Telegram Group & Telegram Channel
شهر کتاب و داستان
▪️نامه سی و چهارم عزیز من! بیا حتی، اختلاف های اساسی و اصولی مان را، در بسیاری زمینه ها، تا آنجا که حس می کنیم دوگانگی شور و حال و زندگی می بخشد، نه پژمردگی و افسردگی و مرگ، حفظ کنیم. من وتو، تو و من، حق داریم در برابر هم قد علم کنیم. و حق داریم بسیاری از…
▪️نامه سی و پنجم

بانوی من!
در طول سالیان دراز زندگی مشترک، من به این باور ابتدایی دست یافته ام که این نفسِ اختلاف نظرها نیست که مشکل اساسی زنان و شوهران را می سازد؛ بل «شکل» مطرح کردن این اختلاف نظرها ست.
به اعتقاد من، از پی طهارت، زبان، برای نگه داشتن بنیان خانواده به گونه ای آرمانی و مطلوب، محکم ترین ابزار است، همچنان که برای ویران کردن آن، مخرب ترین سلاح.

تو خوب می دانی که من هرگز نمی گویم و نمی خواهم که زبان، چیزی سوای قلب را بگوید و انسان زبان بازاری ریاکارانه ای داشته باشد و از واژه ها همچون وسیله ای برای فریب دادن دیگران و رنگ کردن فضا استفاده کند... نه... اما این واقعیتی ست که ما واژه های متعدد، جمله های گوناگون، و روش های بیانی کاملاً متفاوتی برای یک یک مفهوم در اختیار داریم؛ و این نکته ای ست بسیار ساده که خیلی قدیمی ها نیز آن را به خوبی می دانسته اند. بسیار خوب! پس اگر زنان و شوهران ، به راستی، میل به بقای زندگی مشترک خود دارند، چرا نمی آیند، به هنگام برخوردهای روزمره، خوب ترین، نرم ترین، مهرمندانه ترین، شیرین ترین، بی کنج و لبه ترین، صریح و ساده ترین واژه ها، جمله ها و روش ها را انتخاب کنند و به کار گیرند؟

زبانی خالی از بُرندگی، گزندگی، سوزندگی، آزارندگی و درندگی را... همه می دانند که من زبان تلخی دارم؛ زبانی که گویی برای زخم زدن ساخته شده است. به همین دلیل بسیار پیش آمده است که حس کرده ام آنچه تو را ناگهان افسرده کرده است، نه گلایه ی من، که کنایه ی من بوده است، و کارکرد این زبانی که دوره های سخت کودکی و نوجوانی، گوشه دار و تیز و برنده اش کرده است. هرگز نباید تکرار شود؛ هرگز.

زبان پر خباثت را تنها باید برای دشمن خبیث به کار گرفت، و این بسیار ابلهانه است که ما گهگاه، گمان بریم که در خانه ی خود و در اتاق خود، زیر یک سقف، با دشمنی بدنهاد زندگی می کنیم. من اعتقاد راسخ دارم که در چنین حالی، زندگی نکردن ، به مراتب شرافتمندانه تر، انسانی تر، و جوانمردانه تر از زیستنی ست تؤام با ضربه و زخم.

بانوی بزرگوار من!
بی رحمی... بیرحمی...این تنها عاملی ست که زندگی مشترک را، به آسانی، به جهنم تبدیل می کند.
سخت ترین انتقادها اگر با شقاوت همراه نباشد، آنطور نمی کوبد که مرمت ناپذیر باشد. زمانی که عدالت در بیان حقیقت از میان می رود، حقیقت از میان می رود.
من، بارها و بارها، به ناگهان احساس کرده ام که آنچه می گویم و می گویی، کاملاً درست و پذیرفتنی ست؛ اما این شکل گفتن است که درستی اصل را به مخاطره می اندازد و ناپذیرفتنی جلوه می دهد.
ما باید برای پایدار نگه داشتنِ خلوص و شفافیت زندگی بی نظیرمان، بی رحمانه تاختن را، تا دم مرگ، از یاد ببریم. ما باید در جمیع لحظه های خشم و افسردگی به خود بگوییم: بدون زهر ... بدون زهر... چرا که هیچ چیز همچون زهر کلام، زندگی مشترک را سرشار از بیزاری نمی کند...

بانوی من!
اینک ، مهرمندانه ترین و پَر گونه ترین کلامم، پیشکش به تو...


👤 #نادر_ابراهیمی
📚 #چهل_نامه_کوتاه_به_همسرم
✉️ نامه 35
join us | شهر کتاب
@bookcity5



group-telegram.com/bookcity5/7497
Create:
Last Update:

▪️نامه سی و پنجم

بانوی من!
در طول سالیان دراز زندگی مشترک، من به این باور ابتدایی دست یافته ام که این نفسِ اختلاف نظرها نیست که مشکل اساسی زنان و شوهران را می سازد؛ بل «شکل» مطرح کردن این اختلاف نظرها ست.
به اعتقاد من، از پی طهارت، زبان، برای نگه داشتن بنیان خانواده به گونه ای آرمانی و مطلوب، محکم ترین ابزار است، همچنان که برای ویران کردن آن، مخرب ترین سلاح.

تو خوب می دانی که من هرگز نمی گویم و نمی خواهم که زبان، چیزی سوای قلب را بگوید و انسان زبان بازاری ریاکارانه ای داشته باشد و از واژه ها همچون وسیله ای برای فریب دادن دیگران و رنگ کردن فضا استفاده کند... نه... اما این واقعیتی ست که ما واژه های متعدد، جمله های گوناگون، و روش های بیانی کاملاً متفاوتی برای یک یک مفهوم در اختیار داریم؛ و این نکته ای ست بسیار ساده که خیلی قدیمی ها نیز آن را به خوبی می دانسته اند. بسیار خوب! پس اگر زنان و شوهران ، به راستی، میل به بقای زندگی مشترک خود دارند، چرا نمی آیند، به هنگام برخوردهای روزمره، خوب ترین، نرم ترین، مهرمندانه ترین، شیرین ترین، بی کنج و لبه ترین، صریح و ساده ترین واژه ها، جمله ها و روش ها را انتخاب کنند و به کار گیرند؟

زبانی خالی از بُرندگی، گزندگی، سوزندگی، آزارندگی و درندگی را... همه می دانند که من زبان تلخی دارم؛ زبانی که گویی برای زخم زدن ساخته شده است. به همین دلیل بسیار پیش آمده است که حس کرده ام آنچه تو را ناگهان افسرده کرده است، نه گلایه ی من، که کنایه ی من بوده است، و کارکرد این زبانی که دوره های سخت کودکی و نوجوانی، گوشه دار و تیز و برنده اش کرده است. هرگز نباید تکرار شود؛ هرگز.

زبان پر خباثت را تنها باید برای دشمن خبیث به کار گرفت، و این بسیار ابلهانه است که ما گهگاه، گمان بریم که در خانه ی خود و در اتاق خود، زیر یک سقف، با دشمنی بدنهاد زندگی می کنیم. من اعتقاد راسخ دارم که در چنین حالی، زندگی نکردن ، به مراتب شرافتمندانه تر، انسانی تر، و جوانمردانه تر از زیستنی ست تؤام با ضربه و زخم.

بانوی بزرگوار من!
بی رحمی... بیرحمی...این تنها عاملی ست که زندگی مشترک را، به آسانی، به جهنم تبدیل می کند.
سخت ترین انتقادها اگر با شقاوت همراه نباشد، آنطور نمی کوبد که مرمت ناپذیر باشد. زمانی که عدالت در بیان حقیقت از میان می رود، حقیقت از میان می رود.
من، بارها و بارها، به ناگهان احساس کرده ام که آنچه می گویم و می گویی، کاملاً درست و پذیرفتنی ست؛ اما این شکل گفتن است که درستی اصل را به مخاطره می اندازد و ناپذیرفتنی جلوه می دهد.
ما باید برای پایدار نگه داشتنِ خلوص و شفافیت زندگی بی نظیرمان، بی رحمانه تاختن را، تا دم مرگ، از یاد ببریم. ما باید در جمیع لحظه های خشم و افسردگی به خود بگوییم: بدون زهر ... بدون زهر... چرا که هیچ چیز همچون زهر کلام، زندگی مشترک را سرشار از بیزاری نمی کند...

بانوی من!
اینک ، مهرمندانه ترین و پَر گونه ترین کلامم، پیشکش به تو...


👤 #نادر_ابراهیمی
📚 #چهل_نامه_کوتاه_به_همسرم
✉️ نامه 35
join us | شهر کتاب
@bookcity5

BY شهر کتاب و داستان


Warning: Undefined variable $i in /var/www/group-telegram/post.php on line 260

Share with your friend now:
group-telegram.com/bookcity5/7497

View MORE
Open in Telegram


Telegram | DID YOU KNOW?

Date: |

"Like the bombing of the maternity ward in Mariupol," he said, "Even before it hits the news, you see the videos on the Telegram channels." "We're seeing really dramatic moves, and it's all really tied to Ukraine right now, and in a secondary way, in terms of interest rates," Octavio Marenzi, CEO of Opimas, told Yahoo Finance Live on Thursday. "This war in Ukraine is going to give the Fed the ammunition, the cover that it needs, to not raise interest rates too quickly. And I think Jay Powell is a very tepid sort of inflation fighter and he's not going to do as much as he needs to do to get that under control. And this seems like an excuse to kick the can further down the road still and not do too much too soon." Despite Telegram's origins, its approach to users' security has privacy advocates worried. "The argument from Telegram is, 'You should trust us because we tell you that we're trustworthy,'" Maréchal said. "It's really in the eye of the beholder whether that's something you want to buy into." For example, WhatsApp restricted the number of times a user could forward something, and developed automated systems that detect and flag objectionable content.
from in


Telegram شهر کتاب و داستان
FROM American