This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
فی الجمله اعتماد مکن بر ثبات دهر
کاین کارخانه ایست که تغییر می کنند
#حافظ
سیستم جالب پارک اتومبیل ۷۰ سال پیش!
🏛
کاین کارخانه ایست که تغییر می کنند
#حافظ
سیستم جالب پارک اتومبیل ۷۰ سال پیش!
🏛
❤1
هنگامه ای ست در دل شب،
دختران گل،
گیسو به دست باد بهاری سپرده اند...
غوغای عشق و مستی و شور و نشاط را،
با خنده های شوق به افلاک برده اند...
#فریدون_مشیری
#شب_بخیر
🌂
جیپور - هند 🇮🇳
🎈
دختران گل،
گیسو به دست باد بهاری سپرده اند...
غوغای عشق و مستی و شور و نشاط را،
با خنده های شوق به افلاک برده اند...
#فریدون_مشیری
#شب_بخیر
🌂
جیپور - هند 🇮🇳
🎈
🥰2❤1
تا نو بهارِ حسنِ تو بر چشمِ من گذشت
شد پر گل وشکوفه مرا ، بوستان چشم ...
#سلمان_ساوجی
#صبح_بخير
پ ن : نمایی زیبا از شهر زیبای کرمانشاه
شد پر گل وشکوفه مرا ، بوستان چشم ...
#سلمان_ساوجی
#صبح_بخير
پ ن : نمایی زیبا از شهر زیبای کرمانشاه
👍3🥰2❤1
●
من همسایهی یک گلدان شمعدانی هستم...
،،،،،،،
آیا ما
سزاوار بودیم
تمام خیابان را در باران برویم
و در انتهای خیابان
کسی در انتظار ما نباشد؟
،،،،،،
چرا ما در این خیابان پرسه زدیم؟
ما که پایانِ این خیابان رامیدانستیم
✍#احمدرضا_احمدی
سالروز سفرش گرامی🕊
🍏🍎🍃
من همسایهی یک گلدان شمعدانی هستم...
،،،،،،،
آیا ما
سزاوار بودیم
تمام خیابان را در باران برویم
و در انتهای خیابان
کسی در انتظار ما نباشد؟
،،،،،،
چرا ما در این خیابان پرسه زدیم؟
ما که پایانِ این خیابان رامیدانستیم
✍#احمدرضا_احمدی
سالروز سفرش گرامی🕊
🍏🍎🍃
❤2🥰2
آغاز را با بوسهای که طولانیترین راههاست
در مینوردیم
با بوسهای
از من، تا تو
ای عشق من!
در آمیخته از ساقهها تا ریشههامان
در پیوند یکی نگاه
از اعماق تو
تا ژرفنای من.
و این چنین
من و تو و عشق
هر سه با همیم
تا بتوانیم هر سه با هم باشیم
تا بتواند
فقط من
فقط تو
تنها عشق باشد.
#زادروز🎂
#روزنگار ،١٢ جولای، زادروز
#پابلو_نرودا
.
در مینوردیم
با بوسهای
از من، تا تو
ای عشق من!
در آمیخته از ساقهها تا ریشههامان
در پیوند یکی نگاه
از اعماق تو
تا ژرفنای من.
و این چنین
من و تو و عشق
هر سه با همیم
تا بتوانیم هر سه با هم باشیم
تا بتواند
فقط من
فقط تو
تنها عشق باشد.
#زادروز🎂
#روزنگار ،١٢ جولای، زادروز
#پابلو_نرودا
.
در تنهایی
به یاد میآورم
که هیچکس
نام من را
بر زبان نیاورد
هیچکس
در انتظارم نماند
و در خاموشی شب
تنها صدای افتادن برگها را
شنیدم
و آنگاه دانستم
که تنهایی
همزاد من است
#روزنگار، ٢٠ تیر، درگذشت
#احمدرضا_احمدی
☯️
به یاد میآورم
که هیچکس
نام من را
بر زبان نیاورد
هیچکس
در انتظارم نماند
و در خاموشی شب
تنها صدای افتادن برگها را
شنیدم
و آنگاه دانستم
که تنهایی
همزاد من است
#روزنگار، ٢٠ تیر، درگذشت
#احمدرضا_احمدی
☯️
😢1
به خیال چشم تو میکشم ز هزار خُمکده، رنگ می
قلم مصوّر نرگست چه کشد اگر نکشد قدح؟
👤#بیدل_دهلوی
امروز July 12، روز جهانی چشم رنگی هاست.❤️😍
🌻🌿🌻🌿
قلم مصوّر نرگست چه کشد اگر نکشد قدح؟
👤#بیدل_دهلوی
امروز July 12، روز جهانی چشم رنگی هاست.❤️😍
🌻🌿🌻🌿
❤1
○
بیشتر آدمها ،
در نوعی بی خبری همیشگی زندگی میکنند !
آنها همیشه امیدوارند ،
که چیزی اتفاق بیفتد و زندگیشان را دگرگون کند !
حادثهای، برخوردهای اتفاقی، بلیت برنده بخت آزمایی، تغییر سیاست و حکومت !
آنها هرگز ،
نمیدانند که همه چیز از خودشان آغاز میشود !
✍#مارک_فیشر
📕#حکایت_آنکه_دلسرد_نشد
🍏🍎🍃
بیشتر آدمها ،
در نوعی بی خبری همیشگی زندگی میکنند !
آنها همیشه امیدوارند ،
که چیزی اتفاق بیفتد و زندگیشان را دگرگون کند !
حادثهای، برخوردهای اتفاقی، بلیت برنده بخت آزمایی، تغییر سیاست و حکومت !
آنها هرگز ،
نمیدانند که همه چیز از خودشان آغاز میشود !
✍#مارک_فیشر
📕#حکایت_آنکه_دلسرد_نشد
🍏🍎🍃
○
چه دانستم که این
دریای بی پایان چنین باشد
بخارش آسمان گردد
کف دریا زمین باشد
لب دریا همه کفر
است و دریا جمله دینداری
ولیکن گوهر دریا
ورای کفر و دین باشد
✍#عطار_نیشابوری
🍏🍎🍃
چه دانستم که این
دریای بی پایان چنین باشد
بخارش آسمان گردد
کف دریا زمین باشد
لب دریا همه کفر
است و دریا جمله دینداری
ولیکن گوهر دریا
ورای کفر و دین باشد
✍#عطار_نیشابوری
🍏🍎🍃
👏2
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
آن روز نزديک به جادهای از اينجا دور
دختری کنار نردههای نازک پيچکپوش
هی مرا مینگريست
جواب سادهاش به دعوت دريانديدگان
اشارهی روشنی شبيه نمیآيم تو بود.
مثلِ تو بود و بعد از تو بود
که نزديکتر از يک سلامِ پنهانی
مرا از بارشِ نابهنگامِ بارانی بیمجال
خبر داد و
رفت #سیدعلی_صالحی #خسرو_شکیبایی
دختری کنار نردههای نازک پيچکپوش
هی مرا مینگريست
جواب سادهاش به دعوت دريانديدگان
اشارهی روشنی شبيه نمیآيم تو بود.
مثلِ تو بود و بعد از تو بود
که نزديکتر از يک سلامِ پنهانی
مرا از بارشِ نابهنگامِ بارانی بیمجال
خبر داد و
رفت #سیدعلی_صالحی #خسرو_شکیبایی
چمدان بستهام از
"خواستنت"
کوچ کنم
تا "نبودت" بروم
گور خودم را بکنم
شرح دلتنگی من بی تو
فقط یک جملهست
"تا جنون فاصلهای نیست
از اینجا که منم"...
#مهدی_اخوان_ثالث
۱۳ خواستگار بعد از جواب رد شنیدن از تاج السلطنه، دختر ناصرالدین شاه و سمبل زیبایی اون دوران، خودکشی کردن 😐
"خواستنت"
کوچ کنم
تا "نبودت" بروم
گور خودم را بکنم
شرح دلتنگی من بی تو
فقط یک جملهست
"تا جنون فاصلهای نیست
از اینجا که منم"...
#مهدی_اخوان_ثالث
۱۳ خواستگار بعد از جواب رد شنیدن از تاج السلطنه، دختر ناصرالدین شاه و سمبل زیبایی اون دوران، خودکشی کردن 😐
🤔1
آن سوی مه اهتزاز قامتت را داشتن
بیرق فتح و ظفر را در غباران دیدن است
#حسین_منزوی
#فتح_تهران_به_دست_مشروطه_خواهان است.
🔺 ۲۲ تیر سال ۱۲۸۸ قوای سردار اسعد بختیاری و محمدولی خان تنکابنی، سپهدار اعظم، در نزدیکی تهران به هم رسیدند و در بادامک، اردو زدند تا اینکه در ۲۵ تیر، محمدعلی شاه به سفارت روسیه پناهنده شد و پایتخت به کنترل مشروطهخواهان درآمد
بیرق فتح و ظفر را در غباران دیدن است
#حسین_منزوی
#فتح_تهران_به_دست_مشروطه_خواهان است.
🔺 ۲۲ تیر سال ۱۲۸۸ قوای سردار اسعد بختیاری و محمدولی خان تنکابنی، سپهدار اعظم، در نزدیکی تهران به هم رسیدند و در بادامک، اردو زدند تا اینکه در ۲۵ تیر، محمدعلی شاه به سفارت روسیه پناهنده شد و پایتخت به کنترل مشروطهخواهان درآمد
○
عشق را چگونه می شود نوشت
در گذرِ این لحظاتِ پُر شتابِ شبانه
که به غفلت آن سوالِ بی جواب گذشت !
دیگر حتی فرصت دروغ هم برایم باقی نمانده وگرنه چشمانم را می بستم و به آوازی گوش می دادم که در آن دلی می خواند :
من
تو را
او را
کسی را دوست می دارم ...
✍#حسین_پناهی
به وقت گرینویچ
🍏🍎🍃
عشق را چگونه می شود نوشت
در گذرِ این لحظاتِ پُر شتابِ شبانه
که به غفلت آن سوالِ بی جواب گذشت !
دیگر حتی فرصت دروغ هم برایم باقی نمانده وگرنه چشمانم را می بستم و به آوازی گوش می دادم که در آن دلی می خواند :
من
تو را
او را
کسی را دوست می دارم ...
✍#حسین_پناهی
به وقت گرینویچ
🍏🍎🍃
❤2🥰1
بنگر ز جهان چه طَرْف بربستم؟ هیچ،
وَز حاصلِ عمر چیست در دستم؟ هیچ،
شمعِ طَرَبم، ولی چو بنشستم، هیچ،
من جامِ جَمَم، ولی چو بشکستم، هیچ.
#خیام
⛱️
وَز حاصلِ عمر چیست در دستم؟ هیچ،
شمعِ طَرَبم، ولی چو بنشستم، هیچ،
من جامِ جَمَم، ولی چو بشکستم، هیچ.
#خیام
⛱️
👏1
.
در انتظار، چشمها آیندهای نیامدنی را میکاوند .
چشم از نگاه کردن و ندیدن خاموش میشود، دلش سرد میشود اما باز نگاه میکند .
در انتظار، همیشه یک عامل ناشناخته وجود دارد
نمیدانیم چیست،
باید زمانی رخ بنماید
شاید لبخند مرگ باشد،
شاید دستِ دوست .
#شاهرخ_مسکوب
#شب_بخیر
پ ن :سی و سه پل اصفهان
در انتظار، چشمها آیندهای نیامدنی را میکاوند .
چشم از نگاه کردن و ندیدن خاموش میشود، دلش سرد میشود اما باز نگاه میکند .
در انتظار، همیشه یک عامل ناشناخته وجود دارد
نمیدانیم چیست،
باید زمانی رخ بنماید
شاید لبخند مرگ باشد،
شاید دستِ دوست .
#شاهرخ_مسکوب
#شب_بخیر
پ ن :سی و سه پل اصفهان
🥰1