group-telegram.com/bijanabdolkarimi/11921
Last Update:
«چالشگران انزوا و استقلال ایران»
برشی از سرمقالهی روزنامهی جوان
… راهبرد سیاست خارجی چین نه نشر ایدئولوژی کمونیست یا کنفوسیوس است و نه مدّعای سلطه سیاسی و مدل خاص حکومتی را تجویز میکند. نه ما را به نقض حقوق بشر متّهم میکند و نه حامی تروریست میداند، نه از موشکهای ما میترسد و نه مانع آنهاست. نه از قدرت منطقهای ما گلایه دارد و نه در صدد رقابت با ماست، از قضا غربگرایان ایرانی - بدون اینکه بر زبان بیاورند - از همین خصلتهای چین ناراحت هستند و توقّع دارند چین نیز مانند آمریکا یا فرانسه و انگلیس ابتدا ما را به عدول از اصول و موازین انقلاب اسلامی فرابخواند، آنگاه به عنوان منجی به آن بنگریم.
چین کدام کشور را تهدید اقتصادی و تحریم کرده است؟ به کدام نقطهی جهان لشکرکشی و ناوکشی کرده است؟ در کدام کشور طرّاحی کودتا کرده است؟ با کدام کشور برای رابطه پیششرط غیراقتصادی گذاشته است؟ منتقدان از پاسخ به این سؤالات طفره میروند و همانگونه که فروشندگان بحرین، ایران را به واگذاری خزر به روسیه متّهم میکنند، «چینهراسی» و کیشفروشی آنان نیز بدینسان بدون حجّت و منطق است.
آنان میدانند که همهی اتّهامات به چین بدون مبناست و میدانند که اصل قیام امام و ۲۳۰ هزار شهید برای استقلال بود و اگر قرار است جمهوری اسلامی استقلال خود را بفروشد، فروش آن به آمریکا به مراتب بهتر است، امّا گویی از چیز دیگری ناراحت هستند، رابطهی راهبردی با چین را به مثابه تبدیل باور فروپاشی اقتصادی ایران به سراب و خیال میدانند، همهی ناراحتی آنان این است که تضمین دوام و بقای نظام جمهوری اسلامی در حوزهی اقتصاد بدون تسلیم و زانو زدن در مقابل نظام سلطه محقّق شود.
شاید خیلیها ندانند که حتّیٰ نظام با سرمایهگذاری آمریکا در صنعت نفت و گاز ایران مؤافق بود - همانگونه که با چین مؤافق است -، امّا آمریکاییها حفظ امنیّت صهیونیستها، عدم حمایت از جنبشهای آزادیبخش اسلامی، رعایت حقوق بشر با استانداردهای غربی، نفی موشکهای بالستیک و... را پیششرط آن میدانستند، حال آنکه چین فقط دنبال سرمایهگذاری و منفعت اقتصادی حاصل از آن است. چین از سه مدل اتّحاد، ائتلاف و مشارکت در سیاست خارجی صرفاً به دنبال مشارکت و سود است، با ۸۰ کشور جهان رابطهی راهبردی دارد، (حتّیٰ با سعودیها)، امّا اتّحاد و ائتلاف نمیکند. پایگاه نظامی نمیخواهد، به دنبال کمربند سیاسی بر دور کشورهای طرف قرارداد نیست.
آرمان جانشینان مائو در چین رشد اقتصادی برای اوّل شدن و غلبه بر غرب است. دیدگاه آنان ماتریالیستی است و رقیب آنان نیز در همین پارادایم بازی میکند، بنابراین چین در هر مسیری که آن را به قدرت اوّل جهان با شاخصهای اقتصادی میرساند، قدم خواهد گذاشت. نوع نظام سیاسی و ایدئولوژی دیگر کشورها هیچ تأثیری در تصمیمات اقتصادی چین ندارد و از قضا ما به چنین قدرتی نیازمندیم که سیاست، فرهنگ و آرمانهای ما را محترم بشمارد. اگر غرب نیز چنین بود و چنین میکرد حتماً امروز با آن نیز اینگونه بودیم.
رابطه با چین مفرّی است برای تنفّس در ورای منطق فشار حداکثری دشمنان و معبری برای ناامیدسازی دشمنان قسم خورده است. آنان که چین را «شرق» تعریف میکنند یا با الفبای سیاست جهان بیگانهاند یا دست به خودفریبی میزنند. کمونیست در موزه تاریخ سیاسی جهان و صرفاً از پشت ویترین قابل مشاهده است. شرق ایدئولوژیک و جهانخوار مرده است. شرق صرفاً یک جغرافیاست که برای توسعه و رفاه خود تلاش میکند و البتّه همین اقدام را نیز مسیر صحیح مبارزه با سلطهی غرب بر جهان میداند.
#عبدالله_گنجی
BY بیژن عبدالکریمی
Warning: Undefined variable $i in /var/www/group-telegram/post.php on line 260
Share with your friend now:
group-telegram.com/bijanabdolkarimi/11921