Telegram Group Search
کنسلی ایونت جمعه

من هنوز از دیروز تا امروز با کلی پیگیری هنوز موفق نشدم پولی از سایت ایوند خارج کنم. هم سایت خطا داره هم تماس میگیرم صدا درست نمیره.

تا پول به حساب بنده بشینه، براتون واریزی ها رو به تدریج انجام میدم.(اگه بخوام درجا به این تعداد نفر مبلغی رو بزنم، حسابم بسته میشه) فقط لطفا دقیقا با همون ایمیلی که ثبت نام انجام دادید، برای بنده بلیط ثبت نام به همراه شماره کارت رو ارسال کنید.

حداقل یک هفته رو باید صبر کنید. چون شرایط بانکی و سایت ایوند پیچیده شده.

ممنون از صبر و شکیبایی شما دوستان عزیز
این پیامیه که وصی صبح برام فرستاد.

سلام مهندس خوبی
تلفن من سوخته از بس داره زنگ میخوره 40 بار از دیشب زنگ میخوره و ملت دارن فشم میدن و پولشون رو میخوان متاسفانه اوضاع به هم وره.

دوستان، باید صبر کنید تا پول رو بشه از سایت ایوند خارج کرد و بعد در اولین فرصت همه مبالغ به حسابتون زده میشه.

سایتی که داخلش ثبت نام رو انجام دادید، به یک سری مشکل خورده که همه جوره پیگیرشم که زودتر برطرف کنن تا بتونم پولها رو به شما برگردونم. ولی خب زمان بره و باید صبر کنید.

ممکنه حتی یک تا دو هفته این فرآیند طول بکشه.

تا همینجاش من از همه شما بیشتر ضرر کردم.
10 میلیون فقط خسارت لغو رستوران بود.

خواهشا تماس نگیرید!!

@htuniversity
دم آقا سبحان گرم که تو این شرایط به خیلیا کمک کرد!
@htuniversity
همیشه کارفرماها سرعتی جواب نیستن!

بعضیا ماهیتشون کلا کنده.
خیلی کند فرآیند پرسش و پاسخ جلو میره.
ولی دلیلی برای نگرانی نیست.

تو اینجور مواقع تلاشتون رو بکنید فکر منفی نکنید.

مثلا توی داستان lewis howes، طرف ایمیل مدیرش رو فرستاد.
همون روز براش لیست قیمت، پورتفولیو و روزمه رو فرستادم.

پنج روز گذشت، محترمانه یه پیگیری کردم.
(معمولا هم پیگیری رو توی رو تعطیل انجام نمیدم.)

طرف جواب داد گفت اول هفته بررسی میکنه.
روز بعدش اعلام کرد که بررسی کرده و خوشش اومده و جا برای همکاری هست.
نرخ ساعتی رو پرسید.

و بعد براش بصورت کامل شرح دادم قیمت ها رو. گفت به زودی با تیمشون یه صحبتی میکنه و برمیگرده.

اولین ایمیل 10 روز پیش ارسال شده بود.

تو اینجور مواقع صبر حرف اول رو میزنه.

من حتی مورد بوده مشتری بی نهایت خوب الانم،
وسط مکالمه بحث رو ول کرده ولی بعد چند ماه برگشته
و یکی از بهترین مشتری هامون شده.

فکر نکنید بحث اگه ناتمام موند؛ همه چیز تموم شده.
شما اگه گزینه خوبی براشون باشید، اسمتون تو ذهنش هک میشه و توی یه موقعیت خوب همکاری آغاز میشه.

* اگه طرف توی یکی از شبکه‌های اجتماعی فعاله، بهتره با پست هاش تعامل داشته باشید و براش هر چند وقت یکبار لایک و کامنت بذارید تا اسمتون مدام جلوی چشمش باشه.

گزینه خوب از نظر من یعنی اینکه نمونه کار مشابه تو سبک هایی که اون میخواد، از قبل زده باشید
@htuniversity
#سوالات_شما:
چرا شما مهندسی مکانیک رو بعد 5 سال کار در داخل و خارج از کشور رها کردید و رفتید سمت ویدیو ادیتینگ؟

من حدود دو سال درگیر این بودم که برادرام بتونن علاقشون رو پیدا کنن و تو این فرآیند با حوزه‌های کاری زیادی آشنا شدم. تمرکز هم فقط روی حوزه‌هایی بود که بازار کار فریلنسری خوبی در جهان دارن.

تو همین حین متوجه شدم که حوزه تدوین ویدیو با روحیاتم بیشتر جوره و نسبت به مهندسی مکانیک باهاش بیشتر حال میکنم. در کنارش بازار کار فریلنسریش هم بهتر بود.

بعد از اینکه به اندازه 6 ماه زندگی، پول پس انداز کردم و یک قرار دو ماهه با یه شرکت آمریکایی بستم، کامل از شرکت بیرون اومدم. از 4 ماه قبل بصورت نیمه وقت مشغول کار با یه شرکت آمریکایی بودم.

خودم نسبت به تصمیمم کامل مطمئن بودم ولی اطرافیان خیلی بهم میگفتن که داری اشتباه میکنی که از یه شرکت عالی اونم تو سمت مدیر مکانیک میای بیرون.

اگه برگردم عقب، حداقل یک سال رو میذارم برای تست حوزه های مختلف تا بتونم با شناخت کامل یک حوزه کاری که قراره سالها داخلش کار کنم رو انتخاب کنم.

چند نکته:
1- اگه با تحقیق کامل نسبت به تصمیمتون مطمئنید، به حرف بقیه توجه نکنید. چون خیلیا حرفاشون احساسی هست و منطقی پشتش نیست.

2- برای انتخاب یک حوزه کاری خوب، قشنگ زمان بذارید چون شما بخش زیادی از زندگیتون رو قراره با کارتون سپری کنید. خیلی مهمه که هم باهاش کاملا حال کنید و هم بتونه جوابگوی نیازهای شما باشه.

3- سعی کنید توی انتخاب هاتون تعصب رو بذارید کنار.
@htuniversity
آخرین آپدیت بازگشت پول ایونت

یکی از دوستان لطف کردن شماره مدیرعامل ایوند رو برام ارسال کردند و ایشون خودشون شخصا مسئله رو پیگیری کردن که کار برداشت پول از سایت سرعت بگیره.

حالا پول از سایت ایوند خارج شده و پولها داخل بانک سامان گیر کرده که دارن پیگیری میکنن که بانک سریع تر پولها رو بزنه. اینکه فرآیندش چقدر طول بکشه، اصلا معلوم نیست و از دست من خارجه.
الان مسئله مشکل بانکه.

ممنون از صبر و شکیبایی شما
#تجربیات_تلخ_من:
قسمت اول

یک سری پست به امید خدا قراره بذارم داخل کانال پیرامون تصمیم های اشتباهی که تو زندگیم گرفتم.

شاید بتونه کمک کوچکی کنه به دوستان که خطاهای منو تکرار نکنن.

برعکسش رو هم به امید خدا شروع میکنم.

#اشتباه_یک:
برخلاف انتظار نتیجه کنکور کارشناسیم خیلی بد شد و رویای تهران رفتن از بین رفت.

به اشتباه زدم شبانه مهندسی مکانیک کاشان که تا حد امکان یه دانشگاه بهتر برم. حتی شده شبانه.

خیلی اذیت شدم، خوابگاه ندادن رفتم خوابگاه خودگردان داخل شهر. بعد چند ماه با کلی التماس اتاق با ارشدا بهم دادن که از لحاظ فرهنگی بشدت با من متفاوت بودن که همین موضوع منو خیلی اذیت کرد.

در آخر همه این اذیت شدن ها، انگیزم دوچندان شد که مجدد دقیقه آخری برای کنکور بخونم و شبانه رو به روزانه تبدیل کنم و تو همون دانشگاه ادامه بدم.

اگه برگردم عقب ...

روزانه دانشگاه قم رو انتخاب میکردم و از همون اول بصورت کارآموزی هم شده میرفتم داخل یه شرکت یا کارگاه مهندسی تو اوقات فراغت کار می‌کردم.

اگه در نهایت تصمیمتان کار توی شهر خودتان باشه، خیلی جلو میفتاد اگه دانشگاهتون تو شهر خودتون باشه چون شناخت بهتری پیدا می‌کنید نسبت به بازار کار شهرتون و نیازهاش.

دانشگاه نسبت به زمانی که ازم گرفت، آورده بسیار بسیار کمی برام داشت.
خیلی تو ذهنم بزرگش کرده بودم در حالیکه اینطور نبود.

با دانش و تجربه امروزم اگه برگردم عقب، یه دانشگاه الکی انتخاب میکردم که فقط سربازیم 4 سال بیفته عقب و مستقیم میرفتم تو دانشگاه واقعی که همون صنعته.
البته در کنارش دوره های مرتبط صنعتی محور و آموزش های یوتیوب رو هم میدیدم.

تو حوزه کاری ما میشه به نظرم ولی نمیشه بعنوان یک نسخه برای همه تجویز کرد.
@htuniversity
تو این شب های عزیز،
برای همدیگه خیلی دعا کنید.

التماس دعای فراوان دارم از تک تک شما دوستان.
#htuniversity
دوستان زیادی تو این شرایط به فکر خرید استارلینک افتادن که به نظر من اشتباه بزرگیه.

بشدت ازش فاصله بگیرید که دارن با سرعت زیاد جمعش میکنن. از هر کسی هم بگیرن، سرعتی کل شبکه فروشنده و خریدارها پیدا میشه و یکی یکی میرن سراغ همه.

چون یکی از ابزارهای کار جاسوس های داخلی است، حساسیت روش بشدت بالا رفته و به نظرم اصلا بهش فکر هم نکنید! ریسکش خیلی بالا است.

الان با هیچکی شوخی ندارن.

اگه کامل نسبت به این موضوع مطمئن نبودم، به هیچ وجه این پست رو نمیذاشتم.

متاسفانه تنها راهکار تو شرایط جنگی که امیدوارم تکرار نشه، اینه که فیلترشکن های متعددی داشته باشید. من توی این 12 روز تعداد بالایی رو همزمان داشتم که هیچ کدوم کامل وصل نبود ولی هر طور شده به لطف خدا ارتباطم با کارفرما کامل قطع نشد.

یه نکته دیگه اینکه سرعتش اون طور که فکر می‌کنید فضایی نیست، چون ایران تحت پوشش نیست.
@htuniversity
بازگشت وجه ایونت

دوستانی که هنوز برام شماره کارتشون رو نفرستادن، لطفا در اسرع وقت برام به همراه بلیط ثبت نام شون ایمیل کنن.

تا الان برای همه افرادی که ایمیل کرده بودن، واریزی ها رو انجام دادم.
[email protected]
بازم ببخشید اگه دیر شد یا ضرر کردید.
@htuniversity
یادش بخیر
یه دورهمی یهویی که اصلا قرار نبود برم
و لحظه آخری قسمت شد دوستان رو مجدد ببینم.

هانی اون روز کلی عکس خفن با دوربینش از دوستان گرفت.
@haniasef2
یک اردیبهشت 1404
@htuniversity
شب نوشت 8 تیر 1404:

خب دهه سوم زندگیم هم تموم شد و رسما وارد دهه چهارم شدم.

از 20 تا 30 سالگی بالا و پایین زیادی داشت. مدام یه هدف بزرگ تو ذهنم برای خودم درست میکردم و با جون و دل میرفتم سمتش.

بابت اینکه خدا هیچ عزیزی رو ازم تو این سالها نگرفت، بسیار سپاسگذارم. راستیتش از اون روزی که بخوام یکیشون رو از دست بدم، یکم میترسم.

خب بذار سرعتی پرونده این ده سالم رو یه مروری کنم.

20 تا 22 سالگی یه تیم ساختم و رفتیم سراغ ساخت کوادروتور. لحظه ای که تو نمازخونه مسجد لحظاتی پرواز کرد رو هنوز یادمه، خیلی شیرین بود. بعد خواستیم ایده رو در انتها تجاری کنیم که شکست خوردیم.

22 تا 24 سالگی: تو این بازه ازدواج کردم و تجربه متفاوت و باحالی بود. مجبور شدم وارد بازار کار بشم تا بتونم از پس هزینه های زندگیمون بربیام. این ازدواج به موقع منو تو زندگی خیلی جلو انداخت.

24 تا 26 سالگی: این دو سال رو اکثرشو کنار ربات ها زندگی کردم و در کنار یک تیم خفن سعی کردیم ربات های صنعتی رو بیشتر تو صنعت ایران وارد کنیم.

26 تا 28 سالگی: وارد لینکدین و بعد مدت کوتاهی وارد بازار کار آمریکا شدم. شیرین ترین لحظات این برهه زندگیم وقتی بود که اولین درآمد دلاریم رو بدست آوردم و بعدیش این بود که طرح ها و ایده هام داشت تو آمریکا ثبت اختراع می‌شد. حس با حالی بود.

28 تا 30 سالگی: خدا بهم یه دختر داد. جذاب‌ترین و شیرین ترین اتفاق زندگیم رو تجربه کردم. اصلا قابل وصف نیست.
یه هدف گذاشتم که تا حد امکان تجربیاتم رو مکتوب کنم که خروجیش شد یه کانال تلگرامی که بواسطش کلی دوست خوب و با معرفت پیدا کردم.
برادرا رو هم تونستم بالاخره به یه درآمد خوب و پایدار برسونم و در حد خودم کمکشون کنم علاقه و مسیرشون رو پیدا کنن.
خودم هم از کارم زدم بیرون و کامل فریلنسر شدم و تا میتونستم تو این یکسال گذشته سفر کردم. فشار کاریم رو کمتر کردم تا بتونم بیشتر کنار دختر و خانومم باشم.

در کل این ده سالی که گذشت، بالا و پایین زیاد داشت ولی هیجان انگیز و جذاب بود. بعضی از جاهاش، کار بشدت قفل می‌شد و تو اون لحظات بیشتر از هر زمانی به خدا نزدیک میشدم و خودش درها رو برام باز می‌کرد.

توی هر دو سالش یه کار جذاب و متفاوت انجام دادم و نسبت به دو سال قبلش از عملکرد خودم نسبت به قبل راضی تر بودم.

تو این 30 سال، شرایط روزگار جوری برام رقم خورد که تونستم کشورهای زیادی رو ببینم ولی هیچ سفری برام به شیرینی سفرهای هر ساله اربعین نبود. اصلا جنس غم آقا با همه غم ها فرق میکنه. حال دلمو بشدت خوب میکنه. اینقدر گره کور برام این آقا باز کرده که نگو.

نمیدونم همسرم این متن رو میخونه یا نه(تازه عضو کانال شده) ولی ازش بشدت قدردانم. اگه ایشونو نداشتم مطمئنا نمیتونستم تو جایگاهی که الان هستم باشم.

و تو این یک سال و نیم(سن دخترم) تازه متوجه شدم پدر و مادرم چه سختی هایی کشیدن تا من به اینجا برسم. بیش از هر زمانی ازشون قدردانم و خوشحالم که کنارم هستن.

حالا وقتشه خودمو آماده کنم برای یه دهه جذاب دیگه.
@htuniversity
مرسی از تک تک پیام های زیباتون❤️

ببخشید اگه تک به تک نمیتونم جواب محبت های شما دوستان رو بدم.

براتون بهترین ها رو آرزو میکنم.
#تجربیات_تلخ_دوستان

به امید خدا قراره یک سری پست تجربه محور
پیرامون تجربیات تلخ خودم و دوستان بذارم.

قسمت اول رو با خودم شروع کردم که میتونید با این دو هشتگ
به این سری پست‌ها دسترسی پیدا کنید.

#تجربیات_تلخ_من
#تجربیات_تلخ_دوستان

اگه شما هم یه تجربه تلخی تو زندگیتون داشتید که براتون یه درس بسیار بزرگ داشته، ممنون میشم اونو برام ایمیل کنید.
[email protected]

@htuniversity
#تجربیات_تلخ_دوستان
قسمت اول | مهدی

من یه کار خیلی خوب و حرفه ای از هلند گرفتم تو زمینه پوینت کلاد که مدت قرارداد باز بود و احتمالا خیلی طولانی

من با شرکت هلندی ارتباط خیلی خوبی گرفتم و تونستم ثابت کنم که این کارو میتونم به خوبی انجام بدم و با اینکه این کار برای اونا با یک ایرانی ایرادات زیادی داشت (به خاطر اینکه اجازه نداشتن فایل های این چنینی رو از اتحادیه اروپا خارج کنن ) ولی بازم به خاط تخصص من قبول کردن با دور زدن و استفاده از VPS این کارو انجام بدیم

هزینه ای که برای من میدادن خیلی خوب بود و چندهزار دلار در ماه میتونستم بگیرم
تقریبا ۵۰ پروژه در روز که نیاز بود به ساخت یک تیم حدود ۱۰ نفره و من تا جای خیلی خوب پیش رفتم

همه چیز خوب بود ولی قسمتی از کار قرار بود به صورت اتماتیک انجام بشه مثل ساخت فایل های اکسل و خروجی های پی دی اف که از نرم افزار رویت انجام میشد

من این قسمت کارو به یکی از دوستانم واگذار کردم این آدم کسی هستش که اگر اسمش رو بگم تقریبا ۸۰ درصد کسایی که توی حوزه طراحی معماری توی قم هستن میشناسنش و از نظر کاری حرفه ای هستش

اتفاقی که افتاد این بود که وقت کافی برای کار نمیذاشت و دائما کار عقب میوفتاد
من هرچقدر سعی کردم بهش انگیزه بدم و کارو سریعتر پیش ببریم نشد
این آدم از نظر تخصص واقعا حرفه ای بود ولی اصلا اخلاق حرفه ای نداشت و به خاطر همین با شرکت اصلی کم کم به مشکلاتی خوردیم

کار به جایی رسید که من فقط میخواستم به خاطر اینکه در آینده شاید بتونم ارتباطی بگیرم یه راهی پیدا کنم که بگم نمیخوام ادامه بدم ولی نمیتونستم بگم تا اینکه جنگ شروع شد و یه بهونه خوب برای من که کار رو ادامه ندم

خیلی فشار روانی زیادی داشتم و از طرفی پروژه ای که سال ها دنبالش بودم رو داشتم از دست میدادم ولی به خاطر اینکه رابطم خراب نشه ازش گذشتم

و بعدا اونا هم پذیرفتن به خاطر شرایط کارو انجام ندیم

آخرین ضربه محکمی که به من وارد شد اونجایی بود که یکی از اعضای ارشد شرکت به من گفتش من میخواستم یه تیم توی ایران راه بندازم و نمایندگی بگیریم برای ایران و توی ایران کارو ادامه بدیم ولی دیگه نمیتونم این کارو با شما انجام بدم

همه این تجربه تلخ رو گفتم برای این بودش که من تمام تلاشم رو کردم و حتی با تیم های خیلی خوب اروپایی رقابت کردم و کارو گرفتم ولی به دلیل یک آدم غیر حرفه ای همه چیز نابود شد.

این تجربه خیلی سنگین بود برای من ولی یاد گرفتم همیشه برای همکاری فقط با بهترین ها و حرفه ای ترین ها کار کنم
کسی که غیر از تخصص مسئولیت پذیر باشه و بتونم بهش اعتماد کنم.

امیدوارم برای کسی این اتفاق نیوفته ولی اینو در نظر بگیرید که همیشه با کسی کار کنید که علاوه بر تخصص تعهد داشته باشه.
@htuniversity
داشتن عطش برای موفقیت

همون روز اولی که تو کانال پست گذاشتم ارتباطم با lewis howes برقرار شده،

هادی مهدیانفر(همکلاسی برادرا) چند تا نمونه کار زد و برای حامد فرستاد که لوئیس رو پیچ کنه.

مجدد دیروز صبح زنگ زد سراغ ایمیل مدیرش رو گرفت که پیچش کنه و بهش ایمیل بده.

من به این میگم داشتن عطش برای موفقیت، موقعیت شناسی.

خیلیا ممکنه خیلی ساده از کنار یه پست رد بشن، ولی بعضیا نوع نگاهشون فرق میکنه.

توانایی تشخیص موقعیت خوب رو دارن و ازش نهایت استفاده رو میکنن. حس شامه قوی ای دارن.

همین ویژگی های شخصیتی به ظاهر سادس که باعث میشه یک نفر بتونه حتی تو سنین پایین به موفقیت های بزرگ برسه. همین روحیه جنگندگی و بلندپروازی.
@htuniversity
از قدرت پست گذاری غافل نشید!

آرمان جان که من باهاش تو چالش اول آشنا شدم،
صبحی این تصویر رو برام فرستاد.

خواستم فقط یه یادآوری کوچک کنم که

کارایی که دارید منتشر میکنید،
داره مدام توسط مشتریای موجود تو این بازار رصد میشه
و وقتی کیفیت کارتون به اون حد مطلوب و قابل قبول برسه،
خودشون میان و به شما پیام میدن.

لینکدین آرمان:
https://www.linkedin.com/in/arman-roshan-5b751b19a
@htuniversity
#داستان_موفقیت_دوستان
قسمت 14ام

هادی مهدیانفر(طراح تامنیل)

سلام دوستان، منم از اولین تجربه درآمد دلاریم براتون میگم و امیدوارم حداقل برای یک نفر هم که شده مفید باشه و بتونه استفاده کنه.

1)اولین پیشنهادی که من گرفتم حدود ۱.۵ ماه بعد از شروع فعالیتم تو لینکدین بود.

شروع فعالیت من مهر پارسال بود و من حداقل ۲ پست در هفته تو پیجم قرار میدادم و ارتباط مستمر با کانکشنام داشتم.

۱.۵ ماه بعد از اولین پست من توی لینکدین خیلی رندوم یه پست برای کریس دو گذاشتم و اصلا انتظار اینکه لایک و کامنت برام بزاره نداشتم ولی هم لایک و هم کامنت گزاشت و اون پست بعد از ۳ روز حدود ۲۰۰ ری‌اکشن و ۱۵ هزار ایمپرشن گرفت.

هیچ پیشنهاد مستقیمی مبنی بر همکاری من از اون پست نگرفتم ولی یکی از دوستان گفت برو با افردای که زیر اون پست با کریس ارتباط نزدیک دارن کانکشن بزن و ارتباط بگیر منم به حرفش گوش کردم و این حرف هفته بعدش نتیجه داد و یه بنده خدایی از انگلیس بهم پیشنهاد داد و گفت داره یه ایجنسی راه میندازه و به تعداد زیادی تامنیل در ماه نیاز داره.

این پیشنهاد اولین پیشنهاد من از لینکدین بود ولی تبدیل به پول و همکاری نشد.

پیشنهاد بعدی دوباره ۱.۵ ماه بلد از این اتفاق بود یعنی دی ماه.

این بار خیلی پر و پیمون بود. داشتم تو یوتیوب میچرخیدم دیدم Colin & Samir مهمون پادکست کریس شده.

یه ریدیزاین برای تامنیلش زدم و لینکدین پست کردم که سمیر هم پستم رو لایک کرد.

از این پست تا موقعی که من به اکانتم دسترسی داشتم حدود ۱۵ پیشنهاد کاری گرفتم و آدماهایی با چنل های بزرگ و سابهایی حدود ۷۰۰ هزار و ۱ ملیون و... هم بینشون بود.

داستان اینجا غم انگیز میشه که من اکانتم رو بخاطر استفاده از VPN از دست میدم و به صورت دائم بن میشم.

تمام پیشنهاد های کار و ۳ماه تلاش من بخاطر استفاده از VPN از دست رفت و چه پیشنهادهایی که شاید زمینه موفقیت های بزرگی میشد.

بعد از این اتفاق من دیگه نتونستم به لینکدین دسترسی پیدا کنم تا حدود ۴ ماه بعد که تو این مدت حدود ۲۰ تا اکانت بن کردم تا تونستم دوباره تو لینکدین فعالیت کنم ولی اینبار با اکانت خودم نه با اکانت یکی از دوستان.

اینبار من اواسط فروردین فعالیتم رو از سر گرفتم و زیر یکماه به پروژه رسیدم و این بار تبدیل به پول و مشتری ثابت شد.

2) اگه برگردم عقب یکی از کارهایی که میکنم اینه که قطعا زودتر فعالیتم رو تو لینکدین شروع میکنم.

یه مسئله ای هم که خیلی کمک میکنه ارتباط با کانکشن هاتونه من قطعا اگر به عقب برگردم ارتباط خیلی بیشتری با کانکشن هام میگیریم به خصوص افرادی که ایجنسی دارن؛ تاثیر مثبتش رو زیاد دیدم.

افرادی هم که تازه شروع کردن اول از همه سعی کنن باعث بن شدن اکانتشون نشن و درمرحله بعدی سعی کن فعالیت مستمر داشته باشن و با کانکشن هاشون هم ارتباط خوب و مستمر.

این مسئله رو هم درنظر داشته باشن که یه پست بد خیلی بهتر از پست نذاشتن هستش یه بخش بزرگی از پیشرفت تو کار موقع همکاری شکل میگیره.

3)اینکه به موقع پروژه رو تحویل مشتری بدم.

تاخیر تو تحویل پروژه میتونه بزرگترین اشتباه یه فریلنسر باشه.

4)شاید دسترسی به کار فرمای داخلی خیلی راحت تر باشه ولی قطعا مثل همکاری با کارفرمای خارجی لذت بخش نخواهد بود.

5)حوزه کاری من طراحی تامنیل برای یوتیوبه.

برای فعالیت تو این حوزه شما میتونید ویدئو های آموزشی خیلی زیاد و با کیفیت بالا تو یوتیوب پیدا کنید.

آینده و بازارش احتمالا تا دو سه سال اینده خوب باشه هیچ تضمینی وجود نداره که کاری که شما انجام میدین توسط هوش مصنوعی گرفته نشه و این مسئله فقط برای شغل های فریلنسری نیست.

مسئله ای هم که من تو حوزه خودم متوجه شدم اینه که فعلا هوش مصنوعی نمیتونه جای انسان رو بگیره و تمام کار هایی که الان داره میزنه کپی از کار های قبلی که توسط انسان ساخته شده هستش.

اگر هم روزی برسه که هوش مصنوعی بتونه به خلاقیت انسان برسه که خیلی بعیده، قطعا بی نقص نیستش و نیاز داره که یه دیزاینر حرفه ای روش اصلاحات رو انجام بده.

بازارش هم الان نسبتا خوبه به خصوص تو سطح های بالا که گاها من یه قیمت‌هایی میشنوم که شاید خیلی عجیب بنظر برسه.

ولی هستش و خیلی از آدمای بزرگ برای تامنیل هزینه های بزرگ میکنن.

ممنون از وقتی که گذاشتین و این متن رو خوندین، امیدوارم که براتون مفید بوده باشه و بتونید استفاده کنید.

من رو هم از دعای خیرتون تو این شبها بی نصیب نکنید.

درپناه حق،
یاعلی.
Hadi Mahdianfar
@htuniversity
HT University
#داستان_موفقیت_دوستان قسمت 14ام هادی مهدیانفر(طراح تامنیل) سلام دوستان، منم از اولین تجربه درآمد دلاریم براتون میگم و امیدوارم حداقل برای یک نفر هم که شده مفید باشه و بتونه استفاده کنه. 1)اولین پیشنهادی که من گرفتم حدود ۱.۵ ماه بعد از شروع فعالیتم تو لینکدین…
این 14مین قسمت داستان موفقیت شما دوستان عزیز بود که میتونید با کلیک روی هشتگ بالای پست، به قسمت های دیگه دسترسی پیدا کنید.

#داستان_موفقیت_دوستان

دم همتون گرم که همراهی کردید و مطمئنم به لطف خدا و کمک شما دوستان، راوی داستان های بیشتری از دوستان خواهیم بود.

اگه شما هم فریلنسرید و تجربه کار با خارج از کشور دارید، میتونید داستان موفقیتتان رو برام ایمیل کنید:
[email protected]
توی این پست یک سری سوال گذاشتم که میتونه یه جهت دهی کلی به متنتون بده که دقیقا به چه مواردی اشاره کنید:
https://www.group-telegram.com/htuniversity.com/678

@htuniversity
گرفتن آرایش جنگی

هنوز حرفای 4 سال پیش مهندس رضوی رو یادمه که بهم میگفت به ازای هر یک سال کار، باید به اندازه یک ماه پس انداز داشته باشی.

یعنی اگه الان سه ساله مشغول به کاری،
باید به اندازه سه ماه حقوقت, برای روز مبادا پس انداز داشته باشی.

برای عبور از بحران هایی که ناخواسته وارد زندگیت میشن. این بحران هر چیزی ممکنه باشه، از مریضی و تصادف گرفته تا یک جنگ بزرگ.

به نظرم این حرف برای ایران خیلی درسته.

تو هلند دقیقا برعکس بود.
اصلا پول ذخیره نمیکردن.
پولای اضافیشون رو هم بجای پس انداز، صرف تفریحات میکردن.

به نظرم آدم باید نسبت به جغرافیایی که داخلش زندگی میکنه،
استراتژی های زندگیش رو بچینه.

این جنگ 12 روزه یه تلنگری بود که باید بیش از پیش تلاش کنیم برای بقا تو این دنیایی که داره روز به روز سخت تر و سخت تر میشه.
یه بار با تهدید جنگ، یه بار با تهدید هوش مصنوعی و ...

و چیزی که برای هر ایرانی از نون شب واجب تره، مهارت حل مسئلس.

مسئله هایی که هر روز با یه شکل جدیدی روبرمون ظاهر میشن و باید حلشون کنیم تا بریم مرحله بعد.
مسئله هایی که اگه ما رو از پا در نیارن، ما رو قوی تر میکنن.
@htuniversity
2025/07/03 04:29:15
Back to Top
HTML Embed Code: