Telegram Group Search
و تمام💚🇮🇷

خوندین؟ دوست داشتین؟ بقیه رو هم صدا می‌کنین بیان بخونن؟

همین‌جا می‌تونین نظرتونو برام بنویسین. همه رو می‌خونم💚
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
بسم الله الرحمن الرحیم

امروز، هفتم تیر ۱۴۰۴، شصت نفر از شهدایمان را که به ناجوان‌مردانه‌ترین شکل ممکن به دست وحشی‌ترین حیوان عالم شهید شده بودند، تشییع کردیم.

۴۴ سال پیش، در چنین روزی، بزرگ‌ترین ترور تاریخ جمهوری اسلامی رخ داد و ما ۷۲ نفر از بزرگان قبیله‌مان را از دست دادیم.
آن ترور انقلاب ما را زمین‌گیر نکرد، این یکی هم نخواهد کرد.
به این ویدئو نگاه کنید.
ایران، زنی‌ست که در این فیلم می‌بینید.
رخت سیاه برای فرزندانش به تن کرده، برای تشییعشان به خیابان آمده، نوحهٔ امام حسین را گذاشته و همان‌طور که بر عزای امام شهیدان و یاران شهیدش اشک می‌ریزد، سورهٔ فتح می‌خواند، چون رهبرش سفارش کرده برای شکست دشمن، سورهٔ فتح را بخوانید.
ایران عزادار هم که باشد، لحظه‌ای سپر نمی‌اندازد، میدان را ترک نمی‌کند. ایران با رخت عزا هم می‌جنگد و نادان او که نمی‌داند ما پیراهن مشکی عزای امام حسین را که بپوشیم، یعنی آماده‌ایم مثل اماممان برای آرمان مقدسمان جان بدهیم.
احمق آن دشمنی که نمی‌داند ما ملت امام حسینیم و هر شهادت جاودانه‌ترمان می‌کند.💚


پرستو علی عسگرنجادِ فدایی ایران🇮🇷

https://www.group-telegram.com/takooch.com
بسم الله الرحمن الرحیم

#عبرت_جنگ

سلام و نور!
جنگ اخیر یه چیزایی یادم داد که می‌خوام بذارمشون سر سفره، شاید کسی خوشش اومد بچشه.
مثل همیشه در چند برگ:
عبرت شمارهٔ ۱

من فکر می‌کنم یه کم فهمیدم که واقعاً الله اکبر!

با چشمام دیدم که چیزی بزرگ‌تر و قوی‌تر از خدا و خواست و ارادهٔ خدا نیست.
دیدم معادلاتی که با حساب دنیا هیچ‌رقمه منطقی و امکان‌پذیر به نظر نمیاد، با حساب خدا به شکل شگفت‌آوری رخ می‌ده!
عبرت شمارهٔ ۲
این درس دوم برای خودم خیلی مهمه

قدیم‌قدیما فکر می‌کردم همین‌جوری قرائت قرآن فایده نداره. اجر و نتیجه‌ای در روخوانی محض قرآن، بدون تفقه و تأمل در دونه‌دونهٔ آیات نمی‌دیدم. قرآن رو کتاب خیلی‌خیلی عمیقی می‌دیدم که فقط برای غواص‌های حرفه‌ای مروارید رو می‌کنه. کسی بشینه لب ساحل فقط با چشم نگاهش کنه چیز خاصی جز ثواب تلاوت گیرش نمیاد…

یه بار خدا خواست سر عقل بیام این نامهٔ امام خمینی به پسرشون، حاج‌احمدآقا، رو بخونم:

«فرزندم با قرآن، این بزرگ کتاب معرفت آشنا شو، اگر چه با قرائت آن و راهی از آن به سوی محبوب باز کن، و تصور نکن که قرائت بدون معرفت اثری ندارد که این وسوسه شیطان است. آخر، این کتاب از طرف محبوب است برای تو و برای همه کس و نامه محبوب، محبوب است، اگر چه عاشق و محبّ مفاد آن را نداند و با این انگیزه، حبّ محبوب که کمال مطلوب است به سراغت آید و شاید دست گیرد.»

خدا رو شکر خدا انقد عقل بهم داده بود که بفهمم امام خمینی بیشتر از من می‌فهمه:))
برای همین با این‌که ته قلبم هنوز باور نداشتم با روخونی چیز خاصی گیرم بیاد، اما سعی کردم روزم بدون قرآن نگذره.

