This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
در بروکسل چاپ شده است و نسخه الکترونیک آن هم حالا در دسترس است.
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
فراوان گفتهاند ای مرد! آنَت کُشت... اینَت کُشت...
سخن بیپرده میگویم: امیرالمومنینَت کُشت!
تو آنشمعی که در تاریکجایِ هستیِ انسان،
بهنامِ فتنه در اسلام، بادِ آستینَت کُشت!
نه در میدانِ تیغ و تیر و آهن، راویان گیجاند...
که در آن حُجرههای مرتجع، تفسیرِ دینَت کُشت!
الا ای "بیشاز اینها" شرم میآید مرا کانشب،
به بویِ گندمِ رِی، کمترینی از کمینَت کَشت!
از آن ساعت به خیلِ مومنانِ قوم شکدارم،
که در آن ظُهر، هرکس کُشت درحالِ یقینَت کُشت!
به قولِ روضهخوانان اعتباری نیست، چون اینان،
یکی در گوشهی گودال، وآنیک پُشتِ زینَت کُشت!
تورا ای تخمهی پاکِ شرافت! دوست میدارم...
سخن سربسته میگویم که؛ اینَت کُشت! اینَت کُشت!
#حسین_جنتی
#تازه
# صلیالله_علیک
@h_jannati
.
سخن بیپرده میگویم: امیرالمومنینَت کُشت!
تو آنشمعی که در تاریکجایِ هستیِ انسان،
بهنامِ فتنه در اسلام، بادِ آستینَت کُشت!
نه در میدانِ تیغ و تیر و آهن، راویان گیجاند...
که در آن حُجرههای مرتجع، تفسیرِ دینَت کُشت!
الا ای "بیشاز اینها" شرم میآید مرا کانشب،
به بویِ گندمِ رِی، کمترینی از کمینَت کَشت!
از آن ساعت به خیلِ مومنانِ قوم شکدارم،
که در آن ظُهر، هرکس کُشت درحالِ یقینَت کُشت!
به قولِ روضهخوانان اعتباری نیست، چون اینان،
یکی در گوشهی گودال، وآنیک پُشتِ زینَت کُشت!
تورا ای تخمهی پاکِ شرافت! دوست میدارم...
سخن سربسته میگویم که؛ اینَت کُشت! اینَت کُشت!
#حسین_جنتی
#تازه
# صلیالله_علیک
@h_jannati
.
Forwarded from مهدی فرجی
💠💠💠💠💠💠
💠
کتاب عتیق با مدیریت مهدی فرجی افتخار دارد که منبع اهالی ادب و تاریخ برای تهیهٔ کتابهای ارزشمند و قدیمی در بازار کتاب ایران است.
هماکنون به کانال تلگرام کتاب عتیق بپیوندید:
@atiqbook
پیشاپیش سپاس از به اشتراکگذاری.
نشانی کتاب عتیق در اینستاگرام
💠
💠💠💠💠💠
@mehdifaraji
💠
کتاب عتیق با مدیریت مهدی فرجی افتخار دارد که منبع اهالی ادب و تاریخ برای تهیهٔ کتابهای ارزشمند و قدیمی در بازار کتاب ایران است.
هماکنون به کانال تلگرام کتاب عتیق بپیوندید:
@atiqbook
پیشاپیش سپاس از به اشتراکگذاری.
نشانی کتاب عتیق در اینستاگرام
💠
💠💠💠💠💠
@mehdifaraji
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
.
ای سینهزن! قبول! عزاداریَت قبول!
ما خفتهایم! خفته! تو بیداریَت قبول!
ما گفتهایم: «نه» همه اهلِ جهنمیم...
تو مالکِ بهشت شدی... آریَت قبول!
باشد! اگر که تیر به چشمی ندوختی،
آن اشکهای از همه سو جاریَت قبول!
باشد! اگر که دست به خونی نبردهای،
در تکیهخانه زمزمهی زاریَت قبول!
آری! اگر میانِ خیابان زِ دستِ تو،
ظلمی نرفته است، میانداریَت قبول!
زنجیر گر به پای کسی بستهای که هیچ...
ورنه بزن به شانه... خودآزاریَت قبول!
اما اگر که دست در این قصه داشتی،
شرمندهایم! روضهی درباریَت قبول!
پُر سکه باد کیسهات ای کاسبِ حسین!
سودای دینفروشیِ بازاریَت قبول!
.
#حسین_جنتی
@h_jannati
.
ای سینهزن! قبول! عزاداریَت قبول!
ما خفتهایم! خفته! تو بیداریَت قبول!
ما گفتهایم: «نه» همه اهلِ جهنمیم...
تو مالکِ بهشت شدی... آریَت قبول!
باشد! اگر که تیر به چشمی ندوختی،
آن اشکهای از همه سو جاریَت قبول!
باشد! اگر که دست به خونی نبردهای،
در تکیهخانه زمزمهی زاریَت قبول!
آری! اگر میانِ خیابان زِ دستِ تو،
ظلمی نرفته است، میانداریَت قبول!
زنجیر گر به پای کسی بستهای که هیچ...
ورنه بزن به شانه... خودآزاریَت قبول!
اما اگر که دست در این قصه داشتی،
شرمندهایم! روضهی درباریَت قبول!
پُر سکه باد کیسهات ای کاسبِ حسین!
سودای دینفروشیِ بازاریَت قبول!
.
#حسین_جنتی
@h_jannati
.
Forwarded from Saeed
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
.
نانِ ما را بُریده وَز سرِ صِدق،
بر گلوی بُریده میگـــــرید...
آنکه یکعُمر از متاعِ حــرام،
سکٌه بر سکٌه چیده میگرید!
الغرض، جابهجایِ هیئتِ تو،
شمرِ فُرصتندیده میگرید!!
#حسین_جنتی
@h_jannati
نانِ ما را بُریده وَز سرِ صِدق،
بر گلوی بُریده میگـــــرید...
آنکه یکعُمر از متاعِ حــرام،
سکٌه بر سکٌه چیده میگرید!
الغرض، جابهجایِ هیئتِ تو،
شمرِ فُرصتندیده میگرید!!
#حسین_جنتی
@h_jannati
Forwarded from Hossein_jannati
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
.
یک تَن شُکوهِ رزمِ تورا شایگان نگفت
شایستۀ تو آنچه که بایست، آن نگفت!
هرکس که رفت بر سر منبر به نام تو،
جز نالههای العطشت، داستان نگفت!
تا اشکِ خلق را به در آرَد ز چشم خشک،
جز مشکِ آن سوارِ ابَر قهرمان، نگفت!
مشکل سر تو بود و دهان تو بود و هیچ
یک تن ز اصلِ قصه از این ذاکران نگفت!
ور گفت از سر تو، زِ نی یاد کرد و بس
ور گفت از دهان تو، جز خیزران نگفت
فهمید ماجرا نه همین گریه کردن است
این راز سر به مهر به پیر و جوان نگفت
دانست اگر تو را بشناسند و بشنوند
طوفان به پا کنند همین مردمان، نگفت!
یک نکته بیش نیست پیام قیام تو
من عاجزم ز گفتن و آن روضهخوان نگفت!
#حسین_جنتی
#گریان_بی_نگاه
@h_jannati
یک تَن شُکوهِ رزمِ تورا شایگان نگفت
شایستۀ تو آنچه که بایست، آن نگفت!
هرکس که رفت بر سر منبر به نام تو،
جز نالههای العطشت، داستان نگفت!
تا اشکِ خلق را به در آرَد ز چشم خشک،
جز مشکِ آن سوارِ ابَر قهرمان، نگفت!
مشکل سر تو بود و دهان تو بود و هیچ
یک تن ز اصلِ قصه از این ذاکران نگفت!
ور گفت از سر تو، زِ نی یاد کرد و بس
ور گفت از دهان تو، جز خیزران نگفت
فهمید ماجرا نه همین گریه کردن است
این راز سر به مهر به پیر و جوان نگفت
دانست اگر تو را بشناسند و بشنوند
طوفان به پا کنند همین مردمان، نگفت!
یک نکته بیش نیست پیام قیام تو
من عاجزم ز گفتن و آن روضهخوان نگفت!
#حسین_جنتی
#گریان_بی_نگاه
@h_jannati
.
محسن تماس گرفته بود، بیدار شدم زنگ زدم، با شوقِ مهربانانهای گفت: در یزد به مغازه ای رفتم دو پیرمرد با هم حرف میزدند و گلایه میکردند، یکیشان با لهجهی یزدی گفت:
نی گفت که جهان تلخه! گفتم نه
گفت من بار شکر داشتم «ایطو» شد!
برایش درستِ بیت را خواندم و گفتم از فلانی است.
#بهبه
.
.
نی گفت که تلخ است جهان، گفتمش این نیست
نالید که من بارِ شکر داشتم این شد!
.
الحمدلله
.
#محسنهمایون
محسن تماس گرفته بود، بیدار شدم زنگ زدم، با شوقِ مهربانانهای گفت: در یزد به مغازه ای رفتم دو پیرمرد با هم حرف میزدند و گلایه میکردند، یکیشان با لهجهی یزدی گفت:
نی گفت که جهان تلخه! گفتم نه
گفت من بار شکر داشتم «ایطو» شد!
برایش درستِ بیت را خواندم و گفتم از فلانی است.
#بهبه
.
.
نی گفت که تلخ است جهان، گفتمش این نیست
نالید که من بارِ شکر داشتم این شد!
.
الحمدلله
.
#محسنهمایون
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
.
گرچه بستند این حریفان از سخن بسیار، بار...
سود من کردم که بیرون بردم از بازار، بار!
روزگارم گفت با خوکان و نیکان فرق نیست...
شایگان در بردم از بازارِ این مکار، بار!
سوختم از آتشِ حسرت ولی نفروختم...
وصله نبود بر لباسِ مردِ آتشکار، بار!
همچو بلبل با دو ارزن ساختم، آواز را...
دیده بودم هست ماهی بهرِ بوتیمار، بار!
حرفِ کوتاهان شنیدم تا سخن بالا گرفت...
نیست نَقلِ گُندهگویان بر دلِ عیار، بار!
بر فرازِ تپه سوی آسمان ره یافتم...
بود بر دوشم چو عیسی گرچه بس دشوار، بار!
.
@h_jannati
.
گرچه بستند این حریفان از سخن بسیار، بار...
سود من کردم که بیرون بردم از بازار، بار!
روزگارم گفت با خوکان و نیکان فرق نیست...
شایگان در بردم از بازارِ این مکار، بار!
سوختم از آتشِ حسرت ولی نفروختم...
وصله نبود بر لباسِ مردِ آتشکار، بار!
همچو بلبل با دو ارزن ساختم، آواز را...
دیده بودم هست ماهی بهرِ بوتیمار، بار!
حرفِ کوتاهان شنیدم تا سخن بالا گرفت...
نیست نَقلِ گُندهگویان بر دلِ عیار، بار!
بر فرازِ تپه سوی آسمان ره یافتم...
بود بر دوشم چو عیسی گرچه بس دشوار، بار!
.
@h_jannati
.
یادداشت کوچکی اینجا نوشتهام اگر دوست دارید بخوانید:
https://www.h-jannati.ir/?p=1129
https://www.h-jannati.ir/?p=1129
.
دوستان من کنسرت بزرگی ترتیب دادهاند، اگر دوست دارید ببینید و بشنوید از اینجا بلیط تهیه کنید ♥️
.
https://B2n.ir/w56780
دوستان من کنسرت بزرگی ترتیب دادهاند، اگر دوست دارید ببینید و بشنوید از اینجا بلیط تهیه کنید ♥️
.
https://B2n.ir/w56780
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
.
شگفتی روزگاری شد... مرا از عقل دود آمد!
مسلمانزاده دیدم دست در دست جُهود آمد!
سخن آیینهی عقل است، شادا وضعِ خاموشان...
که بسیاری دهان دیدیم کز وی بوی کود آمد!
تو گویی هرچه نادانیست ابری شد به تاریکی
سپس بادِ سفاهت هو زد و بر ما فرود آمد!
ندانستیم اینک ناقهی عقل است پِی کردیم
بلاهت صیحهای شد راست بر قومِ ثمود آمد!
«دروغ و خشکسال و دشمن» آوخ! آن دعا را باش...
یکی آمین نگفتی اهرمن با هرچه بود آمد!
کتاب از دستمان افتاد... پر زد روی رفها رفت
چنین آخرزمان را دیر میدیدیم، زود آمد!
.
.
#حسین_جنتی
#تازه
@h_jannati
.
شگفتی روزگاری شد... مرا از عقل دود آمد!
مسلمانزاده دیدم دست در دست جُهود آمد!
سخن آیینهی عقل است، شادا وضعِ خاموشان...
که بسیاری دهان دیدیم کز وی بوی کود آمد!
تو گویی هرچه نادانیست ابری شد به تاریکی
سپس بادِ سفاهت هو زد و بر ما فرود آمد!
ندانستیم اینک ناقهی عقل است پِی کردیم
بلاهت صیحهای شد راست بر قومِ ثمود آمد!
«دروغ و خشکسال و دشمن» آوخ! آن دعا را باش...
یکی آمین نگفتی اهرمن با هرچه بود آمد!
کتاب از دستمان افتاد... پر زد روی رفها رفت
چنین آخرزمان را دیر میدیدیم، زود آمد!
.
.
#حسین_جنتی
#تازه
@h_jannati
.
سلام
ثبتنام دوره چهلم کارگاه شعر آغاز شد
فقط پانزده نفر میتوانند در لینک زیر ثبتنام کنند:
https://www.h-jannati.ir/?page_id=1108
ثبتنام دوره چهلم کارگاه شعر آغاز شد
فقط پانزده نفر میتوانند در لینک زیر ثبتنام کنند:
https://www.h-jannati.ir/?page_id=1108
.
نشستی به شِشدَر ولی شش نیامد!
به کوشش نیامد، به خواهش نیامد!
نشستی به سستی مگر دیوِ دیوان،
به کُرنِش بیاید، به کُرنِش نیامد...
کمین کرده بودی سواری بگیری،
از آن اسبِ چوبی جز ارتش نیامد!
گمان بُرده بودی به تقلیدِ آرش،
کَمان را کشیدی ولی کش نیامد!
هماره پس از صبر دورِ ظفر نی!
از آن غوره حلوای کشمش نیامد...
فنا جز به همدستیِ بیخیالی،
خِرَد جز به همراهِ دانش نیامد!
قمار اینچنین است آری برادر!
نشستی به ششدر ولی شش نیامد...
.
.
#حسین_جنتی
#قمار
.
@h_jannati
نشستی به شِشدَر ولی شش نیامد!
به کوشش نیامد، به خواهش نیامد!
نشستی به سستی مگر دیوِ دیوان،
به کُرنِش بیاید، به کُرنِش نیامد...
کمین کرده بودی سواری بگیری،
از آن اسبِ چوبی جز ارتش نیامد!
گمان بُرده بودی به تقلیدِ آرش،
کَمان را کشیدی ولی کش نیامد!
هماره پس از صبر دورِ ظفر نی!
از آن غوره حلوای کشمش نیامد...
فنا جز به همدستیِ بیخیالی،
خِرَد جز به همراهِ دانش نیامد!
قمار اینچنین است آری برادر!
نشستی به ششدر ولی شش نیامد...
.
.
#حسین_جنتی
#قمار
.
@h_jannati