویران و نیست شوند. اگرچه قطعا بازیابی، بازسازی و یا هموار کردن تمام آن راه ها، نه در توانایی بنیاد و نه عقلا بر گرده اوست، اما این گروه قصد دارد تا حداقل در یک راه، در مسیر حرکتی ای که برای هنر ایران در هر دوره یا که زمانه ای متصور است و وجود دارد، راهدار و راهبری شایسته باشد.
🔸بنابراین، بوته با آگاهی از تمامِ فرض ها و امکاناتی که معمولا در چنین مسیرهایی وجود دارد، و با هدف حفظ، پروردن، رشد، و تحول و اعتلای هرچه درست تر و جدی تر هنرِ این سرزمین، پا به عرصه گذاشته و برای تحقق آنچه اکنون و تا به ابد، آرمان خودش می داند، تمام تلاشش را به کار خواهد بست.
🔸در همین راستا، بنیاد هنری بوته اعلام می دارد:
دوره ی دوم جایزه ادبی بوته، در بخش ادبیات داستانی_داستان کوتاه_ آغاز به کار کرده و از تمامی دوستان داستان نویس فارسی زبان در سراسر دنیا، برای شرکت و حضور در این رویدادِ بزرگ ادبی و فرهنگی، دعوت به عمل می آورد.
.
.
#شورای_هـــنری_بوتـــهــ
#دبیـــرخانه_بنیاد
#مـــرداد_چهارصــدویـک
.
@Botteh_Art_Institute
.
#بیانیه_فراخوان
#گروه هنری بوته
🔸بوته، بنیادی با پروژه ها و اهدافی تعریف شده و منظم، که قصد دارد برای کیفیت و اعتلای هرچه بیشتر و بهتر هنر در این سرزمین و ایجاد گفتمانی کاربردی و البته سازنده بین ادبیات و هنرهای زیبا(رها از بازی نام ها و شهرت ها، اسم ها و رسم ها و پس زدن چنین رویه هایی که چون دوره ای تاریکی در کشور، حالا نیز همچون آفتی به جان این سرو کهنسال افتاده)، گامی نو برداشته، و در این عرصه، با به کارگیری نیرو و اندیشه ای جوان تر و پویاتر، نقش تأثیرگذار و الهام بخشی را ایفا کند. درواقع، سهمی که بنیاد بوته از هنر در ایران در پی آن است، کمک و کوششی است، در راستای حفظ، همواری، اعتلا و حتی بازیابی و بازسازی درست آن راه هایی در هنر، که بنابر دلایل گوناگون، گاه ممکن است در محاق فرو رفته و یا حتی ویران و نیست شوند. اگرچه قطعا بازیابی، بازسازی و یا هموار کردن تمام آن راه ها، نه در توانایی بنیاد و نه عقلا بر گرده اوست، اما این گروه قصد دارد تا حداقل در یک راه، در مسیر حرکتی ای که برای هنر ایران در هر دوره یا که زمانه ای متصور است و وجود دارد، راهدار و راهبری شایسته باشد.
🔸بنابراین، بوته با آگاهی از تمامِ فرض ها و امکاناتی که معمولا در چنین مسیرهایی وجود دارد، و با هدف حفظ، پروردن، رشد، و تحول و اعتلای هرچه درست تر و جدی تر هنرِ این سرزمین، پا به عرصه گذاشته و برای تحقق آنچه اکنون و تا به ابد، آرمان خودش می داند، تمام تلاشش را به کار خواهد بست.
🔸در همین راستا، بنیاد هنری بوته اعلام می دارد:
دوره ی دوم جایزه ادبی بوته، در بخش ادبیات داستانی_داستان کوتاه_ آغاز به کار کرده و از تمامی دوستان داستان نویس فارسی زبان در سراسر دنیا، برای شرکت و حضور در این رویدادِ بزرگ ادبی و فرهنگی، دعوت به عمل می آورد.
.
.
#شورای_هـــنری_بوتـــهــ
#دبیـــرخانه_بنیاد
#مـــرداد_چهارصــدویـک
.
@Botteh_Art_Institute
.
Telegram
attach 📎
.
#فراخوان_جایزه_ادبی_بوته
(دور دوم_داستان کوتاه)
🔸دومین دوره جایزه ادبی بوته، در بخش داستان کوتاه، به صورت سراسری و برای تمامی فارسی زبان های دنیا برگزار می گردد:
۱- داستان پیش از این نمی بایست در کتابی مستقل یا مشترک و یا هرگونه مجله کاغذی منتشر شده باشد. این محدودیت شامل بازه زمانی برگزاری جایزه نیز می شود.
۲- کمینه واژه ها 1000 و بیشینه آن 10000 است . بنابراین از ارسال داستانک خودداری نمایید.
۳- دبیرخانه پذیرای آثار بزرگسال تمامی فارسی نویسان ( داستان هایی به خط و زبان فارسی) می باشد. بدین ترتیب محدودیت جغرافیایی و اقلیمی برای شرکت در جایزه وجود ندارد.
۴- هر نویسنده می تواند تنها با یک داستان با موضوعی آزاد و یک ایمیل مستقل در جایزه شرکت کند. داستان ، لزوماً باید در محیط word و با فونت nazanin 14 نگاشته شده و به صورت ضمیمه ایمیل به نشانی [email protected] ارسال گردد .
۵- ضرورت دارد مشخصات کامل نویسنده به همراه نشانی دقیق ( در مورد نویسندگان خارج از ایران ذکر نام کشور محل اقامت ) و شماره تماس در پایان اثر و نیز در متن ایمیل درج گردد.
۶- داستان ارسالی پیش از این نباید در جوایز ادبی معتبر برگزیده شده باشد.
۷- مهلت ازسال آثار تا پایانِ مهرماه 1401 می باشد.
۸- بنیاد هنری بوته در گزینش و انتشار داستان های برگزیده در مدیاهای گوناگون رسانه جمعی، دارای اختیار می باشد.
#دبیـــرخانـه جایــــزه بوتـــهـ
مردادماهــ چهـــارصـــــــد و یک
.
@Botteh_Art_Institute
.
.
#لوگومیشن:
@Arashmofidian_official
#فراخوان_جایزه_ادبی_بوته
(دور دوم_داستان کوتاه)
🔸دومین دوره جایزه ادبی بوته، در بخش داستان کوتاه، به صورت سراسری و برای تمامی فارسی زبان های دنیا برگزار می گردد:
۱- داستان پیش از این نمی بایست در کتابی مستقل یا مشترک و یا هرگونه مجله کاغذی منتشر شده باشد. این محدودیت شامل بازه زمانی برگزاری جایزه نیز می شود.
۲- کمینه واژه ها 1000 و بیشینه آن 10000 است . بنابراین از ارسال داستانک خودداری نمایید.
۳- دبیرخانه پذیرای آثار بزرگسال تمامی فارسی نویسان ( داستان هایی به خط و زبان فارسی) می باشد. بدین ترتیب محدودیت جغرافیایی و اقلیمی برای شرکت در جایزه وجود ندارد.
۴- هر نویسنده می تواند تنها با یک داستان با موضوعی آزاد و یک ایمیل مستقل در جایزه شرکت کند. داستان ، لزوماً باید در محیط word و با فونت nazanin 14 نگاشته شده و به صورت ضمیمه ایمیل به نشانی [email protected] ارسال گردد .
۵- ضرورت دارد مشخصات کامل نویسنده به همراه نشانی دقیق ( در مورد نویسندگان خارج از ایران ذکر نام کشور محل اقامت ) و شماره تماس در پایان اثر و نیز در متن ایمیل درج گردد.
۶- داستان ارسالی پیش از این نباید در جوایز ادبی معتبر برگزیده شده باشد.
۷- مهلت ازسال آثار تا پایانِ مهرماه 1401 می باشد.
۸- بنیاد هنری بوته در گزینش و انتشار داستان های برگزیده در مدیاهای گوناگون رسانه جمعی، دارای اختیار می باشد.
#دبیـــرخانـه جایــــزه بوتـــهـ
مردادماهــ چهـــارصـــــــد و یک
.
@Botteh_Art_Institute
.
.