منظورم از روخونی چیه؟
خوندن محض قرآن با نگاهی گذرا به ترجمه، یعنی همین قرائت‌های غالباً بی‌تمرکز آن‌چنانی حین آشپزی و رانندگی یا شنیدن تلاوت حین کارهای مادرانه‌م مث خوابوندن بچه‌ها یا پخش صوت قرآن از تلویزیون در فضای خونه، نه که خوندن با حضور قلب کامل و تفسیر و شأن نزول و اینا.

بعد این واقعاً جواب داد!
همین تلاش کوچولوی ناچیز من برای گسسته‌نشدن اتصال سستم به قرآن، کار کرد! الان می‌گم چطوری، ولی فهمیدم واقعاً امام خمینی خیلی می‌فهمیده‌ن که گفته‌ن:

«قرآن یک سفره ای است که انداخته شده است برای همه طبقات، یعنی یک زبانی دارد که این زبان هم زبان عامّه مردم است. و هم زبان فلاسفه است. و هم زبان عرفای اصطلاحی است و هم زبان اهل معرفت به حسب واقع.»

دیدم حتی منم اگه با همهٔ کاستیا و بی‌حواسیام سر این سفره بشینم چیزی گیرم میاد.

در این ۱۲ روز (که قبلاً گفته‌م به اعتقاد من ۱۲ روز نیست، ۴۷ساله) آقا ساعتی نبود دونه‌دونه آیاتی که روخونی‌شون کرده بودم جلوی چشم من نیاد!
خودم بارها به گریه افتادم از فرط ناباوری… آیه‌ها از قلبم می‌گذشتن. کلمه‌های قشنگ مهربونش مدام به ذهنم خطور می‌کردن. انگار توی سر من یه قرآن بزرگ وا شده بود. همش حرفای خدا جلوی چشمم بود.
قرآن خودش رو به یاد من می‌انداخت…
من روسیاه، این آدمی که کمترین سطح ارتباط ممکن رو با این کلمه‌های عزیز داشت…
من در این مدت آروم بودم. غریزهٔ مادری قدرت‌مندتر از همیشه داشت پدر دلمو درمیاورد، اما آروم بودم.
دلیلش فقط همین بود: قرآن💚

من یه کوچولوی کوچولو فهمیدم انس با قرآن چطور هاله‌ای از معنویت در قلب آدم عادی گنه‌کار مث من ایجاد می‌کنه که نذاره امید بمیره، نذاره بیم و هراس وارد جون آدم بشه.

نمی‌شه تو هزاران بار در قرآن خونده باشی «یا رب» (ای مربی! ای تربیت‌کننده) و باز حس کنی تو نگه‌دارنده و تربیت‌کنندهٔ بچه‌هاتی!

نمی‌شه تو بارها و بارها خونده باشی «و کم من فئه قلیله غلبت فئه کثیره باذن الله» و بازم از بمب‌افکن آمریکا بترسی.
نمی‌شه پای قصه‌های خدا نشسته باشی، جنگ احد و احزاب رو از زبونش شنیده باشی ولی بازم از دشمن بترسی

نمی‌شه یادت بره خدا سپاه ابرهه رو با خروارخروار فیل گندهٔ رام‌شده، با یه دسته پرستو تارومار کرد!
خلاصه که👆🏻
عبرت شمارهٔ ۳:

من تقریباً هرجا روایت درس داده‌م تا حالا این جمله رو گفته‌م:
آدم باید کوله‌پشتی‌ش پر باشه.

غیب گفتی عسگر! بله! :)
۱۲۴هزار پیغمبر و ۱۴ معصوم طی هزاران سال تلاش کردن همینو به ما یاد بدن
و من در این جنگ فهمیدم عجب شانسی آوردم که این یه دونه رو قبل بیخ پیدا کردن کار یاد گرفته بودم!
همهٔ کتابایی که خونده بودم
فیلما و انیمیشنایی که دیده بودم
منبرهایی که پاشون نشسته بودم
پادکستایی که شنیده بودم
دوستایی که باهاشون حرف زده بودم
دایرهٔ معاشرتی که خدا اطرافم قرار داده
سفرهایی که خدا کمک کرده برم
همه و همه و همه هرکدوم یه گوشهٔ دلم رو محکم گرفتن که سعی کنم قوی بمونم.
من فهمیدم تو در مواقع بحران، برآیند خودت رو زندگی می‌کنی!
روز واقعه دیگه وقت جوریدن و چرخیدن و پرکردن آذوقه نیست! دیگه یه دور زمان، صفر می‌شه اون‌جا. هرچی در مسیر عمر گذاشتی توی کوله‌ت با خودت آوردی، روز مبادا همون دم دستته.

با تمام وجود رسیدم به اون جملهٔ امام‌حسین‌جان که قبلاً با هم حرفشو زده بودیم همین‌جا:
«ای انسان! تو روزهایت هستی!»
حالا یکی سال‌ها با کثافات دمخور بوده، یکی با نور…
یکی معاشر ایران اینترنشنال و بی‌بی‌سی ملعون و مسیح علی‌نژاد تجسم شیطان بوده، یکی بچه‌هیئتی کلاس‌قرآنی رفیق امام‌حسینیا که کوه دلشونو تکون نمی‌ده.
و لا یستوی الاعمی و البصیر
و لا الظلمات و لا النور…

یکی عادت کرده جای سخنرانیای آقای خامنه‌ای همیشه اول حرفای ترامپ دروغ‌گوی نکبت رو بخونه و تحلیل کنه و بهش ضریب بده، معلومه دم بزنگاه با هر توئیت ترامپ توی دلش ترس میفته.

اونی که سال‌ها با خاطرات شفاهی دفاع مقدس زندگی کرده، اونی که کتابای سرگذشت‌پژوهی شهدا رو خونده، اونی که گاه‌گداری رفته قطعهٔ شهدا برای خودش رفیق شهید پیدا کرده، اونی که فیلمای حاتمی‌کیا و ملاقلی‌پور رو دیده، اونی که صدای آوینی رو زیاد شنیده، اونی که اهل کتاب‌خوندنه و زود جوگیر نمی‌شه، اونی که سخنرانیای جناب حامد کاشانی رو شنیده و پستی و بلندی تاریخ اسلام رو بلده، اونی که بوسنی و لیبی و سوریه و لبنان و عراق رو دیده، اونی که پربار زندگی کرده، وقتشو پربار گذرونده، روز واقعه هم پرباره، سنگینه، هر نسیمی تکونش نمی‌ده.
و فهمیدم این منم که محتاجم به ذکر، این منم که محتاجم به اتصال به غیب.
این منم که محتاجم دست خدا رو محکم بچسبم تا در تندباد حوادث از ریشه درنیام
و باید کله‌مو بندازم پایین حرف خدا رو گوش بدم به قول مصطفی چمران گناهامو توجیه نکنم…
و فهمیدم شیطون خیلی جون می‌کنه تا هر کس رو با زبون و مانیفست خودش گول‌مالی کنه.
وا!
هنوز هیچی ننوشته‌م شد یه خروار!

فعلاً یه ویرگولی، نقطه‌ای چیزی بذارم ببینم خوندین، اومدین، عبرتام به دردتون خورد یا نه؟ :)
یه مدته خیلی ساکت شدین شماها🧐
بیاین ببینم!
درس عبرت چهارم، بیشتر از این‌که عبرت باشه، شکرگزاریه

خدا این نعمت رو به من داده که بتونم اخبار جهان رو با زبان بین‌المللی دنبال کنم. هربار ترامپ توئیت می‌زد (که البته خودش که نه، تیم رسانه‌ای قدَر پشتش) یا سخنرانی می‌کرد، من یه دور خدا رو شکر می‌کردم که سیدعلی خامنه‌ای رهبرمه.
به قدری شخصیت این مرتیکهٔ ملعون، چاله‌میدونی، دغل‌کارانه و خزوخیله و به قدری ادبیاتش پسته که خدا می‌دونه.
انتخاب کلماتش در عین این که هوشمندانه‌ست و به‌شدت از موضع قدرته، اما لحنش، شخصیت خودشیفتهٔ دروغگوی فریب‌کار خون‌خوارش از گوشه‌گوشهٔ حرفاش می‌زنه بیرون. همه‌ش ادعا، همه‌ش لاف، همه‌ش گنده‌گویی و اغراق و ادعای گزاف، اونم در قامت رئیس جمهور ایالات متحدهٔ آمریکا!
فکر کن تو در چشم جهان چنین جایگاه مهمی داشته باشی و راه‌به‌راه دروغ بگی! وا!!!


بعد در مقابلش یه پیر حکیم، یه مرد فرزانه، یه آدم هنرمند هنرفهم، شاعر شعرشناس، خوش‌قلم قلم‌شناس، اهل کتاب و عرفان و تاریخ و حکمت و سیاست و خداوکیلی کسی که آن‌چه خوبان همه دارند ایشون یک‌جا داره، رهبر ماست.

جفا از منه که شخصیتی مثل ایشون رو با اون دیوانه کنار هم می‌ذارم به جبر قیاس
ولی حرف دله دیگه، نزنم؟

چقدر اسم عملیات ما، به شیوهٔ رهبری ایشون میاد! «وعدهٔ صادق».
من خدا رو شکر کردم که در این چند روز بیش از پیش فهمیدم این بزرگ‌مرد چقدر صادقه، چقدر بصیره، چقدر چقدر چقدر زمان و زمانه‌شناسه.
چه جای درستی جواز مذاکره داد و چه جای درستی دستور پاسخ قاطع!
چقدر نعمته مردی بالای سر کشور ماست که شجاعه، مملکت رو با اولین تیر و ترقه دودستی تقدیم نمی‌کنه به دشمن.
مگه چنین چیزی هم شکر داره؟!
رجوع شود به تاریخ ایران‌جان در دورهٔ نکبت قاجار، سرنوشت رضا میرپنج پهلوی، بنی صدر، اصلاً قصهٔ تنها حضور امپراطور ژاپن در رسانه پس از حملهٔ آمریکا، کرزایِ افغانستانِ پس از طالب، نامهٔ پسر احمدشاه مسعود به بایدن از درهٔ پنجشیر و سپس گفت‌وگوی ترامپ و زلسنکی!
ما الان در شرایط جنگی هستیم و همه‌مون این رو می‌دونیم. همه‌مون می‌دونیم ۷۰ساله اسرائیل به هیچ آتش‌بسی با هیچ کشوری پایبند نمونده.
همه‌مون منتظریم هر لحظه دوباره صدای پدافند غیورمون بلند شه.
این ترامپ هوچی‌گر دهن‌دریده مرتب تهدید و توهین کرده که دلم نیست حتی دقیق‌تر اشاره کنم بهش…
در چنین شرایطی همهٔ ملت می‌دونن یکی از مکان‌های پرخطر محدودهٔ حسینیهٔ امام خمینیه، اما همین ملت در همین شرایط با دل و جون بلند می‌شن با رخت عزای امام حسین، میان در همین حسینیه در روضه شرکت می‌کنن؛ روضه‌ای که حتی در زمان کرونا تعطیل نشد و حتی شده یک‌نفره، برگزار شد، چون اتصال به قیام حضرت سیدالشهدا پایه و اساس انقلاب ما و آرمان رهبر ماست.

این زیبایی، این شجاعت، این ایمان اصلاً نباید از زیر دست محاسباتمون دربره.
همین مردمی که مرتب برای سلامتی رهبر قربونی و نذر صلوات و قرآن می‌کنن و به رسانه‌ها پیام می‌دن تو رو خدا سنگین‌ترین پروتکل‌های امنیتی رو برای حفظ جون رهبر پیاده کنید، خودشونو به حسینیه می‌رسونن که به رهبر وفادارانه نشون بدن ما ملت امام حسینیم و چراغ روضه رو روشن نگه می‌داریم.
چرا؟ بارها گفته‌م و بازم می‌گم ما امت رهبری هستیم که بلافاصله در اولین سخنرانی بعد شهادت حاج‌قاسم، وقتی ترامپ تهدید کرده بود ۵۲ نقطه رو می‌زنه، در اون شرایط فوق امنیتی، وقتی جیگر همه‌مون تاول زده بود، زنده اومدن در حسینیه در دیدار با مردم قم سخنرانی کردن!

چون ما امت رهبری هستیم که بلافاصله بعد از شهادت مظلومانه و جان‌سوز سیدحسن نصرالله، وقتی اسرائیل عین سگ هار آمادهٔ حمله بود، اومدن وسط مصلی تهران، بین چند صد هزار نفر نمازگزار، با مردم خودشون و مسلمین جهان به دو زبان حرف زدن و خطبه خوندن و نماز اقامه کردن!

چون ما امت رهبری هستیم که در ۱۲ روز نبرد، وقتی نتانیابوی بچه‌کش وحشی در تونل‌های زیرزمینی نقشهٔ ترور دانشمندای نازنین ما رو امضا می‌کرد، سه بار اومدن جلوی دوربین با آرامش و طمأنینه رجز خوندن و با مردمشون که ما باشیم حرف زدن.

چون ما رهبری داریم که بلافاصله بعد انفجار در نماز جمعهٔ دانشگاه تهران پشت تریبون ایستادن و خطبه خوندن!

چون ما رهبری داریم که وقتی دستشون در ترور نافرجام، جانباز شد، اسلحهٔ مخصوص برای خودشون درست کردن که بتونن یه‌دستی تیراندازی کنن و جهاد رو ادامه بدن.

چون ما رهبری داریم که در غبارآلودترین ایام فتنهٔ ۸۸، اومدن در قلب تهران وسط مردم سخنرانی کردن و گفتن از بذل جان در راه امام زمان بیمی ندارن.

چون ما رهبری داریم که بعد زلزله، در ناامن‌ترین و ناپایدارترین شرایط ممکن، پا‌می‌شن با ماشین می‌رن بازدید حضوری بی‌واسطه از مناطق زلزله‌زده، رخ به رخ با مردم حرف می‌زنن، از نونی که براشون آوردن می‌خورن و پیگیر کیفیت غذا و رسیدگی‌ها بهشونن.

فقط یه لحظه مقایسه بکنید با ترامپی که یه «الله اکبر» در سخنرانی از پشت سرش شنید و کم مونده بود از ترس انتحاری پس بیفته!
مقایسه کنید با کشور دوست و همسایه، روسیه! که بی ماشین ضدگلولهٔ چنان و چنانش جایی نمی‌ره!
مقایسه کنید با مکرون، با زلسنکی، با هرکی دلتون می‌خواد!
سیدعلی خامنه‌ای از همه‌شون شجاع‌تره که هوادارا و فداییاش مدام پیغام می‌دن تمنا می‌کنن آقاجون دیدار حضوری نذارید، خودتون به روضهٔ بیت نیاین!!!
شما ببینین این مرد چقدر دلاور و جسوره که الان، در شرایطی که عقل، سیاست و تمام سازوکارهای امنیتی حکم می‌کنه به هیچ وجه در ملأعام حاضر نشه، ملتش نگرانن پا شه بیاد روضه توی حسینیهٔ امام!!!
و شاید اگه تقیدش به رعایت حق‌الناس و اذیت‌نکردن و به تکلف نینداختن محافظان و تیم امنیتی‌ش نبود، همین امشب هم به مجلس روضهٔ حسینیه اومده بود تا برای بار هزارم ثابت کنه با ترس نسبتی نداره.

اول و آخرش باز می‌رسیم به قرآن. قرآن گفته داستان چیه:
«أَلَا إِنَّ أَوْلِيَاءَ اللَّهِ لَا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ».

https://www.group-telegram.com/takooch.com
Forwarded from توییتر فارسی
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
ترامپ در بازدید از زندان آلکاتراز آلیگاتور:

بایدن می‌ خواست من اینجا باشم... حرامزاده... :)

»OPT«

@OfficialPersiaTwiter
تا کوچ
ترامپ در بازدید از زندان آلکاتراز آلیگاتور: بایدن می‌ خواست من اینجا باشم... حرامزاده... :) »OPT« @OfficialPersiaTwiter
دیشب دربارهٔ ادبیات این کره‌خر براتون چی نوشتم؟
آن! بیاه! شاهد از غیب رسید!
رئیس جمهور ایالات متحده، رئیس جمهور سابق ایالات متحده رو
“Son of a bi…ch”
خطاب می‌کنه!!!

دیگه هرچی بنویسم اضافه‌ست!
آن را که عیان است، چه حاجت به بیان است؟!
روضهٔ امشب این خونه، این‌جاست. از زبون حبیبم بخونید منم یاد کنید…

https://hawzah.net/fa/Lecture/View/81616/روضه-حضرت-علی-اکبر(ع)-آیت-الله-خامنه-ای
2025/07/04 08:53:52
Back to Top
HTML Embed Code: