Telegram Group Search
چرا نمی‌گم جنگ ایران و اسرائیل؟ چون دیگه باید خیلی ساده‌لوح باشی که فکر کنی ما فقط با اسرائیل جنگیدیم! ما با «محور شرارت» طرفیم. هرچقدر مردم آزادۀ دنیا پشت ایران آزاده‌اند، دولت‌های منفعت‌طلب و پول‌دوست و لابی‌باز دنیا، پشت اسرائیل و پدرخوانده‌ش، آمریکا هستند. ما رسماً داریم با ناتو می‌جنگیم. سند؟ پیامکی که ترامپ اسکرین‌شاتش رو منتشر کرد و به دنیا نشون داد ناتو براش کف و سوت زده که هسته‌ای ایران رو زده.
سند بیشتر؟ دیروز آلمان 140 تن مهمات جنگی به اسرائیل داد.
سند بزرگ‌تر؟ 500 و اندی روز سازمان ملل و شورای امنیت و شورای حکام موفق نشده یه غزۀ فسقلی کوچولوی ساحلی رو از چنگ اسرائیل نسل‌کش خونخوار نجات بده. «موفق نشده» عبارت درستی نیست البته. نخواسته. نخواسته که بتونه، وگرنه می‌تونه، خوبم می‌تونه!
سند؟ شونصد تا قطعنامه و بیانیه و تحریمی که در همۀ این سال‌ها علیه ایران تصویب و اجرا کردن.
حالا بریم سراغ آنالیز بازی تیم ملی‌مون!
ما گل زدیم، گل بازی فینال جام ملت‌ها رو. 70 سال مسابقات، یک‌طرفه برگزار شده بود. سکوهای استکبار پر بود از تماشاچی، پشت لباساشون آرم و لوگوی صد تا اسپانسر، ده تا تیم خبری دور تا دور نیمۀ زمین کاشته بودند که گلشون رو از دو هزار زاویه نمایش بده. طرف دیگه چی؟ هیچی! هرکی مقابل استکبار ایستاد، تحریم شد. باید بی‌تماشاچی، بی‌اسپانسر، بی‌لیدر، بی‌تیم خبری توپ می‌زد.

70 سال فدراسیون به نفع اسرائیل حکم داده بود. 70 سال رئیس فیفا رفیق جینگ اسرائیل بود. 70 سال آمریکا داور رو خریده بود. هیچ‌کسی از اسرائیل خطا نمی‌گرفت. داور هر تکلی حوالی پای اسرائیل رو پنالتی می‌گرفت. هیچ بازیکنی در تیم اسرائیل کارت زرد نمی‌گرفت، هیچ‌کس اخراج نمی‌شد. زمان بازی همیشه به نفع اسرائیل محاسبه می‌شد. فقط اسرائیل حق تعویض داشت. هر مدافعی از تیم حریف سمت اسرائیل می‌رفت، کارت قرمز می‌گرفت و از زمین اخراج می‌شد. بین دو نیمه، خنک‌ترین نوشیدنی‌ها، نرم‌ترین حوله‌ها، بهترین ماساژورها، مجهزترین رختکن‌ها، مال اسرائیل بود. یه تیم ننر عقده‌‌ای خطاکار که همه رو با پول شوگردی خودش خریده بود، هفتاد سال با تبانی برنده می‌شد و کسی حریفش نبود...

