Asic News l اسیک نیوز

🔴 سوءمدیریت وزارت نیرو و بحران‌های چهار دهه، از نابودی صنعت تا بحران اجتماعی و اقتصادی

وزارت نیرو به‌عنوان یکی از نهادهای کلیدی کشور در مدیریت منابع انرژی، در طول چهار دهه گذشته عملکردی پرانتقاد داشته که پیامدهای آن امروز به‌صورت بحران‌های جدی در ابعاد مختلف اجتماعی، اقتصادی و زیست‌محیطی خود را نشان می‌دهد. این سوءمدیریت، نه تنها مشکلاتی مانند کمبود برق و بحران آب را تشدید کرده، بلکه اعتماد عمومی به این نهاد را نیز به شدت کاهش داده است.


🟥 صنعت ماینینگ، از فرصت اقتصادی به چالش مدیریتی

یکی از بزرگ‌ترین قربانیان سوءمدیریت وزارت نیرو، صنعت ماینینگ است. این صنعت که می‌توانست فرصت بی‌نظیری برای جذب سرمایه، توسعه فناوری و ایجاد درآمدهای غیرنفتی باشد، به‌دلیل سیاست‌های اشتباه و برخوردهای سلیقه‌ای به ورطه نابودی کشیده شده است.

از ۲۵۰ مگاوات انشعاب قانونی که برای ماینینگ در نظر گرفته شده بود، تنها ۵ مگاوات در حال فعالیت است، در حالی که بیش از ۱۴۰۰ مگاوات ماینینگ زیرزمینی به‌دلیل سخت‌گیری‌های بی‌منطق و برخوردهای قهری شکل گرفته است. روزانه اخبار توقیف دستگاه‌های ماینر منتشر می‌شود، اما این برخوردها، که بیشتر جنبه آمارسازی دارند، هرگز نتوانسته‌اند مسئله را حل کنند.

فعالان این حوزه بارها هشدار داده‌اند که این سیاست‌ها نه تنها به کاهش ماینینگ غیرقانونی منجر نمی‌شود، بلکه کسب‌وکارهای قانونی را نیز به تعطیلی می‌کشاند. در نتیجه، ظرفیت‌های اقتصادی بالقوه‌ای که می‌توانستند کشور را در شرایط تحریمی یاری دهند، از دست رفته‌اند.


🟥 بحران برق، رشد بی‌رویه مصرف و ناکارآمدی مدیریتی

رشد مصرف برق در ایران به بیش از ۸ درصد رسیده که بیش از سه برابر میانگین جهانی است. این رشد بی‌رویه، فشار زیادی را به شبکه برق وارد کرده است. به‌عنوان مثال، تنها در استان‌های خوزستان، هرمزگان و بوشهر، هزار مگاوات افزایش مصرف ثبت شده که معادل مصرف کل استان مرکزی است.

وزارت نیرو به‌جای ارائه راه‌حل‌های زیرساختی برای کاهش این فشار، رویکردهایی مانند قطع برق مشترکان پرمصرف را در پیش گرفته است. این سیاست‌ها، که به گفته مسئولان، برای مدیریت مصرف طراحی شده‌اند، نه تنها مشکلات زیرساختی را حل نمی‌کنند، بلکه با تهدید مستقیم زندگی شهروندان همراه هستند.

شدت مصرف انرژی در ایران به‌طور کلی بسیار بالاتر از میانگین جهانی است، اما این مسئله نتیجه‌ای از دهه‌ها ناکارآمدی در سیاست‌گذاری است. به‌عنوان نمونه، سیاست‌های وزارت نیرو برای مدیریت مصرف در فصول گرم، عمدتاً به اقدامات موقتی و غیربنیادی محدود شده است. این در حالی است که در کشورهایی مانند آلمان و ترکیه، با مصرف مشابه یا کمتر، سرمایه‌گذاری وسیع‌تری در زیرساخت‌های انرژی صورت گرفته است.


🟨 بحران آب، ورشکستگی زیست‌محیطی و اجتماعی

سوءمدیریت وزارت نیرو تنها به برق محدود نمی‌شود. بحران آب نیز یکی دیگر از پیامدهای تصمیمات اشتباه این وزارتخانه است. حدود ۲۸ میلیون نفر از جمعیت ایران در مناطقی با تنش آبی زندگی می‌کنند، و وضعیت فعلی با عنوان «ورشکستگی آب» شناخته می‌شود. این بحران، به‌ویژه در استان‌های مرکزی کشور که رویکرد صنعتی دارند، بیشترین تأثیر را داشته است.

پروژه‌های انتقال آب به فلات مرکزی، که با هدف توسعه صنعتی تعریف شده‌اند، نه تنها مشکل کمبود آب را حل نکرده‌اند، بلکه با تخریب زیست‌محیطی، فرسایش خاک، و خشکسالی، بحران را تشدید کرده‌اند. پیامدهای این بحران شامل کاهش کشاورزی، مهاجرت‌های گسترده، بیکاری، و حتی تهدیدات جدی زیست‌محیطی مانند توفان‌های گرد و غبار است.


🔻پیامدهای اجتماعی و اقتصادی سوءمدیریت

سوءمدیریت وزارت نیرو، تأثیرات منفی گسترده‌ای بر جامعه و اقتصاد کشور گذاشته است. از یک سو، نابودی صنایع نوظهور مانند ماینینگ، فرصت‌های شغلی و سرمایه‌گذاری را از بین برده است. از سوی دیگر، بحران آب و برق، زندگی روزمره میلیون‌ها ایرانی را مختل کرده است. این وضعیت، ناشی از دهه‌ها تصمیم‌گیری اشتباه، بی‌توجهی به هشدارهای کارشناسان، و فقدان رویکردهای بلندمدت است.



برای عبور از این بحران‌ها، باید تغییرات اساسی در مدیریت و رویکرد وزارت نیرو ایجاد شود. تمرکز بر رویکردهای علمی، توسعه زیرساخت‌های پایدار، و حمایت از کسب‌وکارهای قانونی می‌تواند بخشی از این مشکلات را حل کند. همچنین، جایگزینی مدیرانی که سال‌ها با تصمیمات اشتباه خود بحران‌های کنونی را رقم زده‌اند، با نیروهای متخصص و دلسوز، امری ضروری است.

اگر وزارت نیرو و توانیر همچنان به سیاست‌های اشتباه خود ادامه دهند، آینده‌ای تاریک‌تر از امروز در انتظار کشور خواهد بود. وقت آن رسیده است که این نهادها مسئولیت اشتباهات گذشته خود را بپذیرند و به سمت اصلاح و بازسازی حرکت کنند.
@AsicNews

www.group-telegram.com/hk/asicnews.com/2774

701 viewsNov 19, 2024 at 12:22

🔴 سوءمدیریت وزارت نیرو و بحران‌های چهار دهه، از نابودی صنعت تا بحران اجتماعی و اقتصادی

وزارت نیرو به‌عنوان یکی از نهادهای کلیدی کشور در مدیریت منابع انرژی، در طول چهار دهه گذشته عملکردی پرانتقاد داشته که پیامدهای آن امروز به‌صورت بحران‌های جدی در ابعاد مختلف اجتماعی، اقتصادی و زیست‌محیطی خود را نشان می‌دهد. این سوءمدیریت، نه تنها مشکلاتی مانند کمبود برق و بحران آب را تشدید کرده، بلکه اعتماد عمومی به این نهاد را نیز به شدت کاهش داده است.


🟥 صنعت ماینینگ، از فرصت اقتصادی به چالش مدیریتی

یکی از بزرگ‌ترین قربانیان سوءمدیریت وزارت نیرو، صنعت ماینینگ است. این صنعت که می‌توانست فرصت بی‌نظیری برای جذب سرمایه، توسعه فناوری و ایجاد درآمدهای غیرنفتی باشد، به‌دلیل سیاست‌های اشتباه و برخوردهای سلیقه‌ای به ورطه نابودی کشیده شده است.

از ۲۵۰ مگاوات انشعاب قانونی که برای ماینینگ در نظر گرفته شده بود، تنها ۵ مگاوات در حال فعالیت است، در حالی که بیش از ۱۴۰۰ مگاوات ماینینگ زیرزمینی به‌دلیل سخت‌گیری‌های بی‌منطق و برخوردهای قهری شکل گرفته است. روزانه اخبار توقیف دستگاه‌های ماینر منتشر می‌شود، اما این برخوردها، که بیشتر جنبه آمارسازی دارند، هرگز نتوانسته‌اند مسئله را حل کنند.

فعالان این حوزه بارها هشدار داده‌اند که این سیاست‌ها نه تنها به کاهش ماینینگ غیرقانونی منجر نمی‌شود، بلکه کسب‌وکارهای قانونی را نیز به تعطیلی می‌کشاند. در نتیجه، ظرفیت‌های اقتصادی بالقوه‌ای که می‌توانستند کشور را در شرایط تحریمی یاری دهند، از دست رفته‌اند.


🟥 بحران برق، رشد بی‌رویه مصرف و ناکارآمدی مدیریتی

رشد مصرف برق در ایران به بیش از ۸ درصد رسیده که بیش از سه برابر میانگین جهانی است. این رشد بی‌رویه، فشار زیادی را به شبکه برق وارد کرده است. به‌عنوان مثال، تنها در استان‌های خوزستان، هرمزگان و بوشهر، هزار مگاوات افزایش مصرف ثبت شده که معادل مصرف کل استان مرکزی است.

وزارت نیرو به‌جای ارائه راه‌حل‌های زیرساختی برای کاهش این فشار، رویکردهایی مانند قطع برق مشترکان پرمصرف را در پیش گرفته است. این سیاست‌ها، که به گفته مسئولان، برای مدیریت مصرف طراحی شده‌اند، نه تنها مشکلات زیرساختی را حل نمی‌کنند، بلکه با تهدید مستقیم زندگی شهروندان همراه هستند.

شدت مصرف انرژی در ایران به‌طور کلی بسیار بالاتر از میانگین جهانی است، اما این مسئله نتیجه‌ای از دهه‌ها ناکارآمدی در سیاست‌گذاری است. به‌عنوان نمونه، سیاست‌های وزارت نیرو برای مدیریت مصرف در فصول گرم، عمدتاً به اقدامات موقتی و غیربنیادی محدود شده است. این در حالی است که در کشورهایی مانند آلمان و ترکیه، با مصرف مشابه یا کمتر، سرمایه‌گذاری وسیع‌تری در زیرساخت‌های انرژی صورت گرفته است.


🟨 بحران آب، ورشکستگی زیست‌محیطی و اجتماعی

سوءمدیریت وزارت نیرو تنها به برق محدود نمی‌شود. بحران آب نیز یکی دیگر از پیامدهای تصمیمات اشتباه این وزارتخانه است. حدود ۲۸ میلیون نفر از جمعیت ایران در مناطقی با تنش آبی زندگی می‌کنند، و وضعیت فعلی با عنوان «ورشکستگی آب» شناخته می‌شود. این بحران، به‌ویژه در استان‌های مرکزی کشور که رویکرد صنعتی دارند، بیشترین تأثیر را داشته است.

پروژه‌های انتقال آب به فلات مرکزی، که با هدف توسعه صنعتی تعریف شده‌اند، نه تنها مشکل کمبود آب را حل نکرده‌اند، بلکه با تخریب زیست‌محیطی، فرسایش خاک، و خشکسالی، بحران را تشدید کرده‌اند. پیامدهای این بحران شامل کاهش کشاورزی، مهاجرت‌های گسترده، بیکاری، و حتی تهدیدات جدی زیست‌محیطی مانند توفان‌های گرد و غبار است.


🔻پیامدهای اجتماعی و اقتصادی سوءمدیریت

سوءمدیریت وزارت نیرو، تأثیرات منفی گسترده‌ای بر جامعه و اقتصاد کشور گذاشته است. از یک سو، نابودی صنایع نوظهور مانند ماینینگ، فرصت‌های شغلی و سرمایه‌گذاری را از بین برده است. از سوی دیگر، بحران آب و برق، زندگی روزمره میلیون‌ها ایرانی را مختل کرده است. این وضعیت، ناشی از دهه‌ها تصمیم‌گیری اشتباه، بی‌توجهی به هشدارهای کارشناسان، و فقدان رویکردهای بلندمدت است.



برای عبور از این بحران‌ها، باید تغییرات اساسی در مدیریت و رویکرد وزارت نیرو ایجاد شود. تمرکز بر رویکردهای علمی، توسعه زیرساخت‌های پایدار، و حمایت از کسب‌وکارهای قانونی می‌تواند بخشی از این مشکلات را حل کند. همچنین، جایگزینی مدیرانی که سال‌ها با تصمیمات اشتباه خود بحران‌های کنونی را رقم زده‌اند، با نیروهای متخصص و دلسوز، امری ضروری است.

اگر وزارت نیرو و توانیر همچنان به سیاست‌های اشتباه خود ادامه دهند، آینده‌ای تاریک‌تر از امروز در انتظار کشور خواهد بود. وقت آن رسیده است که این نهادها مسئولیت اشتباهات گذشته خود را بپذیرند و به سمت اصلاح و بازسازی حرکت کنند.
@AsicNews

BY Asic News l اسیک نیوز