Telegram Group & Telegram Channel
شهر کتاب و داستان
▪️کیکاووس 11 چو شیر اندر آمد میان بره همه رزمگه شد ز کشته خره به یک زخم دو دو سرافگند خوار همی یافت از تن به یک تن چهار سران را ز زخمش به خاک آورید سر سرکشان زیر پی گسترید در و دشت شد پر ز گرد سوار پراگنده گشتند بر کوه و غار همی گشت رستم چو پیل دژم…
▪️کیکاووس 12


یکی مغفری خسروی بر سرش

خوی آلوده ببر بیان در برش

به ارژنگ سالار بنهاد روی

چو آمد بر لشکر نامجوی

یکی نعره زد در میان گروه

تو گفتی بدرید دریا و کوه

برون آمد از خیمه ارژنگ دیو

چو آمد به گوش اندرش آن غریو

چو رستم بدیدش برانگیخت اسپ

بیامد بر وی چو آذر گشسپ

سر و گوش بگرفت و یالش دلیر

سر از تن بکندش به کردار شیر

پر از خون سر دیو کنده ز تن

بینداخت ز آنسو که بود انجمن

چو دیوان بدیدند گوپال اوی

بدریدشان دل ز چنگال اوی

نکردند یاد بر و بوم و رست

پدر بر پسر بر همی راه جست

برآهیخت شمشیر کین پیلتن

بپردخت یکباره زان انجمن

چو برگشت پیروز گیتی‌فروز

بیامد دمان تا به کوه اسپروز

ز اولاد بگشاد خم کمند

نشستند زیر درختی بلند

تهمتن ز اولاد پرسید راه

به شهری کجا بود کاووس شاه

چو بشنید ازو تیز بنهاد روی

پیاده دوان پیش او راهجوی

چو آمد به شهر اندرون تاجبخش

خروشی برآورد چون رعد رخش

به ایرانیان گفت پس شهریار

که بر ما سرآمد بد روزگار

خروشیدن رخشم آمد به گوش

روان و دلم تازه شد زان خروش

به گاه قباد این خروشش نکرد

کجا کرد با شاه ترکان نبرد

بیامد هم اندر زمان پیش اوی

یل دانش‌افروز پرخاشجوی

به نزدیک کاووس شد پیلتن

همه سرفرازان شدند انجمن

غریوید بسیار و بردش نماز

بپرسیدش از رنجهای دراز

گرفتش به آغوش کاووس شاه

ز زالش بپرسید و از رنج راه

بدو گفت پنهان ازین جادوان

همی رخش را کرد باید روان

چو آید به دیو سپید آگهی

کز ارژنگ شد روی گیتی تهی

که نزدیک کاووس شد پیلتن

همه نره دیوان شوند انجمن

همه رنجهای تو بی‌بر شود

ز دیوان جهان پر ز لشکر شود

تو اکنون ره خانهٔ دیو گیر

به رنج اندرآور تن و تیغ و تیر

مگر یار باشدت یزدان پاک

سر جادوان اندر آری به خاک

گذر کرد باید بر هفت کوه

ز دیوان به هر جای کرده گروه

یکی غار پیش آیدت هولناک

چنان چون شنیدم پر از بیم و باک

گذارت بران نره دیوان جنگ

همه رزم را ساخته چون پلنگ

به غار اندرون گاه دیو سپید

کزویند لشکر به بیم و امید

توانی مگر کردن او را تباه

که اویست سالار و پشت سپاه

سپه را ز غم چشمها تیره شد

مرا چشم در تیرگی خیره شد

پزشکان به درمانش کردند امید

به خون دل و مغز دیو سپید

چنین گفت فرزانه مردی پزشک

که چون خون او را بسان سرشک

چکانی سه قطره به چشم اندرون

شود تیرگی پاک با خون برون

گو پیلتن جنگ را ساز کرد

ازان جایگه رفتن آغاز کرد

به ایرانیان گفت بیدار بید

که من کردم آهنگ دیو سپید

یکی پیل جنگی و چاره‌گرست

فراوان به گرداندرش لشکرست

گر ایدونک پشت من آرد به خم

شما دیر مانید خوار و دژم

وگر یار باشد خداوند هور

دهد مر مرا اختر نیک زور

همان بوم و بر باز یابید و تخت

به بار آید آن خسروانی درخت

#ابوالقاسم_فردوسی
📚 #شاهنامه
▪️بخش 127
join us | شهر کتاب
@bookcity5



group-telegram.com/bookcity5/7662
Create:
Last Update:

▪️کیکاووس 12


یکی مغفری خسروی بر سرش

خوی آلوده ببر بیان در برش

به ارژنگ سالار بنهاد روی

چو آمد بر لشکر نامجوی

یکی نعره زد در میان گروه

تو گفتی بدرید دریا و کوه

برون آمد از خیمه ارژنگ دیو

چو آمد به گوش اندرش آن غریو

چو رستم بدیدش برانگیخت اسپ

بیامد بر وی چو آذر گشسپ

سر و گوش بگرفت و یالش دلیر

سر از تن بکندش به کردار شیر

پر از خون سر دیو کنده ز تن

بینداخت ز آنسو که بود انجمن

چو دیوان بدیدند گوپال اوی

بدریدشان دل ز چنگال اوی

نکردند یاد بر و بوم و رست

پدر بر پسر بر همی راه جست

برآهیخت شمشیر کین پیلتن

بپردخت یکباره زان انجمن

چو برگشت پیروز گیتی‌فروز

بیامد دمان تا به کوه اسپروز

ز اولاد بگشاد خم کمند

نشستند زیر درختی بلند

تهمتن ز اولاد پرسید راه

به شهری کجا بود کاووس شاه

چو بشنید ازو تیز بنهاد روی

پیاده دوان پیش او راهجوی

چو آمد به شهر اندرون تاجبخش

خروشی برآورد چون رعد رخش

به ایرانیان گفت پس شهریار

که بر ما سرآمد بد روزگار

خروشیدن رخشم آمد به گوش

روان و دلم تازه شد زان خروش

به گاه قباد این خروشش نکرد

کجا کرد با شاه ترکان نبرد

بیامد هم اندر زمان پیش اوی

یل دانش‌افروز پرخاشجوی

به نزدیک کاووس شد پیلتن

همه سرفرازان شدند انجمن

غریوید بسیار و بردش نماز

بپرسیدش از رنجهای دراز

گرفتش به آغوش کاووس شاه

ز زالش بپرسید و از رنج راه

بدو گفت پنهان ازین جادوان

همی رخش را کرد باید روان

چو آید به دیو سپید آگهی

کز ارژنگ شد روی گیتی تهی

که نزدیک کاووس شد پیلتن

همه نره دیوان شوند انجمن

همه رنجهای تو بی‌بر شود

ز دیوان جهان پر ز لشکر شود

تو اکنون ره خانهٔ دیو گیر

به رنج اندرآور تن و تیغ و تیر

مگر یار باشدت یزدان پاک

سر جادوان اندر آری به خاک

گذر کرد باید بر هفت کوه

ز دیوان به هر جای کرده گروه

یکی غار پیش آیدت هولناک

چنان چون شنیدم پر از بیم و باک

گذارت بران نره دیوان جنگ

همه رزم را ساخته چون پلنگ

به غار اندرون گاه دیو سپید

کزویند لشکر به بیم و امید

توانی مگر کردن او را تباه

که اویست سالار و پشت سپاه

سپه را ز غم چشمها تیره شد

مرا چشم در تیرگی خیره شد

پزشکان به درمانش کردند امید

به خون دل و مغز دیو سپید

چنین گفت فرزانه مردی پزشک

که چون خون او را بسان سرشک

چکانی سه قطره به چشم اندرون

شود تیرگی پاک با خون برون

گو پیلتن جنگ را ساز کرد

ازان جایگه رفتن آغاز کرد

به ایرانیان گفت بیدار بید

که من کردم آهنگ دیو سپید

یکی پیل جنگی و چاره‌گرست

فراوان به گرداندرش لشکرست

گر ایدونک پشت من آرد به خم

شما دیر مانید خوار و دژم

وگر یار باشد خداوند هور

دهد مر مرا اختر نیک زور

همان بوم و بر باز یابید و تخت

به بار آید آن خسروانی درخت

#ابوالقاسم_فردوسی
📚 #شاهنامه
▪️بخش 127
join us | شهر کتاب
@bookcity5

BY شهر کتاب و داستان


Warning: Undefined variable $i in /var/www/group-telegram/post.php on line 260

Share with your friend now:
group-telegram.com/bookcity5/7662

View MORE
Open in Telegram


Telegram | DID YOU KNOW?

Date: |

But Kliuchnikov, the Ukranian now in France, said he will use Signal or WhatsApp for sensitive conversations, but questions around privacy on Telegram do not give him pause when it comes to sharing information about the war. The regulator said it had received information that messages containing stock tips and other investment advice with respect to selected listed companies are being widely circulated through websites and social media platforms such as Telegram, Facebook, WhatsApp and Instagram. Telegram, which does little policing of its content, has also became a hub for Russian propaganda and misinformation. Many pro-Kremlin channels have become popular, alongside accounts of journalists and other independent observers. Pavel Durov, a billionaire who embraces an all-black wardrobe and is often compared to the character Neo from "the Matrix," funds Telegram through his personal wealth and debt financing. And despite being one of the world's most popular tech companies, Telegram reportedly has only about 30 employees who defer to Durov for most major decisions about the platform. Sebi said data, emails and other documents are being retrieved from the seized devices and detailed investigation is in progress.
from in


Telegram شهر کتاب و داستان
FROM American