#لوگومیشن:
@Arashmofidian_official
Telegram
attach 📎
بنیاد هنری بوته pinned « . #فراخوان_جایزه_ادبی_بوته (دور دوم_داستان کوتاه) 🔸دومین دوره جایزه ادبی بوته، در بخش داستان کوتاه، به صورت سراسری و برای تمامی فارسی زبان های دنیا برگزار می گردد: ۱- داستان پیش از این نمی بایست در کتابی مستقل یا مشترک و یا هرگونه مجله کاغذی منتشر شده…»
.
#فراخوان_جایزه_ادبی_بوته
(دور دوم_داستان کوتاه)
#پوستر_جایزه
🔸دومین دوره جایزه ادبی بوته، در بخش داستان کوتاه، به صورت سراسری و برای تمامی فارسی زبان های دنیا برگزار می گردد.
#دبیـــرخانـه جایــــزه بوتـــهـ
مردادماهــ چهـــارصـــــــد و یک
.
.
@Botteh_Art_Institute
.
#فراخوان_جایزه_ادبی_بوته
(دور دوم_داستان کوتاه)
#پوستر_جایزه
🔸دومین دوره جایزه ادبی بوته، در بخش داستان کوتاه، به صورت سراسری و برای تمامی فارسی زبان های دنیا برگزار می گردد.
#دبیـــرخانـه جایــــزه بوتـــهـ
مردادماهــ چهـــارصـــــــد و یک
.
.
@Botteh_Art_Institute
.
Telegram
attach 📎
.
#یادکرد
#احمد_محمود
بهگفته عطاءالله مهاجرانی وزیر ارشاد وقت ایران، قرار بود در جشنواره بیست سال ادبیات داستانی در ایران که وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در سال ۱۳۷۶ برگزار کرد، جایزهٔ ویژهٔ هیئت داوران به کتاب مدار صفر درجه احمد محمود اختصاص یابد، اما بهدلیل مخالفت سید علی خامنهای رهبر ایران، این جایزه اهدا نشد! مهاجرانی مینویسد: «فرموده بودید جشنواره متوقف شود؛ با شما به تفصیل دربارهٔ نویسندگان صحبت کردم؛ دربارهٔ تکتک نویسندگان و کارشان بحث کردیم. خوشبختانه دربارهٔ ۱۹ نفر راضی شدید و پذیرفتید که جایزه بدهیم. تنها نقطهٔ مقاومت شما رمان مدار صفر درجه احمد محمود بود که از قضا به عنوان رمان برگزیدهٔ بیست سال ادبیات داستانی انتخاب شده بود و من هیچگاه نگاه بهتزده و غمآلود احمد محمود را از یاد نمیبرم… حتماً به یاد دارید فرمودید این رمان ضدجنگ است! گفتم مگر شما ضدجنگ نیستید… ؟! جنگ یک شَـرِ ناگزیر است و نه یک خیرِ لازم… !
.
@Botteh_Art_Institute
#یادکرد
#احمد_محمود
بهگفته عطاءالله مهاجرانی وزیر ارشاد وقت ایران، قرار بود در جشنواره بیست سال ادبیات داستانی در ایران که وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در سال ۱۳۷۶ برگزار کرد، جایزهٔ ویژهٔ هیئت داوران به کتاب مدار صفر درجه احمد محمود اختصاص یابد، اما بهدلیل مخالفت سید علی خامنهای رهبر ایران، این جایزه اهدا نشد! مهاجرانی مینویسد: «فرموده بودید جشنواره متوقف شود؛ با شما به تفصیل دربارهٔ نویسندگان صحبت کردم؛ دربارهٔ تکتک نویسندگان و کارشان بحث کردیم. خوشبختانه دربارهٔ ۱۹ نفر راضی شدید و پذیرفتید که جایزه بدهیم. تنها نقطهٔ مقاومت شما رمان مدار صفر درجه احمد محمود بود که از قضا به عنوان رمان برگزیدهٔ بیست سال ادبیات داستانی انتخاب شده بود و من هیچگاه نگاه بهتزده و غمآلود احمد محمود را از یاد نمیبرم… حتماً به یاد دارید فرمودید این رمان ضدجنگ است! گفتم مگر شما ضدجنگ نیستید… ؟! جنگ یک شَـرِ ناگزیر است و نه یک خیرِ لازم… !
.
@Botteh_Art_Institute
Forwarded from کانون نویسندگان ایران
خبر
ادامهی سرکوب نویسندگان، شاعران و مترجمان
بیش از ۴۰ روز از قتل مهسا (ژینا) امینی و آغاز جنبش آزادیخواهی مردم ایران میگذرد. در این مدت زنان و مردم ایران دوشادوش هم ایستادهاند و هر لحظه بر دامنهی این جنبش آزادیخواهانه افزودهاند. حاکمیت نیز از نخستین روز این جنبش، دستبهکار سرکوب و کشتار شده است و در این میان سرکوب نویسندگان، شاعران و مترجمان نیز بیوقفه ادامه داشته است.
محمود طراوتروی، شاعر و وکیل دادگستری روز سهشنبه ۱۰ آبانماه هنگام پیگیری وضعیت بازداشتشدگان در دادسرای شیراز بازداشت شد.
از بازداشتشدگان پیشین کماکان آتفه چهارمحالیان، شاعر و عضو #کانون_نویسندگان_ایران، نوید سیدعلیاکبر، نویسنده و مترجم، سعید هلیچی، شاعر و مترجم، کرمالله سلیمانی، نویسنده، نمایشنامهنویس و کارگردان تئاتر، امیرحسین بریمانی، نویسنده و روزنامهنگار، ماندانا صادقی، شاعر و روزنامهنگار، رضا محمدی، شاعر و نویسنده، بهروز یاسمی، شاعر و منتقد ادبی، امیرحسین آتش، شاعر، بهناز امانی، نویسنده و مترجم، آرش رمضانی، نویسنده، علیرضا ایزدی، نویسنده و کارگردان تئاتر، یوسف گرامیپور، شاعر و فعال کارگری، در زندان به سر میبرند و شیلان کردستانی، مترجم اخیرا به قید وثیقه آزاد شده است.
همچنین بر اساس اخبار منتشر شده نصیبه نامی، شاعر، که روز ۲۸ مهر در گچساران بازداشت و به مکان نامعلومی منتقل شده بود، در مدت بازداشت شکنجه شده و با وضعیت وخیم جسمی به زندان یاسوج منتقل شده است.
مژگان کاوسی، مترجم و زندانی سیاسی سابق نیز پس از ۳۵ روز بازداشت در سلول انفرادی بازداشتگاهی در نوشهر، به زندان تنکابن منتقل شده است.
ایرج زبردست، شاعر، نیز در صفحهی شخصی خود از هجوم ماموران امنیتی به خانهاش در شیراز، تفتیش خانه و بازجویی از او و همسرش، فرناز جعفرزادگان، شاعر، خبر داد.
پیش از بازداشتهای اخیر، نویسندگان، شاعران و مترجمان دیگری نیز در زندانهای حاکمیت محبوس بودند که رضا خندان (مهابادی)، نویسنده، پژوهشگر و عضو کانون نویسندگان ایران، آرش گنجی، مترجم و عضو کانون نویسندگان ایران، کیوان مهتدی، نویسنده، مترجم و عضو کانون نویسندگان ایران، سعید مدنی نویسنده و پژوهشگر، خسرو صادقی بروجنی، نویسنده و روزنامهنگار و مهوش ثابت، شاعر و آموزگار از آن جملهاند.
https://telegra.ph/%D8%AE%D8%A8%D8%B1-11-03-4
ادامهی سرکوب نویسندگان، شاعران و مترجمان
بیش از ۴۰ روز از قتل مهسا (ژینا) امینی و آغاز جنبش آزادیخواهی مردم ایران میگذرد. در این مدت زنان و مردم ایران دوشادوش هم ایستادهاند و هر لحظه بر دامنهی این جنبش آزادیخواهانه افزودهاند. حاکمیت نیز از نخستین روز این جنبش، دستبهکار سرکوب و کشتار شده است و در این میان سرکوب نویسندگان، شاعران و مترجمان نیز بیوقفه ادامه داشته است.
محمود طراوتروی، شاعر و وکیل دادگستری روز سهشنبه ۱۰ آبانماه هنگام پیگیری وضعیت بازداشتشدگان در دادسرای شیراز بازداشت شد.
از بازداشتشدگان پیشین کماکان آتفه چهارمحالیان، شاعر و عضو #کانون_نویسندگان_ایران، نوید سیدعلیاکبر، نویسنده و مترجم، سعید هلیچی، شاعر و مترجم، کرمالله سلیمانی، نویسنده، نمایشنامهنویس و کارگردان تئاتر، امیرحسین بریمانی، نویسنده و روزنامهنگار، ماندانا صادقی، شاعر و روزنامهنگار، رضا محمدی، شاعر و نویسنده، بهروز یاسمی، شاعر و منتقد ادبی، امیرحسین آتش، شاعر، بهناز امانی، نویسنده و مترجم، آرش رمضانی، نویسنده، علیرضا ایزدی، نویسنده و کارگردان تئاتر، یوسف گرامیپور، شاعر و فعال کارگری، در زندان به سر میبرند و شیلان کردستانی، مترجم اخیرا به قید وثیقه آزاد شده است.
همچنین بر اساس اخبار منتشر شده نصیبه نامی، شاعر، که روز ۲۸ مهر در گچساران بازداشت و به مکان نامعلومی منتقل شده بود، در مدت بازداشت شکنجه شده و با وضعیت وخیم جسمی به زندان یاسوج منتقل شده است.
مژگان کاوسی، مترجم و زندانی سیاسی سابق نیز پس از ۳۵ روز بازداشت در سلول انفرادی بازداشتگاهی در نوشهر، به زندان تنکابن منتقل شده است.
ایرج زبردست، شاعر، نیز در صفحهی شخصی خود از هجوم ماموران امنیتی به خانهاش در شیراز، تفتیش خانه و بازجویی از او و همسرش، فرناز جعفرزادگان، شاعر، خبر داد.
پیش از بازداشتهای اخیر، نویسندگان، شاعران و مترجمان دیگری نیز در زندانهای حاکمیت محبوس بودند که رضا خندان (مهابادی)، نویسنده، پژوهشگر و عضو کانون نویسندگان ایران، آرش گنجی، مترجم و عضو کانون نویسندگان ایران، کیوان مهتدی، نویسنده، مترجم و عضو کانون نویسندگان ایران، سعید مدنی نویسنده و پژوهشگر، خسرو صادقی بروجنی، نویسنده و روزنامهنگار و مهوش ثابت، شاعر و آموزگار از آن جملهاند.
https://telegra.ph/%D8%AE%D8%A8%D8%B1-11-03-4
Telegraph
خبر
ادامهی سرکوب نویسندگان، شاعران و مترجمان بیش از ۴۰ روز از قتل مهسا (ژینا) امینی و آغاز جنبش آزادیخواهی مردم ایران میگذرد. در این مدت زنان و مردم ایران دوشادوش هم ایستادهاند و هر لحظه بر دامنهی این جنبش آزادیخواهانه افزودهاند. حاکمیت نیز از نخستین…
Bikhabi
Mohammad Mokhtari @poddasht
بيخوابى؛ دكلمه بسيار زيبا از #محمد_مختارى، شاعر و نویسنده معاصر که در سلسله قتل های زنجیره ای دهه 70؛ به قتل رسید.
.
سارهایی که از درخت ها میپرند درخت هایی که دار میشوند دهان هایی که کج میشوند زبان هایی که لال مانی میگیرند...
.
@Botteh_Art_Institute
.
سارهایی که از درخت ها میپرند درخت هایی که دار میشوند دهان هایی که کج میشوند زبان هایی که لال مانی میگیرند...
.
@Botteh_Art_Institute
بر باغِ ما ببار!
بر باغ ما که خندهٔ خاکستر است و خون
باغِ درختْمردان،
این باغِ باژگون.
ما در میانِ زخم و شب و شعله زیستیم
در تورِ تشنگی و تباهی
با نظمِ واژههای پریشان گریستیم.
در عصرِ زمهریری ظلمت،
عصری که شاخِ نسترن آنجا،
گر بیاجازه برشکفد، طرحِ توطئهست
عصر دروغهایِ مقدّس
عصری که مرغِ صاعقه را نیز
داروغه و دروغْدرایان
میخواهند
در قاب و در قفس.
بر باغِ ما ببار!
بر داغِ ما ببار!
محمدرضا شفیعی کدکنی
.
@Botteh_Art_Institute
بر باغ ما که خندهٔ خاکستر است و خون
باغِ درختْمردان،
این باغِ باژگون.
