.
محمد ایزدی در گفتگویی با سعید قاسمینژاد بر این نکته تاکید میکند که ایران میتواند کشوری باشد که در آن مذهب اولویت کشور نباشد ضمن آنکه فعالیت اسلامگرایان بایستی ممنوع شود و بر اساس تجارب کشورهایی مانند فرانسه این هیچ تناقضی با آزادی مذهبی و دموکراسی ندارد.
او در بخشی از گفتگو میگوید:
«باید به این مسئله که ایران را رسما یک کشور شیعه معرفی کنیم فیصله بدهیم. اگرچه آمارگیری درستی انجام نشده است اما به نظر میرسد که ایرانیان اکثرا باورمند به شیعه هستند. اما این فرق میکند با اینکه شما شیعه را مذهب رسمی کشور معرفی کنید. اساسا پدیده و مفهوم مذهب رسمی بایستی برچیده شود. ایران بایستی کشوری شود که در آن مذهب دیگر اولویت ندارد. هر شهروندی میتواند هر باوری داشته باشد.
از طرف دیگر، در قوانین بایستی این صراحتا ذکر شود که هرگونه شکلگیری حلقههای اسلامگرای افراطی، چه در مدارس مذهبی یا مساجد یا شبیه آنها غیرقانونی است و بایستی ضمانت اجرایی هم داشته باشد و در صورت تخلف، مجازات لازم هم اعمال شود دقیقا مانند چیزی که در برخی کشورهای غربی نیز وجود دارد. در اینجا هم اگر گروهی تبلیغات اسلامگرایانهی تند داشته باشند، بر اساس قوانین ضدتروریسم دستگیر و مجازات میشوند. این هیچ منافاتی با آزادیهای مذهبی و دموکراسی ندارد. شما هر جایی که بخواهید پرسشنامهای برای ویزا پر کنید، از شما میپرسند که آیا در گروههای اسلامگرای تندرو فعالیت داشتهاید یا خیر.
هیچ کشور دموکراتیکی فعالیت تند اسلامگرایانه را نمیپذیرد. در ایران پساجمهوری اسلامی نیز این فعالیتها بایستی کاملا ممنوع شوند. به عنوان نمونه اگر مشاهده شد که مدرسهای وجود دارد که بودجه آن را افراد مذهبی تعیین میکنند، بایستی متون و مطالب درسی آن مدرسه بررسی شود. تبلیغ افراطگرایی در مساجد نیز به همین صورت. البته بایستی قوانین مشخصی در این زمینه تدوین شود».
----------
محمد ایزدی پژوهشگر فلسفه و ساکن فرانسه است. او کارشناسی خود را در دانشگاه پلیتکنیک تهران (دانشگاه صنعتی امیرکبیر)، و کارشناسی ارشد فلسفه را از دانشگاه ملی ایران (دانشگاه شهید بهشتی) اخذ کرد. سپس به فرانسه رفت و سال اول کارشناسی ارشد (maîtrise) خود را در رشتهی فلسفه در دانشگاه استراسبورگ گذراند و در نهایت کارشناسی ارشد خود را از دانشسرای عملی مطالعات عالی پاریس دریافت کرد.
لینک گفتگو در «فریدون»:
https://www.fereydoun.org/Interviews/iranian-and-islamism
@fereydoun_magazine
محمد ایزدی در گفتگویی با سعید قاسمینژاد بر این نکته تاکید میکند که ایران میتواند کشوری باشد که در آن مذهب اولویت کشور نباشد ضمن آنکه فعالیت اسلامگرایان بایستی ممنوع شود و بر اساس تجارب کشورهایی مانند فرانسه این هیچ تناقضی با آزادی مذهبی و دموکراسی ندارد.
او در بخشی از گفتگو میگوید:
«باید به این مسئله که ایران را رسما یک کشور شیعه معرفی کنیم فیصله بدهیم. اگرچه آمارگیری درستی انجام نشده است اما به نظر میرسد که ایرانیان اکثرا باورمند به شیعه هستند. اما این فرق میکند با اینکه شما شیعه را مذهب رسمی کشور معرفی کنید. اساسا پدیده و مفهوم مذهب رسمی بایستی برچیده شود. ایران بایستی کشوری شود که در آن مذهب دیگر اولویت ندارد. هر شهروندی میتواند هر باوری داشته باشد.
از طرف دیگر، در قوانین بایستی این صراحتا ذکر شود که هرگونه شکلگیری حلقههای اسلامگرای افراطی، چه در مدارس مذهبی یا مساجد یا شبیه آنها غیرقانونی است و بایستی ضمانت اجرایی هم داشته باشد و در صورت تخلف، مجازات لازم هم اعمال شود دقیقا مانند چیزی که در برخی کشورهای غربی نیز وجود دارد. در اینجا هم اگر گروهی تبلیغات اسلامگرایانهی تند داشته باشند، بر اساس قوانین ضدتروریسم دستگیر و مجازات میشوند. این هیچ منافاتی با آزادیهای مذهبی و دموکراسی ندارد. شما هر جایی که بخواهید پرسشنامهای برای ویزا پر کنید، از شما میپرسند که آیا در گروههای اسلامگرای تندرو فعالیت داشتهاید یا خیر.
هیچ کشور دموکراتیکی فعالیت تند اسلامگرایانه را نمیپذیرد. در ایران پساجمهوری اسلامی نیز این فعالیتها بایستی کاملا ممنوع شوند. به عنوان نمونه اگر مشاهده شد که مدرسهای وجود دارد که بودجه آن را افراد مذهبی تعیین میکنند، بایستی متون و مطالب درسی آن مدرسه بررسی شود. تبلیغ افراطگرایی در مساجد نیز به همین صورت. البته بایستی قوانین مشخصی در این زمینه تدوین شود».
----------
محمد ایزدی پژوهشگر فلسفه و ساکن فرانسه است. او کارشناسی خود را در دانشگاه پلیتکنیک تهران (دانشگاه صنعتی امیرکبیر)، و کارشناسی ارشد فلسفه را از دانشگاه ملی ایران (دانشگاه شهید بهشتی) اخذ کرد. سپس به فرانسه رفت و سال اول کارشناسی ارشد (maîtrise) خود را در رشتهی فلسفه در دانشگاه استراسبورگ گذراند و در نهایت کارشناسی ارشد خود را از دانشسرای عملی مطالعات عالی پاریس دریافت کرد.
لینک گفتگو در «فریدون»:
https://www.fereydoun.org/Interviews/iranian-and-islamism
@fereydoun_magazine
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
.
حذف مقیسه و رازینی، توافق جمهوری اسلامی و روسیه، چرا چپ مارکسیستی یهودیستیز است؟
گفتگوی علیرضا کیانی از «فریدون» با محسن بنائی و سعید قاسمینژاد
این گفتگو در ۴ بهمن ۲۵۸۳ شاهنشاهی (مطابق با ۲۴ ژانویه ۲۰۲۵ میلادی) ضبط شده بود
لینک گفتگو در کانال یوتیوب «فریدون»:
https://www.youtube.com/watch?v=vnKO7zivUtk
@fereydoun_magazine
حذف مقیسه و رازینی، توافق جمهوری اسلامی و روسیه، چرا چپ مارکسیستی یهودیستیز است؟
گفتگوی علیرضا کیانی از «فریدون» با محسن بنائی و سعید قاسمینژاد
این گفتگو در ۴ بهمن ۲۵۸۳ شاهنشاهی (مطابق با ۲۴ ژانویه ۲۰۲۵ میلادی) ضبط شده بود
لینک گفتگو در کانال یوتیوب «فریدون»:
https://www.youtube.com/watch?v=vnKO7zivUtk
@fereydoun_magazine
.
«سعید قاسمینژاد: این پروژه، ایدئولوژیک و شدیدا راست یا چپ نیست؛ بلکه مجموعهای از همان سیاستهایی است که اگر به نظر کارشناسان، اقتصاددانان، و صنعتگران متوسط جهان نگاه کنید، تقریبا در همه جای دنیا اجرا میشود، و البته با توجه به شرایط هر کشور کمی بومیسازی میشود.
از این نظر، من فکر میکنم بخش عمدهای از اپوزیسیون جمهوری اسلامی و نیروهای مخالف که به عقل سلیم باور دارند، میتوانند از این پروژه حمایت کنند. البته اگر گروهی آنارشیست باشند و بگویند اصلا نیازی به دولت نداریم، یا افرادی کمونیست باشند و بخواهند همه چیز را در اختیار دولت قرار دهند، آنها نمیتوانند از این برنامه حمایت کنند. اما نیروهای معقول و میانهرو میتوانند از این پروژه پشتیبانی کنند.
این پروژه بهویژه در بخش اصلاحات عمیق، که پس از دوران استقرار است، نگاهی مبتنی بر اقتصاد بازار آزاد و اعتماد به مردم دارد. این نکات مهمی است که شاهزاده رضا پهلوی نیز در سخنرانی خود در نوفدی و در آن ۱۰ اصل کلیدی، بر آنها تأکید داشتند.
علیرضا کیانی: پس میتوان گفت که اقدامات سیاسی شاهزاده، و به یک معنی دیپلماتیک ایشان، در کنار اقدامات سیاسیشان، در واقع برای موفقیت این پروژه اقتصادی نیز هست، درست است؟ مثل پیامی که در ۷ اکتبر ۲۰۲۴ به عربها و اسرائیلیها دادند.
سعید قاسمینژاد: بله، ببینید، در این پروژه، همانطور که عرض کردم، ما با نگاه سیاسی وارد نشدیم. بحث ما این بود که برای اداره اقتصادی ایران در ۱۰۰ روز اول، دو سال اول و اصلاحاتی که بعدا نیاز است، چه نیازهای اقتصادی وجود دارد؟ این نیازهای اقتصادی، ملزومات سیاسی دارد که برخی کارها باید انجام شود و برخی کارها نباید انجام شود.
فعالیتهایی که شاهزاده در راستای همزیستی مسالمتآمیز و ایجاد ثبات انجام میدهند، بسیار کمک خواهد کرد تا پس از سقوط جمهوری اسلامی، وضعیت اقتصادی مردم بهبود یابد.
----
از گفتگوی علیرضا کیانی با دکتر سعید قاسمینژاد، عضو شورای سیاستگذاری «فریدون»، و دکتر محمدرضا جهانپرور، اقتصاددان برجسته ایرانی، در بررسی ابعاد «پروژه شکوفایی ایران».
پروژهای که در مهر ۲۵۸۳ (۱۴۰۳) از سوی شاهزاده رضا پهلوی معرفی شده و هدف آن ایجاد مسیری برای توسعه پایدار و خروج ایران از بحرانهای اقتصادی است.
قاسمینژاد و جهانپرور از جمله تنظیمکنندگان پروژه شکوفایی و مشاوران شاهزاده رضا پهلوی در این مسیر بودند.
-—
لینک گفتگو در وبسایت «فریدون»:
https://www.fereydoun.org/Interviews/irans-prosperity-project
#پروژه_شکوفایی_ایران
@fereydoun_magazine
«سعید قاسمینژاد: این پروژه، ایدئولوژیک و شدیدا راست یا چپ نیست؛ بلکه مجموعهای از همان سیاستهایی است که اگر به نظر کارشناسان، اقتصاددانان، و صنعتگران متوسط جهان نگاه کنید، تقریبا در همه جای دنیا اجرا میشود، و البته با توجه به شرایط هر کشور کمی بومیسازی میشود.
از این نظر، من فکر میکنم بخش عمدهای از اپوزیسیون جمهوری اسلامی و نیروهای مخالف که به عقل سلیم باور دارند، میتوانند از این پروژه حمایت کنند. البته اگر گروهی آنارشیست باشند و بگویند اصلا نیازی به دولت نداریم، یا افرادی کمونیست باشند و بخواهند همه چیز را در اختیار دولت قرار دهند، آنها نمیتوانند از این برنامه حمایت کنند. اما نیروهای معقول و میانهرو میتوانند از این پروژه پشتیبانی کنند.
این پروژه بهویژه در بخش اصلاحات عمیق، که پس از دوران استقرار است، نگاهی مبتنی بر اقتصاد بازار آزاد و اعتماد به مردم دارد. این نکات مهمی است که شاهزاده رضا پهلوی نیز در سخنرانی خود در نوفدی و در آن ۱۰ اصل کلیدی، بر آنها تأکید داشتند.
علیرضا کیانی: پس میتوان گفت که اقدامات سیاسی شاهزاده، و به یک معنی دیپلماتیک ایشان، در کنار اقدامات سیاسیشان، در واقع برای موفقیت این پروژه اقتصادی نیز هست، درست است؟ مثل پیامی که در ۷ اکتبر ۲۰۲۴ به عربها و اسرائیلیها دادند.
سعید قاسمینژاد: بله، ببینید، در این پروژه، همانطور که عرض کردم، ما با نگاه سیاسی وارد نشدیم. بحث ما این بود که برای اداره اقتصادی ایران در ۱۰۰ روز اول، دو سال اول و اصلاحاتی که بعدا نیاز است، چه نیازهای اقتصادی وجود دارد؟ این نیازهای اقتصادی، ملزومات سیاسی دارد که برخی کارها باید انجام شود و برخی کارها نباید انجام شود.
فعالیتهایی که شاهزاده در راستای همزیستی مسالمتآمیز و ایجاد ثبات انجام میدهند، بسیار کمک خواهد کرد تا پس از سقوط جمهوری اسلامی، وضعیت اقتصادی مردم بهبود یابد.
----
از گفتگوی علیرضا کیانی با دکتر سعید قاسمینژاد، عضو شورای سیاستگذاری «فریدون»، و دکتر محمدرضا جهانپرور، اقتصاددان برجسته ایرانی، در بررسی ابعاد «پروژه شکوفایی ایران».
پروژهای که در مهر ۲۵۸۳ (۱۴۰۳) از سوی شاهزاده رضا پهلوی معرفی شده و هدف آن ایجاد مسیری برای توسعه پایدار و خروج ایران از بحرانهای اقتصادی است.
قاسمینژاد و جهانپرور از جمله تنظیمکنندگان پروژه شکوفایی و مشاوران شاهزاده رضا پهلوی در این مسیر بودند.
-—
لینک گفتگو در وبسایت «فریدون»:
https://www.fereydoun.org/Interviews/irans-prosperity-project
#پروژه_شکوفایی_ایران
@fereydoun_magazine
.
«در رونمایی "پروژه شکوفایی ایران" شاهزاده رضا پهلوی همچنین به ضرورت داشتن یک "طرح مارشال" اشاره کردند که بعد از ویرانیهایی که جمهوری اسلامی به بار آورده یکی از ضروریات دولت ایران خواهد بود.
تاکید شاهزاده بر همکاری بینالمللی و استفاده از تمام ظرفیت همه ایرانیان، چه در داخل کشور و چه خارج از کشور، به نظر ما تامینکنندهی بسیاری از دغدغههایی است که در این یادداشت مطرح کردهایم.
شاهزاده به درستی اشاره می کنند که "برای بازسازی اقتصادی و بازگرداندن ایران به چرخه شکوفایی و احیای آن، ایران نیازی به اختراع دوبارهی چرخ ندارد بلکه می توانیم با استناد به اصول اقتصادی که به دیگر کشورها و منطقه کمک کرده به احیای اقتصادی دست پیدا کنیم".
این تسلط خردورزی بر نگاه ایدئولوژیک، بیانگر فراست رهبری ملی است. ایرانگرایی و رهبری شاهزاده پهلوی در کنار برنامهریزیهای سخت افزاری، فراهمکنندهی نرمافزار این گذار و پروسهی احیای دولت ملی هستند. همانطور که شاهزاده در رونمایی پروژه گفتند: "سقوط جمهوری اسلامی پایان کار نیست بلکه آغاز رنسانس ایران خواهد بود".»
----
این بخشی از مقالهی مشترک دکتر رضا عرب و عبدالرضا احمدی در شماره هشتم «فریدون» است با عنوان: «مدیریت خلأ قدرت؛ پیشنیاز شکوفایی ایران»
در این مقاله در «فریدون» این دو به لوازم مدیریت خلا قدرت در ایرانِ پساجمهوری اسلامی میپردازند و همچنین ضرورتهای دورهی گذار و محورهای کلیدی دورهی استقرار را بر میشمارند. این دو اصول مطروحه در سخنرانی شاهزاده پیرامون معرفی «پروژه شکوفایی ایران» را دستورعمل یک دولت کارآمد میدانند.
-—
رضا عرب مدرس زبانشناسی کاربردی در دانشگاه کوئینزلند و پژوهشگر همکار در مرکز مطالعات فرهنگی و اجتماعی در دانشگاه گریفیث استرالیاست و پیش از این نیز یادداشتهایی از او در «فریدون» منتشر شده بود.
عبدالرضا احمدی، دارای کارشناسی ارشد مالی و مدیریت کسب و کار از آلمان و کارشناسی ارشد اقتصاد بین المللی از مدرسه تحصیلات تکمیلی آمریکا در فرانسه است. او از مدیران «موسسه ترویج جامعه باز» در آلمان است.
-—
لینک مقاله در وبسایت «فریدون»:
https://www.fereydoun.org/articles/the-power-vacuum
#پروژه_شکوفایی_ایران
@fereydoun_magazine
«در رونمایی "پروژه شکوفایی ایران" شاهزاده رضا پهلوی همچنین به ضرورت داشتن یک "طرح مارشال" اشاره کردند که بعد از ویرانیهایی که جمهوری اسلامی به بار آورده یکی از ضروریات دولت ایران خواهد بود.
تاکید شاهزاده بر همکاری بینالمللی و استفاده از تمام ظرفیت همه ایرانیان، چه در داخل کشور و چه خارج از کشور، به نظر ما تامینکنندهی بسیاری از دغدغههایی است که در این یادداشت مطرح کردهایم.
شاهزاده به درستی اشاره می کنند که "برای بازسازی اقتصادی و بازگرداندن ایران به چرخه شکوفایی و احیای آن، ایران نیازی به اختراع دوبارهی چرخ ندارد بلکه می توانیم با استناد به اصول اقتصادی که به دیگر کشورها و منطقه کمک کرده به احیای اقتصادی دست پیدا کنیم".
این تسلط خردورزی بر نگاه ایدئولوژیک، بیانگر فراست رهبری ملی است. ایرانگرایی و رهبری شاهزاده پهلوی در کنار برنامهریزیهای سخت افزاری، فراهمکنندهی نرمافزار این گذار و پروسهی احیای دولت ملی هستند. همانطور که شاهزاده در رونمایی پروژه گفتند: "سقوط جمهوری اسلامی پایان کار نیست بلکه آغاز رنسانس ایران خواهد بود".»
----
این بخشی از مقالهی مشترک دکتر رضا عرب و عبدالرضا احمدی در شماره هشتم «فریدون» است با عنوان: «مدیریت خلأ قدرت؛ پیشنیاز شکوفایی ایران»
در این مقاله در «فریدون» این دو به لوازم مدیریت خلا قدرت در ایرانِ پساجمهوری اسلامی میپردازند و همچنین ضرورتهای دورهی گذار و محورهای کلیدی دورهی استقرار را بر میشمارند. این دو اصول مطروحه در سخنرانی شاهزاده پیرامون معرفی «پروژه شکوفایی ایران» را دستورعمل یک دولت کارآمد میدانند.
-—
رضا عرب مدرس زبانشناسی کاربردی در دانشگاه کوئینزلند و پژوهشگر همکار در مرکز مطالعات فرهنگی و اجتماعی در دانشگاه گریفیث استرالیاست و پیش از این نیز یادداشتهایی از او در «فریدون» منتشر شده بود.
عبدالرضا احمدی، دارای کارشناسی ارشد مالی و مدیریت کسب و کار از آلمان و کارشناسی ارشد اقتصاد بین المللی از مدرسه تحصیلات تکمیلی آمریکا در فرانسه است. او از مدیران «موسسه ترویج جامعه باز» در آلمان است.
-—
لینک مقاله در وبسایت «فریدون»:
https://www.fereydoun.org/articles/the-power-vacuum
#پروژه_شکوفایی_ایران
@fereydoun_magazine
.
نقشه راه بازسازی اقتصادی ایران در فردای جمهوری اسلامی: از لحظه سقوط تا تثبیت
.
در شماره ۵ «فریدون» که در پاییز ۲۵۸۱ (۱۴۰۱) منتشر شد، سعید قاسمینژاد گفتوشنودی پراهمیت با محمدرضا جهانپرور، اقتصاددان برجسته ایرانی، برقرار کرد و این دو تلاش کردند یک نقشه راه از چگونگی بازسازی اقتصاد ایران در بازههای مشخص زمانی بدست دهند؛ برای پاسخ به دغدغه بسیاری از ایرانیان که نگران فروپاشی کشور از پی براندازی جمهوری اسلامی هستند.
در این گفتگوی تفصیلی این دو به این پرسش میپردازند که نظام مستقر پس از سرنگونی جمهوری اسلامی بایستی چه سیاستهایی را در حوزه اقتصاد دنبال کند و پاسخ به این پرسش را در سه بازه زمانی متفاوت بررسی میکنند. بازه نخست چند ماه ابتدایی بلافاصله پس از سقوط جمهوری اسلامیست. بازه دوم، تا زمان تحویل زمام امور کشور از جانب دولت موقت به دولت منتخب است. بازه سوم به سیاستهای مطلوب نخستین دولت منتخب میپردازد.
----
لینک گفتگو در وبسایت «فریدون»:
https://www.fereydoun.org/Interviews/03494
نسخه پیدیاف شماره پنجم «فریدون» را آسان و رایگان از اینجا دانلود کنید و بخوانید:
https://www.fereydoun.org/Fereydoun-volumes/vol5
#انقلاب_ملی
@fereydoun_magazine
نقشه راه بازسازی اقتصادی ایران در فردای جمهوری اسلامی: از لحظه سقوط تا تثبیت
.
در شماره ۵ «فریدون» که در پاییز ۲۵۸۱ (۱۴۰۱) منتشر شد، سعید قاسمینژاد گفتوشنودی پراهمیت با محمدرضا جهانپرور، اقتصاددان برجسته ایرانی، برقرار کرد و این دو تلاش کردند یک نقشه راه از چگونگی بازسازی اقتصاد ایران در بازههای مشخص زمانی بدست دهند؛ برای پاسخ به دغدغه بسیاری از ایرانیان که نگران فروپاشی کشور از پی براندازی جمهوری اسلامی هستند.
در این گفتگوی تفصیلی این دو به این پرسش میپردازند که نظام مستقر پس از سرنگونی جمهوری اسلامی بایستی چه سیاستهایی را در حوزه اقتصاد دنبال کند و پاسخ به این پرسش را در سه بازه زمانی متفاوت بررسی میکنند. بازه نخست چند ماه ابتدایی بلافاصله پس از سقوط جمهوری اسلامیست. بازه دوم، تا زمان تحویل زمام امور کشور از جانب دولت موقت به دولت منتخب است. بازه سوم به سیاستهای مطلوب نخستین دولت منتخب میپردازد.
----
لینک گفتگو در وبسایت «فریدون»:
https://www.fereydoun.org/Interviews/03494
نسخه پیدیاف شماره پنجم «فریدون» را آسان و رایگان از اینجا دانلود کنید و بخوانید:
https://www.fereydoun.org/Fereydoun-volumes/vol5
#انقلاب_ملی
@fereydoun_magazine
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
.
دولتهای خارجی و ایران؛ دیدگاه شاهزاده رضا پهلوی
گفتگوی علیرضا کیانی با نسیم بهروز پیرامون خصایص و ویژگیهای مواضع شاهزاده رضا پهلوی مقابل دولتهای خارجی
این گفتگو در سوم بهمن ماه ۲۵۸۳ شاهنشاهی مطابق با ۲۲ ژانویه ۲۰۲۵ میلادی برگزار شد.
خانم بهروز از دبیران کمیته اجرایی حزب «ایران نوین» هستند و در مقطع انتخابات ریاستجمهوری آمریکا در سال ۲۰۲۴ سخنگوی فارسیزبان کمپین «ایرانیان برای ترامپ» بودند.
لینک گفتگو در کانال یوتیوب «فریدون»:
https://www.youtube.com/watch?v=OK0LuLnmoF0&lc=Ugzo3zs53gwsqS4n3bR4AaABAg
@fereydoun_magazine
دولتهای خارجی و ایران؛ دیدگاه شاهزاده رضا پهلوی
گفتگوی علیرضا کیانی با نسیم بهروز پیرامون خصایص و ویژگیهای مواضع شاهزاده رضا پهلوی مقابل دولتهای خارجی
این گفتگو در سوم بهمن ماه ۲۵۸۳ شاهنشاهی مطابق با ۲۲ ژانویه ۲۰۲۵ میلادی برگزار شد.
خانم بهروز از دبیران کمیته اجرایی حزب «ایران نوین» هستند و در مقطع انتخابات ریاستجمهوری آمریکا در سال ۲۰۲۴ سخنگوی فارسیزبان کمپین «ایرانیان برای ترامپ» بودند.
لینک گفتگو در کانال یوتیوب «فریدون»:
https://www.youtube.com/watch?v=OK0LuLnmoF0&lc=Ugzo3zs53gwsqS4n3bR4AaABAg
@fereydoun_magazine
.
«حمید بابایی»، دانشجوی دکتری اقتصاد مالی، تاکنون دو مقاله در حوزه تخصصی خود برای «فریدون» نگاشته است.
او در این دو مقاله تلاش کرده است مسئله را شناسایی کند و به ارائه چشمانداز برای حل یا بهبود آن در ایران فردا بپردازد.
هیچ مشکلی در ایران وجود ندارد که قابل حل یا بهبود نباشد؛ حضور نیروهای متخصص میهنپرست که در اندیشهی یک نظم ملی و لیبرال به جای رژیم ولایی و انیرانی هستند، بزرگترین سرمایهی ایران و ایرانی برای بازسازی میهن کهن است.
۱- «در یک ایران نرمال بانک مرکزی چه نقشی بازی میکند؟»
لینک:
https://www.fereydoun.org/articles/56396
۲- «قدرت توتالیتر و تامین سرمایه»
لینک:
https://www.fereydoun.org/articles/284847
@fereydoun_magazine
«حمید بابایی»، دانشجوی دکتری اقتصاد مالی، تاکنون دو مقاله در حوزه تخصصی خود برای «فریدون» نگاشته است.
او در این دو مقاله تلاش کرده است مسئله را شناسایی کند و به ارائه چشمانداز برای حل یا بهبود آن در ایران فردا بپردازد.
هیچ مشکلی در ایران وجود ندارد که قابل حل یا بهبود نباشد؛ حضور نیروهای متخصص میهنپرست که در اندیشهی یک نظم ملی و لیبرال به جای رژیم ولایی و انیرانی هستند، بزرگترین سرمایهی ایران و ایرانی برای بازسازی میهن کهن است.
۱- «در یک ایران نرمال بانک مرکزی چه نقشی بازی میکند؟»
لینک:
https://www.fereydoun.org/articles/56396
۲- «قدرت توتالیتر و تامین سرمایه»
لینک:
https://www.fereydoun.org/articles/284847
@fereydoun_magazine
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
.
اقتدار و احترام توامان پهلویها مقابل دولتهای خارجی
.
در بخشی از گفتگوی علیرضا کیانی با نسیم بهروز پیرامون ویژگیهای مواضع شاهزاده رضا پهلوی مقابل دولتهای خارجی، کیانی به مقایسهی این ویژگیها با رفتار گروههای تبهکار همچون مجاهدین خلق و جمهوری اسلامی میپردازد.
این گفتگو در سوم بهمن ماه ۲۵۸۳ شاهنشاهی مطابق با ۲۲ ژانویه ۲۰۲۵ میلادی در کانال یوتیوب «فریدون» برگزار شد.
علیرضا کیانی از دستاندرکاران «فریدون» است.
لینک گفتگو در کانال یوتیوب «فریدون»:
https://www.youtube.com/watch?v=OK0LuLnmoF0&lc=Ugzo3zs53gwsqS4n3bR4AaABAg
@fereydoun_magazine
اقتدار و احترام توامان پهلویها مقابل دولتهای خارجی
.
در بخشی از گفتگوی علیرضا کیانی با نسیم بهروز پیرامون ویژگیهای مواضع شاهزاده رضا پهلوی مقابل دولتهای خارجی، کیانی به مقایسهی این ویژگیها با رفتار گروههای تبهکار همچون مجاهدین خلق و جمهوری اسلامی میپردازد.
این گفتگو در سوم بهمن ماه ۲۵۸۳ شاهنشاهی مطابق با ۲۲ ژانویه ۲۰۲۵ میلادی در کانال یوتیوب «فریدون» برگزار شد.
علیرضا کیانی از دستاندرکاران «فریدون» است.
لینک گفتگو در کانال یوتیوب «فریدون»:
https://www.youtube.com/watch?v=OK0LuLnmoF0&lc=Ugzo3zs53gwsqS4n3bR4AaABAg
@fereydoun_magazine
.
پستمدرنیسم و تصویر جهان به مثابهی سوپرمارکت فرهنگی
البرز زاهدی در بخشی از مقالهی «آوار پستمدرن» در نشریهی «فریدون» به شناسایی اصول اساسی حاکم بر رویکرد پستمدرن میپردازد. در بخشی از این نوشته چنین آمده است:
«اندیشه و رویکرد پستمدرنیستی در حوزههای گوناگون، بر پایه چند اصل اساسی شکل گرفت و گسترش یافت:
● بیطرفی نسبت به ارزشها و هنجارهای گوناگون در جوامع مختلف، چه ارزشها و هنجارهای جوامع متمدن اروپایی و چه ارزشهای اجتماعات بدوی و دورمانده از تمدن در جنگلهای آمازون.
● جایگزینی روایتها به جای واقعیتهای عقلانی، بهگونهای که روایتها نقش محوری در فهم و تفسیر جهان ایفا کنند.
● شکلگیری هویتگرایی و واگرایی هویتی دائمی در جامعه، که در تضاد با وضعیت جامعه مدرن قرار دارد؛ جامعهای که از مهمترین ویژگیهای آن، همگرایی توأم با پویایی بود.
● تبدیل دنیا به یک سوپرمارکت فرهنگی، جایی که هر آموزه، سنت یا عنصری قابلیت عرضه و انتخاب پیدا میکند.
● ستیز با انواع نخبهگرایی و شایستهسالاری، که از محصولات مدرنیته، رشد علم و نیاز به تخصص بودند.
● تغییر مرکز ثقل سیاست از تضادهای اقتصادی به مسائل فرهنگی و پستماتریالیستی، بهگونهای که مسائل هویتی و فرهنگی جایگاه پررنگتری پیدا کردهاند»
----
البرز زاهدی، دانشآموخته کارشناسی ارشد علوم سیاسی از دانشگاه تهران است. او در دهه ۸۰ خورشیدی از هموندان گروه «دانشجویان و دانشآموختگان لیبرال دانشگاههای تهران» و از اعضای هیئت تحریریه نشریه دانشجویی و تأثیرگذار «تلنگر» بود. از البرز زاهدی، علاوه بر نقدهای سینمایی و متون ادبی در نشریات مکتوب، یادداشتها و تحلیلهایی در حوزه جامعهشناسی سیاسی و تاریخ تحولات ایران نیز منتشر شده است.
----
لینک مقاله در وبسایت «فریدون»:
https://www.fereydoun.org/articles/postmodern
نسخه پیدیاف شماره هشتم «فریدون» را از اینجا دانلود کنید:
https://www.fereydoun.org/Fereydoun-volumes/vol8
@fereydoun_magazine
پستمدرنیسم و تصویر جهان به مثابهی سوپرمارکت فرهنگی
البرز زاهدی در بخشی از مقالهی «آوار پستمدرن» در نشریهی «فریدون» به شناسایی اصول اساسی حاکم بر رویکرد پستمدرن میپردازد. در بخشی از این نوشته چنین آمده است:
«اندیشه و رویکرد پستمدرنیستی در حوزههای گوناگون، بر پایه چند اصل اساسی شکل گرفت و گسترش یافت:
● بیطرفی نسبت به ارزشها و هنجارهای گوناگون در جوامع مختلف، چه ارزشها و هنجارهای جوامع متمدن اروپایی و چه ارزشهای اجتماعات بدوی و دورمانده از تمدن در جنگلهای آمازون.
● جایگزینی روایتها به جای واقعیتهای عقلانی، بهگونهای که روایتها نقش محوری در فهم و تفسیر جهان ایفا کنند.
● شکلگیری هویتگرایی و واگرایی هویتی دائمی در جامعه، که در تضاد با وضعیت جامعه مدرن قرار دارد؛ جامعهای که از مهمترین ویژگیهای آن، همگرایی توأم با پویایی بود.
● تبدیل دنیا به یک سوپرمارکت فرهنگی، جایی که هر آموزه، سنت یا عنصری قابلیت عرضه و انتخاب پیدا میکند.
● ستیز با انواع نخبهگرایی و شایستهسالاری، که از محصولات مدرنیته، رشد علم و نیاز به تخصص بودند.
● تغییر مرکز ثقل سیاست از تضادهای اقتصادی به مسائل فرهنگی و پستماتریالیستی، بهگونهای که مسائل هویتی و فرهنگی جایگاه پررنگتری پیدا کردهاند»
----
البرز زاهدی، دانشآموخته کارشناسی ارشد علوم سیاسی از دانشگاه تهران است. او در دهه ۸۰ خورشیدی از هموندان گروه «دانشجویان و دانشآموختگان لیبرال دانشگاههای تهران» و از اعضای هیئت تحریریه نشریه دانشجویی و تأثیرگذار «تلنگر» بود. از البرز زاهدی، علاوه بر نقدهای سینمایی و متون ادبی در نشریات مکتوب، یادداشتها و تحلیلهایی در حوزه جامعهشناسی سیاسی و تاریخ تحولات ایران نیز منتشر شده است.
----
لینک مقاله در وبسایت «فریدون»:
https://www.fereydoun.org/articles/postmodern
نسخه پیدیاف شماره هشتم «فریدون» را از اینجا دانلود کنید:
https://www.fereydoun.org/Fereydoun-volumes/vol8
@fereydoun_magazine
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
.
گفتگو با البرز زاهدی پیرامون آوار پستمدرن در ایران
این گفتگو در ۱۶ بهمن ماه ۲۵۸۳ شاهنشاهی مطابق با ۴ فوریه ۲۰۲۵ میلادی در کانال یوتیوب «فریدون» برگزار شد.
البرز زاهدی، متولد ۱۳۶۴ و دانشآموختهی کارشناسی ارشد علوم سیاسی از دانشگاه تهران است. در دهه ۸۰ خورشیدی از هموندان گروه «دانشجویان و دانشآموختگان لیبرال» و از اعضای هیئت تحریریه نشریه دانشجویی و تأثیرگذار «تلنگر» بود.
لینک گفتگو در کانال یوتیوب «فریدون»:
https://www.youtube.com/watch?v=clEKTf90IU8
@fereydoun_magazine
گفتگو با البرز زاهدی پیرامون آوار پستمدرن در ایران
این گفتگو در ۱۶ بهمن ماه ۲۵۸۳ شاهنشاهی مطابق با ۴ فوریه ۲۰۲۵ میلادی در کانال یوتیوب «فریدون» برگزار شد.
البرز زاهدی، متولد ۱۳۶۴ و دانشآموختهی کارشناسی ارشد علوم سیاسی از دانشگاه تهران است. در دهه ۸۰ خورشیدی از هموندان گروه «دانشجویان و دانشآموختگان لیبرال» و از اعضای هیئت تحریریه نشریه دانشجویی و تأثیرگذار «تلنگر» بود.
لینک گفتگو در کانال یوتیوب «فریدون»:
https://www.youtube.com/watch?v=clEKTf90IU8
@fereydoun_magazine
.
سیاست مماشات غرب با جمهوری اسلامی و هشدار محمدرضاشاه پهلوی
.
امیریحیی آیتاللهی در مقاله خود به نام «واپسین گفتگو در پاناما؛ دادخواست پادشاهی خیرخواه و انقلاب نوین ایران» - که در شماره پنجم «فریدون» منتشر شده است - به هشدار پادشاه به سیاست مماشات غرب اشاره میکند.
این مقاله دربارهی آخرین مصاحبه محمدرضا شاه پهلوی در جزیره کنتدورا (پاناما) و در برابر «دیوید فراست» است.
آیتاللهی در بخشی از مقاله مینویسد:
«شاه در این گفتگو تاکید میکند که در دوران حکمرانی او کوشش میشد تا ایران با نابترین دموکراسیها سنجیده شود و به این هم بسنده نشود بلکه از سلطنت او تصویر یک حکومت خونخوار ارائه شود ولی اکنون که مردم او دارند در خیابانها قتل عام میشوند بهناگاه همه از ضرورت درک این جانیان و گفتگو با آنان داد سخن سر میدهند؛ «اجازه بدهید این آدمها را بشناسیم!». «اجازه بدهید دیالوگ کنیم!».
این فراز چکیده و عصاره آن چیزی ست که بر ما طی این چهار دهه و اندی رفته است.
اهمیت تئوریک این فراز در نقد سیاست جهانی آنجاست که شاه آشکارا میگوید که این مماشات با جانیان جانشینشده بهجای او بهطور مشخص و بهویژه از سوی دولتهای لیبرال غربی در پی گرفته شده است.
چرخش مابقی کنشگران، سیاسیون و اصحاب رسانه در غرب («متحدان حقوق بشری» شر) بهسوی دوگانه کاذب میانهروها/تندروها پس از مرگ روحالله خمینی بر درستی نگاه نگران پادشاه به صحنه سیاسی ایران در آن مصاحبه شهادت دوچندان میدهد.
تاکید دنیای متمدن بر مماشات با توحش و پافشاری آنان بر امر ناموجودی چون «حق انتخاب پای صندوق» آنهم ذیل حکومتی که حق حیات را با گورهای دستهجمعی بهسخره گرفته بود، نقشی نداشت مگر ترجمه غربپسندِ تاکیدات ولیفقیه بر «تکلیف شرکت در انتخابات» تا به افکار عمومی باخترزمین چنین وانمود کنند که ایران با جمهوری اسلامی در مسیر دموکراسی قرار گرفته است؛ کارکرد هر دو روایت گرم کردن تنور نمایشی بود که در پس پردههای آن خون دهها هزار بیگناه دلمه بسته بود».
—————
برگرفته از مقاله «واپسین گفتگو در پاناما؛ دادخواست پادشاهی خیرخواه و انقلاب نوین ایران» در شماره پنجم «فریدون» نوشتهی امیریحیی آیتاللهی
امیریحیی آیتاللهی پژوهشگر ساکن آلمان در زمینه فلسفه و علوم سیاسی است. رساله دکترای او پیرامون «پیوند محافظهکاری سیاسی و اصلاحگری دینی در ایران مابین ۱۹۰۵ تا ۱۹۷۹» بود.
لینک مقاله در وبسایت «فریدون»:
https://www.fereydoun.org/articles/76997
@fereydoun_magazine
سیاست مماشات غرب با جمهوری اسلامی و هشدار محمدرضاشاه پهلوی
.
امیریحیی آیتاللهی در مقاله خود به نام «واپسین گفتگو در پاناما؛ دادخواست پادشاهی خیرخواه و انقلاب نوین ایران» - که در شماره پنجم «فریدون» منتشر شده است - به هشدار پادشاه به سیاست مماشات غرب اشاره میکند.
این مقاله دربارهی آخرین مصاحبه محمدرضا شاه پهلوی در جزیره کنتدورا (پاناما) و در برابر «دیوید فراست» است.
آیتاللهی در بخشی از مقاله مینویسد:
«شاه در این گفتگو تاکید میکند که در دوران حکمرانی او کوشش میشد تا ایران با نابترین دموکراسیها سنجیده شود و به این هم بسنده نشود بلکه از سلطنت او تصویر یک حکومت خونخوار ارائه شود ولی اکنون که مردم او دارند در خیابانها قتل عام میشوند بهناگاه همه از ضرورت درک این جانیان و گفتگو با آنان داد سخن سر میدهند؛ «اجازه بدهید این آدمها را بشناسیم!». «اجازه بدهید دیالوگ کنیم!».
این فراز چکیده و عصاره آن چیزی ست که بر ما طی این چهار دهه و اندی رفته است.
اهمیت تئوریک این فراز در نقد سیاست جهانی آنجاست که شاه آشکارا میگوید که این مماشات با جانیان جانشینشده بهجای او بهطور مشخص و بهویژه از سوی دولتهای لیبرال غربی در پی گرفته شده است.
چرخش مابقی کنشگران، سیاسیون و اصحاب رسانه در غرب («متحدان حقوق بشری» شر) بهسوی دوگانه کاذب میانهروها/تندروها پس از مرگ روحالله خمینی بر درستی نگاه نگران پادشاه به صحنه سیاسی ایران در آن مصاحبه شهادت دوچندان میدهد.
تاکید دنیای متمدن بر مماشات با توحش و پافشاری آنان بر امر ناموجودی چون «حق انتخاب پای صندوق» آنهم ذیل حکومتی که حق حیات را با گورهای دستهجمعی بهسخره گرفته بود، نقشی نداشت مگر ترجمه غربپسندِ تاکیدات ولیفقیه بر «تکلیف شرکت در انتخابات» تا به افکار عمومی باخترزمین چنین وانمود کنند که ایران با جمهوری اسلامی در مسیر دموکراسی قرار گرفته است؛ کارکرد هر دو روایت گرم کردن تنور نمایشی بود که در پس پردههای آن خون دهها هزار بیگناه دلمه بسته بود».
—————
برگرفته از مقاله «واپسین گفتگو در پاناما؛ دادخواست پادشاهی خیرخواه و انقلاب نوین ایران» در شماره پنجم «فریدون» نوشتهی امیریحیی آیتاللهی
امیریحیی آیتاللهی پژوهشگر ساکن آلمان در زمینه فلسفه و علوم سیاسی است. رساله دکترای او پیرامون «پیوند محافظهکاری سیاسی و اصلاحگری دینی در ایران مابین ۱۹۰۵ تا ۱۹۷۹» بود.
لینک مقاله در وبسایت «فریدون»:
https://www.fereydoun.org/articles/76997
@fereydoun_magazine
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
.
ایرج مصداقی در ۴ بهمن ۲۵۸۳ (۱۴۰۳): خامنهای نمیتواند برجام دیگری بیافریند؛ خواستههای ترامپ رادیکالتر خواهد بود
گفتگوی علیرضا کیانی از «فریدون» با ایرج مصداقی
این گفتگو در ۴ بهمن ۲۵۸۳ شاهنشاهی (مطابق با ۲۴ ژانویه ۲۰۲۵ میلادی) ضبط شده بود
لینک گفتگو در کانال یوتیوب «فریدون»:
https://www.youtube.com/watch?v=0NM2s4ln6r8&t=365s
@fereydoun_magazine
ایرج مصداقی در ۴ بهمن ۲۵۸۳ (۱۴۰۳): خامنهای نمیتواند برجام دیگری بیافریند؛ خواستههای ترامپ رادیکالتر خواهد بود
گفتگوی علیرضا کیانی از «فریدون» با ایرج مصداقی
این گفتگو در ۴ بهمن ۲۵۸۳ شاهنشاهی (مطابق با ۲۴ ژانویه ۲۰۲۵ میلادی) ضبط شده بود
لینک گفتگو در کانال یوتیوب «فریدون»:
https://www.youtube.com/watch?v=0NM2s4ln6r8&t=365s
@fereydoun_magazine
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
.
از بهمن ۵۷ و پنجاهوهفتیها تا ترامپ و سیاست فشار حداکثری
گفتگوی علیرضا کیانی از «فریدون» با سعید قاسمینژاد
برنامه دهم از «نگاه فریدون» - که با سعید قاسمینژاد برگزار میشود - در ۱۹ بهمن ۲۵۸۳ شاهنشاهی مطابق با ششم فوریه ۲۰۲۵ برگزار شد.
لینک گفتگو در کانال یوتیوب «فریدون»:
https://www.youtube.com/watch?v=nNw9br09C3M
@fereydoun_magazine
از بهمن ۵۷ و پنجاهوهفتیها تا ترامپ و سیاست فشار حداکثری
گفتگوی علیرضا کیانی از «فریدون» با سعید قاسمینژاد
برنامه دهم از «نگاه فریدون» - که با سعید قاسمینژاد برگزار میشود - در ۱۹ بهمن ۲۵۸۳ شاهنشاهی مطابق با ششم فوریه ۲۰۲۵ برگزار شد.
لینک گفتگو در کانال یوتیوب «فریدون»:
https://www.youtube.com/watch?v=nNw9br09C3M
@fereydoun_magazine
.
چشماندازی از فرسایش دستگاه سرکوب
«دستگاه سرکوب را باید مدام فرسود، دچار شکاف کرد، و از منابع مورد نیاز برای ماندگاری محروم کرد.
ما برای محرومسازی دستگاه سرکوب نیازمند فشار حداکثری بر رژیم برای ایجاد فشار اقتصادی و سیاسی و دیپلماتیک هستیم. در این مسیر، رهبری، سازمان مبارزه، سازمانهای ایرانیان خارج کشور، هستههای انقلابی، و اکثریت مردم نقش مهمی بازی میکنند. رهبری خواستهی مردم مبنی بر فشار حداکثری بر رژیم را در گفتگوهای سطح بالا با دولتهای خارجی مطرح میکند. سازمان مبارزه و سازمانهای ایرانیان خارج از کشور برای عملی شدن آن فعالیت و لابی میکنند، و هستههای انقلابی داخل کشور و عموم مردم به هر طریق ممکن از درون کشور، نشانههای لازم برای اینکه فشار حداکثری خواستهی ایرانیان است را به جهانیان ارسال میکنند.
ما برای فرسایش هر چه بیشتر دستگاه سرکوب نیازمند خرابکاری شرافتمندانه از جانب هستههای انقلابی داخل کشور و نافرمانی و مقاومت مدنی از جانب عموم مردم هستیم. وظیفهی رهبری و سازمانهای خارج از کشور، پشتیبانی از این فعالیتها از طریق فعالیتهای تبلیغاتی و فراهمآوری حمایتهای مالی، سیاسی، و لجستیک است.
ما برای اینکه دستگاه سرکوب را دچار شکاف سازیم، نیازمند تلاش دائمی برای جذب بخشهایی از نیروهای اداری، امنیتی، و نظامی هستیم. این فعالیت باید زیر نظر رهبری و سازمان مبارزه، و با حمایت و همراهی کشورهایی که دارای اشراف اطلاعاتی بر ایران و نیز انگیزه لازم برای سرنگونی جمهوری اسلامی هستند، انجام شود».
----
متن بالا، بخشی از متن سخنرانی سعید قاسمینژاد در نشست «مسئله براندازی؛ استراتژیها و تاکتیکها» است. این نشست با همکاری حزب «ایران نوین» و اندیشکده «مسائل ایران» در ۲۱ آوریل ۲۰۲۴ میلادی برابر با دوم اردیبهشت ۲۵۸۳ (۱۴۰۳) در شهر بریزبین استرالیا برگزار شده بود.
----
متن کامل سخنرانی را با عنوان «تاملی در چگونگی براندازی»، در وبسایت «فریدون» در بخش «تاملات مسیر پیروزی» بخوانید:
https://www.fereydoun.org/reflections/subversion
@fereydoun_magazine
چشماندازی از فرسایش دستگاه سرکوب
«دستگاه سرکوب را باید مدام فرسود، دچار شکاف کرد، و از منابع مورد نیاز برای ماندگاری محروم کرد.
ما برای محرومسازی دستگاه سرکوب نیازمند فشار حداکثری بر رژیم برای ایجاد فشار اقتصادی و سیاسی و دیپلماتیک هستیم. در این مسیر، رهبری، سازمان مبارزه، سازمانهای ایرانیان خارج کشور، هستههای انقلابی، و اکثریت مردم نقش مهمی بازی میکنند. رهبری خواستهی مردم مبنی بر فشار حداکثری بر رژیم را در گفتگوهای سطح بالا با دولتهای خارجی مطرح میکند. سازمان مبارزه و سازمانهای ایرانیان خارج از کشور برای عملی شدن آن فعالیت و لابی میکنند، و هستههای انقلابی داخل کشور و عموم مردم به هر طریق ممکن از درون کشور، نشانههای لازم برای اینکه فشار حداکثری خواستهی ایرانیان است را به جهانیان ارسال میکنند.
ما برای فرسایش هر چه بیشتر دستگاه سرکوب نیازمند خرابکاری شرافتمندانه از جانب هستههای انقلابی داخل کشور و نافرمانی و مقاومت مدنی از جانب عموم مردم هستیم. وظیفهی رهبری و سازمانهای خارج از کشور، پشتیبانی از این فعالیتها از طریق فعالیتهای تبلیغاتی و فراهمآوری حمایتهای مالی، سیاسی، و لجستیک است.
ما برای اینکه دستگاه سرکوب را دچار شکاف سازیم، نیازمند تلاش دائمی برای جذب بخشهایی از نیروهای اداری، امنیتی، و نظامی هستیم. این فعالیت باید زیر نظر رهبری و سازمان مبارزه، و با حمایت و همراهی کشورهایی که دارای اشراف اطلاعاتی بر ایران و نیز انگیزه لازم برای سرنگونی جمهوری اسلامی هستند، انجام شود».
----
متن بالا، بخشی از متن سخنرانی سعید قاسمینژاد در نشست «مسئله براندازی؛ استراتژیها و تاکتیکها» است. این نشست با همکاری حزب «ایران نوین» و اندیشکده «مسائل ایران» در ۲۱ آوریل ۲۰۲۴ میلادی برابر با دوم اردیبهشت ۲۵۸۳ (۱۴۰۳) در شهر بریزبین استرالیا برگزار شده بود.
----
متن کامل سخنرانی را با عنوان «تاملی در چگونگی براندازی»، در وبسایت «فریدون» در بخش «تاملات مسیر پیروزی» بخوانید:
https://www.fereydoun.org/reflections/subversion
@fereydoun_magazine
.
تاملی در سازش غرب با جمهوری اسلامی در موضوع گروگانگیری
«در کمال تعجب اما، حدود نیم قرن سابقه گروگانگیری سیستماتیک جمهوری اسلامی از شهروندان غربی که در موارد متعددی به مرگ فجیع و یا ناپدید شدن آنها منجر شده است، نه تنها واکنش و عقوبتی در خور ایجاد نکرده بلکه، به مرور و با ترفندهای عادیسازی، به ابزاری نهادینه در دیپلماسی و، به طور کلی، عرصهی بازی جمهوری اسلامی و غرب تبدیل شده است.
عمق فاجعه را میتوان در معرفی راهکار گروگانگیری، به عنوان بندی از برنامه اقتصادی ارائه شده توسط یکی از بلندپایهترین مقامات رژیم در کمپین انتخابات ریاست جمهوری وی، مشاهده نمود. در طرف مقابل نیز، برابر آنچه در افواه شنیده میشود، در برخی موارد کشورهای غربی با اعزام گروگان (!) به ایران و سپس معامله بر سر آزادی آنها، محدودیتهای موجود در خصوص همکاری با جمهوری اسلامی را تحت عنوان تلاشهای انساندوستانه برای آزادی گروگانها، دور میزنند.
در یک تصویر کلی به نظر میرسد که، الگوی کنشگران حقوقبشر ایرانی خارج از کشور، در مواجهه با سیاستهای خرد و کلان و نحوه تعامل کشورهای غربی با جمهوری اسلامی، به طور مفرط دچار عارضهی آشنای «نجابت ایرانی!» بوده، و در موضعگیریها و کمپینهای خود صرفا به جلب توجه و همدلی افکار عمومی نسبت به جنایات رژیم، به صورت مصداقی و موردی، و بدون توجه به اهمال و قصور اردوگاه سیاسی غرب در نقض پرنسیپهای اساسی مورد ادعای خود، اکتفا میکنند.
حال آنکه، در ارزیابی شاخصهای HRR و HRF در موضوعی مانند پدیدهی گروگانفروشی، میتوان به موارد متعدد و متنوعی اشاره نمود که هریک به تنهایی ظرفیت پیگیری و اقامه دعاوی حقوقی و کیفری بر علیه دستاندرکاران و مباشرین، در هر دو سوی این زدوبندهای غیرانسانی، را دارند».
----
این بخشی از مقاله کاووس شهزادپور* در شماره هشتم «فریدون» است با عنوان: «گذار از سانتیمانتالیسم به عملگرایی؛ بازنگری در الگوی کنشگری حقوق بشر»
«کاووس شهزادپور» در این مقاله به صورت تفصیلی و مستدل به نقد فعالیتهای متداول حقوق بشری در فضای کنشگران ایرانی حقوق بشر پرداخته است.
-—
*نویسنده ترجیح داده است از نام مستعار بهره بگیرد.
-—
لینک مقاله در وبسایت «فریدون»:
https://www.fereydoun.org/articles/human-rights
نسخه پیدیاف شماره هشتم «فریدون» را از اینجا دانلود کنید:
https://www.fereydoun.org/Fereydoun-volumes/vol8
@fereydoun_magazine
تاملی در سازش غرب با جمهوری اسلامی در موضوع گروگانگیری
«در کمال تعجب اما، حدود نیم قرن سابقه گروگانگیری سیستماتیک جمهوری اسلامی از شهروندان غربی که در موارد متعددی به مرگ فجیع و یا ناپدید شدن آنها منجر شده است، نه تنها واکنش و عقوبتی در خور ایجاد نکرده بلکه، به مرور و با ترفندهای عادیسازی، به ابزاری نهادینه در دیپلماسی و، به طور کلی، عرصهی بازی جمهوری اسلامی و غرب تبدیل شده است.
عمق فاجعه را میتوان در معرفی راهکار گروگانگیری، به عنوان بندی از برنامه اقتصادی ارائه شده توسط یکی از بلندپایهترین مقامات رژیم در کمپین انتخابات ریاست جمهوری وی، مشاهده نمود. در طرف مقابل نیز، برابر آنچه در افواه شنیده میشود، در برخی موارد کشورهای غربی با اعزام گروگان (!) به ایران و سپس معامله بر سر آزادی آنها، محدودیتهای موجود در خصوص همکاری با جمهوری اسلامی را تحت عنوان تلاشهای انساندوستانه برای آزادی گروگانها، دور میزنند.
در یک تصویر کلی به نظر میرسد که، الگوی کنشگران حقوقبشر ایرانی خارج از کشور، در مواجهه با سیاستهای خرد و کلان و نحوه تعامل کشورهای غربی با جمهوری اسلامی، به طور مفرط دچار عارضهی آشنای «نجابت ایرانی!» بوده، و در موضعگیریها و کمپینهای خود صرفا به جلب توجه و همدلی افکار عمومی نسبت به جنایات رژیم، به صورت مصداقی و موردی، و بدون توجه به اهمال و قصور اردوگاه سیاسی غرب در نقض پرنسیپهای اساسی مورد ادعای خود، اکتفا میکنند.
حال آنکه، در ارزیابی شاخصهای HRR و HRF در موضوعی مانند پدیدهی گروگانفروشی، میتوان به موارد متعدد و متنوعی اشاره نمود که هریک به تنهایی ظرفیت پیگیری و اقامه دعاوی حقوقی و کیفری بر علیه دستاندرکاران و مباشرین، در هر دو سوی این زدوبندهای غیرانسانی، را دارند».
----
این بخشی از مقاله کاووس شهزادپور* در شماره هشتم «فریدون» است با عنوان: «گذار از سانتیمانتالیسم به عملگرایی؛ بازنگری در الگوی کنشگری حقوق بشر»
«کاووس شهزادپور» در این مقاله به صورت تفصیلی و مستدل به نقد فعالیتهای متداول حقوق بشری در فضای کنشگران ایرانی حقوق بشر پرداخته است.
-—
*نویسنده ترجیح داده است از نام مستعار بهره بگیرد.
-—
لینک مقاله در وبسایت «فریدون»:
https://www.fereydoun.org/articles/human-rights
نسخه پیدیاف شماره هشتم «فریدون» را از اینجا دانلود کنید:
https://www.fereydoun.org/Fereydoun-volumes/vol8
@fereydoun_magazine
.
در وبسایت «فریدون» دو بخش نو تعبیه شده است؛ «تاملات مسیر پیروزی» و «تاملات فردای پیروزی».
لینک وبسایت «فریدون»:
https://fereydoun.org/home
آن دسته از یادداشتهای کوتاهِ «فریدون» که در فصلنامه قرار نمیگیرند و به چگونگی پیروزی بر جمهوری اسلامی و یا چشمانداز فردای پیروزی بر جمهوری اسلامی اختصاص دارند، بنا به تناسب موضوعی در یکی از این دو بخش قرار میگیرند.
دیگر یادداشتهای کوتاه که به صورت مستقیم به این دو موضوع مربوط نمیشوند همچنان در بخش «درنگ روز» منتشر خواهند شد.
بدیهی است که چه دربارهی پیروزی بر جمهوری اسلامی و چه دربارهی فردای پیروزی بر جمهوری اسلامی گفتگوها و مقالات زیادی در خود فصلنامه نیز منتشر شدهاند و میشوند که در وبسایت «فریدون» آنها را میتوانید در بخشهای «مقالات فصلنامه» و «گفتگوهای فصلنامه» بیابید.
پاینده ایران!
@fereydoun_magazine
در وبسایت «فریدون» دو بخش نو تعبیه شده است؛ «تاملات مسیر پیروزی» و «تاملات فردای پیروزی».
لینک وبسایت «فریدون»:
https://fereydoun.org/home
آن دسته از یادداشتهای کوتاهِ «فریدون» که در فصلنامه قرار نمیگیرند و به چگونگی پیروزی بر جمهوری اسلامی و یا چشمانداز فردای پیروزی بر جمهوری اسلامی اختصاص دارند، بنا به تناسب موضوعی در یکی از این دو بخش قرار میگیرند.
دیگر یادداشتهای کوتاه که به صورت مستقیم به این دو موضوع مربوط نمیشوند همچنان در بخش «درنگ روز» منتشر خواهند شد.
بدیهی است که چه دربارهی پیروزی بر جمهوری اسلامی و چه دربارهی فردای پیروزی بر جمهوری اسلامی گفتگوها و مقالات زیادی در خود فصلنامه نیز منتشر شدهاند و میشوند که در وبسایت «فریدون» آنها را میتوانید در بخشهای «مقالات فصلنامه» و «گفتگوهای فصلنامه» بیابید.
پاینده ایران!
@fereydoun_magazine
.
نسبت آخوندهای انقلابی با «مستضعفین»
.
آصف بیات که گرایشهای قدرتمند چپگرایانه دارد، در کتاب خود به نام «سیاستهای خیابانی، جنبش تهیدستان در ایران» درباره خلق عبارت «مستضعفین» و تکیهی گفتمانی نظام تازهتاسیس بر تهیدستان و روستا، تحلیل قابلتوجهی دارد و آن را ناشی از رقابت اسلامگرایان و دیگر گروههای سیاسی ضد پادشاهی، به ویژه چپگرایان میداند.
او در بخشی از کتاب خود مینویسد: «روحانیون غالبا فقط بعد از انقلاب بود که توجهشان به مستضعفین یا طبقات فرودست جلب شد. آنان به این دلیل چنین کردند که اولا، طبقات فرودست را پایگاه اجتماعی محکمی برای رژیم نوپای اسلامی میدیدند، ثانیا، رادیکالیسم طبقه فرودستِ پس از انقلاب، روحانیون را وادار کرد که زبان رادیکالی اتخاذ کنند. ثالثا، تاکید روحانیون روی مستضعفین میتوانست چپها را خلع سلاح کند».
آصف بیات، فرضیهی قدرتمند تکیهی انقلاب ۵۷ بر تهیدستان را کاملا رد میکند و صراحتا میگوید: «تهیدستان شهری به هیچوجه به معنای مرسوم انقلابی (یعنی خواهان ایجاد تغییر در ساختار قدرت) نبودهاند».
بیات برای تایید مدعای خود، پای پژوهشهای میدانی «جانت باوئر» - انسانشناس آمریکایی - را نیز به میان میکشد که با هشت ماه کار میدانی در محلات جنوب تهران و برخی جوامع روستایی، در بازه زمانی خرداد ۱۳۵۶ تا اواخر ۱۳۵۷، به این نتیجه رسیده بود که: «تا پایان سال ۱۳۵۷، زنان و یا مردان نسبتا کمی از کمدرآمدترین محلات تهران در درگیریهای خیابانی شرکت کردند».
----
متن بالا برگرفته از مقالهی «شبح نظم نوین بر شهر» نوشتهی علیرضا کیانی است.
این مقاله را در وبسایت «فریدون» بخوانید:
https://www.fereydoun.org/articles/kiani-editorial-vol1
#بهمن_۵۷
@fereydoun_magazine
نسبت آخوندهای انقلابی با «مستضعفین»
.
آصف بیات که گرایشهای قدرتمند چپگرایانه دارد، در کتاب خود به نام «سیاستهای خیابانی، جنبش تهیدستان در ایران» درباره خلق عبارت «مستضعفین» و تکیهی گفتمانی نظام تازهتاسیس بر تهیدستان و روستا، تحلیل قابلتوجهی دارد و آن را ناشی از رقابت اسلامگرایان و دیگر گروههای سیاسی ضد پادشاهی، به ویژه چپگرایان میداند.
او در بخشی از کتاب خود مینویسد: «روحانیون غالبا فقط بعد از انقلاب بود که توجهشان به مستضعفین یا طبقات فرودست جلب شد. آنان به این دلیل چنین کردند که اولا، طبقات فرودست را پایگاه اجتماعی محکمی برای رژیم نوپای اسلامی میدیدند، ثانیا، رادیکالیسم طبقه فرودستِ پس از انقلاب، روحانیون را وادار کرد که زبان رادیکالی اتخاذ کنند. ثالثا، تاکید روحانیون روی مستضعفین میتوانست چپها را خلع سلاح کند».
آصف بیات، فرضیهی قدرتمند تکیهی انقلاب ۵۷ بر تهیدستان را کاملا رد میکند و صراحتا میگوید: «تهیدستان شهری به هیچوجه به معنای مرسوم انقلابی (یعنی خواهان ایجاد تغییر در ساختار قدرت) نبودهاند».
بیات برای تایید مدعای خود، پای پژوهشهای میدانی «جانت باوئر» - انسانشناس آمریکایی - را نیز به میان میکشد که با هشت ماه کار میدانی در محلات جنوب تهران و برخی جوامع روستایی، در بازه زمانی خرداد ۱۳۵۶ تا اواخر ۱۳۵۷، به این نتیجه رسیده بود که: «تا پایان سال ۱۳۵۷، زنان و یا مردان نسبتا کمی از کمدرآمدترین محلات تهران در درگیریهای خیابانی شرکت کردند».
----
متن بالا برگرفته از مقالهی «شبح نظم نوین بر شهر» نوشتهی علیرضا کیانی است.
این مقاله را در وبسایت «فریدون» بخوانید:
https://www.fereydoun.org/articles/kiani-editorial-vol1
#بهمن_۵۷
@fereydoun_magazine
.
آیدین پناهی در این یادداشت در «فریدون» به این نکته اشاره میکند که ایران دموکراتیک نهتنها آرزوی مردم آن، بلکه یک ضرورت استراتژیک برای جامعه بینالمللی است. در این مسیر او بر رهبری واحد شاهزاده رضا پهلوی در جریان انقلاب ملی تاکید میکند.
در این یادداشت با عنوان «چگونه گروههای مخالف، ایران پس از رژیم اسلامی را شکل خواهند داد؟» او به دیگر گروههای مخالف نیز میپردازد و در کنار نقد گروههایی مانند «مجاهدین خلق» از جمله مینویسد:
«فراتر از گروههایی همچون مجاهدین خلق، برخی لابیگران و روزنامهنگاران در غرب، خود را بهعنوان مخالفان جمهوری اسلامی معرفی میکنند، اما در واقع با ترویج اصلاحات سطحی، مانع از تغییرات بنیادین میشوند.
این جریانها معمولا مشکلات ایران را به موضوعاتی مانند "آپارتاید جنسیتی" یا "حجاب اجباری" محدود کرده و بحرانهای ساختاری نظیر استبداد سیاسی، فساد سیستماتیک، و فروپاشی اقتصادی را نادیده میگیرند. اولویتدهی به حرکات نمادین بهجای اصلاحات ساختاری، در ترویج چهرههایی که بر کمپینهای رسانهپسند تمرکز دارند —مانند برداشتن حجاب— بهوضوح قابل مشاهده است، در حالی که بحرانهای عمیقتر و ساختاری ایران نادیده گرفته میشوند».
آیدین پناهی، در همین یادداشت، شاهزاده رضا پهلوی را «معتبرترین گزینه برای رهبری آینده ایران» میداند.
----
دکتر آیدین پناهی استاد پژوهشگر ایرانی- آمریکایی و متخصص انرژی است. از او که به عنوان فعال سیاسی و حقوق بشر نیز فعالیت میکند یادداشتهایی در رسانههای فارسیزبان و انگلیسیزبان منتشر شده است. این یادداشت ترجمهی فارسی یادداشتی است که صورت انگلیسی آن در «اورشلیم پست» منتشر شده بود.
صورت کامل این یادداشت را در اینجا بخوانید:
https://www.fereydoun.org/strategies/opposition-groups
@fereydoun_magazine
آیدین پناهی در این یادداشت در «فریدون» به این نکته اشاره میکند که ایران دموکراتیک نهتنها آرزوی مردم آن، بلکه یک ضرورت استراتژیک برای جامعه بینالمللی است. در این مسیر او بر رهبری واحد شاهزاده رضا پهلوی در جریان انقلاب ملی تاکید میکند.
در این یادداشت با عنوان «چگونه گروههای مخالف، ایران پس از رژیم اسلامی را شکل خواهند داد؟» او به دیگر گروههای مخالف نیز میپردازد و در کنار نقد گروههایی مانند «مجاهدین خلق» از جمله مینویسد:
«فراتر از گروههایی همچون مجاهدین خلق، برخی لابیگران و روزنامهنگاران در غرب، خود را بهعنوان مخالفان جمهوری اسلامی معرفی میکنند، اما در واقع با ترویج اصلاحات سطحی، مانع از تغییرات بنیادین میشوند.
این جریانها معمولا مشکلات ایران را به موضوعاتی مانند "آپارتاید جنسیتی" یا "حجاب اجباری" محدود کرده و بحرانهای ساختاری نظیر استبداد سیاسی، فساد سیستماتیک، و فروپاشی اقتصادی را نادیده میگیرند. اولویتدهی به حرکات نمادین بهجای اصلاحات ساختاری، در ترویج چهرههایی که بر کمپینهای رسانهپسند تمرکز دارند —مانند برداشتن حجاب— بهوضوح قابل مشاهده است، در حالی که بحرانهای عمیقتر و ساختاری ایران نادیده گرفته میشوند».
آیدین پناهی، در همین یادداشت، شاهزاده رضا پهلوی را «معتبرترین گزینه برای رهبری آینده ایران» میداند.
----
دکتر آیدین پناهی استاد پژوهشگر ایرانی- آمریکایی و متخصص انرژی است. از او که به عنوان فعال سیاسی و حقوق بشر نیز فعالیت میکند یادداشتهایی در رسانههای فارسیزبان و انگلیسیزبان منتشر شده است. این یادداشت ترجمهی فارسی یادداشتی است که صورت انگلیسی آن در «اورشلیم پست» منتشر شده بود.
صورت کامل این یادداشت را در اینجا بخوانید:
https://www.fereydoun.org/strategies/opposition-groups
@fereydoun_magazine
.
تحلیلی از آیدین پناهی
آیدین پناهی در یادداشت خود بر این نکته تاکید میکند که ایرانیان برای تغییرات بنیادین نیازمند رهبری هستند که اصیل و قابل اعتماد باشد و در این مسیر رهبران تحمیلی از سوی غرب که تداعیگر تجربهی احمد چلبی باشند نه تنها مشکلی را حل نخواهند کرد بلکه شاید بر مشکلات بیفزایند.
او مینویسد: «مردم ایران بهطور گسترده خواهان رهبری هستند که نماد وحدت، سکولاریسم و چشماندازی شفاف برای آیندهای دموکراتیک باشد. ترویج چهرههایی از سوی غرب، خطر به حاشیه راندن رهبران و جنبشهای اصیلی را دارد که برای تغییرات بنیادین مبارزه میکنند. ایران به یک رهبر تحمیلی مشابه احمد چلبی نیاز ندارد، بلکه به نمایندگانی نیاز دارد که حقیقتا بازتابدهندهی اراده مردم باشند.
شاهزاده رضا پهلوی، که از احترام و مقبولیت گستردهای در میان ایرانیان برخوردار است، معتبرترین گزینه برای هدایت دوران گذار به دموکراسی محسوب میشود. او بهصورت علنی آمادگی خود را برای هدایت دوران گذار ایران اعلام کرده و بر وحدت، حکمرانی سکولار و مقاومت مدنی غیرخشونتآمیز تأکید کرده است. او در اجلاس شورای اسرائیلی-آمریکایی (IAC) تصریح کرد: "اپوزیسیون ایران از غرب نمیخواهد که رژیم را به جای ما سرنگون کند. ما خواهان همکاری با کشورهای دموکراتیک هستیم تا از مردم ایران در مسیر آزادی حمایت کنند".
مواضع اصولی شاهزاده، از جمله احترام به تمامیت ارضی ایران، تعهد به حقوق بشر، و تأکید بر مقاومت مدنی غیرخشونتآمیز، جایگاه وی را بهعنوان یک رهبر قابل اعتماد در میان ایرانیان داخل و خارج کشور مستحکم کرده است.
او همچنین تأکید کرده است که ایران آزاد نهتنها روابط خود را با اسرائیل تقویت خواهد کرد، بلکه صلح و همکاری با همسایگان، غرب، و ایالات متحده را نیز در دستور کار خود خواهد داشت. حمایت از چنین چشماندازی نهتنها مردم ایران را توانمند میسازد، بلکه با از بین بردن یکی از اصلیترین حامیان دولتی تروریسم، به تقویت امنیت جهانی نیز کمک میکند».
-—
دکتر آیدین پناهی استاد پژوهشگر ایرانی- آمریکایی و متخصص انرژی است. از او که به عنوان فعال سیاسی و حقوق بشر نیز فعالیت میکند یادداشتهایی در رسانههای فارسیزبان و انگلیسیزبان منتشر شده است. این یادداشت ترجمهی فارسی یادداشتی است که صورت انگلیسی آن در «اورشلیم پست» منتشر شده بود.
—-
صورت کامل این یادداشت را در وبسایت «فریدون» در بخش «تاملات مسیر پیروزی» بیابید و بخوانید:
https://www.fereydoun.org/strategies/opposition-groups
@fereydoun_magazine
تحلیلی از آیدین پناهی
آیدین پناهی در یادداشت خود بر این نکته تاکید میکند که ایرانیان برای تغییرات بنیادین نیازمند رهبری هستند که اصیل و قابل اعتماد باشد و در این مسیر رهبران تحمیلی از سوی غرب که تداعیگر تجربهی احمد چلبی باشند نه تنها مشکلی را حل نخواهند کرد بلکه شاید بر مشکلات بیفزایند.
او مینویسد: «مردم ایران بهطور گسترده خواهان رهبری هستند که نماد وحدت، سکولاریسم و چشماندازی شفاف برای آیندهای دموکراتیک باشد. ترویج چهرههایی از سوی غرب، خطر به حاشیه راندن رهبران و جنبشهای اصیلی را دارد که برای تغییرات بنیادین مبارزه میکنند. ایران به یک رهبر تحمیلی مشابه احمد چلبی نیاز ندارد، بلکه به نمایندگانی نیاز دارد که حقیقتا بازتابدهندهی اراده مردم باشند.
شاهزاده رضا پهلوی، که از احترام و مقبولیت گستردهای در میان ایرانیان برخوردار است، معتبرترین گزینه برای هدایت دوران گذار به دموکراسی محسوب میشود. او بهصورت علنی آمادگی خود را برای هدایت دوران گذار ایران اعلام کرده و بر وحدت، حکمرانی سکولار و مقاومت مدنی غیرخشونتآمیز تأکید کرده است. او در اجلاس شورای اسرائیلی-آمریکایی (IAC) تصریح کرد: "اپوزیسیون ایران از غرب نمیخواهد که رژیم را به جای ما سرنگون کند. ما خواهان همکاری با کشورهای دموکراتیک هستیم تا از مردم ایران در مسیر آزادی حمایت کنند".
مواضع اصولی شاهزاده، از جمله احترام به تمامیت ارضی ایران، تعهد به حقوق بشر، و تأکید بر مقاومت مدنی غیرخشونتآمیز، جایگاه وی را بهعنوان یک رهبر قابل اعتماد در میان ایرانیان داخل و خارج کشور مستحکم کرده است.
او همچنین تأکید کرده است که ایران آزاد نهتنها روابط خود را با اسرائیل تقویت خواهد کرد، بلکه صلح و همکاری با همسایگان، غرب، و ایالات متحده را نیز در دستور کار خود خواهد داشت. حمایت از چنین چشماندازی نهتنها مردم ایران را توانمند میسازد، بلکه با از بین بردن یکی از اصلیترین حامیان دولتی تروریسم، به تقویت امنیت جهانی نیز کمک میکند».
-—
دکتر آیدین پناهی استاد پژوهشگر ایرانی- آمریکایی و متخصص انرژی است. از او که به عنوان فعال سیاسی و حقوق بشر نیز فعالیت میکند یادداشتهایی در رسانههای فارسیزبان و انگلیسیزبان منتشر شده است. این یادداشت ترجمهی فارسی یادداشتی است که صورت انگلیسی آن در «اورشلیم پست» منتشر شده بود.
—-
صورت کامل این یادداشت را در وبسایت «فریدون» در بخش «تاملات مسیر پیروزی» بیابید و بخوانید:
https://www.fereydoun.org/strategies/opposition-groups
@fereydoun_magazine
پیرامون یک ضرورت؛ خرابکاری و تخریب مواضع نیروهای سرکوب
تحلیلی از رضا عرب
رضا عرب در این یادداشت تلاش میکند شرایط پیروزی انقلاب ملی را شرح دهد. او در اینجا سطح بحث را بیشتر روی آن نکتهای متمرکز کرده است که خود «مبارزه خیابانی» مینامد و به ضرورت چنین مبارزهای پیرامون مواردی چون تخریب ابزار سرکوب و چگونگی ایجاد تجمع و تسخیر خیابان توضیح ارائه میدهد.
او در بخشی از یادداشت مینویسد: «با خرابکاری و تخریب مواضع نیروهای سرکوبگر میتوان شرایط بهتری برای تجمع ایجاد کرد و امنیت بیشتری برای مبارزان آزادی فراهم آورد. از یک منظر، خرابکاریهای روزمره مدتی است که در دستور کار اقشار مختلف مردم قرار گرفته است. اما بهزودی و در شرایطی که فرصت برای اعتراض خیابانی فراهم شود، باید بر اولویت خرابکاری و ایجاد انسدادهای خیابانی برای ایجاد تجمعات تأکید کرد.
در این مرحله، هدف، حفاظت از جان تجمعکنندگان و اختلال در زیرساختهای حکومتی و کاهش توان سرکوب است. لذا پیش از رسیدن به محلهای مقرر برای تجمع، باید از توان حلقههای مردمی که ایجاد میشود برای تخریب مواضع سرکوبگران استفاده کرد. اقدامات زیر میتواند در این راستا مؤثر باشد:
تخریب دوربینهای شهری و سایر ابزارهای نظارتی.
ایجاد موانع در مسیرهای اصلی سرکوبگران، مانند مسیرهای ویژه.
آسیب به تجهیزات و خودروهای متعلق به نیروهای امنیتی.
ایجاد انسداد در بزرگراهها و خیابانهای اصلی.
در شهرهای کوچک یا محلات، ممکن است امکان تسخیر موقت مکانهایی مانند فرمانداریها یا کلانتریها فراهم شود. در این موارد، تخریب زیرساختهای کلیدی این ساختمانها ضروری است تا فرآیند بازسازی و استفادهی مجدد از آنها برای سرکوب، هفتهها به تاخیر بیفتد.
پس از خرابکاری، نیروها باید سریعا از محل خارج شوند. در این مرحله نباید ریسک "تسخیر" را به جان خرید. فاصلهی معمول برای ارسال نیروهای مسلح سرکوب به مکانی که در مراحل ابتدایی اعتراض تسخیر شده است، یک ساعت است. لذا، بلافاصله پس از خرابکاری باید از ساختمان دور شد و موارد امنیتی، همچون از بین بردن دوربینها و سایر ابزارها برای جلوگیری از شناسایی، را لحاظ کرد.».
-----
دکتر رضا عرب که اکنون دبیر دفتر مطالعات استراتژیک در حزب «ایران نوین» است، در حوزهی تخصصی و دانشگاهی، مدرس زبانشناسی کاربردی در دانشگاه کوئینزلند و پژوهشگر همکار در مرکز مطالعات فرهنگی و اجتماعی در دانشگاه گریفیث استرالیاست.
-----
لینک یادداشت در وبسایت «فریدون»:
https://www.fereydoun.org/reflections/street-fights
@fereydoun_magazine
تحلیلی از رضا عرب
رضا عرب در این یادداشت تلاش میکند شرایط پیروزی انقلاب ملی را شرح دهد. او در اینجا سطح بحث را بیشتر روی آن نکتهای متمرکز کرده است که خود «مبارزه خیابانی» مینامد و به ضرورت چنین مبارزهای پیرامون مواردی چون تخریب ابزار سرکوب و چگونگی ایجاد تجمع و تسخیر خیابان توضیح ارائه میدهد.
او در بخشی از یادداشت مینویسد: «با خرابکاری و تخریب مواضع نیروهای سرکوبگر میتوان شرایط بهتری برای تجمع ایجاد کرد و امنیت بیشتری برای مبارزان آزادی فراهم آورد. از یک منظر، خرابکاریهای روزمره مدتی است که در دستور کار اقشار مختلف مردم قرار گرفته است. اما بهزودی و در شرایطی که فرصت برای اعتراض خیابانی فراهم شود، باید بر اولویت خرابکاری و ایجاد انسدادهای خیابانی برای ایجاد تجمعات تأکید کرد.
در این مرحله، هدف، حفاظت از جان تجمعکنندگان و اختلال در زیرساختهای حکومتی و کاهش توان سرکوب است. لذا پیش از رسیدن به محلهای مقرر برای تجمع، باید از توان حلقههای مردمی که ایجاد میشود برای تخریب مواضع سرکوبگران استفاده کرد. اقدامات زیر میتواند در این راستا مؤثر باشد:
تخریب دوربینهای شهری و سایر ابزارهای نظارتی.
ایجاد موانع در مسیرهای اصلی سرکوبگران، مانند مسیرهای ویژه.
آسیب به تجهیزات و خودروهای متعلق به نیروهای امنیتی.
ایجاد انسداد در بزرگراهها و خیابانهای اصلی.
در شهرهای کوچک یا محلات، ممکن است امکان تسخیر موقت مکانهایی مانند فرمانداریها یا کلانتریها فراهم شود. در این موارد، تخریب زیرساختهای کلیدی این ساختمانها ضروری است تا فرآیند بازسازی و استفادهی مجدد از آنها برای سرکوب، هفتهها به تاخیر بیفتد.
پس از خرابکاری، نیروها باید سریعا از محل خارج شوند. در این مرحله نباید ریسک "تسخیر" را به جان خرید. فاصلهی معمول برای ارسال نیروهای مسلح سرکوب به مکانی که در مراحل ابتدایی اعتراض تسخیر شده است، یک ساعت است. لذا، بلافاصله پس از خرابکاری باید از ساختمان دور شد و موارد امنیتی، همچون از بین بردن دوربینها و سایر ابزارها برای جلوگیری از شناسایی، را لحاظ کرد.».
-----
دکتر رضا عرب که اکنون دبیر دفتر مطالعات استراتژیک در حزب «ایران نوین» است، در حوزهی تخصصی و دانشگاهی، مدرس زبانشناسی کاربردی در دانشگاه کوئینزلند و پژوهشگر همکار در مرکز مطالعات فرهنگی و اجتماعی در دانشگاه گریفیث استرالیاست.
-----
لینک یادداشت در وبسایت «فریدون»:
https://www.fereydoun.org/reflections/street-fights
@fereydoun_magazine