◾۱۰ درصد ثروتمندان جهان مسئول دوسوم گرمایش زمیناند
✔️ مطالعهای تازه نشان میدهد که ده درصد ثروتمندترین افراد جهان از سال ۱۹۹۰ عامل ایجاد حدود دوسوم گرمایش زمین با منشأ انسانی بودهاند. ردپای مصرف و سرمایهگذاریهای آنان در تشدید رویدادهای اقلیمی قابل توجه بوده است.
نتیجه یک مطالعه جدید که توسط دانشگاه صنعتی زوریخ انجام شده، نشان میدهد ده درصد ثروتمندترین افراد جهان از سال ۱۹۹۰ تاکنون حدود دو سوم گرمایش زمین را که منشأ انسانی دارد، ایجاد کردهاند. در این مطالعه برای نخستین بار رابطه میان ثروت شخصی و تشدید پدیدههای اقلیمی بررسی شده است. سارا شونگارت، پژوهشگر این دانشگاه به خبرگزاری فرانسه گفت: «ردپای زیستمحیطی ثروتمندترینها مستقیماً با تأثیرات اقلیمی مرتبط است.»
نتایج این مطالعه که در نشریه علمی معتبر "نیچر" منتشر شده، نشان میدهد که یک درصد ثروتمندترین جمعیت جهان، ۲۶ برابر بیشتر از میانگین جهانی در افزایش موجهای گرمایی که "هر صد سال یکبار" رخ میدهند، نقش دارند. تأثیر این گروه در چین و آمریکا بهویژه چشمگیر است، بهطوری که انتشار گازهای گلخانهای از سوی این گروه در این دو کشور، باعث دو تا سه برابر شدن موجهای گرما میشود.
➖ شونگارت و همکارانش برای این مطالعه دادههای اقتصادی را با شبیهسازیهای اقلیمی ترکیب کردند تا بتوانند تأثیر گروههای درآمدی مختلف بر بروز رویدادهای شدید آبوهوایی را تحلیل کنند. آنها علاوه بر مصرف شخصی، سرمایهگذاریها بهویژه در شرکتهای آلاینده را بهعنوان منبعی مهم برای انتشار گازهای گلخانهای در نظر گرفتند.
کارل-فریدریش اشلویسنر، یکی از نویسندگان این پژوهش میگوید: «اگر سیاستهای اقلیمی مسئولیت عظیم ثروتمندترین اعضای جامعه را نادیده بگیرد، این خطر وجود دارد که یکی از قدرتمندترین ابزارهایی را که برای کاهش آسیبهای آینده در اختیار داریم، از دست بدهیم.» به اعتقاد این پژوهشگر وضع مالیات تصاعدی بر ثروت میتواند افراد تأثیرگذار را بیشتر در قبال جامعه مسئول کند.
مطالعات قبلی نشان داده بودند که مالیات بر انتشار گازهای گلخانهای مرتبط با ثروت، عادلانهتر و منصفانهتر از مالیاتهای عمومی بر کربن است، زیرا مالیاتهای عمومی اقشار فقیرتر را به طور نامتناسبی تحت فشار قرار میدهد. به رغم توافق سال گذشته کشورهای گروه ۲۰ سال برای همکاری در زمینه مالیات بر ثروت، با این حال هنوز گامی عملی در این زمینه برداشته نشده است.
سازمان بینالمللی آکسفام ژانویه امسال گزارش داده بود در حال حاضر شمار میلیاردرهای جهان به ۲۷۶۹ نفر رسیده است. در این گزارش تخمین زده شده بود که جهان ممکن است طی یک دهه آینده شاهد ظهور پنج تریلیونر باشد.
در همین حال ۳۷۰ میلیونر و میلیاردر در حاشیه مجمع جهانی اقتصاد در داووس که در ماه ژانویه برگزار شد، خواستار افزایش مالیات برای افراد فوقثروتمند شده بودند./ دویچهوله فارسی
@Azegaar
✔️ مطالعهای تازه نشان میدهد که ده درصد ثروتمندترین افراد جهان از سال ۱۹۹۰ عامل ایجاد حدود دوسوم گرمایش زمین با منشأ انسانی بودهاند. ردپای مصرف و سرمایهگذاریهای آنان در تشدید رویدادهای اقلیمی قابل توجه بوده است.
نتیجه یک مطالعه جدید که توسط دانشگاه صنعتی زوریخ انجام شده، نشان میدهد ده درصد ثروتمندترین افراد جهان از سال ۱۹۹۰ تاکنون حدود دو سوم گرمایش زمین را که منشأ انسانی دارد، ایجاد کردهاند. در این مطالعه برای نخستین بار رابطه میان ثروت شخصی و تشدید پدیدههای اقلیمی بررسی شده است. سارا شونگارت، پژوهشگر این دانشگاه به خبرگزاری فرانسه گفت: «ردپای زیستمحیطی ثروتمندترینها مستقیماً با تأثیرات اقلیمی مرتبط است.»
نتایج این مطالعه که در نشریه علمی معتبر "نیچر" منتشر شده، نشان میدهد که یک درصد ثروتمندترین جمعیت جهان، ۲۶ برابر بیشتر از میانگین جهانی در افزایش موجهای گرمایی که "هر صد سال یکبار" رخ میدهند، نقش دارند. تأثیر این گروه در چین و آمریکا بهویژه چشمگیر است، بهطوری که انتشار گازهای گلخانهای از سوی این گروه در این دو کشور، باعث دو تا سه برابر شدن موجهای گرما میشود.
➖ شونگارت و همکارانش برای این مطالعه دادههای اقتصادی را با شبیهسازیهای اقلیمی ترکیب کردند تا بتوانند تأثیر گروههای درآمدی مختلف بر بروز رویدادهای شدید آبوهوایی را تحلیل کنند. آنها علاوه بر مصرف شخصی، سرمایهگذاریها بهویژه در شرکتهای آلاینده را بهعنوان منبعی مهم برای انتشار گازهای گلخانهای در نظر گرفتند.
کارل-فریدریش اشلویسنر، یکی از نویسندگان این پژوهش میگوید: «اگر سیاستهای اقلیمی مسئولیت عظیم ثروتمندترین اعضای جامعه را نادیده بگیرد، این خطر وجود دارد که یکی از قدرتمندترین ابزارهایی را که برای کاهش آسیبهای آینده در اختیار داریم، از دست بدهیم.» به اعتقاد این پژوهشگر وضع مالیات تصاعدی بر ثروت میتواند افراد تأثیرگذار را بیشتر در قبال جامعه مسئول کند.
مطالعات قبلی نشان داده بودند که مالیات بر انتشار گازهای گلخانهای مرتبط با ثروت، عادلانهتر و منصفانهتر از مالیاتهای عمومی بر کربن است، زیرا مالیاتهای عمومی اقشار فقیرتر را به طور نامتناسبی تحت فشار قرار میدهد. به رغم توافق سال گذشته کشورهای گروه ۲۰ سال برای همکاری در زمینه مالیات بر ثروت، با این حال هنوز گامی عملی در این زمینه برداشته نشده است.
سازمان بینالمللی آکسفام ژانویه امسال گزارش داده بود در حال حاضر شمار میلیاردرهای جهان به ۲۷۶۹ نفر رسیده است. در این گزارش تخمین زده شده بود که جهان ممکن است طی یک دهه آینده شاهد ظهور پنج تریلیونر باشد.
در همین حال ۳۷۰ میلیونر و میلیاردر در حاشیه مجمع جهانی اقتصاد در داووس که در ماه ژانویه برگزار شد، خواستار افزایش مالیات برای افراد فوقثروتمند شده بودند./ دویچهوله فارسی
@Azegaar
شکاف شهر و روستا_کامیار فکور
گرهگاه محیطزیست
◾گرهگاه دوم محیط زیست: "شکاف شهر و روستا"
🎙️ ارائه کامیار فکور
✔️سرمایهداری با خشونتی ساختاری متولد شد؛ خشونتی که در انباشت اولیه ریشه داشت، زمانی که اراضی مشترک و زمینهای کشاورزی محصور شد و دهقانان از زمینهایشان رانده شدند. این رانش تاریخی، باعث شکافی عمیق شد؛ شهرها به قطبهای صنعتی و مالی تبدیل گشتند، درحالی که روستاها به حاشیههای استثمارشده و تأمینکننده مواد خام تقلیل یافتند. مارکس این گسست را نه صرفا جغرافیایی، که تناقضی ذاتی در سرمایهداری میدانست؛ شهریشدنِ سرمایهمحور که هم روابط اجتماعی را دگرگون کرد و هم پیوند ارگانیک انسان و طبیعت را گسست. نظریهٔ گسست سوختوسازی مارکس نشان میدهد چگونه این جدایی، بحرانی اکولوژیک آفرید: شهرهای صنعتی مواد مغذی خاک را میمکیدند بیآنکه بازگردانند، و روستاها به زمینهای فرسوده و بیحاصل تبدیل شدند. از همین رو بود که انگلس بیان میکرد: «الغای تضاد بین شهر و روستا به همان اندازهی الغای تضاد بین سرمایهداران و کارگران مزدبگیر آرمانی است.»
🗓 ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، دانشگاه تهران
@Azegaar
🎙️ ارائه کامیار فکور
✔️سرمایهداری با خشونتی ساختاری متولد شد؛ خشونتی که در انباشت اولیه ریشه داشت، زمانی که اراضی مشترک و زمینهای کشاورزی محصور شد و دهقانان از زمینهایشان رانده شدند. این رانش تاریخی، باعث شکافی عمیق شد؛ شهرها به قطبهای صنعتی و مالی تبدیل گشتند، درحالی که روستاها به حاشیههای استثمارشده و تأمینکننده مواد خام تقلیل یافتند. مارکس این گسست را نه صرفا جغرافیایی، که تناقضی ذاتی در سرمایهداری میدانست؛ شهریشدنِ سرمایهمحور که هم روابط اجتماعی را دگرگون کرد و هم پیوند ارگانیک انسان و طبیعت را گسست. نظریهٔ گسست سوختوسازی مارکس نشان میدهد چگونه این جدایی، بحرانی اکولوژیک آفرید: شهرهای صنعتی مواد مغذی خاک را میمکیدند بیآنکه بازگردانند، و روستاها به زمینهای فرسوده و بیحاصل تبدیل شدند. از همین رو بود که انگلس بیان میکرد: «الغای تضاد بین شهر و روستا به همان اندازهی الغای تضاد بین سرمایهداران و کارگران مزدبگیر آرمانی است.»
🗓 ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، دانشگاه تهران
@Azegaar
🖋️ جیسون هیکل/ سرخبوم
✔️ اگر کشورهای با درآمد بالا بخواهند بهسرعت کافی کربنزدایی انجام دهند تا در چارچوب بودجههای کربنی منطبق با توافق پاریس باقی بمانند، باید اقداماتی فوری برای مقابله با بحران اقلیمی انجام شود – مانند ساخت ظرفیتهای انرژی تجدیدپذیر، عایقبندی ساختمانها، گسترش حملونقل عمومی، نوآوری و توزیع فناوریهای کارآمدتر، احیای زمین و غیره. این تولید «سبز» نیازمند بسیج گسترده نیروی کار، کارخانهها، مواد، و استعدادهای مهندسی است.
در یک سناریوی مبتنی بر رشد، انجام این کار دشوار است زیرا ظرفیتهای تولیدی ما هماکنون درگیر فعالیتهای دیگری هستند – فعالیتهایی که با هدف سودآوری سازماندهی شدهاند و لزوماً در جهت اهداف اجتماعی یا زیستبومی نیستند.
کاهش تولیدات غیرضروری این مشکل را حل میکند؛ چون ظرفیتهای تولیدی (کارخانهها، نیروی کار، مواد) را آزاد میکند که میتوان آنها را برای تولید و نوآوری لازم برای کربنزدایی سریع از نو بهکار گرفت.
🖇️ متن کامل را اینجا بخوانید.
Sorkhboom.ir
@Azegaar
✔️ اگر کشورهای با درآمد بالا بخواهند بهسرعت کافی کربنزدایی انجام دهند تا در چارچوب بودجههای کربنی منطبق با توافق پاریس باقی بمانند، باید اقداماتی فوری برای مقابله با بحران اقلیمی انجام شود – مانند ساخت ظرفیتهای انرژی تجدیدپذیر، عایقبندی ساختمانها، گسترش حملونقل عمومی، نوآوری و توزیع فناوریهای کارآمدتر، احیای زمین و غیره. این تولید «سبز» نیازمند بسیج گسترده نیروی کار، کارخانهها، مواد، و استعدادهای مهندسی است.
در یک سناریوی مبتنی بر رشد، انجام این کار دشوار است زیرا ظرفیتهای تولیدی ما هماکنون درگیر فعالیتهای دیگری هستند – فعالیتهایی که با هدف سودآوری سازماندهی شدهاند و لزوماً در جهت اهداف اجتماعی یا زیستبومی نیستند.
کاهش تولیدات غیرضروری این مشکل را حل میکند؛ چون ظرفیتهای تولیدی (کارخانهها، نیروی کار، مواد) را آزاد میکند که میتوان آنها را برای تولید و نوآوری لازم برای کربنزدایی سریع از نو بهکار گرفت.
🖇️ متن کامل را اینجا بخوانید.
Sorkhboom.ir
@Azegaar
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
✔️ این حرفها، نه جای نقد دارد نه پاسخ
فقط باید افسوس خورد به حال مردمی که در چنبره اینان اسیرند.
بدا به حال سرزمینی که اسیر دست ناکارآمدترین و پرمدعاترین حاکمان تاریخ خود است.
@Azegaar
فقط باید افسوس خورد به حال مردمی که در چنبره اینان اسیرند.
بدا به حال سرزمینی که اسیر دست ناکارآمدترین و پرمدعاترین حاکمان تاریخ خود است.
@Azegaar
◾غمنامهای برای بلوطها
محمدرضا جعفری/ سرخبوم
✔️ نگاه حاکمیتی به عرصه منابع طبیعی، یا کالاییکردن طبیعت به منزله عنصری مادی برای فروش و سودورزی است یا واجدِ نوعی بهخودرهاکردن آن. طبیعت یا تکهتکهشده و در فرآیند تولید و انباشت ثروت جذب میشود یا به شکل شئ زائد و بیمصرفی درمیآید که لزومی به هزینه برای حفظ و پایداری آن وجود ندارد. در این نگرش، طبیعت و اصولا هر امر دیگر تا آنجا واجد اهمیت است که منبعی برای تولید انحصاری ثروت باشد.
➖ در ساختار فعلی، تا آنجا که به بحث در مورد محیط زیست مربوط میشود و نه اَشکال دیگرِ حیات اجتماعی ما، پایداری محیط زیست و حفظ تاریخی طبیعت و برقراریِ زیستِ زیستمندان آن تعریف نشده است. در این روند راه بر ناپایداری سرزمین هموار شده گرایشی به وجود آمده تا مناطق زاگرس را دچار فرآیند «بیسرزمینی» کند. یعنی از بینبردن مولفههای بومی و تاریخی و طبیعی سرزمین برای محوِ احساسِ تعلق به زمین چه در بُعد فکری و چه در بُعد مادی. آن هم در مناطقی مملو از فقر و محرومیت اجتماعی و اقتصادی و مردمانی که این طبیعت بخش جدانشدنی از هویتشان است.
🖇️ متن کامل را اینجا بخوانید.
Sorkhboom.ir
@Azegaar
محمدرضا جعفری/ سرخبوم
✔️ نگاه حاکمیتی به عرصه منابع طبیعی، یا کالاییکردن طبیعت به منزله عنصری مادی برای فروش و سودورزی است یا واجدِ نوعی بهخودرهاکردن آن. طبیعت یا تکهتکهشده و در فرآیند تولید و انباشت ثروت جذب میشود یا به شکل شئ زائد و بیمصرفی درمیآید که لزومی به هزینه برای حفظ و پایداری آن وجود ندارد. در این نگرش، طبیعت و اصولا هر امر دیگر تا آنجا واجد اهمیت است که منبعی برای تولید انحصاری ثروت باشد.
➖ در ساختار فعلی، تا آنجا که به بحث در مورد محیط زیست مربوط میشود و نه اَشکال دیگرِ حیات اجتماعی ما، پایداری محیط زیست و حفظ تاریخی طبیعت و برقراریِ زیستِ زیستمندان آن تعریف نشده است. در این روند راه بر ناپایداری سرزمین هموار شده گرایشی به وجود آمده تا مناطق زاگرس را دچار فرآیند «بیسرزمینی» کند. یعنی از بینبردن مولفههای بومی و تاریخی و طبیعی سرزمین برای محوِ احساسِ تعلق به زمین چه در بُعد فکری و چه در بُعد مادی. آن هم در مناطقی مملو از فقر و محرومیت اجتماعی و اقتصادی و مردمانی که این طبیعت بخش جدانشدنی از هویتشان است.
🖇️ متن کامل را اینجا بخوانید.
Sorkhboom.ir
@Azegaar
کشاورزی پایدار شهری_مریم عطاریه
گرهگاه محیطزیست
◾"کشاورزی پایدار شهری و ضرورت رویکرد جمعی و اجتماع محور: مرور تجربه زیسته و هماندیشی درباره امکانها، چالشها و راهکارهای ممکن"
🎙️ ارائه مریم عطاریه
گرهگاه سوم محیط زیست
در این جلسه، از تجربهی زیستهای در یکی از محلههای تهران گفته شد: تلاشی برای کشاورزی پایدار شهری با رویکرد پرماکالچر و کنشی اجتماعی برای بازتصرف فضا و بازآفرینی پیوند انسان با طبیعت. سپس با هم میپرسیم و فکر میکنیم: در دل این شهر، چه امکانهایی برای تولید جمعی غذا، بازیابی اجتماع، و مقاومت در برابر منطق سلطه وجود دارد؟
دانشکده شهرسازی دانشگاه تهران
🗓 ۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۴
@Azegaar
@gerehgah_group
🎙️ ارائه مریم عطاریه
گرهگاه سوم محیط زیست
در این جلسه، از تجربهی زیستهای در یکی از محلههای تهران گفته شد: تلاشی برای کشاورزی پایدار شهری با رویکرد پرماکالچر و کنشی اجتماعی برای بازتصرف فضا و بازآفرینی پیوند انسان با طبیعت. سپس با هم میپرسیم و فکر میکنیم: در دل این شهر، چه امکانهایی برای تولید جمعی غذا، بازیابی اجتماع، و مقاومت در برابر منطق سلطه وجود دارد؟
دانشکده شهرسازی دانشگاه تهران
🗓 ۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۴
@Azegaar
@gerehgah_group
◽گرهگاه محیط زیست:
◾سلب مالکیت و بحران محیطزیست
🎙️ محمدرضا جعفری
سهشنبه ۶ خرداد ساعت ۵ عصر
دانشکده شهرسازی دانشگاه تهران
✔️آنچه امروزه در اراضی ملی، مناطق حفاظتشده، کوهستانها، مراتع، حریمهای باستانی، تالابها و رودخانهها، اتفاق افتاده است نه خیانت در امانتِ صرف، نه سوءمدیریت که به بیان تئوریک «سلب مالکیت» است: سلب مالکیت از زمین یا خلع ید عمومی از زمین و منابع طبیعی به نفع فرد یا گروه به قصد انتفاع مادی خصوصی. این فرایند یا بهمدد زور و خشونت عریان، یا به دست دولت و نهادهای حکومتی از طریق اعمال قدرت قانونی یا فراقانونی اتفاق میافتد تا بخشهایی از منابع طبیعی، شامل زمین و عرصههای طبیعی قابل بهرهبرداری را با خروج از دایرهی دارایی عمومی و حفاظت همگانی، در انحصار و تصاحب کسانی دربیاورد که نفع شخصی را هدف دارند.
📍تقاطع خیابان وصال و ایتالیا، دانشکده شهرسازی دانشگاه تهران، طبقه دوم
🖇️ برای رزرو به @gerehgah_admin در تلگرام پیام
دهید
@Azegaar
@gerehgah_group
◾سلب مالکیت و بحران محیطزیست
🎙️ محمدرضا جعفری
سهشنبه ۶ خرداد ساعت ۵ عصر
دانشکده شهرسازی دانشگاه تهران
✔️آنچه امروزه در اراضی ملی، مناطق حفاظتشده، کوهستانها، مراتع، حریمهای باستانی، تالابها و رودخانهها، اتفاق افتاده است نه خیانت در امانتِ صرف، نه سوءمدیریت که به بیان تئوریک «سلب مالکیت» است: سلب مالکیت از زمین یا خلع ید عمومی از زمین و منابع طبیعی به نفع فرد یا گروه به قصد انتفاع مادی خصوصی. این فرایند یا بهمدد زور و خشونت عریان، یا به دست دولت و نهادهای حکومتی از طریق اعمال قدرت قانونی یا فراقانونی اتفاق میافتد تا بخشهایی از منابع طبیعی، شامل زمین و عرصههای طبیعی قابل بهرهبرداری را با خروج از دایرهی دارایی عمومی و حفاظت همگانی، در انحصار و تصاحب کسانی دربیاورد که نفع شخصی را هدف دارند.
📍تقاطع خیابان وصال و ایتالیا، دانشکده شهرسازی دانشگاه تهران، طبقه دوم
🖇️ برای رزرو به @gerehgah_admin در تلگرام پیام
دهید
@Azegaar
@gerehgah_group
Forwarded from 💙آب و جامعه💙
🔻 عیسی کلانتری: در این ۴۰ سال ما ایران را ویران کردیم
▫️دست به خودکشی آبی زدهایم.
▫️ایران را ویران کرده ایم؛ فرونشستها را دیگر نمیتوانیم جبران کنیم
▫️با این وضعیت، اصفهان ممکن است ظرف ۵۰ تا ۱۰۰ سال آینده، داخل زمین فرو برود.
▫️مهمتر از مسئله آب، فرو رفتن اصفهان در داخل زمین است.
▫️اصفهان سالی ۲۰ سانت فرو مینشیند.
🆘 گویی این گفتگوها از سوی مدیران سابق که خود عامل ویرانی هستند برای ادامه ویرانی ها و قبولاندن سدسازی های سرشاخههای کارون است. بطور مشخص این خط رسانه ای می کوشد تا با بزرگنمایی فرونشست اصفهان؛ تصویب پروژه های غیرقانونی ماندگان و خرسان 3 و انتقال آب بین حوضه ای را توجیه نماید. یاللعجب مجرمانی که خود این وضعیت را ایجاد کرده اند هنوز به دنبال راهکارهای ویرانگرند و فرونشست اصفهان و آب شرب را بهانه کرده تا پروژه های انتقال آب بین حوضه ای را سفیدشویی کنند!!
جناب آقای کلانتری مگر بقیه مناطق حال خوشی دارند که مدام اصفهان را مثال می زنید؟ مگر تحت جمشید در شزف فرونشست نیست ؟ وضعیت تهران بهتر است؟ مشهد و بقیه دشتها چطور؟ از حال خوزستان باخبرید؟ چرا از آنها مثال نمی زنید؟ و همه این دشتها قربانی تصمیمات امثال شما هستند. آیا سدسازی و انتقال آب بین حوضه ای مشکل زاینده رود را حل می کند یا مدیریت منابع آب در خود حوضه.
اصفهان هم قربانی مدیریت امثال شما شده است. چرا اصفهان دارای بیشترین تعداد گاوداري صنعتی در کشور است؟ آیا مردم میدانند نیاز آبی هر گاو 100 تا 120 لیتر آب در روز فقط برای نوشیدن است؟ صنایع فولادی تشنه اند یا مردم اصفهان؟ کشاورزی توسعه یافته اصفهان نتیجه کار کیست؟ خدا به ایران و اصفهان رحم کند.
🔷 @WaterForUs
▫️دست به خودکشی آبی زدهایم.
▫️ایران را ویران کرده ایم؛ فرونشستها را دیگر نمیتوانیم جبران کنیم
▫️با این وضعیت، اصفهان ممکن است ظرف ۵۰ تا ۱۰۰ سال آینده، داخل زمین فرو برود.
▫️مهمتر از مسئله آب، فرو رفتن اصفهان در داخل زمین است.
▫️اصفهان سالی ۲۰ سانت فرو مینشیند.
🆘 گویی این گفتگوها از سوی مدیران سابق که خود عامل ویرانی هستند برای ادامه ویرانی ها و قبولاندن سدسازی های سرشاخههای کارون است. بطور مشخص این خط رسانه ای می کوشد تا با بزرگنمایی فرونشست اصفهان؛ تصویب پروژه های غیرقانونی ماندگان و خرسان 3 و انتقال آب بین حوضه ای را توجیه نماید. یاللعجب مجرمانی که خود این وضعیت را ایجاد کرده اند هنوز به دنبال راهکارهای ویرانگرند و فرونشست اصفهان و آب شرب را بهانه کرده تا پروژه های انتقال آب بین حوضه ای را سفیدشویی کنند!!
جناب آقای کلانتری مگر بقیه مناطق حال خوشی دارند که مدام اصفهان را مثال می زنید؟ مگر تحت جمشید در شزف فرونشست نیست ؟ وضعیت تهران بهتر است؟ مشهد و بقیه دشتها چطور؟ از حال خوزستان باخبرید؟ چرا از آنها مثال نمی زنید؟ و همه این دشتها قربانی تصمیمات امثال شما هستند. آیا سدسازی و انتقال آب بین حوضه ای مشکل زاینده رود را حل می کند یا مدیریت منابع آب در خود حوضه.
اصفهان هم قربانی مدیریت امثال شما شده است. چرا اصفهان دارای بیشترین تعداد گاوداري صنعتی در کشور است؟ آیا مردم میدانند نیاز آبی هر گاو 100 تا 120 لیتر آب در روز فقط برای نوشیدن است؟ صنایع فولادی تشنه اند یا مردم اصفهان؟ کشاورزی توسعه یافته اصفهان نتیجه کار کیست؟ خدا به ایران و اصفهان رحم کند.
🔷 @WaterForUs
◾اقتصاد سیاسی سرمایهداری علیه زندگی
✔️ اگر همه کشورها به این نتیجه برسند که باید مصرف سوختهای فسیلی را کاهش دهند، تبعات آن بر زندگی کارگرانی که در بخش سوختهای فسیلی فعالیت میکنند، چیست؟ آیا باید روی سازگاری با تغییراقلیم متمرکز شویم یا «کاهش انتشار»،؟ چرا سرمایهداری مانعی بر سر مقابله با گرمایش جهانی است؟ چه راهحلهایی را روی میز داریم؟ پرداختن به این پرسشها و موارد دیگر موضوع نشستی درباره تغییراقلیم با محوریت کتاب «بحران آبوهوایی و پیمان نوین سبز جهانی» نوشته «نوام چامسکی» و «رابرت پالین» بود. در این نشست که توسط انجمن علمی دانشجویی شهرسازی دانشگاه شهید بهشتی برگزار شد، «بهزاد ملکپور اصل» و «مهسا غفورینام» مترجمان این اثر و «محمدرضا جعفری» پژوهشگر تغییراقلیم سخنرانی کردند.
➖محمدرضا جعفری: واقعیت این است که سرمایهداری همیشه از بحرانها سود برده است. امروز هم انرژی سبز به حوزه جدیدی برای انباشت سرمایه تبدیل شده است. درنهایت، این طرح با وجود مزایایش، در عمل با موانع ساختاری جدی روبهروست؛ در بنیان اقتصاد سیاسی موجود تغییری نمیدهد، کاری به مصرف تجملاتی و تولید کالاهای غیرضروری ندارد و مسئله استثمار و کارگران را نادیده میگیرد. درنتیجه بدون تغییر در منطق حاکم بر نظام اقتصادی و سیاسی، و بدون بسیج مردمی گسترده، بدون مالکیت دموکراتیک اجتماعی بر ابزار تولید، طرحی خوشبینانه روی کاغذ است.
بهزاد ملکپور: عدالت اجتماعی و برابری، هنوز محل اختلاف و چالش جدی هستند. بحث توزیع بار مالی این تغییرات از کشورهایی که بیشترین تولید کربن را دارند، به کشورهای کمترتوسعهیافته یکی از مباحث حساس است. بدون بسیج سیاسی جهانی، هیچ راهکار اقتصادی و فنی بهتنهایی نمیتواند موفق باشد. خروج آمریکا از این توافقنامه پاریس نشان داد که بدون اراده سیاسی، حتی بهترین برنامهها نیز به شکست منجر میشوند.
مهسا غفورینام: وقتی سیاستمدارانی مثل دونالد ترامپ، که در رأس قدرت هستند، انکار میکنند که اصلاً تغییراقلیم وجود دارد و آن را غیرانسانزاد میدانند، این انکار به کل دولت و ملت سرایت میکند. مردم ازدستدادن شغل و معیشتشان را ترسناکتر از بحران اقلیم میبینند و درنتیجه بهجای پایداری محیطزیستی، نوعی «گذشت جمعی» برای حفظ منافع اقتصادی دولتمردان شکل میگیرد. به همین دلیل، اقشار ضعیف جامعه چندان تمایلی به پذیرش گذار عادلانه از سوختهای فسیلی بهسمت اقتصاد سبز ندارند و اغلب محافظهکارانه برخورد میکنند.
🖇️ گزارش کامل را اینجا بخوانید
@Azegaar
✔️ اگر همه کشورها به این نتیجه برسند که باید مصرف سوختهای فسیلی را کاهش دهند، تبعات آن بر زندگی کارگرانی که در بخش سوختهای فسیلی فعالیت میکنند، چیست؟ آیا باید روی سازگاری با تغییراقلیم متمرکز شویم یا «کاهش انتشار»،؟ چرا سرمایهداری مانعی بر سر مقابله با گرمایش جهانی است؟ چه راهحلهایی را روی میز داریم؟ پرداختن به این پرسشها و موارد دیگر موضوع نشستی درباره تغییراقلیم با محوریت کتاب «بحران آبوهوایی و پیمان نوین سبز جهانی» نوشته «نوام چامسکی» و «رابرت پالین» بود. در این نشست که توسط انجمن علمی دانشجویی شهرسازی دانشگاه شهید بهشتی برگزار شد، «بهزاد ملکپور اصل» و «مهسا غفورینام» مترجمان این اثر و «محمدرضا جعفری» پژوهشگر تغییراقلیم سخنرانی کردند.
➖محمدرضا جعفری: واقعیت این است که سرمایهداری همیشه از بحرانها سود برده است. امروز هم انرژی سبز به حوزه جدیدی برای انباشت سرمایه تبدیل شده است. درنهایت، این طرح با وجود مزایایش، در عمل با موانع ساختاری جدی روبهروست؛ در بنیان اقتصاد سیاسی موجود تغییری نمیدهد، کاری به مصرف تجملاتی و تولید کالاهای غیرضروری ندارد و مسئله استثمار و کارگران را نادیده میگیرد. درنتیجه بدون تغییر در منطق حاکم بر نظام اقتصادی و سیاسی، و بدون بسیج مردمی گسترده، بدون مالکیت دموکراتیک اجتماعی بر ابزار تولید، طرحی خوشبینانه روی کاغذ است.
بهزاد ملکپور: عدالت اجتماعی و برابری، هنوز محل اختلاف و چالش جدی هستند. بحث توزیع بار مالی این تغییرات از کشورهایی که بیشترین تولید کربن را دارند، به کشورهای کمترتوسعهیافته یکی از مباحث حساس است. بدون بسیج سیاسی جهانی، هیچ راهکار اقتصادی و فنی بهتنهایی نمیتواند موفق باشد. خروج آمریکا از این توافقنامه پاریس نشان داد که بدون اراده سیاسی، حتی بهترین برنامهها نیز به شکست منجر میشوند.
مهسا غفورینام: وقتی سیاستمدارانی مثل دونالد ترامپ، که در رأس قدرت هستند، انکار میکنند که اصلاً تغییراقلیم وجود دارد و آن را غیرانسانزاد میدانند، این انکار به کل دولت و ملت سرایت میکند. مردم ازدستدادن شغل و معیشتشان را ترسناکتر از بحران اقلیم میبینند و درنتیجه بهجای پایداری محیطزیستی، نوعی «گذشت جمعی» برای حفظ منافع اقتصادی دولتمردان شکل میگیرد. به همین دلیل، اقشار ضعیف جامعه چندان تمایلی به پذیرش گذار عادلانه از سوختهای فسیلی بهسمت اقتصاد سبز ندارند و اغلب محافظهکارانه برخورد میکنند.
🖇️ گزارش کامل را اینجا بخوانید
@Azegaar
پیام ما؛ رسانه توسعه پایدار ایران
اقتصاد سیاسی علیه زندگی
بهزاد ملکپور، مترجم کتاب «بحران آبوهوایی و پیمان نوین سبز جهانی» با اشاره به اینکه وقتی نام نوام چامسکی را بهعنوان نویسنده این اثر دیدم، برایم جالب بود که او، که عمدتاً بهعنوان یک فیلسوف و فعال…
سلب مالکیت _ محمدرضا جعفری
گرهگاه محیطزیست
◾ سلب مالکیت و بحران محیطزیست
🎙️ محمدرضا جعفری
گرهگاه چهارم محیط زیست
✔️ آنچه امروزه در اراضی ملی، مناطق حفاظتشده، کوهستانها، مراتع، حریمهای باستانی، تالابها و رودخانهها، اتفاق افتاده است نه خیانت در امانتِ صرف، نه سوءمدیریت که به بیان تئوریک «سلب مالکیت» است: سلب مالکیت از زمین یا خلع ید عمومی از زمین و منابع طبیعی به نفع فرد یا گروه به قصد انتفاع مادی خصوصی. این فرایند یا بهمدد زور و خشونت عریان، یا به دست دولت و نهادهای حکومتی از طریق اعمال قدرت قانونی یا فراقانونی اتفاق میافتد تا بخشهایی از منابع طبیعی، شامل زمین و عرصههای طبیعی قابل بهرهبرداری را با خروج از دایرهی دارایی عمومی و حفاظت همگانی، در انحصار و تصاحب شرکتها و کسانی دربیاورد که نفع شخصی را هدف دارند.
دانشکده شهرسازی دانشگاه تهران
🗓 ۶ خرداد ۱۴۰۴
@Azegaar
@gerehgah_group
🎙️ محمدرضا جعفری
گرهگاه چهارم محیط زیست
✔️ آنچه امروزه در اراضی ملی، مناطق حفاظتشده، کوهستانها، مراتع، حریمهای باستانی، تالابها و رودخانهها، اتفاق افتاده است نه خیانت در امانتِ صرف، نه سوءمدیریت که به بیان تئوریک «سلب مالکیت» است: سلب مالکیت از زمین یا خلع ید عمومی از زمین و منابع طبیعی به نفع فرد یا گروه به قصد انتفاع مادی خصوصی. این فرایند یا بهمدد زور و خشونت عریان، یا به دست دولت و نهادهای حکومتی از طریق اعمال قدرت قانونی یا فراقانونی اتفاق میافتد تا بخشهایی از منابع طبیعی، شامل زمین و عرصههای طبیعی قابل بهرهبرداری را با خروج از دایرهی دارایی عمومی و حفاظت همگانی، در انحصار و تصاحب شرکتها و کسانی دربیاورد که نفع شخصی را هدف دارند.
دانشکده شهرسازی دانشگاه تهران
🗓 ۶ خرداد ۱۴۰۴
@Azegaar
@gerehgah_group
Forwarded from آزگار
Nakhl o Barout-Ghazi Robeyhawi.pdf
2.4 MB
Forwarded from آزگار
Khatrat-yek-srbaz.pdf
2.2 MB