ما در میانِ زخم و شب و شعله زیستیم
در تورِ تشنگی و تباهی
با نظمِ واژههای پریشان گریستیم.
در عصرِ زمهریری ظلمت،
عصری که شاخِ نسترن آنجا،
گر بیاجازه برشکفد، طرحِ توطئهست
عصر دروغهایِ مقدّس
عصری که مرغِ صاعقه را نیز
داروغه و دروغْدرایان
میخواهند
در قاب و در قفس.
بر باغِ ما ببار!
بر داغِ ما ببار!
محمدرضا شفیعی کدکنی
.
@Botteh_Art_Institute
.
#بیانیه_خبر
"گروهی از #مترجمان_ایران در همراهی با مردم:
دیگر به عقب برنمیگردیم، سدهای #سانسور را میشکنیم"
گروهی از مترجمان ایران (گاما) صبح دوشنبه ۳۰ آبان در بیانیهای که از نظر صراحت در بیان قابلتأمل است، ابتدا یادآوری کردهاند که شعار جهانگیر و دورانساز «زن، زندگی، آزادی» را که از آینده تازهای در ایران خبر میدهد شنیدهاند، به زبان آوردهاند و به هر زبانی که میدانند تکرار کردهاند.
آنها سپس در ادامه با صراحت اعلام کردهاند که در برابر قوانین عقبمانده، ظلم و فساد میایستند:
«ما مترجمان در کنار میلیونها شهروند در برابرِ همهٔ مظاهر سلطه که همگان را، خصوصاً زنان را، به انواع انقیادها زنجیر کرده است میایستیم، در برابر همهٔ تبعیضها و ممنوعیتهایی که زندگی را در این کشور به بقای صِرف در اردوگاههای کار اجباری شبیه کرده است میایستیم، ما در برابر فساد گسترده و دمافزونی که فقر افسارگسیخته و استیصالی بیسابقه را بر اکثر شهروندان تحمیل کرده است میایستیم، ما در برابر یکایک قوانین و اقدامات موحشی که زندگی عمومی و خصوصی شهروندان را با رعب و وحشت دائمی عجین کرده است میایستیم. ما در برابر دروغهای موهن و نفرتانگیز و بیپایان میایستیم. پرسشی اگر همچنان باقی مانده باشد این است که در برابر این میزان از استبداد و فقر و فساد و تبعیض و ویرانی زیستمحیطی چه کاری جز ایستادن در کنار این جوانان آزادیخواه میتوان کرد، جوانانی که جانشان را بر سر دست گرفتهاند و به مدنیترین صورت ممکن برای احقاق حقوق بنیادین خود به پا خاستهاند و در خون خویش غلتیدهاند؟ ما را هیچچیز از ایشان جدا نخواهد کرد.»
مترجمان در ادامه به حاکمیت یادآوری کردهاند که در همه این سالها بر موانعی که بین شهروندان و آنها قرار داشته عبور کردهاند و اکنون نیز موانعی که حاکمیت ایجاد میکند نخواهد توانست فریاد «زن، زندگی، ازادی» را بیجواب بگذارد.
امضاکنندگان این بیانیه در پایان خاطرنشان کردهاند که از این پس کوشششان برای رسیدن به آزادی و عبور از سانسور را دو چندان میکنند و در پایان نیز خواهان آزادی زندانیان سیاسی شدهاند:
«همصدا با میلیونها شهروندِ ایران آزادی فوری و بیقیدوشرط همهٔ زندانیان سیاسی ـــ جوانانِ جنبش، دانشجویان، نویسندگان، کارگران، کارگردانان، وکلا، ورزشکاران، پزشکان، معلمان، دانشآموزان و دیگر گروههای جامعه - را حقی میدانیم که اگر احقاق نشود، بیتردید به هر قیمتی ستانده خواهد شد؛ همچنان که حق آزادی اندیشه و بیان، حق آزادی تجمع، و حق آزادی انتخاب حکومت دموکراتیک برای ایران.»
.
@Botteh_Art_Institute
.
.
https://www.radiozamaneh.com/742208
.
.
گروهی از مترجمان ایران در همراهی با جنبش: دیگر به عقب برنمیگردیم، سدهای سانسور را میشکنیم
#بیانیه_خبر
"گروهی از #مترجمان_ایران در همراهی با مردم:
دیگر به عقب برنمیگردیم، سدهای #سانسور را میشکنیم"
گروهی از مترجمان ایران (گاما) صبح دوشنبه ۳۰ آبان در بیانیهای که از نظر صراحت در بیان قابلتأمل است، ابتدا یادآوری کردهاند که شعار جهانگیر و دورانساز «زن، زندگی، آزادی» را که از آینده تازهای در ایران خبر میدهد شنیدهاند، به زبان آوردهاند و به هر زبانی که میدانند تکرار کردهاند.
آنها سپس در ادامه با صراحت اعلام کردهاند که در برابر قوانین عقبمانده، ظلم و فساد میایستند:
«ما مترجمان در کنار میلیونها شهروند در برابرِ همهٔ مظاهر سلطه که همگان را، خصوصاً زنان را، به انواع انقیادها زنجیر کرده است میایستیم، در برابر همهٔ تبعیضها و ممنوعیتهایی که زندگی را در این کشور به بقای صِرف در اردوگاههای کار اجباری شبیه کرده است میایستیم، ما در برابر فساد گسترده و دمافزونی که فقر افسارگسیخته و استیصالی بیسابقه را بر اکثر شهروندان تحمیل کرده است میایستیم، ما در برابر یکایک قوانین و اقدامات موحشی که زندگی عمومی و خصوصی شهروندان را با رعب و وحشت دائمی عجین کرده است میایستیم. ما در برابر دروغهای موهن و نفرتانگیز و بیپایان میایستیم. پرسشی اگر همچنان باقی مانده باشد این است که در برابر این میزان از استبداد و فقر و فساد و تبعیض و ویرانی زیستمحیطی چه کاری جز ایستادن در کنار این جوانان آزادیخواه میتوان کرد، جوانانی که جانشان را بر سر دست گرفتهاند و به مدنیترین صورت ممکن برای احقاق حقوق بنیادین خود به پا خاستهاند و در خون خویش غلتیدهاند؟ ما را هیچچیز از ایشان جدا نخواهد کرد.»
مترجمان در ادامه به حاکمیت یادآوری کردهاند که در همه این سالها بر موانعی که بین شهروندان و آنها قرار داشته عبور کردهاند و اکنون نیز موانعی که حاکمیت ایجاد میکند نخواهد توانست فریاد «زن، زندگی، ازادی» را بیجواب بگذارد.
امضاکنندگان این بیانیه در پایان خاطرنشان کردهاند که از این پس کوشششان برای رسیدن به آزادی و عبور از سانسور را دو چندان میکنند و در پایان نیز خواهان آزادی زندانیان سیاسی شدهاند:
«همصدا با میلیونها شهروندِ ایران آزادی فوری و بیقیدوشرط همهٔ زندانیان سیاسی ـــ جوانانِ جنبش، دانشجویان، نویسندگان، کارگران، کارگردانان، وکلا، ورزشکاران، پزشکان، معلمان، دانشآموزان و دیگر گروههای جامعه - را حقی میدانیم که اگر احقاق نشود، بیتردید به هر قیمتی ستانده خواهد شد؛ همچنان که حق آزادی اندیشه و بیان، حق آزادی تجمع، و حق آزادی انتخاب حکومت دموکراتیک برای ایران.»
.
@Botteh_Art_Institute
.
.
https://www.radiozamaneh.com/742208
.
.
گروهی از مترجمان ایران در همراهی با جنبش: دیگر به عقب برنمیگردیم، سدهای سانسور را میشکنیم
Radiozamaneh
گروهی از مترجمان ایران در همراهی با جنبش: دیگر به عقب برنمیگردیم، سدهای سانسور را میشکنیم
مترجمان که در بین آنها نامهای شناختهشدهای به چشم میخورد، در بیانیهای کمسابقه ضمن تاکید بر حق آزادی اندیشه و بیان، حق آزادی تجمع، و حق ملت ایران برای انتخاب یک حکومت دموکراتیک اعلام کردند که دیگر به سادگی تن به سانسور نمیدهند.
The owner of this channel has been inactive for the last 11 months. If they remain inactive for the next 20 days, they may lose their account and admin rights in this channel. The contents of the channel will remain accessible for all users.