Telegram Group Search
🌐رویکرد چین به جنگ ایران و اسرائیل؛ از واکنش دیپلماتیک تا کنشگری فعال

#تحلیل_کوتاه
#ایران_اسرائیل
#چین

📝سید محمدعلی مدرسی یزدی

🔹با شروع تهاجم رژیم صهیونیستی به ایران، چین از ابتدای شروع جنگ تلاش داشته نقش فعالی در جهت کاهش تنش‌ها در غرب آسیا ایفا کند. براین اساس با روندیابی واکنش‌های این کشور به تنش‌های موجود به نظر می‌رسد الگوی رفتاری چین از یک واکنش دیپلماتیک به یک کنشگری فعال تبدیل شده است.

🔸در ابتدا، دولت چین حملات اسرائیل به خاک ایران را «نقض حاکمیت و تمامیت ارضی» تعریف کرد و پس از آن نیز به مرور زمان چهره‌ای فعال‌تر به خود گرفت. فو کونگ، نماینده دائم چین در سازمان ملل، این حملات را «عبور از خط قرمز» توصیف کرد و وزیر امور خارجه چین، وانگ یی، در تماس‌های تلفنی با مقامات ایرانی، آمادگی پکن برای میانجی‌گری و کاهش تنش‌ها را اعلام کرد.

🔸همچنین به ابتکار چین به عنوان ریاست دوره‌ای سازمان همکاری شانگهای، این سازمان حمله اسرائیل را محکوم کرد و آن را تهدیدی برای صلح جهانی دانست. در کنار مواضع دیپلماتیک، طبق گزارش‌های غیررسمی چین دست‌کم دو نوبت کمک‌های لجستیکی به ایران ارسال کرده که نشان‌دهنده اهمیت راهبردی ایران برای پکن است که در چارچوب رقابت جهانی قدرت قابل‌تبیین است.

🔸با این حال یک سوال مطرح این است که چرا چین با وجود روابط عمیق با ایران به صورت رسمی حمایت نظامی و امنیتی از ایران نداشته است؟ سه دلیل را می‌توان برای پاسخ به ایران سوال مطرح کرد:

💢حفظ تصویر صلح‌طلبی به عنوان عضوی از کشورهای در حال توسعه

🔸یک پاسخ را می‌توان در سطح کلان در مواضع رسمی مقامات چینی جستجو کرد. شی جین‌پینگ، رئیس‌جمهور چین، در سخنرانی خود به مناسبت شصتمین سالگرد تأسیس کنفرانس تجارت و توسعه سازمان ملل در ۱۲ ژوئن ۲۰۲۴ صراحتاً اعلام کرد که چین همیشه عضو کشورهای در حال توسعه باقی می‌ماند.

🔸این جمله گویای آن است که پکن هنوز خود را به‌مثابه بازیگری از جهان سوم تعریف می‌کند و به‌همین دلیل، از ورود رسمی به درگیری‌های پرریسک مستقیم که می‌تواند جایگاه بی‌طرفانه و صلح‌طلبانه‌اش در میان کشورهای در حال توسعه را مخدوش کند، اجتناب می‌ورزد. چین ترجیح می‌دهد نقش خود را در قالب یک میانجی فعال، نه مداخله‌گر نظامی، تعریف کند تا هم اعتبار بین‌المللی خود را به‌عنوان یک قدرت مسئول تقویت کند و هم از تبعات سیاسی و امنیتی یک درگیری تمام‌عیار در منطقه دور بماند.

💢تاثیر گسترش تنش بر منافع بلندمدت چین

🔸در سطح خردتر از منظر ژئواکونومیک نیز منافع چین ایجاب می‌کند که از تشدید تنش‌ها و بی‌ثباتی در منطقه اجتناب شود. چراکه حدود ۳۸ درصد از نفتی که از تنگه هرمز عبور می‌کند، به مقصد چین ارسال می‌شود. این در حالی است که آمریکا تنها حدود ۳ درصد وابستگی به تنگه هرمز دارد.

🔸یک نکته مهم این است که ذخایر نفتی آمریکا از زمان آغاز جنگ اوکراین به صورت قابل توجهی کاهش یافته است اما چین با ذخیره‌سازی حدود یک میلیارد بشکه نفت خام، توانسته تا حدی خود را در برابر شوک‌های احتمالی قیمت و عرضه ایمن سازد. با این‌ حال، موضع‌گیری‌های چین نشان می‌دهد حتی در شرایطی که ذخایر نفتی‌اش پاسخ‌گوی نیازهای کوتاه‌مدت است، ثبات و باز بودن مسیرهای حیاتی انرژی برای پکن اهمیت بلندمدت دارد. تداوم جریان آزاد انرژی از تنگه هرمز برای چین نه تنها یک مسئله اقتصادی روزمره نیست، بلکه بخشی جدایی‌ناپذیر از معماری امنیت ملی و سیاست خارجی چین مبتنی بر توسعه همکاری در غرب آسیاست.

💢عدم نیاز و درخواست ایران

🔸اگرچه مانند اوکراین، پکن برای حفظ منافع ژئوپولیتیکی‌، جلوگیری از اختلال در موتور توسعه اقتصادی خود و پرهیز از برانگیختن واکنش‌های غیرقابل پیش‌بینی واشنگتن، تلاش می‌کند از پشتیبانی رسمی از یک طرف منازعه در جنگ‌ها خودداری کند اما دلیل مهم‌تر را باید در این دید که در این مرحله از جنگ ایران نه نیازی و نه درخواستی برای مداخله چین فراتر از همکاری‌های موجود در سطح اطلاعاتی و امنیتی داشت.

با این حال با توجه به برخی آسیب‌های وارده به قابلیت‌های پدافندی ایران در این جنگ و پی بردن ایران به ضرورت برخی تغییرات در راهبرد دفاعی کشور، تامین برخی از نیازها در حوزه نظامی و امنیتی از چین از اولویت‌های اساسی ایران است. میزان همکاری چین در این زمینه یک محک مهم برای آینده روابط دو کشور خواهد بود. میزبانی اخیر از وزرای دفاع کشورهای عضو شانگهای می‌تواند نشانه‌ای از درک چین از لحظه تاریخی در نظم جهانی و مرحله‌ای جدید از سیاست‌های نظامی و امنیتی این کشور باشد.

🔁مطالب مرتبط
▫️کشورهای عربی و جنگ ایران-اسرائیل؛ نگران از پیامدهای امنیتی و اقتصادی
▫️تروئیکای اروپایی و حمایت از اسرائیل در جنگ با ایران

اندیشکده تهران

🌐https://institutetehran.com/art/507
📲http://ble.ir/InstituteTehran.com
🌐@InstituteTehran
🌐 instagram.com/institutetehran1
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
👍115👎2
🔵آتش‌بس باشد یا نباشد، جهان در نفت غوطه‌ور است!
◾️بلومبرگ
📝خاویر بلاس

#اکوتهران
#نفت #انرژی
#ایران_اسرائیل

🔸در حالی که نگرانی برای بسته شدن تنگه هرمز چند روزی بازار نفت را تحت تاثیر قرار داد، واقعیت نمی‌توانست متفاوت‌تر از این بروز یابد که موج جدیدی از عرضه نفت خام خلیج فارس در حال شکل گیری است. این موج افزایشی در حال ورود به بازاری است که همین حالا نیز با مازاد عرضه نفت خام در سطح جهانی مواجه است. از همین رو، انتظار می‌رود که قیمت نفت برنت تا سه‌شنبه به زیر ۷۰ دلار برسد.

🔹جنگ دوازده روزه ایران و اسرائیل عدم تعادل در عرضه و تقاضای نفت خام را نه فقط برای مابقی سال ۲۰۲۵، که برای سال ۲۰۲۶ نیز تشدید کرده است. در سمت تقاضا، آشوب ژئوپولیتیکی برای فعالیت اقتصادی تبعات منفی دارد. رشد مصرف فرآورده‌های نفتی که پیشتر نیز کم‌رمق بود، انتظار می‌رود بالاخص در خاورمیانه کندتر نیز شود. تحول بزرگتر اما در سمت عرضه رخ داده و بازار جهانی خود را در نفت غوطه‌ور یافته است.

🔹به شکلی جالب، یکی از کشورهایی که عرضه نفت را در ماه‌های گذشته افزایش داده ایران است. علیرغم عدم دسترسی به داده‌های متقن، تصاویر ماهواره‌ای و اطلاعات مربوط به حمل نشان می‌دهد که تولید نفت در ایران در ماه جاری رکوردی بالاتر از هفت سال گذشته ثبت خواهد نمود و علیرغم دو هفته جنگ با اسرائیل و بمباران آمریکا، تولید نفت در این کشور بیشتر شده است.

🔹با خواندن بین خطوط می‌توان دریافت که رئیس‌جمهور آمریکا دو چیز را روشن کرده است؛ اینکه نمی‌خواهد قیمت نفت بالاتر از 70 دلار در هر بشکه باشد و اینکه هنوز فکر می‌کند تهران و واشنگتن می‌توانند با یکدیگر گفت و گو کنند. بر همین اساس، بعید است که کاخ سفید تحریم‌های نفتی علیه ایران را تشدید کند. در واقع، ترامپ در این خصوص دقیقا مشغول همان‌کاری خواهد بود که درباره بایدن به آن انتقاد می‌کرد؛ حرف زدن زیاد و عمل کردن کمتر.

🔹در آنسوی خلیج فارس، عربستان، عراق، کویت و امارات تولیدی بیشتر از ماه قبل دارند. با وجود اینکه انتظار می‌رفت پس از آخرین نشست اوپک پلاس سهمیه تولید تغییر کند، اطلاعات اولیه حمل نشان می‌دهد که افزایش صادرات بالاخص در عربستان سعودی به مراتب بیشتر از انتظار است و براساس یک برآورد در ماه ژوئن به رکورد ۹.۶ میلیون بشکه در روز خواهد رسید.

🔹در طرف مقابل، عرضه نفت شیل آمریکا مطرح است. با رسیدن قیمت نفت به ۵۵ دلار انتظار می‌رفت که تولید در آمریکا برای ادامه سال و حتی در سال آینده روندی کاهشی داشته باشد. مناقشه اخیر که قیمت نفت را به ۷۸.۴ دلار رساند، فرصت مناسبی در اختیار تامین‌کنندگان نفت شیل برای بستن قیمت معاملات آتی و افزایش تولید فراهم نمود. در نفت شیل، تغییرات قیمتی کوچک تفاوت جدی ایجاد می‌کنند و تفاوت میان تولید شکوفا و افت شدید عرضه در نوسان ۱۰ تا ۲۰ دلاری قابل مشاهده است؛ در نرخ ۵۰ دلار بسیاری از شرکت‌ها با سقوط آزاد تولید و مصیبت مالی مواجه می‌شوند؛ با ۵۵ دلار می‌شود کنار آمد؛ ۶۰ دلار عالی نیست اما گردش پول تداوم یافته و تولید تثبیت می‌شود؛ در ۶۵ دلار همه به افزایش حفاری روی می‌آورند؛ در ۷۰ دلار صنعت نفت شیل پول چاپ می‌کند و تولید روندی فزاینده دارد.

در بازار نفت، تاریخ راهنمای بسیار خوبی است. به اتفاقات پس از جنگ خلیج فارس در سال‌های ۱۹۹۰-۱۹۹۱ و بعد در سال ۲۰۰۳ نگاه کنید که در جریان جنگ، نفت اغلب در مقادیر بزرگتر جریان می‌یافت. با پایان هر مناقشه نیز، جریان نفت باز رشد بیشتری را تجربه می‌کند. مناقشه ایران و اسرائیل هنوز پایان نیافته است. آتش‌بس، در بهترین حالت، ناپایدار است. سایر گسست‌ها در عرضه ممکن است چشم‌انداز را تغییر دهند؛ در حال حاضر اما، جهان بیشتر از نیاز خود نفت دارد.

اندیشکده تهران

🌐https://institutetehran.com/art/508
📲http://ble.ir/InstituteTehran.com
🌐@InstituteTehran
🌐 instagram.com/institutetehran1
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
👍75👎2
♦️آینده تحولات خاورمیانه پس از جنگ اسرائیل و ایران
◼️قاهره الاخبارية-مصر
📝 مبارك حمد

#رویة_العربیة
#ایران_اسرائیل

🔹پس از اعلام آتش‌بس توسط ترامپ، جنگ میان اسرائیل و ایران که از ۱۳ تا ۲۴ ژوئن ۲۰۲۵ به طول انجامید، به پایان رسید. در این جنگ، اسرائیل تأسیسات هسته‌ای، نظامی و اقتصادی ایران و شماری از دانشمندان هسته‌ای را هدف قرار داد و ایران نیز به شهرها و مراکز راهبردی اسرائیل حمله کرد. پس از اعلام پیروزی از سوی هر دو طرف، پرسش اصلی این بود که آیا این جنگ می‌تواند موازنه قوا در خاورمیانه را تغییر دهد یا خیر؟ همچنین واکنش کشورهای مختلف به این جنگ را در این مقاله بررسی خواهیم کرد.

💢آمریکا

🔹جنگ مستقیم ایران و اسرائیل موجب شکست نظریه بازدارندگی میان این دو کشور شد، زیرا درگیری‌ها بدون واسطه و نمایندگان نیابتی به وقوع پیوست. ورود مستقیم آمریکا به جنگ در ۲۲ ژوئن ۲۰۲۵، دو روز پیش از اعلام آتش‌بس از سوی ترامپ، نقطه عطف این درگیری بود. این اقدام نشان داد که آمریکا به‌عنوان متحد راهبردی اسرائیل، همچنان در تحولات منطقه‌ای مداخله می‌کند و قادر به پایان دادن به بحران‌ها است. با توجه به این تحولات، احتمال می‌رود ایالات‌متحده برای مهار برنامه هسته‌ای ایران، با ارائه مشوق‌های اقتصادی و مالی، به دنبال از سرگیری مذاکرات میان دو طرف باشد.

💢اسرائیل

🔹جنگ اسرائیل و ایران واقعیتی را آشکار کرد: ناتوانی اسرائیل در پایان دادن به هر درگیری در خاورمیانه بدون حمایت ایالات‌متحده. این امر در مواجهه مستقیم با ایران نمایان شد. همچنین، درگیری‌های مختلف در غزه، یمن، لبنان و سوریه نشان‌دهنده تلاش اسرائیل برای تغییر موازنه قوا به نفع خود بود. این جنگ تأکید کرد که اسرائیل همچنان به تمایلات توسعه‌طلبانه خود ادامه می‌دهد، امری که باعث تردید در کارآمدی رویکردهای صلح‌جویانه در میان مردم منطقه شده است.

💢ایران

🔹ایران توانست در برابر حملات اسرائیل مقاومتی شایسته از خود نشان دهد. علاوه بر آن با بهره‌گیری از توانمندی‌های موشکی خود، عمق خاک اسرائیل را هدف حملات دقیق و مؤثر قرار داد. احتمالاً همین حملات کارآمد یکی از عواملی بود که ایالات‌متحده را وادار به ورود مستقیم به جنگ ساخت تا بدین‌وسیله به‌نوعی توازن برقرار کرده و دو طرف را به خاتمه درگیری ترغیب کند.