و ما این تیم رو در جام ملت‌ها بردیم!
ما تنها تیم تاریخ جهانیم که فوروارد هجومی‌ش، موشک بالستیک و هایپرسونیک بود! ما تنها تیم جهانیم که بهترین ضدحملۀ تاریخ رو به استکبار زدیم تا فورواردامون انتقام 47 سال دشمنی رو از استکبار بگیرن. یادگاری‌های حسن طهرانی‌مقدم برگ برندۀ ماست که تازه توی همین چند بازی اخیر رو کردیم! (راستی ترور همین حاج حسن‌آقا و بهترین و زبده‌ترین دانشمندان هوافضامونم می‌تونین به سیاهۀ بند قبل اضافه کنین). ما تنها تیم جهانیم که هافبک‌ها رو دور زدیم، از گنبد آهنین گذشتیم، از تاد گذشتیم، دفاع رو لوله کردیم و فوروارد‌مون رو مستقیم کوبیدیم تو دروازۀ طرف، جوری که تور پاره بشه!
ما تنها تیم دنیاییم که اسرائیل رو برد! ما تنها تیم دنیاییم که وقتی از فدراسیون گرفته تا ورزشگاه و داور و کمک‌داور رو خریده بودند، یکّه و تنها، بازی رو بردیم! با خونمون جنگیدیم، با خونمون بازی رو بردیم. مصدوم شدیم اما بازی رو واگذار نکردیم. دنیا باورش نمی‌شد بعد 70 سال استکبار شکست بخوره، اما خورد، بدم خورد! جوری به زانو دراومد که از زمین بیرون رفت و نتیجه رو سه صفر واگذار کرد! این تیم بعد 70 سال باخت، بدم باخت! به ما باخت،
ما که وقتی بازیکنای محبوب‌مون وسط زمین جون دادن، روی سکوها گریه نکردیم، اشکامونو نگه داشتیم برای بعد بازی، برای محرّم... زود تعویض کردیم و بازوبند کاپیتانی رو بستیم به بازوی تازه‌نفس‌ها. ما که با تمام جونمون تیم رو تشویق کردیم، ما که سکّوها رو پر کردیم وقتی هیچ‌کس انتظار نداشت بس که توی بازی‌های قبلی آشوب و بلوا درست شده بود... ما که خودمون دم ورزشگاه گیت بازرسی گذاشتیم که کسی چوب و چماق و نارنجک نیاره، ما که نذاشتیم نفوذی‌های تیم حریف بیان روی سکّوها کنار ما بشینن و اعصاب‌مون رو خرد کنن و تمرکز‌مون رو به هم بزنن، ما که رنگ خودمونو کنار گذاشتیم و همه‌مون پرچم سه‌رنگ ایران رو روی صورتمون کشیدیم، ما که پرچم تیم باشگاهی‌مونو گذاشتیم زمین و همه با هم با پرچم ایران اومدیم، ما که حتی وقتی لیدر درست درمون نداشتیم خودمون با هم شعار ساختیم، ما که به تیم‌مون باور داشتیم، ما که سرمربیمون رو قبول داشتیم.
کی می‌گه ما نبردیم؟ چطوری می‌شه برد به این بزرگی رو ندید؟! وقتی دنیا با دهن باز داره به اسم ما در صدر جدول رقابت‌ها نگاه می‌کنه، چطوری می‌شه سیس برنده نداشته باشیم و حس باخت بگیریم؟!!! ما کاری رو کردیم که دنیا 70 ساله نکرد و نخواست و نتونست بکنه. حالا تو بگو بعد بازی، هرچقدر دلشون خواست نشست مطبوعاتی بذارند علیه ما مصاحبه کنن. کیه که باور کنه؟ کدوم آدم عاقلی 90 دقیقه بازی رو ول می‌کنه به یه نشست مطبوعاتی بچسبه؟ اونی که این کار رو می‌کنه احمقه! ما هم البته اگه بذاریم سرنوشت تیم‌مون در نشست‌های مطبوعاتی معلوم بشه و زحمات بازیکنامون نادیده گرفته بشه، چیزیم!
تیم‌مون هنوز جای کار داره. سال‌ها پول نداشتیم تکنیک خوب پیاده کنیم. بازیکنامون جدی‌جدی کار رو از زمین‌های خاکی شروع کردن. وقتی حتی زمین چمن زیر پاشون نبود، روی آسفالت و شن و ماسه دویدن و زمین خوردن و زخم‌وزیلی شدن تا ما یه تیم ملی قوی داشته باشیم. سال‌ها مربیا و کاپیتان‌های قبلی تیم، خون دل خوردند تا تیم به اینجا و امروز برسه. هنوزم جای کار داره. هنوزم دفاعش می‌تونه مثل حمله‌ش، قوی‌تر بشه. تیم‌مون هنوز عزاداره. جای خالی اسطوره‌هاش پر می‌شه، اما بغض دلتنگی‌شون تا ابد روی دلمون می‌مونه. خشم انتقامشون هم.
این وسط مسطا خب گاهی اوضاع اون‌جور که می‌خوایم پیش نمی‌ره. بازیکنایی داریم که خوب به حرفای سرمربی گوش نمی‌دن و لج آدم رو درمیارن. چند تا بازیکن هم داریم که بعضیامون چندان دل خوشی ازشون نداریم. بعضیاشون لژیونرند. سال‌ها برای ما بازی نکردند، اما عوضش بازی حریف رو بلدن. بیشتر، وسط زمین بازی می‌کنن. گاهی وقتی باید حمله کنن می‌رن توی فاز دفاعی! وقتی باید پاس گل بدن، توپ رو می‌زنن توی کرنر! توپ که میاد زیر پاشون دلهره می‌گیریم که نکنه گل به‌خودی بزنن! ولی همینا هم پیرهن تیم ملی‌مون تنشونه. طرح یوز ایرانی روی سینه‌شونه. سرمربی هم خوب می‌شناسدشون. حواسش بهشون هست.
حالا سوت 90 دقیقه خورده. ما برنده اومدیم کنار زمین، ولی ماجرا ادامه داره. ممکنه دبّه کنن و بازی به وقت اضافه بکشه. ما که می‌دونیم داور رو خریدند! می‌دونیم حتی ممکنه کار به ضربات پنالتی بکشه. ما آماده‌ایم. شادی بعد از گلمون رو کردیم، اسم بازیکنای فداکارمونم پلاکارد کردیم گرفتیم دستمون و به یادشون و قدردانشونیم، اما هنوز بازی تموم نشده. هنوز نرسیده اون روز که بریزیم وسط زمین چمن و جام رو دسته‌جمعی بالا ببریم.

هنوز لباس تیم تن بازیکنامونه. هیچ‌کس نباید بذاره بدنش سرد شه. همه باید خودشونو گرم نگه دارن. هیچ‌کس خیالش این نیست و نباید این باشه که بازی تموم شده. این دفعه این ماییم که ثانیۀ آخر بازی رو معلوم می‌کنیم. این دفعه این ماییم که زمان رو محاسبه می‌کنیم و داور رو مجبور می‌کنیم به نفع حق سوت بزنه.

نمی‌دونیم چند دور دیگه باید مسابقه بدیم تا برسیم به فینال جام جهانی، اما می‌دونیم این ماییم که باید برسیم به فینال جام جهانی. می‌دونیم این دور از مسابقات، تا حذف کامل رقیب ادامه داره.
ما دلمون می‌خواست فینال حذفی باشه. آرزومون بود این تیم رو برای همیشه به قعر جدول رده‌بندی بفرستیم. دلمون می‌خواست حالا که فدراسیون مجبورمون کرد باهاشون بازی کنیم، 11 بار جوری تکل بریم روی پاشون که استوک‌های کفش ایرانیمون، شاهرگ‌های پاشون رو پاره کنه. دلمون می‌خواست مدام برانکارد بیاد وسط زمین نعش نفر به نفرشونو جمع کنه ببره. دلمون می‌خواست دیگه هیچ تیمی توی دنیا مجبور نشه با این نکبتا بازی کنه.
ما آرزوهامون گنده و قشنگ و خواستنیه. خواستیم و بهش می‌رسیم، فقط یه کم صبر لازمه. یه کم باید پشت دست سرمربی بازی کنیم. باید حواسمون باشه بازیکنای خودمونم زیاد عرق ریختن، اگه بهشون مهلت ندیم ممکنه یکی یکی با اسپاسم عضلانی از دایرۀ رقابت‌ها حذف بشن. ممکنه مینیسک پاره کنن. باید هواشونو داشته باشیم. باید بذاریم بین دو نیمه، نفس تازه کنن. باید کمک کنیم به جای اینکه حواسشون پیش داد و هوار و غرها و خدای نکرده بد و بیراه‌های ما باشه، تمرکز کنن روی حرفای سرمربی توی رختکن. باید بذاریم صدا به صدا برسه.
لیدر خوب برای تیم نعمته. ما خیلی محتاج این نعمتیم. خیلی لازم داریم کسایی رو که بلد باشن خوب شعار بدن، شعارای خوب بدن، تماشاگرای خسته و کلافه و دلخور رو با تیم همراه کنن، یکصدا و همدل برای تیم تشویق بگیرن، نذارن کسی صندلیا رو بشکنه، سنگ پرت کنه توی زمین، نارنجک قایم کنه زیر لباسش. ما لیدرهایی می‌خوایم که جوری یکصدا از تماشاچیا تشویق بگیرن که ورزشگاه بلرزه، که توی دل حریف خالی شه، پاهاشون سست شه، بدونن تیمی جلوشونه که چه ببره، چه ببازه، برای مردمش پیروز و افتخارآفرینه.
نیمکت ذخیره‌مون پره. سرمربی اشاره کنه، کلی بازیکن حرفه‌ای تازه‌نفس پریده‌ن لب زمین که گرم کنن. ما هشت سال بازی تدارکاتی برگزار کردیم. فیلم‌های این هشت سال بازی رو بارها برای همین تازه‌نفس‌ها پخش کردیم. هر کدومشون با اسطوره‌هامون زندگی کردند و آرزو دارن شبیه‌شون بشن. ما چپمون پره. زمین توی مشتمونه. همۀ این سال‌ها که دنیا ما رو از تمام نشست‌های خبری خط زده بود، ما داشتیم توی رختکن‌مون، توی اتاق آنالیزمون، نقشۀ این بازی رو می‌کشیدیم. ما بازی حریف رو از خودش بهتر بلدیم. تکل رفته روی پامون، بد. جاش درد می‌کنه، اما تکل رفتیم روی پاش، بد. جاش تا ابد می‌مونه.
جام جهانی داره میاد. ما سرگروهیم. نتیجۀ بازیمون تکلیف یمن و عراق و لبنان و سوریه رو حتی مشخص می‌کنه. چشم گروهمون به ماست. گروه چیه؟ چشم دنیا به ماست! خیلیا دلشونه ما قهرمان شیم. خیلی از اونا که جیگرشو نداشتن جلوی این حریف وایسن، الان ته دلشون دارن تندتند دعا می‌کنن که ما ببریم، ما ببریم و انتقام همهٔ باخت‌های قبلی رو از این تیم لعنتی بگیریم.
ما داریم آرزوی خیلیا رو زندگی می‌کنیم. تیم پیشکسوت‌مون از توی آسمون دارن رقابت‌ها رو دنبال می‌کنن. گاهی، وقتی کسی حواسش نیست، توی زمین، وسط معرکه، به دل بازیکنامون می‌ندازن که از کدوم جناح زمین شوت بزنن حتمی گل می‌شه، گاهی از بغل زمین، جوری که کسی جز بازیکنا صداشونو نشونه، علامت می‌دن کجا دفاع ضعیفه و بزنیم، گل می‌شه.گاهی حتی حواس دروازه‌بان حریف رو پرت می‌کنن! هیچ‌کس نمی‌دونه ما یه تیم ب علی‌البدل یواشکی داریم که مستقیم از خود خدا اجازۀ حضور توی زمین رو می‌گیرن و وقتی می‌خوان شوت بزنن، فرشته‌ها دعاشون می‌کنن.
خوب تشویق کنیم.
خوب تشویق کنیم.
خوب تشویق کنیم.
چشم دنیا به ماست. تیم حریف دیگه هوادار نداره. هرکی پشتشه لابی‌بازه، اسپانسرشه، می‌ترسه با باخت تیم، سرمایه‌شو ببازه. از دل اگه بپرسی، دل هیچ آزاده‌ای با این غاصبا نیست.
خوب تشویق کنیم. کادر فنی تیم حریف، اونقد که از تشویق ما می‌ترسه، از بازی تیممون نمی‌ترسه.

حالا رسیدیم به اون استثنا:
تیم ما، می‌جنگه، چه تشویقش کنیم، چه نه... تیم ما همیشه مهاجم‌هایی داره که با تموم جونشون برای تیم بجنگن، حتی وقتی کسی تشویقشون نمی‌کنه، حتی وقتی عده‌ای فحششون می‌دن، حتی وقتی احدی نمی‌شناسدشون...
برای همینه که تیم ما مظلوم مقتدره...
چه ما تشویق کنیم، چه نه، تیم کار خودشو می‌کنه. ما اگه تشویق می‌کنیم نشونهٔ شرف و وطن‌پرستی خودمونه، وگرنه این تیم سال‌هاست ثابت کرده فدایی همهٔ هم‌وطناشه...
چشم‌مون به دهن سرمربی باشه. سرمربی، بزرگ پیشکسوتاست. از این رقابت‌ها زیاد دیده. بلده بازی رو ببره. بلده تیم رو قوی نگه داره تا اون رو تحویل صاحب اصلیش بده...
و تمام💚🇮🇷

خوندین؟ دوست داشتین؟ بقیه رو هم صدا می‌کنین بیان بخونن؟

همین‌جا می‌تونین نظرتونو برام بنویسین. همه رو می‌خونم💚
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
بسم الله الرحمن الرحیم

امروز، هفتم تیر ۱۴۰۴، شصت نفر از شهدایمان را که به ناجوان‌مردانه‌ترین شکل ممکن به دست وحشی‌ترین حیوان عالم شهید شده بودند، تشییع کردیم.

۴۴ سال پیش، در چنین روزی، بزرگ‌ترین ترور تاریخ جمهوری اسلامی رخ داد و ما ۷۲ نفر از بزرگان قبیله‌مان را از دست دادیم.
آن ترور انقلاب ما را زمین‌گیر نکرد، این یکی هم نخواهد کرد.
به این ویدئو نگاه کنید.
ایران، زنی‌ست که در این فیلم می‌بینید.
رخت سیاه برای فرزندانش به تن کرده، برای تشییعشان به خیابان آمده، نوحهٔ امام حسین را گذاشته و همان‌طور که بر عزای امام شهیدان و یاران شهیدش اشک می‌ریزد، سورهٔ فتح می‌خواند، چون رهبرش سفارش کرده برای شکست دشمن، سورهٔ فتح را بخوانید.
ایران عزادار هم که باشد، لحظه‌ای سپر نمی‌اندازد، میدان را ترک نمی‌کند. ایران با رخت عزا هم می‌جنگد و نادان او که نمی‌داند ما پیراهن مشکی عزای امام حسین را که بپوشیم، یعنی آماده‌ایم مثل اماممان برای آرمان مقدسمان جان بدهیم.
احمق آن دشمنی که نمی‌داند ما ملت امام حسینیم و هر شهادت جاودانه‌ترمان می‌کند.💚


پرستو علی عسگرنجادِ فدایی ایران🇮🇷

https://www.group-telegram.com/takooch.com
2025/07/01 20:02:15
Back to Top
HTML Embed Code: