group-telegram.com/scrapsofthought/898
Last Update:
از اعتراضات ۱۴۰۱ تا انتخابات ۱۴۰۳
مجتبی قلیپور
اگرچه بسیاری تلاش کردند تا جنبش اعتراضی ۱۴۰۱ را در نقطۀ مقابل انتخابات ۱۴۰۳ و حامیان و بازیگران این دو را رو در روی هم قرار دهند، اما واقعیت مغفول آن است که اعتراضات ۱۴۰۱ و جنبش اجتماعی محمل آن، بیش از هر رویداد و روندی دیگر در این انتخابات حاضر و پررنگ و بازیگر بود. نقش و بازیگریای که چندان دیده نشد و برعکس، تلاشها عمدتاً صرف دوگانهسازی و در تقابل قرار دادن آنها بود.
اما واقعیت این است که به احتمال زیاد پیروزی به دست آمده برای اصلاحطلبان در ۱۴۰۳، بدون ایستادن بر شانۀ معترضین ۱۴۰۱ و دستآوردها و ناکامیهای آنها ممکن نبود.
شاید نخستین جلوۀ حضور ۱۴۰۱ در ۱۴۰۳ را باید درک ضرورت خروج جامعه از وضعیت جنبشی و ورود دوباره به بازی سیاست نهادی دانست. به ویژه آنکه ماهها و سالهای حساسی در سیاست داخلی و خارجی ایران پیش رو است. زخمی که در ۱۴۰۱ دهان باز کرده بود باید مرهمی هرچند موقت مییافت، و این انتخابات چنین فرصتی بود که از آن استفاده شد. این ضرورت را هم نظام سیاسی درک کرد و هم بخشی از مردم که دانستند آن بازی تا چه اندازه پرهزینه است.
دومین جلوۀ تجلی ۱۴۰۱ در ۱۴۰۳ را باید حضور گفتمانی دانست. گفتمان ۱۴۰۱ بار سنگین خود را بر دوش تمام نامزدهای اصلی انتخابات قرار داده بود و محورهای اصلی و دستورکارهای بنیادین را تعیین میکرد و کمپینها را وامیداشت در مواردی چون سبک زندگی و پوشش، رویکرد و نگاه به زن و جایگاه و حقوق او، نحوۀ مواجهۀ شناختی و عملی با اعتراضات، اولویت توسعۀ دسترسی به اینترنت یا اولویت تنظیمگیری و تحدید آن و مانند آن اعلام موضع کنند. صریح ترین مواضع در مورد این محورها بود که دوقطبی اصلی انتخابات را تعیین میکرد. آنان که نخواستند به صراحت در این مورد سخنی بگویند، ابتدا از رقابت دوقطبی حذف شدند و سپس در رقابت بر سر آرا ناکام ماندند.
در مقابل، بسیاری از شعارها، وعدهها و کنشگفتارهای کمپین انتخاباتی آقای پزشکیان به وضوح الهام گرفته از گفتمان جنبش زن، زندگی، آزادی بود. گذشته از اشتراکهای زبانی واضحی مثل انتخاب شعار «برای ایران» به عنوان شعار اصلی کمپین، بسیاری از وعدهها، نقاط تأکید و موضعگیریهای کمپین او به نحوی ارجاع به سهگانۀ زن، زندگی، آزادی داشت.
سومین و شاید مهمترین جلوه را باید در تغییر ذائقه و ذهنیت جامعه بر اثر جنبش ۱۴۰۱ و بنابراین تغییر الگوی اقبال و ادبارهای سیاسی جامعه دانست که در نهایت به پیروزی غیرمنتظره نامزد دگرگونیخواه در شرایط مشارکت نامطلوب انجامید. به نظر میرسد تغییرات فرهنگی و نگرشی برآمده از میراث ۱۴۰۱ عامل بخش عمدهای از آرای پزشکیان بود. همه میدانند که در ایران سابقه نداشته نامزد جریان اصلاحطلب در شرایط مشارکت زیر ۵۰ درصد شانسی برای پیروزی داشته باشد. این قاعده تا کنون هم در انتخابات مجلس و هم در انتخابات ریاست جمهوری صادق بوده است. جامعة ایران را چه شده که حتی با مشارکتی حداقلی هم نامزد اصلاحطلب را بر صدر مینشاند؟
قطعاً عوامل بسیاری دخیل بودهاند: از شخصیت خاص و چندبعدی نامزد اصلاحطلبان در این دوره تا تعلق صریح او به یکی از اقوام بزرگ کشور، و تا دوقطبی حاد پیش آمده و هراس بیسابقه از رقیب؛ اما شاید عامل اصلی را باید در تغییرات بنیادین رخ داده در جامعۀ ایران جست و سهم جنبشهای اجتماعی از جمله جنبش ۱۴۰۱ را در آن پررنگتر دید.
اشتباه نشود: روشن است که احتمالا تمام فعالان، و به احتمال زیاد اغلب مشارکتکنندگان اعتراضات ۱۴۰۱ در دایرۀ آن ۶۰ درصد و سپس ۵۰ درصد تحریمکننده قرار داشتند، اما تغییر ذهنیت ناشی از جنبشهای اجتماعی بسیار فراتر از فعالان و مشارکتکنندگانش میرود و حتی گاه شامل دشمنان یک جنبش و پادجنبشها هم میشود.
چنانکه بسیاری از نظریه پردازان جنبشهای اجتماعی میگویند، میوه و نتیجۀ اصلی اغلب جنبشهای اجتماعی بزرگ زمانۀ ما نه در تغییرات سیاستی و نهادی، بلکه دقیقا در همین تغییر ذهنیتها، طرز تفکرها و بالاخره سیاست زندگی است. جنبش ۱۴۰۱ قطعاً تنها عامل مؤثر بر روند تدریجی و طولانی این تغییر ذهنیتها نبوده، اما شواهد قابل توجهی وجود دارد که در کمترین حالت، تسریعکنندهای بزرگ بوده است که آثار سیاسی و اجتماعی آن در سالهای بعد از این در جامعه و سیاست ایران به تکرار خود را نشان خواهد داد.
انتخابات ۱۴۰۳ نشان داد که سیاست نهادی پایان سیاست خیابان و سیاست مبارزه (contentious politics) نیست، بلکه ممکن است ادامه و نتیجۀ آن و به طرز پیچیده و عمیقی با آن در پیوند باشد. سیاست ایران در سالهای آینده چیزهای بیشتری دربارۀ رابطۀ این دو به ما و به جهانیان خواهد آموخت.
BY پارههای اندیشه
Warning: Undefined variable $i in /var/www/group-telegram/post.php on line 260
Share with your friend now:
group-telegram.com/scrapsofthought/898