💢کشورهای عربی

🔹موضع کشورهای عربی در این جنگ دو مرحله‌ی کلیدی را طی کرد. ابتدا حمله اسرائیل به ایران را محکوم کردند و خواستار احترام به حاکمیت و تمامیت ارضی کشورها و حل مسالمت‌آمیز اختلافات شدند؛ اما پس از حمله ایران به پایگاه «العديد» در قطر، کشورهای عربی این اقدام را نقض حاکمیت کشورهای منطقه و تهدیدی برای امنیت سرزمینی آنان دانسته و آن را خلاف قوانین بین‌المللی و منشور سازمان ملل تلقی و آن را محکوم کردند.

💢روسیه و چین

🔹تحلیلگران معتقد بودند که جنگ ایران و اسرائیل می‌توانست فرصتی برای روسیه و چین باشد تا از ایران حمایت کنند، زیرا این دو کشور شراکت راهبردی با ایران دارند و با این اقدام از شکل‌گیری نظام بین‌المللی چندقطبی در برابر سلطه تک‌قطبی آمریکا حمایت ‌کنند. بااین‌حال، روسیه و چین در قبال این جنگ موضعی متوازن اتخاذ کرده و از هیچ‌یک از طرف‌ها حمایت نکردند. این رویکرد نشان‌دهنده تمایل چین به دوری از درگیری‌ها و تمرکز بر توسعه اقتصادی است. برخی بر این باورند که این موضع محتاطانه ممکن است تلاش‌های دیپلماتیک چین را برای تثبیت جایگاهش در منطقه تضعیف کرده باشد.

💢کشورهای اروپایی

🔹اگرچه کشورهای اروپایی احساس می‌کنند که دونالد ترامپ در موضوعات اوکراین و تحولات خاورمیانه نقش آن‌ها را به حاشیه رانده است، اما درعین‌حال این حملات را در راستای اهداف خود در مواجهه با ایران تلقی و از آن حمایت می‌کنند.

💢آینده منطقه

🔹نتیجه جنگ اسرائیل و ایران نگرانی‌ها درباره افزایش هرج‌ومرج در خاورمیانه را تشدید کرده است. پروژه‌های منطقه‌ای که در حال رقابت برای تغییر موازنه قوا هستند، از منافع قدرت‌هایی بهره می‌برند که برای تسلط و تقویت نفوذ خود در این منطقه تلاش می‌کنند. کشورهای غربی خواستار عدم غنی‌سازی، جلوگیری از دستیابی ایران به بمب هسته‌ای و محدود کردن توانمندی‌های موشکی ایران هستند، اما حمایت آن‌ها از اقدامات اسرائیل در منطقه و عدم موفقیت در متوقف کردن تجاوزات اسرائیل به غزه قابل‌توجه است.

آینده منطقه نه‌تنها به نتایج مواجهات قدرت‌ها بستگی دارد، بلکه به توانایی طرف‌های درگیر برای جلوگیری از تشدید تنش‌ها و پذیرش مجدد اصل منع گسترش تسلیحات هسته‌ای توسط تمامی کشورهای منطقه نیز وابسته است.

🔁مطالب مرتبط
▫️رویکرد چین به جنگ ایران و اسرائیل؛ از واکنش دیپلماتیک تا کنشگری فعال

اندیشکده تهران

🌐https://institutetehran.com/art/509
📲http://ble.ir/InstituteTehran.com
🌐@InstituteTehran
🌐 instagram.com/institutetehran1
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
👍112🔥1
🌐 آزمون هند در جنگ دوازده روزه

#تحلیل_کوتاه
#ایران_اسرائیل
#هند

📝امیرمحسن شاه شرقی

🔸با فاصله کوتاهی از انتشار بیانیه سازمان همکاری شانگهای در محکومیت حمله اسرائیل به ایران، وزیر خارجه هند اظهار داشت که هند در گفتگوهای مربوط به این بیانیه مشارکت نکرده است و مواضع این کشور، همانگونه که در گذشته ابراز شده، به اعضای سازمان شانگهای مخابره شده است. هند در مواضع پیشین خود، برخلاف بیانیه سازمان شانگهای، بدون محکوم کردن حملات اسرائیل و ضمن تاکید بر روابط دوستانه هند با هر دو کشور، از طرفین درخواست کرده بود که از طریق کانال‌های دیپلماتیک نسبت به کاهش تنش‌ها اقدام نمایند. مشابه این موضع، در گفتگوی تلفنی جی‌شانکار با وزیر امور خارجه کشورمان نیز بازتاب یافته است.

🔹به نظر می‌رسد که هند، مشابه جنگ روسیه و اوکراین، بر سر یک دوراهی قرار گرفته است. در آن جنگ، یکی از طرفین شریک نظامی نزدیک هند بود و علاوه بر تسلیحات، چیزهای زیادی برای عرضه داشت. طرف دیگر، بازیگری ضعیف‌تر بود که علیرغم حمایت سیاسی غرب، چیزهای کمتری برای عرضه کردن داشت. علیرغم تمامی فشارها و پیچیدگی‌ها، هند منافع خود را بر ملاحظات سیاسی ارجحیت داد و حمله روسیه به اوکراین را محکوم نکرد.

🔹هند مدت‌هاست که از سیاست سنتی نهرو، مبنی بر حمایت از مبارزات ضداستعماری در فلسطین، فاصله گرفته است. نزدیکی فزاینده هند و اسرائیل بر همگان عیان شده و درباره آنچه محمد سلیمان از آن با عنوان «پیوند هند و ابراهیمی» یاد می‌کند، بسیار صحبت شده است. از نظرگاه ایدئولوژیک نیز، ملی‌گرایی هندو و صهیونیسم اسرائیلی اشتراکات بسیاری دارند و بسیاری از ملی‌گرایان هندو، الگوی شهرک‌سازان کرانه را نمونه‌ای موفق برای ادغام و الحاق خاموش کشمیر می‌پندارند.

🔹هند با سهمی 37 درصدی از کل صادرات تسلیحاتی اسرائیل، بزرگترین مشتری تسلیحاتی این کشور به شمار می‌رود و صنایع نظامی هند و اسرائیل از رهگذر برنامه‌های تحقیق، توسعه و تولید مشترک بیش از پیش در هم تنیده شده است. از هفتم اکتبر بدین‌سو، هند یکی از معدود مشتریان نظامی اسرائیل بوده که تسلیحات سفارش داده شده خود را تحویل گرفته است. همزمان، گزارش‌های متعددی از تامین متقابل تسلیحات مورد نیاز اسرائیل در جنگ غزه توسط هند منتشر شده است.

🔹علاوه بر این، هند پیوندهای تجاری و اقتصادی خود را نیز با اسرائیل به سرعت گسترش داده است. بندر حیفا، که اصابت موشک‌های جمهوری اسلامی ایران به پالایشگاه مجاور آن بسیار خبرساز شد، یک نمونه‌ از این همکاری‌هاست. گوتام ادانی، میلیاردر نزدیک به مودی، در راس یک کنسرسیوم هفتاد درصد مالکیت این بندر را به ارزش 1.2 میلیارد دلار در سال 2023 در اختیار گرفته است. برای مقایسه ارقام، بد نیست اشاره شود که شرکت IPGL هند در مقام بهره‌بردار و نه مالک، در پروژه بندر چابهار مقرر است 120 میلیون دلار سرمایه‌گذاری کند. پس از خروج هند از پروژه‌ توسعه میدان گازی فرزاد، بندر چابهار کلان‌ترین همکاری اقتصادی میان دو کشور محسوب می‌شود.

🔹عدم موضع‌گیری شفاف دولت ملی‌گرای هندو در محکومیت حمله اسرائیل به ایران، در داخل هند نیز مورد انتقاد قرار گرفته و احزاب مخالف در لوک سبا خواستار موضع‌گیری شفاف دولت هند علیه این حملات شدند. موضع احزاب چپ‌گرا در جنوب، تندتر از بقیه احزاب بوده و CPI(M) به عنوان یکی از شاخص‌ترین این احزاب، اسرائیل را یک «دولت یاغی» خوانده است. جریان‌های میانه‌رو همچون حزب کنگره ملی هند نیز از دولت خواسته‌اند که تعرض به حاکمیت ملی ایران را بدون ابهام محکوم کند و اهر‌م‌های دیپلماتیک خود را برای خنثی‌کردن تنش‌ها مورد استفاده قرار دهد.

جنگ دوازده روزه میان ایران و اسرائیل، سوگیری‌ها و بلوک‌بندی‌های موجود در شبه قاره را یکبار دیگر به ورطه آزمون گذارده است. دولت ملی‌گرای هندو در دهلی، از 7 اکتبر تاکنون، تلاش نموده تا از محکومیت اسرائیل به صراحت اجتناب کند و در مجامع بین‌المللی سکوت و غیبت را تضمین‌کننده منافع خود پنداشته است. نخست وزیر هند، هر از چندی، از اتمام عصر جنگ صحبت می‌کند و تلاش دارد، صلح‌طلبی و عدم تشدید تنش را تجویز ثابت هند برای دوستی با همه جلوه دهد. با این وجود، کمتر کسی پرواز موشک‌های هندی را در ماه مه گذشته بر فراز مظفرآباد و راولپندی به این سرعت از خاطر برده و فریب خواهد خورد.

اندیشکده تهران

🌐https://institutetehran.com/art/510
📲http://ble.ir/InstituteTehran.com
🌐@InstituteTehran
🌐 instagram.com/institutetehran1
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
12👍6👌6👎1
🔵افول قدرت نفت در ژئوپلیتیک خاورمیانه
◾️اویل‌پرایس
📝شهریار شیخلر

#نفت #انرژی
#ایران #عربستان

🔸برخلاف انتظارات اولیه، تنش‌های پس از ۷اکتبر در خاورمیانه ضربه چندانی به بازار جهانی نفت وارد نکرده است. این ناتوانی مشهود کشورهای نفت‌خیز خاورمیانه در بکارگیری نفت به عنوان یک ابزار ژئوپلیتیک می‌تواند نمایانگر آغاز تحول در پویایی‌های جهانی باشد که دولت‌های همسو با غرب را در پیگیری اهداف متحول‌کننده سیاسی و اقتصادی خود در محیط منطقه‌ای جسورتر می‌کند.

🔹از دهه هفتاد میلادی، ثروت نفتی پشتوانه قدرت دولت‌های خاورمیانه در اقتصاد و سیاست بوده است و نقش آنها در اوپک و امکان آنها برای برهم‌زدن تعادل در بازار نفت، اهرمی غیرقابل انکار به آنها در سیاست بین‌الملل اعطا می‌نمود. اولین نمونه بهره‌برداری سیاسی از اهرم نفت توسط دولت‌های منطقه را می‌توان در جنگ اعراب و اسرائیل در سال ۱۹۷۳ مشاهده نمود که جهان عرب، تحریم‌ نفت را علیه اسرائیل اعمال کردند و قیمت نفت ظرف پنج ماه افزایشی چهار برابری تجربه کرد و از ۳ دلار به ۱۲ دلار رسید.

🔹دومین شوک نفتی با انقلاب ایران در سال ۱۹۷۹ و افت صادرات نفت این کشور پدیدار شد که قیمت‌ها را تا دو برابر افزایش داد. چندی بعد، آغاز جنگ میان ایران و عراق و نگرانی از توقف عرضه در منطقه، قیمت جهانی نفت را به 40 دلار در هر بشکه رساند. یک دهه بعد و در سال ۱۹۹۰، تهاجم عراق به کویت قیمت نفت را از ۱۷ دلار به ۳۶ دلار رساند و این جهش قیمتی شدید، کشورهای غربی را بر آن داشت که با آزادسازی ذخایر راهبردی خود، از جهش بیشتر قیمت جلوگیری کنند.

🔹تهاجم آمریکا به عراق در سال ۲۰۰۳، منجر به نوسان آنی و عدم اطمینان طولانی در بازار نفت شد. به نحوی که قیمت نفت از ۳۱ دلار در سال ۲۰۰۳ ظرف سه سال به ۶۶ دلار رسید. بعدتر و در جریان تحولات بهار عربی، قیمت نفت از ۹۰ دلار در پایان سال ۲۰۱۰ به ۱۲۰ دلار در پایان سال ۲۰۱۱ رسید. به طور ویژه، جنگ داخلی لیبی جریان انتقال نفت به اروپا را مختل نمود و نگرانی‌ها درباره امنیت کانال سوئز، بازار را درباره تداوم عرضه مضطرب کرد. در نهایت، شوک نفتی ۲۰۱۹ در اثر حمله پهپادی به آرامکو باعث افزایش قیمت ۲۰ درصدی نفت شد؛ چرا که ۵.۷ میلیون بشکه در روز معادل ۵ درصد عرضه جهانی را از بازار خارج کرد.

🔹با این وجود، تحولات خاورمیانه از ۷ اکتبر تاکنون تاثیر چندانی در بازار نفت نداشته است. در هفته ابتدایی پس از حمله حماس، قیمت نفت از ۸۰ دلار به ۹۰ دلار رسید؛ اما روند اصلاح به سرعت آغاز شد و ظرف سه هفته، قیمت نفت به کمتر از ۷۴ دلار رسید. روند مشابهی در جریان حمله اسرائیل به ایران قابل مشاهده است. قیمت نفت در هفته ابتدایی حدود ۷درصد افزایش یافت و در هفته بعد روندی کاهشی پیدا کرد. حتی با حمله آمریکا به تاسیسات هسته‌ای ایران و پاسخ متقابل این کشور، بازار ضربه چندانی متحمل نشد و قیمت‌ها ظرف چند ساعت به قیمت‌های پیش از مناقشه بازگشتند. این در حالی است که ایران به عنوان چهارمین دارنده ذخایر نفت و دومین دارنده ذخایر گاز در جهان مطرح است و با تنگه هرمز به عنوان مهم‌ترین گذرگاه ترانزیت انرژی جهان مجاورت دارد. وجود این دو مولفه بر وزن تاب‌آوری قیمتی مشاهده شده در بازارهای جهانی می‌افزاید.

🔹در حالی که درگیری‌های خاورمیانه به طور تاریخی اثرات قیمتی سریع و ماندگار بر بازار جهانی نفت داشته‌اند، پاسخ بازار به بحران اخیر نمایانگر یک تحول قابل‌توجه هم در ابعاد افزایش و هم در ماندگاری اثر قیمتی در خاورمیانه است. بازار جهانی نفت اکنون به شکل جدی‌تری توسط تولیدکنندگان همسو با غرب و در راس آنها عربستان سعودی کنترل می‌شود. لذا مادامی که عربستان سعودی -به عنوان رهبر دو فاکتوی اوپک و اوپک پلاس- مداخله نکند یا زیرساخت تولید این کشور در تهدید مستقیم نباشد، بازارها به تداوم جریان عرضه نفت اطمینان خواهند داشت.

بر همین اساس، انتظار می‌رود که تحولات آتی خاورمیانه بدون توجه به مولفه شوک نفتی تحلیل شود و همزمان، آمریکا و اروپا دست بازتری در تعیین تصمیمات خود درباره تعامل با دولت‌های خاورمیانه، فارغ از ملاحظات امنیت انرژی، خواهند داشت.

اندیشکده تهران

🌐https://institutetehran.com/art/511
📲http://ble.ir/InstituteTehran.com
🌐@InstituteTehran
🌐 instagram.com/institutetehran1
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
👍63🔥1
🌐ریشه تخاصم دولت فعلی آلمان با ایران در چیست؟

#تحلیل_کوتاه
#ایران_اسرائیل
#اروپا #آلمان

🔹صدراعظم آلمان در میانه جنگ ایران و اسرائیل با ابراز حمایت از اسرائیل اظهار داشت: «اسرائیل در حال انجام کاری کثیف برای تمامی ما (غرب) است». این تنها اظهارنظر خصمانه علیه ایران در طول این جنگ نیست. در ابتدای تجاوز اسرائیل به ایران، دولت آلمان به بهانه حق مشروع اسرائیل برای دفاع از خود حمایتش از این اقدام را اعلام کرد. همچنین، وزیر دفاع آلمان در واکنش به حمله آمریکا به تأسیسات هسته‌ای ایران، علاوه بر «خبر خوب» نامیدن آن، همچنین آن را گامی بزرگ در جهت از بین بردن یک تهدید جدی توصیف کرد.

🔸با این حال، مقامات آلمانی بدون هرگونه محکومیت حملات صهیونیست‌ها، همچنان خواستار بازگشت ایران به مذاکرات و تأکید بر لزوم استفاده از دیپلماسی برای حل مسائل شدند. سؤال این است که چه عواملی موجب حمایت بی‌چون و چرای آلمان از اسرائیل و تشدید خصومت با ایران شده است؟

💢راست‌گرا‌تر شدن احزاب حاکم بر برلین

🔸با وجود اینکه گرایش جوانان در آلمان به سمت راست و چپ افراطی متمایل شده است، حزب دموکرات مسیحی که هم‌اکنون حزب حاکم است، نسبت به گذشته خود راست‌گراتر شده و به همین دلیل پیوند خود را با دولت اسرائیل و دولت فعلی آمریکا تقویت کرده است. این راست‌گرایی سبب شده است تا حمایت از اسرائیل به یکی از اصول کلیدی این دولت تبدیل شود و در واقع آلمان امنیت خود را با امنیت اسرائیل هم‌راستا ببیند و هرگونه تلاشی برای مقابله با امنیت اسرائیل را به مثابه تلاشی برای برهم زدن امنیت خود تلقی کند.

احساس تهدید از ایران به واسطه نزدیکی با روسیه

🔸همکاری نظامی ایران با روسیه در جنگ اوکراین موجب شد کشورهای اروپایی به ویژه آلمان قابلیت‌های موشکی و پهپادی ایران را تهدیدی علیه خود تلقی کنند. آلمان هرچند در ظاهر به دنبال استفاده از ظرفیت دیپلماسی برای حل مسائل مربوط به ایران است، اما در عمل به دنبال مهار و حتی تضعیف قوای نظامی-امنیتی ایران است.

💢کاهش در روابط اقتصادی


🔸یکی از عواملی که در طول تاریخ روابط جمهوری اسلامی ایران با آلمان مانع از تبدیل این روابط به سطح تنش تمام عیار بوده، روابط تجاری گسترده این دو کشور با یکدیگر بوده است. اما در سال‌های اخیر، به دلیل خروج آمریکا از برجام و فشارهای فزاینده اپوزیسیون و مسائل حقوق بشری، روابط اقتصادی کاهش شدیدی پیدا کرده است؛ به طوری که حجم تبادلات تجاری از ۳.۴ میلیارد دلار در سال ۲۰۱۷ به ۱.۵ میلیارد دلار در سال ۲۰۲۴ کاهش یافت. این کاهش موجب شده تا آلمان دیگر حفظ روابط مثبت و کم‌تنش با ایران را مقرون به صرفه نبیند و تلاشی برای بهبود این وضعیت نکند. همچنین، تهدیدات ایران در خصوص بستن جریان نفت خاورمیانه نیز موجب شده تا تهدید ایران برای اقتصاد و دولت آلمان بسیار جدی‌تر شود، چرا که وقوع چنین اتفاقی می‌تواند بحران و رکود اقتصادی شدیدتری را در آلمان ایجاد کند که اولین نتیجه آن سقوط دولت فعلی خواهد بود.

💢نفوذ جریان‌های صهیونیست و اپوزیسیون ایرانی

🔸اگرچه دولت آلمان به بهانه‌هایی نظیر حقوق بشر و یهودی‌ستیزی به مقابله با ایران پرداخته است، اما این موارد جزو دلایل اصلی رویکرد خصمانه نیستند؛ زیرا دولت اسرائیل جنایات حقوق بشری جدی انجام داده است، اما نه تنها روابطش با آلمان بدتر نشده بلکه عمیق‌تر نیز شده است. یکی دیگر از دلایل اصلی را می‌توان افزایش نفوذ فزاینده جریانات اپوزیسیون نظام ایران در بخش‌های مختلف دولت آلمان دانست. همچنین صهیونیست‌ها پس از ۷ اکتبر ۲۰۲۳ اقدام به مظلوم‌نمایی و لابی‌گری‌های گسترده‌ای کردند تا گروه‌های مقاومت، به ویژه ایران، را عامل یهودی‌ستیزی معرفی کرده و دولت آلمان را وادار به اتخاذ اقدامات خصمانه متعدد علیه آنها کنند.

💢جمع‌بندی

دولت فعلی آلمان از تلاش برای پیشبرد دیپلماسی و تنش‌زدایی به سمت تنش‌زایی و تقابل برای مهار و حتی تضعیف ایران سوق یافته‌ است. مهم‌ترین عوامل این تغییر رویکرد شامل احساس تهدید از جانب همکاری‌های ایران با روسیه، راست‌گراتر شدن دولت آلمان، کاهش روابط اقتصادی دو طرفه و نفوذ جریانات ضدایرانی و صهیونیستی در آلمان هستند. بنابراین، به نظر نمی‌رسد که روابط ایران و آلمان در کوتاه‌مدت به سمت تنش‌زدایی پیش برود و در بهترین حالت ممکن روابط در سطح تنش فعلی باقی خواهد ماند.

اندیشکده تهران

🌐https://institutetehran.com/art/512
📲http://ble.ir/InstituteTehran.com
🌐@InstituteTehran
🌐 instagram.com/institutetehran1
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
👍108👏2
♦️ترکیه و اسرائیل در معرض خطر رویارویی هستند!
◾️فایننشال تایمز

#تهران_ریویو
#ایران_اسرائیل
#ترکیه

🔹جنگ دوازده‌روزه میان اسرائیل و ایران، توازن قدرت در خاورمیانه را دگرگون کرده است: اسرائیل جسورانه به‌دنبال بازطراحی منطقه است؛ نظام ایران تضعیف‌شده و برای بقا می‌کوشد؛ و ایالات متحده‌ای مردد که تمایلی به گرفتار شدن در یک درگیری طولانی‌مدت دیگر ندارد. خطرناک‌ترین پیامد این تحولات شاید در ادامه درگیری با ایران نباشد، بلکه در ظهور رقابتی شدیدتر میان ترکیه و اسرائیل نهفته باشد.

🔸هاکان فیدان، وزیر امور خارجه ترکیه، در نشست سازمان همکاری اسلامی فضای جدید حاکم بر آنکارا را چنین توصیف کرد: «مشکل فلسطینی، لبنانی، سوری، یمنی یا ایرانی وجود ندارد — اما بدون شک مشکلی به‌نام اسرائیل وجود دارد». این سخن بیانگر تغییری در نگرش ترکیه نسبت به جایگاه اسرائیل در منطقه است؛ دولتی که زمانی متحد بود و سپس به رقیب تبدیل شد و اکنون دشمنی آشکار تلقی می‌شود. آنکارا از رویکرد تهاجمی اسرائیل و هویت تازه‌اش به‌عنوان هژمون منطقه که مدت‌ها رؤیای رجب طیب اردوغان بود، احساس ناخوشایندی دارد. دولت باغچلی، از متحدان کلیدی اردوغان، اخیراً اسرائیل را متهم کرده که می‌کوشد «آناتولی را به محاصره درآورد» و ترکیه را بی‌ثبات کند. این نوع نگاه که پیش‌تر تنها در تیترهای جنجالی مطبوعات زرد دیده می‌شد، دیگر در درون دستگاه بوروکراسی و رسانه‌های جریان اصلی ترکیه نیز موضوع غریبی به‌شمار نمی‌رود.

🔸در اسرائیل نیز بازتابی از این درگیری ذهنی دیده می‌شود؛ بخش‌هایی از دستگاه امنیتی اسرائیل، نفوذ منطقه‌ای ترکیه را به‌عنوان تهدیدی بلندمدت می‌نگرند که «از ایران هم خطرناک‌تر» است. حمایت آشکار اردوغان از حماس، واکنش‌های تند دولت بنیامین نتانیاهو را در پی داشته و به بروز لفاظی تند میان طرفین منجر شد. همچنین به تلاش اسرائیل برای تقویت روابط با کردهای سوریه — که آنکارا همواره آنها را تهدیدی جدی دانسته — نیز دامن زده است. در منطقه‌ای که خودش ناپایدار است، رویارویی دو ارتش قدرتمند که هر دو از متحدان ایالات متحده هستند می‌تواند توازن قدرت شکننده موجود را بیش از پیش تضعیف کند.

🔸این رقابت، هم ماهیتی ایدئولوژیک دارد و هم ژئوپلیتیکی. دولت اردوغان نوعی از پوپولیسم اسلام‌گرای سنی را با ناسیونالیسم ترکی در هم آمیخته؛ الگویی که در پلتفرم «قرن ترکیه» او نمود یافته و وعده دوره‌ای نوین از قدرت ترکیه در عرصه بین‌الملل را می‌دهد. در سوی مقابل، ائتلاف راست‌افراطی در اسرائیل نیز چشم‌اندازی جبرگرایانه نسبت به سرنوشت اسرائیل دارد و به‌دنبال سلطه نظامی بر لبنان، غزه و سوریه است. این جهان‌بینی‌های متعارض، مجالی برای سازش باقی نمی‌گذارند.

🔸سوریه، نزدیک‌ترین صحنه رویارویی میان اسرائیل و ترکیه است. از زمان سقوط بشار اسد در اواخر سال ۲۰۲۴، هر دو طرف در تلاش بوده‌اند نظم پساجنگ در سوریه را به نفع خود شکل دهند. ترکیه نفوذ خود را در سوریه گسترش داده، از متحدان خود که اکنون در قدرت هستند حمایت کرده و برای ایجاد حکومتی باثبات و متمرکز که با آنکارا هم‌راستا باشد، فشار وارد می‌کند. ترکیه هم‌اکنون بخش‌هایی از شمال سوریه را در کنترل دارد و مشتاق است که حضور اقتصادی و نظامی خود را در سراسر این کشور توسعه دهد. در مقابل، اسرائیل حملات هوایی خود را افزایش داده و از خودمختاری کردها و دروزی‌ها حمایت کرده است؛ چراکه به دلیل پیشینه جهادی‌ حاکمان جدید سوریه نسبت به آن‌ها سوءظن دارد.

🔸تنش‌ها میان طرفین در آوریل امسال به اوج رسید و اسرائیل به سایتی که قرار بود محل احداث پایگاه ترکیه باشد، حمله کرد. اکنون یک خط تماس نظامی میان دو کشور برقرار شده، اما تعامل دیپلماتیک گسترده‌تر همچنان متوقف مانده است. در همین حال، ترکیه نیز از جنگ با ایران برای خود نتایجی گرفته است. اقدام اسرائیل در ترور مقامات ارشد نظامی ایران قدرت برتر هوایی و توانایی‌های اطلاعاتی اسرائیل را نشان داد. اکنون آنکارا با درس گرفتن از این موضوع در حال رفع آسیب‌پذیری‌های خود در این زمینه‌هاست.

🔸رئیس‌جمهور ایالات متحده باید از روابط خوب خود با نتانیاهو و اردوغان بهره گیرد تا این تقابل را مدیریت کند. پایان دادن به جنگ غزه می‌تواند بخشی از نارضایتی‌های ترکیه را کاهش دهد، اما رقابت بلندمدت میان این دو کشور به‌سادگی از میان نخواهد رفت.

برای دهه‌ها، سیاست‌گذاران آمریکایی ترکیه و اسرائیل را متحدانی حیاتی و ستون‌های ثبات منطقه‌ای تلقی می‌کردند. اکنون این دو ستون مستقیماً در برابر یکدیگر قرار گرفته‌اند. با تضعیف ایران، واشنگتن و متحدانش باید دریابند که آزمون بعدی خاورمیانه ممکن است از دل رقابت میان دو شریک نزدیکشان برآید.

اندیشکده تهران

🌐https://institutetehran.com/art/513
📲http://ble.ir/InstituteTehran.com
🌐@InstituteTehran
🌐 instagram.com/institutetehran1
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
👍86👎6🤔2😁1
فرا رسیدن ایام شهادت سرور و سالار شهیدان، حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام و یاران باوفایش را تسلیت عرض میکنیم.
💔434👍1👎1
♦️ایران پس از آتش‌بس درحال آماده‌شدن برای جنگ طولانی با اسرائیل است!
◾️میدل ایست آی

#تهران_ریویو
#ایران_اسرائیل

🔹آتش‌بس ناپایدار میان ایران و اسرائیل که با میانجی‌گری آمریکا برقرار شد، به جنگ 12روزه پایان داد. در کنار نتانیاهو، ایران نیز همانند جنگ ایران و عراق خود را پیروز اعلام کرد. در هر دو مورد، ایران خود را هدف تجاوز نظامی معرفی و این جنگ‌ها را «جنگ‌های تحمیلی» دانسته؛ جنگ‌هایی که به‌زعم مقامات ایرانی، با چراغ سبز ایالات متحده آغاز شده‌اند. آتش‌بس فعلی، هرچند به‌طور علنی مورد استقبال قرار گرفته، اما به‌ویژه در محافل سیاسی و نظامی ایران، بیشتر به‌عنوان یک وقفه‌ی تاکتیکی تلقی می‌شود تا صلحی پایدار.

💢وقفه‌ی راهبردی

🔸ایران در آتش‌بس با اسرائیل اهدافی روشنی را دنبال می‌کند. در چارچوب رویکرد دیرینه‌ی «صبر راهبردی»، زمان یک منبع ارزشمند است. ایران در این بازه، استراتژی هسته‌ای خود را بازتنظیم، اتحادهای منطقه‌ای را گسترش و میزان پایداری اراده‌ بین‌المللی را خواهد سنجید. پیش‌بینی می‌شود که برنامه‌ریزان نظامی ایران، دکترین بازدارندگی خود را با تأکید بر ظرفیت‌های نامتقارن دریایی و عملیات‌های سایبری مورد بازنگری قرار دهند و در عین حال، سیاستی بلندمدت برای انتقام طراحی کنند. زمان، فرصت تنفسی حیاتی در اختیار تهران قرار می‌دهد تا:

1️⃣رهبری خود را بازسازی کند
2️⃣زرادخانه نظامی خود را دوباره تجهیز کند
3️⃣حمله‌ دیپلماتیک خود را در عرصه‌ی بین‌المللی طراحی نماید.

💢بازسازی و تسلیح مجدد

🔸اکنون ایران می‌تواند تمرکز خود را معطوف به بازسازی ساختار دفاعی و تسلیح مجدد نیروهایش کند. در این مرحله‌ انتظار می‌رود ایران اولویت را بر تأمین و نوسازی زرادخانه‌ی موشکی خود گذاشته و در عین حال، سامانه‌های پدافند هوایی خود را تقویت کند تا برای هرگونه حمله‌ غافلگیرکننده‌ آتی آماده باشد.

🔸یکی از مهم‌ترین درس‌هایی که ایران از این جنگ گرفته، این است که پیروزی در یک نبرد مدرن بدون برخورداری از نیروی هوایی پیشرفته و توانمند، ممکن نیست. اگرچه اتکای ایران به موشک‌ها و پهپادها برخی مزیت‌های تاکتیکی را نشان داد، اما هم‌زمان یک آسیب‌پذیری حیاتی را نیز آشکار کرد: این سامانه‌ها به‌تنهایی، در برابر جنگ‌های پیشرفته‌ی هوایی و الکترونیکی بسیار شکننده‌اند.

🔸برای پر کردن این شکاف راهبردی، اکنون پیش‌بینی می‌شود که ایران با فوریت، به دنبال خرید سامانه‌های پدافندی S-400 روسیه و جنگنده‌های سوخو-۳۵ باشد. به‌صورت هم‌زمان، جنگنده‌های چینی مانند J-10 و جنگنده‌ی نسل پنجمی J-20 ، به‌طور جدی در دستور بررسی ایران قرار گرفته‌اند.

🔸فراتر از این، ایران به یک نقیصه‌ی مهم دیگر نیز واقف است: فقدان سامانه‌های هشدار زودهنگام هوابرد. حتی پیشرفته‌ترین سامانه‌های پدافند هوایی زمینی نیز بدون سامانه‌های هشدار و کنترل هوابرد (Awacs) کارایی به‌شدت ضعیفی دارند. از این‌رو، تأمین هواپیماهای Awacs از چین یا روسیه به یکی از اولویت‌های فوری دفاعی تهران است.

💢فراتر از میدان نبرد

🔸ایران در کنار تحرکات نظامی، در حال زمینه‌سازی برای یک اقدام‌ حقوقی و دیپلماتیک نیز هست. ایران اعلام کرد که قصد دارد شکایتی جامع به دیوان بین‌المللی دادگستری (ICJ) ارائه کند که در آن، اسرائیل و آمریکا را به آغاز یک جنگ اعلام‌نشده و نقض حاکمیت ایران متهم خواهد کرد. تا زمانی که این روند حقوقی به مرحله‌ای از شناسایی رسمی و صدور رأی نهایی نرسد، تهران به میز مذاکرات هسته‌ای باز نخواهد گشت. این چرخش از مذاکرات، نشانه‌ی عقب‌نشینی نیست، بلکه یک مانور حساب‌شده و هدفمند است.

🔸گفته می‌شود پیش از آغاز جنگ تهران مقادیر قابل‌توجهی اورانیوم غنی‌شده را از تأسیسات فردو و نطنز به مکان‌هایی امن و ناشناس منتقل کرده است. این که هیچ نشانه‌ای از نشت رادیواکتیو در ایران گزارش نشده نشان می‌دهد احتمالاً این ذخایر آسیب ندیده‌اند. ایران ممکن است از آن‌ها به‌عنوان اهرمی برای بازدارندگی راهبردی در مواجهه‌ها یا مذاکرات آینده بهره گیرد.

با در نظر گرفتن همه‌ی این عوامل، آتش‌بس کنونی پایان یک بحران نیست، بلکه فصلی از یک داستان بسیار بزرگ‌تر و ناتمام است. اقدامات ایران، چه در طول جنگ و چه پس از آن، بر یک دکترین منسجم و با انضباط دلالت دارند: ضربه را جذب کن، با دقت و حساب‌شده پاسخ بده، و زمان را به ابزاری برای قدرت تبدیل کن. برای تهران، «صبر استراتژیک» صرفاً خویشتنداری منفعلانه نیست؛ بلکه شکلی از جنگ روانی و سیاسی بلندمدت است.این‌که آتش‌بس پایدار خواهد ماند یا زیر فشار تنش‌های حل‌نشده فرو خواهد پاشید، تنها به موشک‌ها یا مذاکرات بستگی ندارد، بلکه به این وابسته است که کدام طرف ارزش زمان را بهتر درک کرده باشد.

اندیشکده تهران

🌐https://institutetehran.com/art/514
📲https://ble.ir/InstituteTehran.com
🌐@InstituteTehran
🌐 instagram.com/institutetehran1
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
👍1913
🌐مروری بر مصاحبه رئیس‌جمهور با تاکر کارلسون

#تحلیل_کوتاه
#آمریکا #ایران

🔹دیروز مصاحبه تاکر کارلسون، مجری سابق فاکس‌نیوز و فعال رسانه‌ای مشهور محافظه‌کار با رئیس‌جمهور کشورمان، مسعود پزشکیان منتشر شد. این مصاحبه از این جهت حائز اهمیت بود که پس از جنگ ۱۲ روزه و حمله آمریکا به تأسیسات هسته‌ای ایران انجام شد و بستر آن، یک رسانه جمهوری‌خواه بود. پزشکیان به طور مستقیم، طیف طرفدار ترامپ و محافظه‌کار در آمریکا (هسته سخت مخالفین ایران در این کشور) را مخاطب خود قرار داد. در این مصاحبه به موضوعات مختلفی پرداخته شد. موضع ایران در خصوص برنامه هسته‌ای و آینده همکاری با آژانس، آینده دیپلماسی با آمریکا، تهدید ایران برای آمریکا و نقش اسرائیل در تحولات ماه اخیر.

🔸مصاحبه دارای چند نکته مثبت بود. نخست، رئیس‌جمهور همچنان در راستای راهبرد ابهام هسته‌ای بیان کرد که هنوز مشخص نیست که چه آسیبی به تأسیسات هسته‌ای وارد شده است. او همچنین به اقدامات آژانس، قبل و بعد از جنگ 12روزه با اسرائیل اشاره کرد. تأکید او بر این بود که آژانس نه تنها اطلاعاتی از برنامه هسته‌ای ایران را به اسرائیل داده، بلکه آخرین گزارش این سازمان زمینه‌ساز حمله اسرائیل به ایران بود و پس از آن نیز از محکومیت اقدام رژیم خودداری کرد. همه این موارد نشان می‌دهد که ایران نمی‌تواند تحت این شرایط با آژانس همکاری کند.

🔸افزون بر این، پزشکیان تلاش کرد تصویر منفی‌ای که از ایران در جامعه آمریکا ساخته شده است را تغییر دهد و گفت که برخلاف ادعای رسانه‌های جریان اصلی، ایران نمی‌خواهد جنگ با آمریکا را آغاز کند و هیچ سلول خفته ایرانی در آمریکا وجود ندارد. از همه مهم‌تر و البته جنجال برانگبزتر رئیس‌جمهور تلاش کرد تا با ایجاد تمایزی میان ترامپ و نتانیاهو نشان دهد که این نتانیاهو است که به سیاست خارجه آمریکا در منطقه جنوب غرب آسیا آسیب می‌رساند و آمریکا را به جنگ در خاورمیانه می‌کشاند.

🔸این نکته صحیح است که چنین چیزی در واقعیت وجود نداشت و ترامپ و نتانیاهو با هماهنگی کامل به ایران حمله و مسیر دیپلماسی را نابود کردند اما باید دانست که مخاطب مصاحبه با کارلسون، قشر محافظه‌کار آمریکا بود نه جامعه ایران. این قشر همیشه منافع آمریکا و اسرائیل را یکی می‌دیده است و اگر رئیس‌جمهور بر این نکته صحه می‌گذاشت، مصاحبه بی‌معنا و بی‌فایده می‌شد. علاوه بر این به نظر می رسد هدف مشاور رسانه ای رئیس جمهور برجسته کردن تمایز میان منافع حقیقی آمریکا و اسرائیل در منطقه و نه مبرا کردن نقش دولت آمریکا و شخص ترامپ به عنوان عامل اصلی حمله اسرائیل به ایران و به علاوه این تهدید ضمنی بوده است که جنگ‌طلبی ترامپ و نتانیاهو منافع ایالات متحده را زیر ضربه خواهد برد ولی رئیس‌جمهور در انتقال این مفهوم ناتوان بوده است.

🔸در واقع این نکته نمایانگر یک ایراد جدی در مصاحبه بود. پزشکیان می‌توانست بحث را از اثر اقدامات نتانیاهو بر سیاست خارجه آمریکا فراتر ببرد و تمرکز بیشتری بر تمایز منافع ملی آمریکا با اسرائیل بکند. این نکته بسیار مهم است که قشر محافظه‌کار آمریکا متوجه شود دلیلی ندارد آمریکا از همه سیاست‌های اسرائیل دفاع کند و هر گونه کمکی را برای این رژیم فراهم گرداند. با این حال، به چنین موضوعی کمتر توجه شد.

🔸مشکل دیگری که در مصاحبه وجود داشت، این بود که پزشکیان دست بر روی نگرانی مردم آمریکا در خصوص وقوع جنگ با ایران نگذاشت. یکی از دغدغه‌های اصلی مخالفین جنگ و حتی افرادی که از اقدام نظامی آمریکا علیه تأسیسات هسته‌ای ایران حمایت می‌کردند، این بود که ممکن است آمریکا وارد جنگی دیگر در خاورمیانه شود که جان سربازان آمریکایی را به خطر بیاندازد. همچنین در آمریکا نگرانی‌های بسیاری نسبت به تبعات اقتصادی جنگ با ایران وجود دارد. با این حال، رئیس‌جمهور حتی به صورت تلویحی به این مسائل اشاره نکرد و تنها تلاش کرد تصویری تدافعی از ایران نشان دهد. محور اصلی سخنان پزشکیان باید افزایش نگرانی مردم آمریکا از از طریق تهدیدهای غیرمستقیم می‌بود تا اقدام مجدد نظامی برای تصمیم‌گیران آمریکایی دشوار شود.

در نهایت، باید گفت این مصاحبه فرصت خوبی بود تا ایران بتواند با قشر محافظه‌کار آمریکا ارتباط برقرار کرده و تصویر خود در ذهن آن‌ها را اصلاح کند. با این وجود به نظر می‌رسد بیش از آنکه چنین هدفی حاصل شود بیشتر به القای ضعف و آمادگی برای عقب‌نشینی منجر شده است. آنچه بیشتر اهمیت دارد این است که مقامات ارشد ایرانی به طور مداوم از چنین کانال‌ها و رسانه‌هایی بتوانند مستقیماً با مردم آمریکا ارتباط برقرار کنند. هم در میان جمهوری‌خواهان و هم در میان دموکرات‌ها چنین فرصت‌هایی وجود دارد تا اقشار مختلف جامعه این کشور را مخاطب قرار داد.

اندیشکده تهران

🌐https://institutetehran.com/art/515
📲http://ble.ir/InstituteTehran.com
🌐@InstituteTehran
🌐 instagram.com/institutetehran1
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
👍9👎42👏1👌1💯1
🌐حذف هند از پروژه چابهار؛ مطلوبیت و ملاحظات

#تحلیل_کوتاه
#لجستیک #چابهار
#هند #ایران

🔹کمتر تحلیل‌گری ممکن است مشارکت ایران با هند در چابهار را یک تجربه موفق همکاری برشمارد. با گذشت قریب به ده سال از انعقاد موافقتنامه سه جانبه بندر، سرمایه‌گذاری بهره‌بردار هندی در این بندر تنها به اندازه انتقال شش جرثقیل بوده و رونق کنونی بندر نیز بیشتر متاثر از هدایت بار توسط ایران است. تقریبا همه تحلیل‌گران بر این نکته اتفاق نظر دارند که فارغ از ملاحظات فنی و حقوقی، هند متاثر از دو عنصر بیرونی توجه راهبردی به مراتب کمتری به بندر چابهار داشته است: (۱) تحریم‌های ایالات متحده آمریکا و (۲) سقوط جمهوری در افغانستان؛ با این وجود، درباره علت تداوم حضور هند در این پروژه و انعقاد قرارداد جدید توسط این کشور اختلاف نظر وجود دارد.

🔸علیرغم تاکید هند بر روابط متوازن با طرف‌های مختلف در غرب آسیا و اهمیت چابهار در تامین دسترسی این کشور به آسیای میانه (به عنوان بخشی از همسایگی موسع این کشور)، بسیاری معتقدند که هند برای ممانعت از حضور چین باصطلاح این پروژه راهبردی را زخمی نموده و قصد ندارد توسعه آن را به شکل جدی دنبال کند. مواضع اخیر هند در خصوص مسائل منطقه‌ای، در حقیقت بازتاب دهنده بازیگری و بازیگردانی این کشور در نظم مطلوب آمریکایی در محیط آسیا-پاسیفیک به حساب می‌رود که آخرین نمود این بازیگری را می‌توان در اجتناب هند از محکومیت اقدامات اسرائیل، از هفت اکتبر تاکنون، منجمله حمله به ایران، مشاهده نمود.

🔸در واقع، نزدیکی فزاینده هند به اسرائیل، در کنار تنش با پاکستان، این نگرانی را تقویت نموده که حضور هند در مکران، به بستری برای تحریک گسل‌ قومی بلوچستان (علیه پاکستان و ایران) مبدل شود و این نگرانی، منجر به طرح مسئله خلع ید هند در پروژه چابهار در محافل مختلف شده است.

💢آیا خلع ید مطلوب است؟

🔸معافیت تحریمی بندر چابهار تمدید نشده است و در سایه اختلافات تعرفه‌ای، به نظر می‌رسد که هند، حتی بیشتر از دوره قبلی ریاست‌جمهوری ترامپ، به کارزار فشار حداکثری آمریکا در موضوع تحریم‌ها پیوسته باشد. بر همین اساس، احتمال تحقق سرمایه‌گذاری مستقیم (۱۲۰ میلیون دلار) و خط اعتباری وعده شده (۲۵۰ میلیون دلار) پایین است و با عدم توسعه بندر چابهار، سایر اهداف توسعه‌ای کشور در مکران نیز با مخاطره مواجه خواهد شد. علاوه بر این، تداوم وضعیت کنونی برای یک دوره ده ساله، به طور قطع منجر به حذف این بندر از گردونه رقابت‌های کریدوری خواهد شد.

🔸لذا اگر برنامه ایجابی مشخص، شفاف و عمل‌گرایانه در خصوص توسعه بندر چابهار در قالب مشارکت خارجی یا از طریق منابع داخلی وجود داشته باشد، تداوم همکاری ابهام‌آلود کنونی با هند توجیه نخواهد داشت. توجه به سه قید ذکر شده اهمیتی ویژه دارد؛ چرا که در سال‌های اخیر، دیگران نیز سرمایه‌گذاری در ایران را به دیده تردید نگریسته‌اند و محدودیت‌های بسیاری در مسیر هدایت منابع داخلی وجود دارد.

🔸با توجه به توقف تبادلات نفتی میان ایران و هند، بندر چابهار اکنون کلان‌ترین عنصر پیونددهنده دو کشور به یکدیگر است و کنار گذاشتن هند از این بندر، ضرورتا باید به عنوان بخشی از رویکرد کلان سیاست خارجی کشور دنبال شود. بدین معنی که کنار گذاشتن هند از بندر چابهار، همراه با تجدیدنظر جدی در روابط ایران با چین و پاکستان انجام پذیرد. در این خصوص پیوند ترکیه، آذربایجان و پاکستان در قفقاز جنوبی نیز نیازمند توجهی ویژه است.

💢آیا خلع ید ممکن است؟

🔸در موضوع حذف هند از پروژه چابهار، یکی از مهم‌ترین ملاحظات موجود قرارداد ده ساله‌ای است که میان شرکت IPGL و سازمان بنادر در سال گذشته منعقد شده است و بخش‌هایی از آن، به منظور محافظت در برابر تحریم‌های آمریکا، محرمانه اعلام شد. بر ما مشخص نیست که دو طرف دقیقا چه مختصاتی برای فسخ یک طرفه در قرارداد گنجانده اند و در صورت بروز اختلاف، حکمیت بر عهده کدام نهاد خواهد بود.

چنانچه حکمیت بر عهده یک نهاد خارجی گذارده شده است، باید دید دلایل ایران برای فسخ قرارداد تا چه اندازه محکمه‌پسند هستند و چه پیامدهای مالی و غیرمالی متوجه ایران خواهد بود؛ چرا که به هر تقدیر، نباید تجربه کرسنت در کشور تکرار شود.

اندیشکده تهران

🌐https://institutetehran.com/art/516
📲http://ble.ir/InstituteTehran.com
🌐@InstituteTehran
🌐 instagram.com/institutetehran1
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
👍119👎2
🔵استفاده روسیه از قرقیزستان برای گشایش مسیرهای فرار مالی
◾️دیپلمات
📝برت اریکسون

#اکوتهران
#رمزارز #روسیه #قرقیزستان

🔹افشاگری هفته گذشته فایننشال تایمز درباره پولشویی با رمزارز A7A5 در قرقیزستان یک مطالعه موردی مناسب از نحوه توسعه جعبه ابزار روسیه برای دور زدن تحریم‌های غرب است و به خوبی نشان می‌دهد که دارایی‌های دیجیتالی، با هدایت شدن در یک ساختار ضعیف از منظر قضایی، مسیری تقریبا گسست‌ ناپذیر برای فرار از نظارت مالی غرب ایجاد کرده اند.

🔸براساس گزارش‌ها رمزارز A7A5 بیش از 9.3 میلیارد دلار را از طریق صرافی گرینکس، در بازه زمانی چهار ماهه پس از تاسیس این صرافی، جابه‌جا کرده است. این صرافی، به عنوان تنها صرافی کارگزار در رمز ارز A7A5، تنها چند هفته پیش از تحریم پلتفرم روسی گارانتکس تاسیس شده و شباهت ساختاری این دو صرافی، همراه با حجم و سرعت معامله رمزارز مورد بحث، نمایانگر یک طراحی از پیش‌ تعیین شده است. در این طراحی، شبکه‌های غیررسمی کارگزاران، انتقال‌های چندمرحله‌ای و شرکت‌های پوششی با ظاهر موسسات مالی از ابهام رگولاتوری موجود در قرقیزستان استفاده کرده و امکان انتقال خاموش روبل از اقتصاد روسیه و تبدیل آن به دارایی‌های دیجیتال در کیف پول‌های خارجی را فراهم ساخته اند.

🔸این رمز ارز تنها یکی از نمودهای بازی تحریم‌گریزی روسیه است. از سال 2014 و به شکل عملیاتی‌تر، از شروع اولین تحریم‌های مربوط به جنگ اوکراین در سال 2022، الگوی بازیگری روسیه در حوزه دیجیتال با هر بسته تحریمی جدید به بلوغ رسیده است. هر گاه غرب بانک جدیدی را تحریم، خط ارتباطی‌ مشخصی را قطع و محدودیت‌های صادراتی جدیدی را اعمال کرده، روسیه متوقف نشده است. بلکه با هدف قرار دادن ضعیف‌ترین حلقه رگولاتوری در محیط منطقه‌ای، بازیگران خود را مجدد وارد کرده و با شرایط جدید تطبیق پیدا کرده است.

🔸در ماه‌های اولیه جنگ اوکراین، کیف پول‌های روسی و تبادلات حجم بالای رمزارز، بالاخص رمزارزهای باثبات همچون تتر، سریع‌ترین روش خروج از روبل و ورود به اکوسیستم دلارپایه بود. قرقیزستان در این مسیر بستری کمیاب به حساب می‌آمد: یک اقتصاد همسو با روسیه، با ساختار دلاریزه و رشد فزاینده بکارگیری دارایی‌های دیجیتال. علیرغم اینکه پلتفرم‌های رمزارز در این اقتصاد فاقد ساختار قانونی نیستند، عدم وجود شفاف تعهدات و ظرفیت محدود اعمال قانون، دست اتباع روس را برای بهره‌برداری از این نظام کاملا باز گذاشته است.

🔸مسکو به این برداشت رسیده است که جدا شدن کامل از دلار اهمیتی به مراتب کمتر از ساختن کانال‌های حیاتی دارد. رمزارزها، با طبیعت فراملی و لایه‌های راستی‌آزمایی غیرمتمرکز خود، معابر موقت برای خروج از انزوا ایجاد می‌کنند. مادامی که روبل می‌تواند به نمادهای خارج از نظارت اوفک (دفتر کنترل سرمایه‌های خارجی ایالات متحده آمریکا) تبدیل شود و از طریق نظام‌های مالی در کشورهای همسو با روسیه یا بی‌تفاوت به تحریم به چرخه بازگردد، این معماری تداوم خواهد یافت.

🔸بازیگران متصل به روسیه، نه تنها در روسیه، بلکه در بسیاری از کشورهای همسو، به ارتقای فزاینده ظرفیت استخراج رمزارز روی آورده اند. توسعه ظرفیت استخراج، فقط ناظر به تولید رمزارزهای جدید نیست. بلکه توسعه زیرساخت سرمایه‌ای دیجیتال در کشورهایی است که انرژی ارزان، نظارت حداقلی و همکاری محدود قضایی با غرب دارند.

🔸ناتوانی غرب در اعمال موثر تحریم‌ها ادراکی نیز هست. تحریم‌ها براساس لیست‌های دوره‌ای از نام‌ها و حساب‌هایی انجام می‌پذیرد که به سرپیچی روسیه کمک کرده اند. هر نقطه‌ای که بر این اساس تحریم شود، با تغییر مسیرها و افزودن بازیگران جدید قابل جایگزینی است. علاوه بر این، نظارت مالی تحریمی در چرخه‌های ماهیانه یا فصلی تحقق می‌یابد. این در حالی است که نمونه A7A5 نشان می‌دهد که در یک بازه زمانی کوتاه میلیاردها روبل پول پیش از شناسایی، تبدیل و منتقل شده اند. نگران کننده‌تر اینکه، این نظام مبتنی بر رمزارز، در بانک‌های کوچک اروپای شرقی و قفقاز به نظام مالی غیردیجیتال بازگشته و از این طریق، رهگیری آنها تقریبا غیرممکن می‌شود. بالاخص که در بسیاری از موارد، شرکت‌های محلی و اسناد رسمی تجارت فیزیکی به هموار کردن مسیر کمک می‌کنند.

به بیان دیگر، راه‌های فرار مالی روسیه دیجیتال، توزیع شده و رو به تکامل اند و با لیست‌های تحریمی نمی‌توان با آن مقابله کرد. برای غرب A7A5 یک نمونه هشدار برانگیز است و نمونه بعدی ممکن است هیچ‌گاه در انظار عمومی قرار نگیرد و با این حساب، غرب یکی از زمین‌هایی را که در آن قدرت نامتقارن دارد، واگذار خواهد کرد.

اندیشکده تهران

🌐https://institutetehran.com/art/517
📲http://ble.ir/InstituteTehran.com
🌐@InstituteTehran
🌐 instagram.com/institutetehran1
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
👍74💯1
🌐 جنگ ایران و اسرائیل و آینده مکانیسم ماشه

#تحلیل_کوتاه
#ایران_اسرائیل
#مذاکرات_هسته‌ای

📝 علی محبی

🔹با وقوع جنگ ۱۲ روزه میان ایران و اسرائیل، به نظر می‌رسد فصل تازه و تیره‌تری در تعاملات و مذاکرات احتمالی میان ایران و اروپا پیرامون مسئله هسته‌ای و مکانیسم ماشه آغاز شده است. اروپایی‌ها با در اختیار داشتن اهرم مکانیسم ماشه، به دنبال افزایش فشار بر ایران هستند و رویکرد آنان دیگر محدود به کسب امتیازات هسته‌ای نیست. از سوی دیگر، ایران نیز علاوه بر کاهش سطح اعتماد به اروپایی‌ها، وارد دوره‌ای از ابهام هسته‌ای شده است که می‌تواند نشانه‌ای از تمایل تهران به توسعه ظرفیت‌های هسته‌ای حساس تلقی شود. در چنین شرایطی، درک رویکردهای احتمالی ایران و اروپا در قبال مکانیسم ماشه و پیش‌بینی امکان فعال‌سازی یا عدم فعال‌سازی آن، اهمیت ویژه‌ای دارد که در ادامه به آن پرداخته می‌شود.

💢رویکرد خصمانه‌تر اروپایی‌ها

🔸اروپایی‌ها در جریان این جنگ، واقعیت مواضع خود را آشکار ساختند و نشان دادند که اختلافشان با ایران محدود به مسئله هسته‌ای نیست؛ بلکه با طرح ادعاهایی، مذاکرات را فراتر از این حوزه و شامل موضوعاتی همچون توان موشکی ایران و سرنوشت اتباع بازداشت‌شده خود در ایران کرده‌اند. اروپایی‌ها اکنون ایران را در موضع ضعف می‌بینند و در پی کسب امتیازات بیشتری از تهران هستند. به همین دلیل، تهدید آنها درباره فعال‌سازی مکانیسم ماشه جدی‌تر شده است. گرچه ایران با اخراج بازرسان آژانس انرژی اتمی و تهدید به خروج از معاهده NPT گزینه‌های خود را در مذاکرات نشان داده است، اما با توجه به اینکه تروئیکای اروپایی دیگر صرفاً موضوع هسته‌ای مسئله‌شان نیست و فشار لابی‌های ضدایرانی و اسرائیلی بر آنان شدت یافته، احتمال افزایش تنش و تمایل جدی به فعال‌سازی مکانیسم ماشه جهت هم‌افزایی با فشار نظامی آمریکا و اسرائیل بر ایران افزایش یافته است.

💢توافق یا عدم توافق ایران با آمریکا و مکانیسم ماشه

🔸اروپایی‌ها تلاش دارند با بهره‌گیری از مکانیسم ماشه، جایگاه خود را در موضوع هسته‌ای ایران احیا کنند، اما آنها برخلاف دور اول ترامپ که مانع از فعال شدن این مکانیسم از سوی آمریکا شدند این بار پیرو آمریکا خواهند بود. در صورت توافق آمریکا و ایران، بسیار بعید است اروپا مکانیسم ماشه را فعال سازد. هرچند فعال‌سازی این مکانیسم می‌تواند پیامدهای اقتصادی و اجتماعی شدیدی برای ایران به همراه داشته باشد، اما فشار و ضربه اقتصادی متقابلی نیز بر اروپا وارد خواهد کرد. با این حال، به دلیل وابستگی سیاسی اروپا به آمریکا، در صورتی که ایران به توافقی با واشنگتن نرسد، اروپایی‌ها با هماهنگی کامل با آمریکا مکانیسم ماشه را فعال خواهند کرد.

💢واکنش ایران

🔸در پی جنگ، ایران با تعلیق بازرسی‌های آژانس، پیامی قاطع به اروپا ارسال کرد مبنی بر اینکه در صورت فعال‌سازی مکانیسم ماشه، قطعاً از معاهده NPT خارج خواهد شد. در عین حال، تهران تلاش کرده مسیر دیپلماسی را حفظ کند تا از فعال‌سازی این مکانیسم جلوگیری شود، اما همزمان بر مواضع خود پایبند مانده و اعلام کرده حاضر به ارائه امتیازات غیرمنطقی و فراتر از حوزه هسته‌ای برای ممانعت از فعال‌سازی نیست. در نتیجه، ایران ضمن حفظ فضای دیپلماسی، به دنبال ایجاد تعادلی میان مواضع قاطع و حفظ امکان مذاکره است؛ رویکردی که مستلزم بهره‌گیری از ترکیبی هوشمندانه از فشار و تعامل یا همان چماق و هویج می‌باشد. در صورتی هم که مکانیسم ماشه فعال شود، ایران طبیعتا چاره‌ای جز خروج از معاده NPT نخواهد داشت و تنش‌های جدی‌تری در خصوص هسته‌ای پیش خواهد آمد.

💢جمع‌بندی

احتمال فعال‌سازی مکانیسم ماشه از سوی اروپا پس از جنگ ۱۲ روزه به دلیل تصور تضعیف ایران و هزینه نسبتاً پایین این اقدام، افزایش یافته است. اگرچه، رویکرد ابهام‌آمیز ایران در حوزه هسته‌ای، ظن اروپا را نیز به تلاش تهران برای ساخت بمب اتم را تقویت کرده اما انگیزه اصلی آنها مهار ایران در چارچوب برنامه آمریکایی-اسرائیلی برای نظم جدید در غرب آسیا است. تنها دستیابی به توافقی میان ایران و آمریکا یا توافقی میان ایران و اروپا مبتنی بر رویکرد ترکیبی فشار و تعامل می‌تواند به طور قطعی مانع فعال‌سازی مکانیسم ماشه شود. از این رو، رویکرد دیپلماتیک ایران در ماه‌های باقی‌مانده تا موعد احتمالی فعال‌سازی مکانیسم ماشه، نقشی تعیین‌کننده و سرنوشت‌ساز ایفا خواهد کرد.

🔁مطالب مرتبط
▫️مذاکرات ایران و تروئیکا؛ آتش‌بس با آمریکا، ماشه در دست اروپا

اندیشکده تهران

🌐https://institutetehran.com/art/518
📲http://ble.ir/InstituteTehran.com
🌐https://www.group-telegram.com/InstituteTehran.com
🌐 instagram.com/institutetehran1
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
👍74🤯1
🌐زهران ممدانی در برابر حزب دموکرات

#تحلیل_کوتاه
#آمریکا #دموکرات

📝عرفان علمشاهی

🔹جدای از اینکه نتایج انتخابات نهایی شهر نیویورک در نوامبر ۲۰۲۵ (آبان ۱۴۰۴) چه خواهد شد، پیروزی شگفت‌آور زهران ممدانی در انتخابات درون‌حزبی دموکرات‌ها برای شهرداری این شهر نشانه‌ای از این است که نخبگان این حزب تا چه اندازه از تحولات اجتماعی رأی‌دهندگان فاصله دارند. تا پیش از برگزاری این انتخابات، اکثر نظرسنجی‌ها پیشتازی اندرو کومو، رقیب ممدانی را نشان می‌دادند. با این حال این ممدانی بود که توانست با اختلاف ۷٪ نامزد اصلی دموکرات‌ها شود.

🔸ممدانی متولد اوگاندا است که به آمریکا مهاجرت کرده و به تشیع دوازده‌امامی اعتقاد دارد. مادرش هندی و پدری اوگاندایی است. او ترکیبی از هر آن‌چیزی است که برای یک محافظه‌کار آمریکایی ناخوشایند است. او سرمایه‌داری را نمی‌پذیرد؛ خود را سوسیالیست می‌داند و بر مسئله قدرت خرید و کسب‌وکارهای کوچک تأکید دارد. ممدانی به عنوان یک ترقی‌خواه مواضع تندی نسبت به اسرائیل داشته و حمله اخیر آمریکا به ایران را غیرقانونی خوانده است و اخیراً نیز گفته بود در صورت سفر نتانیاهو به نیویورک او را دستگیر خواهد کرد. او همچنین حامی سرسخت جامعه LGBTQ است و با سیاست‌های مهاجرتی ترامپ مخالفت می‌کند.

🔸چنین مواضعی باعث رویگردانی بسیاری از نخبگان برجسته دموکرات‌ -طیف میانه‌رو و جریان اصلی حزب - از او شده است. چاک شومر، رهبر دموکرات‌ها در سنا هنوز اعلام حمایت از ممدانی نکرده‌ است. لائورا گیلن و تام سوزی، نمایندگان نیویورک در مجلس نیز نسبت به پیروزی‌اش ابراز نگرانی کردند. اشخاص برجسته دیگر همچون بیل کلینتون و مایکل بلومبرگ نیز علناً از کومو حمایت کرده‌ بودند. با این حال، پیروزی ممدانی نشان داد رأی‌دهندگان دموکرات به سمت ترقی‌خواهی و چپ افراطی حرکت می‎کنند، اما نخبگان میانه‌رو همچنان قدرت را در دست دارد.

🔸تمایل رأی‌دهندگان به سمت چپ افراطی تنها عامل توضیح‌دهنده پیروزی ممدانی نیست. او چهره‌ای جوان و جدید است، در سخنوری تبحر دارد و به خوبی با قشر جوان ارتباط می‌گیرد. در اینستاگرام -که گروه‌های سنی جوان‌تر بیش از سایرین حضور دارند- فعالیت تبلیغاتی بسیاری می‌کند که در افزایش محبوبیتش مؤثر است. او نشان داده که برای کارزار انتخاباتی‌اش از لابی‌ها و افراد ثروتمند کمک نمی‎‌گیرد. این موارد لزوماً ارتباطی با جهت‌گیری‌های ایدئولوژیک ندارند. ترامپ نیز در سال ۲۰۱۶ با اتکا به ویژگی‌های شخصیتی توانست به پیروزی دست یابد.

🔸واکنش ترامپ و سایر جمهوری‌خواهان به پیروزی ممدانی تند بوده است. برخی به کنایه می‌گويند با انتخاب این مسلمان به شهرداری، ۱۱سپتامبر دوباره در نیویورک تکرار خواهد شد. ترامپ نیز او را تهدید به دستگیری و اخراج از آمریکا کرده است. به نظر می‌رسد مسئله سیاست‌های مهاجرتی نقطه اصلی اختلاف ممدانی و ترامپ باشند. در آمریکا ایالت‌ها و حتی شهرداری‌ها از قدرت کمی برخوردار نیستند و می‌توانند در اجرای سیاست‌های فدرال کارشکنی کنند. در هر صورت نگرانی اصلی جمهوری‌خواهان رشد چپ‌گرایی (به اصطلاح خودشان کمونیسم) در آمریکا است و شهرداری احتمالی ممدانی زنگ خطری برایشان خواهد بود.

🔸حتی اگر ممدانی نتواند شهردار نیویورک شود، رهبران دموکرات باز هم باید در راهبرد حزب بازنگری کنند. پس از شکست هریس در انتخابات ریاست‌جمهوری، این پرسش در میان دموکرات‌ها مطرح شده که حزب برای احیای خود باید به سمت ترقی‌خواهی حرکت کند یا به میانه‌روی ادامه دهد؟ می‌توان گفت روند تحولات اجتماعی در دو دهه اخیر، قدرت‌گیری ترقی‌خواهی در حزب دموکرات را به امری تقریباً اجتناب‌ناپذیر تبدیل کرده و بیشتر مسئله زمان مطرح است. البته یک سؤال مهم‌تر نیز وجود دارد: جامعه تا چه اندازه پذیرای ترقی‌خواهی خواهد بود؟ عملکرد ترامپ در اقتصاد و نگاه رأی‌دهندگان مستقل به برنامه‌های اقتصادی ترقی‌خواهان پاسخ به این پرسش را تعیین خواهد کرد. جامعه آمریکا هنوز پذیرای اشخاصی با تفکر ممدانی نیست -البته خودش قانوناً نمی‌تواند رئیس‌جمهور شود- هرچند باید منتظر تحولات آینده ماند.

انتخابات نهایی حدوداً چهارماه دیگر برگزار خواهد شد. جمهوری‌خواهان (با نامزدی کورتیس اسلیوا) همچون گذشته شانس پایینی برای پیروزی در این شهر دارند اما رقیب اصلی ممدانی، شهردار کنونی، اریک آدامز است که پیشتر دموکرات بود ولی اکنون به عنوان نامزد مستقل در انتخابات شرکت خواهد کرد. آدامز به عنوان یک سیاه‌پوست شانس بالایی در جذب آرای سیاهان دارد و انتخابات قبل با قدرت به پیروزی رسید اما آخرین نظرسنجی‌ها نشان از پیشتازی ممدانی از آدامز دارد.

🔁مطالب مرتبط
▫️ترقی‌خواهان و آینده رهبری در حزب دموکرات

اندیشکده تهران

🌐https://institutetehran.com/art/519
📲http://ble.ir/InstituteTehran.com
🌐@InstituteTehran
🌐 instagram.com/institutetehran1
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
👍98👌2👏1
🌐کدام کشورهای اروپایی از اسرائیل در جنگ حمایت نکردند؟

#تحلیل_کوتاه
#ایران_اسرائیل
#اروپا

🔹در طول جنگ ایران و اسرائیل، گرچه هیچ‌یک از کشورهای اروپایی موضع رسمی و کامل به نفع ایران اتخاذ نکردند، اما مواضع آن‌ها بسیار متفاوت و حتی متضاد بود. به عنوان مثال، اگرچه آلمان موضعی کاملاً حمایت‌گرایانه از اسرائیل گرفت، اسپانیا به شدت اقدامات اسرائیل را محکوم کرد. این پرسش مطرح می‌شود که چرا کشورهای اروپایی با وجود اشتراک برخی ارزش‌ها، مواضعی کاملاً متفاوت و گاه متضاد داشتند؟ پاسخ این سوال را باید در ترکیبی از عوامل ایدئولوژیک، منافع سیاسی و اقتصادی، و روابط تاریخی جست‌وجو کرد. در این تحلیل، تلاش شده است تا ضمن شناسایی دقیق مواضع مختلف کشورهای اروپایی، چرایی اتخاذ این مواضع نیز بررسی شود.

💢کشورهای حامی اسرائیل

🔸آلمان، بریتانیا، فرانسه، مقدونیه شمالی، رومانی، آلبانی و جمهوری چک از جمله کشورهایی بودند که نه تنها اقدام اسرائیل را محکوم نکردند بلکه به شکل ضمنی یا صریح از آن حمایت کردند و خواستار خویشتن‌داری ایران شدند. البته میزان و نوع حمایت‌های این کشورها متفاوت بود؛ برای مثال، بریتانیا بیشتر به صورت ضمنی از اسرائیل حمایت کرد و حتی بین سیاستمداران این کشور، نظرات متناقض درباره حمایت از اسرائیل وجود داشت. در مقابل، مقامات آلمانی با موضعی کاملاً روشن، حمایت خود را اعلام کرد حتی اظهار شد که اسرائیل در حال انجام کار کثیفی به نمایندگی از غرب است. عمده دلایل این حمایت‌ها شامل نفوذ لابی صهیونیستی در سیاست‌های این کشورها، گرایش‌های راست‌گرایانه دولت‌ها، تنش‌های ژئوپلیتیکی ناشی از حمایت ایران از روسیه در جنگ اوکراین، و همچنین روابط سیاسی و اقتصادی محدود با ایران و ارتباطات قوی اقتصادی با اسرائیل بود. این عوامل دست به دست هم دادند تا این کشورها به وضوح جانب اسرائیل را بگیرند.

💢کشورهای خنثی


🔸لهستان، فنلاند، مجارستان، سوئد، صربستان، اتریش، ایتالیا، بلغارستان و بلژیک کشورهایی بودند که موضعی خنثی اتخاذ کردند. این کشورها از محکوم کردن اسرائیل خودداری کردند و تنها خواستار خویشتن‌داری و کاهش تنش از سوی هر دو طرف شدند. عمده دلیل این رویکرد، حفظ منافع اقتصادی و سیاسی با هر دو طرف بود؛ زیرا این کشورها هم روابط قابل توجهی با ایران و هم پیوندهای اقتصادی و سیاسی مهمی با اسرائیل داشتند. همچنین ترس از از دست دادن محبوبیت در داخل کشور و جلوگیری از قطبی شدن افکار عمومی موجب شد این دولت‌ها ترجیح دهند به جای اعلام حمایت آشکار از اسرائیل، به اظهاراتی همچون برای جلوگیری از گسترش بحران باید راه حل دیپلماتیک در پیش گرفته شود، دست بزنند.

💢کشورهای منتقد اسرائیل

🔸در مقابل، ایرلند، اسپانیا، نروژ، لوکزامبورگ، اسلوونی و بوسنی و هرزگوین از جمله کشورهایی بودند که با وجود عدم حمایت رسمی از ایران، حملات اسرائیل را به شدت نقد کردند. دولت اسپانیا حملات اسرائیل را محکوم کرد و ایرلند آن‌ها را بی‌ثبات‌کننده اوضاع خاورمیانه خواند. وزیر خارجه لوکزامبورگ با اشاره به اینکه حملات در زمانی رخ داد که آمریکا و ایران در حال مذاکره بودند، اسرائیل را مورد انتقاد قرار داد. رئیس‌جمهور اسلوونی نیز هشدار داد که این حملات تنش‌ها را در منطقه به شدت افزایش داده است. این کشورها به دلیل پایبندی بیشتر به حقوق بین‌الملل و یا دیدگاه‌های ضداسرائیلی مردم‌شان، همواره طرفدار فلسطین بوده‌اند و مخالفت آشکاری با سیاست‌های اسرائیل دارند. البته به دلیل فقدان روابط نزدیک با ایران، هیچ‌گاه از حق دفاع ایران یا حق داشتن انرژی هسته‌ای مسالمت‌آمیز حمایت رسمی نکردند. این رویکرد نشان‌دهنده تفکیک بین نقد اسرائیل و حمایت از ایران است.

💢جمع‌بندی

کشورهای اروپایی با توجه به دیدگاه‌ها، منافع اقتصادی و سیاسی، و تاریخچه روابط خود، مواضع مختلف و گاه متضادی نسبت به جنگ ایران و اسرائیل اتخاذ کردند. این تفاوت‌ها باید با دقت و هوشمندی توسط ایران تحلیل شود تا سیاست خارجی و دیپلماسی خود را به بهترین شکل تنظیم کند. ایران می‌تواند از فرصت نزدیکی با کشورهای طرفدار فلسطین برای گسترش همکاری‌ها و ایجاد ائتلاف‌های موثر بهره ببرد و همچنین راهکارهایی برای کاهش تنش با کشورهایی که موضع خنثی یا حمایت از اسرائیل دارند، بیابد. فهم دقیق این مواضع، کلید تعامل هوشمندانه با اروپا در شرایط پیچیده منطقه‌ای کنونی است.

🔁مطالب مرتبط
▫️تروئیکای اروپایی و حمایت از اسرائیل در جنگ با ایران

اندیشکده تهران

🌐https://institutetehran.com/art/520
📲http://ble.ir/InstituteTehran.com
🌐@InstituteTehran
🌐 instagram.com/institutetehran1
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
13👍7
🌐چرا جنگ اسرائیل و ایران، نفوذ کمرنگ پکن را آشکار کرد؟
◾️منبع: کریدرز (چین)

#جهان_شرقی
#ایران_اسرائیل
#چین

🔸جنگ دوازده‌روزه اخیر میان ایران و اسرائیل که با حمله پیش‌دستانه اسرائیل در ۱۳ ژوئن به‌منظور جلوگیری از پیشرفت برنامه هسته‌ای ایران آغاز شد و با ورود نظامی آمریکا در ۲۱ ژوئن شدت گرفت و نهایتاً با اعلام آتش‌بس از سوی ترامپ در ۲۳ ژوئن به پایان رسید، جایگاه و میزان نفوذ چین در خاورمیانه را زیر سؤال برد. در جریان این بحران، چین عمدتاً رویکردی منفعلانه در پیش گرفت و صرفاً اقداماتی نمادین برای میانجی‌گری انجام داد. ارزیابی‌ها حاکی از آن است که این موضع‌گیری، محدودیت نفوذ حزب کمونیست چین در منطقه را برجسته کرده است.

💢چرا پکن در این درگیری نفوذ محدودی داشت؟

1️⃣عدم توانایی تأثیر مستقیم: برخی از تحلیلگران تأکید دارند که چین «تقریباً هیچ توانایی برای تأثیر مستقیم بر وضعیت ندارد.» آن‌ها خاطرنشان می‌کنند که چین از هیچ درگیری گسترده‌ای سود نمی‌برد و توانایی تأثیر نظامی بر این درگیری را نیز ندارد. این عدم توانایی نظامی مستقیم، برخلاف حضور نظامی گسترده ایالات متحده در منطقه، به وضوح محدودیت‌های پکن را نشان داد.

2️⃣سیاست خارجی پراگماتیک، نه ایدئولوژیک: علاوه براین سیاست خارجی چین در خاورمیانه «از طریق عمل‌گرایی استراتژیک، نه وحدت ایدئولوژیک» شکل گرفته است. این بدان معناست که چین روابط خود را عمدتاً بر اساس منافع اقتصادی متقابل بنا می‌کند، نه بر پایه ارزش‌های مشترکی مانند دموکراسی و آزادی که کشورهای غربی بر آن تأکید دارند. این رویکرد نشان می‌دهد که چین همواره به دنبال حفاظت از منافع اقتصادی خود خواهد بود.

💢منافع راهبردی و اقتصادی پکن در خاورمیانه چه بود؟

🔹پکن منافع استراتژیک و اقتصادی گسترده‌ای در خاورمیانه دارد. ابتکار «یک کمربند، یک راه» بسیاری از کشورهای کلیدی منطقه از جمله ایران، عربستان سعودی، قطر، عمان، کویت، عراق، مصر و امارات متحده عربی را در بر می‌گیرد. افزون بر این، چین در بخش فناوری اسرائیل نیز سرمایه‌گذاری‌هایی انجام داده است. مهم‌تر از همه، بیش از نیمی از واردات نفت خام چین از خاورمیانه تأمین می‌شود و این کشور بزرگ‌ترین مشتری نفت ایران به‌شمار می‌رود.

🔹طبق داده‌های شرکت انرژی Vortexa، حدود نیمی از این واردات دریایی از تنگه هرمز عبور می‌کند؛ گذرگاهی که هرگونه تنش یا مسدودسازی آن می‌تواند جریان عرضه نفت را به‌شدت مختل سازد. از سوی دیگر، ایران نیز به صادرات نفت به چین متکی است. براین اساس برخی از تحلیلگران هشدار داده‎‌اند که بی‌ثباتی در منطقه نه‌تنها سرمایه‌گذاری‌ها و مبادلات تجاری چین را تهدید می‌کند، بلکه امنیت انرژی این کشور و قیمت‌های جهانی نفت و گاز را نیز در معرض خطر قرار می‌دهد. بر همین اساس، چین ترجیح می‌دهد ثبات منطقه حفظ شده و از راه‌حل‌های نظامی پرهیز شود.

💢فقدان نفوذ جوهری پکن

🔹با وجود تلاش‌های دیپلماتیک چین برای میانجی‌گری در بحران، از جمله پیشنهاد مشترک با روسیه و پاکستان برای برقراری آتش‌بس فوری در شورای امنیت سازمان ملل در ۲۲ ژوئن، نفوذ عملی پکن در جریان این درگیری محدود باقی ماند. این محدودیت به دلایل متعددی بازمی‌گردد:
نخست، چین از ابزارهای نظامی مؤثر یا نفوذ سیاسی عمیق در منطقه برخوردار نیست تا بتواند فشار واقعی بر طرف‌های درگیر وارد کند.

🔹دوم، روابط نزدیک پکن با تهران باعث بی‌اعتمادی اسرائیل نسبت به نقش چین به عنوان یک میانجی بی‌طرف شده است. تحلیلگران نیز تأکید می‌کنند که چین از ابتدا در موقعیت نامطلوبی برای ایفای نقش میانجی قرار داشت. به طوری که در مقابل، ایالات متحده از روابط سیاسی و نظامی عمیق‌تری در خاورمیانه برخوردار است. حضور گسترده نظامی از جمله پایگاه‌های هوایی و اتحادهای راهبردی دیرینه، این امکان را به واشنگتن داد تا با مداخله مستقیم، از جمله حمله به تأسیسات هسته‌ای ایران، مسیر نبرد را به طور ملموسی تغییر دهد این قابلیتی می‌باشد که چین فاقد آن است.

در نهایت، بحران اخیر نشان داد که علی‌رغم منافع اقتصادی گسترده چین در منطقه، از جمله در حوزه انرژی و سرمایه‌گذاری‌های زیرساختی، نفوذ ژئوپلیتیکی این کشور در مقایسه با قدرت‌هایی با حضور نظامی و سیاسی تثبیت‌شده، همچنان محدود و شکننده است.

اندیشکده تهران

🌐https://institutetehran.com/art/521
📲http://ble.ir/InstituteTehran.com
🌐https://www.group-telegram.com/InstituteTehran.com
🌐 instagram.com/institutetehran1
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
7👍7👏2
🌐نمایان شدن ضعف صنعت دفاعی آمریکا پس از حمله به ایران

#روندهای_استراتژیک

🔸سایت آمریکایی فاکس‌بیزنس در گزارشی درباره وضعیت صنعت دفاعی آمریکا نوشت: «درگیری با ایران نشان داد که آمریکا باید درباره زنجیره تأمین صنایع دفاعی خود بازنگری کند.»این رسانه غربی به نقل از «براندون دانیلز»، مدیرعامل شرکت «اکسیجر» که در زمینه حوزه هوش مصنوعی فعال است، نوشت: «حملات اخیر آمریکا به ایران، نقاط ضعف صنعت دفاعی آمریکا را نمایان کرد.»

🔹
دانیلز با اشاره به اینکه بیش از ۲۸ هزار شرکت آمریکایی به فناوری‌هایی وابسته هستند که در اسرائیل تولید، به‌روزرسانی یا نگهداری می‌شوند، افزود: «با شروع درگیری اسرائیل و ایران، فعالیت این شرکت‌ها با خطر اختلال مواجه شد.» او هشدار داد که در زنجیره‌های تأمین پایین‌دستی، تعداد شرکت‌های آمریکایی وابسته که می‌توانند تحت تأثیر درگیری تهران و تل‌آویو قرار گیرند، ممکن است به ده‌ها هزار شرکت برسد. وی با بیان اینکه آمریکا به‌شدت در حوزه امنیت سایبری به رژیم صهیونیستی وابسته است، نوشت: «اسرائیل یکی از بزرگ‌ترین تولیدکنندگان نرم‌افزارهای امنیتی در جهان است و این وابستگی، آمریکا را در زمان جنگ بسیار آسیب‌پذیر می‌کند.»

🔹اذعان این مدیر ارشد آمریکایی به آسیب‌پذیری دفاعی آمریکا، با توجه به وابستگی شدید زنجیره تأمین صنعت دفاعی و نظامی این کشور به رژیم صهیونیستی، پرده از چند واقعیت برمی‌دارد:

1️⃣نخست اینکه روابط آمریکا و اسرائیل، روابطی بسیار پیچیده و درهم‌تنیده است، به‌ویژه در عرصه صنایع نظامی و فناوری‌های پیشرفته نظامی و سایبری، به‌خصوص نرم‌افزارهای امنیتی. به‌نحوی که اکنون فلسطین اشغالی به مرکزی برای تولید، به‌روزرسانی و نگهداری انواع فناوری‌هایی تبدیل شده است که در صنعت دفاعی و نظامی ایالات متحده مورد استفاده قرار می‌گیرند.

2️⃣دوم اینکه این وابستگی موجب آسیب‌پذیری شدید شمار بسیار زیادی از شرکت‌های آمریکایی شده که در عرصه فناوری‌های نظامی یا دوگانه (نظامی و غیرنظامی) فعالیت دارند. زیرا وقوع شرایط اضطراری، مانند وضعیتی که در فلسطین اشغالی به دنبال پاسخ ایران به تجاوز اسرائیل با شلیک صدها موشک و پهپاد رخ داد، موجب توقف یا کاهش شدید فعالیت شرکت‌های اسرائیلی فعال در صنعت نظامی و حوزه‌های مرتبط شد. بدین ترتیب، زنجیره تأمین برای هزاران شرکت آمریکایی نیز دچار اختلال جدی شد. در صورت تداوم جنگ اسرائیل و ایران، این مسئله با وخامت دوچندان مواجه شده و ضربه‌ای شدید به توانمندی نظامی ایالات متحده وارد می‌کرد.

🔹مدیرعامل شرکت اکسیجر در این زمینه گفت: «اگر درگیری اسرائیل با ایران به یک جنگ تمام‌عیار تبدیل می‌شد، ایالات متحده ناچار به بازطراحی فوری زنجیره‌های تأمین خود برای پشتیبانی از سامانه‌هایی مانند بمب‌افکن بی‌۲ می‌شد.» دانیلز با اشاره به اینکه آمریکا فقط توان تأمین قطعات مورد نیاز صنایع دفاعی برای چند روز یا چند هفته را دارد، گفت: «ایالات متحده باید زنجیره تأمین خود را برای افق ۶ ماه تا ۶ سال برنامه‌ریزی کند.»

3️⃣سوم اینکه کارشناسان غربی مدتهاست درباره وابستگی زنجیره تأمین صنعت دفاعی ایالات متحده به خارج، به‌ویژه کشور چین و پیامدهای آن، هشدار داده‌اند. «آنتونیو گراسفو»، تحلیلگر اقتصادی، هشدار داده که وابستگی زنجیره تأمین دفاعی آمریکا به چین، جزو دغدغه‌های جدی امنیت ملی آمریکا است و رفع این وابستگی چند دهه زمان می‌برد و آمریکا را در این مدت آسیب‌پذیر می‌کند.

🔹هرچند دولت‌های مختلف آمریکا اقداماتی را برای کاهش وابستگی به زنجیره تأمین چین در دستور کار خود قرار داده‌اند، اما این تدابیر محدود بوده و اغلب صنایع دفاعی را هدف نمی‌گیرند. دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور سابق آمریکا، در دوره اول ریاست‌جمهوری خود و جو بایدن، رئیس‌جمهور سابق آمریکا، به قانون مصوب تولید دفاعی استناد کردند تا صنعت داخلی آمریکا را با هدف ایجاد یک زنجیره تأمین ایمن‌تر و منعطف‌تر تقویت کنند.

🔹پایگاه صنعتی دفاعی، یکی دیگر از ابتکارات مهم بوده که با هدف تقویت انعطاف‌پذیری زنجیره تأمین دفاعی آمریکا از طریق شراکت‌های راهبردی و سرمایه‌گذاری روی ظرفیت داخلی توسعه یافته است. با‌این‌حال، چین همچنان بخشی از زنجیره تأمین دفاعی آمریکا محسوب می‌شود.

اکنون نه‌تنها وابستگی زنجیره تأمین صنعت دفاعی آمریکا به چین، بلکه وابستگی آن به اسرائیل نیز به پاشنه آشیل این بخش بسیار مهم و حساس در ساختار صنعتی و نظامی ایالات متحده تبدیل شده و پایداری توانمندی نظامی آمریکا را در مواقع حساس و سرنوشت‌ساز زیر سؤال برده است.

اندیشکده تهران

🌐https://institutetehran.com/art/522
📲http://ble.ir/InstituteTehran.com
🌐https://www.group-telegram.com/InstituteTehran.com
🌐 instagram.com/institutetehran1
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
👍85👎5
🌐آیا زمان ساخت سلاح هسته‌ای فرا نرسیده است؟

#تحلیل_کوتاه
#ایران_اسرائیل

📝عرفان علمشاهی

🔸پنج دور گفتگوی ایران با آمریکا در سال 1404، حمله غافلگیرانه اسرائیل به خاک ایران و سپس بمباران تأسیسات هسته‌ای توسط آمریکا به نظر می‌رسد دکترین هسته‌ای ضمنی و غیراعلامی ایران مبنی بر ایجاد قابلیت ساخت سلاح هسته‌ای بدون ساخت آن (وضعیت آستانه‌ای) را زیر سؤال برده است.

🔹مذاکرات ایران با دولت جدید آمریکا نشان داد ایران نه تنها دیگر نمی‌تواند از نزدیک‌تر شدن به آستانه به عنوان اهرمی برای رفع تحریم‌ها و کسب منفعت اقتصادی بهره ببرد بلکه عزم آمریکا برای برچیدن این برنامه با یا بدون توافق را نشان داده است. هدف قطعی و غیرقابل تغییر نابودی برنامه هسته‌ای است و نزدیک‌بودن ایران به آستانه دیگر نمی‌تواند برای ایران بازدارندگی ایجاد کند. در مقابل عقب‌نشینی از سوی ایران نه تنها شکست بزرگی بعد از چند دهه سرمایه‌گذاری در برنامه هسته‌ای محسوب می‌شود بلکه نمی‌توان اطمینان داشت که باعث پیشروی آمریکا در سایر حوزه‌ها و حتی حمله گسترده به ایران نشود.

💢راه ترمیم بازدارندگی

🔹علی‌رغم اینکه در جنگ 12روزه ایران به خوبی توانست حملات موشکی مداوم و موفقی به اسرائیل انجام دهد اما این جنگ ایراد اساسی راهبرد بازدارندگی ایران را نمایان کرد. ایران نتوانست با دو عملیات وعده صادق 1 و 2 مانع از وقوع جنگ شود و این یعنی شکست بازدارندگی.

🔹در مقابل بازیگری اتمی با توانمندی نظامی متعارف بیشتر که رویکردی به‌شدت تهاجمی دارد، ایران دو گزینه پیش روی خود دارد : پا به پای اسرائیل آماده تصاعد تنش باشد و در ازای هر ضربه، ضربه قدرتمندتری وارد کند یا برای تضمین بقای خود، سلاح هسته‌ای بسازد. تجربه گذشته نشان داد که ایران همچنان به کنترل تنش متعهد است اما در عین حال قصدی برای ساخت سلاح هسته‌ای ندارد. به نظر می‌رسد این ایراد اصلی راهبرد بازدارندگی ایران باشد.

🔹ممکن است برخی معتقد باشند اکنون سلاح هسته‌ای نمی‌تواند بازدارندگی ایران را ترمیم کند، چراکه ایران نمی‌تواند اراده استفاده از این سلاح را نشان دهد. باید گفت که عدم اراده کنونی برای تشدید تنش از سوی ایران، خود ناشی از نداشتن سلاح هسته‌ای است. در صورتی که ایران سلاح هسته‌ای داشته باشد، می‌تواند حملات را با ضربات شدیدتر پاسخ دهد.

💢آیا ایران توان ساخت سلاح دارد؟

🔹پس از بمباران سه تأسیسات مهم توسط آمریکا، ممکن است برخی ساخت سلاح هسته‌ای را غیرواقع‌بینانه بخوانند. با این وجود، به نظر نمی‌رسد این گزینه برای ایران ناممکن شده باشد. طبق گزارش آژانس اطلاعات دفاع (DIA)، حمله آمریکا کمتر از شش ماه ساخت بمب را به تأخیر انداخته است. برخی نظیر ریچارد نفیو و دیوید آلبرایت معتقدند ایران سال‌ها برای بازسازی تأسیسات خود زمان نیاز دارد. برخی دیگر، همچون جفری لوئیس باور دارند عملیات آمریکا ناموفق بوده است. دیگر متخصصین نیز هنوز با دیده تردید به نتایج عملیات می‌نگرند.

🔹به نظر می‌رسد ایران توانسته بخش اعظمی از اورانیوم 60% غنی‌شده را حفظ کند. برخی مدعی هستند که ممکن است ایران تأسیسات مخفی برای غنی‌سازی و فلزسازی اورانیوم داشته باشد. مورد دوم اهمیت بیشتری دارد، چراکه تبدیل گاز اورانیوم 90% غنی‌شده به فلز اورانیوم جزو مراحل پایانی ساخت سلاح محسوب می‌شود. تمامی این موارد حدس و گمان هستند و آنچه بیشتر بر آن‌ها دامن می‌زند، سیاست ابهام هسته‌ای ایران است.

💢آینده راهبرد ابهام هسته‌ای

🔹تصویب قانون تعلیق همکاری‌های ایران با آژانس به معنای اتخاذ راهبرد ابهام هسته‌ای است. این اقدام از این جهت سودمند است که می‌تواند بدون طی‌کردن روند حقوقی چند ماهه خروج از ان‌پی‌تی، ابهام را به سرعت ایجاد کند. کشورهایی همچون کره شمالی نیز از ابهام هسته‌ای در دوره‌ای کوتاه بهره بردند. اما ابهام هسته‌ای به عنوان مرحله‌ای موقت تا ساخت سلاح هسته‌ای مناسب است، نه به عنوان یک راهبرد دائمی و اصلی. در غیر این صورت، تنها بازی خطرناکی خواهد بود که هیچ منفعتی ندارد.

در هر صورت، به نظر می‌رسد کارآمدترین راه برای بقای ایران، سلاح هسته‌ای باشد. از زمان آغاز عملیات طوفان‌الاقصی، عناصر بازدارندگی ایران آسیب دیده است. اکنون پنجره فرصت خوبی برای ایران باز شده تا سلاح هسته‌ای را بسازد. انسجام اجتماعی در داخل بالا است؛ تقاضای مردم برای ساخت این سلاح رو به افزایش است؛ بازرسی‌های آژانس تعلیق شده و ترامپ می‌تواند برای مدت کوتاهی با نابودی برنامه هسته‌ای خودنمایی کند. آنچه ایران بیش از توانایی‌های فنی نیاز دارد، یک تصمیم سیاسی است؛ با این حال به نظر می‌رسد هنوز تصمیم بر این نیست.

اندیشکده تهران

🌐https://institutetehran.com/art/523
📲http://ble.ir/InstituteTehran.com
🌐https://www.group-telegram.com/InstituteTehran.com
🌐 instagram.com/institutetehran1
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
👍24👎54
🌐 دلایل روسیه برای شناسایی طالبان

#تحلیل_کوتاه
#طالبان #روسیه

🔸فدراسیون روسیه در روز سوم ژوئیه 2025 امارت اسلامی را به عنوان حکومت افغانستان به رسمیت شناخت و پرچم سفیدرنگ طالبان برای اولین بار در سفارت افغانستان در مسکو برافراشته شد. مجلس دومای روسیه در سپتامبر گذشته و بلافاصله پس از سقوط بشار اسد در سوریه، با تصویب لایحه‌ای طالبان را از لیست دولتی گروه‌های تروریستی روسیه خارج نمود. اکنون و با فاصله چند روز پیش از خروج تحریرالشام از لیست تروریستی ایالات متحده، روسیه به عنوان یکی از اعضای دائم شورای امنیت، در شناسایی دولت طالبان پیش‌قدم شده است.

🔹باید توجه داشت که ارتباط میان طالبان و روسیه از دیرباز رابطه‌ای پیچیده بوده است. مبارزه جهادی مسلحانه، در واکنش به اشغال شوروی و حکومت وابستگان روسیه در افغانستان آغاز شد. بعدتر، هنگامی که گروه‌های مختلف مجاهدین بر سر تقسیم قدرت می‌جنگیدند، طالبان از قندهار برخاست و طومار حکومت مجاهدین را در هم پیچید. روسیه در دوره اول حکومت طالبان، از اتحاد شمال به عنوان مهم‌ترین مخالف طالبان حمایت می‌کرد. پس از یازده سپتامپر و در جریان حمله آمریکا به افغانستان، ولادیمیر پوتین از ایالات متحده و ناتو پشتیبانی نمود و با گشودن آسمان و اشتراک اطلاعات، به سقوط طالبان کمک کرد. با اینهمه، مسکو سهم چندانی در ساختار قدرت جدید افغانستان پیدا نکرد و تداوم حضور نیروهای آمریکایی در آسیای میانه و تحرکات ناتو در این محیط، به سرعت مبدل به یک نگرانی بزرگتر برای روسیه گردید.

🔹در سال‌های حضور آمریکا، طالبان مهم‌ترین نیروی ضدغربی موجود در افغانستان بود و همین مسئله، نسبت میان روسیه و طالبان را متحول نمود. در واقع، تعاملات روسیه و طالبان پیش از بازگشت این گروه به قدرت در کابل رشد شایان توجهی پیدا کرد که مهم‌ترین نمونه آن را باید مشارکت هیئتی از طالبان در فرمت مسکو در سال 2018 دانست. علیرغم اینکه دولت وقت افغانستان حاضر به فرستادن نمایندگان رسمی به این نشست نشد، بسیاری از چهره‌های شاخص افغانستانی به صورت غیررسمی در این نشست گفتگوی بین‌الافغانی شرکت کردند و این روسیه بود که طالبان را برای اولین بار در قامت یک میهمان رسمی به نشستی در این سطح دعوت نمود. با گذشت چهار سال از استقرار طالبان در افغانستان، روسیه دلایل متعددی برای تعامل با طالبان دارد:

1️⃣ ترکیب نیروهای سیاسی حاکم در افغانستان برای مدت طولانی ثابت مانده و روسیه بیش از این نمی‌تواند منتظر تحرکی در میان مخالفان طالبان بماند. در واقع، برای روسیه به صرفه تر خواهد بود که عناصر میانه‌رو و عملگرای طالبان را به خود نزدیک کند، تا اینکه بخواهد اختلافات درونی مخالفان طالبان را حل و فصل نماید.

2️⃣ با سقوط بشار اسد، روسیه دست پایین‌تر را در معادلات منطقه‌ای پیدا کرده و تدوام حضور نظامی این کشور در سوریه با ابهام مواجه است. نزدیکی به طالبان به عنوان بازیگری به حاشیه رانده شده از سوی کشورهای غربی، ممکن است این عدم توازن را تا اندازه‌ای جبران کند.

3️⃣ افغانستان، در سال‌های اخیر مبدل به مهم‌ترین مرکز فعالیت داعش خراسان، یعنی همان عاملان حمله خونبار مارس 2024 در تالار کرکوس سیتی مسکو، گردیده است و بدون همکاری نزدیک با این گروه، مهار داعش در محیط منطقه‌ای برای مسکو ممکن نخواهد بود. باید توجه داشت که روسیه با حذف طالبان از لیست گروه‌های تروریستی، صادرات تسلیحات متعارف به امارت اسلامی را نیز با هدف تجهیز آنها در برابر داعش خراسان آغاز نموده است.

4️⃣ تبعات جنگ اوکراین و تحریم‌های غرب، رویکرد ژئواکونومیک روسیه را متحول نموده و این کشور اکنون تمرکز بیشتری بر بازارهای جنوبی و آسیایی در حوزه تجارت انرژی و محصولات کشاورزی دارد. عنصر جغرافیا، افغانستان را در قلب این تعاملات قرار می‌دهد و برای تکمیل طرح‌هایی همچون کریدور ریلی ترانس افغان و کریدور صادراتی گاز، همکاری امارت اسلامی حیاتی خواهد بود.

علیرغم همه این موارد، به نظر می‌رسد که اعطای امتیاز شناسایی به طالبان برای روسیه بیشتر قسمی بازی ژئوپولیتیکی باشد که در پاسخ به ضربه سوریه و در مقابله با غرب، آغاز شده است. برای طالبان اما شناسایی رسمی توسط یک عضو دائم شورای امنیت، اهمیتی نمادین خواهد داشت. چرا که می‌تواند به دومینویی از شناسایی‌های بیشتر در محیط منطقه‌ای منجر شود که تحقق آن، بدون اصلاح الگوی حکمرانی و تشکیل حکومت فراگیر، تاکنون مهم‌ترین هدف خارجی طالبان بوده است.

اندیشکده تهران

🌐https://institutetehran.com/art/524
📲http://ble.ir/InstituteTehran.com
🌐https://www.group-telegram.com/InstituteTehran.com
🌐 instagram.com/institutetehran1
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
👍21
🌐نمایش قدرت تایوان در برابر سایه تهدید چین

#تحلیل_کوتاه
#شرق_آسیا #چین

📝سید محمد علی مدرسی یزدی

🔹رزمایش بزرگ هان‌کوانگ (Han Kuang) در تایوان از تاریخ ۹ ژوئیه ۲۰۲۵ آغاز شد و به مدت ۱۰ روز و ۹ شب یعنی تا ۱۸ ژوئیه ادامه خواهد یافت. این مانور نظامی، گسترده‌ترین و طولانی‌ترین دوره از زمان آغاز رزمایش‌های هان‌کوانگ در سال ۱۹۸۴ تاکنون به شمار می‌آید.

🔸در رزمایش امسال حدود ۲۲ هزار نیروی ذخیره مشارکت دارند که نسبت به سال گذشته افزایشی حدود ۵۰ درصدی را نشان می‌دهد. مشابه سال گذشته، این تمرینات بدون سناریوی از پیش‌تعیین‌شده برگزار می‌شوند تا توان واکنش نیروها در برابر حملات ناگهانی به‌صورت واقعی‌تری مورد آزمایش قرار گیرد. در جریان رزمایش هان‌کوانگ، سامانه پیشرفته HIMARS که اخیراً از آمریکا خریداری شده و پیش‌تر در جنگ اوکراین نیز استفاده شده بود، برای نخستین‌بار به‌کار گرفته شد.

🔸این سامانه با بردی فراتر از موشک‌های فعلی ارتش تایوان، نقش مهمی در تقویت بازدارندگی در برابر چین ایفا می‌کند. همچنین، تانک‌های سنگین آمریکایی Abrams M1A2T که به‌تازگی وارد تایوان شده‌اند، برای نخستین‌بار در این رزمایش به نمایش درآمدند؛ تجهیزاتی که در چارچوب توافق‌های گسترده نظامی با واشنگتن برای افزایش توان زرهی ارتش تایوان در 16 دسامبر 2024 تحویل داده شده‌اند.

🔸این رزمایش از چند جهت حائز اهمیت است. نخست، می‌توان آن را پاسخی مستقیم به رزمایش‌های گسترده جمهوری خلق چین مانند شمشیر مشترک بی۲۰۲۴ و ۱۷رزمایش مارس ۲۰۲۵ دانست که در جریان آن‌ها حریم هوایی و دریایی تایوان به شکل بی‌سابقه‌ای با تهدید مواجه شد. این اقدامات تهاجمی پکن، زنگ خطر را در تایوان به صدا درآورد و لزوم تقویت آمادگی دفاعی را به موضوعی فوری و حیاتی بدل کرد؛ بنابراین این تغییر می‌تواند در پاسخ به انتقادات سال‌های گذشته مبنی بر اینکه رزمایش‌های قبلی بیشتر شبیه یک مانور روابط عمومی بودند تا یک رزمایش نظامی واقعی، صورت گرفته باشد. چرا که در سال‌های اخیر جنبه‌های دفاع غیرنظامی نیز بیش از گذشته در چارچوب رزمایش هان‌کوانگ گنجانده شده بودند.

🔸دوم، اهمیت این رزمایش را باید در بستر تحولات افکار عمومی تایوان نیز تحلیل کرد. براساس نظرسنجی انجام‌شده توسط موسسه دفاع و امنیت ملی تایوان در مارس ۲۰۲۵و مقایسه آن با سال‌های قبل بنظر می‌رسد ، تهدید چین از سال ۲۰۲۲ به‌طور مستمر در صدر نگرانی‌های امنیتی مردم تایوان قرار داشته است به طوری که هنگامی که از مردم پرسیده شد بزرگ‌ترین تهدید برای امنیت ملی تایوان در پنج سال آینده چیست، حدود ۳۳ درصد تهدید حزب کمونیست چین را انتخاب کردند. این رقم بالاتر از سایر گزینه‌ها مانند بحران کاهش نرخ زاد و ولد (۲۷٪)، رکود اقتصادی (۱۸٪)، کمبود انرژی (۱۲٪) و فجایع شدید آب‌وهوایی (۱۰٪) بود.

🔸همچنین، عملکرد ضعیف آمریکا در بحران اوکراین و بازگشت ترامپ به قدرت، تردیدهایی درباره تعهد واشنگتن به دفاع از تایوان ایجاد کرده و موجب تغییر نگرش عمومی نسبت به دفاع ملی شده است. طبق نظرسنجی، حمایت از افزایش بودجه دفاعی از ۴۷٪ در ژانویه ۲۰۲۵ به ۵۱٪ در مارس رسید. در نتیجه، رزمایش اخیر را می‌توان پاسخی از سوی دولت و ارتش تایوان به نگرانی‌های امنیتی مردم و نمادی از تقویت اراده دفاعی کشور دانست.

🔸در نهایت، همانطور که در روز نخست رزمایش ۲۰۲۵ هان‌کوانگ اشاره شد، این رزمایش با دربرگرفتن هر دو بُعد نظامی و غیرنظامی، پاسخی در سطحی کلان به استراتژی منطقه خاکستری چین و مؤلفه‌های سه‌گانه جنگ سیاسی، جنگ روانی و جنگ قانونی (Three Warfares) است.

🔸راهبردی که پکن طی دهه‌های اخیر در رزمایش‌ها و اقدامات غیرنظامی خود برای به چالش کشیدن استراتژی «زنجیره جزایر» که اوج آن در رزمایش دریای تاسمان در نزدیکی استرالیا بود اجرا شد؛ استراتژی که نخستین‌بار توسط جان فاستر دالس، وزیر خارجه وقت آمریکا، در دوران جنگ سرد طراحی کرد تا از طریق استقرار زنجیره‌ای از پایگاه‌ها و ائتلاف‌ها، نفوذ چین به دریاهای آزاد را محدود کند.

بنابراین اکنون به نظر می‌رسد تایوان با همکاری آمریکا با بازطراحی ساختار تمرینی و تلفیق ظرفیت‌های دفاعی و اجتماعی، تلاش دارد پاسخی عملی به این چالش چندلایه پکن ارائه دهد و آن را به مرز زنجیره اول جزایر بازگرداند.

اندیشکده تهران

🌐https://institutetehran.com/art/525
📲http://ble.ir/InstituteTehran.com
🌐https://www.group-telegram.com/InstituteTehran.com
🌐 instagram.com/institutetehran1
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
4👍2
2025/07/14 06:11:53
Back to Top
HTML Embed Code: