Telegram Group Search
Forwarded from نشر هونار
زین خوشتَرت کجا
خبری در زَند که دوست

سر بی‌خبر بِه ما زد
و اَز ما خبر گرفت...


#روز_شعر_و_ادب_پارسی
و روز بزرگداشت استاد #شهریار گرامی باد
📸فرید اسلامی

@hoonaarpublication
‎ به راحل و سارا فکر می‌کنم. مجادلۀ راحل در واقع مجادلۀ همۀ پناهنده‌ها بود. کسانی که از خانه‌های‌شان رانده شدند، اسیر شدند، به حال خود رها شدند تا بمیرند و به قتل رسیدند و در نهایت صدها هزار نفری که مجبور به مهاجرت شدند... برای هر انسانی خاک زادگاهش نایاب و با ارزش است. آسمان شهرش نظیر ندارد؛ خواه روستا باشد، خواه شهر. آنجا وطن است. چون آنجا چشم گشوده است. گرد و خاک چیزهایی که این‌ طرف، آن‌ طرف خانه‌اش چیده را می‌گیرد. شاخه‌های خشک باغچه‌اش را می‌برد، درخت‌ها را هرس می‌کند و منتظر بهار می‌شود. و بوی باران شهرش را چون بوی نان به درون خود می‌کشد. نمی‌خواهد عزیزانش سر سوزنی آسیب ببینند. اگر کسی عزیزانش را ناراحت کند، او هم ناراحت می‌شود. حتی بعضی وقت‌ها دشمن می‌شود...
سپس یک روز -
‎سپس یک روز صبح با صدای پای حیوانات بیدار می‌شود و دیوهای شیطان‌صفت شهرش را اشغال می‌کنند. با پاهای گنده خود درخت‌ها و گل ها را له می‌کنند و از باغچه‌های‌شان رد می‌شوند. سقف خانه‌ها را به لرزه در می‌آورند و تا زمانی که شهرها فرو نریزند دست از سر شهرها  برنمی‌دارند. آبشارهایی از خون همه جای وطنش را احاطه می‌کنند... بچه‌هایی را که نازک‌تر از گل به آنها نمی گفتند و روی دست نگهداری می‌شدند، از دست‌های‌شان می‌گیرند و به چپ و راست پرتاب می‌کنند. پدرها و مادرها را بی‌رحمانه هدف گلوله قرار می‌دهند. کاسه کسی را که آب می‌نوشد و لقمه کسی را که غذا می‌خورد به خون آغشته می‌کنند. بوی خون چون طوفان در آن شهرها شروع به وزیدن می‌کند. از آن پس آسمان شهر تاریک می‌شود. دیگر نه ماه و نه خورشید قادر به روشن کردن آسمان شهری که تسلیم مرگ شده نخواهند بود. دیگر نه نغمه بلبل‌ها و نه آواز سهره‌ها  بلکه صدای جیغ کرکس‌ها، آسمان را پر می‌کند. امید به ناچار شهر را ترک می‌کند... تنها شمعی با شعله ضعیف در قلب‌تان برجای می‌گذارد و آن شمع قلب شما را روشن می‌کند. نام آن نور ضعیف، امید است... امید...

#نام_او_مرجان
#شهزاده_ن_ایگوآل
#رویا_پورمناف
#یاسر_نوروزی


@hoonaarpublication
Forwarded from Bukharamag
Forwarded from Bukharamag
عصر سه‌شنبه‌های بخارا

به مناسبت انتشار کتاب «تاریخ هنر با ۲۱ گربه» نوشتۀ نیا گولد و با ترجمۀ نیما ظاهری که از سوی نشر هونار منتشر شده است، بیست و چهارمین نشست از سلسله جلسات عصر سه‌شنبه‌های مجله بخارا اختصاص یافته است به رونمایی از این کتاب و سخنرانیِ استاد احمد وکیلی با موضوعِ «چرا باید تاریخ هنر را آموخت».

نیا گولد، تصویرگر و طراح اهل شهر دِوونِ انگلستان است که در سال ۲۰۰۸ از دانشگاه فالموث با مدرک درجه‌یک طراحیِ گرافیک فارغ‌التحصیل شده است. کتابِ تاریخ هنر با ۲۱ گربه حاصلِ ترکیبِ دو علاقۀ او یعنی هنر و گربه‌هاست. در این کتاب، جنبش‌های مهم هنری با زبانی ساده معرفی شده‌اند.

احمد وکیلی، نقاش و طراح معاصر و یکی از چهره‌های شاخص جریانی در نقاشی ایران است که به مکتب هانیبال الخاص معروف است. ایشان در این نشست، دربارۀ چرایی و اهمیت آشنایی با تاریخ هنر صحبت خواهند کرد و پس از آن، آیین رونمایی از کتاب با حضور آفرین ذبیح‌مند، نیما ظاهری و علی دهباشی برگزار خواهد شد. ‌

این نشست در ساعت چهار بعدازظهر سه‌شنبه، سوم مهرماه ۱۴۰۳ در باغ‌موزۀ نگارستان به نشانی زیر برگزار می‌شود:
میدان بهارستان، خیابان دانشسرا، خیابان شریعتمدار رفیع، باغ‌موزۀ نگارستان.
امروز به‌قولی روز #روز_نشانه‌های_سجاوندی است (۲۴سپتامبر). نشانه‌هایی که کمک می‌کنند تا درک درستی از متن به دست آید.

نشان‌های سجاوندی یا سگاوندی، نشانه‌های نگارشی ِ روان‌کنندهٔ خوانش متن و پیشگیرندهٔ اشتباهات هستند. با نشانه‌های نگارشی روابط دستوری میان اجزای جمله را شفاف می‌سازیم و لحن، سبک متن، تکیه و آهنگ واژه‌ها را مشخص می‌کنیم.


@hoonaarpublication
Forwarded from Bukharamag
عصر سه‌شنبه‌های بخارا

به مناسبت انتشار کتاب «تاریخ هنر با ۲۱ گربه» نوشتۀ نیا گولد و با ترجمۀ نیما ظاهری که از سوی نشر هونار منتشر شده است

با حضور احمد وکیلی، آفرین ذبیح‌مند، نیما ظاهری و علی دهباشی


سوم مهرماه ۱۴۰۳
باغ‌موزۀ نگارستان
دوستان عزیز هونار

تمدید پیش فروش #نام_او_مرجان فقط تا پایان امشب با تخفیف و ارسال رایگان برقرار هست
🙏


🔗https://zarinp.al/627151
تخفیف روی لینک اعمال شده


@hoonaarpublication
In Road
Hooshyar Khayam, Milad Mohammadi
#موسیقی بی‌کلام
آلبوم «آسمان»

کاری از هوشیار خیام
و میلاد محمدی

@hoonaarpublication
به‌مناسبت هفتم مهر ماه #بزرگداشت #شمس_تبریزی و هشتم مهر #بزرگداشت_مولانا


🔸در مقدمه «شرح آن الف» آمده است:

... اولین‌بار مقالات شمس را به تصحیح استاد «محمدعلی موحد» خواندم. سال‌ها پیش. آتشِ زیر خاکستری که تا امروز هم‌چنان پا برجا و جاودانی‌ست و «هر لحظه مرا روی دیگر می‌دهد.»
در خوانش‌های ابتدایی، جملاتی از کتاب در ذهن من می‌ماند و جای خوش می‌کرد و بعدها همین جملات مرا به سمتِ عجیبِ مقالات می‌بُرد و قطعاتی که زیر آن‌ها خط کشیده بودم. تا امروز. این جمله‌ها چه دارند در خود و این مجنونِ خلاق و رهاشده از زمان چه می‌گوید که امروز شعرها در سخنش می‌بینیم و می‌خوانیم.


ادامه..
نشر هونار
به‌مناسبت هفتم مهر ماه #بزرگداشت #شمس_تبریزی و هشتم مهر #بزرگداشت_مولانا 🔸در مقدمه «شرح آن الف» آمده است: ... اولین‌بار مقالات شمس را به تصحیح استاد «محمدعلی موحد» خواندم. سال‌ها پیش. آتشِ زیر خاکستری که تا امروز هم‌چنان پا برجا و جاودانی‌ست و «هر لحظه…
.. که امروز شعرها در سخنش می‌بینیم و می‌خوانیم.

کشف‌های آن‌چنان و این چنینش را در زبان و در حرف؟ این بیابان‌گرد، این کولی، این مسافر، این کارگر فعله‌ی لاغر، چگونه کلام را از «کاف» و «لام» و «الف» و «میم» خالی می‌کند و آن‌چنان به جان زخمه می‌زند که شاید به ندرت بتوان متنی هم‌سنگ و قدر او یافت؟ شاید گفت این نقل آنچنان بی‌راه نیست که شمس راوی ‌ذات «کلمات» بود و این بار بود که بر دوش او سنگینی می‌کرد، باری که دیگران مصرفش می‌کردند و شیخِ کم نام و نشان به ساحت و ذات آن‌ها دست می‌زد و آنها را چیزی می‌دید جز آن چه بر زبان و کاغذ می‌آیند.

این شعرگونه‌ها، در مقالات لابه‌لای حکایت‌ها و شرح‌های فراوان و حال‌های متغیر شمس ممکن است آن‌چنان به چشم نیایند و خواننده شاید مجبور باشد از ابتدا تا به انتهای این کتاب را بخواند و شاید این مساله در حوصله و دغدغه‌ی همه امروزی‌ها نباشد؛ متاسفانه. این در حالی است که این جمله‌ها به شدت خود را به در و دیوار می‌کوبند که دیده شوند و عطش دارند که به خواننده‌ی خود برسند و معلوم نیست در این عطشانیِ متن و عطشانی خواننده، مراد کیست و مرید کیست. همان‌طور که در رابطه شمس و مولانا معلوم نیست. شمس به مولانا می‌گوید: «مراد» و مولانا به شمس می‌گوید: «مراد.»


#شرح_آن_الف
#محسن_بوالحسنی
شعرواره‌های #شمس_تبریزی



#نشر_هونار
@hoonaarpublication
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
«نام او مرجان» رمانی است از #شهزاده_ن_ایگوآل جامعه‌شناس، مدرس و رمان‌نویس ایرانی‌الاصلِ ساکن ترکیه و اسپانیا و عضو انجمن نویسندگان ترکیه؛ با ترجمه دکتر رویا پورمناف از ترکی استانبولی و ویراستاری یاسر نوروزی

شهزاده ایگوال در رمان جدید خود برگرفته از داستانی واقعی؛ سرنوشت هزاران لهستانی‌ که در جریان جنگ جهانی دوم و اشغال سرزمینشان توسط سربازان روسیه مجبور به ترک وطن خود شده و به زور به سیبری فرستاده شده و نهایتا در ایران روح تازه‌ای به کالبدشان دمید را در قالب درامی شاعرانه روایت می‌کند.

«ویدیو به دو زبان ترکی و فارسی می‌باشد»


#نام_او_مرجان
#شهزاده_ن_ایگوآل
#رویا_پورمناف
#یاسر_نوروزی

لینک تهیه از انتشارات
🔗https://zarinp.al/627151

‌‌‌‎#نشر_هونار
@hoonaarpublication
🎭نمایشنامه‌های #روزبه_حسینی
کارگردان و مدرس تئاتر در نشر هونار
.
#از_دوستت_دارم_شعری_نوشته_من_نیست
جدیدترین نمایشنامه‌ او در شهریور ۱۴۰۳
(نمایشی عاشقانه برای یک استاد/نویسنده و شاگردش) ایده این نام از یکی از شعرهای یدالله رؤیایی گرفته شده.
و
#ای_رشک_ماه_و_مشتری_آخر_نگویی_تا_کجا ؟!
که در تابستان ۱۴۰۲ با مضمونی عاشقانه (عشق از منظر یک زن و یک مرد) در هونار منتشر شده بود.
نام این اثر از بیت مشهور مولانا «ای رشک ماه و مشتری با ما و پنهان چون پری / خوش خوش کشانم می‌بری آخر نگویی تا کجا» وام گرفته شده است.
.
حسینی که با تالیفات و پژوهش‌های نمایشی در زمینه تئاتر شناخته می‌شود طراح، کارگردان، دراماتورژ و نویسنده تئاتر، روزنامه‌نگار و همچنین مؤسس گروه «‌و-ناگهان» از سال ١٣٧٨ است و انتشار نشریه پرونده تئاتر؛ کتاب کانون کارگردانان خانه تئاتر، انتشار ترجمه‌ها، مقالات پژوهشی، نقد، گفت‌وگو و پژوهش در تاریخ تئاتر ایران و جهان و همچنین مجموعه‌های شعر را در کارنامه خود دارد.


☑️لینک خرید مجموعه دو نمایش
🔗 https://zarinp.al/634028

@hoonaarpublication
01- Dance Of Leaves
Fariborz Lachini
#موسیقی به وقت جمعه
صدای پیانوی #فریبرز_لاچینی و رقص برگ‌های پاییزی🍃🍂


@hoonaarpublication
2025/06/30 03:13:58
Back to Top
HTML Embed Code: