Telegram Group & Telegram Channel
شهر کتاب و داستان
▪️کیکاووس 8 ز دشت اندر آمد یکی اژدها کزو پیل گفتی نیابد رها بدان جایگه بودش آرامگاه نکردی ز بیمش برو دیو راه بیامد جهانجوی را خفته دید بر او یکی اسپ آشفته دید پر اندیشه شد تا چه آمد پدید که یارد بدین جایگاه آرمید نیارست کردن کس آنجا گذر ز دیوان…
▪️کیکاووس 9


چو از آفرین گشت پرداخته

بیاورد گلرنگ را ساخته

نشست از بر زین و ره برگرفت

خم منزل جادو اندر گرفت

همی رفت پویان به راه دراز

چو خورشید تابان بگشت از فراز

درخت و گیا دید و آب روان

چنان چون بود جای مرد جوان

چو چشم تذروان یکی چشمه دید

یکی جام زرین برو پر نبید

یکی غرم بریان و نان از برش

نمکدان و ریچال گرد اندرش

خور جادوان بد چو رستم رسید

از آواز او دیو شد ناپدید

فرود آمد از باره زین برگرفت

به غرم و بنان اندر آمد شگفت

نشست از بر چشمه فرخنده‌پی

یکی جام زر دید پر کرده می

ابا می یکی نیز طنبور یافت

بیابان چنان خانهٔ سور یافت

تهمتن مر آن را به بر در گرفت

بزد رود و گفتارها برگرفت

که آواره و بد نشان رستم است

که از روز شادیش بهره غم است

همه جای جنگست میدان اوی

بیابان و کوهست بستان اوی

همه جنگ با شیر و نر اژدهاست

کجا اژدها از کفش نا رهاست

می و جام و بویا گل و میگسار

نکردست بخشش ورا کردگار

همیشه به جنگ نهنگ اندر است

و گر با پلنگان به جنگ اندر است

به گوش زن جادو آمد سرود

همان نالهٔ رستم و زخم رود

بیاراست رخ را بسان بهار

وگر چند زیبا نبودش نگار

بر رستم آمد پر از رنگ و بوی

بپرسید و بنشست نزدیک اوی

تهمتن به یزدان نیایش گرفت

ابر آفرینها فزایش گرفت

که در دشت مازندران یافت خوان

می و جام، با میگسار جوان

ندانست کاو جادوی ریمنست

نهفته به رنگ اندر اهریمنست

یکی طاس می بر کفش برنهاد

ز دادار نیکی دهش کرد یاد

چو آواز داد از خداوند مهر

دگرگونه‌تر گشت جادو به چهر

روانش گمان نیایش نداشت

زبانش توان ستایش نداشت

سیه گشت چون نام یزدان شنید

تهمتن سبک چون درو بنگرید

بینداخت از باد خم کمند

سر جادو آورد ناگه ببند

بپرسید و گفتش چه چیزی بگوی

بدان‌گونه کت هست بنمای روی

یکی گنده پیری شد اندر کمند

پر آژنگ و نیرنگ و بند و گزند

میانش به خنجر به دو نیم کرد

دل جادوان زو پر از بیم کرد

#ابوالقاسم_فردوسی
📚 #شاهنامه
▪️بخش 124
join us | شهر کتاب
@bookcity5



group-telegram.com/bookcity5/7613
Create:
Last Update:

▪️کیکاووس 9


چو از آفرین گشت پرداخته

بیاورد گلرنگ را ساخته

نشست از بر زین و ره برگرفت

خم منزل جادو اندر گرفت

همی رفت پویان به راه دراز

چو خورشید تابان بگشت از فراز

درخت و گیا دید و آب روان

چنان چون بود جای مرد جوان

چو چشم تذروان یکی چشمه دید

یکی جام زرین برو پر نبید

یکی غرم بریان و نان از برش

نمکدان و ریچال گرد اندرش

خور جادوان بد چو رستم رسید

از آواز او دیو شد ناپدید

فرود آمد از باره زین برگرفت

به غرم و بنان اندر آمد شگفت

نشست از بر چشمه فرخنده‌پی

یکی جام زر دید پر کرده می

ابا می یکی نیز طنبور یافت

بیابان چنان خانهٔ سور یافت

تهمتن مر آن را به بر در گرفت

بزد رود و گفتارها برگرفت

که آواره و بد نشان رستم است

که از روز شادیش بهره غم است

همه جای جنگست میدان اوی

بیابان و کوهست بستان اوی

همه جنگ با شیر و نر اژدهاست

کجا اژدها از کفش نا رهاست

می و جام و بویا گل و میگسار

نکردست بخشش ورا کردگار

همیشه به جنگ نهنگ اندر است

و گر با پلنگان به جنگ اندر است

به گوش زن جادو آمد سرود

همان نالهٔ رستم و زخم رود

بیاراست رخ را بسان بهار

وگر چند زیبا نبودش نگار

بر رستم آمد پر از رنگ و بوی

بپرسید و بنشست نزدیک اوی

تهمتن به یزدان نیایش گرفت

ابر آفرینها فزایش گرفت

که در دشت مازندران یافت خوان

می و جام، با میگسار جوان

ندانست کاو جادوی ریمنست

نهفته به رنگ اندر اهریمنست

یکی طاس می بر کفش برنهاد

ز دادار نیکی دهش کرد یاد

چو آواز داد از خداوند مهر

دگرگونه‌تر گشت جادو به چهر

روانش گمان نیایش نداشت

زبانش توان ستایش نداشت

سیه گشت چون نام یزدان شنید

تهمتن سبک چون درو بنگرید

بینداخت از باد خم کمند

سر جادو آورد ناگه ببند

بپرسید و گفتش چه چیزی بگوی

بدان‌گونه کت هست بنمای روی

یکی گنده پیری شد اندر کمند

پر آژنگ و نیرنگ و بند و گزند

میانش به خنجر به دو نیم کرد

دل جادوان زو پر از بیم کرد

#ابوالقاسم_فردوسی
📚 #شاهنامه
▪️بخش 124
join us | شهر کتاب
@bookcity5

BY شهر کتاب و داستان


Warning: Undefined variable $i in /var/www/group-telegram/post.php on line 260

Share with your friend now:
group-telegram.com/bookcity5/7613

View MORE
Open in Telegram


Telegram | DID YOU KNOW?

Date: |

"There are several million Russians who can lift their head up from propaganda and try to look for other sources, and I'd say that most look for it on Telegram," he said. "Like the bombing of the maternity ward in Mariupol," he said, "Even before it hits the news, you see the videos on the Telegram channels." I want a secure messaging app, should I use Telegram? In a message on his Telegram channel recently recounting the episode, Durov wrote: "I lost my company and my home, but would do it again – without hesitation."
from in


Telegram شهر کتاب و داستان
FROM American