⭕️تقدم رفع تحریم بر اصلاحات اقتصادی
گفتوگو با رحمن قهرمانپور درباره ارتباط تحریمها با ناترازیها
✍️هدا احمدی / نویسنده نشریه
برای اثبات این گزاره که «برجام» اثرگذاری مثبتی بر روندهای اقتصاد ایران داشته، کافی است به آمار رشد اقتصادی سال 1395 نگاه کنیم. در این سال در اثر اجرای برجام محدودیتهای نفتی برداشته شد و رشد اقتصادی تحت تاثیر افزایش تولید و صادرات نفت به 5 /12 درصد رسید. پیش از آن در سالهای 1391 تا 1394 که تحریمهای مختلفی علیه اقتصاد ایران اعمال شد، میانگین رشد اقتصاد، منفی 8 /1 درصد بوده است.
به این ترتیب آنچه باعث شده ازسرگیری مذاکرات در دولت چهاردهم همچنان برای جامعه ایرانی مهم باشد، رفع تحریمهای اقتصادی و کاهش ریسک سرمایهگذاری در صورت مثبت بودن مذاکرات است. در حال حاضر دو نوع نگاه در زمینه رفع ناترازیها وجود دارد.
برخی معتقدند با وجود تحریمها هم میشود ناترازیهای اقتصاد ایران را کاهش داد. اما برخی معتقدند دولت باید هرچه سریعتر زمینه لغو تحریمها و عادی کردن روابط با جهان را فراهم آورد. رحمن قهرمانپور، پژوهشگر روابط بینالملل معتقد است؛ بدون رفع تحریمها و تنشزدایی، اصلاحات اقتصادی مستمر و پایدار رخ نخواهد داد.
📌متن کامل را در سایت تجارت فردا مطالعه کنید.
#تجارت_فردا
@tejaratefarda
گفتوگو با رحمن قهرمانپور درباره ارتباط تحریمها با ناترازیها
✍️هدا احمدی / نویسنده نشریه
برای اثبات این گزاره که «برجام» اثرگذاری مثبتی بر روندهای اقتصاد ایران داشته، کافی است به آمار رشد اقتصادی سال 1395 نگاه کنیم. در این سال در اثر اجرای برجام محدودیتهای نفتی برداشته شد و رشد اقتصادی تحت تاثیر افزایش تولید و صادرات نفت به 5 /12 درصد رسید. پیش از آن در سالهای 1391 تا 1394 که تحریمهای مختلفی علیه اقتصاد ایران اعمال شد، میانگین رشد اقتصاد، منفی 8 /1 درصد بوده است.
به این ترتیب آنچه باعث شده ازسرگیری مذاکرات در دولت چهاردهم همچنان برای جامعه ایرانی مهم باشد، رفع تحریمهای اقتصادی و کاهش ریسک سرمایهگذاری در صورت مثبت بودن مذاکرات است. در حال حاضر دو نوع نگاه در زمینه رفع ناترازیها وجود دارد.
برخی معتقدند با وجود تحریمها هم میشود ناترازیهای اقتصاد ایران را کاهش داد. اما برخی معتقدند دولت باید هرچه سریعتر زمینه لغو تحریمها و عادی کردن روابط با جهان را فراهم آورد. رحمن قهرمانپور، پژوهشگر روابط بینالملل معتقد است؛ بدون رفع تحریمها و تنشزدایی، اصلاحات اقتصادی مستمر و پایدار رخ نخواهد داد.
📌متن کامل را در سایت تجارت فردا مطالعه کنید.
#تجارت_فردا
@tejaratefarda
هفته نامه تجارت فردا
تقدم رفع تحریم بر اصلاحات اقتصادی
برای اثبات این گزاره که «برجام» اثرگذاری مثبتی بر روندهای اقتصاد ایران داشته، کافی است به آمار رشد اقتصادی سال 1395 نگاه کنیم. در این سال در اثر
Forwarded from روزنامه دنیای اقتصاد
نسل Z زندگی و کار را چگونه میبیند
تغییر معنای موفقیت
✅مولود پاکروان با استناد به یافتههای مطالعه جدیدی که بنیاد خانواده والتون (WFF) در مشارکت با موسسه گالوپ انجام داده به تحلیل موضوعی چالشبرانگیز پرداخته است، اینکه چرا نسل جوان از راهاندازی کسبوکار گریزان است؟
چکیده مقاله:
🔹نسل جوان نسبت به آینده خوشبیناند اما احساس میکنند برای آن، به قدر کافی آمادگی ندارند. سلامتی روان برایشان به موضوعی چالشبرانگیز تبدیل شده. نمیتوانند به راحتی و بااطمینان برای زندگی خود هدف تعیین کرده یا اهدافشان را دنبال کنند.
🔹علاقه چندانی به مشارکت در تکالیف تحصیلی یا وظایف شغلی خود ندارند. و از همه مهمتر، اولویتهایشان شباهتی به نسلهای گذشته ندارد؛ خوشبختی و شادمانی را به هر چیز دیگری ترجیح میدهند!
🔹در زندگی ایدهآل این نسل، آرامش و راحتی و داشتن روابط نزدیک با دوستان و خانواده بهطور قابل توجهی مهمتر از ثروتمند شدن، خرید خانه یا دستیابی به یک موقعیت کاری رده بالا است.
🔹در جولای ۲۰۲۴ موسسه تحقیقاتی ADP نتایج مطالعهای را منتشر کرد که تاییدی بر تصویر ارائهشده از سوی گزارش اخیر گالوپ بود.
🔹در این مطالعه از اعضای نسل زد پرسیده شده بود: چه چیزی برای شما مهمتر است: شاغل بودن یا شاد بودن؟ اگر بخواهید انتخاب کنید کدام را در اولویت قرار میدهید؟
🔹دادهها نشان داد که هرچه سن کارمند بالاتر باشد، احتمال بیشتری دارد که شغلش را به شادی اولویت دهد.
🔹۴۶ درصد از جوانترین کارکنان گفتند که ترجیح میدهند بدون شغل بمانند تا ناراضی.
🔹ممکن است تصور کنید با نسلی روبهرو هستیم که ضعیف و تنبلاند و نمیخواهند کار کنند؛ بهویژه برای ما بزرگترهایی که سختکوشی و نظم و انضباط را ارزش میدانیم و آموختهایم که مسیر موفقیت، بالا رفتن از نردبان شغل و شرکتهاست!
🔹اما واقعیت چیز دیگری است. به نظر میرسد نسل زد، در مقایسه با والدین خود نگرش بسیار متفاوتی نسبت به کار دارد.
🔹برخلاف ما که با نگرش «زندگی برای کار» بزرگ شدیم، آنها کار را برای زندگی میخواهند. زومرها برای زندگی کار میکنند زیرا شاهد رنج نسلهای قدیمی بودهاند.
🔹در واقع، ما داریم درباره نسلی حرف میزنیم که میراث وعدههای بربادرفته و تحققنیافته را دیده است. در گذشته به شما قول میدادند که اگر ۳۰ سال و به سختی کار کنید، حقوق بازنشستگی خواهید داشت و از مراقبتهای پزشکی برخوردار خواهید شد. دستکم در غرب، دیگر هیچکدام از این وعدهها ارزش ندارد!
🔹در میان اعضای این نسل، آگاهی فزایندهای در مورد مسائل مربوط به سلامت روان وجود دارد. استرس ناشی از راهاندازی و اداره یک کسبوکار میتواند دلهرهآور و پراضطراب باشد.
🔹برخلاف نسل ما که استرس کاری به بخشی جداییناپذیر از زندگی روزمرهمان تبدیل شده، آنها رفاه ذهنی و آرامش فکری خود را به مسیر کارآفرینی ترجیح میدهند.
🔹در حالی که فناوری، راهاندازی یک کسبوکار را راحتتر و دردسترستر کرده است، همه افراد این نسل الزاماً به منابع، شبکهها یا راهنمایی لازم برای پیگیری یک کسبوکار موثر دسترسی ندارند.
🔹اعضای نسل زد به داشتن آگاهیهای عمیق اجتماعی، اخلاقی و زیستمحیطی شهرهاند. نسلی که اغلب به دنبال کارهای مثبت و معنادار است. دقیقاً به همین دلیل ممکن است احساس کنند الگوهای سنتی کسبوکار با ارزشهای آنها همخوانی ندارد.
🔹نگاه آنها نسبت به رفاه و بهزیستی جامعتر و کلنگرتر از ماست. تعادل را به موفقیتهای حرفهای ترجیح میدهند.. برخلاف ما که ساعات طولانی از عمرمان را در پشت میز کار گذراندیم و تعهد به کار برایمان نشانه موفقیت بود آنها تعادل سالم میان زندگی شخصی و شغلی را معیار مهمتری برای محک زدن موفقیت میدانند.
🔹اینکه اولویتهای این نسل با من و شما متفاوت است، یافته ترسناکی نیست. باید بپذیریم با نسلی روبهرو هستیم که استقلال، انعطافپذیری، تعادل میان کار و زندگی و توانایی کنترل برنامههای خود را اولویت میداند و لذت بردن از زندگی را به گرفتاری در مشاغل پراسترس و نااطمینانیهای ریز و درشت مالی و شادی را به شغل ترجیح میدهد.
منبع: تجارت فردا، شماره ۵۶۰
✅ کانال رسمی روزنامه دنیای اقتصاد👇
@den_ir
تغییر معنای موفقیت
✅مولود پاکروان با استناد به یافتههای مطالعه جدیدی که بنیاد خانواده والتون (WFF) در مشارکت با موسسه گالوپ انجام داده به تحلیل موضوعی چالشبرانگیز پرداخته است، اینکه چرا نسل جوان از راهاندازی کسبوکار گریزان است؟
چکیده مقاله:
🔹نسل جوان نسبت به آینده خوشبیناند اما احساس میکنند برای آن، به قدر کافی آمادگی ندارند. سلامتی روان برایشان به موضوعی چالشبرانگیز تبدیل شده. نمیتوانند به راحتی و بااطمینان برای زندگی خود هدف تعیین کرده یا اهدافشان را دنبال کنند.
🔹علاقه چندانی به مشارکت در تکالیف تحصیلی یا وظایف شغلی خود ندارند. و از همه مهمتر، اولویتهایشان شباهتی به نسلهای گذشته ندارد؛ خوشبختی و شادمانی را به هر چیز دیگری ترجیح میدهند!
🔹در زندگی ایدهآل این نسل، آرامش و راحتی و داشتن روابط نزدیک با دوستان و خانواده بهطور قابل توجهی مهمتر از ثروتمند شدن، خرید خانه یا دستیابی به یک موقعیت کاری رده بالا است.
🔹در جولای ۲۰۲۴ موسسه تحقیقاتی ADP نتایج مطالعهای را منتشر کرد که تاییدی بر تصویر ارائهشده از سوی گزارش اخیر گالوپ بود.
🔹در این مطالعه از اعضای نسل زد پرسیده شده بود: چه چیزی برای شما مهمتر است: شاغل بودن یا شاد بودن؟ اگر بخواهید انتخاب کنید کدام را در اولویت قرار میدهید؟
🔹دادهها نشان داد که هرچه سن کارمند بالاتر باشد، احتمال بیشتری دارد که شغلش را به شادی اولویت دهد.
🔹۴۶ درصد از جوانترین کارکنان گفتند که ترجیح میدهند بدون شغل بمانند تا ناراضی.
🔹ممکن است تصور کنید با نسلی روبهرو هستیم که ضعیف و تنبلاند و نمیخواهند کار کنند؛ بهویژه برای ما بزرگترهایی که سختکوشی و نظم و انضباط را ارزش میدانیم و آموختهایم که مسیر موفقیت، بالا رفتن از نردبان شغل و شرکتهاست!
🔹اما واقعیت چیز دیگری است. به نظر میرسد نسل زد، در مقایسه با والدین خود نگرش بسیار متفاوتی نسبت به کار دارد.
🔹برخلاف ما که با نگرش «زندگی برای کار» بزرگ شدیم، آنها کار را برای زندگی میخواهند. زومرها برای زندگی کار میکنند زیرا شاهد رنج نسلهای قدیمی بودهاند.
🔹در واقع، ما داریم درباره نسلی حرف میزنیم که میراث وعدههای بربادرفته و تحققنیافته را دیده است. در گذشته به شما قول میدادند که اگر ۳۰ سال و به سختی کار کنید، حقوق بازنشستگی خواهید داشت و از مراقبتهای پزشکی برخوردار خواهید شد. دستکم در غرب، دیگر هیچکدام از این وعدهها ارزش ندارد!
🔹در میان اعضای این نسل، آگاهی فزایندهای در مورد مسائل مربوط به سلامت روان وجود دارد. استرس ناشی از راهاندازی و اداره یک کسبوکار میتواند دلهرهآور و پراضطراب باشد.
🔹برخلاف نسل ما که استرس کاری به بخشی جداییناپذیر از زندگی روزمرهمان تبدیل شده، آنها رفاه ذهنی و آرامش فکری خود را به مسیر کارآفرینی ترجیح میدهند.
🔹در حالی که فناوری، راهاندازی یک کسبوکار را راحتتر و دردسترستر کرده است، همه افراد این نسل الزاماً به منابع، شبکهها یا راهنمایی لازم برای پیگیری یک کسبوکار موثر دسترسی ندارند.
🔹اعضای نسل زد به داشتن آگاهیهای عمیق اجتماعی، اخلاقی و زیستمحیطی شهرهاند. نسلی که اغلب به دنبال کارهای مثبت و معنادار است. دقیقاً به همین دلیل ممکن است احساس کنند الگوهای سنتی کسبوکار با ارزشهای آنها همخوانی ندارد.
🔹نگاه آنها نسبت به رفاه و بهزیستی جامعتر و کلنگرتر از ماست. تعادل را به موفقیتهای حرفهای ترجیح میدهند.. برخلاف ما که ساعات طولانی از عمرمان را در پشت میز کار گذراندیم و تعهد به کار برایمان نشانه موفقیت بود آنها تعادل سالم میان زندگی شخصی و شغلی را معیار مهمتری برای محک زدن موفقیت میدانند.
🔹اینکه اولویتهای این نسل با من و شما متفاوت است، یافته ترسناکی نیست. باید بپذیریم با نسلی روبهرو هستیم که استقلال، انعطافپذیری، تعادل میان کار و زندگی و توانایی کنترل برنامههای خود را اولویت میداند و لذت بردن از زندگی را به گرفتاری در مشاغل پراسترس و نااطمینانیهای ریز و درشت مالی و شادی را به شغل ترجیح میدهد.
منبع: تجارت فردا، شماره ۵۶۰
@den_ir
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
⭕️پرتگاه یا پرواز
موانع استارتآپهای ایرانی در بازار بینالمللی در گفتوگو با آرش جهانگیری
✍️صدف صمیمی / نویسنده نشریه
آرش جهانگیری کارشناس حوزه استارتآپ از دورانی میگوید که استارتآپهای ایرانی میتوانستند در کشورهای منطقه حضور فعال داشته باشند و تجربه صادر کنند. او میگوید، بسیاری از استارتآپها در آن دوران به جز منطقه خودمان حضور در منطقه منا را هم جذاب میدیدند.
اما خروج از برجام و پررنگ شدن تحریمها موجب شد بسیاری از قراردادها و قرارها لغو شود. فضایی که احساس میکردیم گشایشی در آن اتفاق افتاده و میتوانیم پای میز مذاکره بنشینیم یا به دنبال سرمایهگذار باشیم از بین رفت. جهانگیری اما بر این باور است که تحریم تمام ماجرا نیست و مشکلات زیرساختی زیادی سد راه استارتآپها شدند.
📌متن کامل را در سایت تجارت فردا مطالعه کنید.
#تجارت_فردا
@tejaratefarda
موانع استارتآپهای ایرانی در بازار بینالمللی در گفتوگو با آرش جهانگیری
✍️صدف صمیمی / نویسنده نشریه
آرش جهانگیری کارشناس حوزه استارتآپ از دورانی میگوید که استارتآپهای ایرانی میتوانستند در کشورهای منطقه حضور فعال داشته باشند و تجربه صادر کنند. او میگوید، بسیاری از استارتآپها در آن دوران به جز منطقه خودمان حضور در منطقه منا را هم جذاب میدیدند.
اما خروج از برجام و پررنگ شدن تحریمها موجب شد بسیاری از قراردادها و قرارها لغو شود. فضایی که احساس میکردیم گشایشی در آن اتفاق افتاده و میتوانیم پای میز مذاکره بنشینیم یا به دنبال سرمایهگذار باشیم از بین رفت. جهانگیری اما بر این باور است که تحریم تمام ماجرا نیست و مشکلات زیرساختی زیادی سد راه استارتآپها شدند.
📌متن کامل را در سایت تجارت فردا مطالعه کنید.
#تجارت_فردا
@tejaratefarda
⭕️رفتگان
کدام کسبوکارها در عصر جدید رونق خود را از دست دادهاند؟
✍️زهرا تهرانی / نویسنده نشریه
از زمانی که جنبش لادیسم (یک جنبش اجتماعی از صنعتگران نساجی بریتانیا در قرن نوزدهم بود که عمدتاً به وسیله تخریب ماشینآلات بافندگی، در برابر تغییراتی که بر اثر انقلاب صنعتی ایجاد شده بود اعتراض کردند) ماشینهای بافندگی را از بین میبردند، بدیهی است که بدانیم فناوریهای جدید میتوانند مشاغل را از بین ببرند.
اما نوآوریهای فنی مشاغل جدیدی را نیز ایجاد میکند: یک برنامهنویس کامپیوتر یا شخصی که پنلهای خورشیدی را روی سقف نصب میکند در نظر بگیرید. زمان ثابت کرده هر اتفاق یا تغییر و تحولی با پیامدهای مثبت و منفی همراه بوده است.
شاید پیشرفت تکنولوژی، ورود هوش مصنوعی به ابعاد مختلف زندگی اجتماعی و فردی و دیجیتالی شدن صنایع زندگی را برای بشر آسانتر کرده باشد، اما اگر به خوبی به اطرافمان نگاه کنیم متوجه خواهیم شد که پیامدهای ناخوشایندی نیز به همراه داشته است. از پیامدهای منفی این تغییرات کمرونق شدن بسیاری از کسبوکارها و خاموش شدن چراغ بسیاری از فروشگاهها، کارخانهها و شرکتها بوده است، آنهایی که به پای پیشرفت سریع تکنولوژی نرسیدند نفس کم آوردند و حتی متوقف شدند.
دیوید آتور، اقتصاددان امآیتی پژوهشی در سال 2018 انجام داده و برای تاریخ ایالاتمتحده از سال 1940 تاکنون پاسخی ارائه کرده است. این مطالعه نشان میدهد چه تعداد شغل به دلیل اتوماسیون ماشینها از دست رفته است و چه تعداد از آنها از این طریق افزایش یافتهاند. این مطالعه نشان میدهد، بهویژه از سال 1980، فناوری جانشین شغلهایی بیشتر در ایالاتمتحده شده است.
📌متن کامل را در سایت تجارت فردا مطالعه کنید.
#تجارت_فردا
@tejaratefarda
کدام کسبوکارها در عصر جدید رونق خود را از دست دادهاند؟
✍️زهرا تهرانی / نویسنده نشریه
از زمانی که جنبش لادیسم (یک جنبش اجتماعی از صنعتگران نساجی بریتانیا در قرن نوزدهم بود که عمدتاً به وسیله تخریب ماشینآلات بافندگی، در برابر تغییراتی که بر اثر انقلاب صنعتی ایجاد شده بود اعتراض کردند) ماشینهای بافندگی را از بین میبردند، بدیهی است که بدانیم فناوریهای جدید میتوانند مشاغل را از بین ببرند.
اما نوآوریهای فنی مشاغل جدیدی را نیز ایجاد میکند: یک برنامهنویس کامپیوتر یا شخصی که پنلهای خورشیدی را روی سقف نصب میکند در نظر بگیرید. زمان ثابت کرده هر اتفاق یا تغییر و تحولی با پیامدهای مثبت و منفی همراه بوده است.
شاید پیشرفت تکنولوژی، ورود هوش مصنوعی به ابعاد مختلف زندگی اجتماعی و فردی و دیجیتالی شدن صنایع زندگی را برای بشر آسانتر کرده باشد، اما اگر به خوبی به اطرافمان نگاه کنیم متوجه خواهیم شد که پیامدهای ناخوشایندی نیز به همراه داشته است. از پیامدهای منفی این تغییرات کمرونق شدن بسیاری از کسبوکارها و خاموش شدن چراغ بسیاری از فروشگاهها، کارخانهها و شرکتها بوده است، آنهایی که به پای پیشرفت سریع تکنولوژی نرسیدند نفس کم آوردند و حتی متوقف شدند.
دیوید آتور، اقتصاددان امآیتی پژوهشی در سال 2018 انجام داده و برای تاریخ ایالاتمتحده از سال 1940 تاکنون پاسخی ارائه کرده است. این مطالعه نشان میدهد چه تعداد شغل به دلیل اتوماسیون ماشینها از دست رفته است و چه تعداد از آنها از این طریق افزایش یافتهاند. این مطالعه نشان میدهد، بهویژه از سال 1980، فناوری جانشین شغلهایی بیشتر در ایالاتمتحده شده است.
📌متن کامل را در سایت تجارت فردا مطالعه کنید.
#تجارت_فردا
@tejaratefarda
هفته نامه تجارت فردا
رفتگان
زهرا تهرانی / نویسنده نشریه
از زمانی که جنبش لادیسم (یک جنبش اجتماعی از صنعتگران نساجی بریتانیا در قرن نوزدهم بود که عمدتاً به وسیله
Forwarded from روزنامه دنیای اقتصاد
تجارت آزاد و فرصتهای برابر برای همه
✅الهام حمیدی، تاثیر تجارت آزاد بر کاهش فقر را بررسی کرده است.
چکیده مقاله:
🔹۳۰ سال پیش، نیمی از جمعیت فقیر دنیا در چین و هندوستان زندگی میکردند. از زمانی که این دو کشور سیاستهای آزادسازی تجارت را در پیش گرفتند، تحولات چشمگیری رخ داده است.
🔹فقط بین سالهای ۱۹۹۲ تا ۲۰۰۹ و همزمان با اصلاح قوانین تجارت در چین، رشد اقتصاد این کشور به هشت درصد رسید و ۷۰۰ میلیون نفر در همان دوران از فقر نجات پیدا کردند.
🔹در هندوستان هم وضعیت مشابهی رقم خورد؛ تعرفههای گمرکی از ۸۰ درصد به ۱۰ درصد کاهش پیدا کرد و تعداد خانوادههای فقیر از ۵۳ درصد کل جمعیت به ۳۲ درصد رسید.
🔹آزادسازی تجارت طرفداران و مخالفان خود را دارد. طرفداران بر این باورند که چنین سیاستهایی به کاهش هزینههای مصرف، افزایش بهرهوری و رشد اقتصادی میانجامد، ولی مخالفان عقیده دارند که تجارت آزاد برای بازار کار داخلی گران تمام میشود و راه کالاهای بیکیفیت را به داخل کشور باز میکند.
🔹بسیاری از طرفداران، تجارت آزاد را تنها راه مبارزه با فقر میدانند، در حالی که اقتصاددانان معتقدند، اجرای سیاستهای تجارت آزاد و ارتباط آن با کاهش فقر، پیچیدگیهای زیادی دارد.
🔹در یکی از مقالات بانک جهانی به این موضوع اشاره میشود که افراد فقیر به طور یکسانی از اصلاحات تجاری کشورشان تاثیر نمیپذیرند. چگونگی تاثیرپذیری آنها تا حد زیادی به محل زندگیشان، ویژگیهای فردی (مهارت یا جنسیت)، نوع اصلاحات انجامشده و حوزه اشتغال آنها بستگی دارد.
🔹با وجود اینکه مطالعات به طور کلی نشان داده است که آزادسازی تجارت بر رشد اقتصاد تاثیر مثبت دارد و باعث کاهش قیمتها و افزایش سطح رفاه قشر کمدرآمد میشود، ولی همچنان دولتمردان در بعضی کشورها بر اجرای سیاستهای حمایتی و محدودیتهای تجاری پافشاری میکنند.
🔹حتی دونالد ترامپ نیز به بهانه حمایت از مشاغل، تعرفه واردات از چین را افزایش داد و رئیس سازمان تجارت جهانی، روبرتو آزودو، هشدار داد که دور نگه داشتن رقبای خارجی از بازارهای داخلی موجب رونق گرفتن فعالیت تولیدکنندگان بیکیفیت خواهد شد.
🔹هنوز بعد از گذشت چهار سال از آن دوران، پژوهشگران به نتیجه قطعی دست پیدا نکردهاند که نشان دهد استراتژی حمایتی ترامپ نقش مثبتی بر صنایع و بازار کار آمریکا داشته است.
🔹جفری بانیستر و کامو تاگ، دو اقتصاددان صندوق بینالمللی پول، به نقش تجارت بینالملل بر کاهش فقر پرداختهاند. بر اساس یافتههای آنها سیاستهای حمایتی از آن جهت در بعضی کشورها همچنان محبوب هستند که به دولتمردان اجازه میدهند با آسانترین و غیرشفافترین روش ممکن منابع اقتصادی را به گروههای خاص هدایت کنند.
🔹اگرچه محدود کردن تجارت، میانگین استاندارد زندگی گروههای خاص را برای مدتی کوتاه افزایش میدهد، اما همان گروهها بهتدریج شاهد کاهش درآمدهای خود خواهند بود و تغییر ساختار اقتصادی ناشی از آن ممکن است در کوتاهمدت نابسامانیهای اقتصادی را به همراه داشته باشد.
🔹این دو اقتصاددان در مقالهشان به چند مزیت آزادسازی تجاری اشاره کردهاند؛ از جمله تغییر در دستمزدهای نیروی کار متخصص و غیرمتخصص، شانس بیشتر قشر فقیر برای یافتن شغل، فراهم شدن زمینه برای سرمایهگذاری و نوآوری و به تبع رشد اقتصاد، کاهش قیمتها و دسترسی به محصولات جدید.
🔹در واقع مهمترین پیامد آزادسازی تجارت برای خانوادههای فقیر این است که با کاهش قیمت محصولات وارداتی، دسترسی آنها به محصولات ارزانتر مواد غذایی، دارویی و سایر محصولات سلامتی و بهداشتی بیشتر میشود.
🔹تجارت آزاد در صورتی درآمد فقرا را افزایش میدهد که با ثبات در اقتصاد کلان و تنوع تجارت همراه باشد. نوسانات کلان اقتصادی در همه شرایط برای قشر کمدرآمد جامعه فاجعهآفرین بوده است، زیرا مانع از رشد اقتصادی میشود و به طرز نامطلوبی بر توزیع درآمد و تشدید نابرابری اثرگذار است.
🔹فقرا دسترسی به منابع مالی ندارند که بتوانند بحرانهای اقتصادی را پشت سر بگذارند. ولی در کشوری که ثبات اقتصادی وجود ندارد، بحرانها را میتوان با تنوع تجارت خارجی تا حدودی کماثر کرد.
🔹تجارت آزاد میتواند تحول بزرگی برای قشر فقیر جامعه ایجاد کند، فقط اگر دولت کوچک باشد و با کاهش تعرفههای گمرکی همچنان منابع مالی کافی برای رسیدگی به فقرا داشته باشد.
🔹اصلاحات تجاری با چالشهای زیادی همراه است، ولی پذیرش اصل تجارت آزاد فرصتهای زیادی برای رهایی مردم از فقر مهیا میکند و میتواند دنیایی با فرصتهایی برابر برای همه مردم به وجود آورد.
منبع: تجارت فردا، شماره ۵۶۰
✅ کانال رسمی روزنامه دنیای اقتصاد👇
@den_ir
✅الهام حمیدی، تاثیر تجارت آزاد بر کاهش فقر را بررسی کرده است.
چکیده مقاله:
🔹۳۰ سال پیش، نیمی از جمعیت فقیر دنیا در چین و هندوستان زندگی میکردند. از زمانی که این دو کشور سیاستهای آزادسازی تجارت را در پیش گرفتند، تحولات چشمگیری رخ داده است.
🔹فقط بین سالهای ۱۹۹۲ تا ۲۰۰۹ و همزمان با اصلاح قوانین تجارت در چین، رشد اقتصاد این کشور به هشت درصد رسید و ۷۰۰ میلیون نفر در همان دوران از فقر نجات پیدا کردند.
🔹در هندوستان هم وضعیت مشابهی رقم خورد؛ تعرفههای گمرکی از ۸۰ درصد به ۱۰ درصد کاهش پیدا کرد و تعداد خانوادههای فقیر از ۵۳ درصد کل جمعیت به ۳۲ درصد رسید.
🔹آزادسازی تجارت طرفداران و مخالفان خود را دارد. طرفداران بر این باورند که چنین سیاستهایی به کاهش هزینههای مصرف، افزایش بهرهوری و رشد اقتصادی میانجامد، ولی مخالفان عقیده دارند که تجارت آزاد برای بازار کار داخلی گران تمام میشود و راه کالاهای بیکیفیت را به داخل کشور باز میکند.
🔹بسیاری از طرفداران، تجارت آزاد را تنها راه مبارزه با فقر میدانند، در حالی که اقتصاددانان معتقدند، اجرای سیاستهای تجارت آزاد و ارتباط آن با کاهش فقر، پیچیدگیهای زیادی دارد.
🔹در یکی از مقالات بانک جهانی به این موضوع اشاره میشود که افراد فقیر به طور یکسانی از اصلاحات تجاری کشورشان تاثیر نمیپذیرند. چگونگی تاثیرپذیری آنها تا حد زیادی به محل زندگیشان، ویژگیهای فردی (مهارت یا جنسیت)، نوع اصلاحات انجامشده و حوزه اشتغال آنها بستگی دارد.
🔹با وجود اینکه مطالعات به طور کلی نشان داده است که آزادسازی تجارت بر رشد اقتصاد تاثیر مثبت دارد و باعث کاهش قیمتها و افزایش سطح رفاه قشر کمدرآمد میشود، ولی همچنان دولتمردان در بعضی کشورها بر اجرای سیاستهای حمایتی و محدودیتهای تجاری پافشاری میکنند.
🔹حتی دونالد ترامپ نیز به بهانه حمایت از مشاغل، تعرفه واردات از چین را افزایش داد و رئیس سازمان تجارت جهانی، روبرتو آزودو، هشدار داد که دور نگه داشتن رقبای خارجی از بازارهای داخلی موجب رونق گرفتن فعالیت تولیدکنندگان بیکیفیت خواهد شد.
🔹هنوز بعد از گذشت چهار سال از آن دوران، پژوهشگران به نتیجه قطعی دست پیدا نکردهاند که نشان دهد استراتژی حمایتی ترامپ نقش مثبتی بر صنایع و بازار کار آمریکا داشته است.
🔹جفری بانیستر و کامو تاگ، دو اقتصاددان صندوق بینالمللی پول، به نقش تجارت بینالملل بر کاهش فقر پرداختهاند. بر اساس یافتههای آنها سیاستهای حمایتی از آن جهت در بعضی کشورها همچنان محبوب هستند که به دولتمردان اجازه میدهند با آسانترین و غیرشفافترین روش ممکن منابع اقتصادی را به گروههای خاص هدایت کنند.
🔹اگرچه محدود کردن تجارت، میانگین استاندارد زندگی گروههای خاص را برای مدتی کوتاه افزایش میدهد، اما همان گروهها بهتدریج شاهد کاهش درآمدهای خود خواهند بود و تغییر ساختار اقتصادی ناشی از آن ممکن است در کوتاهمدت نابسامانیهای اقتصادی را به همراه داشته باشد.
🔹این دو اقتصاددان در مقالهشان به چند مزیت آزادسازی تجاری اشاره کردهاند؛ از جمله تغییر در دستمزدهای نیروی کار متخصص و غیرمتخصص، شانس بیشتر قشر فقیر برای یافتن شغل، فراهم شدن زمینه برای سرمایهگذاری و نوآوری و به تبع رشد اقتصاد، کاهش قیمتها و دسترسی به محصولات جدید.
🔹در واقع مهمترین پیامد آزادسازی تجارت برای خانوادههای فقیر این است که با کاهش قیمت محصولات وارداتی، دسترسی آنها به محصولات ارزانتر مواد غذایی، دارویی و سایر محصولات سلامتی و بهداشتی بیشتر میشود.
🔹تجارت آزاد در صورتی درآمد فقرا را افزایش میدهد که با ثبات در اقتصاد کلان و تنوع تجارت همراه باشد. نوسانات کلان اقتصادی در همه شرایط برای قشر کمدرآمد جامعه فاجعهآفرین بوده است، زیرا مانع از رشد اقتصادی میشود و به طرز نامطلوبی بر توزیع درآمد و تشدید نابرابری اثرگذار است.
🔹فقرا دسترسی به منابع مالی ندارند که بتوانند بحرانهای اقتصادی را پشت سر بگذارند. ولی در کشوری که ثبات اقتصادی وجود ندارد، بحرانها را میتوان با تنوع تجارت خارجی تا حدودی کماثر کرد.
🔹تجارت آزاد میتواند تحول بزرگی برای قشر فقیر جامعه ایجاد کند، فقط اگر دولت کوچک باشد و با کاهش تعرفههای گمرکی همچنان منابع مالی کافی برای رسیدگی به فقرا داشته باشد.
🔹اصلاحات تجاری با چالشهای زیادی همراه است، ولی پذیرش اصل تجارت آزاد فرصتهای زیادی برای رهایی مردم از فقر مهیا میکند و میتواند دنیایی با فرصتهایی برابر برای همه مردم به وجود آورد.
منبع: تجارت فردا، شماره ۵۶۰
@den_ir
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
⭕️ناسلامتی
چرا فقرا زندگی ناسالمتری دارند؟
✍️آزاده چیذری / نویسنده نشریه
رونق اقتصادی میتواند دسترسی افراد را به منابع، برای اجتناب از قرار گرفتن در معرض خطرات بهداشتی یا حفظ آن فراهم کند. پژوهشها نشان میدهد که افراد با درآمد بالاتر به طور مداوم نتایج سلامت بهتری را نسبت به افراد با درآمد پایین و کسانی که در فقر زندگی میکنند، تجربه میکنند: تغذیه و غذاهای سالم؛ پناهگاه؛ محلههای امن برای یادگیری، زندگی و کار؛ هوا و آب پاک؛ آب و برق و سایر عناصری که استاندارد زندگی یک فرد را تعیین میکنند. افرادی که در محلههای کمدرآمد یا دچار فقر بالا زندگی میکنند، احتمالاً به دلیل ترکیبی از این عوامل، سلامت ضعیفی را تجربه میکنند.
همچنین خشونت در مناطقی که فقر بیشتری دارند، شیوع بیشتری دارد. از سال 2008 تا 2012، افراد در خانوارهایی که در سطح فقر یا زیر سطح فقر قرار داشتند، بیش از دو برابر میزان قربانی شدن خشونتآمیز را نسبت به افراد خانوادههای با درآمد بالا تجربه کردند.
در نتیجه موارد گفتهشده، فقر و وضعیت کمدرآمدی به طور چشمگیری بر امید به زندگی تاثیر میگذارد. آموزش و وضعیت اجتماعی، اقتصادی ناشی از آن، با درآمد و ثروت مرتبط است و اینها ارتباطی قوی با امید به زندگی برای هر دو جنس و همه نژادها در تمام سنین دارند. احتمال ترک تحصیل دانشآموزان خانوادههای کمدرآمد پنج برابر بیشتر از دانشآموزان خانوادههای با درآمد بالاست.
📌متن کامل را در سایت تجارت فردا مطالعه کنید.
#تجارت_فردا
@tejaratefarda
چرا فقرا زندگی ناسالمتری دارند؟
✍️آزاده چیذری / نویسنده نشریه
رونق اقتصادی میتواند دسترسی افراد را به منابع، برای اجتناب از قرار گرفتن در معرض خطرات بهداشتی یا حفظ آن فراهم کند. پژوهشها نشان میدهد که افراد با درآمد بالاتر به طور مداوم نتایج سلامت بهتری را نسبت به افراد با درآمد پایین و کسانی که در فقر زندگی میکنند، تجربه میکنند: تغذیه و غذاهای سالم؛ پناهگاه؛ محلههای امن برای یادگیری، زندگی و کار؛ هوا و آب پاک؛ آب و برق و سایر عناصری که استاندارد زندگی یک فرد را تعیین میکنند. افرادی که در محلههای کمدرآمد یا دچار فقر بالا زندگی میکنند، احتمالاً به دلیل ترکیبی از این عوامل، سلامت ضعیفی را تجربه میکنند.
همچنین خشونت در مناطقی که فقر بیشتری دارند، شیوع بیشتری دارد. از سال 2008 تا 2012، افراد در خانوارهایی که در سطح فقر یا زیر سطح فقر قرار داشتند، بیش از دو برابر میزان قربانی شدن خشونتآمیز را نسبت به افراد خانوادههای با درآمد بالا تجربه کردند.
در نتیجه موارد گفتهشده، فقر و وضعیت کمدرآمدی به طور چشمگیری بر امید به زندگی تاثیر میگذارد. آموزش و وضعیت اجتماعی، اقتصادی ناشی از آن، با درآمد و ثروت مرتبط است و اینها ارتباطی قوی با امید به زندگی برای هر دو جنس و همه نژادها در تمام سنین دارند. احتمال ترک تحصیل دانشآموزان خانوادههای کمدرآمد پنج برابر بیشتر از دانشآموزان خانوادههای با درآمد بالاست.
📌متن کامل را در سایت تجارت فردا مطالعه کنید.
#تجارت_فردا
@tejaratefarda
هفته نامه تجارت فردا
ناسلامتی
آزاده چیذری / نویسنده نشریه
فقر یک عامل پیچیده و موذی تعیینکننده سلامت، ناشی از عوامل سیستماتیک است که میتواند برای نسلها
⭕️آیا پول خوشبختی میآورد؟
در طول تاریخ، جستوجوی خوشبختی یکی از دغدغههای بشر بوده است. البته، ما انسانها فقط به اندازهگیری شادی خودمان راضی نیستیم، بلکه شادی خود را در رابطه با افراد اطرافمان و حتی سایر مردم در سراسر جهان نیز در نظر میگیریم. گزارش سالانه جهانی شادی، که از دادههای نظرسنجی در بیش از 150 کشور استفاده شده، به ما کمک میکند تا این مقایسه را انجام دهیم.
در حالی که نتایج به طور قطعی به ثروت کمک کننده در شادی اشاره نمیکند، یک همبستگی قوی در سراسر صفحه وجود دارد. به طور کلی، فقیرترین کشورهای جهان کمترین امتیاز شادی را دارند و ثروتمندترین کشورهای جهان شادترین هستند.
#تجارت_فردا
@tejaratefarda
در طول تاریخ، جستوجوی خوشبختی یکی از دغدغههای بشر بوده است. البته، ما انسانها فقط به اندازهگیری شادی خودمان راضی نیستیم، بلکه شادی خود را در رابطه با افراد اطرافمان و حتی سایر مردم در سراسر جهان نیز در نظر میگیریم. گزارش سالانه جهانی شادی، که از دادههای نظرسنجی در بیش از 150 کشور استفاده شده، به ما کمک میکند تا این مقایسه را انجام دهیم.
در حالی که نتایج به طور قطعی به ثروت کمک کننده در شادی اشاره نمیکند، یک همبستگی قوی در سراسر صفحه وجود دارد. به طور کلی، فقیرترین کشورهای جهان کمترین امتیاز شادی را دارند و ثروتمندترین کشورهای جهان شادترین هستند.
#تجارت_فردا
@tejaratefarda
⭕️رابطه خوشتیپی و بازی
خوشتیپ بودن چه اثری روی علاقه به بازیهای کامپیوتری دارد؟
✍️حامد وحیدی / نویسنده نشریه
در طی چند دهه اخیر، بازیهای کامپیوتری به جنبه جداییناپذیر زندگی بسیاری از مردم در سراسر جهان تبدیل شده است؛ طبق آمارها، یک نوجوان بهطور متوسط سه درصد از زمان بیداری خود را مشغول بازی کردن با کامپیوتر است. این موضوع باعث علاقه محققان به بررسی و درک تاثیرات آن و بررسی عوامل موثر بر بازیهای کامپیوتری، به ویژه زمان صرفشده برای آن شده است.
نویسندگان این مقاله نیز یک عامل نادیده گرفتهشده را که بر روی میزان بازی کردن افراد اثرگذار است بررسی میکنند: جذابیت فیزیکی. نتایج آنها نشان میدهد که هم در میان نوجوانان و هم در بزرگسالان، افرادی که از نظر فیزیکی جذابترند، زمان کمتری را صرف بازیهای ویدئویی میکنند. این محققان علت این پدیده را روابط اجتماعی بالای افراد جذاب میدانند. آنها بیان میکنند که رابطه میان ظاهر و بازی به این دلیل ایجاد نمیشود که بازی افراد را بدقیافه میکند، بلکه برعکس، این ظاهر افراد است که میزان استفاده آنها از بازیهای کامپیوتری را تعیین میکند.
بنابراین یافتههای این مقاله نشان میدهد که ویژگیهای شخصی تعیینکننده رفتار بازی افراد هستند. بدون شک میتوان «داستانهای» غیراقتصادی زیادی برای توضیح این نتایج گفت اما روی هم رفته، این نتایج میتواند یک توضیح اقتصادی کاملاً ساده داشته باشد: افراد خوشتیپ دارای هزینه-فرصت بیشتری برای بازی هستند، زیرا آنها در تعاملات اجتماعی با دوستان خود مزیت نسبی دارند و آن هم ظاهر زیبا و اعتمادبهنفس بالاست. درک این موضوع که چگونه زیبایی بر رفتار بازی تاثیر میگذارد، میتواند بینشهای ارزشمندی در مورد سازوکارهای اقتصادی و اجتماعی مصرف افراد و اوقات فراغت آنها در دنیای امروزی ارائه کند.
📌متن کامل را در سایت تجارت فردا مطالعه کنید.
#تجارت_فردا
@tejaratefarda
خوشتیپ بودن چه اثری روی علاقه به بازیهای کامپیوتری دارد؟
✍️حامد وحیدی / نویسنده نشریه
در طی چند دهه اخیر، بازیهای کامپیوتری به جنبه جداییناپذیر زندگی بسیاری از مردم در سراسر جهان تبدیل شده است؛ طبق آمارها، یک نوجوان بهطور متوسط سه درصد از زمان بیداری خود را مشغول بازی کردن با کامپیوتر است. این موضوع باعث علاقه محققان به بررسی و درک تاثیرات آن و بررسی عوامل موثر بر بازیهای کامپیوتری، به ویژه زمان صرفشده برای آن شده است.
نویسندگان این مقاله نیز یک عامل نادیده گرفتهشده را که بر روی میزان بازی کردن افراد اثرگذار است بررسی میکنند: جذابیت فیزیکی. نتایج آنها نشان میدهد که هم در میان نوجوانان و هم در بزرگسالان، افرادی که از نظر فیزیکی جذابترند، زمان کمتری را صرف بازیهای ویدئویی میکنند. این محققان علت این پدیده را روابط اجتماعی بالای افراد جذاب میدانند. آنها بیان میکنند که رابطه میان ظاهر و بازی به این دلیل ایجاد نمیشود که بازی افراد را بدقیافه میکند، بلکه برعکس، این ظاهر افراد است که میزان استفاده آنها از بازیهای کامپیوتری را تعیین میکند.
بنابراین یافتههای این مقاله نشان میدهد که ویژگیهای شخصی تعیینکننده رفتار بازی افراد هستند. بدون شک میتوان «داستانهای» غیراقتصادی زیادی برای توضیح این نتایج گفت اما روی هم رفته، این نتایج میتواند یک توضیح اقتصادی کاملاً ساده داشته باشد: افراد خوشتیپ دارای هزینه-فرصت بیشتری برای بازی هستند، زیرا آنها در تعاملات اجتماعی با دوستان خود مزیت نسبی دارند و آن هم ظاهر زیبا و اعتمادبهنفس بالاست. درک این موضوع که چگونه زیبایی بر رفتار بازی تاثیر میگذارد، میتواند بینشهای ارزشمندی در مورد سازوکارهای اقتصادی و اجتماعی مصرف افراد و اوقات فراغت آنها در دنیای امروزی ارائه کند.
📌متن کامل را در سایت تجارت فردا مطالعه کنید.
#تجارت_فردا
@tejaratefarda
هفته نامه تجارت فردا
رابطه خوشتیپی و بازی
حامد وحیدی / نویسنده نشریه
صنعت بازیهای کامپیوتری در دهههای اخیر به یکی از مهمترین و پرنفوذترین صنایع در جهان تبدیل شده
Forwarded from روزنامه دنیای اقتصاد
مهاجران افغان بمانند یا بروند
✅ هدا احمدی و حسن توکلی در گزارشی که با راهنمایی دکتر یعقوب اندایش، عضو هیات علمی دانشگاه شهید چمران، نوشته شده است پیامدهای خروج مهاجران افغان از ایران را بررسی کردهاند.
چکیده مقاله:
🔹چگونگی برخورد با مهاجران افغانستانی به یکی از مسائل مهم در کشورهای آلمان، اتریش، ترکیه و ایران تبدیل شده است.
🔹در اغلب این کشورها، مردم خواستار تدوین سیاستهایی هستند که حضور اتباع افغانستانی را محدود کند.
🔹آمارهای غیررسمی از حضور ۱۰ تا ۱۳ میلیون افغانستانی در ایران حکایت دارد که اغلب آنها در سالهای اخیر وارد ایران شدهاند.
🔹اگر بتوان به این اعداد تا اندازهای اعتماد کرد میتوان گفت بیش از ۱۰ درصد جمعیت ایران را مهاجران افغانستانی تشکیل میدهند.
🔹 هیچکس به درستی نمیداند چطور شد که در مدتزمانی کوتاه شمار جمعیت مهاجران افغانستانی این همه افزایش یافت، اما برخی معتقدند شماری از مقامات دولت سیزدهم، موافق افزایش جمعیت مهاجران افغانستانی در ایران بودند.
🔹این گمانهزنی آنجا قوت میگیرد که احمد علمالهدی، امام جمعه مشهد بارها در سخنان خود خواستار تسهیل ورود اتباع افغانستانی به کشور شده است.
🔹او اخیراً با تکرار نظرات گذشته خود، گفته: «افغانهایی که به ایران آمدهاند، شریک ما و در حکم مهاجرانی هستند که در صدر اسلام از مکه به مدینه مهاجرت کردند و اهالی مدینه (انصار) خانهها و اموال خود را با آنها قسمت کردند؛ ایرانیها هم چنین کنند.»
🔹احمد علمالهدی یا مدافعان حضور مهاجران افغانستانی در ایران چه منفعتی میبرند؟ هنوز کسی نمیتواند پاسخ این سوال را بدهد.
🔹مخالفان وضعیت فعلی نگراناند که حضور تعداد قابل ملاحظهای از اتباع غیرمجاز، دغدغههای امنیتی زیادی ایجاد میکند.
🔹 از سوی دیگر برخی معتقدند سالانه حدود ۱۳ میلیارد دلار صرف سوخت و انرژی مورد نیاز مهاجران افغانستانی در ایران میشود که رقمی معادل ۲۰ درصد بودجه دولت است.
🔹 به عقیده این افراد، اگر اتباع غیرقانونی افغانستانی حضور نداشتند، تمام یا بخش قابل توجهی از ناترازی انرژی حل میشد.
🔹 مقامات دولت جدید نیز همسو با این نگرانیها در مدت زمان کوتاهی که قدرت را در دست گرفتهاند، بارها اعلام کردهاند که برنامههای مفصلی برای اخراج مهاجران غیرقانونی دارند.
🔹وزیر کشور گفته باید تا پایان امسال حداقل دو میلیون مهاجر غیرقانونی از کشور خارج شوند.
🔹مقامات انتظامی نیز طرح ضربتی برای خروج اتباع غیرمجاز را شروع کردهاند. این طرح در بخشهایی از کشور اجرا شده که آثار سریعی در بازار کار داشته است.
🔹چنانکه در برخی شهرستانها که طرح ضربتی با شدت بیشتری در حال اجراست، کمبود کارگر احساس میشود.
🔹البته مدیران بخشهای خدماتی و تولیدی چنین نظری ندارند و معتقدند کارگران افغانستانی برای کارفرمایان ایرانی، مزیت هستند چرا که ارزانترند و بدون مسئولیت بیمه و تعهدات مالیاتی.
🔹از سوی دیگر برخی معتقدند کشور ما فاقد الگویی برای مهاجرپذیری نیروی کار است.
🔹پژوهش های علمی نشان میدهد که مهاجرت به سود همه است تا جایی که اگر مهاجران نبودند آمریکا هم نبود.
🔹با این حال مخالفان مهاجرت به تعصبات و سوگیریهای قومی و نژادی خود اجازه بروز داده و سیاستمداران هم به ناآگاهی رایدهندگان پاسخ میدهند، نه پژوهشهای علمی.
منبع: تجارت فردا، شماره ۵۶۰
✅ کانال رسمی روزنامه دنیای اقتصاد👇
@den_ir
✅ هدا احمدی و حسن توکلی در گزارشی که با راهنمایی دکتر یعقوب اندایش، عضو هیات علمی دانشگاه شهید چمران، نوشته شده است پیامدهای خروج مهاجران افغان از ایران را بررسی کردهاند.
چکیده مقاله:
🔹چگونگی برخورد با مهاجران افغانستانی به یکی از مسائل مهم در کشورهای آلمان، اتریش، ترکیه و ایران تبدیل شده است.
🔹در اغلب این کشورها، مردم خواستار تدوین سیاستهایی هستند که حضور اتباع افغانستانی را محدود کند.
🔹آمارهای غیررسمی از حضور ۱۰ تا ۱۳ میلیون افغانستانی در ایران حکایت دارد که اغلب آنها در سالهای اخیر وارد ایران شدهاند.
🔹اگر بتوان به این اعداد تا اندازهای اعتماد کرد میتوان گفت بیش از ۱۰ درصد جمعیت ایران را مهاجران افغانستانی تشکیل میدهند.
🔹 هیچکس به درستی نمیداند چطور شد که در مدتزمانی کوتاه شمار جمعیت مهاجران افغانستانی این همه افزایش یافت، اما برخی معتقدند شماری از مقامات دولت سیزدهم، موافق افزایش جمعیت مهاجران افغانستانی در ایران بودند.
🔹این گمانهزنی آنجا قوت میگیرد که احمد علمالهدی، امام جمعه مشهد بارها در سخنان خود خواستار تسهیل ورود اتباع افغانستانی به کشور شده است.
🔹او اخیراً با تکرار نظرات گذشته خود، گفته: «افغانهایی که به ایران آمدهاند، شریک ما و در حکم مهاجرانی هستند که در صدر اسلام از مکه به مدینه مهاجرت کردند و اهالی مدینه (انصار) خانهها و اموال خود را با آنها قسمت کردند؛ ایرانیها هم چنین کنند.»
🔹احمد علمالهدی یا مدافعان حضور مهاجران افغانستانی در ایران چه منفعتی میبرند؟ هنوز کسی نمیتواند پاسخ این سوال را بدهد.
🔹مخالفان وضعیت فعلی نگراناند که حضور تعداد قابل ملاحظهای از اتباع غیرمجاز، دغدغههای امنیتی زیادی ایجاد میکند.
🔹 از سوی دیگر برخی معتقدند سالانه حدود ۱۳ میلیارد دلار صرف سوخت و انرژی مورد نیاز مهاجران افغانستانی در ایران میشود که رقمی معادل ۲۰ درصد بودجه دولت است.
🔹 به عقیده این افراد، اگر اتباع غیرقانونی افغانستانی حضور نداشتند، تمام یا بخش قابل توجهی از ناترازی انرژی حل میشد.
🔹 مقامات دولت جدید نیز همسو با این نگرانیها در مدت زمان کوتاهی که قدرت را در دست گرفتهاند، بارها اعلام کردهاند که برنامههای مفصلی برای اخراج مهاجران غیرقانونی دارند.
🔹وزیر کشور گفته باید تا پایان امسال حداقل دو میلیون مهاجر غیرقانونی از کشور خارج شوند.
🔹مقامات انتظامی نیز طرح ضربتی برای خروج اتباع غیرمجاز را شروع کردهاند. این طرح در بخشهایی از کشور اجرا شده که آثار سریعی در بازار کار داشته است.
🔹چنانکه در برخی شهرستانها که طرح ضربتی با شدت بیشتری در حال اجراست، کمبود کارگر احساس میشود.
🔹البته مدیران بخشهای خدماتی و تولیدی چنین نظری ندارند و معتقدند کارگران افغانستانی برای کارفرمایان ایرانی، مزیت هستند چرا که ارزانترند و بدون مسئولیت بیمه و تعهدات مالیاتی.
🔹از سوی دیگر برخی معتقدند کشور ما فاقد الگویی برای مهاجرپذیری نیروی کار است.
🔹پژوهش های علمی نشان میدهد که مهاجرت به سود همه است تا جایی که اگر مهاجران نبودند آمریکا هم نبود.
🔹با این حال مخالفان مهاجرت به تعصبات و سوگیریهای قومی و نژادی خود اجازه بروز داده و سیاستمداران هم به ناآگاهی رایدهندگان پاسخ میدهند، نه پژوهشهای علمی.
منبع: تجارت فردا، شماره ۵۶۰
@den_ir
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
⭕️رویای مقاصد جذاب
چرا مهاجرت در سالهای اخیر در جهان افزایش یافته است؟
✍️امیرمحمد نصیرائیمقدم / واحد تحلیل داده دنیای اقتصاد
از دیرباز تاکنون یکی از ویژگیهای نسل بشر حس تعلق به محل تولد و رشد خود بوده و هست اما رشد چشمگیر مهاجرت در طول سالهای اخیر نشاندهنده این نکته است که شرایط تغییر کرده است.
طبق گزارش سازمان ملل متحد، تعداد مهاجران بینالمللی در سال 2020 (آخرین داده موجود) به 281 میلیون نفر رسیده است، که نسبت به 173 میلیون نفر در سال 2000، رشدی 62درصدی را نشان میدهد. این بدان معناست که در حال حاضر، 6 /3 درصد از جمعیت جهان را مهاجران تشکیل میدهند. این افزایش چشمگیر، نشاندهنده تاثیر عواملی مانند جهانیسازی، نابرابریهای اقتصادی، درگیریها و تغییرات آبوهوایی بر تصمیم افراد برای مهاجرت است.
با توجه به روندهای فعلی، انتظار میرود تعداد مهاجران بینالمللی در آینده همچنان به رشد خود ادامه دهد. سازمان ملل متحد پیشبینی میکند که تا سال 2050، تعداد مهاجران بینالمللی به 405 میلیون نفر برسد، که معادل 9 /4 درصد از جمعیت جهان خواهد بود. این افزایش، ناشی از عوامل مختلفی مانند رشد جمعیت، تغییرات آبوهوایی، پیشرفتهای تکنولوژیک و نابرابریهای اقتصادی است که انتظار میرود در آینده همچنان ادامه داشته باشند.
📌متن کامل را در سایت تجارت فردا مطالعه کنید.
#تجارت_فردا
@tejaratefarda
چرا مهاجرت در سالهای اخیر در جهان افزایش یافته است؟
✍️امیرمحمد نصیرائیمقدم / واحد تحلیل داده دنیای اقتصاد
از دیرباز تاکنون یکی از ویژگیهای نسل بشر حس تعلق به محل تولد و رشد خود بوده و هست اما رشد چشمگیر مهاجرت در طول سالهای اخیر نشاندهنده این نکته است که شرایط تغییر کرده است.
طبق گزارش سازمان ملل متحد، تعداد مهاجران بینالمللی در سال 2020 (آخرین داده موجود) به 281 میلیون نفر رسیده است، که نسبت به 173 میلیون نفر در سال 2000، رشدی 62درصدی را نشان میدهد. این بدان معناست که در حال حاضر، 6 /3 درصد از جمعیت جهان را مهاجران تشکیل میدهند. این افزایش چشمگیر، نشاندهنده تاثیر عواملی مانند جهانیسازی، نابرابریهای اقتصادی، درگیریها و تغییرات آبوهوایی بر تصمیم افراد برای مهاجرت است.
با توجه به روندهای فعلی، انتظار میرود تعداد مهاجران بینالمللی در آینده همچنان به رشد خود ادامه دهد. سازمان ملل متحد پیشبینی میکند که تا سال 2050، تعداد مهاجران بینالمللی به 405 میلیون نفر برسد، که معادل 9 /4 درصد از جمعیت جهان خواهد بود. این افزایش، ناشی از عوامل مختلفی مانند رشد جمعیت، تغییرات آبوهوایی، پیشرفتهای تکنولوژیک و نابرابریهای اقتصادی است که انتظار میرود در آینده همچنان ادامه داشته باشند.
📌متن کامل را در سایت تجارت فردا مطالعه کنید.
#تجارت_فردا
@tejaratefarda
هفته نامه تجارت فردا
رویای مقاصد جذاب
امیرمحمد نصیرائیمقدم / واحد تحلیل داده دنیای اقتصاد
از دیرباز تاکنون یکی از ویژگیهای نسل بشر حس تعلق به محل تولد و رشد خود بوده
چرا با پدیده آقازادهها در اقتصاد مواجه شدیم؟
در شرایطی که اکثریت جامعه در حال تلاش برای بقا و تامین حداقل نیازهای خود است، آقازادهها و بستگان سیاستمداران بر جریانهای اصلی تولید و تجارت تسلط یافتهاند و سهم بسیار بزرگی از مواهب اقتصاد دارند.
ارزش اقتصادی عضویت در خانواده سیاستمداران چقدر است؟
#تجارت_فردا
@tejaratefarda
در شرایطی که اکثریت جامعه در حال تلاش برای بقا و تامین حداقل نیازهای خود است، آقازادهها و بستگان سیاستمداران بر جریانهای اصلی تولید و تجارت تسلط یافتهاند و سهم بسیار بزرگی از مواهب اقتصاد دارند.
ارزش اقتصادی عضویت در خانواده سیاستمداران چقدر است؟
#تجارت_فردا
@tejaratefarda
هفتهنامه تجارتفردا
چرا با پدیده آقازادهها در اقتصاد مواجه شدیم؟ در شرایطی که اکثریت جامعه در حال تلاش برای بقا و تامین حداقل نیازهای خود است، آقازادهها و بستگان سیاستمداران بر جریانهای اصلی تولید و تجارت تسلط یافتهاند و سهم بسیار بزرگی از مواهب اقتصاد دارند. ارزش اقتصادی…
غریبههای آشنا
آقازادهها با اقتصاد ایران چه میکنند؟
✍️ محمد طاهری/سردبیر
🔹 اکثریت افراد جامعه، با شدت و ضعفی متفاوت، در حال تلاش برای بقا و تامین حداقل نیازهای خود هستند. در همین حال عده زیادی از تجار و کارآفرینان نیز تلاش میکنند تا کسبوکار خود را از گزند آسیبهای بیشمار در امان نگه دارند. این وضعیت برای عده اندکی از افراد ذینفوذ جامعه کاملا متفاوت است. این عده اندک، آقازادههایی هستند که در سالهای تحریم، بر جریانهای اصلی تولید و تجارت تسلط یافتهاند و سهم بسیار بزرگی در اقتصاد دارند اما ردپای آنها آشکار نیست.
در دوران بحران اقتصادی، هر پدیده مرتبط با فسادی که به نوعی منتسب به نهاد دولت و حاکمیت باشد، در چشم مردمِ گرفتار در تنگنای اقتصادی، بزرگتر و عظیمتر جلوه میکند. حتی در مفاسدی که در بخش خصوصی هم رخ میدهد، مردم علاوه بر حلقه خطاکاران، به دنبال خط و ربطهای پس پرده هستند که اغلب به اعضای خانواده و منسوبان سیاستمداران ختم میشود. با برملا شدن برخی مفاسد آقازادهها، ذهنیت جامعه ایرانی نسبت به خانوادههای سیاستمداران حساس شده و آنها را کانون توزیع رانت و سوءاستفاده از قدرت و ثروت و حتی دستاندازی به بیتالمال میدانند.
🔹 در نظر مردم، موتور تولید فساد با قدرت تمام به کار مشغول است و آقازادهها سوخت این موتور را تأمین میکنند. البته همه آقازاده نیستند و نسبت نزدیک داشتن هم برای بهره بردن از مواهب، کفایت میکند. اینجاست که پای دامادها، عروسها، خواهرزادهها و برادرزادهها نیز به میان میآید. در چنین شرایطی، نسبت نزدیک داشتن با سیاستمداران ارزش اقتصادی بالایی دارد.
نقش آقازادهها در اقتصاد ایران در چند دهه گذشته مدام رو به افزایش بوده است. با این حال مساله این نیست که آقازاده خوب نداریم و بسیاری از آقازادهها هرگز به دنبال استفاده از رانت موقعیت خانوادگی خود نبودهاند اما پررنگ شدن مصادیقی از مفاسد فرزندان و منتسبان نزدیک به مقامات مسوول دولتی و حاکمیتی و لشکری و کشوری، باعث تقویت سوءظن مردم نسبت به هر آقازادهای شده است.
🔹 قدیمها آقازادگی به فرزندان سیاستمداران ذینفوذ محدود میشد اما این روزها پسران و دختران مدیران میانی سازمانهای اقتصادی هم آقازاده محسوب میشوند ضمن اینکه منافع مشترک اقتصادی باعث شراکت آقازادهها با مفسدان سیاسی و اقتصادی شده است. گاهی چند آقازاده با هم شراکت میکنند و امپراطوری بزرگی تشکیل میدهند اما گاهی سایه یک آقازاده هم میتواند سودهای کلان برای یک شرکت به همراه داشته باشد. به این ترتیب آنها همه جا حضور دارند. از یک شرکت حقالعملکاری تا هیأت مدیره یک باشگاه فوتبال.
🔹به دلایل زیادی پدران ترجیح دادند پسران نقششان را بر عهده گیرند. فعالیت اقتصادی کارگزاران نظام در جمهوری اسلامی عملی تقبیح شده است و اغلب پدران ترجیح میدهند وارد این چالش نشوند. به همین دلیل پسران و دختران شاید به نیابت از پدران وارد صحنه شدهاند.
قدرت گرفتن آقازادهها با تحریمهای اقتصادی هم نسبت مستقیم دارد. به نظر میرسد در مقاطعی، ترجیح حلقه قدرت این بوده که خودیها وظیفه دور زدن تحریمها را بر عهده گیرند. بعد از رسوایی بابک زنجانی که نشان داد افرادی خارج از حلقه قدرت به ثروتهای انبوه دست یافتهاند، احتمالا این پرسش پیش آمد که چرا باید غریبهها از این ثروت بهرهمند شوند، در حالیکه از خودیها چنین امکانی سلب شده است.
🔹 اما آقازادهها برای ساختار سیاسی، خطرات زیادی به همراه دارند. هزینه اصلی این است که آقازادهها مبارزه با فساد را برای ساختار سیاسی، پرهزینه و بعضا غیر ممکن میکنند. نظام حکمرانی در کشور ما چهاردهه هم و غم خود را صرف مبارزه پیگیر با فساد کرده ولی هر روز ابعاد مالی فساد بزرگتر و دامنه اجتماعی آن گستردهتر شده و شهرت و اعتبار حاکمیت را بیشتر مخدوش کرده است. یکی از دلایل اصلی این ناکامی، فساد گسترده اعضای خانواده و منسوبان سیاستمداران که معمولا پشت پرده اغلب پروندهها حضور دارند. اغلب آقازادهها مثل پدران خود به ارزشهای انقلابی و اسلامی اعتقاد راسخ ندارند و اغلب ظواهر را رعایت میکنند و شیوه زندگی آنها با پدرانشان متفاوت است. دلایل بنیادین آنها برای حفظ ساختار موجود، ایدئولوژیک و اعتقادی نیست و فقط به بزرگ شدن قلمرو اقتصادی خود فکر میکنند.
🔹 این شماره به بررسی پدیده آقازادگی در اقتصاد ایران اختصاص دارد و به طور مشخص به دو پرسش پاسخ میدهیم که:
چرا با پدیده آقازادهها در اقتصاد مواجه شدیم؟
ارزش اقتصادی عضویت در خانواده سیاستمداران چقدر است؟
#تجارت_فردا
@tejaratefarda
آقازادهها با اقتصاد ایران چه میکنند؟
✍️ محمد طاهری/سردبیر
🔹 اکثریت افراد جامعه، با شدت و ضعفی متفاوت، در حال تلاش برای بقا و تامین حداقل نیازهای خود هستند. در همین حال عده زیادی از تجار و کارآفرینان نیز تلاش میکنند تا کسبوکار خود را از گزند آسیبهای بیشمار در امان نگه دارند. این وضعیت برای عده اندکی از افراد ذینفوذ جامعه کاملا متفاوت است. این عده اندک، آقازادههایی هستند که در سالهای تحریم، بر جریانهای اصلی تولید و تجارت تسلط یافتهاند و سهم بسیار بزرگی در اقتصاد دارند اما ردپای آنها آشکار نیست.
در دوران بحران اقتصادی، هر پدیده مرتبط با فسادی که به نوعی منتسب به نهاد دولت و حاکمیت باشد، در چشم مردمِ گرفتار در تنگنای اقتصادی، بزرگتر و عظیمتر جلوه میکند. حتی در مفاسدی که در بخش خصوصی هم رخ میدهد، مردم علاوه بر حلقه خطاکاران، به دنبال خط و ربطهای پس پرده هستند که اغلب به اعضای خانواده و منسوبان سیاستمداران ختم میشود. با برملا شدن برخی مفاسد آقازادهها، ذهنیت جامعه ایرانی نسبت به خانوادههای سیاستمداران حساس شده و آنها را کانون توزیع رانت و سوءاستفاده از قدرت و ثروت و حتی دستاندازی به بیتالمال میدانند.
🔹 در نظر مردم، موتور تولید فساد با قدرت تمام به کار مشغول است و آقازادهها سوخت این موتور را تأمین میکنند. البته همه آقازاده نیستند و نسبت نزدیک داشتن هم برای بهره بردن از مواهب، کفایت میکند. اینجاست که پای دامادها، عروسها، خواهرزادهها و برادرزادهها نیز به میان میآید. در چنین شرایطی، نسبت نزدیک داشتن با سیاستمداران ارزش اقتصادی بالایی دارد.
نقش آقازادهها در اقتصاد ایران در چند دهه گذشته مدام رو به افزایش بوده است. با این حال مساله این نیست که آقازاده خوب نداریم و بسیاری از آقازادهها هرگز به دنبال استفاده از رانت موقعیت خانوادگی خود نبودهاند اما پررنگ شدن مصادیقی از مفاسد فرزندان و منتسبان نزدیک به مقامات مسوول دولتی و حاکمیتی و لشکری و کشوری، باعث تقویت سوءظن مردم نسبت به هر آقازادهای شده است.
🔹 قدیمها آقازادگی به فرزندان سیاستمداران ذینفوذ محدود میشد اما این روزها پسران و دختران مدیران میانی سازمانهای اقتصادی هم آقازاده محسوب میشوند ضمن اینکه منافع مشترک اقتصادی باعث شراکت آقازادهها با مفسدان سیاسی و اقتصادی شده است. گاهی چند آقازاده با هم شراکت میکنند و امپراطوری بزرگی تشکیل میدهند اما گاهی سایه یک آقازاده هم میتواند سودهای کلان برای یک شرکت به همراه داشته باشد. به این ترتیب آنها همه جا حضور دارند. از یک شرکت حقالعملکاری تا هیأت مدیره یک باشگاه فوتبال.
🔹به دلایل زیادی پدران ترجیح دادند پسران نقششان را بر عهده گیرند. فعالیت اقتصادی کارگزاران نظام در جمهوری اسلامی عملی تقبیح شده است و اغلب پدران ترجیح میدهند وارد این چالش نشوند. به همین دلیل پسران و دختران شاید به نیابت از پدران وارد صحنه شدهاند.
قدرت گرفتن آقازادهها با تحریمهای اقتصادی هم نسبت مستقیم دارد. به نظر میرسد در مقاطعی، ترجیح حلقه قدرت این بوده که خودیها وظیفه دور زدن تحریمها را بر عهده گیرند. بعد از رسوایی بابک زنجانی که نشان داد افرادی خارج از حلقه قدرت به ثروتهای انبوه دست یافتهاند، احتمالا این پرسش پیش آمد که چرا باید غریبهها از این ثروت بهرهمند شوند، در حالیکه از خودیها چنین امکانی سلب شده است.
🔹 اما آقازادهها برای ساختار سیاسی، خطرات زیادی به همراه دارند. هزینه اصلی این است که آقازادهها مبارزه با فساد را برای ساختار سیاسی، پرهزینه و بعضا غیر ممکن میکنند. نظام حکمرانی در کشور ما چهاردهه هم و غم خود را صرف مبارزه پیگیر با فساد کرده ولی هر روز ابعاد مالی فساد بزرگتر و دامنه اجتماعی آن گستردهتر شده و شهرت و اعتبار حاکمیت را بیشتر مخدوش کرده است. یکی از دلایل اصلی این ناکامی، فساد گسترده اعضای خانواده و منسوبان سیاستمداران که معمولا پشت پرده اغلب پروندهها حضور دارند. اغلب آقازادهها مثل پدران خود به ارزشهای انقلابی و اسلامی اعتقاد راسخ ندارند و اغلب ظواهر را رعایت میکنند و شیوه زندگی آنها با پدرانشان متفاوت است. دلایل بنیادین آنها برای حفظ ساختار موجود، ایدئولوژیک و اعتقادی نیست و فقط به بزرگ شدن قلمرو اقتصادی خود فکر میکنند.
🔹 این شماره به بررسی پدیده آقازادگی در اقتصاد ایران اختصاص دارد و به طور مشخص به دو پرسش پاسخ میدهیم که:
چرا با پدیده آقازادهها در اقتصاد مواجه شدیم؟
ارزش اقتصادی عضویت در خانواده سیاستمداران چقدر است؟
#تجارت_فردا
@tejaratefarda
Forwarded from روزنامه دنیای اقتصاد
نگاهی به تب و تاب استارلینک
دایره زنگی ۲
✅ صدف صمیمی با مشورت نیما نامداری، تحلیلگر اقتصاد دیجیتال، این سوال و موضوع را مطرح و تبیین کرده که، آیا استارلینک به سرنوشت ماهواره مبتلا خواهد شد؟
🔹دبستانی بودم که چندباری پلیس به آپارتمان ما و آپارتمانهای محل حمله کرد و قفل پشتبام را شکست تا بتواند دیشهای نصبشده را توقیف کند.
🔹 در آن ایام به تناوب هر روز عدهای از نیروی انتظامی به یکی از ساختمانها رفته و چند دیش را از پشتبام به زمین پرتاب میکردند.
🔹اما به چشم من خردسال هیچ وقت تعداد بشقابهای فلزی بر پشتبامها کم نشد. هنوز هم سنت نصب دیشهای ماهوارهای با وجود «ممنوعیت» و «غیرقانونی بودنشان» پابرجاست.
🔹در این سالها دیشهای پشت پنجرهای به بازار آمد، پای دستگاههای جدید به خانهها باز شد و حالا به جای چندین بشقاب خیلی از آپارتمانهای چندواحده دیش مرکزی نصب میکنند.
🔹حتی با وجود تمام ریسکهای محتمل خیلی از محصولات ایرانی در شبکههای ماهوارهای تبلیغ میشوند؛ چرا که عقیده دارند شبکههای ماهوارهای مخاطبان ایرانی بسیاری دارند.
🔹هنوز ماجرای ممنوعیت استفاده عموم از تکنولوژی مثل ماهواره ادامهدار است که در چند ماه گذشته پای اینترنتهای ماهوارهای به ایران باز شد و این روزها تب استارلینک همهگیر شده است.
🔹منازعه امروز تنها بر سر باید یا نباید وجود استارلینک نیست.
🔹در حالی که عدهای خواهان برخورد سریع قانونی با آن هستند، برخی با جدیت از ضرورت رفع موانع استفاده از این تکنولوژی یا برطرف کردن محدودیتهای داخلی مانند فیلترینگ (در جهت بینیازی از اینترنت ماهوارهای) سخن میگویند.
🔹کلیت ماجرای استارلینک و ماهواره آنقدر شبیه به هم است که میتوان بر این روزهای داغ استارلینکی در ایران نام «دایره زنگی۲» گذاشت.
🔹 بیایید داستان استارلینک را از این منظر نگاه کنیم که موضوع فقط یک توسعه فناوری نیست. مثل هر سرویس دیگری که رایج میشود، سرویسدهندههای جهانی برای آن شکل میگیرد و آن سرویسدهندههای جهانی تلاش میکنند عرضه عمومی سرویسشان را اقتصادی کنند.
🔹از آن طرف هم هرچه آنها بزرگتر شوند، اتفاقاً قیمتها پایین میآید. به دلیل اینکه استفادهکنندهها بیشتر میشوند، توسعه سریعتر اتفاق میافتد و هزینه تولید و توزیع اقتصادی میشود.
🔹ما به عنوان منتقد یا مشوق خوشمان بیاید یا نه، باید بدانیم برای استارلینک هم همین اتفاق خواهد افتاد.
🔹قطعاً قیمت سرویس اینترنتی ماهوارهای در آینده نهچندان دور پایین میآید.
🔹 استارلینک یکی از سرویسدهندههای اینترنتی و معروفترین است؛ ولی شرکتهای دیگر هم هستند که در ارائه سرویس اینترنت کار میکنند و به زودی به رقبای جدی ایلان ماسک بدل میشوند.
🔹 مساله کنترل دسترسی فرزندان به عهده خانواده است و قطعاً خانواده بهتر از هر کسی میتواند به خوبی این مسئولیت را ایفا کند و نیاز ندارد که حاکمیت به این بهانه اینترنت را فیلتر کند.
منبع: تجارت فردا، شماره ۵۶۰
✅ کانال رسمی روزنامه دنیای اقتصاد👇
@den_ir
دایره زنگی ۲
✅ صدف صمیمی با مشورت نیما نامداری، تحلیلگر اقتصاد دیجیتال، این سوال و موضوع را مطرح و تبیین کرده که، آیا استارلینک به سرنوشت ماهواره مبتلا خواهد شد؟
🔹دبستانی بودم که چندباری پلیس به آپارتمان ما و آپارتمانهای محل حمله کرد و قفل پشتبام را شکست تا بتواند دیشهای نصبشده را توقیف کند.
🔹 در آن ایام به تناوب هر روز عدهای از نیروی انتظامی به یکی از ساختمانها رفته و چند دیش را از پشتبام به زمین پرتاب میکردند.
🔹اما به چشم من خردسال هیچ وقت تعداد بشقابهای فلزی بر پشتبامها کم نشد. هنوز هم سنت نصب دیشهای ماهوارهای با وجود «ممنوعیت» و «غیرقانونی بودنشان» پابرجاست.
🔹در این سالها دیشهای پشت پنجرهای به بازار آمد، پای دستگاههای جدید به خانهها باز شد و حالا به جای چندین بشقاب خیلی از آپارتمانهای چندواحده دیش مرکزی نصب میکنند.
🔹حتی با وجود تمام ریسکهای محتمل خیلی از محصولات ایرانی در شبکههای ماهوارهای تبلیغ میشوند؛ چرا که عقیده دارند شبکههای ماهوارهای مخاطبان ایرانی بسیاری دارند.
🔹هنوز ماجرای ممنوعیت استفاده عموم از تکنولوژی مثل ماهواره ادامهدار است که در چند ماه گذشته پای اینترنتهای ماهوارهای به ایران باز شد و این روزها تب استارلینک همهگیر شده است.
🔹منازعه امروز تنها بر سر باید یا نباید وجود استارلینک نیست.
🔹در حالی که عدهای خواهان برخورد سریع قانونی با آن هستند، برخی با جدیت از ضرورت رفع موانع استفاده از این تکنولوژی یا برطرف کردن محدودیتهای داخلی مانند فیلترینگ (در جهت بینیازی از اینترنت ماهوارهای) سخن میگویند.
🔹کلیت ماجرای استارلینک و ماهواره آنقدر شبیه به هم است که میتوان بر این روزهای داغ استارلینکی در ایران نام «دایره زنگی۲» گذاشت.
🔹 بیایید داستان استارلینک را از این منظر نگاه کنیم که موضوع فقط یک توسعه فناوری نیست. مثل هر سرویس دیگری که رایج میشود، سرویسدهندههای جهانی برای آن شکل میگیرد و آن سرویسدهندههای جهانی تلاش میکنند عرضه عمومی سرویسشان را اقتصادی کنند.
🔹از آن طرف هم هرچه آنها بزرگتر شوند، اتفاقاً قیمتها پایین میآید. به دلیل اینکه استفادهکنندهها بیشتر میشوند، توسعه سریعتر اتفاق میافتد و هزینه تولید و توزیع اقتصادی میشود.
🔹ما به عنوان منتقد یا مشوق خوشمان بیاید یا نه، باید بدانیم برای استارلینک هم همین اتفاق خواهد افتاد.
🔹قطعاً قیمت سرویس اینترنتی ماهوارهای در آینده نهچندان دور پایین میآید.
🔹 استارلینک یکی از سرویسدهندههای اینترنتی و معروفترین است؛ ولی شرکتهای دیگر هم هستند که در ارائه سرویس اینترنت کار میکنند و به زودی به رقبای جدی ایلان ماسک بدل میشوند.
🔹 مساله کنترل دسترسی فرزندان به عهده خانواده است و قطعاً خانواده بهتر از هر کسی میتواند به خوبی این مسئولیت را ایفا کند و نیاز ندارد که حاکمیت به این بهانه اینترنت را فیلتر کند.
منبع: تجارت فردا، شماره ۵۶۰
@den_ir
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM